فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی سه نمونه از ادعاهای تعارض قرآن و علم می پردازد. ساکن انگاشتن زمین، ریزش تگرگ از کوه هایی در آسمان و اختصاص علم به جنین به خداوند، در زمره مصادیقی هستند که مدعیان تعارض قرآن و علم از جمله «کامل نجّار» در کتاب قرائه منهجیه للاسلام بدان ها استشهاد جسته اند. مقاله حاضر بر آن است تا با بازکاوی آیات مربوط بدین سه موضوع و عرضه مدالیل آنها به دانش تجربی، ناتمام بودن ادعای تعارض را مدلّل و آشکار سازد. بدین سان بیان خواهد شد که از عدم تصریح به حرکت زمین در قرآن، نمی توان ساکن انگاری زمین را نتیجه گرفت و وصف «قرار» برای زمین نیز صرفاً دالّ بر سکون عرفی است. به همین سان، نفی «زوال» از «ارض» در قرآن، بیانگر حفظ زمین از حرکتی است که به دگرگونی و نابودی بینجامد (نه حفظ آن از مطلق حرکت).
درباره ریزش تگرگ از کوه هم بیان خواهد شد که مراد از تعبیر «جبال فیها مِن بَرد»، کوه هایی از ابرهای یخ گون هستند که در آسمان اند و بر وفق دانش هواشناسی نیز ابرهای بسیار سرد و یخ گون خاستگاه بارش های گوناگون اند.
درباره علم به جنین هم، تعبیر «و یَعلمُ ما فِی الاَرحام»، صرفاً دانش همه جانبه و مطلق درباره جنین را به خداوند منحصر می گرداند و این امر با شناخت برخی خصوصیات جنین از سوی انسان ها منافاتی ندارد.
ساختار شناسی علم و دین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ملاحظاتی انتقادی در باب مواجهه با مساله علم، دین و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط رابطه میان علوم انسانی و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی نقد و بومی سازی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی بررسی مسئله سازگاری یا عدم سازگاری عقل و دین
این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاه رایجی است که مدعی است، از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین می تواند تبیینی از توسعه نیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روان شناسی گرایی، معضلات تاریخ نگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. در این مقاله به بررسی این مساله که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایه یک تبیین نامناسب و ناموجه از رابطه علم، سنت و توسعه می شود، پرداخته می شود.
پیشینه رابطه علم و دین در اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مهمی که ذهن اندیشمندان اسلامی و غربی را به خود مشغول کرده است، مسئله ارتباط علم و دین است. با پیشرفت روزافزون علوم طبیعی و انسانی، سؤل های زیادی درباره ارتباط این علوم با دین مطرح می شود. آگاهی از تاریخچه این بحث می تواند نقش بسیار مؤثری در بررسی موضوع ارتباط علم و دین داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با برشمردن بسترهای چالش زای موضوع علم و دین در جهان غرب و روند تاریخی این بحث تا قرن حاضر، به این نکته دست یافته است که هرچند شروع این بحث در ابتدا به دلایل مختلفی به غرب بازمی گردد، ولی در عالم اسلام از چشم اندازی دیگر و با عنوان «رابطه عقل و دین» مطرح شده است و مسئله رابطه علم و دین به شکلی که در جهان مسیحیت مطرح بوده، نه به عنوان مسئله، بلکه به مثابه موضوعی وارداتی مورد بحث اندیشمندان مسلمان قرار گرفته است. علاوه بر آن، این بحث در جهان اسلام، بیشتر میان علوم انسانی و دین مطرح شده است.
دین و تجدد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عقل و دین
حوزههای تخصصی:
نقد مکتب تفکیک درآثار امام خمینی(قسمت دوم)
منبع:
حضور ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
حقیقت مضاعف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقیقت مضاعف را که در فرهنگ مسیحی از باری منفی برخوردار است به ابن رشد و پیروانش نسبت داده اند. گفته شده که آنان باور داشته اند قضایای دینی و قضایای فلسفی در عین ناسازگاری می توانند هر دو صادق و در عین تعارض، هر دو از حقیقت بهره مند باشند. بخش اول مقاله توصیفی است و چون به فارسی در این باره چیز چندانی وجود ندارد به ناچار در ابتدا تاریخچه مساله مرور شده و نظرات برجسته ترین ابن رشدیان را، چه مسیحی و چه یهودی، در این عرصه خواهیم کاوید. در نیمه دوم به بررسی معانی مختلفی که تعبیر حقیقت مضاعف می تواند داشت خواهیم پرداخت و در بخش پایانی صحت یا عدم صحت انتساب این تئوری به ابن رشدیان را در هر یک از این معانی محتمل بررسی قرار خواهیم کرد.
امکان و چگونگى علم دینى
حوزههای تخصصی:
رابطه علم و دین در آرای مرتضی مطهری و مهدی بازرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش نهضت علمی و پیشرفت علوم تجربی، چالش های فراوانی میان علم و دین پدید آمده و دیدگاه های متفاوتی درباره نسبت میان آن دو ارائه شده است. علاوه بر دیدگاه تعارض (conflict) که علم و دین را دو امر ناسازگار می انگارد، دیدگاه های دیگری نیز در تبیین این رابطه ارائه شده است که ازجمله می توان به دیدگاه تمایز (contrast)، دیدگاه تلاقی (contact) و دیدگاه تأیید (confirmation) اشاره کرد. مرتضی مطهری و مهدی بازرگان، به عنوان دو اندیشمند مسلمان با دو رویکرد متفاوت، در نشان دادن عدم تعارض میان علم و دین اهتمام داشته اند. مطهری با تحلیل پیش فرض های فلسفی، در پی حل تعارضات ادعاشده میان علم و دین است. او دین را مؤید علم دانسته و انسان را نیازمند هر دو می داند. بازرگان با استفاده از یافته های علوم تجربی، سعی در توجیه علمی آموزه های دینی داشته و می کوشد آن ها را مطابق دستاوردهای علمی نشان دهد. به باور او، علم و دین دارای دستاوردهای مشابه اند. آرای بازرگان درباره رابطه علم و دین در اواخر عمرش تغییر کرده و به دیدگاه تمایز گرایش پیدا کرده است.
پیش فرض های هستی شناختی علوم طبیعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد پوزیتیویستی در علوم طبیعی جدید که روش این علوم را به تجربه منحصر می دانست، هرچند در ابتدا مورد استقبال قرار گرفت اما در نیمة دوم قرن بیستم به چالش کشیده شد و برخی فلاسفة علم با مطرح کردن نقش پیش فرض ها، تأثیر ساختارها و عوامل غیر تجربی را در علوم طبیعی نوین برجسته نمودند؛ چنانکه امروزه، تصویر سنتی علم به عنوان امری صرفاً تجربی، اعتبار خود را از دست داده است. در مقالة حاضر تلاش شده ضمن استخراج برخی پیش فرض های هستی شناسی علوم طبیعی جدید مانند اصالت کمیت، اصل سادگی و انحصار واقعیت موجود در ماده؛ نشان داده شود که اولاً: با وجود ادعاهای دانشمندان مبنی بر ابتنای این علوم بر مشاهده و آزمایش، پیش فرض های غیرتجربی نیز نقش پررنگی در فرآیند علوم طبیعی دارند ثانیاً: علی رغم وجود برخی مبانی مشترک میان علوم طبیعی جدید و قدیم نظیر اصل علیت و اصل کیهان شناختی، تفاوت های مبنایی نیز میان آنها وجود دارد که بر اساس آن نمی توان علوم جدید را تداوم طبیعیات قدیم دانست و الگوی جدید با رویکردی ماده گرایانه و تک بعدی، برخی ابعاد عالم هستی را نادیده گرفته است. از این رو برای قرار گرفتن علوم طبیعی در جایگاه شایستة خود لازم است در این پیش فرض ها تأمل و بازنگری صورت پذیرد.
امکان و چگونگى علم دینى(1)
حوزههای تخصصی: