ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
۱۱۶۱.

مدلسازی روابط فضایی اثر توپوگرافی بر دورنمای نیاز گرمایشی ایران با استفاده از مدل میان مقیاس منطقه ایی RegCM4(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران مدل ReGCM4 مدل EH5OM مدل GWR

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۴۶۹
تأثیر تغییرات آب وهوایی بر تقاضای انرژی برای نیاز گرمایش ساختمان ها امری غیرقابل اجتناب خواهد بود؛ لذا بایسته است به پیش بینی آب وهوای آینده پرداخته شود تا زمینه توسعه، انطباق و استراتژی های مناسب انرژی فراهم گردد. در این پژوهش به منظور ارزیابی نقش توپوگرافی بر دورنمای نیاز گرمایشی ایران از داده های دمای روزانه مدل EH5OM موسسه ماکس پلانک طی دوره آماری (2050-2015 میلادی)، تحت سناریو A1B با تفکیک 75/1 درجه قوسی، برای گستره ایران بارگیری گردید. در گام بعدی داده های نامبرده با تفکیک مکانی 27/0× 27/0 قوسی توسط مدل (RegCM4) ریزمقیاس شدند. سپس با استفاده از روش زمین آمار کریجینگ داده های روزانه دمایی در پهنه ای به ابعاد 15×15 کیلومتر بر ایران گسترانیده شد که نتیجه آن ماتریسی به ابعاد 7200×13140 به دست آمده و نیاز گرمایشی کشور برای دوره آتی بر روی این ماتریس با استفاده از مدل UKMO محاسبه گردید. نتایج نشان داده است که نیاز گرمایشی در ایران دارای الگوی خوشه ای بالا می باشد. واسنجی مدل های رگرسیونی کلاسیک (OLS) و وزن دار جغرافیایی (GWR) نشان داد که در مناطق وسیعی که دارای افت وخیز ارتفاعی زیادی می باشند مدل های رگرسیونی کلاسیک نمی تواند روابط نیاز گرمایشی را با ارتفاع مدل سازی نماید. به طورکلی کشور از لحاظ دورنمای نیاز گرمایشی به سه بخش جلگه ها و سواحل جنوبی و پسکرانه ای، نوار کوهستانی و کوهپایه ای و بالاخره دشت ها و چاله های داخلی و بیرونی قابل پهنه بندی است و وردایی فضایی نیاز گرمایشی برآورد شده مبتنی بر ارتفاع نشان داده است که افزایش مقدار نیاز گرمایشی رابطه مستقیمی توپوگرافی پیچیده محلی دارد.
۱۱۶۲.

بررسی همدیدی برف سنگین جلگه گیلان در بهمن 1392 و تأثیر آن بر سنجش مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران برف سنگین پرفشار اروپایی جلگه ی گیلان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۵۴۲
حوادث و رخدادهای جوی هر از گاهی بسته به وسعت و دامنه زمانی وقوع شان در زمره بحران های طبیعی قابل پیش بینی، مشکلات جدی را در روند زندگی بشر ایجاد می کنند. یکی از پرمخاطره ترین آن ها بارش برف سنگین منطقه جلگه ساحلی گیلان در بهمن 1392 می باشد. در این پژوهش به منظور درک ساختار گردشی جو در زمان وقوع این مخاطره طبیعی، روش تحقیق محیطی به گردشی در نظر گرفته شد. بر این اساس داده های روزانه ایستگاه های هواشناسی استان گیلان برای روزهای 10ام تا 14ام بهمن 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند و آمارهای مربوطه استخراج شدند. پس از آن با تعیین روز اوج بارش برف به منظور دستیابی به تهیه نقشه های ترکیبی همدید با استفاده از پایگاه داده مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی تحقیقات جوی آمریکا، داده های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتاسیل، نم ویژه، سرعت قائم، تابش طول موج خروجی، مولفه باد مداری و نصف النهاری در تراز های مختلف جوی دریافت شد. نتایج حاکی از بارشی سراسری در روزهای مذکور در جلگه گیلان می باشد. ایستگاه انزلی بیشترین و منجیل کمترین بارش ها را داشته اند. مهمترین عامل گردشی جو نیز مرکز پرفشار قوی است که در بخش های شمالی اروپا شکل گرفته است. این مرکز با جریانات جنوب سوی خود بر روی دریاچه خزر مستقر شده و با ایجاد اختلافات شدید دمایی بین آب دریا و توده هوای ورودی، با ایجاد همرفت شدید و صعود قوی بر روی منطقه ی مورد مطالعه بارش های شدید و مخاطره آمیز سواحل جنوبی خزر بویژه جلگه گیلان را منجر شده است. بنابراین در راستای برنامه ریزی مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه، یک برنامه جامع پیش بینی و ایجاد یک ساختار عملیاتی مناسب دارای قابلیت اجرایی در هنگام وقوع چنین مخاطراتی در سطح ملی با هدف کاهش آسیب ها ضروری می باشد.
۱۱۶۳.

ارزیابی تعادل ژئومورفولوژیکی با استفاده از روش های رزگن و چهارچوب استیل رود (مطالعه موردی: رودخانه تروال، کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل ژئومورفولوژیکی چهارچوب استیل رود رودخانة تروال طبقه بندی رزگن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۹۰
رودخانة تروال، به عنوان سرشاخة سفیدرود، در شرق استان کردستان واقع شده است. هدف اصلی در این مطالعه تحلیل تعادل ژئومورفولوژیکی و شناسایی مناطق پایدار و ناپایدار رودخانة تروال است. نخست ظرفیت تعادل رودخانه با روش چهارچوب استیل رود و سپس وضعیت پایداری استیل ها بر اساس طبقه بندی رزگن تعیین شد. بر اساس چهارچوب استیل رود، استیل های سینوزیتة کم با مواد ریزدانه و مئاندری با بستر ماسه ای دارای ظرفیت تعادل محلی و استیل های سینوزیتة کم با بستر گراولی، چندمجرایی در چم ازون دره، سینوزیتة کم با بستر ماسه ای در چم تروال و مئاندری با مواد ریزدانه در چم سنگ سیاه ظرفیت تعادل بسیار زیادی دارند. برای بررسی پایداری، 34 مقطع در همة استیل ها برداشت شد. استیل های مئاندری و چندمجرایی با بستر ماسه ای، سینوزیتة کم با مواد ریزدانه و مئاندری با مواد ریزدانه در چم تروال و استیل آدا با بستر رسی در چم سنگ سیاه پایدارند؛ درحالی که استیل های سینوزیتة کم با بستر گراولی، سینوزیتة کم با بستر ماسه ای و چندمجرایی ناپایدار بودند. ناپایداری در چم تروال و سنگ سیاه می تواند به دلیل گسل های متعدد باشد. به طورکلی، مناطقی از رودخانه که بر اساس روش استیل رود دارای ظرفیت تعادل زیادی است معمولاً نتایج روش رزگن حاکی از ناپایداری وضعیت آن بخش رودخانه است.
۱۱۶۴.

بررسی عوامل مؤثردر شکل گیری و گسترش کارست های حوضه ی آبریز در پرچین درشمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدرولوژی لیتولوژی اشکال کارستی حوضه ی آبریز درپرچین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۳ تعداد دانلود : ۴۰۲
مناطقی از زمین که توسط سازندهای آهکی پوشیده و توسط جریان های آبی انحلال یافته اند، مناطق کارستی نامیده می شوند. به دلیل اینکه اشکال کارستی نقش مهمی در منابع آب،گردشگری و فعالیّت های عمرانی دارند مطالعه ی آنها یک ضرورت محسوب می شود. حوضه ی آبریز درپرچین، یکی از زیرحوضه های رودخانه ی بیدواز در شمال شرقی ایران است که به دلیل سازندهای آهکی اشکال متنوع کارستی در آن شکل گرفته است. در این مقاله سعی بر این است تا عوامل مؤثر در کارست زایی این حوضه مطالعه و شناسایی شوند تا در فعالیّت های عمرانی و آمایش حوضه ای این عوامل تحت کنترل باشند. جهت رسیدن به این هدف، پس از مرزبندی این حوضه، با استفاده از روش های کتابخانه ای، مطالعات میدانی، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای کارست های این حوضه شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعات اولیه این فرض را در ذهن تداعی نمود که در شکل گیری کارست های این حوضه  عواملی چون لیتولوژی، هیدرولوژی، فعالیّت های تکتونیکی و آب و هوا نقش بیشتری داشته اند. پس از بررسی این عوامل مشخص گردید لیتولو ژی از طریق انحلال، تخلخل، شکستگی و نوع پوشش سنگ ها در شکل گیری اشکال این حوضه مؤثر بوده است. از نظر هیدرولوژی، توان بالای انحلال آب این حوضه و عدم انطباق شاخه های فرعی آن با ساختمان زمین شناسی  نقش خود را در این زمینه ایفا نموده است. همچنین رتبه بندی این حوضه مشخص نمود بیشترین و متنوع ترین اشکال کارستی این حوضه در رتبه های بالای آن شکل گرفته اند. از نظر تکتونیکی سه طرف این حوضه توسط گسل ها احاطه شده، گسل همه گجی در شمال و گسل اردغان در جنوب این حوضه با فعالیّت خود فرایند شکل گیری کارن های شیاری و چکشی را در این حوضه  تسهیل نموده  است. همچنین نیروی وارده ازسوی گسل ها، سنگ ها را   تخریب و با نفوذ آب مقدمات انحلال آنها را فراهم نموده و اشکال کارستی را به وجود آورده است. ازنظر تأثیرات آب و هوایی مشخص شد در بین عناصر آب و هوایی دما و بارش نقش مهمتری در این زمینه داشته اند. دما از طریق انواع هوازدگی و بارش از طریق تأثیر در شکل گیری کارن های لانه ی زنبوری و کارن های بارانی و پوشش گیاهی نقش خود را در این زمینه ایفا نموده است.
۱۱۶۵.

پیش بینی احتمال تکرار دوره های خشکسالی و اثر آن بر پوشش گیاهی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلستان خشکسالی زنجیره مارکوف NDVI من - کندال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۳ تعداد دانلود : ۵۷۸
در این پژوهش با استفاده از داده های ایستگاه گرگان بین سال های 2010-1980 روند بارش بررسی شد. به منظور استخراج روند بارش از آزمون های میانگین متحرک و من-کندال استفاده شد. هم چنین به وسیله شاخص SPI دوره های خشکسالی استخراج و احتمال رویداد هر یک از حالات مختلف ترسالی و خشکسالی با زنجیره مارکوف محاسبه شد. در ادامه به وسیله تصاویر NOAA-AVHRR نوسانات پوشش گیاهی تحت تأثیر روند بارش بررسی و به وسیله زنجیره مارکوف احتمال گذر هر یک از طبقات بررسی شد. نتایج نشان داد در میان سال های 2007-2001 و 1994-1990 دوره ترسالی و سال های 1986-1982 و 2010-2005 دوره خشکسالی رخ داده است. تحلیل شاخص خشکسالی روند بارش در این زمان را تأیید کرده و نشان داد سال های 2005-2001 شرایط مرطوب و از سال 2005 شرایط خشکی حاکم بوده است. با توجه به ماتریس احتمالاتی مارکوف احتمال گذر خشکسالی شدید به خشکسالی شدید 6/0 و احتمال گذر از خشکسالی شدید به خشکسالی متوسط 13/0می باشد. با همین روند پوشش گیاهی نیمه متراکم از سال 1985 به مقدار 494479 هکتار تا سال 2000 به 380120 هکتار کاهش داشته است که کمترین مقدار در طی سال های مورد مطالعه می باشد. از سال 2000 تا 2005 تراکم و مساحت پوشش گیاهی افزایش یافته، ولی تحت تأثیر خشکسالی اخیراٌ کاهش نشان می دهد و با احتمال 48/0 طبقه بدون پوشش گیاهی در شرایط خود باقی می ماند. احتمال تبدیل مربوط به پوشش گیاهی ضعیف به زمین فاقد پوشش به مقدار 41/0 می باشد. بر این اساس احتمالاً 214060  هکتار به زمین فاقد پوشش گیاهی تبدیل شود.
۱۱۶۶.

برآورد تغییرات جنگل براساس عوامل اقلیمی با استفاده ازتصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران جنگل NDVI عناصر آب و هوایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۸۳۸ تعداد دانلود : ۶۳۹
پوشش گیاهی ارتباط زیادی با شرایط اقلیمی دارد. شناسایی تغییرپذیری فصلی رشد گیاه برای شناسایی پاسخ اکوسیستم ها به تغییر اقلیم در مقیاس های زمانی فصلی و بین سالیانه تعیین کننده است. برای ارائه مدل پیش بینی 7 عنصر آب و هوایی شامل بارش، دما و رطوبت نسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) برای دوره 20 ساله (2006-1987) در 141 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی به داده فضایی تبدیل شد.ترکیب مقادیر حداکثر ماهانهNDVI از تصاویرNOAA-AVHRR  در همان دوره استخراج گردید. سپس عناصر آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل وNDVI به عنوان متغیر وابسته در رگرسیون خطی چند متغیره وارد شد. نتایج نشان داد که بالاترین ضریب همبستگی بین عناصر اقلیمی و مقدارNDVI در ماه می به مقدار 82/0 اتفاق می افتد که اوج سبزینگی است. کمترین همبستگی در زمستان به خاطر نبود رشد کافی درختان می باشد. ضریب همبستگی سالانه مقدار مدل با حالت محاسباتی با در نظر گرفتن خطای تصادفی بیش از 93/0 می باشد. در مجموع مقدار محاسباتی ماه می و ژوئن برای سال های 2004 و 2005 به ضریب همبستگی مدل نزدیک است، اما در ماه های زمستان به دلیل نبود سبزینگی ضریب همبستگی کم می شود. در سال 2006 به دلیل خشکی شدیدتر در اواخر بهار (ماه ژوئن) پیش بینی کمتری صورت گرفته است. در زمستان نقش کنترلی دما بیش از بارش و رطوبت نسبی است، اما با افزایش دما و کاهش بارش و رطوبت نسبی از اوایل ماه می نقش بارش و رطوبت نسبی مثبت و دما منفی می شود. فصل پاییز از نقش بارش کاسته و دما افزوده می شود.
۱۱۶۷.

برآورد بار رسوب ماهانه ی ایستگاه های حوضه ی آجی چای با استفاده از مدل MPSIAC و ریزمقیاس نمایی آبشاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسوب دهی مدل پسیاک اصلاح شده ریزمقیاس کردن آبشاری آجی چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۳
در این مقاله جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در زیرحوضه های حوضه ی آجی چای با توجه به نبود آمار کافی بار رسوب -که ی کی از مسائل اساسی حوضه های کشور می باشد- از مدل تجربی پسیاک اصلاح شده استفاده شده است. از آنجائی که میزان رسوب حاصل از این مدل متوسط سالانه می باشد، لذا در مرحله ی اول جهت محاسبه رسوب برای هر سال چگونگی تغییرات فاکتورهای نه گانه مدل فوق نسبت به زمان مورد بررسی قرار داده شده است. فاکتورهای که ماهانه (مثل بارش و رواناب) و یا سالانه (مثل پوشش گیاهی و کاربری اراضی) دستخوش تغییر هستند، نقش مستقیمی در محاسبه رسوب برای هر سال دارند. در مرحله ی دوم برای ریزمقیاس کردن رسوب سالانه ی حاصل از مدلسازی مرحله ی اول و با توجه به اینکه نمی توان رسوب سالانه را به نسبت مساوی برای تمام ماه های سال توزیع کرد، با استفاده از روش آبشاری میزان رسوب سالانه به ماهانه ریزمقیاس گردید. نتایج حاصل نشان می دهد بین بار رسوب برآورد شده با مدل پسیاک اصلاح شده و ریزمقیاس شده با مدل آبشاری، با نتایج مشاهداتی و ثبت شده همبستگی بالایی وجود دارد. از طرفی همانطوری که انتظار می ر فت از بین عوامل نه گانه مدل، دو عامل فرسایش رودخانه ای و فرسایش سطحی به ترتیب 6/13 و 4/13 بیشترین امتیاز را دارند همچنین کاربری اراضی و پوشش گیاهی با امتیازهای 4/13 و 5/11 نقش خود را در تولید و یا مهار رسوب به خوبی نشان می دهند. میزان رسوبدهی سالانه در کل حوضه 92/1 تن در هکتار می باشد که زیرحوضه 22 با توجه به شیب تند و پوشش گیاهی کاملا ضعیف با 88/3 تن در هکتار در سال بیشترین و زیرحوضه 1-14 با 0/1 تن در هکتار در سال کمترین مقدار تولید رسوب را در حوضه به خود اختصاص دادند.
۱۱۶۸.

تأثیر محدودیت منابع آب بر تنش های هیدروپلیتیک (نمونه موردی: حوضه آبریز مرکزی ایران با تأکید بر حوضه آبریز زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران آب ژئوپلیتیک هیدروپلیتیک حوضه آبریز زاینده رود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۷ تعداد دانلود : ۶۸۲
هیدروپلیتیک یکی از گرایش های جغرافیای سیاسی است که به مطالعه نقش آب در رفتارهای سیاسی در مقیاس های گوناگون می پردازد. ایران از جمله کشورهای است که به دلیل قرارگرفتن در مناطق خشک و نیمه خشک جهان و پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارش ها با کمبود آب رو به رو بوده است. در این میان، حوضه آبریز زاینده رود با داشتن بزرگ ترین رود حوضه آبریز مرکزی کشور، تأمین کننده آب بخشی از استان های اصفهان، چهارمحال بختیاری و یزد است و با داشتن توان بالای کشاورزی و گردشگری و نیز در برگرفتن قطب جمعیتی و صنعتی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. این عوامل سبب شده است تا نیاز آبی در این حوضه بین آبریزنشینان و دیگر بهره مندان از آن، افزایش یابد تا آنجا که منجر به درگیری و تنش نیز شده است. پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که با رشد و گسترش صنعت و سکونتگاه ها و همه عوامل محدودیت زای منابع آبی، تنش های برخاسته از کمبود منابع آبی افزایش خواهد یافت. داده ها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل گویای آن است که رشد جمعیت و شهرنشینی، رشد صنایع، تغییر اقلیم و ناپایداری های آن، برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی و کشاورزی سنتی، از مهم ترین عوامل محدودکننده آب و به دنبال آن باعث تنش در این حوضه شده است. از این رو، سرانه آبی زاینده رود کاهش چشمگیری داشته است که بر تشدید کمبود آب می افزاید و این بحران هیدروپلیتیکی می تواند با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود، امنیت ملی را به مخاطره افکند.
۱۱۶۹.

مطالعه آزمایشگاهی فرسایش پاشمانی در بافت های مختلف خاک با استفاده از شبیه ساز باران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرکرد پاشمان کاسه پاشمان انرژی جنبشی باران فرسایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۶۰۲
فرسایش پاشمانی اولین مرحله پدیده فرسایش و عامل اصلی از دست رفتن حاصلخیزی خاک است که ارتباط مستقیمی با بافت خاک دارد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه آزمایشگاهی فرسایش پاشمانی در کلاس های بافتی مختلف  تحت شدت های بارش متفاوت با استفاده از دستگاه شبیه ساز باران است. برای این منظور 83 نمونه خاک از سه کلاس بافتی سبک، متوسط و سنگین خاک های منطقه شهرکرد استان چهارمحال و بختیاری استفاده شد. برخی ویژگی های فیزیکوشیمایی خاک شامل اسیدیته ، شوری، بافت خاک، ماده آلی، کربنات کلسیم در نمونه ها اندازه گیری شد. شدت های 65، 95 و 120 میلی متر در ساعات با دستگاه باران ساز موجود در پژوهشکده ی حفاظت خاک و آبخیزداری بر کلاس های بافتی خاک اعمال شد. قطر قطرات باران با روش گلوله ی آردی و فرسایش پاشمانی با استفاده کاسه های پاشمان طراحی مورگان (1978) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بین نرخ پاشمان در کلاس های بافتی در شدت های 65 و 120 میلی متر در ساعت تفاوت معنی داری وجود داشت درحالیکه در شدت 95 میلی متر بر ساعت تفاوت معنی داری بین نرخ پاشمان در کلاس های بافتی دیده نشد. درصد رس خاک با ضریب همبستگی 388/0- بیشترین ارتباط را با نرخ پاشمان در شدت های مختلف داشت. ماده آلی با شدت های 65 و 95 میلی متر همبستگی معنی دار بترتیب 375/0- و 255/0- داشت درحالیکه با شدت 120 میلی متر در ساعت همبستگی نشان نداد که می تواند بدلیل انرژی جنبشی زیاد و قطرات سنگین باران در شدت 120 میلی متر در ساعت باشد.
۱۱۷۰.

بررسی نحوه تشکیل و گسترش تپه های ماسه ای و تاثیر آن بر مورفولوژی محیط ساحلی دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تپه های ماسه ای ژئومورفولوژی رسوبات چابهار دریای عمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۵۹۶
منطقه جنوب سیستان و بلوچستان بدلیل وجود تناوب لایه های مقاوم و نامقاوم، فرسایش پذیر هستند. وزش بادهای۱۲۰ روزه ذرات ناشی از فرسایش را جابجا که با کاهش انرژی، این ذرات رسوب می شوند . هدف اصلی در این تحقیق مطالعه رسوب شناسی تپه های ماسه ای در نوار ساحلی و تاثیر آنها در تغییر چهره مورفولوژیکی محیط حاشیه دریای عمان است. در این تحقیق روش کار به اینگونه بوده است که ابتدا تعداد 15 نمونه رسوبی از  سه نقطه پشت به باد، رو به باد و از راس تپه های ماسه ای مناطق ساحلی نمونه برداری شد. نتایج حاصل از آنالیز دانه سنجی نشان داد میانگین قطر ذرات بین 2 تا 3 فی و رده رسوبی از نوع ماسه ای و ماسه سیلتی با کج شدگی منفی و جورشدگی خوب (0.5 فی) است (یک محیط پر انرژی). تشکیل این تپه های ماسه ای اینگونه است که با توجه به اینکه تاثیر تکتونیک و فرایندهای هوازدگی و فرسایش سازندها تخریب و در سواحل انباشته می شوند. این ذرات توسط نیروی باد جابجا و با کاهش انرژی باد، رسوب نموده و تشکیل تپه های ماسه ای را می دهند. حرکت تپه های ماسه ای در نوار ساحلی دریای عمان، چهره ژئومورفولوژی محیط را تغییر می دهند.
۱۱۷۱.

تحلیل تغییرات ماهانه ارتفاع لایه تروپوپاز بر روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران ارتفاع لایة تروپوپاز تروپوپاز نیمرخ ارتفاعی تروپوپاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۵ تعداد دانلود : ۴۹۳
تروپوپاز لایة انتقالی از وردسپهر به پوش سپهر است. این لایه تعیین کنندة حد بالایی و ضخامت وردسپهر است. در پژوهش حاضر از داده های ژرفاسنج مادون قرمز اتمسفری (AIRS) سنجندة مودیس آکوا ماهواره (EOS) استفاده شد. این محصول به شکل پارامترهای ژئوفیزیکی است و در شبکه ای به ابعاد 1×1 درجة قوسی توزیع شده است. این داده ها از 180- تا 180 طول جغرافیایی و 90 تا 90 عرض جغرافیایی موجودند که از سامانه تطبیقی پردازش مودیس (MODAPS) دریافت شدند. پس از بارگیری تصاویر مربوط به سال های 2003 تا 2015 میلادی، داده ها وارد نرم افزار MATLAB شد و مقادیر ارتفاعی تروپوپاز برای ماتریسی به ابعاد 12×155 برای هر سال محاسبه شد (155 معرف مقادیر شبکه های محاط در مرز ایران و دوازده ماه های سال اند). نتایج حاصل از پردازش های تصویر وارد محیط نرم افزار ArcGis10.2 شد و نقشه های هر ماه با استفاده از روش کریجینگ به واسطة کمترین مقدار خطا تهیه گردید. نتایج نشان داد در ماه فوریه بیشترین اختلاف ارتفاع بین جنوب و شمال کشور رخ می دهد. تقریباً در همة پهنة کشور منحنی هم ارتفاع موازی و مداری اند. در ماه های گرم سال ارتفاع تروپوپاز در جنوب شرق کاهش می یابد و بالاترین ارتفاع تروپوپاز در مرکز کشور رخ می دهد.
۱۱۷۲.

تحلیل محدودیت های ژئومورفولوژیکی در گسترش کالبدی شهر با تاکید بر فرسایش خندقی ( مطالعه موردی: شهر مُهر در جنوب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش AHP فرسایش خندقی گسترش کالبدی شهر محدودیت های ژئومورفولوژیکی شهر مهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۷۸۱
یکی از مسائل اساسی شهر های کشورهای در حال توسعه، مسئله رشد سریع جمعیت و گسترش کالبدی است. برای تعیین جهات بهینه گسترش کالبدی- فیزیکی شهر ها، لازم است تا شناخت و تحلیل دقیقی از خصوصیات زمین و تناسب آن در دسترس برنامه ریزان و مدیران شهری باشد. مسئله اصلی این پژوهش، پدیده فرسایش خندقی و اثر گذاری آن بر روند گسترش کالبدی شهر مُهر در جنوب استان فارس می باشد. بر همین مبنا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت پدیده ها و فرآیند های ژئومورفولوژیکی موثر بر گسترش کالبدی شهر با تاکید بر فرسایش خندقی و محدودیت هایی است که این عوامل برای توسعه شهری فراهم می کنند، می باشد. مواد مورد استفاده در این پژوهش شامل نقشه های توپوگرافی با مقیاس 1:25000، زمین شناسی، داده های کاربری زمین و عکس های هوایی مربوط به سال های 1335 ، 1373 و 1392 می باشد. پس از تهیه کلیه داده ها، از روش AHP جهت پهنه بندی خطر فرسایش خندقی منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. نتیجه بررسی ها نشان داد که شهر مُهر برای گسترش فیزیکی- کالبدی در تمامی جهات با محدودیت های ژئومورفولوژیکی مواجه است. اما فرآیندهای مربوط به فرسایش خندقی و شیب مهمترین فرآیند محدود کننده توسعه شهری می باشند. بیشترین این محدودیت ها در شمال، شمال غرب، شمال شرق و جنوب شهر مورد مطالعه وجود دارد. همچنین نتایج پهنه بندی فرسایش خندقی نشان داد سنگ شناسی، کاربری زمین، فاصله از آبراهه، شیب و فاصله از جاده به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین ارزش از نظر خطر فرسایش خندقی در منطقه مورد مطالعه بوده و محدوده شهر مُهر، در پهنه با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. با توجه به اینکه این نوع از فرسایش دارای پیچیدگی های خاص خود است، به نظر می رسد مهم ترین راهکار برای جلوگیری از رشد و گسترش فرسایش خندقی در محدوده شهر مورد مطالعه،انجام روش های مهندسی برای کنترل آبراهه ها در کوتاه مدت و اقدامات آبخیز داری به منظور کنترل رواناب در بلند مدت، همراه با اجرای برنامه های مدیریتی در زمینه اصلاح خاک می باشد.
۱۱۷۳.

ارزیابی و تحلیل تغییرات هندسی نیمرخ طولی و عرضی رودخانه ی قره سو طیّ سال های 1334-1393(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیمرخ طولی ژئومورفولوژی رودخانه تغییرات هندسی رودخانه ی قره سو نیمرخ عرضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۸ تعداد دانلود : ۵۹۸
پلان هر رودخانه، معرّف بسیاری از ویژگی های ژئومورفولوژیکی و دینامیکی آن رودخانه است. شکلنیمرخطولی و عرضیرودومخصوصاًدرجهتقعّرآنبهعواملمختلفیازجملهتمرکزدبی جمعشدهازشبکه هایزهکشیبهمجرایاصلیرود،میزانفرسایشرسوبدرامتداد مجرا،سنگ شناسی،توپوگرافیوویژگی هایتکتونیکیحوضهبستگیدارد. طبیعی است که با تغییر در این شرایط، پلان رودخانه تغییر پیدا می کند. هدفاز این پژوهش بررسی و تحلیل تغییرات ژئومورفیک نیمرخ های طولی و عرضی رودخانه ی قره سو طیّ بازه ی زمانی 1334-1393 بوده کهبا توجه به طویل بودن (حدود 400 کیلومتر)، رودخانه به 5 بازه تقسیم شده و سپس برای رسم مقاطع طولی رودخانه از تصویر ماهواره ای PAN IRS،مدل ارتفاعی(DEM)نقشه توپوگرافی50000/1 منطقه و نرم افزار ArcGISاستفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که رودخانه ی قره سو یک نیمرخ طولی نسبتاً منظم و یکنواخت با پیچ و خم های متعددی را می پیماید که شکل کلی آن مقعّر بوده و به سمت پایین دست انحراف بیشتری نسبت به خاستگاه اولیه پیدا کرده است به گونه ای که میزان انحزاف آن در بازه ی پنجم به حدود 50 درجه می رسد. از نظر نیمرخ عرضی نیز رودخانه طیّ 60 سال اخیر روند کاهشی داشته است. در طیّ این دوره ی زمانی بیشترین تغییر در نیمرخ عرضی در بازه ی دو و پنج بوده و کمترین تغییر در نیمرخ عرضی در بازه ی یک اتفاق افتاده است. نتایج حاکی از تمایل رودخانه به افزایش رسوب گذاری و کاهش فرسایش در بیشتر بخش ها بوده که این امر نشان دهنده ی استقرار شرایط تعادل پایدار بر رودخانه است.
۱۱۷۴.

تعیین و بررسی تاریخ های آغاز و پایان یخبندان های زودرس و دیررس و احتمال تداوم ، شدت و تواتر آن در استان اردبیل در دوره آماری 1996 تا 2010(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شدت اردبیل تداوم یخبندان تواتر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۶ تعداد دانلود : ۴۸۵
در این پژوهش به تعیین و بررسی تاریخ های آغاز و پایان یخبندان های زودرس بهاره و دیررس پاییزه و چند ویژگی آماری آن در ایستگاه های استان اردبیل پرداخته شده است. همچنین ویژگی هایی از جمله تاریخ های آغاز و پایان، تداوم، شدت و تواتر و ویژگی احتمالی این مؤلفه ها محاسبه می شود. روش مورد استفاده دانش احتمالات و زنجیرة مارکوف است. نتایج نشان می دهد روند کلی روز شمار تاریخ شروع یخبندان ها در ایستگاه پارس آباد کاهشی و در اردبیل و خلخال افزایشی است. روند روز شمار تاریخ های پایان یخبندان ها کاهشی است. شروع یخبندان ها (یخبندان های زودرس) در ایستگاه پارس آباد در ماه نوامبر و در ایستگاه های اردبیل و خلخال در ماه اکتبر است. یخبندان ها (یخبندان دیررس) در پارس آباد در ماه آوریل و در اردبیل و خلخال در ماهِ می پایان می یابد. در ایستگاه خلخال تداوم یخبندان ها بیشتر از ایستگاه های دیگر است. در ایستگاه خلخال تعداد یخبندان های شدید با احتمال رخداد 37 /2 درصد در ماه اکتبر بیشتر از ایستگاه های دیگر است. از نظر تواتر، در یخبندان های زودرس بیشترین احتمال رخداد مربوط به حالت یخبندان بعد از یخبندان بوده که در خلخال با احتمال 31 /63 درصد است و در یخبندان های دیررس بیشترین احتمال رخداد مربوط به حالت یخبندان بعد از حالت بدون یخبندان با احتمال 54 /61 درصد در ایستگاه اردبیل است.
۱۱۷۵.

ارزیابی توانمندی ژئوتوریسمی ژئومورفوسایت های روستای ورکانه به روش پری یرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توریسم روستایی ژئوتوریسم روش پری یرا مکان ژئومورفیک روستای ورکانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۶ تعداد دانلود : ۴۲۴
اشکال ژئومورفولوژیک و نمود آن ها در مکان های ژئومورفیکی یکی از ارکان اصلی دانش ژئوتوریسم است. محوریت مطالعاتی در این شاخه علمی، تعیین لندفرم های ویژه گردشگری و ترکیب نمودن آن با مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی به منظور دست یابی به توسعه پایدار گردشگری است. بنابراین مکان های ژئومورفیک به صورت اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی تعریف می شوند که بنابر درک انسان از عوامل تأثیرگذار زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی، تاریخی و اجتماعی این مکان ها، ارزش زیبایی شناختی، علمی، فرهنگی- تاریخی و یا اجتماعی- اقتصادی پیدا می کنند. روستای ورکانه به سبب داشتن ویژگی های زمین شناختی و ژئومورفولوژیکی در معماری چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی، اهمیت و پتانسیل بالایی در زمینه جذب ژئوتوریسم دارند. بنابراین، ارایه روش های ارزیابی جامع در تحقق توسعه ارزش های علمی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش پری یرا و بررسی های میدانی به ارزیابی توانمندی مکان های ژئومورفیکی روستای ورکانه پرداخته شود. در این روش، از یک طرف از مجموع دو معیار علمی و مکمل، ارزش ژئومورفولوژیکی سایت ها شناسایی می شود و از طرف دیگر ارزش مدیریتی از مجموع دو معیار محافظت و استفاده به دست می آید و از جمع این دو ارزش اصلی امتیاز نهایی مکان های ژئومورفیک مشخص می شود. نتایج نشان می دهد از میان سایت های مورد بررسی، بالاترین امتیاز در بخش ژئومورفولوژیکی (62/7) متعلق به خانه های سنگی و بالاترین امتیاز در بخش مدیریتی (02/6) متعلق به همین مکان می باشد این بیانگر توانمندی قابل توجه  مکان های ژئومورفیکی مورد مطالعه برای جذب گردشگر و توسعه گردشگری در منطقه است. با توجه به نتایج به دست آمده، برای اینکه مکان های ژئومورفیک قابلیت عرضه به گردشگران و بازدیدکنندگان را داشته باشد، لازم است این مکان ها تبدیل به محصول گردشگری شوند. تبدیل شدن جاذبه ها و مکان های گردشگری، پیش از هر چیز نیازمند سرمایه گذاری و آماده سازی دارد تا اینکه یک توسعه پایدار به ویژه در جوامع روستایی فراهم شود
۱۱۷۶.

تأثیرات نوزمینساخت بر تغییرات مورفولوژیک حوضه های زهکشی سواحل مکران، جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفوتکتونیک مساحت رده آبراهه سواحل مکران جگین باهوکلات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۴۸۴
فرورانش صفحه عمان به زیر پوسته ایران موجب پیدایش کمربند برافزایشی زمین ساختی فعال مکران شده است. الگوی تغییرات مکانی-فضایی زمین ساختی مکران را می توان؛ با بررسی لندفرم های این ناحیه و ازجمله اندازه گیری شاخص های ژئومورفیک مشخص کرد. در این پژوهش با محاسبه کمیت های مورفوتکتونیک حوضه ها (شکل، طول، تقارن و عدم تقارن و ... حوضه؛ تراکم و نسبت انشعاب و ... شبکه زهکشی؛ نسبت مساحت و طول رده آبراهه ها) در حوضه های زهکشی جگین، سدیج، کهیر و باهوکلات، الگوی رفتاری حوضه ها به نیروهای نوزمینساختی مشخص شده اند. استخراج شاخص ها و مقایسه کمی مکانی آن ها با استفاده از داده های توپوگرافی(مدل های رقومی ارتفاعی) و نقشه های زمین شناسی در قالب مدل های موجود در نرم افزارها صورت گرفته است. علاوه بر شاخص های متداول عدم تقارن آبراهه( AF )، ناهنجاری ( a ∆ ) و تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی( Ga )، تقارن توپوگرافی عرضی( T )، پیچناکی رودخانه( S )، شکل حوضه ( BS ) از شاخص های سطحی نسبت مساحت رده و طول آبراهه ها نیز جهت ارزیابی کنش- واکنش زمین ساخت- فرم حوضه ها استفاده شده اند. نتایج کمی حاصل نشان می دهند که: حوضه جگین بر اساس میزان ناهنجاری در تقارن و شکل حوضه ؛ حوضه باهوکلات بر اساس ناهنجاری های سلسله مراتبی ( a ∆ ) و تراکم سلسله مراتبی، و توپوگرافی عرضی؛ و حوضه کهیر بر اساس پیچناکی دارای بیشترین فعالیت تکتونیک هستند.  دلیل ناهنجاری شاخص ها در حوضه ها را می توان ناشی از عملکرد تکتونیک فعال بر منطقه دانست. با تأثیر پذیرفتن پارامترهای زمین شناسی و  ایجاد آنومالی های تکتونیک، جنس زمین تغییریافته و فرسایش  در حوضه ها دگرگون خواهد شد. اما بر اساس شاخص نسبت مساحت رده ها و طول آبراهه ها حوضه باهوکلات بیشترین فعالیت زمین ساختی را دارد. بنابر نسبت مساحت رده آبراهه ها، طول آبراهه ها و شاخص تقارن توپوگرافی میزان تغییر شکل زمین ساختی کمربند برافزایشی مکران از غرب به شرق افزایش می یابد. این در صورتی است که، شاخص عدم تقارن آبراهه روندی کاهشی داشته و سایر شاخص ها در جهت غربی-شرقی الگوی خاصی را  نداشته و بسته به حوضه موردنظر متفاوت هستند.
۱۱۷۷.

بررسی چینه شناسی نبکاها برای تشخیص نوسان های اقلیمی مطالعه موردی: حوضه علاء در حاشیه کویر مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبکا فرسایش بادی چینه بندی حوضه علاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۸ تعداد دانلود : ۵۰۷
رسوبات بادی منبع عمده ای از اطلاعات دیرینه محیطی هستند و از چینه شناسی و رسوب شناسی تپه های ماسه ای برای تفسیر رخدادهای گذشته ناشی از افزایش فعالیت بادی استفاده می شود. عناصر چینه شناسی و رسوب شناشی تپه های بادی مانند تراکم پالئوسل ها و رس ها ، شاخص هایی از تغییرات و نوسان های اقلیمی هستند که شواهد مفیدی از بازسازی محیط های گذشته در مناطق خشک فراهم می کنند. با توجه به اینکه اطلاعات بسیار محدودی از ویژگی های اقلیم دیرینه مناطق خشک و بیابانی ایران موجود است ، چینه شناسی رسوبات موجود در تپه ها و نبکاهای این مناطق ، به شناخت اقلیم گذشته حاکم بر آنها کمک می کند؛ به همین دلیل، در این پژوهش با استفاده از شواهد چینه شناسی به بازسازی اقلیم دیرینه در نبکازارهای حوضه علاء در حاشیه کویر مرکزی پرداخته شده است. روش این پژوهش بر پایه مطالعات میدانی و آزمایشگاهی و نیز تحلیل داده های مربوط به چاه های مشاهده ای و داده های باد این حوضه است. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان ضخامت چینه های نبکاها، رنگ، اندازه ذرات و چسبندگی ذرات متأثر از اقلیم زمان خود و به گونه ای است که در دوره های خشکسالی میزان ضخامت چینه ها در نبکا بیشتر و برعکس در دوره های مرطوب تر ضخامت چینه ها کمتر است. همچنین، چینه های نبکاها با تأثیر از نوسانات سطح اساس آب زیرزمینی تغییراتی را در خود ثبت کرده اند؛ به گونه ای که با کاهش سطح آب زیرزمینی میزان چسبندگی ذرات رسوبی چینه ها به علت کاهش رطوبت در دسترس کاهش یافته است و در صورتی که این افت سطح آب زیرزمینی همچنان ادامه یابد، در سال های نه چندان دور محیط تراکمی این نبکاها به محیطی فرسایشی تبدیل می شود و با توجه به جهت بادهای غالب و قوی ترین بادهای این حوضه، شهرهای حاشیه جنوب شرقی و جنوبی این نبکاها در معرض توفان های گرد و خاک حاصل از فرسایش کاوشی این نبکاها قرار می گیرند.
۱۱۷۸.

شبیه سازی تغییرات دما و بارش ایستگاه سینوپتیک تبریز طی دوره (۲۱۰۰-۲۰۱۰) با استفاده از ریزمقیاس نمایی آماری (SDSM) و خروجی مدل CanESM۲(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبریز تغییر اقلیم بارش دما

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۵۷۲
مدل های GCM به طور وسیع برای ارزیابی تغییر اقلیم در یک مقیاس جهانی استفاده می شود؛ اما خروجی این مدل ها برای ارزیابی تغییرات اقلیمی در سطح محلی و منطقه ای کافی و دقیق نیست. در این مقاله با استفاده از مدل SDSM خروجی مدل تغییر اقلیم canESM۲ را در منطقه مورد مطالعه به وسیله داده های مشاهداتی ایستگاه تبریز که دارای آمار بلندمدت اقلیمی است، ریزمقیاس نموده و با در نظر گرفتن سناریوهای تغییر اقلیم RCP۲.۶، RCP۴.۵ و RCP۸.۵برای دوره های آینده ۲۰۳۹-۲۰۱۰، ۲۰۶۹-۲۰۴۰ و ۲۰۹۹-۲۰۷۰ تغییر اقلیم منطقه مورد نظر، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مشاهدات روزانه حداقل و حداکثر دما، بارش برای دوره پایه ۱۹۹۰-۱۹۶۰ به عنوان ورودی وارد مدل شده است. نتایج خروجی مدل ریزمقیاس نشان می دهد که در دوره های آینده دما در ایستگاه تبریز بر اساس سه سناریوی مورد بررسی افزایش خواهد یافت. این افزایش برای دوره ۲۰۶۹-۲۰۴۰ و ۲۰۹۹-۲۰۷۰ محسوس تر خواهد بود. در ایستگاه تبریز به طورکلی بارش در سه سناریوی مورد بررسی برای دو دوره ۲۰۳۹-۲۰۱۰ و ۲۰۹۹-۲۰۷۰ کاهش و برای دوره ۲۰۶۹-۲۰۴۰ افزایش می یابد. همچنین بارش به طورکلی در فصل زمستان افزایش و بقیه فصول با کاهش بارش مواجه خواهد بود. تغییرات میانگین حداقل دمای ایستگاه تبریز در کلیه ماه ها به غیراز ماه نوامبر و دسامبر در دوره های آینده افزایش داشته است. حداقل دما در سه سناریوی مورد بررسی برای سه دوره مورد مطالعه افزایش می یابد. همچنین حداقل دما به طورکلی در تمام فصول افزایش می یابد که در فصل تابستان تا ۸ درجه نیز افزایش دما مشاهده می گردد.
۱۱۷۹.

مقایسه کارایی برخی الگوریتم های طبقه بندی در مطالعه تغییرات لندفرم های بیابانی دشت یزد-اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثر احتمال حداقل فاصله تغییرات لندفرم ها الگوریتم های طبقه بندی فاصله ماهالانوبیس دشت یزد-اردکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۰ تعداد دانلود : ۶۲۴
شناخت لندفرم ها و تغییرات آن ها از نیازهای اساسی ژئومورفولوژی مناطق بیابانی به منظور مدیریت آن هاست. یکی از روش هایی که در شناخت تغییرات لندفرم ها مورداستفاده قرار می گیرد طبقه بندی پدیده ها و عوارض زمین با داده های سنجش ازدور در زمان های مختلف می باشد. هدف از این پژوهش، کارایی سه الگویتم نظارت شده حداکثر شباهت، فاصله ماهالانوبیس و حداقل فاصله برای طبقه بندی لندفرم های بخشی از دشت یزد-اردکان و بررسی تغییرات آن هاست. بدین منظور از تصاویر سنجنده های TM ، ETM و OLI ماهواره Landsat مربوط به سال های 1987، 2000 و 2016، در بازه زمانی 30 ساله استفاده شد. ابتدا تصحیحات لازم بر روی تصاویر انجام گردید و سپس با بازدیدهای میدانی و بر پایه نقشه های توپوگرافی، ژئومورفولوژی و تصاویر گوگل ارث، لندفرم های ژئومورفولوژی منطقه موردمطالعه تعریف و نمونه های آموزشی انتخاب گردید. نتایج ارزیابی دقت تصاویر طبقه بندی نشان داد الگوریتم حداکثر شباهت در سال های 1987 و2000 و 2016، به ترتیب با دقت کلی 50/91، 22/93 و 35/93 و ضریب کاپا 87/0، 89/0 و 89 /0 نسبت به دو الگوریتم دیگر، عملکرد بهتری در تهیه نقشه ژئومورفولوژی و تغییرات آن داشت. بر این اساس به منظور شناخت وضعیت تغییرات لندفرم ها از روش آشکارسازی تغییرات ""پس از طبقه بندی"" از روش الگوریتم حداکثر شباهت استفاده شد و نقشه ماهیت تغییرات تهیه شد. همچنین نتایج طبقه بندی و تحلیل تغییرات لندفرم ها  طی 30 سال با روش الگوریتم حداکثر شباهت نشان داد که سبخا و لندفرم های موجود بروی دشت سر پوشیده به جز تپه های ماسه ای مواج دارای روند نزولی تا سال 2016 بودند و در تغییرات لندفرم های بیابانی منطقه عوامل طبیعی توأم با عوامل انسانی نقش داشتند. به طورکلی این نتایج نمایانگر آن است که در محدوده موردمطالعه در طی 30 سال، نه تنها بر وسعت اراضی بیابانی افزوده نشده است، بلکه از محدوده اراضی بیابانی کاسته شده و بر دیگر کاربری ها افزوده شده است . همچنین در شرق و غرب منطقه مرز لندفرم ها تغییر کرده است.
۱۱۸۰.

بررسی نقش ژئومورفولوژی در توسعه فیزیکی شهرستان بندر لنگه با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی توسعه فیزیکی مدل AHP شهرستان بندر لنگه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۷۶۳
توسعه فیزیکی در شهرهای ایران به دلیل ویژگی های جغرافیایی و تراکم انسانی و نیز رشد جمعیت و مهاجرت های روستایی همواره با دگرگونی در ساختار شهر همراه بوده و در شکل گیری توسعه نامتوازن شهری اثر فراوان داشته است. بنابراین ب ا توج ه ب ه وض عیت من ابع زیستی کشور، لازم است هرگونه برنامه ریزی درخصوص توس عه و عم ران ملّ ی و منطق ه ای ب ا نگ رش ب ه اس تعداد و قابلیت های سرزمین  صورت گیرد. پژوهش حاضر به عنوان یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جهت دستیابی به هدف از اسنادو مدارک مختلف مانند نقشه های زمین شناسی 1:100000 موجود منطقه همچنین از لایه های خاک شناسی و کاربری اراضی و از آمارهای موجود در سازمان های مربوط، مانند آمار جمعیتی و از نظرات 10 نفر از کارشناسان و اساتید دانشگاه ها در رشته های ژئومورفولوژی و سنجش از دور و نرم افزارهای GIS و  Expert choice و مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد، جهت تعیین اراضی مناسب برای توسعه آتی شهرستان بندرلنگه 9 معیار شیب، جهت شیب، ارتفاع، فرسایش خاک، لیتولوژی و زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از دریا و فاصله از رودخانه در نظر گرفته شد که بیشترین وزن در بین معیارها با 305/0متعلق به کاربری اراضی می باشد. اراضی شهرستان بندرلنگه برای توسعه آتی شهرستان در 5 طبقه دسته بندی شد، بر اساس نقشه نهایی می توان گفت اراضی مناسب جهت توسعه شهرستان عمدتاً بطور پراکنده در مرکز و شمال شهرستان قرار گرفته اند و قسمت های جنوبی و غربی شهرستان به دلیل وجود گنبدهای نمکی و بدلندها و قرار گیری آبراهه های فصلی برای توسعه مناسب نمی باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان