فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در آغاز دیدگاههاى متفاوت راجع به پیشینه تاریخى چگونگى شکلگیرى خانواده را مطرح مىکند، آن گاه سلامت خانواده مورد بررسى قرار داده نظریات متعددی از جمله دیدگاه قرآن را در این زمینه مطرح می کند. سپس از فروپاشى خانواده سخن گفته، علل و اسباب آنرا نیز از منظر قرآن بحث مىکند و در این راستا عوامل فروپاشى را به دو دسته برون خانوادگى و درون خانوادگى تقسیم کرده از قسم نخست به طرح و توسعه آزادى جنسى از سوى غیر مسلمانان اشاره کرده و از قسم دوم به ناهمگونى شخصیتى، فقدان درک متقابل و احساس مشترک، بىتوجهى به حریم عفاف، مىپردازد.
زیبایی وآراستگی ظاهری از دید گاه قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۵ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
پیامبر شاعر نیست(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رمز اینکه قرآن بر شاعر نبودن پیامبر (ص) تأکید می ورزد مورد بررسی قرار گرفته است. و این که چرا عرب به پیامبر اتهام شاعری می بستند، با اینکه شعر افتخار عرب بود؟ مفسران به این پرسش چه پاسخی داده اند، و آیا مسأله به قدر کافی روشن است؟ نویسنده پس از اشاره به پاسخ های مفسران، که به جای خود مفید و روشنگر است، مسأله را با نگاه جامعه شناختی تفهمی، و با نگاه به یک رفتار معنی دار اجتماعی (اتهام شاعری) بررسی کرده است، و با پا گذاشتن به فرهنگ عصر نزول، و اعتقاد خاص مردم جاهلیت نسبت به شاعران، گوشه ای دیگر از مسأله را باز نموده است.
پیامدهاى انکار معاد در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از توحید، بیشترین آیات قرآنى مربوط به موضوع «معاد» است، تا جایى که گفته شده بیش از یک سوم آیات درباره جهان پس از مرگ بوده و بسیارى از آنها بیانگر آثار ایمان یا پیامدهاى انکار معاد هستند؛ زیرا ایمان به معاد ضامن اجراى قوانین الهى و زمینه ساز نیل آدمى به کمال نهایى و سعادت ابدى است و این خود به نحوى گویاى اهمیت ایمان به معاد و لزوم توجه به آن است. مقاله حاضر با روش تحلیلى توصیفى در یک بررسى قرآنى، در باب پیامدهاى انکار معاد به تبیین این موضوع مى پردازد که ایمان نداشتن به معاد چگونه تأثیرى بر سرنوشت آدمى دارد. آیا پیامدهاى انکار معاد تنها در زندگى اخروى انسان نمودار مى شود یا زندگى دنیوى او را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد؟ در این نوشتار، سعى بر آن است تا حقایق مزبور از طریق آیات قرآنى فحص و بررسى گشته و طرحى نو در این زمینه ارائه گردد.
عبرت در قران
دنیاگرایی، آسیبی فرهنگی؛ از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین دنیاگرایی ـ به عنوان یک آسیب فرهنگی ـ از دیدگاه قرآن کریم به رشتة تحریر در آمده تا برنامه ریزان فرهنگی بر اساس آن به بررسی وضعیت موجود و برنامه ریزی برای دستیابی به وضعیت مطلوب بپردازد. پس از یادکرد برخی از مبانی مهندسی فرهنگ، نخست به تفاوت «دنیاداری» و «دنیاگرایی» اشاره شده و سپس «دنیاداری» و «دنیاگرایی» در سه لایة «نگرش»، «ارزش» و «رفتار» از دیدگاه قرآن کریم به همراه شاخص های قرآنی دنیاگرایی گزارش شده است. نویسنده معتقد است اگر در جامعه ای نگرش دنیاگرایانه گسترش یابد، این نگرش اغلب سبب ترویج ارزش های دنیاگرایانه و در نهایت رفتار دنیاگرایانه خواهد شد، که این گونه رفتارها نیز به نوبة خود به تعمیق نگرش دنیاگرایی در جامعه منجر می گردد.