خط همواره یکی از بهترین و مؤثرترین وسیله های ارتباطی انسانهاا بوده و پیدایی آن در ایران به اسطوره ها باز می گردد . ایرانیان بر اساس توانمندیهای هنری خویش را در این امر پیشگام و مبدع بوده اند و مسلمآ دارای سابقه ای بس درخشان و پر افتخار و کهن در این زمینه هستند . ایران از معدود کشورهایی است که در طول تاریخ دارای ( خط ملی ) است ، به گونه ای که از آن به عنوان معرف و شاخصه ای از تمدن خود بهره جسته و با گسترش امپراتوریهای عظیم خویش قبل از اسلام به آن وجهه ای تاریخی بخشیده است ...
از تجزیه و تحلیل شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی، به کشف مبانی گرافیک بکار برده شده در کتابت این دو اثر می رسیم که کاربرد علمی در گرافیک نوین پایه گذاری م یشود. یکی از مه مترین اهداف بررسی نگارگری ایران کشف رموز و اثبات رابطه این آثار با سایر هنرهای سنتی و ادبیات ایران م یباشد و در نگاهی خا صتر رابطه آن، با هنر کتا بآرایی و گرافیک مشخص م یشود. رشد این هنر که جدای از تاریخ زندگی حامیانش نم ی باشد، در شیو ههای تولید نگارگری نیز منشا اثر گردیده و همواره در ارتباطی تنگاتنگ با محتوای غنی ادبیات ایران بوده است. این امر نیز، بستری برای رشد و متعالی شدن فرهنگ این مرز و بوم گردیده و طی این طریق، نیروی خار قالعاد های را در وجود هنرمندان زبردست این آثار احیا نموده که ایشان را به منبعی ورای قدر ت های مادی متصل ساخته است. 1 - حال این سئوال مطرح می شود که چگونه با به کارگیری این دانش نهفته، م ی توان هنر گرافیک ایران را در شاخه کتا بآرایی و تصویرسازی متحول ساخت؟ 2 - آیا این شیوه خاص م ی تواند پای ه گذار سب کهای نو در هنر کتا بآرایی ایرن باشد؟ 3 - چگونه م یتوان دانشی را که متعلق به قر نهای پیش م یباشد؛ با اید ههای نو اما پیوسته به اصول و ریشه کهن، پای هگذاری کرد.
تمایز رسانه زبانی و بصری، پارادایمی است که نخستین بار توسط لسینگ در تاریخ هنر مطرح شد. ماهیت زمان بنیاد شعر در بیان متوالی رویدادها و ماهیت مکان بنیاد نقاشی در توصیف هم زمان پدیده ها، هنوز موجب اختلاف نظر روایت شناسان زبانی و مورخین هنر در داستان تصاویر منفرد است. این پژوهش به روشی توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده های اسنادی، با هدف بررسی شیوه های بازنمایی زمان روایی در تصاویر منفرد (نقاشی)، سعی دارد به این دو پرسش پاسخ دهد: آیا تصاویر فقط لحظه ای واحد از یک رویداد را باز می نمایانند؟ آیا در مقایسه با داستان زبانی، داستان بصری فاقد معیارهای اصلی روایت است؟ در نتیجه پژوهش حاضر با تمرکز بر عناصر سازنده روایت و تطبیق معیارهای اصلی تعریف روایت در رسانه زبانی و دیداری بروی یک نمونه مطالعاتی، ثانیاً با طرح نظریه های ادراکی درباب زمان و حرکت در تصاویر منفرد، و با تأکید بر استقلال زبان بصری و نقش بیننده در فرآیند ادراکی، نشان می دهد میان معیارهای اصلی تعریف روایت به ویژه عنصر «زمان» در روایت زبانی و روایت دیداری تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین آثار تصویری بنابر ماهیت خود، مقوله زمان روایی رویداد را به طریقی متفاوت با فرآورده های زبانی بازنمایی می کنند.
به مناسبت همایش صفییالدین ارموی، در زمستان 1383، نسخة خطّی الرسالة الشرفیة فی النسب التألیفیة (متعلق به دانشگاه ییل) به همت فرهنگستان هنر چاپ شد. در این چاپ عکسی، اشکالاتی از حیث مشخصات روی جلد و شیوة شمارهگذاری و ترتیب قرارگرفتن صفحات راه یافته که توجه به برخی از آنها برای استفاده از این اثر ضروری است.