فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۷۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی رویکرد کارآفرینانه ای است که اگر به طور صحیح مدیریت شود می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در کشاورزی داشته باشد. طبق برآوردها تا افق 1410، حدود 5/77 درصد جمعیت ایران شهرنشین خواهد بود، که می تواند فرصت مناسبی برای توسعة گردشگری کشاورزی و ایجاد درآمد مکمل برای کشاورزان و کاهش تغییر کاربری زمین های کشاورزی باشد. باوجود بسترهای بالقوة فراوان کشور برای توسعة گردشگری کشاورزی، هیچ گونه مطالعه ای درخصوص برآورد تقاضای بالقوه برای خدمات گردشگری کشاورزی در جامعه و عوامل اثرگذار بر آن انجام نشده است. مقالة حاضر به منظور بررسی تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی در شهر قزوین انجام شد. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 18 سال قزوین بود که در سال گذشته دست کم یک بار به فضاهای کشاورزی-روستایی مراجعه کرده بودند. حجم نمونه 153 نفر برآورد شد و درمجموع تعداد 180 پرسشنامة خودساخته ازطریق مصاحبة رودررو تکمیل گردید. در این مطالعه برای برآورد تمایل به پرداخت، از روش ارزش گذاری مشروط و روش انتخاب دوگانة دوبعدی استفاده شد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی در ازای بهره مندی از خدمات گردشگری کشاورزی، مدل لاجیت به روش حداکثر درست نمایی برآورد گردید. متوسط تمایل به پرداخت هر شهروند به ازای هر بازدید و بهره مندی از برخی خدمات گردشگری کشاورزی، مبلغ 53400 ریال برآورد شد. با توجه به معنا داری این مبلغ و ازآنجاکه درحدود 80 درصد شهروندان مطالعه شده یکی از مبالغ پیشنهادی برای خدمات گردشگری را پذیرفتند، می توان نتیجه گرفت که بازار بالقوه مناسبی برای توسعة بنگاه های گردشگری کشاورزی وجود دارد. نتایج نشان دادند که متغیرهای متوسط تعداد سفر به فضاهای روستایی-کشاورزی در سال، بعد خانوار و متغیرهای مجازی دارابودن خودرو و مکان تولد اثر معنا داری بر احتمال پذیرش مبالغ پیشنهادی به عنوان تمایل به پرداخت هزینه برای خدمات گردشگری کشاورزی از سوی شهروندان داشتند.
توسعة گردشگری زمستانی در مقاصد روستایی (مطالعة موردی: روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری، یکی از مهم ترین دلایل مسافرت مردم به مقصدی خاص است. جاذبه ها به عنوان عامل کشش، با توجه به ویژگی های خاص و جذابیت هایی که دارند، می توانند گردشگران را از نقاط و سرزمین های دور جذب کنند. در این میان روستا ها جاذبه های گردشگری فراوان دارند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می کنند؛ بنابراین، توسعة پایدار گردشگری روستایی و مدیریت خردمندانة آن نیازمند برنامه ریزی است. در این میان، ایران با وجود جاذبه های فراوان فرهنگی، تاریخی و طبیعی هنوز نتوانسته است جایگاه خود را به عنوان یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی صنعت گردشگری بیابد، از این رو سهم ناچیزی از درآمدهای این صنعت، نصیب کشور شده است. این مسئله، در زمینة گردشگری داخلی و به ویژه گردشگری روستایی نیز صدق می کند. سؤال کلیدی تحقیق آن است که راهبرد های مناسب برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی حاشیة پیست اسکی شمشک چیست؟ به این منظور، مقالة حاضر با استفاده از روش پیمایشی و مطالعه های میدانی در سطح کارشناسان و خبرگان با مدل SWOT به ارائة راهبرد کانونی برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی پرداخته است. قلمرو زمانی تحقیق، زمستان 1389 و آذر تا بهمن 1390 است. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان گردشگری و اساتید دانشگاهی تأیید شد و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب به دست آمده 72 درصد است. نتایج، نشان دهندة این است که راهبردهای توسعة گردشگری زمستانی در روستا های منطقة حاشیة پیست اسکی شمشک در وضع موجود، جهت گیری به سوی راهبرد رقابتی است که در قالب 8 راهبرد فرعی، قابل پیگیری و عملیاتی سازی است، اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب، در توسعة گردشگری زمستانی، با محوریت مشارکت روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی است.
اولویت بندی مقاصد گردشگری پیرامونی کلان شهرها مورد: حومه های ییلاقی شمال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جاذبه ها و توزیع زیرساخت ها بر اساس رتبه جذب گردشگر در هر منطقه، یکی از مسائل اساسی در صنعت گردشگری است که موجب می شود با در نظر گرفتن جاذبه ها و موقعیت آن ها نسبت به ایجاد تأسیسات و زیرساخت های گردشگری اقدام گردد. در همین راستا تشکیل سلسله مراتبی از نواحی گردشگری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع گردشگر و ارائه خدمات مناسب و کارکرد مطلوب داشته باشد، ضروری است. هدف پژوهش، تحلیل شاخص های جاذبه های گردشگری مقاصد پیرامون کلان شهر تهران و اولویت بندی این نواحی و عوامل اثرگذار بر انتخاب مقاصد گردشگری است. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است با توجه به نیازهای گردشگری روزانه سطح شهر تهران، به رتبه بندی مقاصد گردشگری در محور شمالی تهران بپردازد. روش تحقیق ازنظر ماهیت مبتنی توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی تحلیل فرایند شبکه ای و سلسله مراتبی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ محورهای گردشگری شمال تهران؛ لواسانات، دارآباد، کن و سولقان، توچال، دربند و درکه است که برخی از این محورها دارای روستاهایی باقابلیت گردشگری است. نمونه آماری مبتنی بر روش کوکران، تکمیل پرسشنامه و تحلیل فرایند شبکه ای در برنامه ریزی گردشگری نواحی پیرا شهری کلان شهر تهران است. شاخص های تاریخی، اکو توریستی، زیرساخت ها، اماکن مذهبی و منابع آبی از مهم ترین مؤلفه های سطح بندی جاذبه های گردشگری برای پژوهش انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست مقصد گردشگری لواسانات با 43% به عنوان مهم ترین مقصد گردشگری و سپس محورهای توچال با 31%، دربند با 21% و کن – سولقان با 17% در رتبه های بعدی قرار دارند، درنهایت، محور دارآباد با 14% پایین ترین رتبه مقصد گردشگری حومه های شمال تهران را داشته است.
بررسی نقش طبیعت گردی و آثار آن در توسعه مناطق روستایی با استفاده از مدل تحلیلی SWOT (مطالعه موردی روستای اورامان تخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان حاضر گردشگری به عنوان یکی از بزرگ ترین و متنوع ترین صنایع دنیا مطرح است و رشد سریع آن، تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی فراوانی را به دنبال داشته است. گردشگری روستایی نیز به عنوان جزئی از این صنعت، می تواند نقش مؤثری در توسعه ملی و به تبع آن توسعه منطقه ای و محلی ایفا کند. در مقاله حاضر به بررسی نقش طبیعت گردی و آثار آن در توسعه مناطق روستایی، با تأکید بر روستای اورامان تخت پرداخته شده است. بدین منظور، بر اساس چارچوب مفهومی و نظری و نیز مطالعات میدانی انجام شده، اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تکنیک SWOT گردید. مطالعات میدانی این تحقیق شامل مصاحبه و پرکردن پرسشنامه با سه گروه بود: خانوارهای ساکن در روستای اورامان تخت، و گردشگران و مسؤلان نهادهای مرتبط با گردشگری شهرستان سروآباد. نتایج تحلیل نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه، مؤلفه چشم اندازهای زیبا و منحصر به فرد روستا به همراه باغ ها و فضاهای سبز مهم ترین نقطه قوت بوده است، مؤلفه فقدان برنامه ریزی و سرمایه گذاری دولتی در این منطقه عمده ترین نقطه ضعف آن، مؤلفه توجه بیشتر مسئولان به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در منطقه مهم ترین فرصت بیرونی، و سرانجام مؤلفه نبود مدیریت آگاه به موضوعات اکوتوریستی عمده ترین تهدید خارجی بوده است. بر همین اساس بدل ساختن هر نقطه ضعف به قوت و نیز تبدیل تهدیدها به فرصت ها می تواند منجر به افزایش اشتغال و درآمد به همراه حفظ محیط-زیست و در نهایت توسعه پایدار منطقه گردد.
سنجش پایداری گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه:شهرستان سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین روستاهای هدف گردشگری در کشور را می توان از جمله سیاستهای تأثیرگذار در فرآیند توسعه پایدار گردشگری در نواحی روستایی قلمداد نمود. در این رابطه نکته قابل تأمل سنجش پایداری گردشگری در این روستاها می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح پایداری توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری شهرستان سپیدان(استان فارس) تدوین یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تحلیل پژوهش روستا و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای محلی(200 سرپرست) و مدیران محلی(18 مدیر) است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری و غیر آماری(روش بارومتر) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توسعه گردشگری در روستاهای هدف در مجموع در سطح متوسط پایداری قرار دارند که در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی فرهنگی از وضعیت پایداری بهتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد در بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تفاوت معناداری وجود دارد و روستای مارگون دارای بیشترین امتیاز پایداری و روستای ده کهنه از پایین ترین میزان امتیاز پایداری برخوردار است.
شناسایی راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی با تلفیق مدل های برنامه ریزی راهبردی و شبکة عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد. به رغم غنا و تنوع فرهنگی سکونتگاه های روستایی کشور، این گردشگری رشد مناسبی در این نواحی ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با ماهیتی کاربردی توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به شیوة اسنادی و میدانی انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT ، راهبردهای مناسب توسعة گردشگری فرهنگی نواحی روستایی ارائه شد. به منظور اولویت بندی راهبردها، از روش شبکة عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند راهبردهای مطلوب برای توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای محافظه کارانه (با امتیاز 5431/0) و پس از آن راهبردهای تدافعی (با امتیاز 2842/0) هستند. براساس شبکة عصبی مصنوعی، 10 راهبرد دارای اولویت انتخاب شد، که راهبرد «تدوین برنامة جامع و بلندمدت گردشگری فرهنگی» با امتیاز یک بیشترین اولویت را در منطقة مطالعه شده دارد.
بررسی و تحلیل چالش های توسعه توریسم روستایی از دیدگاه روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق "" بررسی و تحلیل چالش های توسعه توریسم روستایی از دیدگاه روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی""بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل روستائیان روستاهای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی بود که تعداد 381 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات اساتید و صاحبنظران مربوطه تأیید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار محاسبه شده حاکی از مناسب بودن ابزار تحقیق می باشد(89/0=α). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد توصیف و تحلیل قرار گرفتند. رتبه بندی چالش های توریسم روستایی از دیدگاه روستاییان نشان داد که گویه های نامناسب بودن جاده ها و مسیرهای مواصلاتی، نامناسب و ناکافی بودن مراکز اقامتی و شرایط آب وهوایی سرد به ترتیب، به عنوان مهم ترین مشکلات در این زمینه شناخته شدند. در این تحقیق از تحلیل عاملی با رویکرد تلخیص داده ها استفاده شد که بر اساس نتایج به دست آمده، چالش های مدیریت آب کشاورزی در 6 عامل شامل، مشکلات بهداشتی، مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی، مشکلات زیرساختی، مشکلات فرهنگی- اجتماعی، مشکلات اقتصادی و مشکلات طبیعی و اقلیمی دسته بندی شدند. همچنین بر پایه یافته های تحقیق، مشخص گردید که در بین چالش های ششگانه بالا، چهار چالش: مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی، مشکلات زیرساختی، مشکلات فرهنگی- اجتماعی و مشکلات اقتصادی دارای همبستگی بیشتری با یکدیگر بوده و بر اساس نتایج مدل رگرسیونی، چیزی در حدود 92 درصد از تغییرات شاخص ترکیبی چالش های توسعه گردشگری روستایی را تبیین می کنند.
ادراک ساکنان محلّی از نقش گردشگری در تغییرات اجتماعی (مطالعه موردی: روستای زیارت شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: گردشگری، تعاملاتی میان گردشگران و روستاییان ایجاد می کند که در دراز مدت می تواند موجب ایجاد تغییراتی در ساختارهای اجتماعی مناطق روستایی شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری در ایجاد تغییرات اجتماعی در روستای زیارت است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل خانوارهای روستای زیارت با حجم 557 است که از میان آن ها با استفاده از جدول مورگان، تعداد 250 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی بین نمونه ها توزیع شد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون دوجمله ای با نرم افزار SPSS استفاده شده است. به منظور بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی مؤثر بر ادراک جامعه محلّی، از آزمون های من ویتنی، کروسکال والیس و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد.
یافته ها: طبق نتایج این پژوهش، از نظر ساکنان، گردشگری در تغییر وضعیت اجتماعی زنان، تغییر تعاملات اجتماعی ساکنان و افزایش آسیب های اجتماعی در روستای زیارت نقش داشته است، به طوری که میانگین این متغیرها بیشتر از میانگین مورد انتظار (50%) شده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای جنس و سن بر ادراک جامعه محلّی از نقش گردشگری در تغییرات اجتماعی مؤثرند.
محدودیت ها و راهبردها: محدودیت های این پژوهش شامل، محدود بودن ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش و همچنین، وسیع بودن دامنه تغییرات اجتماعی و عدم امکان بررسی تمامی آن ها توسط پژوهشگران بوده است.
راهکارهای عملی: نیاز است تا سیاست های اجتماعی– فرهنگی در حوزه گردشگری روستایی به سمت حفظ ساختارهای اجتماعی روستا جهت گیری شود تا از بروز تغییرات اجتماعی نامتوازن و ناهماهنگ با جامعه مقصد در ناحیه های هدف گردشگری جلوگیری شود.
اصالت و ارزش: این مقاله برای برنامه ریزان گردشگری به منظور برنامه ریزی برای حفظ ساختارها و روابط اجتماعی روستاییان در روستاهای هدف گردشگری مفید خواهد بود.
تدوین اهداف توسعه گردشگری در چارچوب رویکرد تفکر ارزشی مورد: روستای فرح آباد در شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند برنامه ریزی توسعه گردشگری، مشارکت و تصمیم گیری جامعه محلی امری اجتناب ناپذیر است. این تصمیم گیری باید در جهت حفظ منافع اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی جوامع محلی صورت گیرد و ارزش ها و نگرش های آنان شناسایی و در برنامه ریزی توسعه گردشگری گنجانده شود. هدف از این مطالعه، تعیین ارزش ها و اهداف جامعه میزبان در توسعه گردشگری حوزه مورد مطالعه با استفاده از رویکرد تفکر ارزشی بوده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت داده ها در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد. در این مطالعه از نظریه زمینه ای به منظور اجرای پژوهش کیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، 15 نفر از افراد مطلع این حوزه در زمینه گردشگری هستند که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. همچنین از روش مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان تکنیک جمع آوری داده ها در این پژوهش استفاده شد. طبق رویکرد تفکر ارزشی، ارزش ها و خواسته های جامعه میزبان در زمینه توسعه گردشگری، به دو نوع هدف بنیادی و مقطعی تقسیم شده است. اهداف مقطعی شامل مقوله های اشتغال و درآمدزایی، ارتقاء استانداردهای زندگی، حفظ منابع فرهنگ محلی، تقویت هویت محلی، ساماندهی کاربری ها و منابع طبیعی و حفظ محیط زیست بوده و مقوله های تقویت بنیان های اقتصاد محلی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ و ارتقاء منابع فرهنگ محلی و ارتقاء کیفیت محیط زیست به عنوان اهداف بنیادی پژوهش شناسایی شده است که از این اهداف می توان به عنوان پایه ای برای تصمیم گیری و برنامه ریزی توسعه گردشگری استفاده کرد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستایی در نواحی روستایی شهرستان ایذه مورد شناسی: روستای شیوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از صنایع در حال رشد جهان است و کشورها در تمام مراحل مختلف توسعه، به طور فزاینده ای به آن وابسته اند. گردشگری به عنوان یک صنعت فرابخشی، فعالیت های مختلف را در بر می گیرد و با تمام بخش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور مستقیم و غیر مستقیم تعامل دارد. روستای شیوند از بخش دهدز شهرستان ایذه از توان های بالقوه و بالفعل گردشگری بیشماری برخوردار است. شناسایی و معرفی این قابلیت ها و نیز فراهم نمودن زیرساخت های مورد نیاز در زمینه توسعه گردشگری می تواند عاملی در جهت توسعه همه جانبه این منطقه باشد. بدین منظور تحقیق حاضر با استفاده از روش پیمایش، مطالعات میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها به روش سوات به ارائه راهبرد در جهت توسعه گردشگری در روستای شیوند پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مؤلفه چشم اندازهای زیبا و منحصر به فرد به همراه باغات و فضای سبز به عنوان مهم ترین نقطه قوت داخلی و مؤلفه نامناسب بودن تجهیزات و تسهیلات اقامتی و رفاهی، به عنوان مهم ترین نقطه ضعف داخلی در توسعه گردشگری این روستاست. همچنین از بین فرصت های بیرونی، مؤلفه افزایش انگیزش بیشتر برای مسافرت و تفریح به عنوان اولویت اول فرصت خارجی برای توسعه گردشگری و از بین تهدیدهای خارجی نیز مؤلفه تخریب زمین های کشاورزی و مزارع روستایی به عنوان مهم ترین تهدید خارجی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبردهای تهیه و اجرای برنامه های توسعه گردشگری با استفاده از اعتبارات دولتی، بهره گیری از مزیت های رقابتی منطقه برای جذب گردشگر، تهیه بسته های تسهیلات تشویقی برای سرمایه گذران بخش خصوصی یرای توسعه امکانات و تسهیلات گردشگری در منطقه و برنامه ریزی برای جذب گردشگران بر اساس اوقات فراغت به وجودآمده در جوامع شهری، به ترتیب مهم ترین راهبردهای منتخب برای اجرا در جهت توسعه گردشگری در روستای شیوند هستند.
تحلیل آثار زیست محیطی گردشگری خانه های دوم از دیدگاه جامعه میزبان و مهمان (مطالعه موردی: روستاهای ناحیه دوهزار، شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خانه های دوم، یکی از الگوهای مهم گردشگری در نواحی روستایی است که آثار و پیامدهایی را در فضاهای روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. هدف مقاله حاضر، بررسی آثار و پیامدهای زیست محیطی گردشگری خانه های دوم در منطقه دوهزار است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز، به روش تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. درحال حاضر 640 خانه دوم در منطقه استفاده می شود که تقریباً 50 هکتار از کل اراضی منطقه، بر اثر توسعه این نوع گردشگری تغییر کاربری داده است. یافته ها بیانگر آن است که این نوع گردشگری، در منطقه دوهزار گسترش زیادی داشته است و اعضای جامعه مورد مطالعه، به آثار و پیامدهای منفی زیست محیطی گردشگری خانه های دوم اذعان دارند، اما در زمینه آثار و پیامدهای زیست محیطی این نوع گردشگری، بین دیدگاه های ساکنان محلی و صاحبان خانه های دوم اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین از دیدگاه هردو گروه، مهم ترین پیامد زیست محیطی توسعه گردشگری در روستاهای دهستان دوهزار، مربوط به گویه های تغییر کاربری اراضی است که البته تفاوت معناداری بین دو دیدگاه وجود دارد. همچنین کمترین تفاوت در دیدگاه های این دو گروه، در آلودگی محیط و چشم انداز ظاهری است. تفاوت میانگین ها در دو گروه 3/0 است.
بررسی پراکنش خوشه های فضایی روستاهای گردشگری و ارتباط آن با شکل گیری هسته های جمعیتی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک اولین قدم در خصوص ساماندهی روستاهای گردشگری، توجه به شیوه استقرار و پراکنش فضایی آنها و نتایج مترتب بر آن می باشد. در ادبیات علمی برنامه ریزی فضایی، شیوه استقرار و پراکنش کلیه پدیده های جغرافیایی را در قالب سه الگوی خوشه ای، پراکنده و تصادفی طبقه بندی می کنند. از سوی دیگر در این چارچوب، علاوه بر پراکنش پدیده ها، می توان ابعاد دیگری از سایر ویژگی های آنها را در ارتباط با موقعیت فضایی شان مورد ارزیابی قرار داد و به ابعاد کامل تری از نحوه توزیع عوارض در فضا آگاهی پیدا کرد. با توجه به آنچه گفته شد قدم اول در بررسی روستاهای گردشگری، نحوه الگوی استقرار آنها در قالب الگوهای خوشه ای، پراکنده و تصادفی و در قدم بعد توجه به ابعاد دیگر این روستاها در ارتباط با موقعیت جغرافیایی آنهاست. به عبارتی آیا طی دوره زمانی مشخص، روستاهای پیرامون یکدیگر، ویژگی های مشابه نیز پیدا کرده اند؟ این بررسی از آن جهت حائز اهمیت است که می توان در کنار خوشه های فضایی استقرار، خوشه های دیگری نیز از سایر ویژگی های نقاط روستایی مشاهده کرد. این موضوع مبین آن است که آیا خوشه های فضایی، موفق به شکل بندی هسته های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی نیز شده اند؟
هوش فرهنگی جامعه میزبان و ت وسعه گردشگری روستایی مورد شناسی: منطقه رودبار قصران (شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در نواحی روستایی همانند توسعه هر فعالیت دیگری، نیازمند مؤلفه های مختلفی است. وجود تعامل بین جامعه محلی و گردشگران، از جمله مؤلفه های تأثیرگذار در توسعه گردشگری است. در این ارتباط هوش فرهنگی مطرح است که بر تعامل بین این دو گروه تأثیر گذار است و سطح بالای آن می تواند تمایل جامعه محلی و حمایت آنان را از توسعه گردشگری به ارمغان آورد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی هوش فرهنگی و نیز تأثیرگذاری آن بر حمایت و تمایل جامعه محلی از توسعه گردشگری در روستاهای منطقه رودبار قصران اقدام گردیده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش شناسی آن توصیفی - تحلیلی به شیوه پیمایشی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان محلی روستاهای منطقه مطالعاتی است که 267 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که هوش فرهنگی نمونه آماری در سطح مطلوبی قرار دارد و در بین ابعاد، بُعد استراتژی در بالاترین اولویت قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج مشخص شد که هوش فرهنگی بر حمایت و تمایل جامعه میزبان از توسعه گردشگری تأثیر گذار است که این تأثیر برخاسته از دو بُعد انگیزش و رفتار هوش فرهنگی است.
عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسیدن به توسعه روستایی یکی از دغدغه های دولت ها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. روستاها با دارا بودن منابع طبیعی و کشاورزی، با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو هستند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر، توسعه روستایی مورد توجه نظریه پردازان، برنامه ریزان و مجریان حکومتی قرار گیرد. یکی از راهبردهایی که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از این کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته، توسعه و گسترش گردشگردی در نواحی روستایی است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، 100 نفر از گردشگران در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که اصلی ترین ضعف موجود در روستا در جذب و توسعه ی گردشگری، عدم وجود آب و هوای مناسب در فصلهای مختلف با ارزش میانگین50/2بوده است و مهمترین نقطه قوت روستا در توسعه ی گردشگری با ارزش میانگین 55/3 مربوط به دسترسی به زیرساخت های خدماتی – بهداشتی در روستا است. همچنین یافته ها تحلیل عاملی نشان داد که وجود آب و هوای مناسب در فصل های مختلف می تواند باعث توسعه ی فضای گردشگری شود، که مقدار بار عاملی این متغیر 864/0 است. و اصلی ترین نقطه ضعف در راستای توسعه ی فضای گردشگری با توجه به تحلیل عاملی تعاملات بین مردم و گردشگران با بار عاملی 532/0 بوده است.
تاثیرگردشگری خانه های دوم بر اقتصاد روستایی دهستان ابرشیوه در شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی به عنوان جزئی از نظام های جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل گوناگون طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در حال تحول هستند. این تحولات به خصوص در بعد اقتصادی با شاخص هایی همچون اشتغال، بیکاری، کمی درآمد، توانسته سبب بروز مشکلاتی در روستاها شود. از سویی، با رشد شهرنشینی و ماشینی شدن زندگی، تمایل مردم برای گذران اوقات فراغت در روستاها افزایش یافته است که در این میان، گردشگری روستایی به عنوان راهبردی اقتصادی که با ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و جلوگیری از مهاجرت روستائیان منجر به رشد و توسعه روستایی می شود، دارای اهمیت است. در خصوص گردشگری خانه های دوم به عنوان بخشی از صنعت گردشگری روستایی، این سوال مطرح می شود که "آیا گردشگری خانه های دوم در اقتصاد روستایی تأثیرگذار است؟"پژوهش حاضر در راستای پاسخ به سوال مذکور در دهستان ابرشیوه از شهرستان دماوند انجام شده است، که از نظرهدف کاربردی، از نظر روش توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات از طریق مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه از روستاهای برگزیده که دارای خانه های دوم بوده،جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه از طریق محتوایی به تأیید اساتید و نخبگان مطالعات گردشگری رسید و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردشگری خانه های دوم به عنوان عامل مؤثر و محرک برای اشتغالزایی، افزایش درآمد، افزایش رفاه عمومی روستائیان و در راستای اصول توسعه گردشگری روستایی بوده است. همچنین، گسترش روز افزون خانه های دوم در نواحی روستایی بدون هیچ گونه نظارت و برنامه ریزی، می تواند موجب بروز مشکلات اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در روستاها شود که با توجه به موضوع بوم گردی، می توان با برنامه ریزی مناسب برای ساخت دهکده های توریستی و مبنا قرار دادن فضای روستاهای فعلی و مشارکت خود روستائیان اقدام به توانمندکردن روستائیان نمود.
تحلیل چالش های توسعه گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی چالش های عمده توسعه گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است.
روش: روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. در این بررسی با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه با صاحب نظران عرصه گردشگری در شهرستان بینالود، تعداد 18 چالش توسعه گردشگری فرهنگی شناسایی شد و به کمک 70 نفر از مدیران محلّی و متخصّصان و مسؤولان این حوزه، براساس مقیاس تعیین شده نمره گذاری شد. در ادامه، با استفاده از تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS چالش های شناسایی شده ذیل 5 عامل اصلی با 69 درصد واریانس تبیین شده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین چالش توسعه گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود، چالش های مدیریتی با 35.9 درصد واریانس تبیین شده است. پس از آن، چالش های برنامه ریزی با 10.9 درصد، چالش های نظارتی با 8.9 درصد و چالش های فراساختاری با 6.8 درصد و چالش های قانونی با 6.1 درصد واریانس تبیین شده قرار دارد.
محدودیت ها راهبردها: عدم اطلاع و آمار دقیق متخصّصان و مردم محلّی از گردشگری فرهنگی شهرستان.
اصالت و ارزش: امروزه بخش مهمّی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، 37 درصد گردشگری بین المللی با انگیزه فرهنگی انجام می شود. بر این اساس، چشم پوشی از این گونه گردشگری، به خصوص برای کشور ایران که راهبرد انتخابی گردشگری برپایه گردشگری فرهنگی است، معقول و منطقی به نظر نمی رسد. علی رغم غنا و تنوع فرهنگی برخی از نواحی روستایی کشور، تا کنون این گونه گردشگری در نواحی روستایی از رشد مناسبی برخوردار نبوده است. دستاوردهای تحقیق، راه گشای تدوین برنامه راهبردی گردشگری فرهنگی در شهرستان خواهد بود.
ارزیابی توانمندی های توسعه گردشگری کشاورزی و تعیین میزان پذیرش آن در جامعه هدف (کشاورزان و گردشگران) در شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی توسعه گردشگری در سکونتگاه های روستایی استان گیلان مورد:دهستان دیلمان، شهرستان سیاهکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان ابزاری مفید برای رشد اقتصادی در نواحی روستایی نقش غیر قابل انکاری داشته و بعنوان یک نیروی مؤثر در تحولات این مناطق محسوب می شود. اما تداوم این فعالیت در طول زمان واجد پیامدهایی است که دگرگونیهایی نظیرتعدد در سبک معماری و جانمایی کاربریها خارج از محدوده تعریف شده، تغییر در کاربریهای کشاورزی و به حاشیه رفتن فعالیتهای کلاسیک و ریشه دار در نواحی روستایی و همچنین عدم رعایت نظام کاربری اراضی از جمله آنهاست. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و مشاهده و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای ناشی از توسعه گردشگری در یکی از نواحی روستایی استان گیلان (دهستان دیلمان شهرستان سیاهکل) می پردازد. ناحیه جغرافیایی این پژوهش یکی از محدوده های اکوتوریستی گیلان است که در طی دهه اخیر و بدلایلی که در این مقاله بدانها پرداخته خواهد شد شدیدترین تغییرات فضایی-کالبدی را در بستر محیطی خویش دیده و روند این تغیرات با شتاب چشمگیری در حال افزایش است. در واقع این مقاله تلاش دارد تا گسترش تفکر سرمایه داری و نقش آن در کثرت عناصر کالبدی با هویت های مختلف و مالاً کاهش عناصر وحدت بخش مکانی را درناحیه به تحلیل بکشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد به طور متوسط روزانه در حدود 230نفر گردشگر به منطقه وارد می شوند و بر همین اساس علیرغم کاهش 31 درصدی در جمعیت روستایی در فاصله سرشماریهای سال 1375 و 1385، درخواست برای ساخت و ساز در این ناحیه 25 درصد افزایش داشته است. علیرغم اینکه تمامی روستاهای بالای 50 خانوار ناحیه و همچنین مرکز اداری-سیاسی آن (شهر دیلمان) برخوردار ازطرح فیزیکی- کالبدی هستند لیکن سرعت تغییرات در چشم انداز جغرافیایی ناحیه به گونه ایی است که مدیران نیز عملاً در دام منفعت مالی حاصل از این امر از سازماندهی این فضاهای بکر و مستعد غافل شده و ضرورت آنرا به فراموشی سپرده اند. تداوم این وضعیت می تواند به انحصارگرایی فضاهای جغرافیایی و از آن مهمتر تخریب منابع و واگرایی از اهداف و برنامه های توسعه پایدار ناحیه دیلمان بیانجامد.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری روستایی با استفاده از مدل آمیخته بازاریابی (7p) (مورد مطالعه: دهستان جوزان، شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از فعالیت های اقتصادی پربازده و کارآفرین در دهستان جوزان شهرستان ملایر است. رونق این بخش از فعالیت اقتصادی می تواند منابع درآمدی را متحول کند و به پایداری درآمد روستاییان منجر شود. به منظور توسعه و گسترش این فعالیت اقتصادی به تمهیدات ویژه ای ازجمله بازاریابی نیاز است که مطابق با اصول علم بازاریابی باشد. هدف این مقاله ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری روستایی است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش های کمّی و مدل آمیخته بازاریابی p7 است. در این پژوهش، آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، ترویج، مردم، قیمت و محصول است. جامعه آماری، کارکنان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان ملایر، گردشگران و دهیاران روستاهای دهستان بودند که از بین آن ها 93 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که چهار نفر کارشناس، هفت نفر دهیار و 82 نفر گردشگر آزموده شدند. بر اساس پرسش نامه محقق ساخت به گردآوری داده ها پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss و روش تحلیل عاملی و آزمون های رتبه بندی فریدمن و t صورت گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی و اولویت بندی عامل های بازاریابی گردشگری دهستان حاکی از اهمیت زیاد دو عامل مردم و مکان است. نتایج مدل تحلیل عاملی نشان داد که از بین این هفت عامل، دو عامل مکان و برنامه ریزی بیشترین درصد از واریانس مجموعه گویه ها را دارند.
مدل سازی پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم بر مناطق روستایی و اثر آن بر رضایت جامعه محلی (مطالعة موردی: بخش قمصر شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام تحقیق، بررسی و تبیین پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم و اثر آن بر رضایت جامعه محلی در بخش قمصر است.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از پیامدهای گسترش گردشگری خانه های دوم و اثر آن بر رضایت مندی جامعه بومی در بخش قمصر اقدام شد. جامعه آماری تحقیق ساکنان بخش قمصر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم ۱۹۸ نفر انتخاب و با ابزار پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از مدل عاملی مرتبه دوم نشان می دهد که سه عامل اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی قادرند اثرات گسترش خانه های دوم گردشگری را اندازه گیری کنند. عامل اقتصادی بیشترین سهم را در تبیین اثرات توسعه گردشگری خانه های دوم به دست آورده است. بار عاملی اثرات اجتماعی توسعه گردشگری خانه های دوم ۹۲/۰ به دست آمده است. اثرات کالبدی ناشی از حضور خانه های دوم در منطقه با استفاده از چهار نماگر مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. این شاخص ۶۲/۰اثرات گسترش گردشگری خانه های دوم را تبیین می کند. بار منفی محاسبه شده نشان گر اثرات منفی زیست محیطی توسعه گردشگری در منطقه است. در نهایت، یافته های حاصل از مدل ساختاری نشان می دهد که توسعه توریسم نقش مهمی در رضایت مندی ساکنان محلی ایفا کرده است. این اثرگذاری با ۴۷/۰ دارای سطح معنی داری ۰۰۰/۰ بوده است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش حاضر عدم دسترسی به اطلاعات خانه های دوم و لزوم بررسی های متعدد میدانی در منطقه مورد بررسی است.
راهکارهای عملی: گردشگری روستایی تحت تأثیر ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی و کالبدی می باشد و برای برنامه های توسعه گردشگری لازم است مجموع عوامل فوق مد نظر قرار گیرد؛ به نحوی که اثرات مثبت تقویت و اثرات منفی پیشگیری و کنترل شود. به این ترتیب، رضایت مندی حداکثری جامعه محلی به عنوان ضرورتی انکارناپذیر برای توسعه موفق گردشگری تحقق می یابد.
اصالت و ارزش: در پژوهش های مختلف، پیامدهای گسترش خانه های دوم مورد توجه قرار گرفته؛ اما تأثیر آن بر رضایت جامعه محلی بررسی نشده است، در تحقیق حاضر سعی شد همه ابعاد به صورتی جامع و سیستمی که نگرشی جغرافیایی است مورد توجه قرار گیرد و اثر آن بر رضایت جامعه محلی سنجیده شود.