ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
۵۰۱.

ارزیابی طرح های ساماندهی رودخانه با استفاده از مدل MIKE11 (مطالعه ی موردی: رودخانه ی زرینه در حومه ی شهر شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیه سازی ساماندهی رودخانه زرینه رود تراز سطح آب سیلاب شبیه سازی پل با عرشه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۴
تغییر در هندسه و مورفولوژیک رودخانه، که منجر به تغییر مشخصه های هیدرولیک جریان می شود باید همواره مورد توجه باشد. در این تحقیق شرایط هیدرودینامیکی بازه ی بالادست و پائین دست سازه ی پل وحدت در شهر شاهیندژ آذربایجان غربی به طول یک کیلومتر با نرم افزار MIKE11 در شرایط موجود و سناریوهای م ختلف متأثر از عملیات ساماندهی شبیه سازی ش د. در ش رایط موجود (پل با دهنه ی 120متری)، به ازای دوره ی بازگشت 25 سال رودخانه (دبی1200مترمکعب بر ثانیه)، سطح آب بالاتر آمده و سواحل اطراف در معرض خطر سیل قرار می گیرد. با عملیات ساماندهی و تعریض پل به دهنه ی 300 متری، علاوه بر آزادسازی حدود 90 هکتار از اراضی مجاور در دو سمت رودخانه، مقادیر سطح جریان و به تبع آن تراز سطح آب در حدود 65 سانتی متر کاهش داشته که باعث افزایش ظرفیت میزان آبگذری رودخانه (در حدود 115 هزار مترمکعب) در محدوده ی مورد نظر خواهد شد. ضمناً میزان خطای برآورد حجم جریان ( REV ) و میزان خطای نسبی در دبی اوج (REQP ) برای شرایط ساماندهی به ترتیب برابر 197/0 و 792/1 درصد بوده که در حدود 068/0 و 82/2 درصد نسبت به شرایط موجود کاهش داشته که بر اساس دامنه ی شاخص های آماری، تناسب کاملی بین داده های مشاهداتی و شبیه سازی شده وجود داشته است. این مقادیر نشانگر تأثیر بالقوه عملیات ساماندهی رودخانه در آبگذری و روندیابی جریان است.
۵۰۲.

بررسی الگوی پیچان رودی رودخانه ی آجی چای با استفاده از شاخص های زاویه ی مرکزی و ضریب خمیدگی (محدوده ی بین بخشایش تا خواجه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیچان رود مورفومتری شاخص زاویه ی مرکزی شاخص ضریب خمیدگی رودخانه آجی چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۵
رودخانه ها از سرچشمه تا حوضه های انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه می کنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش می گذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود می گیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجی چای در محدوده ی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در مسیر رودخانه ی آجی چای نیز مانند همه رودخانه ها بدون برنامه ریزی و در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از تغییر مسیر رودخانه در حریم آن کاربری های زیادی از جمله ساخت و سازها، انواع کشت و غیره صورت می گیرد که در پی تغییر بستر رودخانه تحت تأثیر عوامل مختلف پیامدهای سنگین و زیانباری به بار می آورد هدف این تحقیق بررسی کمّی خصوصیات و الگوی پیچان های مسیر مورد مطالعه می باشد، جهت رسیدن به این هدف و تعیین الگوی رودخانه از شاخص های مورفومتری ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی به عنوان روش مورد بررسی و نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 خواجه و بخشایش و نقشه ی زمین شناسی به مقیاس 100000/1 خواجه و تصاویر ماهواره ای لندست 8 و نرم افزار Arc GIS ، به عنوان مواد و ابزار تحقیق استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میانگین کل زاویه ی مرکزی در سه بازه 1/126 درجه می باشد که طبق نظریه ی کورنایس در رده 158- 85 قرار می گیرد که شمای رودخانه در این رده پیچان رود توسعه یافته می باشد. میانگین ضریب خمیدگی در سه بازه ی مورد بررسی نیز 25/1 می باشد که بر اساس جدول لئوپولد و ولمن در رده 2- 25/1 قرار می گیرد که این رده از لحاظ ضریب خمیدگی الگوی پیچان رودی به خود می گیرد، بنابراین با توجه به اینکه رودخانه مورد بررسی در مسیر دارای شیب تقریباً یکنواخت و هموار قرار گرفته است عامل توپوگرافی به ویژه شیب، عامل اصلی گسترش الگوی پیچان رودی می باشد. 
۵۰۳.

پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل سلول های خودکار-مارکف در حوضه ی آبخیز بادآور لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لندست سنجش ازدور تغییرات کاربری اراضی ضریب کاپا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۸
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایه ای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیده های طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم می آورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سال های گذشته و امکان پیش بینی این تغییرات در سال های آینده در حوضه ی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. به منظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی از تصاویر سنجنده های TM، +  ETMو OLI ماهواره لندست در سال های 1370، 1383 و 1395 برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی منطقه ی موردمطالعه استفاده شد. سپس با استفاده از مدل مارکف، کاربری اراضی سال 1395 شبیه سازی و ماتریس احتمال برای 12سال پیش بینی تهیه شد. نتایج مدل مارکف و نقشه ی کاربری اراضی سال 1395 به عنوان ورودی به مدل سلول های خودکار معرفی و کاربری اراضی سال 1407 پیش بینی شد. ارزیابی میزان تطابق نقشه ی شبیه سازی شده و نقشه ی واقعی با ضریب کاپای 97/. نشان داد مدل سلول های خودکار- مارکف، مدلی مناسب جهت پیش بینی تغییرات کاربری اراضی می باشد. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی بین سال های 1370 تا 1395 نشان داد به وسعت مناطق مسکونی، اراضی دیم، باغ و اراضی کشاورزی آبی افزوده شده است. همچنین نتایج حاصل از پیش بینی نشان داد از وسعت مراتع به مقدار 89/659 هکتار کاسته و به اراضی کشاورزی آبی به وسعت 47/395 هکتار افزوده خواهد شد. با توجه به نتایج به دست آمده تغییرات کاربری اراضی در جهت تخریب عرصه های منابع طبیعی بوده است، ازاین رو پیشنهاد می شود اقدامات حفاظتی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب جهت کنترل تغییرات غیراصولی بیش از پیش ادامه اعمال گردد.
۵۰۴.

بررسی وضعیت دخل و تصرف در حریم پهنه های آبی و گسلی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رودخانه قنات گسل کاربری اراضی تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۶۶
برنامه ریزی و مسائل مرتبط با آن باید به شکلی باشد که در وضعیت برد برد بین انسان و محیط عمل کند. متاسفانه در محیط های انسانی این عمر نادیده گرفته شده که باعث تحمیل هزینه های جانی و مالی گردیده است. هدف پژوهش "بررسی دخل و تصرف در پهنه های رودخانه، قنات و گسل" می باشد. داده های پژوهش اعم از مسیر رودخانه ها، با تهیه DEM منطقه و انجام تحلیل های لازم استخراج گردید. شیپ فایل قنات های تبریز نیز از سازمان آب منطقه ای تبریز و شیپ فایل گسل های تبریز هم از مهندسان مشاور پادیر تهیه شد. شبکه معابر شهر تبریز هم از سایت OSM تهیه شد. تجزیه و تحلیل ها نیز با اعمال حرایم استاندارد برای هر یک از عوارض رودخانه، قنات و گسل انجام شد. بررسی های صورت گرفته بر روی حرایم آبراهه سطح دو و سه نشان داد که کاربری مسکونی، کاربری تجاری و صنعتی به ترتیب دارای بیشترین فراوانی در حریم این آبراهه ها می باشد. به لحاظ مساحتی نیز کاربری مسکونی دارای بیشترین مساحت در حریم این آبراهه ها می باشد. معابر شریانی درجه دو فرعی نیز به لحاظ طولی دارای بیشترین مقدار در حریم آبراهه سطح دو و سه می باشد. در حریم سه سطحی چاه مادر قنات و مظهر قنات، کاربری مسکونی و کاربری تجاری به ترتیب دارای بیشترین فراوانی می باشد. به لحاظ مساحت، کاربری مسکونی دارای بیشترین وسعت در این حرایم می باشد. در حریم پنج سطحی گسل، کاربری مسکونی و کاربری تجاری به ترتیب دارای بیشترین فراوانی می-باشد. به لحاظ مساحتی نیز کاربری مسکونی دارای بیشترین وسعت در حرایم گسل می باشد.
۵۰۵.

مقایسه تغییرات اندازه و بافت رسوب در پشته های سه الگوی کانال بریده بریده، مئآندری و مستقیم در دو بازه از رودخانه آبدانان (پشت قلعه در بالادست و هزارانی در پایین دست)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسوب رودخانه بریده بریده مئآندر مستقیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۵۲۹
  رودخانه ها بر اساس پارامترهای سدی و پیچش، به انواع مستقیم، بریده بریده و مئآندری تقسیم می شوند. مورفولوژی رودخانه ها یکی از عوامل اصلی کنترل کننده شکل هندسی رسوبات است. رودخانه دربرگیرنده رسوبات مختلفی است که از نظر بافت و اندازه دانه و مورفولوژی پشته ها متفاوتند. هدف تحقیق حاضر مقایسه رسوبات پشته های کانال های مختلف از نظر تغییرات در اندازه و بافت رسوب در پشته های انواع کانال های مستقیم، مئآندری و بریده بریده انتخابی، و همچنین تغییرات در قسمت های مختلف یک پشته منفرد  و تفاوت این تغییرات  در بالادست (پشت قلعه) و پایین دست (هزارانی) رودخانه است.در این مطالعه مجموعا 30 نمونه برداشت و کدبندی شدند و در آزمایشگاه به روش غربال مورد آنالیز قرار گرفتند. پس از عملیات گرانولومتری با استفاده از نرم افزارهایEXCEL و GRADISTATE منحنی های موردنیاز ترسیم شد و پارامترهای آماری از جمله متوسط ذرات (MZ)، جورشدگی (Iσ)، کج شدگی (SKI) و کشیدگی (K) به روش ترسیمی و با مقیاس فی به دست آمد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که کانال های بریده بریده بیشترین و مئآندری و مستقیم کم ترین شباهت رسوبی را ب اقرینه خود در سمت دیگر رودخانه دارا هستند. تفاوت های رسوبی مشاهده شده نقش انشعاب های جریان اصلی، سیلاب های دوره ای رودخانه آبدانان و تغذیه رسوبات از دامنه کناری را در تغییر بافت و اندازه رسوب نشان می دهد که گاها ًسبب شده کانا لمئاندری الگوی رسوبی یک کانال بریده بریده را منعکس کند. بطور کلی در بازه بالادست (پشتقلعه) اندازه و بافت رسوب از شمال به جنوب از گراول با جورشدگی خوب تا متوسط به ماسه با جورشدگی ضعیف تغییر می کند دربازه پایین دست (هزارانی) اندازه و بافت رسوب از شمال به جنوب الگوی بالا دست را نشان نمی دهد که تأثیر جریان های انشعابی و سیلاب را در به همریختن الگوی رسوب و افزایش گراول می توان مشاهده نمود.
۵۰۶.

برآورد زمان و سرعت جابجایی رواناب ها در سطوح شیب دار نواحی کوهستانی، مطالعه موردی : حوضه آبریز اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان تمرکز سرعت جابجایی رواناب ها آبکندها حوضه اوجان چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۴۴
جریان رواناب ها در سطوح شیب دارعلت اصلی آشفتگی دامنه ها و تولید رسوب برای رودخانه ها هستند.هرچه سرعت جابجایی رواناب ها بیشتر و زمان تمرکز آنها کمتر باشد،نشان دهنده حساسیت سطوح برای سایش بیشتر توسط آب های جاری است.با بررسی زمان تمرکز و سرعت رواناب ها در سطوح شیب دار می توان پتانسیل ایجاد سیلاب ها و رسوب زایی دامنه ها را مورد بررسی قرار داد .حوضه اوجان چای که در دامنه های شرقی کوهستان سهند قرارگرفته است ،دارای دامنه هایی است که سطح آنها توسط آبکندهای متعددی بریده شده و یکی از رسوب زاترین زیرحوضه های آجی چای محسوب می شود. در این مقاله برای برآورد زمان تمرکز رواناب سطحی در سطوح دامنه های حوضه اوجان چای ،سطح حوضه بر حسب محدوده های جمع آوری به بیش از 140 زیرحوضه کوچک تقسیم بندی شده و تمامی محاسبات با    استفاده از داده های برگرفته از ویژگی های این زیرحوضه ها صورت گرفته است.در این محاسبات،بخشی از اطلاعات از نقشه های رقومی گرفته شده و بخشی از داده های مورد نیاز از بررسی ها و سنجش های میدانی بدست آمده است .برای برآورد زمان تمرکز و سرعت جابجایی رواناب ها در سطح این زیرحوضه از روابط مختلفی استفاده شده است( Tc1,Tc,Tti,Tt,Tl1,V1,V,.. )که درآنها متغیرهای بارش ،شیب،نوع آبراهه ها و...دخیل داده شده است.نتایج حاصل از بکارگیری این روابط در حوضه اوجان چای نشان می دهدکه میزان تمرکز رواناب ها در آبراهه ها در بخش های شمالی و جنوبی حوضه که شیب دامنه ها زیاد است بالامی باشد.نتایج بررسی ها حاکی از این است که سرعت جابجایی رواناب ها با توجه به نوع متغیرهایی مورد بررسی مانند،شیب ،نوع بارش ،نوع سازندهای سطحی و نوع آبراهه ها در بخش های مختلف حوضه مورد مطالعه ،بسیار متفاوت است .
۵۰۷.

منشأیابی سهم واحدهای فرسایش پذیر خاک در تولید رسوب و ارتباط آن با ذخیره ی کربن آلی خاک در حوضه ی آبخیز کوهدشت، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واحدهای فرسایش پذیر منشأیابی رسوب عدم قطعیت میزان ذخیره کربن آلی حوضه کوهدشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۹
فرسایش تسریع شده خاک یک مشکل جدی در ایران است که منجر به تخریب منابع آب و خاک، کاهش حاصلخیزی خاک، از بین رفتن دامنه ها و اراضی کشاورزی، بیابان زایی، سیل های مخرب، رسوب گذاری مخازن و آلودگی زیستگاه های آبزیان می شود. بنابراین مقابله با فرسایش از ضروری ترین اقدامات زیست محیطی می باشد. بدین ترتیب شناخت مناطق حساس به فرسایش که سهم زیادی در تولید رسوب حوضه ها دارند جزء اقدامات لازم و ضروری می باشد. به این منظور منشأیابی رسوب، به عنوان بهترین تکنیک برای تعیین سهم نسبی رسوب شناخته شده، چرا که در این تکنیک با انجام مقایسه ی خصوصیات ویژگی ها بین منابع رسوب و رسوبات تولیدی در خروجی حوضه ی مناطق پر خطر از نظر تولید رسوب شناسایی می شود. پژوهشگران در استفاده از تکنیک منشأیابی رسوب، تقسیم بندی های مختلفی از منابع رسوب داشته اند از جمله می توان به کاربری اراضی، زمین شناسی، زیرحوضه ها، فرسایش سطحی و زیرسطحی اشاره کرد، اما مطالعات اندکی وجود دارد که منابع رسوب را براساس واحدهای فرسایش پذیر بررسی کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تقسیم بندی حوضه ی آبخیز کوهدشت به واحدهای مختلف براساس میزان فرسایش پذیری خاک و تعیین سهم نسبی هر کدام از واحدها در تولید رسوب با استفاده از تکنیک منشأیابی رسوب بر اساس عدم قطعیت می باشد. در اینجا میزان ذخیره ی کربن آلی منطقه نیز بر اساس واحدهای فرسایش پذیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اهمیت نسبی واحدهای فرسایش پذیر اول، دوم و سوم در تولید رسوب به ترتیب برابر با 08/0، 28/0 و 57/1 است.
۵۰۸.

پهنه بندی سیلاب حوضه آبریز آجرلو چای با استفاده از روش L-THIA و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز آجرلو چای مدل L-THIA منطق فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۴۵۴
امروزه سیل یکی از رایج ترین و پرهزینه ترین بلایای طبیعی جهان است که خسارات و تلفات انسانی و مادی زیادی را بر جوامع انسانی وارد می سازد. برای پیشگیری و کاهش اثرات سیل، اجتناب از قرار گرفتن در معرض این مخاطرات از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی یکی از روش هایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل می توان اتخاذ نمود. در این پژوهش با استفاده از روش L-THIA و مدل منطق فازی اقدام به پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در حوضه آجرلوچای شده است. جهت انجام این کار از نه فاکتور طبیعی (ارتفاع، اقلیم، واحد اراضی، شیب، لیتولوژی، تراکم زهکشی، گروه های هیدرولوژیکی خاک، رواناب و کاربری زمین) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پهنه بندی سیل خیزی در منطقه نشان می دهد که بیشتر مساحت حوضه (حدود 6/65 درصد) دارای پتانسیل سیل خیزی کم، خیلی کم و متوسط قرار دارد. این مناطق بیشتر در بخش های غربی و پست حوضه قرارگرفته اند. بیشتر مناطق سیل خیز حوضه در نیمه شرقی و شمال شرقی حوضه قرارگرفته است. در این مناطق زمین ها ازنظر تراکم شبکه زهکشی در کلاس بالاتری قرار دارند که خود عاملی برای سیل خیز بودن حوضه می باشد. درصد زمین های سیل خیز حوضه در دو کلاس پتانسیل زیاد و خیلی زیاد در حدود 4/34 درصد از کل مساحت حوضه می باشد.  
۵۰۹.

بررسی تکامل ساختاری کوههای شمال بیرجند با استفاده از ترسیم مقاطع عرضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساز وکارگسل مقاطع عرضی کوه های شکراب شمال بیرجند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۳۶
گسل ها از ساختارهای اصلی کنترل کننده ی هندسه و کینماتیک ساختاری در کوهزادها به شمار می آیند. منطقه ی مورد مطالعه (کوه های شکراب) در استان خراسان جنوبی و قسمت شمالی شهرستان بیرجند قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر گسل ها بر تکامل ریخت زمین ساختی منطقه ی مورد مطالعه است. در این پژوهش تحلیل ساختاری کوه های شکراب واقع در شمال بیرجند با استفاده از عملیات صحرایی، ترسیم مقاطع عرضی و شاخص ژئومورفیک طول- شیب رودخانه (SL) انجام شد. برای تحلیل ساختاری و مشخص نمودن تاثیر گسل ها بر تکامل ساختاری ابتدا با استفاده از عملیات صحرایی گسل ها شناسایی گردید و سپس با استفاده از DEM و داده های مربوط به گسل های منطقه مقاطع عرضی ترسیم شد. مقاطع عرضی عمود بر ساختارهای منطقه (گسل های طولی و عرضی) رسم گردید. ترسیم مقاطع عرضی در جهت عمود بر گسل ها نشان می دهد که در مقطع CD که در قسمت غربی منطقه ی مورد مطالعه واقع شده است. شاهد کاهش شیب گسل ها از شمال به سمت جنوب هستیم، بنابراین مقطع CD فعال ترین مقطع می باشد. محاسبه شاخص SL نشان می دهد که بیشترین فعالیت تکتونیکی و بیشترین مقدار شاخص SLمربوط به قسمت غربی کوه های شکراب است که دلیل آن عملکرد اخیر گسل های راندگی می باشد. بیشترین تراکم گسل های راندگی مربوط به بخش غربی منطقه ی مورد مطالعه است و در مناطقی از کوه-های شکراب که بیشترین تراکم گسل های راندگی وجود دارد بالاآمدگی تکتونیکی و فعالیت تکتونیکی نیز افزایش یافته است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که با حرکت در روند E-W کوهستان شاهد بیشترین فعالیت تکتونیکی در قسمت غربی می باشیم.
۵۱۰.

ارزیابی مناطق مناسب تغذیه آبخوان کارستی پرآو-بیستون با استفاده از مدل KARSTLOP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارست منابع آب آبخوان پرآو-بیستون تغذیه مدل KARSTLOP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۴۱۹
ویژگی های منطقه تغذیه در آبخوان های کارستی بر نوع تغذیه، جریان و میزان آسیب پذیری آبخوان از آلودگی موثر است. بنابراین، شناخت مناطق تغذیه در آبخوان های کارستی نقش کلیدی در شناخت ویژگی های هیدرودینامیکی و هیدروشیمیایی آبخوان ها و همچنین مدیریت و بهره برداری علمی و بهینه از آن ها دارد. آبخوان پرآو-بیستون به دلیل داشتن 15 چشمه دائمی و پرآب نقش مهمی در تامین آب شرب و کشاورزی نواحی اطراف خود دارد. در این پژوهش به منظور شناسایی مناطق مستعد تغذیه آبخوان پرآو-بیستون، از مدل KARSTLOP استفاده شده است. این مدل از 8 لایه فرایند کارست زایی (توسعه کارست)، شرایط جوی، رواناب، شیب، تکتونیک، سنگ شناسی، لایه پوشاننده و پوشش گیاهی تشکیل شده است. با اجرای مدل، نقشه نهایی میزان تغذیه آبخوان پرآو-بیستون به دست آمد. طبق نقشه نهایی، طبقه با میزان تغذیه 70 تا 80 درصد، بیشترین درصد (65 درصد) از مساحت منطقه مورد مطالعه را شامل می شود و مناطق با بیشترین میزان تغذیه(بالای 80 درصد)، منطبق بر راس کوه مرتفع پرآو و مناطق هموار راس سایر کوه های میانی بود. هم چنین در کل حدود 96 درصد از مساحت آبخوان پرآو-بیستون دارای پتانسیل تغذیه 60 درصد به بالا است که بیانگر بالا بودن میزان نفوذپذیری این آبخوان است این امر نشان می دهد که آبخوان مورد نظر در برابر انتشار آلودگی آسیب پذیر بوده و نیازمند برنامه های حفاظتی و مدیریتی است.
۵۱۱.

شناسایی سیرک های یخچالی زردکوه با تأکید بر ویژگی های ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفومتری سیرک یخچالی طبقه بندی نظارت شده MLC زردکوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۵۶
در این پژوهش به منظور شناسایی ویژگی های کمی شکل سیرک ها در منطقه ی زردکوه بختیاری از شاخص های ژئومورفومتریک شامل مشتقات درجه دوم انحنای پلان، پروفیل، کلی،حداقل، حداکثر، انحنای طولی و مقطعی و شاخص شیب به عنوان مشتق درجه اول استفاده شده است. برای این منظور مدل رقومی ارتفاع با دقت 20 متر از نقشه های توپوگرافی 1:25000 سازمان نقشه برداری تهیه و برای تحلیل های ژئومورفومتریک استفاده گردید. سپس با ترکیب نقشه ی انواع انحنا و نقشه ی شیب، نقشه ی رنگی با ترکیب باندی مختلف به دست آمد که در طبقه بندی نظارت شده MLC از آنها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهند از 26 چاله سیرک مانند مشخص شده تنها 14مورد توسط مدل طبقه بندی نظارت شده شناسایی شد. با انطباق دادن خروجی مدل MLC با تعریف لندفرم سیرک، در نهایت به 8 سیرک کاملاٌ توسعه یافته در منطقه رسیدیم. همچنین نتایج ارزیابی دقت طبقه بندی با استفاده از نقشه ی پایه ژئومورفولوژی منطقه نشان می دهد دقت کلی طبقه بندی سیرک ها در منطقه حدود 60% است و این در حالی است سازند غالب منطقه کربناته و انحلالی است و در نتیجه سیرک های یخچالی در زردکوه تحت شرایط انحلال کارستی شکل و توسعه یافته و در بیشتر موارد شکل تیپیک سیرک را ندارند. همچنین از نتایج چنین استنباط می شود که مشتقات درجه دوم کارایی بیشتری در شناسایی ویژگی های شکلی سیرک های یخچالی دارند. شاخص انحنای پلان بخوبی توانسته پرتگاه اطراف سیرک را نشان دهد و انحنای پروفیل مسیر عبور بهمن های دیواره س یرک را بارز نموده است. به نظر م ی رسد شاخص های مشتق دوم ش امل خانواده انحناء قابلیت های زیادی در استخراج و بارزسازی اشکال طبیعی بر روی داده های رقومی ارتفاعی دارد.
۵۱۲.

 کاربرد مدل شماره ی منحنی اصلاح شده (میشرا-سینگ سه پارامتری) برای برآورد سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دبی اوج سیلاب شماره ی منحنی SCS-CN شماره ی منحنی اصلاح شده (میشرا-سینگ سه پارامتری) هیدروگراف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۸۴
Introduction There are many models for flood prediction that are based on different conceptual bases. The standard SCS-CN method was developed in 1954 and it is documented in Section 4 of the National Engineering Handbook (NEH-4) published by Soil Conservation Service (now called the Natural Resources Conservation Service), U.S. Department of Agriculture in 1956. The document has been revised several times. It is one of the most popular methods for computing the volume of surface runoff for a given rainfall event from small agricultural, forest, and urban watersheds. The method is simple, easy to understand, and useful for ungauged watersheds. The method accounts for major runoff producing watershed characteristics, viz., soil type, land use/treatment, surface condition, and antecedent moisture condition.  Recent researches focus on the improvement of this model and improve its efficiency but it is necessary to evaluate the improved models for Iran's watersheds. The purpose of this study was the comparison of standard SCS-CN and developed three parameter Mishra-Singh models for flood hydrograph and peak estimation using data of five watersheds in Golestan Province. Methodology Study Area and Used Data Five watersheds (including Galikesh, Tamer, Kechik, Vatana, and Nodeh) located in Golestan Province were considered to evaluate different models for flood hydrograph estimation. The characteristics of the selected watersheds are different. For Tamer, Galikesh, Kechik, Nodeh, and Vatana watersheds, the areas are equal to (1527, 401, 36, 790 and 11 km2), the parameters are (289, 139, 26, 208 and 20 km), the mean altitudes are (1131, 1358, 928, 1540 and 899 m), the mean slope of the watersheds are (19, 27, 19, 28 and 33%), the length of the main channels are (94, 58, 10, 66 and 8 km), and the number of rainfall-runoff events are (10, 13, 3, 9, and 4 cases). Descriptions of Models The standard curve number (SCS-CN) model was based on the following basic equations:       (1)       (2) P is total rainfall, Q is excess rainfall, CN is curve number, Ia is initial abstraction, and S is maximum retention. Using the concept of the degree of saturation (C=Sr), where C is the runoff coefficient (= )), Mishra and Singh (2002) and Mishra et al. (2006) modified the original SCS-CN model after the introduction of antecedent moisture Mas:                                (3) The relationships developed by Mishra et al. (2006) for Mare:                                         (4)   (5)   P5 is prior 5-day rainfall depth. Three model accuracy criteria including root mean square error (RMSE), Nash-Sutcliff efficiency (NSE) and percentage error in peak (PEP) were applied to compare the results of models (Adib et al., 2010-2011). Results There were 39 rainfall-runoff events, of which 25 and 14 events were respectively selected for the calibration and validation steps. The parameters of investigated models for different events and watersheds and related model accuracy criteria were calculated. The root mean square error (RMSE) and Nash-Sutcliff efficiency (NSE) criteria can be used for the analysis of the flood hydrograph simulation while percentage error in peak (PEP) criteria is suitable for the analysis of the flood peak discharge simulation. In the Gallikesh watershed, for the developed three parameter Mishra-Singh and standard SCS-CN models, the RMSE criteria values were (16, 11.05, 2.8, and 10.63) and (17.94, 14 , 6.56 and 13.56), the values of NSE values were (-0.88, -84.44, -0.9 and -4.77) and (-1.37-, -1.38, -9.7, and -8.4), and the PEP values were (0.4, -1.4, 0.55, -0.3) and (0.24, -2.11, -1.39 and -0.62). For the Nodeh watershed in different events, the RMSE criteria values were (13.22, 23.57, 79.53 and 68.15) and (11.83, 22.74, 88.96 and 69.92), the NSE values were (-6.88, -2.7, -0.17 and -66) and (-5.31, -2.46, -0.46 and -69.5), and the values of PEP were (-1.19, -1.98, 0.83, -2.48) and (-1,-2.4, 0.99 and -2.57) for the developed three parameter Mishra-Singh and standard SCS-CN models were calculated. In the Tamer watershed for two models of developed three parameter Mishra-Singh and standard SCS-CN, the values of different criteria estimated as the RMSE criteria values were (13.04, 26.85, 5.9 and 19.26) and (12.04, 92.62, 5.26 and 48.81), the values of NSE criteria were (-0.92, -20.3, -4.9 and -0.14) and (-0.73, -252.5, -3.75 and -6.37), and the PEP criteria values were (0.52, -0.2, -0.8, and 0.62) and (0.62, -5.14, -0.74 and 1.09). In Vatana and Kechik watersheds for the developed three parameter Mishra-Singh model different criteria were calculated as the RMSE values (2.5) and (1.5), the NSE criteria values (0.51) and (-0.07), the PEP criteria values (0.45) and (-0.3). However, in these two watersheds for the SCS-CN standard model, the RMSE criteria values were (4.8) and (2.91), the NSE criteria values were (-0.82) and (-2.93) and the PEP criteria values were (0.95) and (0.6). Discussion and Conclusion The values of root mean square error (RMSE), Nash-Sutcliff efficiency (NSE) showed that the developed three parameter Mishra-Singh model improved the accuracy of the flood hydrograph estimation relative to the standard SCS-CN model for 71% of the studied events and the difference between two models for remaining 29% event was negligible. Also, the values of percentage error in peak (PEP) revealed that the three parameter Mishra-Singh model led to a decline equal to 78% in flood peak estimation in comparison with standard SCS-CN model application. In addition, the standard SCS-CN and the three parameter Mishra-Singh models were respectively 64% of and 57% of the studied cases. In this study, the accuracy of the standard SCS-CN andthedeveloped three parameter Mishra-Singh models compared the flood hydrograph and peak estimation considering data of five watersheds in Golestan Province. The investigation of the model accuracy criteria revealed that the developed model led to a considerable improvement of flood estimation in studied watersheds. 
۵۱۳.

بررسی رابطه ی بین عوامل زمین شناسی و توپوگرافی با تراکم زهکشی در حوضه ی بهرستاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراکم زهکشی توپوگرافی آنالیز واریانس بهرستاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۲
تراکم زهکشی یک شاخص مهم هیدروژئومورفولوژی در تعیین چگونگی فرآیندهای رواناب سطحی، ش دت س یلاب و میزان فرسایش خاک م ی باشد. حوضه ی بهرستاق ی کی از زیرحوضه های رودخانه ی هراز است که شرایط زمین شناسی و توپوگرافی متنوع و جریانات سطحی زیاد در آن موجب فرسایش خاک و تخریب مراتع و باغ ها در منطقه می شود. هدف از این پژوهش بررسی اثر عوامل زمین شناسی و توپوگرافی در میزان تراکم زهکشی و تعیین تفاوت آن در متغیرهای مورد مطالعه است. برای این منظور ابتدا نقشه ی آبراهه های حوضه با استفاده از DEM منطقه تهیه شد. سپس ویژگی های زمین شناسی و توپوگرافی منطقه شامل لایه های جنس سنگ، طب قات ارتفاع، شیب و جهت دام نه مدنظر قرار گرفته و در محیط ArcGIS طبقه بندی و با شبکه آبراهه ها به عنوان متغیر وابسته همپوشانی شد. بر این اساس مجموع طول آبراهه ها در واحد سطح هر یک از عوامل محاسبه و تراکم زهکشی به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید. نتایج آزمون آماری نشان دهنده ی رابطه ی معنی دار جنس سنگ و شیب با میزان تراکم زهکشی به ترتیب در سطح اطمینان 95 و 99 درصد است، اما میزان تراکم زهکشی در طبقات ارتفاعی و جهت دامنه در منطقه تفاوت مشخص و معنی داری نداشته است. سازند ملافیر کرتاسه  (km)با میانگین تراکم 79/8 و طبقه شیب 30-20 درصد با میانگین تراکم 7/10 بیشترین حساسیت را نشان داده اند. با دانستن این ارتباط می توان از این متغیرها در برنامه های مدیریت شبکه زهکشی و کنترل شدت فرسایش نیز استفاده نمود.
۵۱۴.

بررسی تأثیر تغییرکاربری اراضی و اقلیم بر رواناب حوضه ی آبخیز با استفاده از مدل SWAT (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز گرین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم حوضه ی گرین رواناب کاربری اراضی مدل SWAT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۲
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیده ی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب س طحی حوضه ی آبخیز م ی تواند به مدیریت چالش های منابع آب و برنامه ریزی صحیح و مدیریت حوضه های آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. ب رای پیش بینی کاربری اراضی حوضه ی آبخیز گرین از تصاویر ماهواره لندست سال های 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA  مارکوف استفاده و نقشه ی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریزمقیاس نمایی داده های بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجی های مدل HADCM3 جهت پیش بینی اقلیم آتی حوضه ی آبخیز گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحله ی واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله اعتبار سنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیش بینی متغیرهای مورد بررسی در حوضه ی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج به دست آمده نشان می دهد با ثابت ماندن روند تغییرات دوره ی پایه در سال های 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده می شود که در اکثر ماه های سال در دوره آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دوره ی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهای A2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب می گردد. در نهایت نتایج نشان  داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دوره ی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد می شود. 
۵۱۵.

تأثیر تغییر کاربری اراضی برکیفیت آب در حوضه ی پیش کوه تفت، در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر کاربری اراضی کیفیت آب تفت استان یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۳
یکی از عوامل مهم در پایداری توسعه ی یک منطقه، فراهم بودن منابع آب کافی و مناسب برای مصارف مختلف می باشد که علاوه بر کمیت، وضع کیفی آن نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک کشور و کمبود منابع آب شیرین، حساسیت نسبت به کیفیت آب رودخانه ها و عوامل مؤثر بر آن ها، ضروری است. در تحقیق حاضر از تصاویر ماهواره ای مربوط به تصویر TM 13 اکتبر سال 1991 و تصویر ETM 15 اکتبر 2011 جهت آشکارسازی تغییرات کاربری و آمار مربوط به خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب مربوط سال های 1361 الی 1390 به ایستگاه های تفت، اسلامیه و فیض آباد استفاده شده است. در انجام تحقیق ابتدا از تصحیح هندسی برای رفع خطاها و انطباق دو تصویر استفاده شده است. سپس با استفاده از نمونه های آموزشی و روش حداکثر احتمال کاربری هر تصویر استخراج گردید. در مرحله ی بعد آمار خصوصیات فیزیکی و شیمیایی شامل آنیون ها و کاتیون ها، غلظت املاح محلول، هدایت الکتریکی و اسیدیته ی آب مربوط به  ایستگاه مورد نظر  در سال 1361تا1370 و 1371 تا 1390 تفکیک شد و معنی داری میانگین نمونه ها سپس با استفاده از آزمون من ویتنی ارزیابی گردید. نتایج  به دست آمده از کاربری اراضی نشان داد که کاربری های غالب منطقه ی مورد مطالعه در هر دو دوره ی مراتع و زمین های بایر می باشند. نتایج آزمون من ویتنی در عناصر مختلف و در سه ایستگاه مورد نظر نشان داد که تفاوت میان دو دوره سال های 1361تا1370با سال های 1370تا1390 در ایستگاه تفت تفاوت معنی داری که براساس آنها بین میانگین دو دوره ی زمانی تفاوت در تمام پارمترهای کیفی آب وجود دارد. در ایستگاه اسلامیه این تفاوت در میزان آنیون ها و نسبت سدیم قابل جذب وجود ندارد و در ایستگاه فیض آباد نسبت فوق برای تمام عناصر مورد نظر معنی دار نیست.
۵۱۶.

مقایسه مدل های رگرسیون لجستیک و بیزین رگرسیون لجستیک به منظور پیش بینی مکانی حرکت های توده ای استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش تئوری بیزین رگرسیون لجستیک استان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۷۳۰
هدف از انجام این پژوهش ارائه روش ترکیبی بیزین رگرسیون لجستیک و مقایسه کارایی آن با روش رگرسیون لجستیک به منظور تهیه نقشه پیش بینی مکانی وقوع حرکت های توده ای در استان کردستان می باشد. در ابتدا، بر اساس مرور منابع 18 عامل تأثیرگذار بر وقوع حرکت های توده ای شامل: درجه شیب، جهت شیب، ارتفاع، انحنای معمولی شیب، انحنای عرضی شیب، انحنای طولی شیب، شاخص توان حمل جریان، شاخص نمناکی توپوگرافی، شاخص طول و زاویه شیب، لیتولوژی، بارش، کاربری ارضی، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فاصله از جاده و تراکم جاده انتخاب شدند. سپس، در روش رگرسیون لجستیک (LR) بر اساس سطح معنی داری آماری 7 عامل و در روش بیزین لجستیک رگرسیون (BLR) بر اساس شاخصInformation Gain Ratio، 11 عامل به عنوان عوامل مؤثر انتخاب و جهتمدل سازی به کار گرفته شدند. ارزیابی مدل ها (داده های تعلیمی و داده های تست) توسط معیارهایSpecificity،Sensitivity،Accuracy، درصد مساحت زیر منحنیROC و ریشه میانگین مربعات خطا انجام شدند. نتایج ارزیابی مدل های مورد استفاده در این تحقیق نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 95 درصد بین کارایی و نقشه های پیش بینی مکانی تهیه شده برای مناطق حساس به وقوع حرکت های توده ای خاک با روش هایBLR وLR مشاهده نشد و می توان از مدلBLR نیز به مانند مدلLR به عنوان یک مدل معیار استفاده نمود. لذا با روشLR حدود 26 درصد از مساحت استان کردستان در معرض حساسیت زیاد و خیلی زیاد به وقوع حرکت های توده ای(54 درصد مجموع حرکتهای توده ای) قرار دارد و با روشBLR حدود 33 درصد از مساحت استان کردستان در معرض حساسیت زیاد و خیلی زیاد به وقوع حرکت های توده ای (64 درصد مجموع حرکتهای توده ای) قرار دارد که نواحی غرب استان دارای پتانسیل بیشتری هستند.
۵۱۷.

پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیکی سکونتگاه های روستایی شهرستان سقز(مطالعه موردی سیل و زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرستان سقز مخاطرات طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۴۸۱
حوادثی که به طور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند، به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می شوند. این مخاطرات به دلیل ماهیت غیر منتظره ی خود، در بیشتر موارد خسارت مالی و جانی بسیاری بر جایی می گذارند. در بین مخاطرات طبیعی، زلزله و سیل جزو ویران گرترین مخاطرات به شمار می آیند. این مخاطرات در جوامع روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی و توان محدود در مقابله با این گونه تهدیدات، دارای شدت و قدرت آسیب رسانی بیشتری می باشند. لذا شناسایی مناطقی که دارای آسیب پذیری بیشتری از مخاطرات طبیعی هستند، می تواند در جهت برنامه ریزی برای مقابله با کاهش اثرات این حوادث موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی سیل و زلزله به بررسی تاثیر عوامل ژئومورفولوژیکی بر رخداد مخاطرات طبیعی پرداخته است. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی _ تحلیلی می باشد؛ آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و داده های سنجش از دور جمع آوری گردیده است. برای پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی سیل و زلزله، محاسبه نقش هرکدام از فاکتورهای ژئومورفولوژیکی تاثیرگذار در وقوع این مخاطرات طبیعی از روشAHP استفاده شده است. سپس با استفاده از قابلیت های تحلیل مکانیGIS لایه های نهایی پهنه بندی خطر زلزله و سیل تهیه گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل روستاهای موجود در شهرستان سقز 145 روستا در پهنه با خطر نسبتاً بالا و 135 روستا در پهنه باخطر نسبتاً متوسط زلزله قرار گرفته اند. همچنین پهنه بندی روستاها بر اساس احتمال وقوع زمین لرزه نشان داد 240روستا در پهنه با احتمال وقوع کم و 40 روستا نیز درپهنه با احتمال وقوع متوسط قرار دارند، سایر روستاها در پهنه با احتمال ضعیف خطر وقوع زلزله قرار دارند. 
۵۱۸.

مقایسه و تحلیل گسترش نمکزارهای شمال غربی دریاچه ی ارومیه با استفاده از داده های میدانی، تصاویر ماهواره ای و رخساره های ژئومورفیک منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوری خاک رخساره های ژئومورفیک تصاویر ماهواره ای لندست همبستگی دریاچه ی ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۶
دریاچه ی ارومیه در شمال غرب ایران طی دهه های اخیر با یک خشکی تدریجی مواجه شده است. این مسئله باعث افزایش سطح زمین های شوره زار و به تبع آن مشکلات اجتماعی-محیط زیستی فراوانی شده است. پایش مناطق ساحلی و استخراج تغییرات این مناطق در فاصله های زمانی مختلف دارای اهمیت زیادی است؛ زیرا ماهیت خطوط ساحلی دینامیکی است و مدیریت چنین محیط های بوم شناختی حساسی، به کسب اطلاعات دقیق در فاصله های زمانی مختلف نیاز دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی گسترش نمکزارهای شمال غربی دریاچه ی ارومیه با استفاده از داده های میدانی، تصاویر ماهواره ای لندست (MSS, TM, ETM+, OLI) و رخساره های ژئومورفیک منطقه است. برای انجام این تحقیق، نمونه هایی از رسوب دریاچه به صورت سطحی (عمق 0 تا 15 سانتی متر) در ترانسکت های مختلف از یک محدوده ی مشخص در شمال غربی دریاچه برداشت شد. در مرحله ی بعد با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پیمایش میدانی، میزان شوری، گسترش نمکزارها و رخساره های ژئومورفیک استخراج گردید. در نهایت نتایج داده های میدانی و آزمایشگاهی، تصاویر ماهواره ای و همچنین رخساره های ژئومورفیک مقایسه و اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد مساحت سطح آب دریاچه بسیار کاهش یافته و در مقابل نمکزارها در سطح وسیعی گسترش یاف ته اند و مناطقی که دارای تراکم ن مک بالاتری می باشند با خطوط نمکزار به دست آمده از تصاویر ماهواره ای و رخساره های ژئومورفیک مطابقت می کنند. بر اساس نقشه ی رخساره ها، محدوده ی مورد مطالعه دارای ۱۲ رخساره است که زمین های شوره زار با مساحت 1724 هکتار، از نظر وسعت در بین رخساره های محدوده، سومین رخساره می باشند؛ منطقه برداشت با مساحت 2641 هکتار و پهنه های ماسه ای به مساحت ۱۴ هکتار، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین وسعت رخنمون رخساره در منطقه مورد بررسی می باشند.
۵۱۹.

بررسی فرایندهای مناطق کوهستانی با استفاده از ضریب خمیدگی خطوط منحنی میزان مورد شناسی: باتولیت الوند همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتفاع حضیض دره های کوهستانی فرایند ضریب خمیدگی باتولیت الوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۹۳
توده باتولیت الوند همدان با جهت شمال غرب- جنوب شرق در جنوب، جنوب شرق و غرب همدان واقع شده است. فرم درّه های کوهستانی تحت تأثیر ساختار اولیه، تکتونیک، فرایندهای ژئومورفولوژیک و عوامل مختلف فرسایشی در طی زمان شکل می گیرد. انعکاس برایند کلی فرایندهای اثرگذار زمین شناسی در طی زمان بر فرم منحنی میزان ها قابل ارزیابی است. با بررسی ضریب خمیدگی خطوط منحنی میزان که از تقسیم فاصلة هوایی یک خط منحنی میزان بر طول واقعی آن در نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 به دست می آید، می توان تأثیرات درازمدت عوامل اثرگذار بر لندفرم های منطقه را ردیابی کرد. برای این منظور حوضه های منشعب از ارتفاعات الوند همدان، به 28 زیر حوضه تقسیم و شاخص مورفومتریک ضریب خمیدگی در چهار زیرگروه حوضه ای با توجه به بلندترین ارتفاع مسلط به حوضه (3500، 3400، 3200 و 2800) برآورد و بین مقدار ضرایب خمیدگی با ارتفاع منحنی میزان ها روابط خطی برازش شد. سپس وضعیت ضرایب برآورد شده در ارتباط با جهتِ ناهمواری ها مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار ضریب خمیدگی منحنی میزان ها با توجه به فاصله از قلة اصلی، ابتدا روند نزولی و سپس روند صعودی پیدا کرده است. چنین روندی حاکی از تغییر فرایند از یخچالی به مجاور یخچالی است. علاوه بر آن در این تودة کوهستانی، با توجه به متفاوت بودن وضعیت پیشانی جبهة کوهستان، ارتفاع حضیض ضرایب خمیدگی درّه های واقع در دامنه های شمال شرقی، بالاتر و ضرایب خمیدگی آن ها کمتر از درّه های واقع در دامنه های جنوب غربی است. چنین تغییراتی در ضرایب خمیدگی بیان کنندة این است که نوع و میزان اثرگذاری فرایندها، تحت تأثیر ارتفاع و جهت ناهمواری ها متغیّر بوده و در دامنه های شمال شرقی شرایط مطلوب تری برای اثرگذاری فرایندهای یخچالی وجود داشته است.
۵۲۰.

بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در ارتفاعات چهل چشمه دیواندره کردستان در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آخرین دوره حداکثر گسترش یخچال ارتفاع خط تعادل نسبت تعادل مساحت-ارتفاع چهل چشمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۴۹۵
ارتفاعات چهل چشمه (چل چه مه) در دیواندره استان کردستان تعداد زیادی از شواهد یخچالی شامل سیرک های یخچالی و یخرفت های دوره ی پلیئستوسن را در خود جای داده است. میزان ارتفاع خط تعادل در ارتفاعات چهل چشمه به منظور بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در طول آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی با استفاده از بررسی های میدانی ، تهیه ی نقشه های ژئومورفولوژی بر مبنای نقشه ی توپوگرافی 1:50000، استفاده از مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متری و به کارگیری روش های نسبت مساحت انباشتگی به مساحت کل، متوسط ارتفاع یخچال ها (کروسکی) و روش نسبت تعادل مساحت – ارتفاع محاسبه گردید. میزان ارتفاع خط تعادل در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی در ارتفاعات چهل چشمه حدود 2905 متر از سطح دریا برآورده شد. میزان ارتفاع خط تعادل کنونی با استفاده از روش لای و همکاران و استفاده از داده های هواشناسی 4683 متر از سطح دریا برآورد گردید. با در نظر گرفتن میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل به میزان 1778 متر میزان متوسط کاهش دمای سالیانه در طول دوره ی حداکثر گسترش یخچالی ° 5/11 بوده است. با مقایسه ی میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل و میزان کاهش دمای محاسبه شده با دیگر مطالعات انجام شده در ایران و جهان حداکثر گسترش یخچال ها در ارتفاعات چهل چشمه منطبق با آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی در حدود 5/26 الی 19 هزار سال قبل و تحت تاثیر شرایط آب و هوای سرد و خشک بوده است، همچنین در مقایسه با مطالعات رایت و همکاران در یخچال های ارتفاعات کردستان میزان کاهش دما حدود 12 درجه سانتی گراد و میزان پایین آمدگی ارتفاع خط بین 1200 - 1800 متر بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان