فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۰۹۸ مورد.
امام خمینى؛ احیاى دین و نظریه ولایت مطلقه فقیه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، احیاگرایى را به مانند برنامهاى پژوهشى در نظر مىگیرد که در آن، دو گروه روشنفکران دینى و عالمان دینى در طریقى متفاوت مشغول بهکارند. تأکید بر این است که در مقایسه با رویکرد عالمانى که پروژه احیاگرایى را به پیش مىبرند، روش امام خمینى در نوع خود بدیع و بىنظیر بوده است. بدیع بودن برنامه پژوهشى امام به این لحاظ است که وى مدعى احیاى دین در کاملترین شکل آن (بازسازى جامعه دینى) با ابزارها و امکانات و لوازم سنتى است؛ چرا که ایشان به آن بُعد از دین یعنى فقه که در دیگر برنامههاى تحقیقاتى مورد غفلت قرار مىگیرد یا به آن توجه چندانى نمىشود، بسیار تأکید مىکند. در هسته مرکزى برنامه تحقیقاتى امام، "فقه" قرار دارد. از اینرو مدعاى نوشتار حاضر این است که "نظریه ولایت مطلقه فقیه" باید براساس برنامه تحقیقاتى امام به عنوان پروژهاى احیاگرانه درک گردد و نه نظریهاى صرفا سیاسى. در واقع این نظریه، از طریق بازاندیشى در دین و افزایش توان سنت، امکان بازسازى جامعه را در عصر مدرن براساس شالودههاى دینى فراهم مىسازد.
انسان و آزادى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۷
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر که به مقوله آزادى انسان از منظر قرآن، برهان و سنت پرداخته، تفاوت و تعدد معنا و مفهوم وصف آزادى را تابع انسانشناختى اشخاص، جوامع و مکاتب گوناگون دانسته، تاثیر جهانبینى الهى و مادى، باورها و ناباوریها در نگرش به آزادى را مورد بررسى قرار داده و حد آن را براى هر موجودى تابع خود او و براى غیر ذات حق بویژه زندگى اجتماعى انسان، محدود برشمرده است .
طبیعت انسان را مغایر با فطرت او، طغیانگر و خواهان آزادى مطلق و خداوند را تنها تعیینکننده محدوده آزادى انسان در شوؤن گوناگون مىداند . همچنین با استناد به قرآن، عقیده را امرى علمى و منوط به تحقق مبادى و مقدمات آن در نزد انسان و غیر قابل تحمیل و انسان را در پذیرش آن آزاد دانسته است .
جنگ و جهاد ابتدایى را موافق آزادى عقیده براى رفع موانع آزادى و رهایى فطرت اسیر شده بشر نه تحمیل دین و عقیده، قلمداد کرد و حمایت قرآن از آزادى اندیشه و دعوت و تشویق به آن، در قالب امر به تفکر، تعقل، تدبر و مانند آن را در بیش از سیصد آیه قرآن یادآور شده با استناد به قرآن، هدف از نزول آن را همین امر برشمرد و رفتار اربابان کلیسا در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادى را از ساحت قرآن کریم به دور و یک فاجعه بزرگ انسانى دانست .
در بخشهاى پایانى، کعبه به عنوان سمبل آزادى جامعه انسانى و انبیا، اولین آزادىخواهان جهان، معرفى و آزادى براى انسان به عنوان یک امر ضرورى و مورد نیاز و مقدمه حیات شایسته مادى و معنوى او دانسته شده است و با اشاره به عوامل بردگى روح و عقل و علم انسان، عبودیت نسبتبه ذات اقدس خداوند، تنها عامل اوج و عروج انسان اعلام گردید .
نقد و بررسى لایحه اصلاح «قانون تعیین حدود وظایف و اختیارات ریاست جمهورى»
حوزههای تخصصی:
بررسى مسؤولیتهاى رئیس جمهور در قبال قانون اساسى و نیز نقد و بررسى لایحه اصلاح قانون تعیین حدود وظایف و اختیارات ریاست جمهورى مصوب 1365 موضوع این نوشتار است . از میان پرسشهاى گوناگونى که در ارتباط با این موضوع وجود دارد، موارد زیر مورد توجه قرار گرفته است:
1- مسؤولیتهاى رئیس جمهور در قبال قانون اساسى چیست؟
2- محدوده مسؤولیت رئیس جمهور در قبال قانون اساسى چقدر است؟
3- اختیارات رئیس جمهور در اجراى قانون اساسى چیست؟
4- ضمانت اجراى مسؤولیت رئیس جمهور در جلوگیرى از نقض قانون اساسى چیست؟
واکنش روشنفکران ایرانى در مواجهه با فرهنگ غربى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۹
حوزههای تخصصی:
روشنفکران سده اخیر ایران پس از آشنایى با فرهنگ غربى و ورود آن به ایران، واکنشهاى متفاوتى را از خود نشان دادهاند . عدهاى بر این باور شدند که حرکتبه سمت الگوهاى صنعتى و فرهنگى غرب مىتواند جامعه ایرانى را به رشد و تعالى رسانده و به عظمت گذشته برگرداند . بنابراین، در علوم و فنون و در ابعاد ادارى و آموزشى با نگاه به غرب، اصلاحاتى را صورت دادند (غربگرایى .) دستهاى دیگر، راه پیشرفت و سعادت جامعه ایران را تقلید از غرب پنداشتند . با این نگاه، کوشیدند تا ایران را هم در شکل و هم در محتوا به سمت الگوهاى غرب سوق دهند (غربزدگى .) دسته سوم، ضمن تاکید بر نظام ارزشها، فرهنگ، تاریخ، دین، عقیده و ایدئولوژى خویش، راه حل اصولى براى رسیدن به سعادت و بهروزى را در نهضت «بازگشتبه خویشتن» معرفى کردهاند . جریان فکرى سوم خود به دو گروه تقسیم مىشود: اول آنان که به اخذ جنبههاى مثبت فرهنگ و تمدن غربى و رد جنبههاى منفى و استعمارى آن معتقد مىباشند . و دوم کسانى که به رد مطلق غرب و نفى یکسره غرب و تجدد معتقد هستند، البته گروه اول از جریان سوم، داراى طرفداران بیشتر بوده و موفق به تشکیل حکومت و جمهورى اسلامى شدند .
در این گزارش سعى شده است تا به برخى از مفاهیم، تاریخچه آشنایى روشنفکران ایرانى با غرب و تاثیرات آن بر ایران و واکنش سه جریان فکرى مذکور نسبتبه فرهنگ غربى به طور مختصر اشاره شود .
هفت گام
دشمن فراموش شده (5)
آفات انقلاب اسلامى
منبع:
حضور ۱۳۸۱ شماره ۳۹
نقش باز دارنده خواص در حکومت علوی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عناصر اصلى انحراف سیاسى در نیمه نخست قرن یکم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مکتب اسلام با ظهور خود در عصر جاهلى، ترقیات عظیم مادى و معنوى به وجود آورد. اما متاسفانه پس از مدتى با موانع و انحرافات عمیقى روبهرو شد که مسیر تکاملى جامعه اسلامى را منحرف ساخت. اصلىترین انحراف سیاسى در نیمه اول قرن هجرى از ماجراى سقیفه شروع مىشود که در آن با کنار گذاشتن بیعت منصوص، زمینه خلافت دیگران فراهم آمده است.
نویسنده معتقد است این روند با منع از کتابت و نقل روایات پیامبر (ص) و سپس در دوران بعد جعل احادیثبه هدف تقلیل نقش و شخصیت اهلبیت (ع) و توجیه حکومتخویش ادامه یافت و در عصر خلیفه سوم به شدت به آن دامن زده شد. با افزایش و گسترش انحراف توسط سیاستهاى مزورانه معاویه و با تبدیل خلافتبه سلطنتبر مبناى زور و قدرت، دگرگونى در کیفیتبیت المال، پایان آزادى عقیده و حریت راى و زوال سیادت و برترى قانون، در عصر وى، این انحرافات به اوج خود رسید. مقاله نتیجه مىگیرد، معاویه در حالى وفات کرد که با تبدیل خلافتبه ملوکیت، فرآیند انحراف اساسى نخستین را کامل کرده با حذف اسوههاى هدایت و تمهید روى کار آمدن فرزندش یزید، جهان اسلام را مبتلا به رنجها و مصیبتهایى نمود که امام حسین (ع) را وا داشت در جهت اصلاح آن و راه احیاء سنت نبوى و علوى خون خویش را فدا نموده به این وسیله حیات مجدد اسلام راستین را تضمین کند.
علوم سیاسی
اولویتهاى عدالت جهانى
حوزههای تخصصی:
یک سوم از همه انسانها به علل مرتبط با فقر، یعنى به علت سوء تغذیه و ابتلاء به بیماریهایى که با هزینه ارزان قابل پیشگیرى یا علاج هستند، مىمیرند. با این حال، سیاستمداران، دانشمندان و رسانههاى جمعى کشورهاى توسعهیافته علاقه چندانى به یافتن راههایى براى کاهش این فقر، نشان نمىدهند. آنها به مداخلات نظامى محتمل براى متوقف ساختن نقض حقوق بشر در کشورهاى در حال توسعه علاقهمندترند، هرچند که این مداخلات ـ در بهترین صورت ـ فواید اندکى را به بهاى گزاف پدید مىآورد. ریشه این اولویت غربى احتمالاً منافع فردى است، اما این کار تصویر اخلاقى بسیار سخیفى از همکارى اقتصادى جهانى پدید مىآورد و هم خود به وسیله آن تصویر تداوم مىیابد. نظام نوین اقتصاد جهانىِ تحمیلى کشورهاى توسعهیافته، هم نابرابرى جهانى را تشدید مىکند و هم فقر شدیدى را در سطحى بسیار گسترده بوجود مىآورد. بر اساس هر برداشت منطقى از ارزشهاى اخلاقى، پیشگیرى از این فقر مسئولیت درجه اول است.