" تصور و ذهنیت مردم از کشورهاى خارجى، عمدتآ برگرفته از وسایل ارتباط جمعى، به ویژه تلویزیون و آن هم اخبار خارجى این رسانه است. بیش تر مردم معمولا از پنجره اى که اخبار خارجى به سوى سایر کشورها مى گشاید، دنیا را نظاره مى کنند و مى شناسند. اخبار خارجى نیز در هر کشور تابعى از سیاست خارجى است و بازتاب بیش تر رویدادهاى خارجى همراه با جهت گیرى صورت مى پذیرد؛ بدین معنى که رویداد کشورهایى که دوست تلقى مى شوند با جهت گیرى مثبت و رویداد کشورهایى که دشمن و مخالف تلقى مى شوند، با جهت گیرى منفى پخش مى شود و ما کم تر شاهد انعکاس بى طرفانه رویدادهاى خارجى هستیم.
در پژوهش حاضر، اخبار خارجى سیماى جمهورى اسلامى ایران با روش تحلیل محتوا از این منظر مورد بررسى قرار گرفته است. یافته هاى پژوهش نشان مى دهد که بخش هاى خبرى خارجى سیما، از کشورهاى هم پیمان معمولا رویدادهایى را که خبر مثبت دارند و نشانه ثبات این کشورهاست، انتخاب و توام با جهت گیرى مثبت ارائه مى کنند و از کشورهایى که مخالف و دشمن تلقى مى شوند، غالبآ رویدادهاى منفى که نشانه بى ثباتى است، انتخاب و توام با جهت گیرى منفى پخش مى شود. بازتاب طولانى چنین شیوه اى در گزینش و ارائه رویدادهاى خارجى، تصویرى مثبت از کشورهاى هم پیمان و تصویرى منفى از کشورهاى مخالف در ذهنیت مخاطبان ایجاد مى کند. بنابراین، تصویرى که مخاطبان از کشورهاى خارجى در ذهن دارند، مخدوش است و با واقعیت فاصله دارد.
"
"تفسیر جامعه شناختی ادبیات فرزند نورچشمی علوم اجتماعی رسمی نیست. از هنگامی که ادبیات از دایره احکام خشک پژوهشی و قوانین متحجر تاریخی در باب لغت و نسخه شناسی پای بیرون نهاد تا به امروز تقریبا هر کس که دستی به قلم داشته به خود حق داده است که درباره آن احکام کلی صادر کند و نقدهای تاریخی، زیباشناختی و جامعه شناختی بنویسد. دانشگاه ها که بنا به سنت، غرق در تاریخ ادبیات و تحلیل های ادبی بودند ناگهان در برابر ادبیات عامه پسند، کتاب های پرفروش، مجله های مردم پسند، فکاهیات و امثال آن غافلگیر شدند و به این لایه های سطحی تخیل چاپ شده بزرگی فروختند و بی اعتنایی کردند. لاجرم، این وادی همچنان بکر و چالشگر باقی مانده است و بر جامعه شناس است که دراین باره تدبیری بیندیشد.
هدف از مطرح کردن نکته هایی که از این پس می آیند، و هیچ ادعایی درباره نظم و ترتیب یا جامعیت آن ها ندارم، مروری بر کارهای پایان گرفته و یا محول به آینده است."
"در علوم اجتماعی، مطالعه فرهنگ دارای اهمیت فراوانی است. با آنکه اتفاق نظر اندکی در مورد معنای این مفهوم وجود دارد امّا بسیاری از تحلیل گران علم الاجتماع بر این باورند که مطالعه فرهنگ و پدیده های فرهنگی برای کلیت علوم اجتماعی اهمیتی ویژه دارد. چرا که، زندگی اجتماعی صرفا در حد ""اشیاء"" و ""واقعیتهایی "" نیست که همچون پدیده های جهان طبیعی دانسته شوند، بلکه حیات اجتماعی در بر گیرنده انواع متنوع ایدهها، ارزش ها، باورها، نمادها، کردارها، گفتارها، متن ها و نیز فاعلان خلاق و نیتمند آنها است که در پی آنند تا خود و دیگران را با تعبیر آن چه که ارائه و دریافت می کنند، فهم کنند و به شناخت حیات معنا دار اجتماعی دست یابند. روشن است فهم و درک عمیق لایه های گوناگون فرهنگ، روش شناسی های موجود، مفروضات آنها و اطلاع از توانمندی تکنیک های هر کدام از این روش ها در مطالعه فرهنگ و پدیده های فرهنگی است.
"
در این مقاله به بیان نحوه قرار گرفتن جامعه ایرانی (شهر تهران) در جریان جهانی شدن از طریق تفکیک نهادی در طول دو سده اخیر توجه شده است. این مساله به این دلیل دارای اهمیت است که جریان جهانی شدن جریان فراگیر است و تمام فرهنگها را اعم از فرهنگ سنتی یا مدرن تحت تاثیر قرار داده است.