فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه، می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر کرمانشاه توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیّت شهر را دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی انجام گرفته و جامعه ی آماری آن تمام خانوارهای شهری کرمانشاه بوده که آمار مربوط به میزان مصرف آنها از دو روش مراجع رسمی و پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته، متشکّل از 14 گویه جمع آوری شده است. حجم نمونه 322 خانوار بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه در گروه های مصرفی موادّ غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع موادّ زائد 82/1 هکتار بوده است، که مقایسه ی آن با فضاهای پشتیبان آن، مانند شهرستان و استان، بیانگر این است که شهر کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان کرمانشاه است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر کرمانشاه، نشان می دهد که سهم موادّ غذایی با 22/1 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر مواد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 06/0متر مربّع به ازای هر نفربوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0هکتار است، جای پای اکولوژیکی 82/1 هکتاری شهر کرمانشاه بدان معناست که 275/2 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمّل کشور را به خود اختصاص داده است. به گفته ی دیگر با ادامه ی روند کنونی مصرف، شهر کرمانشاه برای تأمین غذا، انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسیدکربن، به فضایی حدود 180 برابر مساحت کنونی خود نیازمند است.
مکان یابی دفن بهداشتی زباله شهربابک به روش منطق فازی و بولین و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
شهربابک به سیستم سازمان یافته جهت دفن زباله های شهری مجهز نشده است. هدف اصلی این مطالعه بهره گیری از فنّاوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی محدوده های بهینه دفن بهداشتی زباله است. به این منظور سیستم اطلاعات جغرافیایی زباله های شهری شامل لایه های اطلاعاتی فاصله محل جمع آوری زباله تا مرکز دفن، فاصله از راه، کاربری اراضی، هیدرولوژی، لایه خاک، لایه زمین شناسی و لایه شکل زمین و همچنین پارامترهای توصیفی شامل جهت آب زیرزمینی، زیبایی و پذیرش از سوی مردم و شرایط اقلیمی شامل باد و بارش تشکیل شد. سپس با استفاده از مدل های منطق بولین و فازی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شده و مکان مناسب مشخص گردید. از بین سایت های انتخابی سایت شماره یک واقع در پنج کیلومتری جنوب شرق شهر به لحاظ منطق فازی در دسته بندی عالی قرار می گیرد. همچنین نسبت به سایر سایت ها به جاده نزدیک می-باشد که مشکل حمل و نقل زباله ها را ندارد. این سایت بیش از حد به شهر نزدیک نیست و در عین حال بیش از حد دور از شهر هم نیست که مشکل حمل و زمان انتقال زباله ها را داشته باشد. این سایت در پایین دست جهت بادهای غالب و در پایین دست جهت جریان آب زیرزمینی قرار دارد که از این نظر نیز مشکل ساز نمی باشد.
شناسایی پتانسیل های زمینه ساز توسعه خلّاق در بافت فرسوده - تاریخی با تاکید بر ارتقای گردشگری (نمونه موردی: محلّه میدان ارگ، منطقه ۱ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده به دو دسته کلی دارای ارزش و فاقد ارزش تقسیم می شوند. رویکردهای جدید مرمّتی سعی در تکیه بر میراث موجود در بافت های فرسوده دارای ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافت های تاریخی از طریق تعیین نقش آنها در سازمان فضایی شهر دارد. یکی از رویکردهای مطرح در این زمینه، رویکرد گردشگری در برنامه ریزی شهری است. امروزه این رویکرد به عنوان نوعی جدید از انواع گردشگری، موضوع مهمی در توسعه و دگرگونی شهرها در جهان محسوب می شود. در این مقاله با معرفی مفهوم توسعه خلّاق و تبیین نگرش های گوناگون مرمّت و شناسایی نواحی دارای پتانسیل جذب گردشگر و دارای اولویت در زمینه توسعه خلّاق با استفاده از مدل SZCD شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلّاق و مدل تحلیلی AHP و نرم افزار ArcGIS در محدوده مورد نظر می باشد. هر یک از این عوامل، معیارها و شاخص های مدل کالبدی- عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و نهادی - مدیریتی را از محدوده مورد مطالعه استخراج کرده و نتایج به صورت نقشه تهیه شده و خروجی آن در بردارنده پهنه هایی می باشد که بر اساس این شاخص ها و معیارها بهترین پهنه برای توسعه خلّاق و دخالت در بافت به منظور جذب گردشگر می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که معیار کالبدی - عملکردی با ارزش ۶۶۹/۰ نسبت به سایر معیارها، از اهمیّت بیشتری برخوردار بوده و معیارهای اقتصادی - اجتماعی با ارزش ۲۴۳/۰ در مرتبه دوّم اهمیّت قرار دارند. شاخص نهادی مدیریتی با ارزش ۰۸۸/۰ در ضریب اهمیّت نرمال هر یک از معیارها نسبت به همدیگر از عملکرد بسیار ضعیفی در بین معیارهای مورد مطالعه داشته است.
الگوی مرحله محور مدیریت لجستیک پلیس در مدیریت بحران های طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش و جایگاه مدیریت لجستیک در مدیریت بحران مستلزم طراحی الگویی منسجم و کاربردی است. لذا، طراحی الگویی برای ترسیم اقدامات لجستیکی پلیس در مراحل چهارگانه زمانی بحران (قبل، شروع، حین و بعد) بهمنظور مدیریت بحران گام مهمی برای اعمال اثربخش مدیریت پلیس در لجستیک بحران و استانداردسازی اقدامات لجستیکی پلیس ضروری است به نحویکه در آن تمامی الزامات و فرایندهای حاکم بر مدیریت لجستیک را در شرایط بحرانی، با لحاظ اصول فرماندهی و کنترل و با تفکری سیستمی و ساختارمند بدون اعمال سلیقه شخصی مبتنی بر اسناد بالادستی، یکپارچه و منسجممی سازد. هدف اصلی مطالعه حاضر، ارایه الگویی مرحله محور برای استانداردسازی اقدامات لجستیک پلیس در مدیریت بحران های طبیعی و اعمال مدیریت اثربخش آن مبتنیبر زمان است بهنحویکه بتوان با بهره گیری از مدیریت لجستیک به سطح مطلوبی از هوشیاری موقعیتی بهمنظور کیفی سازی سطح خدمات لجستیکی و ایجاد هماهنگی و هدایت عملیاتی در فرماندهی و کنترل اثربخش بحران به منظور استقرار امنیت پایدار، ابلاغشده از سوی سلسلهمراتب فرماندهی دستیافت. روش تحقیق در این مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و بهره جستن از منابع معتبر علمی و تجربیات مؤفق خبرگان است. نتایج این مطالعه منجربه تصحیح فرایندهای لجستیک پلیس در بحران های طبیعی می شود که درنهایت براساس آن، نظام مدیریت لجستیک پلیس (چهار میم) مشتمل بر چهار اصل بنیادین موجودی ها و انبارداری، مکان یابی نیروها و تجهیزات، مسیریابی و حمل و نقل، و مدیریت اطلاعات در راستای مراحل چهار گانه بحران (شناسایی یا ردگیری علایم، آمادگی و پیشگیری، مقابله و مهار ویرانی و بهبود و یادگیری) با اعمال فرماندهی و کنترل مناسب در هریک از مراحل آن ارایه می شود.
تأثیر برنامه ریزی کاربری اراضی بر حمل و نقل شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مختلفی در نحوه استفاده کاربران از شیوه های مختلف حمل و نقلی دخیل می باشد. کاربری اراضی یکی از این عوامل تأثیرگذار می باشد. این مقاله به بررسی تاثیر فاکتورهای مختلف کاربری اراضی شهری (مانند تراکم، دسترسی منطقه ای، اتصالات خیابان ها، ترکیب کاربری ها، پیاده مداری) بر رفتارهای سفر (مانند استفاده از خودرو شخصی، حمل و نقل بدون خودرو) می پردازد. این اطلاعات برای ارزیابی سیاست های حمل و نقل و چگونگی اثرگذاری آن ها بسیار مناسب است. سیاست هایی مانند رشد هوشمند(2)، نوشهرگرایی(3)، مدیریت دسترسی که به تحقق اهداف برنامه ریزی حمل و نقل کمک می کند.
تحلیل فضایی وضعیت شاخص های شهر سالم با روش خوشه بندی فازی سی مینز و مدل تاپسیس مطالعه موردی نقاط شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روزافزون شهرنشینی و به دنبال آن بروز پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و جمعیتی، واکنش های گسترده طرفداران زندگی سالم به دور از آلودگی با محوریت بهداشت و سلامت جامعه انسانی و محیط را در پی داشت. در این راستا در اواسط دهه 1980 میلادی رویکرد شهر سالم به عنوان راهی برای دستیابی به شرایط مطلوب زندگی فردی و اجتماعی مطرح شد. هدف این تحقیق تحلیل فضایی وضعیت برخی از شاخص های شهر سالم در نقاط شهری استان مازندران به تفکیک شهرستان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی مبتنی بر داده های رسمی ثانویه است. در این تحقیق به منظور خوشه بندی نقاط شهری استان مدل تحلیل خوشه ای فازی (با الگوریتم سی مینز) و به منظور تدقیق یافته ها از مدل سطح بندی تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عضویت نقاط شهری استان مازندران مستقل از عامل فضایی فاصله از مرکز است و عضویت غالب نقاط شهری در خوشه چهارم احتمال تفاوت در وضعیت شاخص های شهر سالم در میان نقاط شهری غرب، مرکز و شرق مازندران را رد می کند. از طرف دیگر، اگرچه انتظار می رفت نقاط شهری مربوط به شهرستان مرکز استان در وضعیت بهتری از نظر شاخص های سلامت باشند اما نقاط مذکور در رتبه هفتم قرار گرفته اند.
ارزیابی تأثیر معیارهای محیطی بر امنیت محلات شهری، مطالعه موردی محله زرجوب شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی در سکونتگاه های انسانی به شدت تحت تأثیر میزان امنیت در آنهاست. کاهش روابط همسایگی و روابط چهره به چهره در شهر های امروزی منجر به کاهش نظارت عمومی بر مکانهای شهری شده است. ناامنی منجر به کاهش فرصت تعاملات اجتماعی در محیط مسکونی شده و در نتیجه میزان دلبستگی ساکنان به محل زندگی شان در سطح پایینی قرار می گیرد. تحقیقات نشان داده اند که عوامل محیطی در جرم خیزی محیط تأثیر به سزایی دارند. طراحی محیطی مناسب می تواند به افزایش نظارت اجتماعی و کاهش فضاهای بی دفاع در محیط های مسکونی منجر گردد. پایش میزان وقوع جرم در محلات شهری و عوامل محیطی تأثیر گذار بر آن می تواند از راهکارهای اساسی در پیشگیری از وقوع جرایم شهری باشد. به همین منظور مقاله حاضر به بررسی و مقایسه میزان امنیت در نواحی مختلف مسکونی شهر رشت پرداخته و رابطه میزان وقوع جرم در این نواحی را با ویژگی های محیطی هریک از آنها ارزیابی می کند. برای انجام چنین ارزیابی در گام اول و با استفاده از آمار موجود نقشه پهنه بندی میزان وقوع جرم تهیه شده است. نتایج این مرحله نشان می دهد که گلسار و زرجوب به ترتیب امن ترین و ناامن ترین محیط های مسکونی در شهر رشت هستند. در گام دوم با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار Arc GIS به مقایسه این محلات بر اساس معیارهای محیطی تأثیر گذار بر وقوع جرم پرداخته شده است. نتایج در این مرحله نشان می دهد که زرجوب از لحاظ معیارهای محیطی تأثیر گذار بر امنیت دارای بدترین شرایط است. در نهایت با مشخص شدن نقاط ضعف این محدوده در مقایسه با سایر محلات راهکارهای لازم جهت ارتقاء شرایط محیطی ارائه گردیده است. ارائه راهکارها در این مرحله عمدتا بر شناسایی فضاهای بی دفاع و برطرف سازی مشکلات آنها متمرکز بوده است.
تحلیل روند توسعه ی فضایی و تعیین جهات بهینه ی توسعه ی شهر رشت با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با مباحث شهر و شهرنشینی در ایران، هدف کلّی برنامه ریزی شهری، تأمین رفاه مردم از راه ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، مؤثّرتر و دلپذیرتر است. همین دلیل تحلیل تناسب زمین برای توسعه ی شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه ی فضایی ضرورت دارد، در شهر رشت هرچند مهندسان مشاور طرح های جامع شهر در اوّلین طرح، جهت شمال و در دو طرح اخیر، جهت جنوب را جهت توسعه تعیین کرده اند، اما به کار نگرفتن روش های مناسب در این پیشنهادها و نیز، شرایط ویژه ی اراضی اطراف شهر رشت، لزوم استفاده از روش های جدید مکان یابی را ضرورت می بخشد. بنابراین هدف این مقاله، مطالعه ی روند توسعه ی کالبدی فضایی شهر رشت و عوامل مؤثّر در آن، همچنین تعیین جهت های مناسب توسعه آتی آن است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهند که عوامل و موانع طبیعی و انسانی، نقش عمده ای را در جهت دهی به توسعه ی فضایی شهر داشته اند، همچنین مشخّص شد که تعاونی های مسکن، ادغام روستاهای حاشیه ی شهر در محدوده ی خدماتی و اسکان غیر رسمی، نقش چشمگیری در توسعه ی کالبدی شهر داشته اند. در بخش پایانی با تهیه ی لایه های اطلاعاتی مختلف ازجمله، قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، پایداری زمین، شبکه ی ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، زیستگاه های طبیعی، شهرک صنعتی، مرداب و نقاط روستایی اطراف شهر و تهیه ی لایه ها در نرم افزار ArcGIS و تجزیه و تحلیل آنها در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل AHP ، اراضی مناسب برای توسعه ی آتی شهر مشخّص شد. یافته های پژوهش بیانگر مکان یابی توسعه ی آتی شهر به سمت جنوب شهر رشت است.
ملاحظات دفاعی - امنیتی آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی و تدوین راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین که عبارت است از بهره برداری عقلایی از امکانات، منابع و استعدادهای مناطق مختلف یک کشور، نگرشی جامع در برنامه ریزی است که به همة ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و غیره می پردازد. یکی از مهمترین ابعاد و ملاحظات آمایش سرزمین، بُعد دفاعی - امنیتی و سیاسی آن است. در تحقیق حاضر ابتدا نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای استان آذربایجان شرقی در زمینة آمایش دفاعی، سیاسی و امنیتی شناسایی شد، سپس به جمع بندی و ارائة راهبردهای مناسب برای استان آذربایجان شرقی پرداخته شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات و داده ها شامل روش های اسنادی و میدانی است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل SWOT و ANP و نرم افزار SUPER DECISION صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مناسب ترین راهبردهای این استان، راهبردهای تهاجمی/ رقابتی ( SO ) و تنوع ( ST ) است. از جمله راهبردهای تهاجمی/ رقابتی ( SO ) عبارت اند از: راهبردهای تقویت و افزایش رقابت و تبادلات اقتصادی بین مناطق استان با بهبود سیستم حمل و نقل هوایی وزمینی، تبلیغ آثار گردشگری استان و افزایش سهم این بخش درجهتِ معرفی فرهنگ و تاریخ غنی استان و غیره و از راهبردهای تهاجمی نیز می توان به افزایش اتحاد و همبستگی بین مردم در جهتِ افزایش ثبات سیاسی و امنیتی استان، مبارزه با تروریسم در ورای مرزهای کشور و جلوگیری از نفوذ تروریسم به داخل کشور و استان اشاره کرد .
ارزیابی نحوه استقرار فضاهای آموزشی با استفاده از مدل تلفیقی تاپسیس و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی، از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود و تعیین بهینة مکان استقرار مدارس، از جملة وظایف برنامه ریزان شهری است. در سال های اخیر، افزایش ضریب شهرنشینی، زمینة استقرار نامناسب فضاهای آموزشی را فراهم کرده است. برای استقرار مناسب و منطقی این گونه مکان ها، به کارگیری روش های علمی، امری ضروری است. ارزیابی نحوة استقرار مدارس متوسطة دخترانه در ناحیة 2 شهر زنجان، با استفاده از مدل تلفیقی تاپسیس و آنتروپی شانون و با معیارهای سرانة فضای باز و کلاس درس، دسترسی، قدمت و امنیت ترافیکی انجام می گیرد. این پژوهش، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. هدف مقاله، تحلیل و ارزیابی نحوة استقرار فضاهای آموزشی مقطع متوسطة ناحیة 2 شهر زنجان و به دنبال آن، دستیابی به الگویی بهینه به منظور استقرار مطلوب فضاهای آموزشی، افزایش کارایی و تسهیل در بهره برداری آن ها در سطوح مختلف است. نتایج نشان می دهد که مکان فعلی اکثر مدارس مورد مطالعه، با استانداردهای لازم برای فضاهای آموزشی مطابقت ندارد. مدارس مستقر در مرکز ناحیه، دارای ظرفیت پایین فضای باز و کلاس درس هستند و بعضی مدارس نیز سازگاری نسبتاً اندکی با کاربری های همجوار دارند. بیشترین ناسازگاری، مربوط به استقرار مدارس در جوار خیابان های پرتردد و ایجاد مشکل های متعدد از جمله آلودگی صوتی، آلودگی هوا و تصادف دانش آموزان با خودروهای عبوری است. یافته های پژوهش، بیانگر غلبة ضعف ها بر قابلیت های این مدارس است. در ماتریس نهایی وزن دهی ملاحظه شد که شش مدرسه از مجموع دوازده مدرسه، کمترین میزان برخورداری را دارند.
مکان گزینی ایستگاه های آتشنشانی با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول بنیادی در پدافند غیرعامل، مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی است. ایمنی شهر در برابر سوانح و حوادث بویژه آتش سوزی در کاربری های مختلف و تضمین امنیت جانی و مالی شهروندان برعهده این عنصر مهم شهری است. ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه شهرها دارند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشانی، بیش از هر چیز مستلزم اسقرار آن ها در مکان های مناسب می باشد که بتوانند در اسرع وقت، بدون مواجه شدن با موانع و محدودیت های محیط شهری از یک سو و با ایجاد کمترین آثار منفی به زندگی ساکنان شهر از سوی دیگر به محل حادثه برسند و اقدامات امدادرسانی را به انجام برسانند. از این رو می توان به ارزش زمان در امدادرسانی و کاهش زمان تأخیر برای کمک به مصدومین در شبکه شهری پی برد. از اهداف این پژوهش می توان به بررسی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی، عملکرد آن ها در هنگام بروز سوانح، سطح پوشش ایستگاه های موجود و یافتن بهترین مکان برای ساخت ایستگاه های جدید آتش نشانی در شهر بهبهان اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شهر بهبهان، دارای دو ایستگاه آتش نشانی، یکی در شرق و دیگری در جنوب غرب است و بخش های شمال شرق و شمال غرب شهر، خارج از سطح پوشش آن ها قرار دارند. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از مدل AHP به تجزیه و تحلیل ایستگاه های موجود و وضعیت خدمات رسانی آن ها در هنگام بروز سوانح پرداخته و در نهایت با تأکید بر اصول پدافند غیرعامل، به مکان گزینی بهینه احداث ایستگاه های جدید آتش نشانی که به کمک ایستگاه های موجود، قادر خواهند بود کل منطقه را تحت پوشش قرار دهند، اقدام شده است.
بررسی وضعیت اختلاط کاربری در فضای شهری خیابان کاشانی شهر یزد و راهکارهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مختلط کاربری ها بعنوان جزیی از اصول مشترک بسیاری از نظریات نوین شهرسازی از جمله نوشهرگرایی و رشد هوشمند مطرح شده و در دهه های اخیر، به واسطه کارایی های آن به یک هدف مهم در برنامه ریزی کاربری زمین تبدیل شده است. افزایش قیمت زمین و تمایل به افزایش شدت استفاده از زمین، افزایش سرزندگی و جذابیت یک خیابان از جمله عواملی است که لزوم توجه به توسعه مختلط کاربری ها در این فضای را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش، ابتدا آشنایی با بخشی از مبانی کاربری مختلط (اعم از تعریف، گونه ها، مزایا و منافع، سیاستها و راهکارهای کاربرد آن و...) و سپس بررسی چگونگی و تعیین اندازه اختلاط کاربری در یک فضای شهری خیابان نمونه است. در این رابطه، خیابان کاشانی شهر یزد که یکی از مراکز خطی شهر و اتصال دهنده بافت قدیم و جدید است بعنوان نمونه موردی انتخاب گردید. این تحقیق درزمره پژوهش های کاربردی است که به روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شده و در گردآوری داده های آن از مطالعات کتابخانه ای برای تدوین مبانی نظری و اطلاعات مربوط به نمونه موردی؛ و از مطالعات میدانی به صورت برداشت کالبدی و مشاهده برای تکمیل اطلاعات مربوط به نمونه موردی استفاده شد. به منظور تشخیص و تعیین وضعیت اختلاط کاربری در محدوده مورد مطالعه، نظام کاربری ها، وضعیت طبقات ساختمان ها و گونه کاربری مختلط و بالاخره میزان و شدت این پدیده در خیابان کاشانی بر حسب معیارهای 11 گانه منتخب با استفاده از تکنیک دلفی و ضریب IEF مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد: میزان اختلاط کاربری در این محدوده اندک است. اختلاط کاربری افقی این خیابان عمدتا ناشی استقرار انواع مختلف کاربری آن است. اختلاط عمودی خیابان، منحصر به تنوع کاربری در ساختمان های دو طبقه است و سایر انواع اختلاط کاربری منجمله اختلاط زمانی و فعالیتی در آن وجود ندارد. لذا، بعنوان مهم ترین دستاورد پژوهش، راهکارهایی مبتنی بر «مبانی نظری تحقیق» و «خصوصیات محدوده»، برای افزایش اختلاط کاربری آن در راستای بهبود کیفیت این خیابان، بویژه افزایش رونق اقتصادی و سرزندگی اجتماعی خیابان ارائه شد. با توجه به سهم و مساحت زیاد اراضی بایر، تاکید عمده در اراهکارهای پیشنهادی بر تزریق کاربری های اجتماعی و فرهنگی چند منظوره توام با توجه به افزایش کارایی حمل ونقل عمومی خیابان کاشانی است.
ارزیابی راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی در کنترل ترافیک شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حل مشکلات شهری نظیر ترافیک، عدم شناخت یا ارزیابی راهکارهای مدیریتی در این زمینه است. بدیهی است با شناسایی و ارزیابی راهکارهای مختلف در این زمینه، نه تنها می توان به حل سریع مساله کمک کرد، بلکه از اتلاف هزینه های مدیریتی نیز می توان کاست. بدین منظور هدف تحقیق، شناسایی و ارزیابی راهکارهای مدیریتی و برنامه ریزی در کنترل ترافیک کلان شهری در کلانشهر تبریز است. نوع پژوهش به لحاظ ماهیت، تحلیلی- قیاسی و به لحاظ هدف، کاربردی بوده و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مربوط به آن، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در مطالعات میدانی از روش دلفی (به کمک نظرات متخصصان) استفاده شده و پس از تایید نهایی راهکارها، با تهیه پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس و رگرسیون (در نرم افزار SPSS) صورت گرفته است. نتایج حاصل از T تک نمونه ای نشان می دهد که میانگین راهکارهای مورد مطالعه جهت کنترل ترافیک، به طور کلی بالاتر از حد متوسط (3.95) می باشد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان می دهد که راهکار مشارکت مردمی با بتای 0.360 و سیستم های حمل و نقل هوشمند با بتای 0.329 بیشترین تاثیر را بر کنترل ترافیک در شهر تبریز دارد و راهکار زیرساختی، طرح ها و پروژه های عمرانی با بتای 0.160 تاثیر کمی بر کنترل ترافیک شهر تبریز داشته است.
کاربرد روش انتخاب تجربی در مطالعه انتخاب محیط مسکونی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«محیط مسکونی» و «فرآیند انتخابِ آن»، از موضوعات اصلی در مطالعات برنامه ریزی شهری محسوب می شوند. عدم قطعیت و پیچیدگیِ رفتار انسان، چه شهروندان و چه تصمیم سازان، بر فرآیند انتخاب اثر می گذارد. در سال های اخیر، برای مطالعه ی قواعد مولد و عوامل اثرگذار بر این فرآیند، از روش های ارزش گذاری اقتصادی و به ویژه، روش انتخاب تجربی استفاده شده است. با گذشت بیش از سه دهه از ظهور و کاربرد گسترده ی روش انتخاب تجربی، در کشور ما به این روش کمتر پرداخته شده است. هدف این مقاله، معرفی کاربرد روش انتخاب تجربی در مطالعه ی انتخاب محیط مسکونی شهری است. طبق نتایج این پژوهش، استفاده از روش انتخاب تجربی فرصتی مناسب برای سنجش ارزش های محیطی است که کمتر در برنامه ها و پروژه های شهری مورد توجه بوده اند. شناسایی و رتبه بندی ارزش های محیطی، سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد، ارزیابی سیاست ها و ارائه ی پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود، از دیگر مزیت های کاربرد روش انتخاب تجربی در این زمینه است.
ردیابی وقف در ساختار فرهنگی شهر تهران از دوره قاجار تا جمهوری اسلامی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در محلات مسکونی (مطالعه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی یا کیفیت زیست، مفهومی پویا و چندبعدی است که ناظر بر همه جنبه های عینی و غیرعینی زندگی است. از نخستین روزگار تاریخ تا به امروز، ابناء بشر همواره در تکاپوی ساختن زندگی متعالی و مطلوب خود بوده اند. گذار از گیرودار تاریخ و زمان، تا به امروز، این بوده است که چگونه می توان زندگی مطلوب و آرمانی ساخت و آیا اساساً راهی برای کشف و شناسایی آن وجود دارد؟! نکته درخور تأمل در بررسی کیفیت زندگی این است که احساس رضایتمندی یا خوشبختی و نمود عینی آن به شکل توسعه گسترده و همه جانبه باید وجود داشته باشد. به عبارتی، توسعه و کیفیت مطلوب باید قابل دیدن، قابل اندازه گیری و قابل قیاس باشد.آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، شناخت دقیق مفهوم کیفیت زندگی و سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از این مقوله در محلات شهر کامیاران است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بود و بعد از طراحی پرسش نامه و محاسبه جامعه آماری از طریق فرمول کوکران، 381 پرسش نامه پیش بینی و از طریق پیمایشی تکمیل شد. سپس در فرایند تحلیل از تکنیک وایکور به منظور تعیین سلسله مراتب کیفیت زندگی محلات استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین ابعاد مطالعه شده، بعد اجتماعی با گویه بافت اجتماعی منسجم و ریشه دار دارای بیشترین اهمیت است و محلات پیرمحمد 1 و پیرمحمد 2، به ترتیب با مقادیر 06212/0=1Qو 08303/0=2Q،از محلات مرکزی شهر، به عنوان برترین محلات انتخاب شدند. بدیهی است در انتخاب این محلات، عواملی همچون مرکز ثقل توسعه شهر، دسترسی آسان، تمرکز فعالیت های اقتصادی، وجود بازار، بافت سنتی و تاریخی، دسترسی و برخورداری از اماکن مذهبی، توپوگرافی و وجود مناظر دیدنی و مشرف به شهر و سرمایه اجتماعی مناسب دخیل بوده اند. محله شهرک بعثت با فازهای3،2،1، علی رغم برخورداری در ابعاد اقتصادی و کالبدی، در مرتبه آخر رضایتمندی قرار گرفتند.
آیا جایگزینی برای شورای نظارت گسترش شهر تهران وجود دارد
حوزههای تخصصی: