فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
فرازوفرود «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» (1327- 1331ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پایان مدت امتیاز بانک شاهنشاهی ایران (1888- 1949م) در بهمن ماه1327ش/ ژانویه1949م، بانک جدیدی با عنوان «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» در ایران تأسیس شد.
هدف پژوهش: بررسی چگونگی شکل گیری و دلایل ناکامی و پایان کار «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» در ایران است.
روش و رویکرد پژوهش: برای تبیین موضوع پژوهش از الگو یا روش «ردیابی فرایند» پیروی شده است. ردیابی فرایند، روشی است که در آن، تحلیل گر تلاش می کند، مکانیسم های علّی ای را مشخص کند که متغیر تبیین را به یک پیامد پیوند می دهد
یافته های پژوهش: ما را به نتایج زیر رهنمون می کند: جامعة ایرانی، عموماً، نظر مساعدی نسبت به تداوم فعالیت های «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه»، در ایران نداشتند و آن را مانند ابزاری برای پیشبرد اهداف استعماری انگلیس در ایران ارزیابی می کردند. همچنین، تقارن زمانی تأسیس و فعالیت «بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه» با گسترش بحران در روابط ایران و انگلیس به دلیل نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران، ، نقش مهمی در ناکامی زودهنگام بانک مذکور در ایران ایفا کرد.
نگاهی به چند سفینه و جنگ ادبی پدیدآمده در آناطولی، تا پایان سده نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
تبیین ماهیت شورش ساتراپی ارمنستان در عهد داریوش اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس گزارش کتیبه بیستون، با جلوس داریوش بزرگ، ساتراپی های مختلف شاهنشاهی هخامنشی سر به شورش برداشتند که شورش ساتراپی ارمنستان از جمله همین عصیان ها بود. در حوزه تاریخ ایران دوره هخامنشی، پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است؛ اما در رابطه با شورش مزبور، مطالب ناگفته و اساسی دیگری نیز وجود دارد که کمتر بدان ها پرداخته شده است. این مقاله براساس روش پژوهش تاریخی، ضمن استناد و اتکا بر سنگ نوشته بیستون، در پی آن است که عوامل مؤثر در خیزش و سرکوبی شورش ارمنیان و همچنین پیوند قیام مزبور با قیام مردم سایر سرزمین های شاهنشاهی هخامنشی را در همان دوره زمانی بررسی و موشکافی کند. نتایج حاصل از این پژوهش تاریخی، برای درک ماهیت قیام ارمنستان و تبیین آن از جنبه های مختلف سیاسی بسیار راهگشا خواهد بود.
بررسی علل و زمینه های شورش ظُفار
حوزههای تخصصی:
در سال 1923 میلادی سلطان سعید بن تیمور با کنار گذاشتن پدر خود تیمور بن فیصل بر تخت سلطنت نشست. وابستگی شدید وی به انگلیسی ها و حضور مستمر نیروهای نظامی انگلیسی در ظفار، تلاش ماجراجویان و کاشفان اروپایی و آمریکایی برای دست یابی ثروت های منطقه ای به دنبال بالا گرفتن تب نفت و توسعه فعالیت های آنها، عدم درک سلطان سعید بن تیمور از شرایط عینی جامعه، فقر و توسعه نیافتگی آن کشور، زمینه را برای جنبش بر ضد حاکمیت تقویت کرد. جریان های تأثیر گذار خارج از مرزها برای بهره گیری از شرایط داخلی عمان فرصت لازم را به دست آوردند. ظفاری های مقیم کویت و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس با الهام از اندیشه های ملی گرایی عربی با درک موقعیت منطقه ظفار که در آن انجمن خیریه ظفار که کار خیریه انجام می دادند و سازمان سربازان ظفاری که متشکل از افراد ظفاری بود که در کشورهای عربی خدمت می کردند جبهه واحدی تشکیل و تحت حمایت چپ گراها قرار گرفتند. مسئله پژوهش حاضر بررسی زمینه های اجتماعی جنبش ظفار و اینکه چه عواملی در بروز این جنبش تأثیر گذاشت. در غرب ظفار، نیز مالیات بر صید را با مبالغ هنگفتی دریافت می کردند. در سال 1960م، عوارض واردات در ظفار، سیصد درصد بیش از سایر نقاط عمان بود. بنابراین استبداد با افکار حاد ارتجاعی، منطقه ظفار را مستعد و شکوفا برای طغیان نیروهای رنجیده در حصار ساخت. این پژوهش از نوع پژوهش های تاریخی و توصیفی – تحلیلی است که بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود در منابع تاریخی و بر مبنای پرسش ساماندهی شده است.
شهر زُباره و استقلال قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زُباره مهم ترین شهر شبه جزیره قطر در قرن دوازدهم قمری است. این شهر که اکنون جزو استان الشَمال کشور قطر است، از جمله شهرهای تاریخی این کشور است که به سبب آثار تاریخی و دژ شهر (ساخته شده در 1317 خورشیدی/ 1938) در خرداد 1392 خورشیدی/ ژوئن 2013 جزو فهرست میراث جهانی یونسکو در آمد. شبه جزیره قطر تا پیش از تأسیس زُباره به وسیله طایفه عَتوب، سرزمینی خشک و با شرایط نامناسب اقلیمی به شمار می رفت؛ هیچ شهر مهمی در قطر آن روزگار وجود نداشت و آن سرزمین به دور از مدنیت، پیوسته جولانگاه اقوام و قبایل باجگذار حاکمان سرزمین های همجوار دیگر بود. تأسیس زُباره عملاً موجب رونق قطر شد و این شبه جزیره را مورد توجه کشورهای منطقه و حتی دول استعمارگر اروپایی، انگلستان و فرانسه قرار داد. چنان که دخالت های دول استعمار گر و نزاع های قبیله ای موجب ویرانی شهر زُباره شد.پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی تاریخی، به بررسی موردی ساخت و تأسیس شهری در حاشیه جنوبی خلیج فارس و تأثیر تأسیس آن بر حوادث سیاسی قرن دوازدهم خلیج فارس و به طور خاص استقلال کشور قطر خواهد پرداخت.
روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیستم ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری (مطالعه موردی: آثارعبدالرئوف فطرت بخارائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان اصلاح طلبی در فرارود ابتدای قرن بیستم، همچون دیگر قطعات دنیای اسلام واکنشی بود به فلاکت پیش آمده در این سرزمین. تلاش برای باوراندن این وضعیت به ارکان جامعه، به همراه رویکردی علت شناسانه و ارائه راهکارهایی برای رهایی و احیای مجدد، سرفصل های مهم این حرکت اجتماعی بود. نوشتار حاضر با عنوان « روایت اصلاح طلبان فرارودی قرن بیست ازشرایط جامعه اسلامی عصر تزاری» با تاکید بر آثار عبدالرئوف فطرت بخارایی در دوران پیشا شوروی، تلاش دارد تا با خوانش آثار نگارش یافته توسط او در دوران تزاری، به تبیین و علّت شناسی انحطاط و یا به قول او «قفا مانی» جامعة اسلامی پرداخته و راه حلهای برای نجات جامعه ارائه دهد. مدعای ما که در نتیجه نیز ثابت می شود این است، فطرت که معتقد به اصلاح سیاسی جامعه بود، با بهره گیری از قرآن، حدیث و تاریخ، ریشة انحطاط جامعه و در نهایت خراجگزار شدنش به دست روسها را در عملکرد علمای مرتجع، حاکمان مستبد و مردمان جاهل می دید و یگانه راه نجات را در رهایی از جهل ( اعم از جهل نسبت به احکام شریعت و علوم جدید) و اتحاد مسلمانان می دانست
دو رویه پیوندهای خاور اسلامی و باختر مسیحی، از آغاز تا سده پانزدهم میلادی: در یک نگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی گذرای تاریخ پیوندهای غرب و شرق از آغازین روزگار پیوندشان در دوران باستان تا رویداد سقوط قسطنطنیه به سال 856ق/1453م. اختصاص دارد. به ویژه کوشش بر آن است تا به دو رویه این پیوندها؛ یعنی ستیزه گری ها و ناسازگاری های آسیاییان مسلمان و اروپاییان در چارچوب رویارویی دو مذهب اسلام و مسیحیت و سوداگری و مناسبات بازرگانی میان غرب و شرق پرداخته شود. در ادامه به عنوان نتیجه ای بر سرشت و ماهیت پیوندهای دو رویه این دو اردوی رویاروی، نشان داده شده است که چگونه ناهمسازگری های مذهبی میان باختر مسیحی و خاور اسلامی، به ویژه از سوی سوداندیشان اروپایی، دستخوش خواست های سوداگرایانه و فزونخواهانه قرار می گیرد؛ و سرانجام روشن گردیده است که چگونه این روحیه فزونخواهانه و سوداندیشانه به مانند یک نوع «جبر تاریخ»، به عنوان بنیادی ترین انگیزه دراز دستی ها و گسترش جویی های باختر زمینیان، به روزگاران بعد دامن می کشد و آنان را از واپسین سال های سده پانزدهم میلادی بدین سو بر هستی مسلمانان در خاورزمین چیره می سازد.