فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۷۷۵ مورد.
دوستی مستحکم
حوزههای تخصصی:
..او برای من یک دوست عادی نبود که مانند دیگران یکباره با او آشنا شده باشم و از همنشینی با او خسته شوم، زیرا شخصیتش بهگونهای بود که اگر با او آشنا میشدی دیگر نمیتوانستی او را نبینی و آشکارا اعلام میکنم که نبود امام صدر تغییر عظیمی در زندگی من ایجاد کرد. من خاطرات بسیاری از امام موسی صدر دارم، اما آنچه بیش از دیگر خاطرات، همواره تا امروز در ذهنم باقی مانده، نامهای است که او حدود سه ماه پیش از ربوده شدنش برایم نگاشت و از من به خاطر تلاشهایی که برای تصویب قطعنامه 425 شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر ضرورت عقبنشینی بیقید و شرط اسرائیل از لبنان کرده بودم تشکر کرد.
ناامیدی شرق و غرب به خاطر نصب علی
حوزههای تخصصی:
روشنگران کربلا و مخاطبان معاصر
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۷۰
حوزههای تخصصی:
هم گرایی و واگرایی در اندیشه سیاسی امامیه و حنابله در بغداد دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از محورهای مهم تعامل در مفهوم هم گرایی و واگرایی فرقه ها در بغداد، تعامل فکری سیاسی است. دو فرقه عمده ای که در بغداد در دوران آل بویه در سده های چهارم و پنجم در تعامل با یکدیگر بودند، امامیه و حنابله هستند. مسائل قابل طرح در تعامل فکری سیاسی امامیه و حنابله بسیار است. مهم ترین مسائل مطرح شده در این زمینه، همکاری با سلطان جائر، تقیه، خروج علیه حاکم مسلمانان و جهاد می باشد.
در موفقیت حنابله در این تعامل، عواملی همچون همراهی با محدثان، توجه به سلف، اهمیت به کتاب و سنت، مبارزه با افراط عقلگرایان، تندروی رقیبان، همراهی رقیبان با اندیشه های غیرمسلمانان، پیروان بسیار، همراهی خلافت عباسی و عرب گرایی حنابله نقش داشته است.
واگرایی حنابله و امامیه در بغداد نسبت به هم گرایی بیشتر بوده است از جمله زمینه ها و عوامل اثربخش در فرایند شکل گیری و گسترش این واگرایی، می توان به: عوامل رفتاری و برخاسته از عملکرد پیروان و رفتارهای فردی و گروهی و رفتارهای اندیشه ای شامل اندیشه های سیاسی و اجتماعی و دینی و مذهبی اشاره کرد.
پیامدهای تقابل و واگرایی این دو فرقه، تشدید بحران مذهبی، تضعیف حکومت آل بویه، تضعیف موقعیت عالمان دینی، قدرت گیری اشاعره و برهم خوردن انسجام اسلامی است
رفق و مدارای پیامبر اعظم (ص) با مخالفان
حوزههای تخصصی:
اهمیت و ضرورت بحث از این که آیا رفتار پیامبر(ص) با مخالفان با مدارا و ملایمت بود یا با نابردباری و خشونت، بر همگان تقریباً مبین است. به ویژه این که دشمنان با بهره گیری از همه ابزارهای ارتباطی و راه کارهای گوناگون، می کوشند وانمود کنند اسلام دین خشونت و رسول خدا(ص) خشونت گرا می باشد. در حالی که این امر بر خلاف آموزه های دین و گفتار و سیره آن حضرت است، زیرا پیامبر(ص) اصل اولیه برخورد خویش را با مخالفان، ملایمت قرار داده است.
به همزیستی مسالمتآمیز ادیان معتقد بود
حوزههای تخصصی:
مدتی پیش خاطرات دکتر حسین کنعان، نماینده سابق پارلمان لبنان و از همراهان و نزدیکان امام صدر با عنوان « موسی الصدر، قدر و دور» به زبان عربی منتشر شد و مورد استقبال علاقهمندان قرار گرفت. این کتاب متن مصاحبهای با مولف پیرامون سالهای همراهی و مصاحبت با امام صدر است و بیش از آن که بیان زندگینامه و تحلیل ابعاد شخصیت امام باشد؛ ذکر وقایع، رویدادها و خاطراتی از روزهای همراهی با رهبر بزرگ لبنان است. متن پیش رو، بخشی از ترجمه اثر مورد اشاره (در دست چاپ) توسط مهدی سرمدی است که به موضوع ورود امام موسی صدر به صحنه سیاسی لبنان و مواجهه جریانهای فرهنگی، سیاسی و دینی این کشور با ایشان اختصاص دارد.
رساله نامه حضرت زینب (س)
منبع:
سفینه ۱۳۸۸ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
کارکرد و عملکرد گمرکات عهد ناصری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و عثمانی به مثابه الگوی روابط شرقی ـ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و عثمانی به رغم استمرار و گستره زمانی آن ـ بیش از پنج سده ـ و اشتراکات فراوان فرهنگی، تاریخی و دینی دو کشور همسایه از مقولاتی است که از نظر تحقیقات اصیل و پرمغز به سان طفلی نوپاست که به تازگی قدم در راه نهاده است. آنچه از روابط ایران و عثمانی در نگاه نخست برداشت می شود، شرح جنگ های خونین دو همسایه پرتوان است که هر یک سعی می کردند با توسل به ایدئولوژی خاص خود طرف مقابل را به زانو درآورند.چنین چشم اندازی بیشتر از وقایع نامه های ایران و عثمانی ناشی می شود که به تحقیقات تاریخی هم سرایت کرده است. با بررسی تحقیقات انجام گرفته در این حوزه چنین به نظر می رسد که حجم مطالعات مربوط به روابط ایران و عثمانی نه تنها در عرصه تاریخ نگاری سیاسی، بلکه در دیگر عرصه ها چون تاریخ اقتصادی، تاریخ اجتماعی و فرهنگی فوق العاده اندک و ناچیز است. واقعیت آن است تا یک سنت پژوهشی قویم و فرانگر در این عرصه چهره نبندد، تک نگاری ها و مطالعات موردی نمی تواند چندان راهگشا باشد.با توجه به چنین نقصانی، مطالعه و تبیین نظری روابط ایران و عثمانی در چهارچوب متد علمی و تبیین گر از ضروریات این حوزه مطالعاتی است. لذا مقوله نظری «الگوی روابط شرقی اسلامی» که موضوع مقاله حاضر است تلاشی در همین راستا است که می کوشد با تعریف ایستارها و الگوهایی، که از بطن این روابط برخاسته اند به ترسیم چهارچوب و ساختار روابط ایران و عثمانی بپردازد و مولفه های این رابطه را در دو مقوله همگرایی و واگرایی بررسی و تحلیل کند. پژوهش حاضر تلاشی کوچک است برای نظام مند و عینی کردن مباحث مربوط به روابط ایران و عثمانی به دور از هرگونه تعمیم ناروا و صرفا در سایه حقایق برآمده از تاریخ