فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان روستایی بوده که به صورت موردی در میان زنان روستایی شهرستان چرداول انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان واقع در 128 روستای شهرستان چرداول تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران، 262 نفر از آنان (واقع در 19 روستا) به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن توسط اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوطه تأیید گردید. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، یک مطالعه پیش آهنگی در روستای بدرآباد با استفاد از 30 پرسشنامه ترتیب داده شد که پایایی ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 807/0 به دست آمد و نشانگر قابلیت اطمینان ابزار تحقیق است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در بین 43 متغیر مورد بررسی، به ترتیب سه متغیر ""نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی""، ""نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی"" و ""پایین بودن سطح ریسک جهت فعالیت های کارآفرینانه"" با ضریب تغییرات 181/0، 194/0 و 220/0، از نظر زنان روستایی شهرستان چرداول مهم ترین موانع توسعه کارآفرینی بوده است. همچنین، تحلیل عامل اکتشافی، هشت مانع اصلی را به عنوان مهم ترین موانع توسعه کارافرینی در محدوده مورد مطالعه شناسایی کرد که به ترتیب اهمیت عباتند از: عامل اقتصادی (159/14)، عامل اجتماعی فرهنگی (606/10)، عامل آموزشی ترویجی (599/9)، عامل فردی و رفتاری (542/6)، عامل زیرساختی (668/5)، عامل سیاست گذاری (075/5)، عامل فنی مدیرتی (478/4) و عامل محیطی (374/4). عوامل مذکور در مجموع 5/60 درصد از کل واریانس موانع توسعه کارآفرینی زنان روستایی شهرستان چرداول را تبیین نموده است.
ارزیابی و ترسیم نوع مشارکت زنان روستایی در مشاغل خانگی براساس نردبان شری آرنستین: کاربرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، ترسیم نوع مشارکت زنان روستای در مشاغل روستایی براساس نردبان مشارکت شری آرنستین و مدل سازی در شهرستان کنگاور است.
روش: این تحقیق توصیفی- هم بستگی است و جامعه آماری تحقیق را زنان روستاهای شهرستان کنگاور تشکیل دادند که دارای مشاغل خانگی فعّال بودند. حجم نمونه ۱۶۸ نفرتعیین شد. در این تحقیق از روش تمام شماری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازنرم افزارهایSPSS ۲۰ , Amos ۲۲ استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته ها، اولویت بندی پلّه های مشارکت گویای آن است که بالا ترین پلّه به دگرگون سازی و آخرین پلّه به قدرت قانونی تعلّق دارد. رابطه بین متغیّرهای مستقل و مشارکت مثبت و معنادار بود. نتایج تحلیل مسیر گویای آن است که مؤلّفه های اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، فردی– حرفه ای و نهادی– مدیریتی در مجموع ۷۶ درصد از تغییرات مشارکت زنان در مشاغل خانگی را تبیین می کند.
محدودیت ها و راهبردها: پیشنهاد می شود که در تحقیقات آتی توجّه بیش تری به مشکلات و توانمندی های زنان روستایی شود.
اصالت و ارزش: زنان روستایی با دارابودن نیمی از جمعیت روستاها نقش عمده ای را در فعّالیت های تولیدی به عهده دارند. حدود هشت میلیون زن روستایی ۱۰ سال به بالا، در بخش کشاورزی و منابع طبیعی فعّالیت دارند، این زنان در امور گوناگون در جوامع روستایی مشارکت دارند و در جریان تولید اقتصاد در سطوح ملّی و خانواده نقش بسیار مهمّی را ایفا می کنند؛ به طوری که می توان از آن ها به عنوان کلید دست یابی به توسعه روستایی نام برد؛ امّا این جمعیت متأسّفانه در اکثر برنامه ریزی ها و تحقیقات نادیده گرفته می شوند. این تحقیق به مطالعه این گروه پرداخته است.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اکولوژیکی احداث سدّ فدامی بر توسعه ی کشاورزی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند ارزیابی تأثیرات طرح های توسعه ای قبل از اجرای آن ها راهی است برای پیش بینی، شناخت و تجزیه و تحلیل جزئیات تمام آثار مثبت و منفی طرح ها تا از این طریق منافع حاصله حداکثر و آثار منفی حداقل گردد. در واقع ارزیابی آثار اجتماعی- زیست محیطی هر طرح، فرایندی است که تعیین کننده مسیری مقبول برای مدیریت و دستیابی به اهداف توسعه ی پایدار ناشی از اجرای آن طرح است. افزون بر این، بهره گیری از مطالعات ارزیابی آثار زیست محیطی برای طرح های توسعه ی منطقه ای یک ابزار مهم تصمیم گیری و نشانه ای از مقبولیت و یا عدم مقبولیت اجرای طرح در منطقه به شمار می رود.هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار اجتماعی- اکولوژیکی احداث سدّ فدامی بر توسعه ی کشاورزی منطقه در استان فارس بوده است. در این تحقیق از روش ماتریس ICOLD استفاده شد. در این روش اثر هر یک از فعالیّت های طرح بر مؤلفه های زیست محیطی در دو مرحله احداث و بهره برداری سنجیده شد. یافته ها نشان داد که پیامدهای وارد شده ی طرح بر کل محیط زیست مثبت بوده است (268+ امتیاز). با توجه به یافته های به دست آمده، احداث سدّ فدامی در استان فارس با رعایت استانداردها توجیه پذیر است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، پیشنهادهایی ارائه شده است.
ارزیابی آسیب پذیری مساکن روستایی در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاههای روستایی استان فارس (ارزیابی مسکن و جمعیت) در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران است. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کاربردی، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و اطّلاعات آماری سال ۱۳۹۰ انجام و داده ها با نرم افزار سیستم اطّلاعات جغرافیایی و اکسل، تجزیه وتحلیل شده است. پهنه بندی خطر با استفاده از سه معیار زلزله، گسل و لیتولوژی در محیط سیستم اطّلاعات جغرافیایی انجام شده و وزن دهی به معیارها نیز با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مسکن، شامل قدمت بنا، مصالح به کاررفته در ساخت بنا، مساحت قطعات مسکونی، تراکم جمعیتی، تراکم واحد مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی می باشند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از ۸۰ درصد از مساحت استان، ۸۶ درصد از جمعیت و بیش از ۸۵ درصد از مسکن روستایی که عمدتاً غیرمقاوم، فرسوده و کوچک مقیاس در پهنه های پرخطر قرار دارند. هم چنین شهرستان های لارستان، قیروکارزین و بوانات در اولویت بیش تری برای به سازی و نوسازی مسکن قرار دارند. محدودیت ها/ راهبردها: از جمله محدودیت های پژوهش، عدم دسترسی به اطّلاعات دقیق سازه ای مسکن روستایی برای انجام مدل سازی زلزله در منطقه مورد مطالعه و عدم هم کاری متخصصّان مرتبط در تکمیل پرسش نامه های تحقیق است. هم چنین الزامات به سازی و نوسازی مسکن و رعایت استانداردهای لرزه ای باید در رأس برنامه ریزی های روستایی و مدیریت بحران قرار گیرد. راه کارهای عملی: با توجّه به نتایج به دست آمده، باید نوسازی مساکن روستایی غیرمقاوم با نظارت دقیق و با توجّه به آیین نامه لرزه ای و ضوابط آن و هم چنین با توجّه به اولویت بندی شهرستان ها انجام شود. اصالت و ارزش: اهمّیّت پژوهش حاضر در این است که پهنه بندی خطر زمین لرزه و ارزیابی سکونت گاه های روستایی استان فارس، علاوه بر مشخص کردن محدوده های پرخطر، به برنامه ریزان کمک می کند که برنامه ریزی های دقیق تری را در نواحی بحرانی جهت کاهش خسارات ناشی از بحران زلزله تدوین کنند.
تأثیر گردشگری بر تقویت نگرش های کارآفرینانه در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مقایسه روستاهای ابر و ابرسج - شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نخستین آثار گردشگری روستایی، ایجاد فرصت های کارآفرینانه در محیط روستاهاست. تأثیرپذیری نگرش کارآفرینانه از گردشگری روستایی از مهم ترین مزایای گردشگری روستایی قلمداد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تأثیر گردشگری بر نگرش های کارآفرینانه در مناطق روستایی انجام شده که از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است و از نظر هدف در گروه پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری تحقیق، روستاییان (20 تا 60 ساله) ساکن در دو روستای ابر و ابرسج شهرستان شاهرود، و دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر بودند، که دست کم 3 سال سابقه سکونت در روستای موردنظر داشتند. برای گردآوری داده ها با توجه به وجود نداشتن ابزاری برای اندازه-گیری نگرش کارآفرینانه در زمینه گردشگری روستایی، از پرسشنامه محقق ساخته با عنوان مقیاس نگرش کارآفرینانه (EAS) استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی آن در مشورت با خبرگان دانشگاهی و گردشگری و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون های K-S، آزمون لوین، تحلیل عاملی تأییدی، آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج نشان داد که گردشگری روستایی میزان اعتماد به نفس، موفقیت طلبی، تمایل به مخاطره، نوآوری، کنترل شخصی و تشخیص فرصت و در مجموع سطح کلی نگرش کارآفرینانه را به طور معنی داری افزایش داده است و می تواند به عنوان محرکی برای فعالیت های کارآفرینانه در مناطق روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسان رضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسان رضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفه های اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.
سنجش کیفیت خدمات مراکز خدمات ترویج کشاورزی با استفاده از مدل سِروُکوال در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز خدمات ترویج کشاورزی به واسطه ارتباط مستقیم با محیط روستایی و کشاورزی نقش درخورتوجه ای در توسعه و پیشرفت بخش کشاورزی دارد. هدف اصلی این مراکز ارائه خدمات مختلف آموزشی، مشاوره ای و حمایتی است؛ ازاین رو ارتقای کیفیت خدمات در این واحدها و افزایش رضایت مندی کشاورزان و بهره برداران اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر دو هدف را دنبال می کرد: 1. ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط مراکز خدمات ترویج کشاورزی و اندازه گیری شکاف آن با استفاده از تفاوت بین ادراک و انتظارها؛ 2. بررسی تفاوت بین ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه کشاورزان. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بود و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و از لحاظ تحلیل داده ها توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان و بهره برداران مراجعه کننده به مراکز خدمات ترویج کشاورزی استان البرز تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در جامعه نامحدود 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب و داده ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی کیفیت خدمات مدل پنج عاملی سِروُکوال به کاررفت. روایی ظاهری ابزار با استفاده از دیدگاه های کارشناسان و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین انتظارها و ادراک مراجعه کنندگان در تمام ابعاد اختلاف معنی دار آماری وجود دارد. براساس نتایج بین ابعاد کیفیت خدمات نیز تفاوت معنی دار مشاهده و بُعد اطمینان و پاسخ گویی مهم تر از ابعاد دیگر بیان شد. ارائه خدمات به محیط های روستایی و کشاورزی و پیشرفت این بخش پایدار و با افزایش شاخص های کیفی همراه خواهد بود.
مشارکت شوراهای اسلامی روستایی در حفاظت از منابع طبیعی: مطالعه ای در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت از منابع طبیعی نه تنها به فنّاوری، بلکه به نهادها و سازمان هایی وابسته است که در سطح محلی در مدیریت آن دخالت دارند. سازمان های محلی مانند شوراهای اسلامی، هم یک گزیدار در ایجاد یک چارچوب سازمانی پایدار و مناسب برای مدیریت منابع طبیعی محسوب می شوند و هم یک عامل مؤثر در جلب همکاری و مشارکت آحاد جامعه هستند. به همین دلیل بسیاری از کشورها به دنبال تشویق و بکارگیری ظرفیت مشارکتی اجتماعات محلی در قالب ساماندهی به تشکل ها و شوراهای مختلف می باشند. وجود شوراهای اسلامی روستایی در ایران، که هم گسترش وسیعی دارند و هم از پشتوانه قانونی و حقوقی برخوردارند، باعث شده است که یک ظرفیت قابل توجه برای حفاظت مشارکت محور از منابع طبیعی فراهم باشد. مقاله حاضر با درک اهمیت این موضوع به تشریح قابلیت های مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی در ایجاد یک نهاد یا سازمان اجتماعی پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست طبیعی می پردازد و در آن به نتایج یک تحقیق پیمایشی اشاره شده است که با هدف بررسی ایستار و ساختار مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی به منظور حفاظت از منابع طبیعی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش که درباره شوراهای اسلامی 52 روستای واقع در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت محیط زیست فارس انجام شده است نشان می دهد که بُعد مشارکتی ساختار سازمانی شوراهای اسلامی نسبتاً مناسب است و از این نظر، شوراهای اسلامی آمادگی ایفای نقش نهاد حفاظتی در زمینه محیط زیست را دارند. این در حالی است که ایستار اعضای شوراهای اسلامی مورد مطالعه هم نسبت به مشارکت عمومی و هم نسبت به حفاظت از منابع طبیعی در حدّ مطلوبی است و آنان خواستار همکاری در حفاظت از منابع طبیعی در سطوح بالای مشارکت هستند، به طوری که میانگین وزنی مشارکت آنان در سطح مشارکت تابعی قابل ارزیابی است. این در حالی است که بیشتر اعضای شوراهای اسلامی معتقد به فعّالیت این شوراها در نظارت بر حفاظت از منابع طبیعی هستند و زمینه های تصمیم گیری و اجرا، به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. تفویض مناسب اختیار به منظور افزایش قدرت تصمیم گیری شوراهای اسلامی، مشارکت تعاملی ادارات و سازمان ها با شوراهای اسلامی در حفاظت محلی از منابع طبیعی، توجه به ارتقاء نگرش اعضای شوراهای اسلامی نسبت به مشارکت عمومی و قائل شدن نقش نظارتی در حفاظت از منابع طبیعی برای شوراهای اسلامی از پیشنهادات تحقیق حاضر می باشند.
تحلیلی بر رابطه بین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تعدیل گری وضعیت تأهل در رابطه بین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی بود. جامعه آماری پژوهش را 13835 نفر از زنان روستایی پانزده تا 64 سال شهرستان اسلام آباد غرب تشکیل می دادند که با توجه به جدول بارتلت، 250 نفر از آنها با روش نمونه گیری چندمرحله ای در سال 1394 انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز با برآورد مدل اندازه گیری به دست آمد. نتایج نشان داد که سبک زندگی ارتقادهنده سلامت اثر مثبت و معنی دار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دارد؛ همچنین، وضعیت تأهل دارای اثر تعدیل گری در رابطه بین دو متغیر بوده، به گونه ای که این رابطه برای پاسخ گویان مجرد غیرمعنی دار، ولی برای پاسخ گویان متأهل مثبت و معنی دار است.
تحلیل موانع توسعه کسب وکارهای خرد در نواحی روستایی شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مشاغل یا کسب و کارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعه روستایی روبه رو شده، به گونه ای که برخی متخصصان آن را مهم ترین راهکار توسعه روستایی در کشورهای جهان سوم در نظر می گیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینه های ایجاد کسب وکارهایکوچک جدید و موانع راه اندازی آنها در سکونتگاه های روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمت آباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسب وکار برای شناسایی زمینه های ایجاد کسب وکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینه های متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینه ها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسب و کار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسب وکارهای مساعدترین روستاها به شمار می روند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسب وکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونه گیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویه ای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسب وکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسب وکار جدید در محدوده مورد موانع سه گانه ای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپرده گذاری به سرمایه گذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسب وکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.
بررسی نقش برنامه ریزی مشارکتی در کاهش فقر روستایی به روش کیفی مطالعة موردی: روستای لزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان های مردمی در کاهش فقر روستایی می تواند بیش از نهادهای غیرمردمی باشد، اما به دلایلی این موفقیت حاصل نمی شود و مزایای نهادهای مردمی بالفعل نیستند. در پژوهش حاضر، نقش مشارکت روستاییان در کاهش فقر روستایی تبیین می شود. ازآنجاکه کارشناسان و مدیران پروژة حبله رود در هدف گذاری، طراحی، اجرا، ارزش یابی و نگهداری این پروژه کوشیدند مشارکت محلی را جلب کنند و از شروع این پروژه نیز زمان زیادی می گذرد، از آن به عنوان مطالعة موردی این تحقیق استفاده شد. در پژوهش حاضر، مؤلفه های شاخص به زیستی انسان به عنوان سنجه برگزیده شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه با 12 تن از آگاهان محلی روستای لزور از روستاهای موفق و پایلوت این پروژه نشان می دهد که مشارکت در طرح ها، فقر عمومی و فقر معنوی و فقر حاد و مزمن را کاهش داده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که پایداری، اثربخشی و پوشش پروژه های مشارکتی در هدف قراردادن فقر عمومی روستایی بیشتر از پروژه های بالا به پایین است و پروژه های غیرمشارکتی از هدف کاهش فقر روستایی به تدریج دور می شوند؛ حتی اگر در ظاهر یا در گام های اولیه سریع تر از پروژه های مشارکتی پیش بروند.
نقش تعاونی های روستایی در میزان درآمدزایی و افزایش سرمایه گذاری در حوزه صنایع دستی (مطالعه موردی: تعاونی های فرش دستباف استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد تعاونی ها در اقتصاد صنعت فرش دستباف استان خراسان رضوی و شناسایی موانع و مشکلاتی است که در این میان وجود دارد.
روش: این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی بوده و جنبه کاربردی دارد. اطلاعات آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای و از طریق مصاحبه به روش میدانی با تعداد 55 نفر نمونه از جامعه آماری گردآوری شده که نتایج آن به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل، عوامل مؤثر در بهبود کیفیت فرش دستباف درتعاونی ها، با میانگین 87.2% دارای بیشترین تأثیر بوده و نقشی که تعاونی ها در مواردی از قبیل اشتغال زایی و کاهش بیکاری و محرومیت در جامعه و رشد صنعت توریسم دارند، با میانگین 78.16% در رتبه بعدی قرار دارد و همچنین نقش تعاونی ها در افزایش رشد سرمایه و درآمدزایی با میانگین 43.8% دارای کمترین تأثیر از دیدگاه افراد مورد مصاحبه، ارزیابی شده است.
راهکارهای عملی: این تحقیق عمدتاً مبتنی بر روش کیفی است و نمی تواند تمامی زوایای پنهان موارد مرتبط با مسائل اقتصادی در تعاونی ها را نشان دهد. بنابراین، به سایر محققان پیشنهاد می شود از روش های تحقیق کمی نیز برای شفاف ترکردن هر چه بیشتر روابط میان متغیرهای این تحقیق استفاده کنند.
اصالت و ارزش: ایجاد تعاونی های فرش دستباف، نقش مؤثری در توسعه صادرات و تولید فرش دستباف بدون عیب و نقص داشته است و کارایی این نهادها در کمک رسانی به بافندگان فرش و رفع مشکلات آنان از نظر درآمدزایی، در این صنعت مؤثر بوده است. نظارت در نحوه بافت و تهیه مواد و مصالح مرغوب توسط این تعاونی ها و نیز داشتن شناسنامه وکمرنگ شدن نقش واسطه ها، همه موارد مهمی هستند که به رشد اقتصادی این صنعت ارزشمند کمک می کنند.
بررسی توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی های تولید روستایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود ضرورت توانمندی روانی کشاورزان برای توسعه، در مطالعات توسعه روستایی چندان کاری در این زمینه انجام نشده است. به همین دلیل توانمندی اعضای تعاونی های تولید روستایی به عنوان نقش آفرینان توسعه جوامع محلی و ملی در استان فارس از منظر توانمندی روانی و ویژگی های مؤثر بر آن مطالعه شدند، زیرا تشکل ها در این زمینه نقشی مهم دارند. بنابراین، با پیمایش و نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و ابزار پرسشنامه، 150 کشاورز عضو تعاونی های تولید روستایی و 150 کشاورز غیرعضو، مصاحبه شدند. یافته ها نشان داد که کشاورزان اعضای تعاونی های مورد مطالعه توانمندی روانی مناسبی دارند، که با افزایش روحیه استقلال، عزت نفس، اعتماد به دیگران و شایستگی های خود، توانمندی شان ارتقا می یابد. برخی عوامل نظیر ""رضایت شغلی""، ""شرکت در کلاس های آموزشی""، ""سطح ارتباطات"" و ""سطح تحصیلات"" در میزان توانمندی مذکور تعیین کننده است.
سنجش امنیت غذایی و واکاوی چالش های آن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان بدر، شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی با تأمین بیش از دوسوم مواد غذایی، نقش قابل توجهی را تأمین امنیت غذایی کشور ایفا می کنند. با این وجود شواهد نشان می دهد وضعیت تأمین کنندگان اصلی امنیت غذایی کشور در اثر عللی که تاکنون به آن توجه نشده است، حداقل در مقایسه با جوامع شهری، در وضعیت نامساعدی قرار دارد. از این رو هدف از پژوهش ترکیبی حاضر سنجش امنیت غذایی و تبیین چالش های پیشِ روی آن در مناطق روستایی کشور است که به صورت موردی در میان سرپرستان خانوار ساکن در 24 سکونتگاه روستایی دهستان بدر واقع در شهرستان روانسر انجام گرفته است. در بخش کمی پژوهش حاضر برای سنجش امنیت غذایی از پرسشنامه استاندارد و جهانی وزارت کشاورزی آمریکا که روایی و پایایی آن در مطالعات متعددی تأیید شده است، استفاده شد. در این مرحله 175 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه آماری برآورد شده و نظرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در بخش کیفی، گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با افراد کلیدی و مطلع با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی، تا رسیدن به مرحله اشباع تئوریک ادامه داشت و داده های گردآوری شده با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (GTM) تحلیل شده اند. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه در شرایط نامساعدی قرار دارد به این صورت که 3/6 درصد افراد مورد مطالعه دارای امنیت غذایی، 7/9 درصد در شرایط ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 1/25 درصد در شرایط ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9/58 درصد در شرایط ناامنی غذایی با گرسنگی شدید قرار گرفته اند و بین روستاهای مورد مطالعه به لحاظ امنیت غذایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نتایج بخش کیفی پژوهش در ارتباط با چالش های امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه نشان داد پنج چالش اساسی امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه که به صورت زنجیره واری با همدیگر در ارتباط هستند، عبارت اند از: ضعف سیاست گذاری ها، ضعف شرایط اقتصادی، نارسایی ها و مخاطره های محیطی، موانع فرهنگی و تغییرات اجتماعی و ناپایداری کشاورزی.
ارزیابی پیامدها و رتبه بندی سکونتگاههای روستایی متأثر از واگذاری اراضی مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش به مدیریت کاربری زمین و به ویژه واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه سنتی و قدیمی توسعه، به بروز بسیاری از پیامدهای نامطلوب انجامیده است؛ بنابراین، امروزه مسئله واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه پایداری بررسی می شود. در ایران نیز از 1358، دولت به تملک اراضی موات و ملی، و واگذاری آن ها در قالب اراضی مسکونی به روستاییان مبادرت کرده است. در این زمینه، تاکنون ارزیابی علمی برای رتبه بندی سکونتگاه های روستایی متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی روستایی انجام نگرفته است. به تازگی، روشِ اُرسته ORESTE[1] به عنوان یکی از کاربردی ترین روش های رتبه بندی معرفی شده است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر درپی معرفی و به کارگیری این روش جهت رتبه بندی سکونتگاه های روستاییِ متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی است. بر این اساس، روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسش نامه، نظر 264 نفر خانوار روستایی در شش استان منتخب و پانزده متخصص علمی به منظور وزن دهی به شاخص ها دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج به دست آمده براساس شاخص های بیست گانه نشان می دهد روستاهای چاه کوتاه، آب طویل و ملک آباد در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط مطلوبی را در فرایند واگذاری اراضی مسکونی به کمک روش ارسته داشته اند. همچنین در این تحقیق، روش ارسته به عنوان معیاری برای رتبه بندی پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی، روشی مناسب و با کمترین خطا ارزیابی شده است.
تحلیل رابطه فقر و سرمایه اجتماعی؛ مطالعه موردی: سکونتگاه های مرزی استان سیستان وبلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های واقع در مناطق مرزی به ویژه مناطق روستایی به لحاظ سرمایه اجتماعی در سطح پایینی قرار دارند. عوامل متعددی در این امر تأثیرگذار هستند؛ اما فقر از عوامل کلیدی به شمار می آید. هدف از این پژوهش، تبیین رابطه بین فقر و سرمایه اجتماعی در چهارچوب نظری طرد اجتماعی است. نوع پژوهش توصیفی تحلیلی و همبستگی است. به دلیل گستردگی جامعه آماری،382 خانوار و 136 نفر مدیر محلی از میان سه شهرستان زهک، میرجاوه و سراوان به روش کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. با استفاده از پرسش نامه، داده ها جمع آوری و به روش منطق فازی (نرم افزار متلب) و روش های آماری (SPSS) پردازش و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از میزان نسبتاً بالای سرمایه اجتماعی و فقر با درجه (628/0) و (602/0) و تأثیر منفی فقر بر سرمایه اجتماعی است. به طوری که فقر 2/79درصد از تغییرات سرمایه اجتماعی را تبیین می کند و به ازای هر واحد تغییر در میزان فقر، (890/0-) در میزان سرمایه اجتماعی تغییر ایجاد می شود. از میان شاخص های فقر، «فرهنگ فقر» و پس از آن «طرد اجتماعی» بیشترین اثرگذاری را بر روی سرمایه اجتماعی دارند. نتایج پژوهش بیانگر این است که میزان سرمایه اجتماعی در این این سکونتگاه ها، به شدت تحت تأثیر عامل فقر است. بنابراین اگر تداوم فقر توأم با روند تدریجی کاهش سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت و انسجام اجتماعی) استمرار یابد، این احتمال وجود دارد که در آینده، منطقه با ناپایداری و بی ثباتی زیادی مواجه شود که در آن صورت، کنترل آن دشوار خواهد بود.
روند تکاملی مطالعات جغرافیای استقرارگاه روستائی نوین در قالب دیدگاه ها
حوزههای تخصصی:
نقش نمادهای گردشگری در توسعه نواحی روستایی (مطالعة موردی: باغ تاریخی نشاط روستای تقی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش نمادهای گردشگری و نقش موقعیت گردشگری باغ نشاط (به عنوان یک اثر شاخص تاریخی- فرهنگی) در توسعه روستای تقی آباد شهرستان فیروزه می باشد.
روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات تحقیق از طریق منابع اسنادی و مطالعات پیمایشی به دست آمده است. بر این اساس، با توجه به جامعه آماری که حدوداً ۲۰۰۰۰ نفر را شامل می شود، نمونه گیری تصادفی به عمل آمده و تعداد ۲۵۰ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که با توجه به مقدار ضریب کای اسکوار (۴۲۴/۱۵) که در سطح خطای کم تر از ۰۱/۰ معنی دار است، می توان با اطمینان ۹۹/۰ درصد گفت که ارزیابی پاسخ گویان از آثار گردشگری در سه حوزه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی متفاوت است. طبق نتایج، آثار کالبدی گردشگری (۱۲/۲) در منطقه مورد مطالعه مؤثرتر از آثار اجتماعی– فرهنگی (۹۳/۱) و اقتصادی (۹۴/۱) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مرمت و احیای باغ نشاط می تواند به عنوان نماد و برند گردشگری منطقه نقش مهمی در توسعه روستای تقی آباد در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و کالبدی داشته باشد.
محدودیت و راه برد: متکی بودن اعداد به نظرات پاسخ دهنده و یک دست نبودن پاسخ ها و عدم ادبیات موضوع قوی از محدودیت های این تحقیق می باشد.
راه کارهای عملی: نیاز است تا از ابزارهای ثبت در صنعت گردشگری روستایی استفاده شده و در ارتباط با توسعه مناطق، ابزارهای گردشگری آن کاملاً مشخص شود.
اصالت و ارزش: کاربرد این مقاله برای برنامه ریزان صنعت گردشگری و حفظ میراث فرهنگی است تا ضمن احیا و حفظ آثار ملی به رونق صنعت گردشگری و توسعه روستایی منجر شود.
ارزیابی ژئوسایت های گردشگری با روش فاسیلوس و نیکولاس (مطالعه موردی: روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از شاخص های جذب گردشگر وجود منابع طبیعی هر کشور است که گردشگری طبیعی را در منطقه به وجود آورده است. گردشگری طبیعی بر ژئومورفوسایت ها یا مکان های ژئومورفیک تأکید دارد که با ترکیب میراث فرهنگی و تاریخی و اکولوژیکی قابلیت هایی را درراستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند. بخش چهاردانگه توانایی فراوانی در جذب گردشگر روستایی دارد. در این پژوهش برای ارزیابی ژئومورفوسایت های منطقه از نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و بازدیدهای میدانی و برای تجزیه وتحلیل میزان قابلیت های ژئوتوریستی منطقه از روش های نیکولاس و فاسیلوس استفاده شد. نتایج نشان داد از میان ژئوسایت ها چشمه های باداب سورت بیشترین امتیاز را کسب کرده است. بخش چهاردانگه به شناسایی و سرمایه گذاری های عمرانی در توسعه پایدار گردشگری و برنامه ریزی جامع برای حفظ و نگهداری محوطه ها نیاز دارد و باید علاوه بر ارزش های علمی و زمین شناختی منطقه نیازهای حفاظتی و قابلیت های کاربردی هر ژئومورفوسایت مدنظر قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر موفقیّت کارآفرینان روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند، پدیده، نظام و راهبرد نه تنها برای جامعه ی گسترده ی روستا در پهنه ی سرزمین، تولید شغل می کند، بلکه با تقویت مهارت ها و ظرفیت اجتماع محلی، چرخش درآمد در روستاها را تغییر و شکل جدید می دهد. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر موفقیّت کارآفرینان روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی استان اردبیل جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 90 کارآفرین روستایی انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 81/0 الی 87/0 محاسبه شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیّت کارآفرینان روستایی شامل شش مؤلفه (توانمندسازی و تقویت زیرساخت اقتصادی، تقویت زیرساخت قانونی و اطلاع رسانی، تقویت انگیزش و تجاری سازی کشاورزی، نهادسازی و ظرفیت سازی و تقویت مشارکت اجتماعی و تجمیع روستاهای پراکنده)است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این شش عامل 07/88 می باشد.