باز تولید در اصل تفسیری جامعه شناختی بر کتاب وارثان است که در سال 1964 در فرانسه منتشر شد. وارثان، خود پژوهشی بود از همین مولفین درباره آگاهی و رفتار دانشجویان رشته های ادبیات و علوم انسانی بر پایه طبقه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن ها ...
یکی از مباحث بسیار رایجی که از یونان باستان تا دوره اسلامی و حتی تا امروز درباره دین ایران باستان، مزداگرایی، وجود داشته است، بحث درباره وجود یا عدم وجود نوعی دوگانه انگاری میان خدای نیکی و خدای شر در این دین به مثابه محور اساسی آن بوده است. در این مقاله نویسنده ابتدا از قرن هجدهم و نظرات اسقف آنگلیکان آکسفورد، تامس هاید، بحث خود را آغاز می کند. هاید تلاش کرد با آنچه توانسته بود درباره دین زرتشت با اتکا به متون پراکنده و روایت های موجود در ابتدای شرق شناسی به دست بیاورد به این نتیجه برسد که دوگانه انگاری زرتشتی نه ماهیتی دینی بلکه ماهیتی فلسفی داشته است. بعدها آنکتیل دوپرون در سال 1762 دست نوشته هایی را به کتابخانه سلطنتی فرانسه تقدیم کرد که در حقیقت نه بخش هایی از اوستا بلکه تکه هایی از سنت های شفاهی مزدایی بودند. متونی که در آنها مساله دوگانه انگاری به صورت نابرابری به چشم می خورد. در حدود سالهای 1860 لغت شناس آلمانی مارتین هوگ به این نتیجه رسید که زرتشت شخصیتی تاریخی بوده است که طرفدارانش عامل ""تخریب"" دین او به یک دوگانه انگاری و یا یک چندخداگرایی سلسله مراتبی بوده اند. بر خلاف هوگ، جیمز دارمستتر که نخستین بار اوستا را به زبان فرانسه ترجمه کرد، بر آن بود که مزداگرایی یک دین اساسا دوگانه انگار است که خود از یک دین باستانی تر و یک سنت اسطوره ای هندوایرانی چندخداپرستانه ریشه گرفته است. در این مقاله نویسنده ضمن بررسی این استدلالها بر پایه متون اوستایی، موضوع را در قرن بیستم دنبال کرده و از جمله به نظرات اندیشمندانی چون هننینگ، گرشویچ، نیولی و ... درباره این موضوع می پردازد و سرانجام بحث خود را با تاملی طولانی و تطبیقی بر مفهوم هزاره ها در دین زرتشت (که به عقیده او کمتر به آن توجه شده است) بر پایه متون مزدایی و یونانی و رابطه عمیق این مفهوم با دوگانه انگاری در این دین، به نتیجه می رساند.
اصل مقاله به صورت متن کامل انگلیسی در بخش انگلیسی قابل رویت است
تقابل "خود" در برابر "دیگری" در بنیان انسان شناسی قرار دارد، تعاملی که ناشی از مباد تاریخی انسان شناسی به عنوان رشته ای است که متعاقب تجربه استعماری و در نتیجه برخورد جوامع اروپایی با جوامع و مردمان "غریب" پدید آمد. در این برخورد آنچه بیش و پیش از همه جلب نظر می کرد تفاوت های دیگران بود و یکی از چشم گیرترین این تفاوت ها، تفاوت رفتارها و باورهای دینی، مسیونرهای دینی پابه پای ماموران استعماری در مستعمرات وارد می شدند و قابل تصور است که امور دینی پیش از امور دیگر مورد نظر ایشان قرار می گرفت.
ادبیات جزئی از دانش فرهنگی و دارای کارکرد ارتباطی است، پس می تواند شامل نقد فرهنگ ارتباطی شود و شناخت رهیافت انسا نشناسی ارتباطی در نقد ادبی یکی از اهداف انسان شناسی ار دو دهه قبل تا کنون را تشکیل می دهد که رهیافت های مطرح از دهه 1960 تا حال شامل آن می شود. از این جمله می توان به تاریخ ذهنیت، تاریخ فرهنگی، و شبکه مفهومی و تمدن شناسی و.. اشاره کرد. اما مهمترین رهیافت در این زمینه آن بوده است که انسان شناسی ادبیات ادبیات با انسان شناسی تاریخی پیوند خورده است. علت این موضوع نیز روشن است، فرهنگ از جمله پدیده های انسانی است که ریشه در تاریخ دارد و ادبیات به عنوان یکی از دانش های مهم تاریخی است که بخش دارای اهمیتی از هویت فرهنگی یک ملت یا قومیت را تشکیل می دهد. به همین دلیل انسان شناسی ادبیات برای شناخت فرهنگ، به شناخت فرآیندهای درون فرهنگی و میان فرهنگی بر اساس ادبیات یک قوم یا ملت می پردازد...
مقاله حاضر می کوشد بخشی از نتایج یک پیمایش انجام شده را که ناظر بر مقایسه وجهه نظرات دو گروه از مرتع داران عضو نظام های بهره برداری سنتی و مرتع داران عضو طرح ها و تعاونی های مرتع داری در استان های آذربایجان شرقی و کردستان است. در پرتو نظریه عناصر خرده فرهنگ دهقانی ارائه نماید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با کاربرد تکنیک پرسش نامه هدایت شده از 359 نفر مرتع دار عضو نظام بهره برداری سنتی طرح مرتع داری و همچنین تعاونی مرتع داریجمع آوری گردیده است.