فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبقه متوسط جدید بعنوان طبقه ای مترقی که در پی تلاش جهت حرکت به سوی توسعه یافتگی است، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی و امر توسعه سیاسی بخصوص در مشارکت های سیاسی دارد؛ بنابراین زمانی ما می توانیم این نقش فعال در توسعه را از سوی این طبقه داشته باشیم که این طبقه به خودآگاهی رسیده و مطالبات و خواسته هایش را بتواند در انجمن ها و گروه ها و احزاب پیگیری کند و به آن هویت ببخشد و زمانی که این آگاهی وجود نداشته باشد ما شاهد انفعال در مشارکت سیاسی و یا مشارکت به شکلی سلبی آن خواهیم بود. بنابراین در این مقاله تلاش شده تا به بررسی نقش سه متغییر جدایی فرهنگ عینی و فرهنگ ذهنی - عدم استقلال طبقه متوسط جدید از دولت - نبود مدرنیته، بر افزایش یا کاهش ازخودبیگانگی طبقه متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب بپردازد. چراکهشناسایی عوامل زمینه ساز ازخودبیگانگی خود می توان گامی به سوی هویت بخشی به این طبقه در راستای رسیدن به مطالباتشان باشد که البته همسو با توسعه یافتگی مدرنیسم در جامعه ایرانی خواهد بود.
توسعه و نابرابری
اهداف توسعه
سنجش برخی شاخص های توسعه اجتماعی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان هرمزگان). یعقوب زارعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اجتماعی نقش مهمی در حل مشکلات اساسی و مقابله با فقر ایفا کرده و سعی در توزیع مجدد منابع و بهبود وضعیت موجود و کارآمدتر شدن بنیان های جامعه دارد. این بُعد از توسعه که در پی استقرار عدالت، کاهش نابرابری های اجتماعی اقتصادی، توزیع عادلانه، کاهش محرومیت و توانمندسازی فقراست از طرق سنجه های متعدد و در سطوح مختلف قابل اندازه گیری است. در این پژوهش توسعه اجتماعی در مناطق روستایی تحت 52 مؤلفه در قالب آخرین داده های رسمی مرکز آمار ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کارگرفته توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر مطالعات اسنادی کتابخانه ایی و با استفاده از تکنیک وایکور فازی برای تحلیل سطوح درجه توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان های استان هرمزگان به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش نیز مناطق روستایی استان هرمزگان، مشتمل بر 2257 روستا در قالب 13 شهرستان بوده است. یافته های پ ژوهش ضمن صحه بر توسعه ناموزون استان هرمزگان در ابعاد اجتماعی و مشهود بودن شکاف توسعه، حاکی از آن است مناطق روستایی شهرستان بستک با ضریب 15/0 به لحاظ میانگین برخورداری از مؤلفه های توسعه، دارای بیشترین توسعه و مناطق روستایی شهرستان های پارسیان، حاجی آباد، سیریک، ابوموسی، بندرلنگه، بندرعباس و جاسک در زمره محروم ترین مناطق از نظر توسعه اجتماعی قرار گرفتند. همچنین مناطق روستایی شهرستان های قشم بشاگرد، رودان، خمیر و میناب در سطح متوسطی از توسعه در زمینه اجتماعی قرار گرفتند. این بررسی معتقد است دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب و تحقق رفاه نسبی در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و بسیار محروم، مستلزم بازنگری در وضعیت کنونی، برنامه ریزی برای افزایش کمی و کیفی منابع موجود، به کارگیری ظرفیت های جدید، سیاست گذاری های نوین اجتماعی و اتخاذ راهبرد عدالت اجتماعی در تخصیص هدفمند خدمات است.
فن آوری اطلاعات و ارتباطات راهی به سوی توسعه روستایی و امنیت غذایی: (تجاربی از کشورهای در حال توسعه)
رشد جمعیت و مسائل نیروی انسانی در ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی تحقیقات اجتماعی در جوامع رو به توسعه با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در بسیاری از جوامع رو به توسعه به لحاظ ضعفهای زیربنائی در حدی بسیار ضعیف صورت میگیرد. این شرایط باعث شده است تا خلاقیتها هم در این جوامع کمتر نمایان گردد. ضعف تحقیقات در جوامع رو به توسعه باعث شده است تا پیچیدگی مسائل هرچه جدی تر گردد. حل این بحران نیاز به کادر قوی از محققین اجتماعی ‘جامعه شناسان‘جمعیت شناسانو... دارد تا با مطالعه علمی جامعه‘به راه حلهای مناسب دست یابند‘ و از آن طریق دستگاه برنامه ریزی بتواند نیازهای مختلق اجتماعی ‘اقتصادی و فرهنگی را برطرف سازد. انگیزه تحقیق در محققین اجتماعی نیز مهم است وآنها باید تلویحأ این تضمین را پیدا کنند که تحقیقات کاربردی آنها موجبات بهبود بیشتر زندگی را فراهم می آورد. ازجمله مشکلات قابل ذکر در تحقیقات اجتماعی در ایران و بسیاری دیگر از جوامع جهان سوم نداشتن پژوهشگران بیطرف و فارغ از تعصب است.
بررسی اثرات پروژه های عمرانی بر رفاه در نقاط روستایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی در پی بررسی اثر پروژه های عمرانی بر رفاه در مناطق روستایی استان فارس است. کانون توجه در این تحقیق خانوارهای روستایی و روستاها بوده است. بنا به ماهیت تحقیق از دو روش پیمایشی و شبه تجربی سود برده شده. بدین صورت که تعدادی روستا به عنوان روستاهای تجربی انتخاب شدند، داده های تحقیق از طریق دو دسته پرسشنامه خانوار (300 پرسشنامه خانوار) و روستا (40 روستای نمونه که 20 روستای آن تجربی و 20 روستا کنترل بوده است) تکمیل گردید. در این تحقیق شش فرضیه مطرح شد. تحلیل این فرضیات تفاوت معناداری بین روستاهای تجربی و کنترل به لحاظ شاخص های متفاوت رفاهی را نشان داده است. پنج فرضیه از شش فرضیه مطرح شده در سطح اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار گرفتند و یک فرضیه هم معنادار نشد.
تبیین جامعه شناختی تأثیر فرایند نوسازی در ساختار خانواده (مقایسه ی نقاط شهری و روستایی در استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، نهاد خانواده در چند دهه ی اخیر عمدتاً به دلیل مؤلفه های نوسازی، سبب تغییرات ساختاری شده است. در این پژوهش تغییرات ساختاری خانواده در بستر فرایند نوسازی در استان مازندران بررسی خواهد شد. روش تحقیق، کمی و پیمایشی است. جامعه ی آماری، را تمامی سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی ساکن در استان مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها 931002 خانوار می باشد. حجم نمونه 400 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین متغیرهای نوع خانواده، ساختار قدرت و نگرش به فرزندآوری نقاط شهری و روستایی با سطح معنی داری 0/000 وجود دارد. بر این اساس، روستاییان نسبت به شهری ها میزان بیشتری از ویژگی های فوق را در زندگی خود تجربه کرده اند. همچنین، میانگین استقلال خواهی زنان و نگرش و رفتار باروری در بین شهری ها از روستاییان بیشتر بوده است و این تفاوت به لحاظ آماری در سطح خطای کوچکتر از 0/01 و اطمینان 0/99 نیز معنی دار می باشد و نیز بین میانگین متغیرهای روابط خویشاوندی، نگرش به ازدواج و سن ازدواج به لحاظ آماری در سطح خطای کوچک تر از 0/01 و اطمینان 0/99 تفاوت معنی داری وجود ندارد. طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولات عمیقی را در سطح عینی ساختار خانواده تجربه کرده است.
میزگرد: تبیین جایگاه شوراهای اسلامی روستایی وظایف، انتظارات و ... و نقش آن در توسعه روستایی (1)
بررسی انتقادی سیاست ها و برنامه های توسعة شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی برای توسعه هستند. طرح های توسعه شهری مانند طرح جامع، مهم ترین ابزارهای اجرای سیاست ها و برنامه ها به شمار می روند. اجرای مؤثر این طرح، نیازمند اسناد بالادستی مانند طرح آمایش سرزمین، سیاستگذاری بهتر در برنامه های توسعة کلان، مدیریت شهری کارآمد و مشارکت مردم است. در این مقاله، برای تحلیل تحولات شهری در ایران، از نظریة شهرنشینی وابسته استفاده شده است و با مروری بر مهم ترین اقدام های مداخله ای دولت ها برای توسعه شهری، نقدهای مطرح شده درمورد طرح های توسعه شهری در دوران حاضر بیان می شوند. به نظر می رسد که اکنون در نبود مشارکت و نظارت مردمی، سیاست ها و برنامه های توسعه شهری گرفتار در دیوان سالاری های عظیم و رانت جویی های سازمان های عمومی، در مقابله با شرایط شهرنشینی وابسته شکست خورده اند. آنچه رشد شهرها را هدایت می کند، نه چارچوب های سیاستی، بلکه منافع گروه های قدرتمند سودجویی از زمین و رانت های شهری و تقلای تهیدستان شهری برای تصرف زمین و ساخت کاشانه ای محقر است. شرایطی که تداوم وضعیت شهرنشینی پیرامونی را در پی خواهد داشت.
روند تاریخی ظهورِ «دولت توسعه گرا» در ایران با تأکید بر دوره زمانی بعد از جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت توسعه گرا، سنخ خاصی از دولت است که در جامعه استقلال ریشه دار دارد. تحول چنین دولتی عمدتاً مرتبط با چند رویداد تاریخ ساز؛ یعنی ظهور دولت های توسعه-گرای کلاسیک در فاصلة ۱۹۱۴-۱۸۷۰ در آلمان و ژاپن، رویشِ هستة مرکزی دولت توسعه گرای شرق آسیا پس از جنگ جهانی دوم و در نهایت، انتقال مدل دولت توسعه گرا به سایر کشورهای در حال توسعه در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین، از دهة ۹۰ به بعد مرتبط با بسترهایی چون تغییر محیط اقتصاد جهانی و پایان جنگ سرد (البته در ایران هم زمان با پایان جنگ تحمیلی و بازساخت اقتصادی) است. با چنین زمینه ای، در این پژوهش روند خلاصه ای از نقش دولت در توسعة ایران، به لحاظ تاریخی در سال های دورة پهلوی و به طور خاص، سال های بعد از جنگ تحمیلی ارائه شد و در نهایت، ویژگی های طبقه بندی شدة دولت توسعه گرا در ایران آزمایش شد. یافته های این پژوهش تأکید دارد، روند تغییر محیط اقتصادی-اجتماعی جهانی، دامنة جغرافیایی و تنوع کارکردی بیشتری به دولت توسعه گرا بخشیده و سنخ های جدید و متفاوتی از دولت های توسعه گرا را از میان مناطق جغرافیاییِ متفاوت از شرق آسیا به جرگة این دولت ها افزوده است. مطابق یافته ها، اگرچه ایران فاقد اصلی ترین ویژگی های دولت های توسعه گرای جدید است؛ اما به مانند سایر هم قطاران خود در یک بستر تاریخی مشخص شکل گرفته و تکوین یافته است و در خصلت بنیادین دولت های توسعه گرا؛ یعنی توسعة دولت محور با آن ها اشتراک دارد.
«توسعه» به مثابة هویت:گره الگوی پیشرفت در ایران
حوزههای تخصصی:
مفهوم «توسعه» تا به حال در رقابت و جدالی ظریف با فرهنگ بوده است، اما به ظاهر خود را فرهنگ خواه و آرمان گرا نشان داده است. مفهوم هویت بهترین مفهومی است که پرده از این پیکار لطیف برمی دارد. در واقع بهترین روزن برای ورود فرهنگی و بومی به توسعة اروپامدار امروزین، برجسته سازی چالش توسعه با هویت است. تقریباً همه بدیل خواهی ها و الگودهی های جدید از جمله مفهوم «پیشرفت ایرانی اسلامی» نیز با ایده هویت خواهی پا به میدان نهاده اند. در مقاله حاضر، ایده «توسعه به مثابة آزادی» توسعه ای وابسته به تفکیک ها، ترتیبات، مصنوعات و کالاهای نهادی جامعة مدرن تلقی می شود که در حال رهایی از هویت است. این توسعة رهایی بخش، فراتر از مرزهای اخلاقی و جمعی می رود، از این رو بی تضمین و مخاطره آمیز خواهد بود. هویت، پایدارترین نیرو و انرژی برای بازآفرینی و استحکام پیشرفت است، اما ادبیات «توسعه» این مفهوم را بزرگ ترین مانع و انرژی منفی توسعه انگاشته است. این مقاله مدعی است که مهم ترین مقوله برای آغاز ادبیات پیشرفت ایرانی اسلامی، مفهوم هویت است. اما هر نوع رویارویی مبهم، شتابزده و غیرتاریخی به مقوله هویت، «الگوی پیشرفت» را به مجموعه ای از دست افزارها و مصنوعات فنی تقلیل می دهد، یعنی همان چیزی که «توسعه» جستجو می کند. بیم فن زدگی در الگوی پیشرفت ایرانی، باید هشداردهنده باشد، زیرا ما در مسیر توسعه عادت کرده ایم که به سرعت به فناوری و مهندسی رضایت دهیم.
توسعه انسانی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی: