فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۲۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
علم اصول دانشی گرانسنگ و در خدمت فهم متون دینی است؛ اما از سوی دیگر این دانش اعتبار و حجیت خود را وامدار قرآن کریم می باشد. آیات قرآن، در اعتبار بخشی و حجیت این دانش، از نقش و تاثیری ویژه برخوردار می باشند. این نقش را باید در قالب مبناسازی ملاحظه نمود که «آیات الاصول»، تجلی این مبناسازی به حساب می آیند.
بررسی به عمل آمده نشان می دهد که به رغم اهمیت شناسایی، گرد آوری و تحلیل این بخش از آیات، تا کنون پژوهش فراگیر و جامعی در این خصوص انجام نپذیرفته است. افزون بر آن، تامل در این حوزه این نتیجه را بدست می دهد که استفاده از آیات اصولی در بستر تاریخ اسلام از روندی رو به رشد برخوردار نبوده است. این مقاله ضمن ارائه تاریخچه ای از بهره مندی عالمان اصولی از قرآن کریم در مقام استناد و استدلال، کارآمدی رهنمودهای قرآنی را در مورد اصاله البرائه به عنوان نمونه نشان خواهد داد.
دانش زبان شناسی و کاربردهای آن در مطالعات قرآنی
حوزههای تخصصی:
بررسی مفاهیم مرتبط با شیوه های اطلاع رسانی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین مفاهیم مرتبط با شیوه های اطلاع رسانی در قرآن انجام شده است. روش : تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. جامعه آماری شامل آیات قرآن (6236) است که از این تعداد حدود 5500 آیه دارای بار معنایی اطلاع رسانی می باشند. مجموعه واژه ها و کلماتی که در قرآن دارای بار اطلاعاتی مذکور هستند عبارتند از امر، بشر، بلغ، بین، تلو، دعو، ذکر، رسل، علم، قصص، قول، کتب، نباء، نذر، نزل، نصح، نهی، وعظ، و هدی. با استفاده از جدول مورگان 356 نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. با توجه به اینکه از هر واژه که دارای بار معنایی اطلاعاتی است به تعداد متفاوت در قرآن آمده است؛ لذا نسبت تعداد نمونه به کل آیات 7 درصد محاسبه شد. بنابراین 7 درصد آیات، از هر یک از کلمات انتخاب شد که بدین ترتیب روش نمونه گیری در مرحله دوم تصادفی طبقه ای تعیین شد. یافته ها: داده ها نشان می دهند واژه علم با 5/74 درصد نسب به کل سوره ها بیشترین فراوانی را دارد. پیامبر اسلام (ص) در نمونه آماری با 87 درصد بیشتر از سایر انبیاء الهی به امر اطلاع رسانی پرداخته است. در مورد مخاطبان قرآنی تمام بشریت با 42 درصد نسبت به سایر مخاطبان از فراوانی بیشتری برخودار است. در باب شیوه های اطلاع رسانی سپاس از خدا، اجرای عدالت، علم، آگاهی، دلایل روشن و متقن، مجادله و مناظره احسن، و بشارت و انذار از مهمترین شیوه های اطلاع رسانی در قرآن مطرح شده است. اصالت/ارزش: شناخت مهمترین روش های قرآنی اشاعه اطلاعات علاوه بر شناخت بهتر قرآن رهنمودی برای استفاده کنندگان از قرآن خواهد بود.
وجوه و مصادیق واژه هاى «ماء» و «سماء» در قرآن
حوزههای تخصصی:
معانى واژه هاى «ماء» و «سماء»، در این مقاله مورد بررسى است. «ماء» در قرآن، در دو بُعد مادّى و معنوى مطرح شده است. در بعد مادى، مصادیقى مثل آب نوشیدنى، باران و نطقه؛ و در بعد معنوى، مصادیقى مثل: حامل عرش الهى، پاداش استقامت در راه حق و مایه تألیف قلوب دارد.
کلمه «سماء» نیز در اصل به معناى رفعت و بلندى است. در قرآن، این کلمه نیز دو بُعد مادّى و معنوى دارد: مادّى یعنى آسمان که همگان مى بینند. معنوى، مانند غیب و ملکوت.
آخرین نزول؛ مائده یا توبه؟ رهیافتی جدید به مسأله آخرین سوره نازل شده قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعیین هر یک از سوره های نصر، مائده و توبه به عنوان آخرین سوره نازل شده، همواره یکی از مسائل اختلافی میان قرآن پژوهان بوده است؛ به ویژه آنکه بخش های مهمی از آیات این دو سوره که قراین قوی تری برای «آخَرُ ما نُزِل» واقع شدن دارند، در تعارض با یکدیگر قرار گرفته و مفسران را به خصوص با عنایت به نقل ها و فهرست نزول های متفاوت، دچار چالش و سردرگمی کرده است. در این نوشتار با توجه به قراین برون متنی همچون روایات ترتیب نزول، روایات خاص «آخَرُ ما نُزِل»، فهرست نگاری های مسلمانان و مستشرقان، و قراین درون متنی همچون بافت آیات هر سوره و آیات دارای شأن نزول با زمان مشخص، دیدگاه آخرین بودن سوره مائده تقویت گشته و به برخی از نتایج آن از جمله تعامل مسالمت آمیز با اهل کتاب و مشرکان غیرحربی اشاره شده است.
جنسیت کودک
منبع:
بشارت ۱۳۸۴ شماره ۵۱
قرآن در رسوم ایرانی
منبع:
بشارت ۱۳۸۴ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
قرآن در فقه(1)
نظم قرآن
چگونگى نزول قرآن از دیدگاه قرآن
حوزههای تخصصی:
نزول اجمالی و نزول تفصیلی
منبع:
بشارت ۱۳۷۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
شناخت قرآن:حروف مقطع قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۷۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
جایگاه اسباب نزول در مسالک الافهام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شهید ثانی در مسالک الافهام به طور مستقل به علم اسباب نزول نپرداخته اما در مواردی از سبب نزولهای ذکر شده درباره آیات بهره گرفته؛ گاهی در خلال برداشت های خود به آنها توجه کرده و گاه در نقل و نقد نظرات دیگران به این اسباب اشاره می کند. در مجموع می توان گفت که شهیدثانی اسباب نزول را به عنوان ابزاری در تفسیر و برداشت از آیات پذیرفته است.
تفکر و منابع آن از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاه قرآن «تفکر» از چه جایگاه و ارزشی دارد و منابع آن کدامند؟ این نوشتار پس از مفهوم شناسی واژه «تفکر» ابتدا به بررسی کاربردهای این واژه در قرآن، به ترتیب نزول سوره ها و سپس تحلیل محتوایی آن آیات، همت گماشته است. در گام دوم نیزآیات از زاویه شناخت منابع تفکر، مورد تحلیل قرار گرفته و در یک دسته بندی دقیق، منابع تفکر از دیدگاه قرآن معرفی شده اند. در پایان به منظور پرهیز از خطای رایج در برخی از تراجم و تفاسیر قرآن که «تعقل» را مترادف با «تفکر» پنداشته اند، به بیان تفاوت اساسی میان آنها پرداخته شده است.
روش صحیح حفظ قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۰ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
عموم لفظ یا خصوص سبب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از دانشمندان معتقدند روایات اسباب نزول موجب تخصیص آیه شریفه به همانمورد و سرایت نکردن مفهومی آن به سایر موارد نمیشود. قاعده «العبره بعموم اللفظلابخصوص السبب»، در بسیاری از کتاب های تفسیری، اصولی و علوم قرآنی به مناسبتبحث از اسباب نزول طرح شده است. این قاعده در استنباط احکام از قرآن کریم بسیارکارآمد است و در تفاسیر، هنگام بحث از مصادیق مختلف آیات مطرح میشود. البته ایناصل مخالفانی دارد و برخی نیز قائل به تفصیل شده اند؛ به این معنا که در مواردی وجودقراین محکمی موجب میشود که از لفظ عام آیه دست برداشت و به خصوصیت سببتوجه کرد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و اسنادی به موضوع موردنظر میپردازد.
بررسی جدیدترین نظریه در ترتیب نزول آیات
حوزههای تخصصی:
چکیده :
در این مقاله به بررسی و نقد انگیزههای منع نگارش حدیث پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرداخته شده و از ده عامل و انگیزه آن نام برده شده است. وجود روایات نهیکننده، جلوگیری از نشر احادیث غیرمعتبر، بیم اختلاط حدیث با قرآن، نگرانی از به وجود آمدن کتابی در کنار کتاب خدا، ترس از سرگرم شدن مردم به غیر قرآن، نگرانی از کم یا زیاد شدن احادیث، پیشگیری از تشدیدو گسترش اختلاف و عدم آشنایی محدثان با کتابت، از جمله مواردی است که دانشمندان اهل سنّت برای توجیه منع نگارش حدیث توسط خلفا به آن تمسّک جستهاند.
نویسنده مقاله برآن است که محققان شیعه هیچیک از عوامل دهگانه را موجه ندانستهاند، بلکه این ممنوعیت تنها یک فرمان حکومتی در جهت رسیدن به اغراض خاص سیاسی است تا اهل بیت علیهمالسلام را از مدار حکم و حکومت خارج کنند.