فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
مسأله اتحاد عاقل و معقول در چنبره تعالی تفکر سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اتحاد عاقل و معقول یکی از مسائل مهم و بحث انگیز در طول تاریخ تفکر فلسفی بوده است که برخی از در انکار و برخی از سر اقبال بر آن وارد شده اند. ابن سینا از کسانی است که دو نگاه به این مسأله داشته است و از یکی به اثبات آن پرداخته است و از نگاه دیگر به انکار آن. حال آنچه مطرح می گردد این است که آیا در آرا این فیلسوف بزرگ تذبذب و تناقض وجود دارد؟ در پاسخ به این سؤال، پاسخ های گوناگونی ارائه شده است. آنچه نگارنده بر آن است این است که با تفکیک این دو نگاه به مسأله، تناقض مورد توهم برطرف می گردد. این دو نگاه یکی نگاه مشایی به مسأله و دیگری نگاه متعالی به آن است. نگارنده به «تعالی در تفکر سینوی» قائل بوده و بر آن است که در گذار شیخ از تفکر مشایی به تفکر متعالیه، نگاه ابن سینا به مسائل تعالی یافته است. یکی از این موارد مسأله اتحاد عاقل و معقول است. در این مقاله شواهدی از آثار ابن سینا بر این مطلب ارائه شده و شیخ از قائلان به اتحاد عاقل و معقول تلقی شده است.
تحول وجودی معرفت شناختی نفس بر اساس عقل فعال ملا صدرا و مقایسه آن با مفهوم مطلق هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
صرفنظر ازوجود نفسی ، ملاصدرا با معرفی وجود أنفسی یا وجود رابطی عقل فعال در اشراق الثالث شاهد سوم از مشهد سوم کتاب الشواهد الربوبیه چشم انداز نوینی در نظرگاه صیرورت نفس پدید آورد .او نشان می دهد که گرچه وجود فی نفسه عقل فعال عین وجود آن برای نفس است و لذا شأنی از شئون آن است اما غایت و کمال نفس نیز به شمار می آید .ازاین لحاظ او تلاش می کند تأثیر و انفعال نفس از وجود أنفسی عقل فعال و سرانجام اتصال و بلکه اتحاد نفس با آن را توجیه کند . براین اساس عقل فعال هم فاعل وجود نفس است هم غایت آن .هگل نیز بر اساس مفهوم مطلق نشان می دهد که «مطلق» ماهیت یکسانی با سوژه دارد، لذا این طبیعت «سوژه» است و غایت سوژه تبدیل شدن به مطلق و مطلق شدن است . گویی مطلق نیز شأنی از شئون سوژه است. « نفس» ، در نتیجه به صورت معقول خود خوداندیش یعنی« روح» و خودآگاهی محض تبدیل می شود و به تعبیر دقیق تر با آن اتحاد می یابد . به این سان در این تحول ، سبب و غایت ، هویت واحدی دارند : مطلق، خودش را از رهگذر اندیشیدن به خود ( خودآگاهی ) می آفریند تا در فرآیندی زمانمند ، روح گردد . هدف مقاله حاضر آن است که پس از تحلیل و تطبیق این دو نظرگاه نشان دهد که به رغم تفاوتها ، این دو با استفاده از مفهوم خودآگاهی ، دگرگونی شناختی نفس را تبیین می کند.
نقش قوای ادراکی پیامبر در وحی از دیدگاه فلاسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلاسفه اسلامی نقش قوای ادراکی پیامبر در معرفت وحیانی را بررسی کرده اند. ایشان، با تفکیک قوة عاقله پیامبر و قوه متخیله وی، دیدگاه های مهمی را پیرامون نقش هر یک از قوا در معرفت وحیانی بیان نموده اند. در این پژوهش، سعی شده است ضمن تبیین و توضیح دیدگاه های مزبور، این دیدگاه ها در حد توان مورد ارزیابی قرار گیرد.
مقایسه خطا در تجارب عرفانی بر اساس نظریه علم حصولی و حضوری علامه طباطبائی و برساخت گرایی استیون کتس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تحلیل تطبیقی ویژگی های تجربه و استقراء در فلسفه ابن سینا و پوپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
استقراء و تجربه از مسائل مهم فلسفه علم در جهان معاصر است که در فلسفه ابن سینا و پوپر همواره مورد توجه بوده است. ابن سینا با استناد به مواردی چون اخذ ذاتی، قاعده اتفاقی و قیاس خفی، تلاش نمود تا تجربه را از استقراء جدا کند و برای آن یقین و کلیت مشروط خاصی را لحاظ کند؛ ضمن اینکه تقسیم او از استقراء به تام و ناقص نیز اهمیت خاص خود را دارد. پوپر با نظر به مشکل عدم امکان استنباطات کلی در استقراء، تلاش نمود با طرح اصل انتقال و نشان دادن همسانی نگرش منطقی و روانشناسی گری، مشکل استقراء را حل کند و سپس با معرفی معیار ابطال پذیری، معیاری کلی و تجربی برای تأیید نظریات علمی ارائه دهد. شباهت دیدگاه ابن سینا و پوپر، مواجهه نقادانه با مسئله استقراء و تجربه و تلاش برای تبیین ابعاد معرفتی آنها در علم و زندگی عملی بشر است، اما درنهایت ضمن اینکه هر دو، روش علمی را در تجربه و استقراء محدود نمی کنند، پوپر درحالی تجربه را بعنوان یکی از معیارهای تفکیک علم از غیر علم می داند که برای تجربه هیچ مبنای محکمی درنظر نمی گیرد، ولی ابن سینا تأکید دارد که تجربه از بدیهیات اولیه است و بنابراین در شکل گیری مجموعه معرفت بشری نقش مهمی دارد. در نوشتار حاضر، با تبیین و تحلیل تطبیقی دیدگاه های ابن سینا و پوپر درباب تجربه و استقراء، تلاش می شود توانمندهای رویکرد ابن سینا نشان داده شود.
ارزشمندی ادراکات حسی
حوزههای تخصصی:
تحلیل «معرفت» در معرفت شناسی معاصر و فلسفه اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۹
حوزههای تخصصی:
بایسته های عقلانیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقلانیت و خردورزی، برجسته ترین فعل و شاخصة فصل اخیر انسانیت است، که مکتب های مختلف فکری و فلسفی برترین و ماندگار ترین اعتبار خود را در قوت انتساب به آن می بیند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که: حکمت متعالیه به عنوان عالی ترین نماد عقلانیت شیعی، شرایط اساسی درست اندیشی و خردورزی حکیمانه را چگونه ترسیم کرده است و بر چه عناصری استوار می کند؟ و خردورزان را برای نیل به حقیقت و گشودن افق های بلند و روشن فراروی بشریت به رعایت کدام اصول توصیه می کند؟
از بررسی آثار صدرالمتألهین شیرازی چنین استفاده می شود که وی با تأکید بر اصول و قواعد علمی و استدلالی حکمت متعالیه برای خردورزی و نیل به حقایق وکشف افق های جدید جهانی وسیع تر، توجه به بایسته هایی را اجتناب ناپذیرمی بیند که برخی از آنها نظیر عقل پایه گی، ایمان، قدسی بودن، حکمت، حریت، تهذیب ظاهر از طریق شریعت و تطهیر قلب، ضوابط اثباتی و ایجابی هستند و درمقابل؛ کاستی ذاتی، رودیگردانی از غایت مطلوب، حجاب فروهشته و ناآگاهی از راه مطلوب،ازامورقابل توجه اند.
تحلیل معرفت گزاره ای از منظر معرفت شناسی غربی و اسلامی با تأکید بر نقض گتیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دو بخش دارد: بخش اول با تعریف سنتی معرفت در غرب می.آغازد و ضمن نگاهی اجمالی به ریشه تاریخی و تحلیل مؤلّفه.های سه گانه آن به مثال.های نقض گتیه و سپس واکنش.های مهم معرفت شناسان معاصر به آن می.پردازد.
بخش دوم مقاله دربارهٴ تعریف معرفتِ گزاره.ای از منظر حکمای اسلامی و تفاوت آن با تعریف سنتی غرب، تقسیم معرفت به تصوری و تصدیقی (گزاره.ای)، تبیین معرفت گزاره.ای یقینی و ویژگی.های آن است و نشان می.دهد که نقدها و مثال نقض.های گتیه بر این تعریف وارد نیستند.
تأملی در روش شناسی فهم در فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که دغدغه صدرالمتألهین در مباحث فکری اغلب هماهنگی فلسفه با دین است و وی می کوشد تا نظام فکری متقنی را در عرصه دین ترسیم نماید، بررسی روش فهم حقیقت در فلسفه او مستلزم واکاوی جایگاه عقل و چگونگی به کارگیری آن در مباحث دینی است. روش او از سویی با تفکر شهودی اش پیوند می خورد و از سوی دیگر، به مدد عنصر تشکیک، نظام فکری او نظامی ذومراتب می گردد که در آن عقل برای فهم حقیقت، چندین مرتبه می یابد. میان این مراتب (عقل استدلالی، عقل شهودی) هماهنگی وجود دارد و ملاصدرا برای فهم هر مرتبه از حقیقت، به مرتبه ای از عقلِ متناسب با آن رجوع می کند تا با بررسی ریزمسائل معرفتی دینی به تبیین شاخصه های تفکر خود و اثبات مدعای جمع میان عقل و نقل بپردازد. در نظام فکری صدرایی شهود مبنای درک حقیقت است و استدلال مؤیدی بر آن. از این رو، در جستار حاضر می کوشیم تا جایگاه این دو را در ادراک حقیقت و نسبتشان را با آموزه های وحیانی بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که در منظومه فکری ملاصدرا نه تنها از اعتبار آموزه های وحیانی کاسته نشده، بلکه به گونه ای مدون و مستدل به حل معضلات و شبهات معرفتی دینی پرداخته شده است.
علم الحدیث
رویکرد علامه طباطبایی به مسئلة نسبیّت معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت تحوّلی، پیوستگی درونی، وابستگی بیرونی و محدودیت های روشی، چهار عامل اصلی نسبیت معرفت هستند. از نظر علامه طباطبایی، نسبیت معرفت با حقیقت علم و معرفت (واقع نمایی) سازگار نیست و سخن نسبی گرایان در تحلیل نهایی به سخن سوفسطائیان و انکار علم کشیده می شود. ازآنجاکه علامه بر فلسفه به مثابة ابزار گفتگوی عقلی میان همة انسان ها تأکید داشته و نقش برجسته ای برای حس در فرآیند شناخت قائل هستند، نظریة معرفت ایشان بیشتر در معرض پرسش از نسبیت قرار دارد. در این نوشته، رویکرد علامه طباطبایی درمواجهه با مسئلة نسبیت معرفت، مبتنی بر اصول انکارناپذیر بررسی می شود. اصول انکارناپذیر، اصولی هستند که انکار آنها مستلزم اثبات شان است. اصل واقعیت و اصل علم، به عنوان اصول انکارناپذیر، مبادی عبور از سفسطه و نسبیت معرفت هستند و اصل تجرّد علم و بازگشت علم حصولی به حضوری، جهان علم را با واقعیت پیوند می زند و به لحاظ روش شناختی، جهان را در جهان می شناسانند. این چهار اصل، ارکان مواجهة علامه طباطبایی با مسئلة نسبیت معرفت هستند.
علم النفس
حوزههای تخصصی:
تاملی بر ارزش معلومات از نظر علامه طباطبائی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: