فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع در تلاش برای دست یابی به شرایطی هستند که در صورت وقوع بحران، بازگشت سریع آنها را به وضعیت پیش از بحران (اولیه یا عادی) فراهم سازد. از این رو در سال های اخیر به تاب آوری به جای آسیب پذیری تأکید خاصی می شود. افزایش آسیب پذیری شهرها باعث خسارات و تلفات جانی و مالی زیادی می شود این موضوع در سکونتگاه های غیررسمی از اهمیت بیشتری برخوردار است با توجه به ویژگی های ساخت و شکل گیری این سکونتگاه ها و نبود زیر ساخت های مناسب شهری در خود، لذا این نوع با فت ها از درجه و شدت آسیب پذیری بیشتری برخوردار هستند.. هدف این مقاله تحلیل شاخص های تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی در برابر زلزله با رویکرد اجتماعی می باشد و محله فرحزاد به عنوان نمونه موردی بررسی می گردد. روش به کار رفته روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد و ابزار گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای و پیمایشی می باشد. با توجه به فرمول کوکران تعداد 384 پرسشنامه میان ساکنین محدوده توزیع شد. و شاخص های اجتماعی با استفاده از نتایج مطالعات و تکنیک دلفی استخراج گردید و وزن نهایی آنها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی AHP تعیین گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد تاب آوری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی-محیطی و مدیریتی- نهادی در محدوده فرحزاد وضعیت مناسبی ندارند واز لحاظ اهمیت شاخص های اجتماعی تاب آوری، شاخص آگاهی و دانش با وزن نهایی w1=0.4472 دارای بیشترین تأثیر و شاخص وابستگی اجتماعی با وزن نهایی w5=0.0292 دارای کمترین تأثیر در تاب آوری محله فرحزاد تهران را دارند.
تحلیلی بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب زمین؛ موردپژوهی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین پایه ی هرگونه توسعه شهری است و نقش مهمی در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری بازی می کند؛ البته این موضوع با چگونگی تصمیم سازی های زمین شهری و به عبارت بهتر حکمروایی زمین ارتباط می یابد. در این میان رویکرد حاکم بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری و تحلیل آن بر پایه ی الگوی حکمروایی خوب زمین گام مهمی در آسیب شناسی اقدامات و فعالیت های گذشته و ترسیم دورنمای مناسب برای آینده محسوب می شود. این تحقیق از سنخ تحقیقات توصیفی تحلیلی و روش کلی حاکم بر تحقیق نیز روش تحلیل ثانویه است که با معرفی حکمروایی زمین و ویژگی های آن، تلاش شده است تا برنامه های توسعه و سیاست ها و قوانین زمین شهری از منظر الگوی حکمروایی خوب زمین تشریح و الزامات و چالش های آن به صورت موردی در کلانشهر تهران به بحث گذاشته شود. نتایج نشان می دهد که سیاست های زمین شهری، ضوابط منطقه بندی و تفکیک زمین، نقایص برنامه ریزی مسکن، تداخل قوانین با یکدیگر، نبودِ چشم انداز مناسب در حوزه ی مدیریت زمین شهری و پاسخگو نبودن نهادهای زمین شهری منجر به سوداگری زمین و مسکن در کلانشهر تهران و نادیده گرفته شدن گروه های کم درآمد و آسیب پذیر در طرح های شهری و افزایش پراکنده رویی شهری، گسترش ساخت و سازهای بی رویه و بی ضابطه، تضییع حقوق شهروندی و نقض قوانین معماری و شهرسازی شده است که برخلاف اصول و معیارهای حکمروایی خوب زمین است. روند متمرکز تصمیم گیری و شکل نگرفتنِ مدیریت محلی زمین، فقدان شفافیت و مبهم ماندن وضع مالکیت اراضی داخل و خارج از محدوده و حریم کلانشهر نیز از مواردی است که با اصول حکمروایی خوب زمین در تضاد است. از این رو، لزوم تجدیدنظر در ساختار حکمروایی زمین و تفویض وظایف و اختیارات به سطوح محلی از سوی دولت امری ضروری است؛ البته با ذکر این نکته که تحقق مدیریت محلی زمین خود منوط به تحقق حکمروایی شایسته زمین است.
تحلیل تضاد کنشگران اجتماعی در عرصه های منابع طبیعی و تأثیرات آن بر جامعه روستایی (مورد مطالعه: شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
635 - 648
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی یکی از ارکان جدایی ناپذیر زندگی انسان هاست و بسیاری از نیاز های ضروری آدمی مانند خوراک، پوشاک و مسکن از وجود چنین منابعی حاصل می شود. اما تلاش برای برآورده کردن نیازهای معیشت خانوار، گاه باعث ایجاد تضاد و درگیری بین ذی نفعان منابع طبیعی می شود که تأثیرات نامطلوبی بر معیشت آن ها می گذارد. از این رو، هدف این پژوهش ترسیم الگوی تضاد بین کنشگران و تحلیل تأثیر این تضادها بر جامعه روستایی در حوضه های دوراهان و چشمه علی در استان چهارمحال و بختیاری است. در این زمینه از روش شناسی کیفی شامل طرح مطالعه چندموردی با واحدهای تحلیل چندگانه استفاده شد. بنابراین، در گردآوری داده ها، روش های کیفی مانند مشاهده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، گروه های متمرکز، نقشه کشی ها و نمودارهای ون به کار رفت. داده ها در نهایت، با روش ارزیابی الگوی تضاد، ترسیم و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که وجود منافع مختلف بین کنشگران باعث ایجاد تضاد در سطوح متفاوت بین آن ها می شود. همچنین، تضاد بین کنشگران باعث تضعیف معیشت خانوارهای روستایی، مهاجرت خانوارها از روستاها و کاهش سرمایه های اجتماعی می شود. با وجود پیامدهای منفی، تضاد در برخی موارد نتایج مثبت بر جای گذاشته است؛ برای مثال، اقدامات کارشناسان منابع طبیعی در حفاظت از منابع طبیعی و جلوگیری از بهره برداری های بی رویه، با وجود تضاد، باعث بهبود پوشش گیاهی در بعضی مناطق شده است.
تحلیل و بررسی نقش تحولات و تقسیمات سیاسی بر توسعه شهری با استفاده از مدل SAR (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
687 - 703
حوزههای تخصصی:
از جمله ابزارهای قدرتمند دولت در زمینه الگوی نظام شهری در هر منطقه که با انگیزه تمرکززدایی صورت می گیرد، سازمان دهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری است که با تأثیرپذیری از عوامل مختلفی شکل می گیرد و بر بسیاری از معادلات ساختاری از جمله الگوی توسعه تأثیرگذار است. استان گلستان نیز از این قاعده مستثنا نیست و با داشتن چهارده شهرستان روند شهرنشینی مختلفی را گذرانده است؛ از این رو پژوهش در این رابطه امری ضروری به نظر می رسد و بدین منظور پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایش میدانی به بررسی و تحلیل نقش تحولات و تقسیمات سیاسی استان گلستان و تأثیر آن بر توسعه شهری در منطقه مذکور پرداخته است. روش به کاررفته در این پژوهش روش تصمیم گیری چندمعیاره MADM، و مدل تحلیلی آن نیز بر مدل SAR مبتنی است که برای بررسی میزان اثرگذاری تقسیمات سیاسی جدید (استان شدن گلستان و تفکیک از استان مازندران) از شش بعد توسعه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، انسانی و زیرساختی) استفاده شده است. با توجه به یافته ها در می یابیم که براساس روش SAR شهرستان گرگان با ضریب 6/. بیشترین سطح توسعه، و شهرستان کلاله با ضریب 24/5 کمترین سطح توسعه را بین شهرستان های استان گلستان دارد. درواقع، گرگان بیشترین و کلاله کمترین تأثیرپذیری را از تحولات جدید سیاسی استان داشته اند.
ماهیت سطح بندی زیرساخت های گردشگری روستایی با استفاده از رویکرد راف ست (مطالعه موردی: دهستان های شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه صنعت گردشگری از ارکان توسعه پایدار در هر جامعه ای محسوب می شود. در این صنعت، وجود زیر ساخت های مناسب، مدیریت عاقلانه و مدبّرانه در جنبه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آمایش جاذبه ها و ایجاد تسهیلات، امکاناتی است که دسترسی را بیش ازپیش آسان می سازد. هدف تحقیق حاضر، سطح بندی دهستان های شهرستان کرمان از نظر زیر ساخت های موجود گردشگری است. روش: روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی برمبنای شیوه اسنادی می باشد که در این مسیر، از تکنیک راف ست جهت رتبه بندیِ زیرساخت های گردشگری روستایی شهرستان کرمان استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های تحقیق نشان می دهد که در بین دهستان های شهرستان کرمان براساس زیرساخت های گردشگری روستایی، دهستان های باغین و محی آباد، بالاترین سطح برخورداری و دهستان-های گروه، ده میرزا، هوتک، پایین ترین سطح زیرساخت گردشگری را به خود اختصاص داده اند. دهستان های کاظم آباد، سیرچ و لنگر در حالت بینابین، سطح و ناحیه مرزی را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: در بین دهستان های شهرستان کرمان از نظر برخورداری زیر ساخت ها، توازن برقرار نیست و یک شکاف ملموس از نظر دسترسی به زیرساخت های گردشگری روستایی وجود دارد. بنابراین می توان دهستان های شهرستان کرمان را از نظر زیرساخت-های موجود گردشگری روستایی به سه سطح توسعه-یافته، نیمه برخوردار و محروم سطح بندی کرد. دهستان های گروه و ده میرزا(بخش راین)، هوتک(بخش چترود)، تقریب بالا را به خود اختصاص داده اند. دهستان های باغین(بخش مرکزی) و محی-آباد(بخش ماهان)، تقریب پایین مجموعه زیرساخت های موجود گردشگری را به خود اختصاص داد ه اند. دهستان های کاظم آباد(بخش چترود)، سیرچ(بخش شهداد) و لنگر(بخش ماهان) با کسب سطح پایین زیر ساخت های گردشگری، ناحیه مرزی را به خود اختصاص داده اند.
تجزیه و تحلیل انگیزه های سفر گردشگران نوروزی به شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
توجه به انگیزه های گردشگران از آن رو اهمیت دارد که به برنامه ریزان و سیاستگذاران این شناخت را می دهد که مقصد های عمده گردشگری کجاست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد. به این ترتیب مدیریت مقاصد گردشگری خواهد توانست بازار هدف خود را به گونه ای مناسب در جهت پاسخگویی به نیازهای بازار هدف تجهیز کند. آگاهی از انگیزه ها و خصوصیات روانی گردشگران و الگوهای رفتاری آنان ، به عنوان اولویت در برنامه های دست اندرکاران و متولیان صنعت گردشگری بایستی قرار گیرد. در این میان گردشگری به عنوان فعالیتی خدماتی و بازرگانی، نقش به سزایی در توسعه اقتصادی دارد. بنابراین در این مقاله سعی شده است که انگیزه های گردشگران نوروزی شهرستان مریوان مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی انگیزه های گردشگران در راستای دستیابی به الگوی مناسب برای بازاریابی و تدوین راهبردهای توسعه محصولات در شهرستان مریوان با توجه به عوامل تاثیر گذار بر انگیزه های گردشگران صورت گرفته است. پرسشنامه حاوی 20 گویه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده که به تعداد 250 پرسشنامه در بین گردشگران نوروزی سال 1394 شهرستان مریوان توزیع شد و 230 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.86 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته های تحقیق از طریق تحلیل نتایج حاصل از 230 پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، برای شناسایی انگیزه ها و با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل واریانس یک طرفه، برای آزمون فرضیات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که در انگیزه های گردشگران، چهار عامل 05/57 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین می کنند؛ از این میان عامل فرهنگی- تاریخی و اکوتوریستی – تفریحی بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه بین جنسیت و گونه های انگیزشی گردشگران تنها در عامل انگیزشی خرید کمتر از 0.05 می باشد، بنابراین در بین جنس زن و مرد در مورد عامل انگیزشی خرید تفاوت معناداری مشاهده می شود و در مورد سایر انگیزه ها، تفاوتی بین جنس زن و مرد مشاهده نمی شود. همچنین نتایج آزمون Anova نشان می دهد که تفاوت معناداری بین سطح درآمد و انگیزه های گردشگری مشاهده نمی شود.
برنامه ریزی راهبردی شهر دوستدار کودک با تأکید بر خلاقیت کودکان (نمونه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توسعه روزافزون، شهرها فاقد فضاهای شهری مطلوب می باشند. سازگاری این فضاها با نیاز ساکنان، درکانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. فضاهای شهری دربرآورده ساختن نیاز های اجتماعی و فردی کودکان شهر، نقش منحصر به فردی دارند. این فضاها بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ساکنان از جمله کودکان را به خود اختصاص می دهند و از دیدگاه مهندسی علوم انسانی، ارتقاءکیفیت این فضاها می تواند در سلامت و رشد قوای جسمی، تقویت تعاملات اجتماعی و پرورش خلاقیت در کودکان موثر باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی (در قالب پرسشنامه و تفسیر نقاشی های کودکان و نظرسنجی از والدین) است که ابتدا به بررسی ویژگی ها و شاخص های شهر دوستدار کودک در منابع مختلف پرداخته و بر مبنای این شاخص ها، گویه های پرسشنامه شکل گرفته، سپس با توجه به نتایج پرسشنامه ها، عوامل داخلی و خارجی مدل SWOT استخراج و بر طبق نظر کارشناسان وزن دهی صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بر طبق مدل ای اچ پی از بین معیارهای شهر دوستدار کودک، معیار ایمنی و امنیت در رتبه اول و از بین معیارهای خلاقیت، معیار خلاقیت معنایی رتبه اول را دارد که بر اساس این اولویت بندی و با توجه به عوامل سوات، برای استخراج راهبردها از مدل QSPM بهره گرفته شده است که راهبرد مخاطب قرار دادن کودک در محیط اولویت برتر را داشته که راهکارهایی مانند استفاده از مشارکت و تصمیم گیری کودکان در مورد شهر مطلوب آنها، استفاده از علائم راهنما برای جهت یابی کودکان در محله، استفاده از مبلمان در مقیاس کودک و استفاده از رنگ های شاد در فضاهای شهری می تواند در این مهم مؤثر باشد.
شناسایی و اولویت بندی چالش های مدیریت توسعه شهری ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
91-117
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی چالش های مدیریت توسعه شهری ایلام است که به روش تحلیلی – اکتشافی و ترکیبی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی مدیران دستگاه های اجرایی شهر ایلام به تعداد 30 نفر و در مرحله کمی کارشناسان و مدیران شهرداری، آب و فاضلاب شهری و بهداشت و درمان می باشد که تعداد 80 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط کارشناسان و پایایی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار لیزرل مورد تأیید قرار گرفته است. آزمون فرضیات از طریق آزمون های دوجمله ای و فریدمن در نرم افزار SPSS انجام شده است. با بررسی چالش ها 9 چالش مدیریتی، قانونی-اداری، اقتصادی، کالبدی-فیزیکی، فرهنگی-اجتماعی، زیرساختی، نظارتی، زیست-محیطی و مالی-بودجه ای شناسایی شد که از نظر کارشناسان مهمترین آنها قانونی-اداری می باشد.
مطالعه ی تغییرات کاربری اراضی به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهرستان اندیمشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش پرشتاب جمعیّت در بسیاری از شهرها، موجب تغییر کاربری اراضی و تغییر شکل فیزیکی شهر شده است. مطالعه ی تغییرات کاربری های اراضی شهرها و بررسی علل آن طیّ دوره های زمانی مختلف، می تواند در مدیریت بهینه شهرها و منابع طبیعی مؤثر باشد. در این مطالعه که در جنوب غرب ایران، در شهر اندیمشک انجام شده است، با استفاده از تصاویر ماهواره های MSS و TM لندست 5 و لندست 8 در سال های 1364، 1379 و 1392 به عنوان منبع داده و با توصیف تصاویر به کمک طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم maximum likelihood، در نرم افزار ENVI 4/8 تغییرات کاربری اراضی بخش جنوبی شهر اندیمشک طیّ سال های 1364 تا 1392 بررسی شد. نتایج نشان داد که از سال 1364 تا 1392 مساحت مراتع کاهش یافته و به مساحت مناطق مسکونی، زمین های کشاورزی و اراضی پوشیده از آب افزوده شده است. بیشترین تغییر در میان کاربری های مورد مطالعه در کل بازه 28 ساله مربوط به زمین های مرتعی می باشد که میزان 17905.09 هکتار کاهش داشته است و کم ترین تغییر مربوط به مناطق شهری می باشد که میزان 2840.97 هکتار افزایش داشته است.
ارزیابی استعداد بروز زمین لغزش های احتمالی در محدوده شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت تکنوتیکی و لرزه خیزی زیاد، شرایط متنوع اقلیمی و زمین شناسی عمده شرایط طبیعی را برای طیف وسیعی از لغزش داراست. قرارگرفتن در مقام دوم در بخش صنعت ایران، جمعیتی بالغ بر 1695094 نفر، مجاورت با گسل بزرگ تبریز و روی دادن زمین لغزش های مختلف در شهر تبریز این شهر را تبدیل به یکی از خطر ناک ترین شهرهای ایران در خصوص مخاطرات محیطی بخصوص زمین لغزش می کند. هدف مقاله حاضر؛ ارزیابی استعداد بروز زمین لغزش در محدوده شهر تبریز و تهیه نقشه پتانسیل بروز زمین لغزش در این محدوده است. در این راستا ابتدا زمین لغزش های رخ داده در محدوده مورد مطالعه شناسایی شدند و با استفاده از تحلیل این داده ها در نرم افزار ILWIS معیارها و زیر معیارها شناسایی و طیف بندی شدند. سپس با استفاده از مدل فازی- تاپسیس میزان اهمیت معیارها و زیر معیارها در واحدهای پیکسلی مشخص شد و در نهایت با تلفیق مدل فازی- تاپسیس و تابع همپوشانی در محیط ARC/ GIS نقشه نهایی استخراج شد. نتایج حاکی از آن است که 6 درصد اراضی شهر در پهنه خطر بسیار بالا و بیش از 30 درصد اراضی آن در پهنه های با خطر متوسط به بالا قرار دارند.
مکان یابی بهینه محل اسکان موقت پس از زلزله (مطالعه موردی : شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین چالش های پیش رو در مدیریت بحران پس از زلزله، موضوع اسکان موقت حادثه دیدگان است. در این بین، تعیین مکان بهینه برای اسکان موقت پیش از وقوع بحران، از اساسی ترین نیازهای امروز شهرهای کشور است. علی رغم تحقیقات متعدد صورت گرفته، تاکنون تحقیق جامعی در زمینه مکان یابی بهینه محل اسکان موقت پس از زلزله از دیدگاه مدیریت بحران در نواحی شهری و براساس مجموعه ای جامع از همه معیارهای موثر صورت نگرفته است. تحقیق حاضر برای پاسخ گویی به این نیاز انجام شده و در آن در گام نخست، مهمترین عوامل موثر در انتخاب مکان بهینه برای اسکان موقت پس از زلزله در مناطق شهری در قالب 4 شاخص مهم ژئوتکنیکی، شهرسازی، دوری از تاسیسات خطرزا و دسترسی به تاسیسات حیاتی بررسی و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ارزش گذاری و اولویت بندی شده است. درادامه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تعریف معیار های مورد نظر این شاخص ها به صورت لایه های اطلاعاتی در محیط GIS، اطلاعات حاصل ترکیب و تحلیل شده است. در نهایت مکان بهینه برای اسکان موقت برای شهر مهاباد با توجه به معیارهای مدیریت بحران شهری مشخص شده است. مطابق نتایج تحقیق، شاخص های دسترسی به تاسیسات حیاتی و دوری از تاسیسات خطرزا و معیارهای آنها از اهمیت بیشتری در مکان یابی بهینه برای اسکان موقت آسیب دیدگان برخوردارند. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده عدم توزیع مناسب فضاهای مورد نظر در سطح شهر و کمبود فضاهای باز کافی از جمله پارک ها و فضاهای باز شهری جهت استقرار آسیب دیدگان زلزله در سطح شهر مهاباد است.
کاربرد توابع وزن - شاهد در مدلسازی ارتباط میان متغیرهای محیطی و الگوی پراکنش محوطه های باستانی مطالعه موردی: شهرستان های بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات در زمینه باستان شناسی و پراکنش نقاط باستانی به جهت امکان تجزیه و تحلیل جوامع گذشته و آثار برجای مانده از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. اما متأسفانه اطلاعات ما در مورد محوطه های باستانی و الگوی پراکنش آنها اغلب با نقص و عدم قطعیت همراه است.در مطالعه حاضر از تکنیک های آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت دریافت ارتباط میان متغیرهای محیطی (شامل: فاصله از چشمه ها، فاصله از رودخانه های دائمی، فاصله از قنات ها و چاه های آب، فاصله از جاده های مالرو و فاصله از قبرستان ها) که بر الگوی پراکنش جمعیت بشر در اعصار مختلف تعیین کننده و تأثیرگذار بوده اند،استفاده شده است. در میان تکنیک های آماری، توابع وزن-شاهد قادرند از دانسته ها و نادانسته های کاربر در مورد وقوع یک پدیده (مکان و محوطه های باستانی) استفاده نماید و با پردازش فرضیات از روی دانسته ها و محدود کردن فرضیه ها در مواردی که دانش دقیق وجود ندارد و در نهایت ترکیب وزنی ورودی ها، نقص اطلاعات را در نتایج نهایی نمایش دهد. برای ارزیابی صحت مدلسازی از آمارهROC استفاده شده است و نتایج تحقیق نشاندهنده توانایی بالای این مدل در پیش بینی پهنه های مساعد مکان ها و محوطه های باستانی شناخته نشده در شهرستان های بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری بوده است (89/0=ROC ). این رویکرد بعنوان راهکاری مناسب جهت تصمیم گیری و مدیریت در زمینه پژوهش های باستان شناسی است و از نتایج این تحقیق می توان جهت مدیریت و برنامه ریزی بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، اولویت بندی پهنه های مستعد موجود از لحاظ اهمیت باستانی و در نهایت صرفه جویی در هزینه های زمانی و اقتصادی استفاده نمود.
برآورد ارزش اقتصادی زمین های کشاورزی با استفاده از روش هدانیک (مورد مطالعه: شهرستان ارزوئیه- استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
663 - 674
حوزههای تخصصی:
زمین یکی از منابع مهم تولیدی در بخش کشاورزی است. تعیین ارزش واقعی زمین و عوامل تأثیرگذار بر آن می تواند در مدیریت آن و توسعه کشاورزی نقش بسیار مهمی داشته باشد. تعیین قیمت زمین با توجه به ویژگی های کیفی آن اهمیت زیادی دارد. بنابراین در این مطالعه با استفاده از روش هدانیک ارزش زمین های کشاورزی شهرستان ارزوئیه را برآورد کرده است. آمار و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 138 پرسش نامه و مصاحبه رو در رو با کشاورزان شهرستان ارزوئیه در سال 94-1393 جمع آوری شد. نتایج نشان داد که متغیرهای فاصله تا مرکز شهر، فاصله تا جاده اصلی و میزان استفاده از زمین اثر منفی و معنی داری بر قیمت زمین های کشاورزی شهرستان ارزوئیه دارند. متغیرهای مساحت زمین، مرغوبیت خاک و سرمایه گذاری در زمین اثر مثبت و معنی داری بر قیمت زمین کشاورزی در این شهرستان دارند. قیمت هر هکتار زمین کشاورزی در شهرستان ارزوئیه نیز 1412 میلیون ریال برآورد شد.
طراحی مدل تاثیر قابلیتهای اجتماع برند شهروندان سایبری بر ارتقای عملکرد برند سازمانهای تولیدکننده محصولات رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۱۳۰-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارائه مدلی جهت تأثیر اجتماع برند شهروندان سایبری بر عملکرد برند با توجه به نقش میانجی گشودگی برند است به منظوراینکه سازمان های تولید کننده محصولات رسانه ای امکان استقرار و تعامل با اجتماع برند را در سازمان هایشان گسترش و افزایش دهند. این تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی است. جمعیت آماری پژوهش شامل دو گروه هستند: اجتماع مشتریان و هواداران سایبری برند سونی و گروه دوم مدیران، بازاریابان و فروشندگان محصولات برند سونی می باشند. حجم نمونه آماری پژوهش برای هر دو گروه به دلیل نبود آمار دقیق با توجه به فرمول کوکران 384 نفر انتخاب گردیدند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه به صورت اینترنتی و همچنین به صورت حضوری توزیع شد. گروه اول پرسشنامه اجتماع برند را پر کردند و گروه دوم پرسشنامه گشودگی برند و عملکرد برند را پر کردند. برای اعتبار بخشی به سنجش ها؛ یک تجزیه و تحلیل عامل تاییدی با نرم افزار لیزرل و سپس جهت پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار ساختاری پی آل اس مورد آزمون قرار گرفت.نتایج نشان دادکه اجتماع برند بر مبنای رسانه اجتماعی بر چهار عنصر عملکرد برند، تاثیر قدرتمندی دارد. همچنین نتایج نشان داد که گشودگی برند، اثرات اجتماع برند بر چهار عنصر عملکرد برند را میانجیگری می نماید. ما یک مدل منحصر بفرد از پروسه ای که یک اجتماع برند، به وسیله آن، می تواند بر عملکرد برند، اثر گذار باشد را توسعه دادیم. جوامع برندی که در رسانه اجتماعی عمل می کنند، می توانند با بهبود ارتباطات و تعاملات بین اعضا، موجب افزایش عملکرد برند گردند. همچنین وجود و استقرار گشودگی برند به عنوان پل ارتباطی و دریافت بازخور می تواند بر رابطه بین اجتماع برند با عملکرد برند تأثیر گذار باشد.
تأثیر بررسی رفتار حرارتی پوسته بنا در ساختمان های مسکونی بر اصلاح ساخت و ساز به منظور کاهش اتلاف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۴۴۶-۴۳۳
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بررسی عملکرد حرارتی ساختمان، به ویژه پوسته بنا که حد واسط فضای بیرون و فضای درون ساختمان است، مورد توجه پژوهشگران زیادی قرارگرفته است. ظهور نرم افزارهای شبیه سازی بنا، به روند رو به رشد این تحقیقات کمک قابل توجهی نموده است. بهره گیری از نتایج این تحقیقات می تواند سیستم ساخت وساز کنونی کشور را در جهت کاهش اتلاف انرژی و به تبع آن ذخیره انرژی در کشور، بهبود ببخشد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل کیفی پژوهش های انجام شده در حوزه عملکرد حرارتی پوسته بنا هست. به این منظور با به کارگیری روش فراترکیب از میان بیش از 100 مقاله انتخاب شده، تعداد 35 مقاله به صورت اصولی فیلتر و سپس در نرم افزار مکس کیو- دی ای[1] کدگذاری شدند. در این پژوهش تعداد 208 کد توسط نرم افزار شناسایی شدند که از میان تم های مشخص شده، «پنجره» با 35 ارجاع، «پوسته» با 28 ارجاع، «بام» با 25 ارجاع و «دیوار» با 23 ارجاع در زمره مهم ترین تم های شناسایی شده بودند. همچنین تم اصلاح شیوه ساخت وساز با 5 ارجاع دارای کم ترین ارجاع در بین مقالات کدگذاری شده بود. از نوآوری های مقاله حاضر شناسایی شاخص ها و ابعاد بررسی عملکرد حرارتی پوسته بنا از روش پژوهش کیفی فراترکیب و نرم افزار مکس-کیودا می باشد. [1] MAXQDA11
سنجش اثرات سبزینگی گیاهی در تحولات فضایی شدت جزیره حرارتی سطح کلانشهر تهران با استفاده از تصاویر ماهواره ای LANDSAT8 و ASTER(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس می باشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیش بینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری می باشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهواره ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره ی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهواره ی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرم افزار Envi و از طریق الگوریتم های مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجی های فضایی این پژوهش نشان می دهند در طی تقریبا یک دهه ی اخیر کمینه ی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیت های انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامه ریزی فعالیت های انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعه ی پایدار الزامی به نظر می رسد.
ارزیابی شاخص های زیست اقلیمی موثر بر آسایش انسانی به منظور توسعه توریسم شهری (مطالعه موردی: شهرقزوین)
حوزههای تخصصی:
شناخت آسایش زیست اقلیمی در مناطق مختلف جغرافیایی، می تواند به فرایند برنامه ریزی و توسعه منطقه کمک نماید. راحتی و سلامت انسان در محیط طبیعی، رابطه مستقیمی با وضعیت اقلیمی دارد. در این تحقیق آسایش و عدم آسایش ماههای مختلف سال در شهر قزوین درجهت توسعه توریسم شهری براساس شاخص های زیست اقلیمی؛ بیکر، ترجونگ، فشار عصبی و اولگی، با استفاده از داده های اقلیمی ارزیابی شد، همچنین نیاز سرمایشی و گرمایشی در ماههای با شرایط عدم آسایش نیز مشخص گردید. نتایج بدست آمده از شاخص های زیست اقلیمی نشان می دهد که به طور کلی دوره آسایش انسانی از فروردین ماه شروع می شود و تا آواخر مهر ماه ادامه می یابد، بیشتر شاخص ها ماههای اردیبهشت، شهریور و مهر را مناسب ترین زمان آسایشی نشان می-دهند. از آذر تا اواخر اسفند ماه به علت تنش سرمای هوا و همچنین در طول ماههای تیر و آگوست به دلیل گرمای هوا منطقه مورد مطالعه خارج از محدوده آسایش قرار می گیرد. عدم آسایش در ماههای سرد و گرم سال برنامه ریزی درجهت تامین انرژی لازم برای تعدیل دمای هوا را حائز اهمیت می سازد، به طوری که در ماههای گرم سال این مقدار نیاز سرمایشی به 464 درجه روز می رسد. سردسیر بودن منطقه، ضرورت 2274 درجه روز نیاز گرمایشی برای ماههای سرد سال در فصول پاییز و زمستان را آشکار می سازد. درمیان شاخص-های بیوکلیمایی به کار رفته شاخص های بیکر و ترجونگ وضعیت بیوکلیمایی منطقه را بهتر نشان می دهند. با توجه به ظرفیت های بالای گردشگری در شهر قزوین ارزیابی و شناخت آسایش و عدم آسایش انسانی می تواند در جذب و توسعه توریسم شهری با تاکید بر شرایط اقلیمی نقش موثری ایفا نماید.
بررسی آسیب پذیری ساختمانهای شهر در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله)(مطالعه موردی: محله محتشم کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت صحیح ابعاد و اصول مدیریت بحران ناشی از زمین لرزه در مناطق شهری می تواند به عنوان اولین گام در فرآیند مدیریت بحران و به عنوان یکی از اساسی ترین دستورالعمل ها جهت اجرائی نمودن مدیریت بحران زمین لرزه محسوب می گردد. لذا در پژوهش حاضر به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است و برای تحلیل داده ها با مدل AHP و نرم افزار GIS و وزن دهی شاخص ها در Expert Choice، به بررسی آسیب پذیری بافت فرسوده محله محتشم شهر کاشان، پرداخته شده برای بررسی آسیب پذیری 9 شاخص مورداستفاده قرارگرفته است. میزان آسیب های وارده به ساختمان های این محله در پنج گروه شامل: پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ازنظر آسیب پذیری 10 درصد محله در آسیب پذیری خیلی کم، 19 درصد کم، 15 درصد متوسط، 47 درصد زیاد و 9 درصد در آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری در مرکز محله به دلیل عدم استفاده از مصالح مقاوم، کیفیت نامطلوب و قدمت زیاد ابنیه ها، بیشتر از همه جا است. کمترین آسیب پذیری در جداره اصلی بافت بخصوص در قسمت جنوب شرقی محله واقع شده است؛ که با توجه به تحلیل های انجام گرفته در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بادرنظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت محله محتشم، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.
میل به خلوت جویی و ادراک ازدحام در محیط های شهری: تحلیلی مقایسه ای میان زنان در خرده فرهنگ های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
29 - 38
حوزههای تخصصی:
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت می کند. نیاز به خلوت در انسان ها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب می شود برخی از فرهنگ ها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. تفاوت ها در میل به خلوت جویی صرفاً محدود به فرهنگ ها نمی شود، بلکه خرده فرهنگ ها را نیز در بر می گیرد. ایران، از جمله کشورهایی است که دارای خرده فرهنگ های متنوع با حالت های مختلف پاسخگویی به خلوت است. اما تاکنون تحقیقاتی در زمینه بررسی تفاوت ها و شباهت های میان خرده فرهنگ های این کشور در میل به خلوت جویی و سازوکارهای رسیدن به آن در محیط های شهری انجام نشده است. از این رو، این مقاله به دنبال بررسی تفاوت های بین فرهنگی میان زنان گیلکی، کرد، آذری و یزدی در میل به خلوت جویی و ادراک ازدحام است. برای رسیدن به این اهداف از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. حدود هزار و 174 زن پرسش شونده به صورت اتفاقی در پارک های شهر (رشت)، ملت (سنندج)، باغمیشه (تبریز) و آزادگان (یزد) برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. این پرسشنامه توسط آزمون های خی دو (Chi-square Test )، ضریب همبستگی پیرسون ( Pearson Correlation Coefficient ) ، تحلیل واریانس یک طرفه (Analysis of Variance (ANOVA)) و تحلیل واریانس چند متغیره (Multivariate Mnalysis of Variance (MANOVA)) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که سطح خلوت مطلوب در زنان یزدی و آذری بیشتر از سایر زنان است. در صورتی که خلوت کسب شده در زنان گیلکی بیش از سایر خرده فرهنگ هاست. به عبارتی، یزدی ها (صحرایی گرم و خشک) و آذری ها (کوهستانی سرد) در زمره فرهنگ های غیرارتباطی و گیلکی ها (معتدل خزری) و کردها (کوهستانی بسیار سرد) در زمره فرهنگ های ارتباطی اند. صرف نظر از نوع فرهنگ، سطح خلوت مطلوب و کسب شده به ادراک ازدحام افراد وابسته است.
سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت سکونتی مسکن مهر در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
پروژه مسکن مهر، مهم ترین سیاست دولت نهم و دهم درزمینه مسکن برای اقشار کم درآمد است که به علت هزینه های زیاد طرح و تازه بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. ازاین رو هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی در دو بخش کلان (محیط شهری) و خرد (محیط مسکونی) مسکن مهر مشاغل آزادشهر همدان است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع 214 عدد پرسشنامه است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که رضایت از مجتمع های مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح متوسط، رضایت از واحدهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح تقریباً متوسط قرار دارد؛ اما مردم از کیفیت خدمات و تسهیلات فضای باز محیط سکونتی و دسترسی و نزدیکی به مراکز شهری و حمل ونقل محیط شهری تقریباً ناراضی هستند. درمجموع ساکنان محدوده موردمطالعه، از کیفیت محیط مسکونی (واحد مسکونی، مجتمع مسکونی، فضای باز) و کیفیت محیط شهری (دسترسی و حمل ونقل عمومی) رضایت کافی ندارند. از طرفی بین سن و جنس با رضایتمندی مسکن مهر رابطه معناداری وجود ندارد اما بین درآمد و رضایت مندی پاسخگویان از مسکن مهر رابطه متوسط و از نوع شدت مثبت وجود دارد امنیت محیط مسکونی و عوامل اقتصادی بالاترین و تعداد اتاق ها پایین ترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند.