فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف دستیابی به دیدگاه و دلایل ذهنی مصرف نوع خاص موسیقی که از طرف جوانان انتخاب می شود، انجام گرفته است. در تمام طول پژوهش پارادایم تفسیرگرایی و توجه به دلایل ذهنی خود مصرف کننده مورد مطالعه، بر کار حاکم بوده است. این تحقیق با روش کیفی و تئوری زمینه ای انجام گرفته و تکنیک جمع آوری داده-ها، مصاحبه عمیق است. جامعه آماری جوانان 29-20 سال قزوینی هستند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است که روش مناسبی برای تحقیقات کیفی است. حجم نمونه با توجه به ویژگی های جمعیتی جامعه هدف، 23 مورد است که بر این اساس، از 12 مرد و 11 زن مصاحبه به عمل آمد. این پژوهش نشان می دهد که جوانان با انتخابی کاملاً فعال و از روی شناخت ژانرهای مختلف موسیقیایی را برمی گزینند، در انتخاب، التقاط گرایانه عمل می کنند، در مورد تفاوت در انتخاب، معتقد به خاص بودن هستند، خواهان تکثّر و سهل گیری اجتماعی در انتخاب هستند، به مردسالاری، نبود جایگزین مناسب و رها شدن اعتراض دارند، با موسیقی هویت یابی می کنند و در عین حال، احساس جدا بودن از جامعه بزرگتر ندارند و در صدد حفظ پیوند با فرهنگ حاکم اند. مصرف-کننده جوان از همه راهبردهای موسیقیایی ذکر شده استفاده می کند تا عقیده خود را در جامعه بیان کند. آن ها با این راهبردها، اعتراض و البته پیوند خود را با جامعه اظهار می-کنند.
نسبیت زبانی در واژگان خویشاوندی گویش لکی دره شهر: یک بررسی تطبیقی با زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به بررسی نسبیتِ زبانی با تأکید بر اصطلاحات خویشاوندی در گویش لکی دره شهر می پردازد. گویشِ لکیِ دره شهر از گویش های زبان کُردی (کُردیِ جنوبی) و گویش اغلب ساکنین شهرستان دره شهر، از توابع استان ایلام، می باشد که در نبردی نابرابر با زبانِ فارسیِ معیار در حال تغییر و دگرگون شدن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. برای نمونه برداری اطلاعات و داده ها، از روش میدانی استفاده شده است. به این صورت که از روش مصاحبه با افراد خبره و گویشورانِ بومی و ضبط مکالمات آنها با فرمت MP3 از طریق دستگاه ضبط صوت استفاده شده است. تعدادی از واژگان خویشاوندی را نیز از زبان فارسی انتخاب کردیم و از گویشوران باسواد پرسیدیم و از آنان خواستیم تا معادل آنها را در گویش مربوطه بگویند. پس از آن پژوهشگر برخی از واژگانی را که مورد نیاز بود از آن میان استخرج کرد. سپس، واژگانِ خویشاوندی این گویش در یک بررسی تطبیقی با زبان فارسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته شد.
اهمیت و ارزش این پژوهش از آنجایی است که تاکنون چنین پژوهشی در پیرامون گویش لکی دره شهر انجام نگرفته است. تجزیه و تحلیل و بررسی در این جستار، بر مبنای تفاوت های موجود میان زبان فارسی و گویش لکی دره شهر در مقوله های مربوط به اصطلاحات خویشاوندی می باشد؛ شناخت این واژه ها و بررسی و مطالعه و طبقه بندی آنها علاوه بر اینکه به پایدار ماندن، و دست کم ضبط شدنِ واژگانِ این گویش منجر می شود، می تواند در واژه سازی زبان فارسی امروزی نیز به یاری ما بشتابد.
جهانی شدن و زبان فارسی: نکاتی درباره برنامه ریزی زبان ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازمیان موضوع های گوناگون مرتبط با سیاست گذاری و برنامه ریزی زبان فارسی، به نظر می رسد مسئلة تعامل میان زبان فارسی و زبان های جهانی (به ویژه زبان انگلیسی) چالش مهمی پیش روی زبان مادری ما باشد. واقعیت این است که بعد زبانیِ آنچه جهانی شدن خوانده می شود چیزی نیست جز تبدیل شدن زبان انگلیسی به زبان میانجی (لینگوا فرانکا)ی جامعة جهانی. یکی از نتایج این تحول درک اهمیت و ضرورت تأمل درباب پویایی شناسی رابطه میان زبان انگلیسی و زبان فارسی برای ما فارسی زبانان است. به نظر می رسد چاره کار چیزی نیست جز طراحی سیاست هایی واقع بینانه برای برنامه ریزی رابطه میان این دو.
اما دراین میان باورهایی وجود دارند که همچون موانعی جدی بر سر راه این نوع سیاست گذاری عمل می کنند. یکی از آنها آرمان خیالی ""زبان خالص (سره)"" و کوشش های بی حاصل برای پاک سازی زبان فارسی از همه واژه های بیگانه است. هدفی که هم با گرایش فارسی گویان معمولی درتضاد است و هم با رویکرد زبان شناسان یا جامعه شناسان فرهنگ. البته ساختن برابرنهاده های فارسی به جای واژه های بیگانه لازم است، اما خلوص گرایان فاقد رویکردی عینی هستند و کوشش هایشان درجهت تقویت و استحکام بخشیدن به زبان همچون مهم ترین ابزار ارتباطی میان هم زبانان نیست، بلکه قصد ایشان فقط خالص سازی زبان است که موضوعی است غلط و ناممکن.
این مقاله بسته سیاستی زیر را برای تنظیم رابطه میان زبان فارسی و زبان های جهانی (و دیگر زبان ها) پیشنهاد می کند:
1. سیاست هم زیستی مسالمت آمیز که ازجمله دربرگیرنده به معیارسازی (استانداردکردن) فرایند وام گیری متقابل میان زبان ها ازطریق پیشنهاد قواعد معینی برای وام گرفتن واژه از زبان های دیگر است که ازسویی به معنای مشروعیت بخشیدن به فرایند مبادله واژه میان زبان هاست که عملاً پیوسته درحال انجام است و ازسوی دیگر به معنای کنترل این فرایند تا حد امکان خواهد بود.
2. سیاست تقسیم کار میان زبان جهانی که به کار تعامل و ارتباط سازی با ملت ها می آید و زبان ملی که وظیفه اش ایجاد پیوند و هماهنگی میان همة گروه ها و اقوام با زبان ها و لهجه های گوناگون درون یک کشور است؛ و سرانجام زبان قومی که به منظور ایجاد پیوند و ارتباط سازی میان اعضای گروه قومی به کار می رود. با برنامه ریزی مناسب می توان به تقویت توانمندی شهروندان در هرسه پله پلکان زبان ها پرداخت. تقویت هرکدام از این زبان ها اگر به درستی و درجای خود انجام شود و قانون حدود کاربرد آنها را روشن کرده باشد، به رشد دیگری نیز کمک خواهد کرد و به وحدت و همدلی میان شهروندان خواهد افزود.
3. سیاست بازبینی رابطه میان خط و زبان. اصلاح و تدقیق خط کنونی فارسی می تواند به دقت زبان بیفزاید، سوادآموزی را تسریع کند و درمجموع به معیارسازی زبان فارسی را چه برای فارسی زبانان و چه برای آموزش فارسی به خارجیان تسهیل خواهد کرد.
بررسی و تبیین جایگاه زن در روایات نجیب الکیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر نجیب الکیلانی، نویسنده و شاعر معاصر مصری، فردی متعهد به اصول اسلامی است و تمام هنرش را در راه تبلیغ اندیشه های اسلامی و اخلاقی به کار گرفته است. الکیلانی را، به علت کثرت و تنوع آثار، از پیش تازان ادبیات اسلامی معاصر به شمار آورده اند زیرا بیش از 80 عنوان کتاب در زمینه های رمان، داستان کوتاه، شعر، نقد، و پزشکی نوشته است. در این میان، رمان ها و داستان های کوتاه وی در ترویج مفاهیم اخلاقی در دنیای داستان های عربی نقش مؤثری داشته اند. الکیلانی، در برخی از رمان هایش، یا محور و موضوع اصلی را به مسائل زنان اختصاص می دهد یا توجهش به زن در خلال پرداختن به دیگر شخصیت ها نمود می یابد. سؤال پژوهش این است که «زن در رمان های نجیب الکیلانی چه جایگاهی دارد و چه ویژگی هایی از زن مورد توجه وی بوده است؟» مطالعه رمان های نجیب نشان می دهد که زن مدنظر الکیلانی، ضمن حفظ شئونات اسلامی، در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، دفاع از وطن، و خانواده حضوری پررنگ دارد. نجیب الکیلانی در ارائه تصویری اسلامی از زن مسلمان تا حد زیادی موفق عمل کرده است؛ او به دنبال ارائه توصیفات مبتذل از زن نیست و هرجا از ویژگی های جسمانی زن سخن گفته به قدر کفایت و ضرورت بوده و آن خصوصیات را در هاله ای از عفت و قداست تصویر کرده است.
تأثیر تعاملات ادبی و بسیج منابع در شکل گیری گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد به مطالعه تأثیر تعاملات ادبی و بسیج منابع در شکل گیری گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی بپردازد. بدین منظور از نظریات روبرت وسنو، و رندال کالینز استفاده شده است. در این پژوهش، صرفاً تأثیر دو متغیر «تعاملات ادبی» و «بسیج منابع» مورد توجه قرار گرفت. در این تحقیق، با رویکرد تبیینی، از روش اسنادی و تاریخی، در کنار روش تفسیری تاریخی، استفاده شده و سعی کرده ایم، ضمن ارائه تفسیری از وقایع پیشین، با استفاده از منابع و داده های تاریخی، نقش و جایگاه تعاملات ادبی و بسیج منابع را در تولید گفتمان مورد بحث را تشریح کنیم. یافته ها حاکی از تأثیرگذاری روزنامه ها، مجلات، پاورقی ها، ترجمه آثار خارجی و تشکیل کانون نویسندگان ایران، بر شکل گیری (تولید، گزینش و نهادینه شدن) ادبیات داستانی سیاسی دوره مورد مطالعه است.
تحلیل محتوای پایان نامه های تحصیلات تکمیلی مددکاری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سهم روش های تحقیق و چگونگی گرایش های موضوعی در پژوهش های مددکاری اجتماعی است. برای این منظور با روش تحلیل محتوا تمامی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی مددکاری اجتماعی بعد از انقلاب تا سه ماهه اول سال 91 مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه پژوهش 232 پایان نامه تحصیلات تکمیلی از دو دانشگاه علامه طباطبائی و علوم بهزیستی و توانبخشی بود که با روش سرشماری وارد پژوهش شدند. داده ها با استفاده از چک لیستی از حیث موضوع، روش تحقیق، جنسیت محقق و سال ثبت پایان نامه جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد سهم بیشتری از پایان نامه ها متعلق به دانشگاه علامه (63.8%) و نسبت زنان در پایان نامه ها تقریباً دو برابر مردان است. بیشترین روش تحقیق بکار گرفته شده در پایان نامه ها پیمایشی (60%) و علی- مقایسه ای (29%) بود و سهم روش های تحقیق آزمایشی و شبه آزمایشی، کیفی و ترکیبی به ترتیب برابر با 6، 4.7 و 0.4 درصد بود. از 12 قلمروی موضوعی، حوزه های زنان (12.9%) ، مددکاری در حوزه شرایط کاری (11.6%) ، نوجوانان (10.3%) و اعتیاد (9.1%) دارای بیشترین سهم و حوزه مسائل نهادی- اختاری (3.9%) کمترین سهم را در قلمروی موضوعی پایان نامه ها داشتند. با وجود رشد کمی پایان نامه ها، بیشتر پایان نامه ها صرفاً در توصیف و تحلیل شرایط و مشکلات به دام افتاده بودند و بررسی های مداخله محور کمی که قاعدتاً با روش های آزمایشی و شبه آزمایشی و اقدام پژوهی حاصل می شوند، انجام شده بود که این امر نشان از تعهد کم رنگ حرفه به مبتنی کردن اقداماتش بر مبنای پژوهش و ارائه مداخلات معتبر دارد. با توجه قرار داشتن اعتیاد و مسائل نوجوانان (فرار دختران) در لیست ده مسأله اجتماعی مهم جامعه و همچنین سهم بیشتر این موضوعات در پایان نامه های مددکاری اجتماعی، می توان حرفه مددکاری اجتماعی را حساس و همگام با تغییرات مسائل اجتماعی دانست.
جی غال اسمک (جوغاسم، پیشوک، پیقُک، چیدم، چیدان، چکیدان ...)؛ پیاه مردم شناسی و جغرافیای گیاهی (قلمرو رویشی) این گیاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر یک روبر (الگو) و نقشه (واگیره) کار برای گیاهان ایران بوده که حاصل کار طولانی مدت نویسنده و با کمک بیش از پانزده تن از دانشجویان کوشا و علاقمند و هوشمند دانشکده علوم اجتماعی در ربع قرن گذشته، به سامان رسیده است.
این نوشته توانسته است قلمرو رویشی این گیاه را در حدود یک چهارم سرزمین ایران پی گرفته و بقایا و بازمانده خرده فرهنگ گردآوری و مصرف آن را به ویژه در قحط سالی ها و گرانسالی ها و تنگ سالی ها را ثبت و ضبط کرده و نام فارسی این گیاه را از یک نام ""جوغاسم"" آن هم با املای ""جوقاسم"" که از نظر تاریخی و زبان شناسی بی معنا است را به حدود پنجاه نام از چندین استان ایران، استان های آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه، ایلام و بخش هایی از استان زنجان و اصفهان و همدان و لرستان و استان مرکزی برساند و نمونه هایی از ادبیات شفاهی و باورها و هنجارهای مربوط به این گیاه را مردم نگاری کند و از طریق این کار میدانی بسیار کوچک از نظر مضمون و بسیار عمیق از نظر توجه به ریزه کاری ها همچون گمانه زنی های باستان شناسی و با زمان بری بسیار به مقیاسی برای کار بر روی تک تک گیاهان مفید و هم گذشته ایران دست یابد.
این کار میدانی سبب شده است که ما به تحلیل جدیدی درباره خرافه نیز دست یابیم به این عنوان که پیش از این تصور غالب این بود که خرافه حاصل مغزهای ناتوان جامعه و شیوع و نفوذ آن باورها و رفتارها به جامعه فرهنگ است. این کار نشان می دهد که به احتمال زیاد، داقل بخشی از آنچه را که ما امروزه خرافه می دانیم حاصل ذهن های پیشرفتة حکما و جامعه برای اعمال نفوذ و کنترل کودکان و کم دانشان و حاهلان عصر خویش بوده است.
تجلی افلاک و اختران در دیوان غلامرضا خان ارکوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همچنان که در کتاب آسمانی قرآن(ق: 6؛سبا: 9؛ آل عمران: 190؛یونس: 6؛ جاثیه: 13 و ...) خداوند به مسلمانان دستور می دهد که به تدبر در آسمان ها و ستارگان و شناخت آنها تدبراقدام کنند،ایرانیان نیز از گذشته تا به حال، افلاک و اختران را با عمق اندیشگی می نگریستند.تحت تأثیر این اندیشگی، آسمان و جلوه های آن معمولاً از مضامین مورد علاقه ی شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. غلامرضاخان ارکوازی شاعر بزرگ کردی سرایِ ایلامی(متولد بین سال های1184 - 1189 ه . ق)، از این رهگذر بی بهره نبوده است. بازتاب آرا و اندیشه های نجومی در اشعارش قابل رصد است.بررسی اشعار اونشان می دهد که شاعر از این دانش، بهره ای داشته است. اندیشه ی پویای وی سبب شده که از این دانش درراستای سرایش و ارائه ی اشعار و اندیشه هایش بهره گیری نماید.این مقاله به منظور نشان دادن چگونگی استفاده ی غلامرضاخان از افلاک و اختران و نحوه ی پیوند آن ها با اندیشه های وی نگاشته شده و برای جمع آوری اطلاعات از شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی استفاده گردیده است.در میان عناصر آسمانی به کار رفته در اشعار، واژه ی آسمان با عناوین متعددی چون: «عه رش، فه ڵه ک، سه ماء، چه رخ، ئاسمان و ...» برجستگی و تشخص بیشتری دارد.
مفاهیم فرهنگی مناقشه برانگیز در کتاب های آموزش زبان انگلیسی ایران: بررسی مقایسه ای نظرات اساتید علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مقایسة نظر استادان رشته های حوزة علوم انسانی دربارة برخی مفاهیم فرهنگی مناقشه برانگیز یا دارای قبح عمومی موجود در کتاب های آموزش زبان انگلیسی در ایران می پردازد. بدین منظور، با مراجعه به کتاب های رایج آموزش زبان انگلیسی، مشاوره با استادان زبان انگلیسی و علوم اجتماعی و بررسی دید عمومی جامعه، فهرستی از 20 واژة مبیّن مفاهیم یادشده درقالب پرسش نامه ای تشریحی و دارای ارزش گذاری عددی تهیه شد و برای نظردهی در اختیار استادان مشارکت کننده قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق برای بررسی های مقایسه ای، تعمداً محدود و شامل استادان رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات انگلیسی، زبان شناسی همگانی، زبان و ادبیات عرب، الهیات، و فقه و مبانی حقوق اسلامی در دانشگاه سمنان بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهندة خنثی بودن تعداد بیشتری از مفاهیم مزبور برای استادان رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات انگلیسی و زبان شناسی و درواقع تساهل و مسامحة آنها درقبال این مفاهیم بود. درمقابل، پاسخ استادان رشته های حوزة الهیات، معارف اسلامی و زبان عربی حاکی از آن بود که این استادان مؤانست کمتری با واژه های یاد شده دارند و برای مفاهیم فرهنگی مزبور قبح بیشتری قائل اند. به عقیدة انجام دهندگان این پژوهش، داشتن پیشینة تحصیلی زبانی و درنتیجه آشنایی بیشتر با ادبیات و فرهنگ غرب در دستة اول و داشتن سابقة تحصیلی در حوزة مذهب و نگاه ارزشی و دینی قوی تر به دلیل تسلط بر مبانی اسلامی و فقهی در دستة دوم از دلایل احتمالی نتایج به دست آمده است.
تأملی بر جای گاه زن در اندیشة مولوی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
تحلیل مقایسه ای اشعار نازک الملائکه و فروغ فرخزاد از منظر نقد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات از دیرباز به مثابه یکی از انواع هنری به شکل های گوناگون در زندگی بشر ایفای نقش کرده و از این حیث مانند همه فعالیت های فکری و معنوی انسان دارای هدف و منظور اجتماعی است. به همین علت است که ادبیات هر ملت، همواره به موازات تحولات جامعه، دستخوش دگرگونی گشته و به فراخور چنین رویکردی به آینه تمام نمای جامعه خویش مبدل می گردد. با مروری بر ادبیات ملل گوناگون می توان نحوه تأثیرپذیری آن از بسترهای سیاسی و اجتماعی را به خوبی مشاهده کرد. هم چنان که تحلیل و بررسی اشعار دو شاعر نوگرای عربی و پارسی، یعنی نازک الملائکه و فروغ فرخزاد مؤید همین دیدگاه است. نوشتار حاضر اشعار این دو شاعر را با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که هر دو شاعر تحت تأثیر شرایط اجتماعی جامعه خویش قرار داشته و به علت شباهت در فضای اجتماعی به موضوعات مشابهی همچون فقر و تضاد طبقاتی و مسائل زنان و آرمان شهر پرداخته اند.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
تبیین جامعه شناختی تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد به مطالعة عوامل جامعه شناختی مؤثر بر تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی بپردازد. بدین منظور، از نظریه های روبرت وسنو، و رندال کالینز استفاده کرده ایم که مجموعاً چهار متغیر سیاست های اصلاحی دولت نوساز، ایجاد بحران در نظم اخلاقی جامعه، شکل گیری زنجیره های تعامل میان نویسندگان، و بسیج منابع را بر تولید گفتمان مورد مطالعه مؤثر می دانند. در این پژوهش، با رویکرد تبیینی، از روش تفسیر تاریخی استفاده شده و سعی شده با استفاده از داده های تاریخی، از نحوة تولید گفتمان مورد بحث، روایتی معقول ارائه شود. یافته ها حاکی از آن است که به واسطة سیاست های اصلاحی پهلوی دوم، شکل گیری طبقة متوسط جدید و طرح ادبیات متعهد فضای فکری و سیاسی جامعه با وضعیت جدیدی مواجه شد. تشکیل کانون نویسندگان ایران و فعالیت های پیگیر اعضای آن و برگزاری شب های شعر انستیتو گوته از مهم ترین عوامل تجربی مؤثر بر تولید (تولید، گزینش، و نهادینه شدن) گفتمان ادبیات داستانی سیاسی دورة مورد مطالعة ما بوده اند.
مطالعة انسان شناختی هویت زبانی مهاجران افغان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور بسیاری از اندیشمندان حوزة زبان شناسی و انسان شناسی ""زبان"" پایة هویت به شمار می آید، چه دو مفهوم هویت و زبان در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر قرار دارند. حتی برخی از آنان معتقدند نخستین نشانة هویت، یعنی نام های فردی، از جنس زبان است. ما در این پژوهش با استفاده از داده های میدانی، امر زبانی و رابطة آن را با متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، قومیت و ملیت در بین مهاجران افغان بررسی و سعی کرده ایم ارتباط آن را با مقولة هویت نشان دهیم. بعد از گذشت ربع قرن از حضور وسیع افغان ها در ایران، هم اکنون نسل دوم و سوم مهاجران درحال تجربة موقعیتی تازه هستند تا بتوانند به هویت جدیدی دست یابند. این فرایند، که ناگزیر از درون نوعی نا به سامانی هویتی عبور می کند، به تدریج خود را در جامعة مهاجران نمایان می سازد. هویت جدید بدون شک ازخلال زبان صورت می پذیرد. به نظر ما، شکل گیری این هویت می تواند در زمینه سازی حضور رسمی اقلیت جدید ""ایرانی-افغان"" در ایران به طور مؤثری عمل کند. بنابراین، هویداست که زبان فارسی افغان، نه فقط ازسوی مهاجران در ایران، بلکه در خود کشور افغانستان نیز درمعرض آسیب ها و تهدیدهای کم و بیش جدی قرار گرفته است.
«انسان دانشگاهی» ایرانی و مشکل زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ما یکی از بزرگترین نسبت های دانشجویان و دانش آموختگان را در سطح عالی، به نسبت کل جمعیت در جهان دارد. با وجود این، اکثریت قریب به اتفاق کنشگران آموزش عالی معتقد به آن نیستند که «جماعت دانشگاهی» در مفهوم متعارف این واژه در ایران به وجود آمده باشد. در این مقاله ضمن تبیین این موضوع و رابطه و مباحث آن در همین حوزه از علوم، به نسبت آن با مفهوم بوردیویی «انسان دانشگاهی» و به طور خاص به اهمیت زبان و تاثیر آن در این فرایند، اشاره خواهیم کرد. پرسش اصلی مقاله بنابراین، در کنار تشریح وضعیت موجود، آن است که آیا ما با کمبود یا نبود یک «زبان دانشگاهی» نیز سروکار داریم؟ اگر آری چرا؟ و رابطه این زبان با آنچه شاید بتوان زبان متعارف اجتماعی نامید در شرایطی که انحصار علم به شدت در حال بیرون رفتن از دست دانشگاهیان است و در کشوری که از خصوصیات بارز آن چند زبانه بودن و چند فرهنگی بودن هویت هایش است، چه می تواند باشد و چگونه باید این روابط را تحلیل کرد؟ مقاله در تحلیل های اصلی خود، لزوم بازنگری ای اساسی در شیوه های تدریس، پژوهش و کنش دانشگاهی را در ساختارها و در فرایندها نشان می دهد و زبان را به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارها در این راه معرفی می کند که باید «ساخته شود.
نگاه مشترک ابن عربی و مولوی (درباره ی منزلت حقیقی زن در خلقت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه عارفان همه ی موجودات در عالم هستی مظاهر اسماء الهی اند؛ بنابراین زن نیز ظرف وجودی اسمی از اسماء و صفات خداوند می باشد؛ عرفا نیز زن را مظهر اسم جمال، خالق و اسم ربّ می دانند؛ به ویژه ابن عربی درباره ی زنان، از آن جهت که آینه ی جمال حق هستند نظری خاص دارد؛ وی پس از بیان حدیث نبوی: «حُبَبَّ الیَّ من دُنیاکم ثَلاث: النِساء وَ الطَیّب و جُعلت قُرَّه عینی فی الصلاه»، استدلال می کند که تأویل این سخن به نوعی بیانگر منزلت حقیقی زن بوده وحُبّ زنان را کمال عارفان وحُبّ الهی می شناسد. دراین مقاله سعی بر آن است که منزلت حقیقی زن از دیدگاه عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی را تبیین و روشن نماید؛ ابن عربی بیش تر از هرکس به شأن معنوی زن پرداخته است؛ این مقاله مطالبی از ابن عربی و شواهدی از «مثنوی» در باب منزلت زن را تحلیل می کند؛ سعی نگارنده این است که یکی از پیوندهای فکری مولانا با ابن عربی را در این خصوص به صورت توصیفی- تطبیقی روشن نماید.