فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
کلیاتی پیرامون سنگ های گرانبها
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییر اقلیم حوضه گاوخونی در فاز پایانی کواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچه ها آرشیوی محیطی قلمداد می شوند که شواهد تغییرات اقلیمی را در خود نگاشته اند. نشانه های متعدد محیطی در چشم اندازهای مورفولوژیکی حوضة گاوخونی حکایت از تغییرات اقلیمی عمیقی دارد. این حوضة آبی که در استان اصفهان واقع شده در گذشته آب وهوای متفاوت از امروز داشته و فرم ها و فرایندهای ژئومورفیکی آن طی کواترنر تحولات بسیاری به خود دیده است. در این پژوهش با تکیه به روش رایت، روش آلومتریو مدل پلتیر و در متنی مقایسه ای سعی شده تغییرات حرارتی و رطوبتی و محیطی آن از طریق ردیابی و بازیابی داغ آب ها و تراس های دریاچه ای کواترنر و نسبت سطوح یخ ساز به سطوح آبگیر دریاچة گاوخونی بازشناسی و شمایی از دریاچة احیاشدة گاوخونی در آن زمان ارائه شود. نتایج حاصل از این بررسی ها که برگرفته از طرحی تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است نشان می دهد که میزان رطوبت منطقه نسبت به زمان حاضر نزدیک به 5/1 برابر و دمای محیطی حدود 5 درجة سانتی گراد افزایش داشته است. همچنین، نقشة مورفوکلیماتیکی تهیه شده با استفاده از مدل پلتیر نیز حکایت از تفاوت مناطق نه گانه این مدل در فاز پایانی کواترنر نسبت به حال دارد.
بررسی فعالیت های تکتونیکی بر ژئومتری رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه خرتوت از حوزه آبخیز اترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه سیستم های رودخانه ای در ارتباط با جنبه های مختلف محیط طبیعی شامل هیدرولوژی، هیدرولیک، فرآیندهای فرسایش و رسوب گذاری و همچنین شکل کانال های رودخانه ای است. برای درک صحیح از شرایط طبیعی رودخانه، استفاده از مدل های مفهومی و پردازش تئوری، یک ضرورت محسوب می شود. در این تحقیق مدل هیدرولیکی HEC-RAS از طریق الحاقیه HEC-Geo-Ras جهت بررسی خصوصیات هندسی و هیدرولیکی رودخانه خرتوت واقع در استان خراسان شمالی مورد استفاده قرار گرفت. پس از اجرای مدل، تجزیه و تحلیل نتایج خروجی از مدل برای دبی با دوره بازگشت 25 ساله، برای 25 بازه که 10 بازه آن محل تلاقی گسل ها و 15 بازه محل اتصال شاخه های فرعی به رودخانه اصلی بوده، انجام شده است. بهترین معادله از روابط رگرسیونی که دارای کمترین خطای استاندارد و ضریب تشخیص بالاتر بود، انتخاب گردید. از طرفی جهت بررسی تأثیر فعالیت های تکتونیکی بر مشخصات هندسی و هیدرولیکی رودخانه، از تحلیل مورفومتری و شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf) استفاده شده که این شاخص فعالیت های تکتونیکی را در 4 طبقه، فعالیت کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد نشان می دهد. در برخی مقاطع وجود گسل ها سبب افزایش عمق، عرض، شیب و شعاع هیدرولیکی و در بعضی مقاطع سبب کاهش این پارامترها شده است. نتایج نشان می د هد که فعالیت تکتونیکی در طول بازه سبب فروافتادگی یا برخاستگی کف بستر رودخانه می شود که تأثیر بسزایی در تغییر وضعیت ژئومتری رودخانه دارد.
تحلیل تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ناشی از احداث سد طالقان بر پایه تفاضل سنجی زمانی داده های سنجش ازدوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سدسازی فعالیت عمرانی نسبتاً فراگیر است که در برخی مقاطع زمانی در ایران به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی و محوری توسعه در نظر مدیران برنامه ریزی کشور محسوب می شد. واقعیت آنکه حاکمیت رژیم خشک و نیمه خشک بر ایران و الزامات تأمین منابع آبی، احداث بسیاری از سدها در مناطق بعضاً نامناسب را توجیه پذیر ساخت. این نکته نیز پذیرفته است که سدسازی به طور طبیعی و تا حدودی جبری تغییراتی در مورفولوژی ناحیه احداثی (سرآب و پایاب) ایجاد می نماید، لذا آگاهی از تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ای در دو حوضه بالادست (سرآب) و پایین دست (پایاب) سد در راستای مدیریت منطقه ای و کاهش خسارت به سازه ها، زیرساخت ها و مخزن سد دارای اهمیت فراوان است. بر مبنای این ضرورت، در تحقیق حاضر استخراج تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ای در حوضه بالادست سد طالقان، بر پایه تفاضل سنجی زمانی داده های سنجش ازدور، هدف گذاری شده است. بدین منظور از سه سری عکس های هوایی در مقاطع 1334، 13350، 1380 (قبل از احداث سد) برای استخراج و بررسی ویژگی های مورفولوژی بهره گرفته شده و در مرحله بعد همین ویژگی ها از تصاویر پانکروماتیک ماهواره Cartosat-1 مربوط به 1388 سال های، 1390، 1394 مجدداً استخراج و علاوه بر آن تغییرات مورفولوژیکی سطح با روش تفاضلی از دو مدل رقومی تولیدی اخذ و تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد قریب 58 درصد عرصه موردمطالعه واجد تغییر منفی ارتفاعی بوده که مقادیر حداکثری آن به رقم 31.2 سانتی متر می رسد. درعین حال تغییرات ارتفاعی مثبت با نرخ 1 سانتی متر تا حداکثر 12 متر عرصه محدودتری داشته (35 درصد محدوده) که بخش عمده آن در قسمت انتهای بستر رودخانه اصلی و نواحی پشت سد اتفاق افتاده که انباشت رسوب عامل ایجابی آن می باشد. همچنین نیم رخ های طولی تهیه شده از مدل های رقومی قبل و بعد از احداث سد نشان می دهد بستر رود از مصب سد تا 14 کیلومتری علیای آن (روستای جوستان) قبل از احداث در حال عمیق شدن بوده و وضعیت مرفولوژیکی نسبتاً نامنظمی را معرفی می نموده، درحالی که در بعد از احداث این وضعیت از نظم نسبتاً بهتری برخوردار شده است. همچنین تغییر در فرم نیم رخ های عرضی از حالت U بسته به حالت مشابه U باز محسوس می باشد. نکته دیگر اینکه فعالیت فرسایشی از حالت حفر بستر به فرسایش کناری تغییر کرده و پیچان رودهای اولیه در حال گسترش می باشد. درمجموع مستند به یافته های تحقیق روشن گردید که در این بخش از رودخانه شاهرود، به دلیل تغییر مثبت سطح اساس، موجب بالا آمدن بستر شرایط برای ورود به مرحله تحول یافتگی شده است؛ نتیجه ضمن تخریب سازه های حاشیه رود، شرایط انتقال رسوبات بیشتر را از دامنه های سست مجاور به مخزن سد را فراهم نموده است.
محاسبه ی بعد فرکتال در حوضه های زهکشی و رابطه ی آن با برخی خصوصیات ژئوموفولوژیکی حوضه (مطالعه موردی:حوضه های آبریز شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آبراهه ها مسیرهای شاخه ای کاتوره ای هستند که پخش آب را بر روی سطح ناهموار زمین میسر می سازند . بسته به خواص ژئومورفولوژیکی و توپوگرافی منطقه، آبراهه ها خواص جهان شمول آماری بخصوصی از خود نشان می دهند. این خواص جهان شمول در خصوصیات آماری و فرکتالی شکل ظاهری این آبراهه ها کد گذاری می گردند. در این مقاله مقدار بعد فرکتالی برای آبراهه های شمال تهران، همچنین مورفولوژی آبراهه ها و حوضه های آبریز با اندازه گیری کمیت های مختلفی از قبیل: انتگرال هیپسومتریک، نسبت کشیدگی، شاخص رودخانه اصلی و میزان پیچ وخم جبهه کوهستان مورد تحلیل قرارگرفته است. برای این منظور داده های موردنیاز در محیط GIS و نرم افزار Arc Mapوارد شدند، و از نرم افزار Spss نیز برای تحلیل های آماری استفاده شد. نهایتاً روابط همبستگی و رگرسیونی بین برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بعد فرکتال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که روابط معنی داری بین این متغیرهای مورفولوژیکی و بعد فرکتال شبکه ی زهکشی در زیرحوضه های مورد مطالعه وجود دارد. نتایج بررسی ها نشان داد که بعد فرکتال شبکه ی زهکشی زیرحوضه های موردبررسی از روش سیستم شمارشی و ضرایب هورتون، با حداقل بعد فرکتال در زیرحوضه دره چشمه یورد و حداکثر آن در زیرحوضه ولنجک، دارای میانگین بعد 128/1 برای تمامی زیرحوضه ها می باشد. بررسی شاخص انتگرال هیپسومتریک نیز نشان داد که همه ی زیرحوضه ها دارای توپوگرافی جوان و پستی وبلندی زیادی هستند.
بررسی رابطه تندبادهای سواحل جنوبی ایران با مورفولوژی تپه های ماسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تجزیه وتحلیل آماری باد و نقش آن در شکل گیری انواع تپه های ماسه ای است. تجزیه وتحلیل داده های بادسنجی پنج ایستگاه سینوپتیک منتخب در سواحل جنوبی ایران، با استفاده از نرم افزار WRPLOTانجام گرفت. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺭﺳ ﻢ گل باد و گل طوفان، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ کﻪ ﺟﻬﺖ ﺑﺎﺩ غالب عموماً ﻏﺮبی ﺍﺳ ﺖ و ﺑﺎﺩﻫﺎی طوﻓﺎﻥﺯﺍ ﺑیﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ غرب و جنوب ﻏﺮﺏ ﻣیﻭﺯﻧﺪ. ﻧﺘ ﺎیﺞ حاصل از ترسیم گل ماسه با استفاده از نرم افزار
Sand Rose Graph ﻧﺸﺎﻥ داد ک ﻪ جهت انتقال ماسه اغلب از قطاع جنوب و جنوب غرب به سمت شمال و شمال شرق است که با مورفولوژی تپه های ماسه ای موجود منطبق است. نتایج بررسی صحت شاخص RDD با استفاده از منطق بولین نشان داد، اهواز با 05/90 درصد حضور برای رسوب گذاری در قطاع شمال شرقی، از بالاترین صحت برخوردار است. بندر جاسک با 8/336= t بیشترین توان را در حمل ماسه دارد. مقدار شاخص UDI در تمامی ایستگاه ها کمتر از 59/0 است که نشان دهنده دوجهته بودن بادهای منطقه است. روی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای گوگل ارث، وجود تپه های ماسه ای از نوع تپه های طولی، سیلک های دندانه ای کشیده و سیف نمایان است که حاصل بادهای دوجهته جنوب غربی و جنوب شرقی هستند.
زمین شناسی زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
نقش برخورد اجرام آسمانی در تحول سیارات جامد منظومه ی شمسی
حوزههای تخصصی:
بررسی توسعه یافتگی و ویژگی های هیدرودینامیکی سامانه های کارستی با استفاده از تجزیه و تحلیل منحنی فرود هیدروگراف (مورد مطالعه: آبخوان های کارستی حوضه رودخانه الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضة کارستی رودخانة الوند در غرب استان کرمانشاه به علت فراهم بودن شرایط مساعد کارست زایی، دارای آبخوان های کارستی متعددی است. این آبخوان ها نقش حیاتی در استمرار و شکل گیری مدنیت در منطقه داشته، منبع اصلی تأمین آب جوامع انسانی است. هدف از این پژوهش ارزیابی و تعیین درجة توسعة کارست آبخوان های کارستی حوضة الوند استفاده از طریق تجزیه و تحلیل منحنی فرود هیدروگراف چشمه های کارستی است. در این پژوهش، پس از تعیین محدودة آبخوان ها، ویژگی های ژئومورفولوژی کارست سطحی و زمین شناسی آنها بررسی شد و در ادامه منحنی فرود هیدروگراف پنج چشمه ارزیابی و درجة توسعة کارست آبخوان ها تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که آبخوان های ریجاب و ماراب با درجة توسعة کارست 5/5، توسعه یافته ترین آبخوان های حوضه اند و دارای دو زیررژیم خطی و یک زیررژیم آشفته اند. آبخوان های گلین، گلودره و سرابگرم دارای درجة توسعة کارست 7/3، 7/3 و 7/2 هستند و دو زیررژیم خطی دارند. درجة توسعة کارست و ویژگی های هیدرودینامیکی آبخوان ها تحت تأثیر تفاوت های محلی در عوامل مؤثر بر توسعة کارست و ژئومورفولوژی کارست متفاوت است. سه عامل ژئوموفولوژی کارست سطحی، فیزیوگرافی حوضه های تغذیه کنندة آبخوان ها و ارتفاع، به ترتیب بیشترین اثر را بر ویژگی های هیدرودینامیکی و درجة توسعة کارست آبخوان های حوضة الوند دارند.
پرندگان دشت لوت
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات کاملی درباب جانوران ایران بخصوص جانوران مناطق بیابانی صورت نگرفته و گزارشهای موجودهم راهنمای کاملی برای تعیین جانوران این منطقه نخواهد شد. مسافرتهای علمی گوناگونی بمنظور جانورشناسی در ایران انجام شده که برخی از این مسافرتها را هیئت علمی دانشگاهی ایران انجام داده اند. مسافرتهایی که از طرف مؤسسه جغرافیایی دانشگاه تهران در منطقه های لوت انجام گرفت مشتمل بر گروههای تحقیقاتی مختلف از جمله گروه جانور شناسی بوده است‘ نتیجه ای از بررسیهای این سفر در زمینه شناخت پرندگان این منطقه د راینجا بطور خلاصه بیان می شود: در این بررسی بیشتر در مورد پرندگان مطالعه شده گزارش های دیگری راجع به خزندگان انجام گرفته که بصورت مقاله دیگری داده خواهد شد. این مطالعات بطور محدود در دومنطقه بیابانی دشت لوت و کویر نمک انجام گرفته است. دشت لوت و کویر نمک شامل منطقه وسیعی است که درقسمت شمال شرقی و قسمت مرکزی ایران واقع شده است جنس زمینهای شمال شرقی سخت و از نظر اکولوژی حیوانی اهمیت دارد ودارای چهار منطقه بیابانی است. 1. صحرایی که قسمت اعظم آنرا سنگهای ریز – قلوه سنگ وسنگهای گچی پوشانده است. 2. کویر نمکی وگچی 3. بیابان رسی (که دارای مناطق گیاهی موقت است) 4. بیابان ماسه ای درقسمت مرکزی دشت لوت بنظر می رسد (دربعضی مناطق) زندگی حیوانی و نباتی تقریبا وجود ندارد. اما می توان تصور کرد که در فصل مناسب که شرایط آب وهوا تغییراتی پیدا می کنند زندگی موقت وکوتاه در آنجا پیدا شود. در فصل بهار در اثر بارندگی آبهای سطحی در کویر جریان پیدا می کند و قسمتی ازنمکهای سطحی را می شویند در این موقع است که در این قسمت گیاهانی چون salsola Halochnemum. Seidlitza می رویند.
ژئومورفولوژی و شهرها
آیا پیش بینی و کنترل زمین لرزه امکان پذیر است؟
حوزههای تخصصی:
خطر ریزش های سنگی در دامنه های شرقی سهند و پهنه بندی محدوده های مخاطره آمیز در حوضه قرنقوچای
حوزههای تخصصی:
تاریخچه تحول دانش زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
تبیین تأثیر فرم و فرآیندهای ژئومورفیک در سکونتگاه شهری یاسوج
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مکان های مناسب گسترش سکونتگاه های شهر یاسوج با توجه به فرم ها و فرایندهای طبیعی موجود در منطقه پرداخته است. در این راستا باتوجه به ویژگی های طبیعی منطقه 5 معیار، 15 زیر معیار و84 کلاس جهت دستیابی به اهداف شناسایی شد. ابتدا با گردآوری نقشه های پایه شهر یاسوج، مبادرت به تهیه و تجزیه و تحلیل لایه های شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، جنس سازند، تراکم مراکز مسکونی، فاصله از مراکز مسکونی، کاربری اراضی، تراکم راه، فاصله از راه، تراکم گسل، فاصله از گسل، تراکم رودخانه، فاصله از رودخانه، بارش و دما گردید. سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی عوامل مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفت و تعیین وزن گردید. در پایان لایه های رستری عوامل در محیط نرم افزار Arc GIS 10 با یکدیگر تلفیق و نقشه نهایی گسترش سکونتگاه شهری منطقه ترسیم گردید. نهایتاً جهت تأیید نتایج، نقشه ارائه شده با نقشه فعلی شهر مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در بین عوامل موثر، زیرمعیارهای شیب، جنس سازند و فاصله از سکونتگاه به ترتیب با اوزان 205/0، 129/0 و104/0 به عنوان مهمترین عوامل در تعیین مکانگزینی سکونتگاه های شهری یاسوج شناسایی شده اند. براساس نقشه نهایی 46/13% (69/37 کیلومتر مربع) از مساحت منطقه مطالعاتی برای توسعه ی سکونتگاه شهری بسیارمناسب و 44/24% (406/68 کیلومتر مربع) مناسب می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت مدل و نقشه مکان گزینی فعلی شهر یاسوج روندی صعودی را برای توسعه سکونتگاه های شهری نشان داده و بیانگر دقت مدل مزبور است.
تطابق زمانی یخرفتهای کوه سبلان در شمالغرب ایران با یخرفتهای کوه هاسوبشیر - آلوسه
حوزههای تخصصی:
تجزیه وتحلیل یخرفت های پلهئیستوسن پسین درکوه سبلان، برقراری تطابق زمانی با کوه هاسوبشیر- آلوسه واقع در جنوب دریاچه وان ترکیه را امکان پذیر میسازد. در سبلان بر اساس شواهد موجود، آثار دو یخرفت انتهایی شناسایی شد. با در نظر گرفتن مرز برفی زمان حاضر کوه سبلان، میزان کاهش مرز برفی دورههای یخرفتی اول و دوم محاسبه گردید. مقایسه میزان کاهش خط برفی دورههای یخرفتی دو کوه سبلان و هاسوبشیر- آلوسه نشان میدهد که مقدار پسرفت خط برفی دو کوه روند تقریبا یکسانی دارند. با استفاده از اطلاعات موجود درباره سن یخرفتهای جنوب دریاچه وان، دورههای یخرفتی سبلان با دوره های ورم III و ورمIV مطابقت مینمایند.
دریاچه های کوهستانی تار و هویر و چگونگی تشکیل آن ها
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل مؤثر بر پراکنش و رخداد فروچاله ها در منطقه ی گازورخانی کرمانشاه با استفاده از رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، عوامل کنترل کننده ی فروچاله ها به همراه مورفومتری آنها با تکیه برفروچاله ها مطالعه شده است. فروچاله ها اشکال غالب منطقه گازورخانی کرمانشاه را تشکیل می دهند. اولین قدم در شناخت و چگونگی گسترش پدیده کارست و به ویژه عوامل کنترل کننده ی فروچاله ها در منطقه ی مورد مطالعه مورفومتری (ریخت سنجی) آنهاست. در این پژوهش طیّ بازدید میدانی، آنالیز نقشه های توپوگرافی رقومی 1:25000 و مدل رقومی ارتفاعی (Dem 10 m)، تعداد 200 فروچاله در منطقه شناسایی و پارامترهای مختلف فروچاله ها شامل: عمق، مساحت، محور اصلی و فرعی، جهت گیری محور اصلی و گسل، شاخص پیتینگ (میزان حفره حفره بودن) و نقشه ی تراکم اندازه گیری شد. فروچاله ها از نظر شکل ظاهری از نوع ساده، مرکب و پیچیده هستند. نتایج نشان داد در شیب بالاتر از 20 درجه فروچاله ای مشاهده نشد. نتایج تحلیل لجستیک نشان دادند که پراهمیت ترین متغیّرها در وقوع فروچاله ها به ترتیب گسل، ارتفاع و بارش هستند.
بررسی اثرات مورفوتکتونیک در نیمرخ طولی رودخانه ی واز؛ البرز شمالی، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها نسبت به حرکات تکتونیکی حساس هستند و رابطه ی نزدیکی بین لندفرم های رودخانه ای و حرکات تکتونیکی وجود دارد. شاخص های ژئومورفیک به عنوان ابزاری برای مشخص کردن ساختارهای جدید و فعال به کار می روند. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه ی آبریز واز است که در شهرستان نور در استان مازندران واقع شده است. در این حوضه گسل های متعددی مانند، گسل شمال البرز و گسل کلرد سازندهای زمین شناسی را جابه جا کرده اند. در این مطالعه شاخص های ژئومورفیک، مانند منحنی های هیپسومتری، شاخص تقارن حوضه، نیمرخ طولی نرمال شده ی رود و شاخص گرادیان طولی رود با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی (DEM) در نرم افزار ARC GIS تهیه و مورد تحلیل قرار گرفتند. نیمرخ طولی نرمال شده ی رود (SLK) برای زیرحوضه ها ترسیم شد. به دلیل بی بُعد بودن این شاخص، حداکثر تقعر (Zmax ) دره های مختلف مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس با محاسبه ی مقادیر SL شاخه های مختلف رود و میان یابی این مقادیر، نقشه ی SL رود تهیه شد. مقادیر SL بین 75 تا 1375 متغیر بوده است. تقریبار 75 درصد مقادیر SL کمتر از 700 متر را نشان می دهد. بیشترین مقدار SL در قسمت جنوبی حوضه و در مجاورت گسل بزرگ البرز شمالی قرار گرفته است. مقادیر بالای SL تنها در برخی موارد با وجود گسل ها در ارتباط است. با استفاده از آزمون کروسکال والیس، این مقادیر مورد ارزیابی قرار گرفت که نشان دهنده ی تفاوت معنا داری بین سنگ شناسی حوضه و مقادیر SL است.