فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ظاهرة التّرادف قضیة محوریة فی الدراسات اللسانیة، قدیمها وحدیثها، وهی قضیة متداخلة فی کل العلوم والاختصاصات الأخرى ویترتّب علیها آثارٌ وضعیةٌ مع وجود الاختلاف حول التّرادف نفسه، وحول مدى فاعلیته أو أوجه الاستفادة منه؛ کما یعدُّ التّرادف من الظواهر اللغویَّة المهمّة؛ لعلاقة الألفاظ بالمعانی من أثر التواصل بین الناسِ؛ ففکرة التّرادف فی حقیقتِها مسألةٌ دلالیةٌ قبل کلّ شیءٍ، تتعلّقُ بالمعنى وما یعتریه من تغیّر من جراء الاستعمال. فقام البحث بدراسة ما هی المسمّاة بالترادف فی ألفاظ نهج البلاغة، وقدتوصّلنا إلى نتائج من أبرزها أنّ مفهوم التَّرادُف لایعنی الاتحاد التامّ فی المعنى، ولا یعنی المساواة فی الدلالة، وإلاّ لسمیّت بالألفاظ المتساویة، وإنّما هی مترادفة بمعنى أنّ بعضها یقوم مقام بعض. وإنّ التَّرادُف ظاهرة موجودة فی اللغة العربیة، ولکن لیس بالکثرة المزعومة، فإنّ أغلب ما سمّی بالمترادف لا صحّة له، وربّما کان لخلط جامعی الألفاظ المترادفة ومنهجهم الأثر فی ذلک. ومن نتائج التطبیقات على نصوص نهج البلاغة، اتضح خلوّه من ظاهرة التَّرادُف، لوجود الفروق الدلالیة بین المفردات؛ فإنّ نهج البلاغة جاء سیاقه اللغوی مطابقاً سیاقه الاجتماعی من قبل واضعه، فالکلمة فی نهج البلاغة، اختارها الإمام علی (ع) قاصداً لفظاً ومعنى فی موقعها المحدّد، فهی أصیلة فی وضعها ومعناها. والمنهج المتّبع فی البحث هو المنهج الوصفیّ، ولعل هذا المنهج یَتلاءمُ مع طبیعة البحث حول الترادف.
بررسى الگوى کیفیت معاشرت با مردم از منظر امیرمؤمنان على علیه السلام در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودى اجتماعى است و براى همزیستى مسالمت آمیز ناگزیر به ارتباط با دیگران است؛توسعه هرچه بهتر روابط صحیح اجتماعى افراد یک جامعه بستگى به ارائه تربیت اجتماعى بر پایهفرهنگ آن جامعه دارد. ازآنجاکه فرهنگ جامعه ما فرهنگ اسلامى است، بر پیروان این مکتب لازماست به شناسایى نحوه معاشرت مطلوب افراد با دیگران که منطبق بر موازین اسلامى است، اقدامکنند. ازاین رو، معصومان علیهم السلام بهترین الگوى تربیتى بوده و ارائه سیره تربیتى آنان یک ضرورتانکارناپذیر است و در این میان، ارائه دیدگاه هاى تربیتى امیرمؤمنان على علیه السلام بر ضرورت این کارمى افزاید.
هدف این پژوهش اثبات برترى نظام تربیتى امیرمؤمنان علیه السلام بر دیگر نظام هاى تربیتى مى باشد.روش پژوهش، توصیفى تحلیلى بوده که طى آن، از تحلیل اسنادى نیز استفاده شده است.نمونه گیرى در پژوهش انجام نشده؛ به عبارت دیگر، کلیه منابع و مراجع مرتبط مورد بررسى واقعشده است.
رؤیة أسلوبیة فی وصیة الإمام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیة منهج نقدی حدیث فی دراسة النصوص، وتتمیّز بإلقاء الضوء علی الظواهر المتکررة فی النص بحیث یمکن العثور علی نوعیة توظیف العناصر اللغویة والأدبیة والکشف عن المؤثرات البارزة التی استعملها الکاتب. نهج البلاغة کأحد من الکتب الدینیة ، له قیمة أدبیة عالیة مازال یعتنی به الأدباء. هذا الکتاب یضمّ عدة من الرسائل التی کتبها الإمام علی (ع) فی المواقف والمواضیع المختلفة. تناولت هذه الدراسة الرسالة ال «31» التی تشتمل علی وصایا الإمام علی لابنه الإمام حسن علیهما السلام وهی مملوءة بالنصائح القیّمة والعبر الکثیرة. هذا البحث یأخذ بمعطیات علم اللغة والظواهر الأسلوبیة بمستویاتها الثلاثة وهی المستوی الصوتی والترکیبی والدلالی. من أهم ما وصلنا إلیه من نتائج البحث هو رعایة الموسیقی الداخلیة التی تتجلّی فی السجع والتکرار، ویساعدهما حسن اختیار الألفاظ وکثرة الألف المدی فی إثراء الموسیقی، ثمّ توالی العبارات المترادفة والإکثار من استعمال الضمائر جعلا النص متماسکا ومترابطا.
انواع تصویر در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرگری روشی است که گوینده، با استفاده از آن، مفاهیم ذهنی مورد نظر خود را به شنونده منتقل و مانند تابلویی آنها را دربرابر او مجسم می کند. این روش در کلام حضرت، با انواع مختلف و به وفور به کار رفته و مفاهیم مختلف را برای مخاطبان خود ترسیم کرده است. تصاویر استفاده شده در کلام حضرت را می توان به انواع مختلف دسته بندی کرد. این تصاویر باتوجه به صور بلاغی به کاررفته در کلام حضرت و نیز شیوه های به کارگیری و عناصر سازنده این صور و ساختار و کارکرد و مضمون و محتوای این تصاویر به انواع مختلفی مثل تصویر زبانی، مجازی، جزئی، مفرد، بافتی، ساکن، متحرک، اثباتی، اتفاقی، تصویرسطح، اعماق و... تقسیم بندی می شوند. در این تصاویر، حقایق محض ترسیم شده است و این از ویژگی های کلام حضرت علی (ع) است که تصویر در خدمت واقعیت است.
تأثیر عُنصر الحَرکة للأفعال فی الصور البیانیّة حِکَم نَهج البلاغة نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحرکة هی ضدّ السکون ولها وجود ملحوظ مع کل کائنوتعدّ مکانة متمیّزة فی الصورة الشعریّة لأنّهاآلة من الآلات المهمّة فی الحیویّة والنشاط للتصویر، والصور الحرکیّة تجسّد المعنى تجسیداً حیّاً وأکثر قوّة فی الأداء وتأثیراً فی النفس، من هنا کان لهذا اللفظ امتداد واسع فی الدلالة.فنحن نقف فی دراستنا هذه على تأثیر عنصر الحرکة للأفعال فی الصور البیانیّة فی حکم نهج البلاغة؛ لأنّ هذه الحکم لها مکانة مرموقة من حیث الأدب.وأمّا المنهج الذی اخترناه لمعاجة هذا البحث فهو المنهج الوصفی-التحلیلی بدراسة الفعل فی تراکیب الصور البیانیّة فی الحکم لتتضح من خلالها حرکة ونشاط الصور لإیصال المعنى. ویهدف هذا البحث إلی دراسة الأفعال الحرکیّة فی الحکم حتّىیتبیّن لنا مدى اهتمام الإمام علی (ع) فیمنح الصور الأدبیّة الحیاة والحیویّةللوصول إلى جمالیّات رائعة تکمن وراءها.فنظراً إلى أنواع مختلفة من الحرکةنحاول أن ندرس الأفعال الحرکیّة لنلقی الضوء على أهمیّة الحرکة ومدى تأثیرها على بناء الصور البیانیّة المستخدمة فی حکم نهج البلاغة.لهذا قمنا باختیار الأفعال الدّالة على الحرکة الانتقالیة من مثل «الأفقیّة،والسریعة،والصعودیّة،والنزولیّة»؛ ذلک؛ لأنّ أبرز وسائل تصویر الحرکة فی بنیة الجملة هی الأفعال والتی ندرسها عن طریق الصور البیانیّةعلی نحو التشبیه،والاستعارة، والمجاز،والکنایة.وقدتوصلنا فی هذه الدراسة إلیأنّ استخدام الأفعال الدّالة على الحرکة فی الصور البیانیّة وفقاً لنوع الحرکةفیهاتخلق صورةً جذابة مؤثرة وتزید علی المعنی.
الشریف الرضی وأسباب إغفاله لأسانید نهج البلاغة و مصادره (شریف رضی و دلایل عدم ذکر مصادر و اسناد نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکی نیست که هر مؤلف و نویسنده ای برای خلق اثر خود از ابزار و وسایل مختلف بهره می گیرد و از جمله این ابزار ، منابع و مصادری است که مؤلف برای اثبات نظر خود از آن مدد می جوید.
از جمله شبهات مطرح شده در خصوص نهج البلاغه ، عدم ذکر منابع و مصادر و اسناد از سوی شریف رضی در تألیف این اثر اوست .آنچه مسلم است شریف رضی به جز در 17 مورد آن هم به صورت کلی ، مصادر و اسناد خطبه ها ، نامه ها و حکمت های امام علی (ع) را در نهج البلاغه ذکر نکرده است ، از این رو نهج البلاغه مرسل بوده و فاقد پیوستگی سند است و شریف رضی غالباً کلام امام (ع) را مستقیماً و بدون واسطه نقل نموده ، بدون اینکه به سلسله راویان کلام امام اشاره نموده باشد. در مقاله حاضر سعی شده است ضمن بررسی جهات مختلف این امر ، دلایل علمی لازم ارائه گردد .
آموزه های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چنان که از عنوان آن برمی آید درپی بررسی آموز ه ها و عبرت های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع) است. تاریخ نقلی، علم تاریخ و یا تاریخ علمی، گنجینه ای از حقایق و اطلاعات زندگی گذشتگان است. با این وصف، آیا تاریخ برای آیندگان سودی دارد؟ آیا می توان از گذشته به آینده پل زد یا از آن عبور کرد و عبرت آموخت؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل یا ادله آن چیست؟ و عمده ترین عواملی که موجب کلی شدن قوانین و سنن تاریخی می شوند، کدام اند؟
در این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای، کوشش شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود؛ و درطی آن نتیجه گرفته شده است که بنابر جهان بینی توحیدی، جهان صاحبی و انسان خالقی دارد و بدون اراده خداوند نمی توان به طور مستقل، برای هستی، کارکردی و برای آدمی، استقلال عملی پذیرفت، پس باید به قوانینی که خداوند برای رفتار عالم و آدم وضع کرده است، گردن نهاد. از این رو تاریخ که محصول عمل عالم و آدم است، از منابع مهم اندیشیدن و مایه آموختن برای زندگی است و نهج البلاغه به عنوان گنجینه مهمی از سخنان امام علی (ع) و دیگر آثار علوی، آموزه های ارزشمندی را درباب عبرت های تاریخی شامل می شوند که به برخی از آنها اشاره می شود.
درونی سازی اصول مدیریتی با توجه به نامه های امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اجتماعی برای نیل به اهداف طراحی شده، و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. اندیشه اداره کردن مربوط به روزگار معاصر نیست. بلکه از دیرباز، بشر متوجه بود که برای رسیدن به آرمان های خود، ناگزیر باید با بهره گیری از تمامی امکانات و رهبری این امکانات به سوی رسیدن به آن اهداف معین اقدام نماید. شیوه رهبری و مدیریت هر جامعه ای بستگی به ساخت فرهنگی آن جامعه دارد. از این رو چگونگی مدیریت و همچنین نهادینه کردن اصول مربوط به آن از اهمیت بالایی برخوردار است. از منظر اسلام بنابه تبیین علی(ع) حکومت بار سنگینی است که خداوند برعهده زمامداران قرار داده، چهار چوب مشخص و اصول منضبطی بر آن تعریف نموده است.
در خصوص حکومت عدالت محور و مردم گاری علی(ع) کتاب ها و مقالات بسیاری به رشته تحریر در آمده است. آن چه در این نوشتار در پی آنیم، چگونگی فرهنگ سازی اصول مدیریتی مبتنی بر مکتب الهی از سوی آن حضرت می باشد. آن پیشوای بی همتا در اندک زمان خلافت خود، سعی وافر داشت تا حاکمان منتصب به خلافت اسلامی، عدالت محوری، امانت انگاری قدرت و حفظ کرامت انسانی را در شیوه مدیریتی خود، به عنوان یک هدف مقدس و الهی بنگرند و در طول حاکمیت خود، از اصول اخلاقی، خدا محوری و تقوا پیشگی تبعیت نمایند و عشق به انسان ها را سرلوحه خویش قرار دهند. زیرا تنها راه رستگاری بشریت و تکامل جامعه، از بعد حاکمیتی، همان است که علی(ع) ترسیم نموده است.
بررسی هم پایگی انسجام دستوری غیرساختاری در خطبه اول نهج البلاغه و ترجمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام ( Cohesion )، اصطلاحی است در حوزه علم زبان شناسی نقش گرا که به بررسی روابط میان عناصر مختلف سازنده آن متن در دو سطح دستوری (ساختاری و غیرساختاری) و واژگانی می پردازد. در بحث انسجام دستوری غیرساختاری، مؤلفه های چهارگانه: ارجاع، ربط، جانشینی و حذف، به عنوان عوامل انسجام بخش متن محسوب می شوند که هریک، در کنار دیگر عوامل انسجام، به پیوستگی و یکپارچگی متن می انجامند. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرآیند ترجمه، بازتاب هریک از عوامل فوق در ترجمه ها در راستای حرکت همسو با متن اصلی از اهمیّت بسزایی برخوردار است. از آن جا که نهج البلاغه به عنوان متنی منسجم، شامل گونه های مختلف انسجام بخش است، انتظار می رود ترجمه های به عمل آمده از آن نیز این عناصر انسجام بخش را در خود بازتاب دهد. این مقاله با اتخّاذ رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تطبیق مؤلفه های انسجام دستوری غیرساختاری در خطبه اول نهج البلاغه و پنج ترجمه انتخابی می پردازد. از این رهگذر، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفه های انسجام بخش بررسی شده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که در میان انبوه مؤلفه های یادشده برخی از مترجمان در سایه حرکت هم ارز و برابر با متن اصلی و با گزینش برابرنهادهایی مناسب، انسجام موجود در متن اصلی را به طور کامل در ترجمه های خود انعکاس داده اند. در مواردی نیز مترجمان از این اصل غافل مانده اند که این غفلت می تواند ناشی از عواملی چون سبک خاص مترجم و ظرفیت زبانی – دستوری متن مقصد باشد.
تجلیات السخریة وأسالیبها فی نهج البلاغة (الخطب المائة الأولی أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحتوی السخریة فی الأدب علی تولیفة من النقد والهجاء والتهکم والدعابة یستخدمها الأدیب للتعبیر عن القضایا التی تدعو إلى الانتقاد فی المجتمعات بلغة ساخرة ملیئة بالضحک والدعابة. هذا الفن من الأدب هو مرآة سحریة تنعکس علیها الحقائق المرة فی المجتمع بصورة عذبة تجذب قلوب المخاطبین، وتضحکهم أولا وتحثهم على التفکر والتدبر والاعتبار ثانیا. إذا تصفحنا خطب نهج البلاغة رأینا فیها أسلوبا ساخرا معجبا یسترعی انتباه القارئ. یشهد التاریخ أن الحیاة السیاسیة للإمام علی(ع) کانت مفعمة بالأحداث السیاسیة التی تطرق إلیها أمیرالمؤمنین(ع) ضمن خطبه بصورة موجزة مثیرة. إنّ هذه الدراسة بالاعتماد علی المنهج الوصفی والتحلیلی هدفت إلی إبراز السخریة فی المائة الأولی من خطب نهج البلاغة وکیفیة تصویرها وصیاغتها من الناحیة البیانیة الأدبیة وتبیین أهم میزاتها وأسالیبها. خلصت الدراسة إلی أنّ الإمام(ع) وظّف أنماط السخریة وأسالیبها لإسباغ الطرافة علی بعض ما یسرده وللتعبیر عن واقع المجتمع ودعوة المخاطب إلی التأمل والتروی ولم یعمد إلی التجریح والإهانة فی صوره الساخرة وهذه الأسالیب تلعب دورا بارزا فی إقناع المخاطب وحثه علی الخضوع للحق والصدود عن الباطل.
مسدرکی بر نهج البلاغه در میان نسخه های خطی نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
القاگری آواها در خطبه ی جهاد بر اساس نظریة موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند و هماهنگی بین الفاظ و معانی، می تواند ناشی از تکرار آواها در بافت کلام و بار معنایی خاص واژگان باشد که هم سبب تمایز معنایی در گزینش واژگان و هم در تداعی معانی نقش بسزایی دارد؛ بنابراین در سطح ادبی کلام و ساختار کلی جمله، سطح آوایی از سطح معنایی جدا نمی شود. بحث القاگری آواها در متن، اولین بار توسط زبان شناس فرانسوی، موریس گرامون در قرن بیستم طرح شد. اما، قبل از طرح آن توسط گرامون به عنوان نظریه ای در حوزه ادبی، گروهی از شاعران فرانسوی سده نوزدهم کوشیدند، پیوند و تناسب جلوه های صوتی حاصل از ساختار کلام را با دیگر پدیده های عالم هستی آشکار سازند. در این مقاله با کمک روش توصیفی-تحلیلی، نویسندگان بر آنند تا تناسب و هماهنگی موججود بین الفاظ نهج البلاغه در خطبه جهاد را از دو منظر معناشناسی واژگان متقاربة المعنیدر محور جانشینی واژگان و بررسی نظریه زبانی موریس گرامون مبنی بر القاگری آواها در متن، تحلیل معناشناسانه کنند. نتایج بیانگر انسجام درون متنی خطبه بوده و موضوع مورد اهمیت که القاگری آواها در این خطبه را مورد تأیید قرار می دهد، کاربرد واکه ها و همخوان ها ، با توجه به بارمعنایی شان در فرازهایی از خطبه است که بسامد این همخوان ها و واکه ها برای انتقال معانی به مخاطبان، با ارائه جدول های آماری نشان داده شده است.
روش شناسی اقتصاد اسلامی بر اساس عملکرد اقتصادی امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
رفتار اقتصادی امام علی(ع) در میان تمامی رهبران و پیشوایان دینی بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. گفتار، رفتار و سیاست های امام علی(ع) در حوزه اقتصاد و معیشت، از ابعاد مهم رویکرد حکومتی و اجتماعی ایشان است. همچنانکه سیره و رفتار شخصی ایشان به تنهائی حاوی دنیائی از نکات قابل توجه و بررسی است. در متون تاریخی و روائی، هزاران گزاره در این باب وجود دارد که مراجعه به همه آن ها برای کشف و تحلیل سیره اقتصادی ایشان ممکن به نظر نمی رسد. در این میان، حکمت ها، خطبه ها و نامه های نهج البلاغه بویژه عهد مالک اشتر می تواند محور اساسی و مستند قوی برای دریافت رویکرد امام به اقتصاد باشد. با بررسی حکومت امام علی (ع) به عنوان مصداقی کامل از حکومت اسلامی، می توان زوایای عملی و اجرائی احکام اسلامی و نیز وظایف مهم اقتصادی یک حکومت را شناسایی کرد. علاوه بر آنکه با بهره گیری از سیره اقتصادی ایشان، می توان رفتار اقتصادی یک مسلمان را استخراج نمود.
رویکرد نهج البلاغه به ظلم و نفاق سیاسی به عنوان دو ضدارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام، آیینی ارزش آفرین است؛ با ارزش های ناهنجار و ناهمسوی با کرامت انسانی، مبارزه کرده و نظامی از ارزش های الهی و انسانی بنیان نهاده است. حضرت علی (ع) برترین مفسر دین و قرآن به شمار می آید که جانش آمیخته با معارف قرآن و زندگی اش همراه با آن است. پژوهش حاضر، با توجه به مطلب مذکور و تأکید بر اینکه معارف علوی گویاترین، استوارترین و عینی ترین آموزه های مرتبط با ابعاد دین و زندگی است و نهج البلاغه، مهم ترین سندی است که می تواند اندیشه علوی را گزارش کند، ضدارزش ها را در حوزه مسائل سیاسی از منظر نهج البلاغه به بحث نهاده است. در آغاز، سیاست را در نگاه حضرت دنبال می کند، پس از آن دو ضدارزش سیاسی ظلم و نفاق را برمی رسد که در نهج البلاغه نمود بیشتری داشته اند. البته ادعایی نیست که همه ضدارزش های سیاسی ذکر شده در نهج البلاغه آورده شده؛ بلکه در حد امکان، مهم ترین مطالب مربوط به موضوع مذکور که در بیانات امام علی (ع) گسترده شده، در قالب عناوینی اصلی آمده و سپس بقیه اشارات وی به صورت ریزموضوعی در بحث گنجانده شده است.
عدالت در نهج البلاغه
رفتارشناسی خلفا از منظر امام علی علیه السلام در آینه نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
برخی محققان اهل تسنن ادعا کرده اند که امام علی علیه السلام با رویه خلفا کاملا موافق و از انتصاب آنان کاملاً خشنود بوده اند! یکی از شواهدی که این مدعیان برای اثبات ادعای خود از آن بهره می برند کتاب شریف نهج البلاغه است. تکرار این ادعا از سوی مدعیان ممکن است در میان شیعیان نیز این پندار را پدید آورد که در کتاب نهج البلاغه هیچ اثری از مخالفت امام علیه السلام با خلفا یا ناخرسندی امام علیه السلام از ایشان وجود ندارد! پایبندی به اندیشه تقریب بین مذاهب، صاحب این قلم را وادار می کند که در مواجهه با این قبیل مسائل، احترام مسلمانان اهل تسنن را رعایت و نهایت احتیاط را پیشه کند. براین اساس این مقاله با فروتنی فراوان در برابر دیدگاه های دیگر و صرفا برای ابهام زدایی از حقایق، با جستاری در کتاب شریف نهج البلاغه در صدد است تا نگره امام علیه السلام به خلفا را بیان کند.
آثار تربیتى تاریخ از نگاه نهج البلاغه / مهدى مردانى (گلستانى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از حوزه هاى مطالعاتى نهج البلاغه که به تفکر در آن بسیار تأکید شده، تاریخ است که با توجه به شأن هدایتگرى امیرمؤمنان على علیه السلاممى تواند یکى از روش هاى تربیتى ایشان به شمار آید. از نگاه نهج البلاغه، تاریخ یکى از منابع غنى تربیت در اسلام است که هدف از مطالعه آن تصدیق عملى یعنى تربیت در سایه توجه به حقایق گذشتگان است. این مقاله با رویکرد اکتشافى تحلیلى کوشیده است تا با بررسى سخنان امیرمؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه، آثار تربیتى مطالعه تاریخ را کشف نماید، به علل تأثیرگذارى تاریخ در زندگى و نحوه تأثیرپذیرى صحیح از تاریخ بپردازد و رابطه تاریخ با تربیت را تبیین نماید. نتیجه این پژوهش که با کشف، تحلیل و اثبات آثار تربیتى مطالعه تاریخ به دست آمده است، نشان مى دهد که مطالعه تاریخ آثارى همچون پرورش فکرى و عقلانى، بیدارى از غفلت، مرگ آگاهى، تقوا، اخلاق عملى، حیا، زهد، محاسبه، ارائه الگوهاى نمونه خواهد داشت.
توجه به سبب صدور به مثابه روشی برای نقد شروح نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان یک میراث حدیثی مکتوب اهمیت فراوانی در فرهنگ اسلامی دارد. یکی از مهم ترین ابزارها برای فهم یک حدیث، دانستن سبب صدور آن است به طوری که در برخی مواقع عدم اطلاع از سبب صدور، موجب فهم ناقص و حتی اشتباه از متن می شود و با توجه به صبغه غالب تاریخی نهج البلاغه، بررسی سبب صدور خطبه های این کتاب از اهمیت فراوانی پیدا می کند. به همین دلیل است که برخی از شارحان نهج البلاغه بدون توجه به سبب صدور خطبه های نهج البلاغه برداشتی از متن کرده اند که هیچ تناسبی با فضای صدور ندارد و به عبارت دیگر فهم ناقص از متن داشته اند و از سوی دیگر شارحانی دیگر به سبب صدور توجه کرده و به فهم و برداشت منطقی و مستدل دست یافته اند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن اشاره به بحث سبب صدور و اهمیت آن نمونه هایی از شرح هایی که بدون توجه به سبب صدور شرح نادرستی ارائه داده اند و از سوی دیگر همان شرح ها به وسیله شروحی که به سبب صدور توجه کرده اند، نقد شوند.