ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
۵۶۱.

ژئومورفولوژی، هیدروژئولوژی و مطالعه فاکتورهای مؤثر بر توسعه کارست در منطقه گرین، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی هیدروشیمی کارست هیدروژئولوژی نمایه های اشباع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۶۱۵
منطقه گرین در زون زاگرس رورانده و در مرز استان­های همدان و لرستان قرار دارد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی وضعیت گسترش کارست و پتانسیل آن از منظر ژئومورفولوژی و هیدروژئولوژی می­باشد. تکتونیزه شدن شدید در این منطقه و گسترش سنگ­های کربناته انحلال­پذیر، باعث شده تا کارستی شدن گسترش قابل ملاحظه­ای داشته و پدیده­های ژئومورفولوژی کارست نظیر دولین، کارن، غار و چشمه­های کارستی مانند چشمه گاماسیاب در این منطقه شکل بگیرد. به منظور ارزیابی وضعیت هیدروشیمی آبخوان منطقه، از نتایج آنالیز 26 چشمه استفاده شده است. آنالیز نمونه­های آب نشان می­دهد که تیپ آب موجود در اکثر چشمه­های منطقه به صورت بیکربنات کلسیم-منیزیم بوده که با تیپ آب آبخوان­های کارستی مطابقت دارد. ارزیابی نمایه­های اشباع کلسیت و دولومیت نشان می­دهد که منطقه نسبت به این دو کانی تحت اشباع بوده و آب زیرزمینی مسیر زیادی را طی نکرده و به تکامل ژئوشیمیایی نرسیده است. همچنین بر اساس نتایج آزمایش ردیابی، سرعت متوسط جریان آب زیرزمینی در مناطقی که ماده رنگی ردیابی شده است، در محدوده سرعت حرکت آب در نواحی توسعه یافته کارستی قرار دارد و نشان دهنده حاکم بودن رژیم جریان مجرایی می­باشد.
۵۶۲.

پایش و پیش بینی اثر خشکسالی ها بر دبی چشمه های کارستی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرمانشاه خشکسالی دبی بارش چشمه های کارستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۶۶۸
آبخوان کارست در مناطق آهکی اهمیت زیادی در تأمین آب مصرفی دارند، این آبخوان ها تحت تأثیر دوره های افزایش و کاهش بارش و همچنین تغییرات اقلیمی قرار دارند. به منظور مدیریت پایدار منابع آب، شناسایی تغییرات دبی چشمه های کارستی این آبخوان ها ضروری می باشد. در تحقیق حاضر تحلیل سری های زمانی هیدرولوژیکی، بین دبی چشمه های کارستی شهرستان کرمانشاه و بارش با استفاده از شاخص بارش استانداردشده، آزمون من- کندال و زنجیره مارکوف برای پایش و پیش بینی خشکسالی و اثر آن بر دبی چشمه های انجام گرفت. همچنین ارتباط بارش- دبی و تأخیر زمانی به صورت کوتاه و بلندمدت با همبستگی پیرسون بررسی شد. داده های تحقیق شامل دبی سراب های بی ابر، ورمنجه و نیلوفر و بارش ایستگاه های هواشناسی کرمانشاه، روانسر و اسلام آباد غرب برای دوره زمانی 88-1368 به صورت ماهانه و سالانه بود. نتایج تحقیق نشان داد بین دبی سراب ورمنجه (639/0) و بی ابر (642/0) با بارش ایستگاه هواشناسی اسلام آباد غرب و سراب نیلوفر با ایستگاه هواشناسی کرمانشاه (484/0) بیشترین همبستگی وجود دارد. به دلیل حالات مختلف بارش مانند جامد یا مایع، توزیع و شدت آن، اثر بارش بر افزایش دبی با تأخیر حداقل 2 ماه و حداکثر 6 ماه مشاهده شد. نتایج آزمون من- کندال بیانگر افزایش مقدار بارش (76-1368) و سپس کاهش (88-1377) می باشد که دبی سراب بی ابر همین روند را نشان می دهد، و دبی سراب نیلوفر از سال 1387 دچار تغییر کاهشی شده است. نتایج آزمون زنجیره مارکوف نشان داد که در هر سه ایستگاه احتمال رخداد دوره خشک بیشتر از دوره بارانی است، در ایستگاه اسلام آباد غرب 892/0، در ایستگاه روانسر 89/0 و در ایستگاه کرمانشاه 886/0 می باشد. مطالعه نشان داد که احتمال افزایش دوره های خشک در آینده بیشتر و به تبع آن دبی سراب های موردمطالعه کاهش خواهد یافت. مطالعه شاخص SPI سالانه روند کاهش دبی با خشکسالی را نسبت به دوره های تر بهتر نشان می دهد.
۵۶۵.

مکان یابی پیچانه های تراز 500 هکتوپاسکال موثر بر اقلیم ایران در نیمه گرم سال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ناهنجاری دریای مدیترانه پیچانه ارتفاع ژئوپتانسیل500 هکتوپاسکال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : ۱۲۱۰ تعداد دانلود : ۵۲۶
پیچانه ها، ناهنجاری هایی هستند که در ترازهای مختلف ارتفاع ژئوپتانسیل شکل می گیرند. با این حال شدت و فراوانی آنها در تراز 500 هکتوپاسکال بیش از لایه های دیگر جو است. با توجه به نقش موثری که پیچانه های منفی(مثبت) از طریق ایجاد تاوایی مثبت(تاوایی منفی) بر آب و هوای سطح زمین دارند، بررسی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش شدت و فراوانی پیچانه های جوی موثر بر اقلیم ایران در دوره گرم سال(فصل بهار و تابستان)، طی دوره زمانی 2010-1960 بررسی شد. بنابراین از داده های شش ساعته ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، در محدوده جغرافیایی 20 درجه طول غربی تا 80 درجه طول شرقی و صفر تا 70 درجه شمالی استفاده شد. در نهایت فراوانی و شدت پیچانه های جوی دوره گرم سال به صورت ماهانه محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که با آغاز فصل بهار تنها نوار باریکی از شمال خلیج فارس تا شمال غرب ایران، ناهنجاری منفی قابل توجهی را نشان داده است و به تدریج تا اواخر فصل بهار تمام ایران زیر نفوذ ناهنجاری های مثبت جو در تراز 500 هکتوپاسکال قرار می گیرند. همچنین در فصل تابستان، ناهنجاری منفی در جنوب شرق ایران زیاد است، و به سمت شمال غرب(در ایران مرکزی و شمال شرق و جنوب غرب ایران)، کاهش چشمگیری را نشان می دهد و در شمال غرب نیز دوباره روند افزایشی محسوسی در ناهنجاری های منفی دیده می شود.
۵۶۷.

شناسایی و پایش ناپایداری دامنه ای به روش پردازش اینترفرومتری تفاضلی مطالعه موردی: حوضه آبریز گرمی چای میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناپایداری دامنه ای اینترفرومتری تفاضلی تصاویر راداری حوضه آبریز گرمی چای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۱۰ تعداد دانلود : ۵۷۴
امروزه، اینترفرومتری تفاضلی راداری(DInSAR) به عنوان یکی از روش های کارآمد در اندازه-گیری جابجایی سطح زمین محسوب می شود. به طوری که با استفاده از این فناوری، امکان پایش حرکات کوچک سطح زمین به صورت پیوسته، با دقت بالا و در گستره وسیعی امکان پذیر است. در این پژوهش، از تکنیک اینترفرومتری تفاضلی بر اساس سری زمانی 6 تصویر راداری از سنجنده PALSAR ماهواره ALOS از 2007 تا 2010جهت شناسایی و پایش مناطق ناپایدار دامنه ای حوضه آبریز گرمی چای استفاده گردید. نتایج حاصله از این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، 20 نقطه ناپایدار در بازه 92 روزه زوج تصویر راداری سال2007 شناسایی شد که بزرگ ترین آن ها از نوع لغزش چرخشی بوده و 11- سانتی متر در این مدت جابجایی داشته است. بر همین اساس، تعداد 25 نقطه لغزشی نیز در سال 2009 شناسایی گردید که مهم ترین آن، لغزش روستای سوین با میزان جابجایی cm5/7 تا 3/10- بوده است. نتایج به دست آمده در سال 2010 از برخی جهات قابل مقایسه با دو دوره قبلی بوده به طوری که تعداد مناطق ناپایدار در این دوره کمتر از دو دوره قبلی بوده و توزیع مکانی مناطق ناپایدار نیز عمدتاً به نیمه شرق حوضه محدودشده است. میزان جابجایی محاسبه شده در این دوره(cm2 تا 1/5-) نیز کمتر از دو دوره قبل بوده است. مهم ترین نقطه لغزشی شناسایی شده در دوره اخیر، توده لغزشی مجاور سد گرمی بوده که ادامه فعالیت ساختمانی سد را تحت تأثیر قرارداده است.
۵۶۸.

استفاده از تکنیک های پیکسل مبنا و زیر پیکسل مبنا جهت شناسایی مناطق دگرسانی (مطالعه موردی: محدوده تنگ بستانک استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجش ازدور پیکسل مبنا دگرسانی برازش مشخصه طیفی تنگ بستانک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۰۹ تعداد دانلود : ۹۰۵
آشکارسازی طیفی کانی ها با استفاده از تصاویر چند طیفی سنجنده ها، به منظور شناسایی و اکتشاف کانی های هر منطقه با بهره گیری از رفتارهای منحصربه فرد کانی ها شیوه ای نوین در زمینه علوم محیطی محسوب می گردد. تحقیق حاضر با استفاده از داده های سنجنده لندست 8 و با روش های مختلف پیکسل مبنا و زیرپیکسل مبنا مانند روش نسبت گیری باندی، آنالیز مؤلفه های انتخابی)کروستا(، نقشه بردار زاویه طیفی(SAM)، برازش مشخصه طیفی (SFF) ، روش ACE و فیلتر انطباقی تعدیل یافته(MTMF)به مطالعه و شناسایی زون های دگرسانی در منطقه تنگ بستانک در استان فارس می پردازد. انجام پردازش های لازم و استفاده از تکنیک های ذکرشده منجر به شناسایی دگرسانی های مختلفی ازجمله آرژیلیک، فیلیک و پروپلیتیک شده است. همچنین در این تحقیق با در دست داشتن نقشه واقعیت زمینی منطقه دولومیتی از سطح منطقه، دقت های طبقه بندی ازجمله دقت کلی، کاپا، دقت ناظر و دقت تولیدکننده محاسبه گشت. همچنین با استفاده از نمونه برداری تصادفی از سطح منطقه و انجام آزمایش ICP-MASS ، مجموع مربعات باقیمانده برای هرکدام از روش های پیکسل مبنا و زیرپیکسل مبنا محاسبه و آنالیز XRD جهت تدقیق نتایج شناسایی اهداف با استفاده از نمونه برداری تصادفی روی مناطق مختلف انجام شد. نتایج نشان داد روش SFF با مجموع مربعات باقیمانده 5/1 و ضریب کایا و کلی 679/0 و8/84 بیشترین دقت در شناسایی زون های دگرسانی و روش PCA با مجموع مربعات باقیمانده 46/3 و ضریب کاپا و کلی 279/0 و 4/44 کمترین دقت را در شناسایی این مناطق دارد. همچنین بعد از گزینش مناسب ترین روش شناسایی مساحت مناطق مختلف محاسبه گشت که مناطق دولومیتی، کلسیتی و کوارتز(سیلیسی) به ترتیب با 144/37، 32/33 و 86/27 کیلومترمربع بیشترین مساحت از سطح منطقه موردمطالعه را به خود اختصاص داده اند.
۵۶۹.

پهنه بندی مناطق حساس به فرسایش در حوضه آبخیز کن با روش پسیاک اصلاح شده و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی خطر فرسایش رسوبدهی ویژه سازندهای حساس به فرسایش حوضه آبخیز کن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۹۲۲
فرسایش خاک فرآیندی است که سالانه باعث هدر رفت میلیون ها تن خاک از عرصه های طبیعی و زراعی می گردد. برآوردهای صحیح از خطر فرسایش در بهبود توصیه های مدیریت اراضی نقش مهمی دارد. در این تحقیق، پهنه بندی خطر فرسایش در حوزه آبخیز کن با مساحت 20571 هکتار با استفاده از مدل تجربی MPSIAC و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نقشه های پایه و بهره گیری از GIS لایه های اطلاعاتی مورد نیاز تهیه گردید. پس از گردآوری، آماده سازی و ورود لایه های اطلاعاتی به محیط GIS و تلفیق این لایه ها حداکثر و حداقل میزان رسوب ویژه تولیدی سطح حوضه به ترتیب 41/10 و 99/0 تن در هکتار در سال، میزان رسوبدهی ویژه کل حوضه 72/78 تن در هکتار در سال و رسوبدهی کل حوضه 50549 تن در سال بدست آمد که رقم قابل توجهی است و از دلایل آن می توان به حساس بودن جنس سازنده ای منطقه به فرسایش، نوع خاک منطقه، شیب زیاد حوضه، عدم کاربری مناسب اراضی و ... اشاره کرد به گونه ای که مناطق با شدت فرسایش زیاد منطبق بر سازنده ای حساس و شیب های تند و زیاد است.
۵۷۳.

شناسایی و مقایسه ی بیابان های ایران از جنبه ژئومورفولوژی و اقلیم شناسی (مطالعه موردی: بیابان های نواحی مرکزی و شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم ژئومورفولوژی بیابان سامانه اطلاعات جغرافیایی مرکز و شرق ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۷ تعداد دانلود : ۷۱۸
تعیین قلمرو بیابان ها نیازمند دستیابی به اطلاعاتی از پارامترهای محیط طبیعی است که اثر متقابل آن ها به صورت مشترک در پیدایش ویژگی های بیابان دخالت دارند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و جداسازی مناطق بیابانی مرکز و شرق ایران از دیدگاه ژئومورفولوژی و اقلیمی است. بدین منظور پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، شاخص های معرف بیابان از نوع ژئومورفولوژی و اقلیم شناسی در سرزمین مورد پژوهش مشخص گردید. به نحوی که در عامل ژئومورفولوژی رخساره های معرف بیابان شامل تپه های ماسه ای و دشت ریگی، گنبدهای نمکی، کفه های نمکی، کویرها و امثال آن و در عامل اقلیم، میزان بارندگی، دما و تبخیر سالانه، ضریب بی نظمی بارش و تغییرات و شدت میانگین بارش روزانه شناسایی و تفکیک شد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) هر یک از عوامل ذکرشده ترسیم گردید و در مرحله بعد متغیرها به وسیله ی مدل AHP ارزش گذاری گردیدند و سپس در محیط GIS تلفیق شدند و در نهایت نقشه سراسر بیابان های اقلیمی و ژئومورفولوژی مرکز و شرق ایران تهیه شد. نتایج نشان داد از لحاظ اقلیمی منطقه مورد مطالعه به چهار ناحیه آب و هوایی تقسیم می گردد که مساحت مناطق بیابانی سرزمین مورد پژوهش از جنبه اقلیمی سطحی معادل 74925.04 کیلومترمربع معادل 20 درصد و ازلحاظ ژئومورفولوژی 203773 کیلومترمربع معادل 54.4درصد می باشد. انطباق نقشه های ارتفاع، شیب و جهت شیب با نقشه های بیابان های اقلیمی و ژئومورفولوژی حاکی از تأثیر شدید عامل ارتفاع نسبت به عرض جغرافیایی در تغییرپذیری زیاد مکانی عناصر اقلیمی و تأثیر این عناصر بر مشخصات و فرم های مناطق خشک و نیمه خشک و توسعه نواحی بیابانی منطقه شده است. بر اساس نقشه بیابان های اقلیمی، لانه گزینی نواحی نیمه خشک و خشک در نقاطی که با شرایط بیابانی و نیمه بیابانی مواجه است، گواه بر تأثیرپذیری اقلیم منطقه از وضعیت توپوگرافی نیمه مرکزی و شرقی ایران دارد.
۵۷۶.

زمین شناسی، آلتراسیون، کانی سازی و ژئوشیمی محدوده جنوب ارغش (نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۶۵۶
منطقه ارغش در 45 کیلومتری جنوب غرب نیشابور واقع شده است. واحدهای نیمه عمیق در منطقه شامل بیوتیت هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، بیوتیت هورنبلند مونزونیت پورفیری، مونزودیوریت پورفیری و بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری می باشد. واحدهای آتشفشانی در منطقه شامل هورنبلند بیوتیت داسیت، بیوتیت هورنبلند داسیت، آندزیت و بازالت بالشی است. واحدهای درونی شامل هورنبلند مونزودیوریت، هورنبلند مونزونیت، کوارتز مونزونیت، هورنبلند کوارتز مونزودیوریت، بیوتیت گرانودیوریت، هورنبلند گرانودیوریت، بیوتیت هورنبلند گرانودیوریت، بیوتیت کوارتز دیوریت و پیروکسن دلریت می باشد. پنج نوع آلتراسیونی که در منطقه شناسایی شده شامل پتاسیک، پروپیلیتیک، کربناته، سیلیسی و سرسیتی است و براساس فراوانی کانیهای حاصل از دگرسانی به 12 زون تفکیک شده است. کانی سازی اولیه از نوع کانی سولفیدی پیریت به صورت افشان با فراوانی 3-4% بوده و کانی سازی ثانویه شامل لیمونیت، هماتیت و ژاروسیت است. برای انجام مطالعات دقیق هاله های ژئوشیمیایی و مشخص کردن زون بندی ژئوشیمیایی عناصر، تعداد 20 نمونه خرده سنگی و 8 نمونه رسوب آبراهه برداشت شد. نمونه ها به روش طیف سنجی جذب اتمی (AAS) برای فراوانی عناصر (Cu، Zn، Pb، Ag and Sb) آنالیز شدند. در نمونه های رسوب رودخانه فراوانی مس 34-58 ppm، روی45-422 ppm، سرب28-42 ppm و نقره 2-12 ppm می باشد، در حالی که در نمونه های خرده سنگی میزان مس8-1137 ppm، روی 13-411 ppm، سرب 15-97 ppm و نقره 3-32 ppm است.
۵۷۷.

شواهد مورفولوژیکی و مورفومتریکی تأثیر تکتونیک فعال بر مخروط افکنه های شمال دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفومتری دامغان مخروط افکنه گسل فعال تکتونیک فعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۷۰۱
این پژوهش به بررسی شواهد و آثار گسل های فعّال (گسل دامغان و گسل تزره) بر مورفولوژی و مورفومتری 16 مخروط افکنه، واقع در بخش شمالی دامغان می پردازد. روش کار برپایه ی تحلیل های کمّی و کیفی حاصل از تصاویر ماهواره ای و مدل های رقومی ارتفاعی، ویژگی های مورفومتری مخروط ها، اندازه گیری میزان جابه جایی آبراهه ها، میزان بالاآمدگی رسوبات و تحلیل شیب و نیمرخ های طولی و عرضی است. نقشه های توپوگرافی 1:25000، عکس های هوایی 1:55000، تصاویر ماهواره ای ETM و نقشه های زمین شناسی 1:100000 و داده های ارتفاعی رقومی، ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. همچنین پیمایش های میدانی برای بررسی و اندازه گیری شواهد فعّالیّت گسل ها در دو مرحله انجام گرفته است. نتایج نشان می-دهد که تأثیر عمده ی گسل تزره، سبب جابه جایی شبکه ی اصلی در رأس مخروط و تحت تأثیر آن، تغییر موقعیّت رسوب گذاری مخروط افکنه شده است. همچنین فعّالیّت گسل مذکور، سبب بالا آمدن رسوبات مخروط افکنه ای و رسوبات نئوژن زیرین شده است، در حالی که شواهد فعّالیّت گسل دامغان چیره تر بوده و سبب ایجاد سطوح مختلف بالاآمده، متروک ماندن سطح مخروط ها، جابه جایی نقطه ی تقطیع آبراهه، بالاآمدگی رسوبات مخروط افکنه ای و جابه جایی افقی شبکه ی زهکشی سطح مخروط افکنه ها و همین طور تأثیر بر فضای قابل دسترس مخروط افکنه ها شده است. حرکت گسل دامغان آثار مشخّصی بر جابه جایی رسوبات مخروط-افکنه ای داشته است. مؤلّفه ی قائم گسل دامغان، سبب شکل گیری سطوح قدیمی و جدید (فعّال و غیرفعّال) در سطح اغلب مخروط افکنه ها شده است. بررسی آماری متغیّرها نشان می دهد که بین برخی روابط مورفومتریکی مخروط افکنه ها، مانند مساحت حوضه آبریز و مساحت مخروط افکنه ها، رابطه و همبستگی آماری مناسبی وجود دارد. این در حالی است که مابین متغیّرهایی چون، ارتفاع متوسّط مخروط افکنه ها و شیب متوسّط آنها، همبستگی ضعیفی وجود دارد.
۵۷۸.

مقایسه ی خصوصیات مورفومتری طاقدیس ها و کاربرد آن در اکتشاف نفت در زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفت مورفومتری زاگرس ماله کوه نواکوه تقارن چین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۷۷۲
طاقدیس های ماله کوه در استان لرستان و نواکوه در استان کرمانشاه بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شوند. هدف این تحقیق بررسی مورفومتری طاقدیس نفتی ماله کوه و مقایسه ی آن با مورفومتری طاقدیس بدون نفت نواکوه و ارزیابی کاربرد این مطالعات در اکتشاف منابع نفتی می باشد. براساس تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی، ویژگی های مورفومتریکی طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق شاخص های مورفومتریک طاقدیس ها مانند تقارن چین خوردگی (FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس (FFS)، خط الرأس طاقدیس (AD)، نسبت جهت (AR)، نسبت انشعابات (Rb)، فرکانس زهکشی (Fs)،تراکم زهکشی (Dd) و سطوح مثلثی شکل بررسی گردید. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار بالای شاخص های FFS، AD، Ar و مقدار کم شاخص های Rb، Dd، و Fsو همچنین وجود سطوح مثلثی بزرگ در طاقدیس نواکوه، نشانگر قدمت، فشردگی و فرسایش بیشتر آن و بنابراین فرار نفت از طاقدیس مذکور است. از طرف دیگر، در طاقدیس نفتی ماله کوه، سطوح مثلثی کوچکتر هستند و مقدار شاخص های FFS، AD، Ar پایین و مقدار شاخص های Rb، Dd، و Fs در آن بالا می باشد که این موضوع بیانگر جوان تر بودن، فرسایش کمتر و بنابراین حفظ شدن منابع نفتی آن است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که تکامل و فشردگی طاقدیس نواکوه باعث جابه جایی سطح خنثی به سمت پایین و به موجب آن اتصال شکستگی های فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت طاقدیس نواکوه منجر شده است. در مجموع تحقیق حاضر نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیس های دارای نفت و غیر نفتی هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان