فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۰۱ تا ۶٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.
تبارشناسی مفهوم و مبانی پارادایمی آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، گسترش سریع و رو به رشدی در ابعاد مکانی، زمانی، پارادایم های فلسفی و روش شناسی تجربه کرده است. اگر چه پایگاه آینده پژوهی مدرن در تاریخ آینده پژوهی غرب قرار دارد ولی اندیشیدن درباره آینده، مقوله تازه ای نیست؛ این مقوله، پدیده ای جهان شمول است که می توان ریشه آن را در دوران پیش از تاریخ بشر نیز جست وجو کرد. در تمامی جوامع شناخته شده بشری، مردم در مورد زمان و آینده تصوراتی دارند، این برداشت ها گرچه گوناگون به نظر می رسند، ولی تأکید متفاوتی بر گذشته و آینده دارند و از حیث پرداختن به جزئیات در سطوح مختلفی قرار می گیرند. اما، به هرحال وجود چنین تصوراتی در تمامی جوامع بشری، واقعیتی انکارناپذیر است. لذا این مقاله با رویکرد تحلیل تاریخی- تبارشناسی به موضوع پرداخته و ضمن تبیین مفهوم آینده پژوهی و پارادیم های فلسفی آن، سنت های فکری، دوره بندی تاریخی تغییرات آینده پژوهی و روش شناسی را مورد بررسی قرار داده است.
تحلیلی بر وضعیت تاب آوری محلات شهر سنندج (مطالعه موردی: محلات سرتپوله، شالمان و حاجی آباد)
حوزههای تخصصی:
سوانح و مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند، به همین منظور تقویت اجتماع ساکن در یک محیط نقشی تأثیرگذار در کاهش خطرات دارد و این مهم تنها از طریق آموزش، آمادگی و پذیرش شرایط پس از بحران، از سوی شهروندان به دست می آید. در این میان، تاب آوری، به عنوان رویکرد و روشی مناسب در جهت کاهش خطرات حاصل از بحران ها و مخاطرات، به عنوان رویکرد پژوهش حاضر انتخاب شده است. هدف اصلی این پژوهش پس از معرفی تاب آوری و تعیین سهم عوامل مؤثر بر تقویت آن، اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی در شهر سنندج است. در همین ارتباط جامعه آماری این تحقیق خانوارهای ساکن در سه محله شهر سنندج است که با استفاده از سرشماری سال 1390، مصاحبه با مسئولان ذی ربط و توزیع پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 383 خانوار به بررسی وضعیت این شاخص ها در محلات موردمطالعه پرداخته شده است. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی- پیمایشی استفاده گردیده است، با توجه به تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و همچنین تحلیل شبکه ای ANP با استفاده از نرم افزار Super Decisions برای تعیین درجه اهمیت هرکدام از مؤلفه های تاب آوری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تاب آوری موجود در محلات نمونه و سطح تاب آوری آن ها در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد و با تغییر هر یک از آن ها، میزان تاب آوری خانوارها نیز تغییر می یابد. لذا با توجه به میزان تاب آوری به دست آمده در محدوده موردمطالعه شهر سنندج می توان گفت تاب آوری در این مناطق در سطح مناسبی قرار دارد. همچنین در بین آن ها محله حاجی آباد در مقایسه با محلات شالمان و سرتپوله از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
طیف بندی کمی آسیب پذیری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
393 - 409
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مدنظر برنامه ریزان شهری «برنامه ریزی ایمنی» شهرهاست که یکی از اساسی ترین پیش فرض های جامعه جهانی برای برنامه ریزی انسان محور محسوب می ِشود. تحلیل و کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی به حوزه مهم و گسترده ای در برنامه ریزی و مدیریت بحران تبدیل شده است. براساس ضرورت موضوع پژوهش حاضر با استفاده از آمار فضایی COPRAS، مدل سازی معادلات ساختاری و شبیه سازی بوت استرپ آسیب پذیری شهری در شهر یزد بررسی شد. پژوهش حاضر رویکرد توسعه ای-کاربردی دارد و ترکیبی از روش های پژوهش (کتابخانه ای، میدانی و توصیفی-تحلیلی) است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه های EQS، PLS، Grafer، Excel و GIS استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، در مجموعه متغیرهای ساختمانی از نظر مساحت در آسیب پذیری فیزیکی-کالبدی متغیر ساختمان هایی با مساحت زیر 100 تا 200 مترمربع هیچ گونه توزیع و پراکندگی ندارند. میانگین آن ها نیز بیانگر وضعیت آسیب پذیری این شاخص در شهر یزد است. در مجموعه متغیرهای نوع سکونت در آسیب پذیری اجتماعی، کمترین ضریب پراکندگی به متغیرهای سکونت گاه های گروهی مربوط است. همچنین نتایج وزن داده ها درباره مناطق با استفاده از شبیه سازی ضریب اطمینان 95 درصد است. همچنین نتایج تکنیک کوپراس در مناطق سه گانه شهر یزد به ترتیب 85/0، 0/0، و 87/0 درصد است که به ترتیب در رتبه دو، سه و یک آسیب پذیری قرار دارند.
تبیین راهکارهای اثر بخشی و توانمندسازی سرمایه انسانی در افزایش کارایی و بهبود عملکرد شهرداری ها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد کارکنان موضوعی است که ارتباط تنگاتنگی با دستیابی سازمان به اهداف تعیین شده خود دارد، به گونه ای که عملکرد کارکنان معادل عملکرد سازمان در نظر گرفته می شود. بنابراین توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازی این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری ضروری و غیرقابل انکار است. مهم ترین عامل در بهبود بهره وری در شهرداری ها و در هر کشوری منابع انسانی می باشد، به طوری که این عامل، به یک عنصر مهم و اساسی در تبیین تفاوت های موجود دربهره وری و رشد آن در کشورهای مختلف شده است. از آنجا که پایه اصلی امر توسعه، انسان است، بهبود کیفیت منابع انسانی در امر توسعه بسیار ضروری بوده و در هرگونه برنامه ریزی به منظور توسعه و بهره وری منابع انسانی نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد؛ بنابراین بدون اولویت دادن به بهره وری و توسعه منابع انسانی که جزء در فرآیند برنامه ریزی عملی بلندمدت و جامع بر پایه اطلاعات دقیق از گذشته، حال و مسیر روشن آینده تحقق نخواهد یافت، توسعه اقتصادی به دست نخواهد آمد. هدف از انجام این پژوهش، تبیین راهکارهای اثر بخشی و توانمندسازی سرمایه انسانی در افزایش کارایی و بهبود عملکرد شهرداری ها می باشد. روش بررسی: روش پژوهش در این مقاله از نظر ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی و از نظر هدف، نظری وکاربردی است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که مهم ترین راهکارهای موثر بر بهره وری منابع انسانی شناسایی شده، توانمندسازی کارکنان و مدیریت استعداد می باشند. از دیدگاه صاحب نظران، توجه به مولفه های تاثیرگذار بر مدیریت استعداد (شناسایی، به کارگیری، توسعه، نگهداری) و توانمندسازی (آموزش، مشارکت، انگیزش) و همچنین مراحل توانمندسازی (تواناسازی، ساختار، فرآیند) و نحوه ارزیابی اثربخشی آنها ضروری است که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .
بررسی تأثیرات گردشگری شهری بر توسعه پایدار شهر با تأکید بر ادراک ساکنان (مطالعه موردی: شهر بانه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
253 - 273
حوزههای تخصصی:
کشورها،به خصوصدرکشوهایروبهتوسعه، نقشفعالومؤثریایفامی کند. شهرهاجاذبه های گردشگریفراوانیدارندوهموارهگردشگرانزیادیرابهسویخودجذبمی کنند.بنابراین،توسعهگردشگریشهریپایدارومدیریتخردمندانهآن،نیازمندبرنامه ریزیاست. شهرهایمرزیبااستفادهازمزیتنسبیخود بهکانون های جدیدجذبگردشگرورونقاقتصادمحلیتبدیل شده اند. شهر بانه، طییکدهه اخیر،باتوجهبه بازارچه هایمرزی فراوانش،مقصدبسیاریازگردشگرانبودهاست. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و در نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی (Tتک نمونه ای، آزمون فریدمن و...) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، نقش گردشگری شهری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در توسعه شهر بانه معنادار است. ایجاد اشتغال و درآمد در زمینه اقتصادی، افزایش سطح آگاهی شهروندان و استاندارد های زندگی در زمینه اجتماعی، بهبود الگوی معماری شهر و مقاوم شدن خانه ها و بهبود فضای سبز در زمینه زیست محیطی از آثار مثبت گردشگری در شهر بانه اند. از آثار منفی گردشگری شهری در شهر بانه نیز می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن، و هزینه اجاره بها در زمینه اقتصادی؛ ازدحام و شلوغی، و افزایش ناهنجاری ها در زمینه اجتماعی؛ و گسترش کالبدی فضایی شهر و آلودگی صوتی و زیست محیطی اشاره کرد.
تحلیل اختلافات فضایی فعالیت (اشتغال و بیکاری) در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیکاری یکی از چالش های پیش روی برنامه ریزان در اکثر مناطق جهان می باشد. در ایران نیز بیکاری و کاهش میزان بیکاری یکی از اهداف اصلی برنامه های دولت مطرح شده است. شاخصهای مربوط به فعالیت نشان از تغییرات بیکاری طی زمان دارد. از این رو تحقیق حاضر در پی الگوی فضایی تغییرات مکانی بیکاری در نواحی روستایی کشور است. برای انجام تحقیق از مدل آزمونی تی استودنت استفاده شده است که می تواند آزمون تغییرات فضایی-مکانی را در سطح محلی انجام دهد. برای انجام تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390 استفاده شده است. این اطلاعات در قالب بخش های سال 1390 باهم تلفیق شدند و شاخص سازی روی آن ها انجام شده است. نتایج تحقیق حکایت از نابرابری های فضایی اشتغال و بیکاری در نواحی روستایی دارد. هم چنین مشخص شد که بهبودهایی در زمینه اشتغال زایی در روستاها بوجود آمده، ولی اختلافات فضایی مشهودی قابل مشاهده است. به علاوه میزان اشتغال زایی برای زنان کمتر و محدودتر بوده و تفاوت های فضایی- جنسیتی در زمینه اشتغال در نواحی روستایی کشور مشهود است.
مطالعه اثربخشی راهبردهای «فنی-کالبدی» و «اجتماعی-اقتصادی» در بهبود تاب آوری شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاب آوری شهرها در مقابل زلزله از الزامات برنامه ریزی کاهش خسارات جانی و مالی زلزله در شهرهاست. تاب آوری تعاریف گوناگونی دارد و مدلی جامع به منظور محاسبه کمی آن وجود ندارد. در این پژوهش، به مطالعه اثربخشی راهبردهای بهبود تاب آوری شهری مرتبط با بخش های فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در برابر زلزله با هدف ایجاد ابزاری برای تصمیم گیران و سیاست گذاران پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر خواهی از خبرگان ابعاد و شاخص های مؤثر در تاب آوری شهرها در مقابل زلزله استخراج شد. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش مقایسه زوجی، وزن هریک از ابعاد و شاخص ها معین و شاخص تاب آوری معرفی شد. با استفاده از این شاخص و درنظرگرفتن سه سناریوی لرزه ای گسل شمال تهران، گسل ری و گسل شناور، اثربخشی راهبردهای فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در بهبود تاب آوری برای منطقه 6 شهرداری شهر تهران با یکدیگر مقایسه شد. مقدار شاخص تاب آوری در سناریوی گسل شمال تهران 458/0، در سناریوی گسل ری 454/0 و در سناریوی شناور 456/0 است. نسبت هزینه به افزایش شاخص تاب آوری در راهبرد های اجتماعی اقتصادی کوتاه مدت S1، میان مدت S2 و بلندمدت S3 به ترتیب 17/6، 69/11 و 52/18 است. همچنین در راهبردهای فنی کالبدی کوتاه مدت T1، میان مدت T2 و بلندمدت T3 به ترتیب 90/3، 67/4 و 41/7 است. بهترین راهبرد در افزایش شاخص تاب آوری در مقایسه با هزینه راهبرد S3 و ضعیف ترین راهبرد T1 است. با وجود این از نظر زمان مورد نیاز برای اجرا، راهبردی T1 بهینه ترین راهبرد است. انتخاب راهبرد بهینه برای یک شهر با پارامترها و متغیرهای گوناگونی ارتباط دارد. تنها یک راهکار فنی یا اجتماعی نمی تواند ضامن موفقیت طرح های بهبود تاب آوری شهری باشد. در کوتاه مدت راهبرد T1 و در طولانی مدت راهبرد S2 بهینه ترین راهبردها هستند.
بررسی آثار حس تعلق مکانی بر بازساخت فضایی-کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان نِه، شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به محل زندگی، حس تعلق به محل را در افراد ایجاد می کند و سبب می شود سرمایه های فکری و مالی آن ها به منظور ترقی محیط زندگی به کار گرفته شود. این امر به تغییر در فضای سکونتگاه ها می انجامد. هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار تعلق مکانی بر بازساخت فضایی-کالبدی سکونتگاه های روستایی می باشد. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان نِه در شهرستان نهبندان به عنوان بوده است (12291 N=). با کمک فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده، 344 سرپرست خانوار به عنوان نمونه مشخص شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد. با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، میزان حس تعلق مکانی در نمونه آماری بررسی شد. سپس بررسی رابطه خطی میان حس تعلق مکانی و بازساخت فضایی-کالبدی با استفاده از تحلیل واریانس (ANOVA) صورت گرفت و درنهایت، آثار تعلق مکانی بر این بازساخت، با استفاده از مدل رگرسیون و تحلیل مسیر بررسی شد. براساس نتایج، سطح تعلق مکانی در میان خانوارها قابل قبول است. دلبستگی عاطفی به محل نسبت به سایر شاخص ها در سطح بالاتری قرار گرفته است. بررسی رابطه خطی حس تعلق مکانی و بازساخت فضایی-کالبدی، نشان دهنده رابطه ای منسجم و معنادار میان این دو متغیر است؛ به طوری که حس تعلق به مکان، کیفیت مسکن، اصلاح زیرساخت ها، اصلاح بافت و شبکه معابر روستایی را افزوده است؛ بنابراین، به منظور افزایش حس تعلق مکانی و ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی، باید خدمات حمایتی بیشتری مانند توسعه فرصت های شغلی، توسعه کارآفرینی و غیره در اختیار روستاییان قرار بگیرد و محیطی مساعد برای زیست آن ها فراهم شود.
تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهر محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی(مطالعه موردی شهر محمود آباد ) می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ایی –کاربردی و به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته های محیط زیست، ابخیز داری، کشاورزی،جغرافیا، گردشگری، دانشگاه های محمود آباد، مدیران سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی، کارفرمایان و پیمانکاران بودند.روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر تصادفی از نوع هدفمند و در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش اول مصاحبه نیمه ساختاریافته حضوری تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه با 29 نفر (23آقا و 6 خانم)چهاربعد و 21گویه شناسایی گردید. بخش دوم گویه هادر اختیار اعضای گروه دلفی(8 نفر) در دو مرحله برای طراحی پرسشنامه قرار گرفت.در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته ای در مقیاس پنج ارزشی لیکرت به صورت آنلاین در میان نمونه آماری(85 نفر) توزیع گردید.پایایی مدل اندازه گیری پژوهش ضرایب آلفای کرونباخ رفتار(769/0)، آگاهی و نگرش(755/0) ، اعتقادات دینی(914) و معاشرت(00/1) بدست آمد.نتایج نشان داد وضریب استانداربین (عوامل معاشرت بر مشارکت اجتماعی)199/0= β؛ و ضریب معناداری 691/13=t رابطه معنادار و در رتبه اول همچنینضریب استاندارد بین (عوامل آگاهی و نگرش برمشارکت اجتماعی) 302/0β= ؛ ضریب معناداری 048/13= t این رابطه معنادار و در رتبه دوم ، ضریب استاندارد بین (عوامل رفتار و مشارکت اجتماعی) 325/0= β؛ ضریب معناداری 364/12= t این رابطه معنادار ؛ در رتبه سوم وهمچنین ضریب استانداردبین (عوامل اعتقادات دینی بر مشارکت اجتماعی) 316/.= β؛ضریب معناداری 964/11= t رابطه معنادار ؛ و در رتبه سوم قرار می گیرد.
رابطه بین سطوح توسعه یافتگی و میزان خسارات تصادفات درون شهری و برون شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توسعه یافتگی با میزان تصادفات برون شهری و درون شهری در استان های ایران پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و برای وزن دهی ۳۹ شاخص، از روش آنتروپی شانون و برای محاسبه توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شده است و با روش تحلیل خوشه ای در پنج خوشه رتبه بندی شده است. نتایج، نشان دهندة رابطه معکوس بین توسعه یافتگی و تعداد مصدومان و جان باختگان است. به گونه ای که استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب با ضریب ،(۰٫۴۷۳)، (۰٫۳۸۸) و (۰٫۳۰۷)، توسعه یافته ترین و به ترتیب با دارا بودن ۳۷۴۴۲۳، ۳۰۰۷۰۲ و ۲۱۸۹۸۲ نفر، مصدوم و متوفی بیشترین تلفات را دارند. به نظر می رسد، چنین رابطه ای در نتیجة عدم توازن بین این سطح از توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در استان های توسعه یافته ایران است که در صورت برقراری تعادل و توازن بین وضعیت توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در این استان ها این رابطه مستقیم خواهد بود.
تحلیل اهمیت – عملکرد شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای هنگام جست و جو برای راه حل توسعه پایدار، همواره حکمروایی خوب به عنوان یک ابزار حیاتی برای پیشبرد توسعه پایدار مطرح می گردد و به صورت یک عنصر حیاتی در استراتژی های توسعه پایدار گنجانیده شده است. در همین راستا و به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمروایی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی اساسی است. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی میزان اهمیت و عملکرد هر یک از شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد است. تا از این طریق از یک سو به مهم ترین و کم اهمیت ترین شاخص ها پی برد و از سوی دیگر میزان عملکرد هر یک از شاخص ها تعیین شود تا کمبودها مورد توجه قرار گیرد و برنامه ریزی هایی جهت ارتقاء شرایط انجام شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و روش های میدانی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری کارشناسانی است که تحصیلات دانشگاهی دکتری در رشته های مرتبط با امور شهری دارند. جهت نمونه گیری از بین کارشناسان از روش نمونه گیری قضاوتی که یکی از شیوه های نمونه گیری هدفمند است استفاده شده است. برای تحلیل داده ها نیز از روش IPA[1] بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از بعد اهمیت، مشارکت با میانگین 00/7، پاسخگویی و عدالت با میانگین 60/6 با اهمیت ترین و شاخص های اجماع سازی با میانگین 80/3، شفافیت و تمرکززدایی با میانگین 00/4 کم اهمیت ترین شاخص ها شناخته شده است. از طرفی از نظر میزان عملکرد شاخص اثربخشی و کارایی با میانگین 60/6 بیشترین عملکرد و مشارکت با میانگین 80/3، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و امنیت با میانگین 20/4 کمترین عملکرد را به خود اختصاص داده است از طرفی با توجه به نتایج آزمون t همبسته و با عنایت به اینکه مقدار Sig (سطح معناداری) در همه شاخص ها برابر با صفر و کمتر از 05/0 است لذا تفاوت میانگین ها در همه شاخص ها از سطح معناداری برخوردارند و از سویی نتیجه رابطه (P-I) نیز در اکثر شاخص ها منفی شده است که این نشان دهنده فاصله همه شاخص ها از وضعیت ایده ال است.
رهنمون های طراحی جهت ارتباط با طبیعت در مسکن معاصر با رویکرد پایداری زیست محیطی
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
59-72
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چندبعدی مسکن، توجه به در زندگی آدمی از کسی پوشیده نیست اما خانه های « خانه » نکات کیفی در طراحی خانه کمرنگ شده است. با اینکه اهمیت امروزی قوطی های کاملاً بسته ای بدون ارتباط با آسمان و زمین هستند. این امر در حالی رخ می دهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به طبیعت، توازن و پایداری اکولوژیک نیز به فضاهای سبز طبیعی وابسته است. درصورتی که در مسکن امروز نه تنها ارتباط با طبیعت کمرنگ شده بلکه در حال حرکت به سوی تخریب محیط زیست پیرامون خود نیز هست. مسئله مطرح در این پژوهش، چگونگی ارتباط با طبیعت به عنوان یکی از اصول توسعه پایدار زیست محیطی در معماری خانه ها است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که: چگونه می توان مسکنی طراحی نمود که هم راستا با طبیعت و اهداف پایداری زیست محیطی باشد؟ همچنین از طریق مطالعه متون در منابع مختلف کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات و روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات می پردازد و درنهایت رهنمون هایی را ارائه می دهد. این پژوهش نتیجه می گیرد که با انجام اقداماتی در راستای ارتباط بی واسطه با طبیعت همچون درهم تنیدگی فضای باز، نیمه باز و بسته، قرارگیری طبیعت در مسیر زندگی و آمدوشد ساکنان، ارتباط با آسمان و دیگر موارد می توان مسکنی سازگار با طبیعت به منظور بازآفرینی پایداری زیست محیطی طراحی نمود.
ارزیابی سامانه بام سبز در مقایسه با بام معمولی از منظر بهره وری انرژی در راستای برنامه ریزی شهری (کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش سطوح مصنوع نسبت به فضاهای طبیعی شهرها، یک چالش اساسی است. توسعه ناپایدار شهرها متاثر از رشد تکنولوژی و بر هم خوردن تعادل زیستی میان محیط و انسان، نیازمند چاره اندیشی است. پژوهش حاضر با هدف، بررسی عملکرد حرارتی بام سبز در مقایسه با بام معمولی در شهر مشهد است. به این منظور، دو مدل آزمایشگاهی یکی دارای بام سبز و دیگری بد ون بام سبز با شرایط یکسان در دو بازه زمانی تابستان و زمستان، مورد بررسی قرار گرفته است. دمای سطوح بام ها اندازه گیری شده و شارحرارتی از طریق اختلاف دمای سطح خارجی و داخلی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، دامنه نوسانات بام سبز در فصل تابستان در شهر مشهد 70 درصد و در فصل زمستان 85 درصد کمتر از دامنه نوسانات بام معمولی است و از آنجاییکه شهر مشهد دارای اقلیم سرد بوده و بیشتر سال نیاز به گرمایش دارد، بام سبز می تواند بر کاهش مصرف انرژی ساختمان های این شهر بسیار موثر واقع شود. همچنین بام سبز از طریق ایجاد سایه و سرمایش تبخیری در تابستان و به حداقل رساندن پرت حرارتی در زمستان می توانند نیاز سرمایشی در تابستان و نیاز گرمایشی در زمستان را به ترتیب 11٪ و 19٪ کاهش دهد. لذا می توان بیان نمود که بام های سبز چیزی بیش از یک فضای زیبا و دلنشین هستند و آنها می توانند موجب افزایش بهره وری انرژی در ساختمان ها شوند.
ارتقای کیفیت محله های مسکونی با رویکرد طب سوزنی شهری مطالعه موردی: محله ی تجریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
31 - 44
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرها، افزایش جمعیت افراد و شدت گرفتن شهرنشینی موجب پدید آمدن مسائل متعددی در زمینه ها ی مختلف مانند فرسودگی و افول کالبدی در بیشتر شهرهای جهان شده است. این موضوع علاوه بر ایجاد اثرات کالبدی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به محلات شهری تحمیل نموده است. بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پیامدها و اتخاذ راه حل برای برون رفت از شرایط موجود و ارتقای آن ضروری می نماید. هدف از این پژوهش، تبیین رویکرد طب سوزنی شهری در راستای تدوین چارچوب ارزیابی و ارائه راهکارهای محلی به منظور ساماندهی مسائل و معضلات موجود در مقیاس محلات شهری است. پژوهش حاضر در هدف، بنیادی _ کاربردی، از نظر ماهیتِ پژوهشی، توصیفی _ تحلیلی و به لحاظ روش، از ساختار توصیفی _ پیمایشی بهره می گیرد. محله تجریش در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعه این پژوهش انتخاب شده است. این محله یکی از هسته های تاریخی شهر تهران بوده و نقش فرامحلی به واسطه وجود پتانسیل های متعدد به خود گرفته است. اما امروزه با مشکلاتی مانند فرسودگی و افول کالبدی، مشکلات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی درگیر است. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش راهکارهای طب سوزنی شهری در محدوده مطالعه، ابتدا پس از مرور پایگاه نظری، ابزارها و راهکارهای طب سوزنی شهری، به تبیین نظام های تأثیرگذار در ابعاد کالبدی _ محیطی، اجتماعی و اقتصادی برای مشخص نمودن پهنه های مداخله در محله تجریش پرداخته شده است. در ادامه با استفاده از روش تحلیل شبکه، به تحلیل نتایج حاصل از عواملی مانند ذی نفعان مؤثر در محدوده، نتایج احتمالی طب سوزنی شهری و نیز محرک های مؤثر در محدوده اقدام شده است. سپس در راستای اعمال محرک های طب سوزنی شهری بر پهنه های مداخله، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و نرم افزار(Expert Choice)، اولویت بندی محرک ها صورت گرفته و پس از آن با بهره گیری از تکنیک سوات(SWOT) به تحلیل پهنه های مداخله پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، مکان هایی مانند بازار تجریش، روددره مقصودبیک، بوستان آرزو و موزه موسیقی، حساس ترین نقاط محله را برای اعمال محرک های مداخله تشکیل می دهند.
تدوین چارچوب مفهومی آموزش دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری: تحلیل محتوا کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هماهنگی مقوله های آموزش و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، ضروری است و می تواند منجر به ارتقاء توانایی طراحی و گذر به سمت حرفه مندی و خبرگی شود. هدف، تدوین چارچوب مفهومیِ آموزش معماری، براساس مقوله های آموزش معماری و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، در سطح کلمات و مفهوم است. برای تدوین چارچوب از همسازی و یافت معنای درونیِ نگرش ها و اولویت های آموزش معماری در حوزه های روش های آموزش، آموزش معماری، و فرایند طراحی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از روش اسناد و مدارک است، ۸۴ منبع پرارجاع و مرتبط با کلمات کلیدی آموزش معماری، مبتدی، توانایی طراحی، فرایند طراحی، و تفکر طراحانه انتخاب شده است. با تحلیل متون و گردآوری اطلاعاتِ علمی داخلی و خارجی، و بررسی موقعیت کارگاه طراحی معماری در پی استخراج و استنباط مقوله های آموزش معماری، فعالیت های کارگاه طراحی، و تدوین چارچوب مفهومی آموزش معماری دانشجویان مبتدی است. تحلیل و تفسیر داده های متنی، در سه مرحله انجام شد، کدگذاری با مطالعه متون، کلمات و مفاهیم مشترک، تحلیل، تفکیک، تلفیق و تجمیع آن ها انجام شد؛ مقوله های مفهومی آموزش معماری و فعالیت ها در کارگاه معماری برای پوشش دهی مقوله ها یافت شد؛ و چارچوب مفهومی آموزش در کارگاه طراحی معماری تدوین شد. یافته های تحقیق شش مقوله آموزش معماری شامل توانایی طراحی، تفکر طراحی، اثربخشی کارگاه، آموزش مشارکتی، رسانه ها و سنجش است. برای تدوین چارچوب مفهومی و تدریس در کارگاه های طراحی، فعالیت های مناسب کارگاه ها در ابعاد و جنبه های مختلف یافت و تعریف می شود. فعالیت ها برای ارتقا نیازمندی های دانشجو مبتدی معماری و پوشش دهنده چندین مقوله یافت شد، شش سری فعالیت شامل مطالعات، تحلیل بنا، ماکت سازی، اسکیس ها، رسانه های مختلف، و ارزیابی بیان و در نهایت چارچوب مفهومی تدوین شد. دانشجویان مبتدی در یادگیری طراحی با الهام از عملکرد معماران خبره، تفکر همگرا و واگرا، تامل در فرایند طراحی، مشارکت و نقد در فعالیت های کارگاه در نهایت به ایده پردازی، خلق فضا، و ساخت طرح واره می پردازند. در این مسیر توانایی های فردی برای ساخت مفاهیم، و شناخت مسئله طراحی ارتقاء می یابد.
ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری کشاورزی با تغییرات اقلیم از دیدگاه کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی است. به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در دو مرحله متوالی به انجام رسیده است که مرحله نخست آن با هدف شناسایی و استخراج فهرستی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیمی در بخش کشاورزی مبتنی بر پارادایم تحقیق کیفی و با بهره گیری از تکنیک گروه های کانونی و مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی به انجام رسیده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی معیارها و زیرمعیارها با توجه به هدف اصلی یعنی پایداری سیاست های سازگاری و همچنین مقایسه زوجی هرکدام از مجموعه گزینه های دسته بندی شده در چهار محور قوت، ضعف، فرصت و تهدید با توجه به این معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. داده ها از طریق نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد به منظور دستیابی به پایداری در پیشبرد سیاست های سازگاری به ترتیب معیارهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته اند. همچنین در معیار زیست محیطی، «عدم انتشار گازهای گلخانه ای»؛ در معیار اقتصادی، «کمک به تنوع درآمدی کشاورزان» و در معیار اجتماعی، «توجه به مشارکت اجتماعی» به عنوان مهم ترین زیرمعیارها شناسایی شدند.
تصویر ذهنی کودکان از منظر خیابان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
27 - 40
حوزههای تخصصی:
خیابان به لحاظ ساختاری و محتوایی بخش مهمی از انتظام فضایی شهر را تشکیل می دهد. منظر خیابان همچون منظر شهری واجد ابعاد عینی و ذهنی است. از سویی کودکان که موضوع مهمی در مطالعات محیطی در چند دهه ی گذشته بوده اند، به سبب مقیاس ذهنی و جسمی متفاوتی که با بزرگ سالان دارند، تصویر ذهنی متفاوتی از خیابان خواهند داشت که موضوع پرداخته شده ای نیست. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کالبدی (عناصر و اجزاء) و غیر کالبدی (رفتارها، رویدادها و خاطره ها) مؤثر در تصویر ذهنی کودکان 5 تا 7 سال از منظر خیابان های شهری شیراز است که این کار از نظر موضوع پژوهش (خیابان) و توجه به کودکان ایرانی در تحقیق نوآورانه است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر راهبردهای همبستگی و کیفی است. تصاویر ذهنی با تکنیک «نقشه های کروکی وار» (ترسیم کودکان) که از دسته روش های طراحی- ترسیمی (زایشی) هستند استخراج شده است. مزیت این روش همانا فراهم آوردن زمینه ای برای بیان های غیر کلامی است که کودکان را فعال و خلاق می نماید. در مجموع 118 نقاشی با این روش گردآمده که ضمن تحلیل توصیفی آماری به روش تحلیل عاملی اکتشافی نیز با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد واکاوی قرار گرفتند. ترسیم ها که با راهنمایی مربیان خوانش شدند، در بیشتر موارد خیابانی مستقیم را نشان می دهند. گونه شناسی عناصر کالبدی ساختار خیابان اولویت ترسیم خودرو، خط کشی خیابان و چراغ راهنما را نشان می دهد. از میان عناصر و عوامل طبیعی، خورشید و ابر بیشترین فراوانی را داشتند. ترسیم انسان بیش از انواع موجودات زنده بوده است. اغلب ساختمان های ترسیم شده نیز از گونه بلند مرتبه بودند. درکل میزان گوناگونی رنگ ها و جزئیات، اندک ارزیابی گردید و بیشترین اغراق در ترسیم به ترتیب از آنِ خودرو، چراغ راهنمایی و انسان بود. تحلیل عاملی سنجه ها در کل 6 عامل را در تشکیل تصویر ذهنی کودکان شناسایی نمودند که به ترتیب عبارتند از: «طبیعت و بازی»، «مقررات خیابان»، «طبیعت آسمان»، «ساختار خیابان»، «منظر شهر» و «ساختار تقاطع». در کل عواملی که به هندسه، ساختار و نظم حاکم بر خیابان مربوط بودند، بیشترین فراوانی را در تصویر ذهنی کودکان دارند. فقدان فعالیت های انتخابی و اجتماعی در ترسیم ها بیانگر ضعف خیابان های شهرهای کشور در تحقق رویدادها است که کاهش سرزندگی را در پی داشته است.
The Analysis of Key Factors Influencing the Expansion of Rural Migration with Eemphasis on the Issue of Informal Settlement (Case Study: Shirabad Neighborhood in Zahedan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Informal settlement is largely rooted in migration, particularly influenced by parameters such as poverty, lack of expertise and specialization, type of occupation, cultural conflict, illiteracy, ethnic and cultural identity. Most of the residents of these areas are forced to live in ghettos and slums due to factors such as lack of access to jobs in the city coupled with poverty and lack of specialization. Heterogeneous and dispersed constructions without observance of technical principles and urban planning with narrow, meandering alleys, running sewage in the alleys and unsavory sanitary condition are among the adverse consequences of informal settlement. Therefore, the main purpose of this study is to investigate the key factors affecting rural migration with emphasis on the issue of informal settlement in Shirabad neighborhood of Zahedan.
Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical and data collection was conducted by a survey. In the first step of the research, a list of primary factors involved in the spread of migration to informal settlements was identified as research variables using existing documents and previous researches. The variables were analyzed based on two local communities (all heads of households in Shirabad neighborhood) and expert questionnaires. Descriptive statistics and exploratory factor analysis in SPSS software as well as cross-impact analysis model in MicMac software were used for the analysis of data.
Findings- The results suggested that four key factors of drought and lack of water resources, reduced productivity and devaluation of the agricultural sector, inappropriate infrastructure in rural areas and wage gap between rural and urban areas play a key role in shaping rural migration and intensifying informal settlement.