فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
67 - 85
حوزههای تخصصی:
نظارت بر تبخیر و تعرق پیامدهای مهمی را برای مدل سازی آب و هوا در سطح جهانی و منطقه ای دارا می باشد. لذا میزان تبخیر و تعرق کاربری های مختلف اراضی در نیمه شمالی استان اردبیل بر اساس طبقه بندی شی ءگرا با ضریب کاپای 945/0 و دقت کلی 956/0، با استفاده از روش های سبال و سبال کوهستانی از تصاویر لندست 8 مربوط به تاریخ 1/7/2018 برآورد گردیده و با روش پنمن مانتیث مقایسه شد. بر اساس نتایج بدست آمده سطوح آبی با مقدار 61/9 و 50/9 میلی متر در روز دارای بیشترین و اراضی شهری و بایر با مقدار میانگین 845/2 و 08/2 میلی متر در روز به ترتیب در روش های سبال و سبال کوهستانی دارای کمترین میزان تبخیر و تعرق واقعی 24 ساعته می باشند. همچنین میزان نیاز آبی محصول نخود نیز به ترتیب 14/7 و 70/6 میلی متر در روز برای روش های سبال و سبال کوهستانی برآورد گردید و با روش پنمن مانتیث با مقدار 32/6 میلی متر در روز مقایسه شد که دارای میانگین تفاضل مطلق (MAD) 60/0 می باشد. در ادامه مساحت هر یک از اراضی استخراج شد که اراضی تحت کشت نخود با مساحت 62/1202 هکتار کمترین مقدار را دارا بود و با میزان مساحت (25/1147 هکتار) اعلام شده از سوی جهاد کشاورزی استان اردبیل حدود 6/4 درصد اختلاف داشت که به نظر قابل قبول می رسد.
تحلیل سیل خیزی زیرحوضه ها بر پایه ی مدل WASPAS مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز الندچای، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
83 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش شاخص های هیدروژئومورفیک در حساسیت سیل خیزی این حوضه می باشد. جهت نیل به این هدف ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیر حوضه تقسیم شده است. در مرحله بعد با استفاده از قوانین ژئومورفولوژیکی هورتن، شوم و استرالر خصوصیات ژئومورفولوژیکی هر یک از زیر حوضه ها از سه جنبه خصوصیات شبکه زهکشی (شامل رتبه آبراهه، تعداد آبراهه، طول آبراهه، تناوب آبراهه، نسبت انشعاب، طول جریان در روی زمین، تراکم زهکشی، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ثابت نگه داشت کانال و ضریب رو)، خصوصیات شکلی (شامل مساحت، ضریب فشردگی، نسبت مدور بودن، نسبت کشیدگی، ضریب شکل و شاخص شکل) و خصوصیات برجستگی (شامل برجستگی، نسبت برجستگی، عدد سختی یا زبری و نسبت شیب) در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. جهت تعیین وزن پارامترها از مدل تحلیل تصمیم گیری چند معیاره SWARA استفاده شد. نتایج وزن دهی پارامترها نشان داد که پارامترهای هیدروژئومورفیکی بافت زهکشی، نسبت بافت و تراکم زهکشی با مقادیر 273/0، 273/0 و 156/0 بیشترین وزن و تأثیر را در سیل خیزی منطقه مورد مطالعه دارند. به منظور اولویت بندی 15 زیر حوضه الندچای از مدل تصمیم گیری WASPAS استفاده شد. نتایج نشان داد که زیر حوضه های 1، 3 و 2 به ترتیب با ضرایب 907778/0، 858988/0 و 818645/0 از حساسیت سیل خیزی بیشتری برخوردار هستند. در مقابل زیر حوضه های 6 و 13 با ضرایب 250252/0 و 374716/0 کمترین مقادیر را داشته اند که نشان دهنده حساسیت بسیار پایین این زیر حوضه ها به سیل خیزی است.
ارزیابی پایگاه داده بازکاوی ERA- Interim در ارزیابی توزیع زمانی-مکانی و روند تندی باد در شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
515 - 533
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش بررسی عملکرد پایگاه داده بازکاوی ECMWF برای توزیع زمانی-مکانی تندی باد در شرق ایران و روند آن است. به این منظور، از داده های بازکاوی ECMWF با تفکیک افقی 125/0×125/0 درجه قوسی استفاده شد؛ عملکرد داده ها با استفاده از 11 ایستگاه سینوپتیک با دوره آماری ۱۹۸۵-2015 و به کارگیری نمایه آماری RMSE، MBE، MAE، و R2 بررسی شد. نتایج نشان داد Interim برای بررسی تندی باد از عملکرد بالا و مناسبی برخوردار است. متوسط بلندمدت تندی باد در منطقه مورد مطالعه 56/3 m/s است؛ بیشینه و کمینه تندی باد به ترتیب در جولای و دسامبر اتفاق افتاده است. آرایش اصلی باد در شرق ایران شرقی و شمالی است؛ ارتباط بین تندی باد با ارتفاع معکوس و با طول جغرافیایی مستقیم و در سطح 05/0 معنی دار است. همچنین، ارتباط بین عرض جغرافیایی و تندی باد نشان داد که این ارتباط در ماه های سرد سال معکوس و در ماه های گرم سال مستقیم است. بررسی روند تندی باد با استفاده از آزمون من- کندال (M-K) نشان داد متوسط روند تندی باد در هفت ماه سال مثبت و در پنج ماه منفی است. همچنین، روند تندی باد در زمان آغاز (جون) باد 120روزه مثبت (۱۹۵/۰)و در زمان خاتمه (اکتبر) آن منفی (-۱۵۲/۰) است.
تعیین مناطق مستعد جهت توسعه اراضی کشاورزی بر مبنای پارامترهای هیدروژئومورفولوژی: مطالعه موردی: شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
20 - 1
حوزههای تخصصی:
کشاورزی از طریق تاثیرگذاری بر محیط زیست، رشد اقتصادی و تأمین امنیت غذایی نقش حیاتی در توسعه اقتصادی هر کشوری نقش دارد. یک از مهم ترین برنامه ها تعیین نواحی مناسب برای توسعه اراضی کشاورزی است. در تحقیق سعی بر آن شده است تا بر اساس پارامتر هیدروژئومورفولوژی، مناطق مناسب جهت توسعه این اراضی در محدوده موردمطالعه مشخص شود. لایه های اطلاعاتی تحقیق حاضر شامل جنس خاک، تیپ اراضی، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، دما و کیفیت شیمیایی آب زیرزمینی می باشد. پارامترهای مورد بررسی بر اساس نظر کارشناسان و به روش ANP امتیازدهی شده اند. سپس با استفاده از تلفیق دو روش OWA و ANP لایه های اطلاعاتی باهم ترکیب شده اند. مطابق نتیجه نهایی، محدوده شهرستان از نظر میزان تناسب جهت توسعه اراضی کشاورزی به سه کلاس مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب تقسیم شده اند. کلاس مناسب با 1193 کیلومترمربع وضعیت عمدتاً مشتمل بر نواحی مرکزی، شمال و شمال شرقی شهرستان است. این مناطق عمدتاً دارای شیب و ارتفاع کم، میانگین دمای بالا و همچنینی وضعیت لیتولوژی و خاک مناسبی هستند. مناطق نسبتاً مناسب نیز با 1225 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی جنوبی و غربی است و همچنین کلاس نامناسب با 581 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی غربی شهرستان است که به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، میانگین دمای پایین و همچنین لیتولوژی نامناسب در این کلاس قرارگرفته است.
ارزیابی تکتونیک فعال حوضه آبریز کرگانرود در دامنه شرقی تالش ( بغروداغ)، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز کرگانرود به عنوان یکی از زیر حوضه های مستقل دریای خزر در غرب استان گیلان واقع شده است. با توجه به فعّال بودن حرکات کوهزایی در برخی از نواحی ایران و برای آگاهی از میزان فعّالیّت نیروهای درونی و تکتونیکی در منطقه ی مطالعاتی، از هفت شاخص ژئومورفیک که عبارتند از: شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (Sl)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص پیچ و خم رودخانه اصلی (S)، شاخص انتگرال هیپسومتریک (Hi) استفاده شده است. در این زمینه، مجموعه ای از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی به کار گرفته شد. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی و مدل رقومی ارتفاعی منطقه (Dem) با قدرت تفکیک 12/5 متر و نرم افزار ARC GIS 10.1 و تصاویر گوگل ارث به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. از ترکیب شاخص های ژئومورفیک با یکدیگر می توان رابطه ی شاخص فعالیت های تکتونیکی (Lat) را به دست آورد. نتایج بررسی نشان داد که طبق مقادیر (Lat) حوضه کرگانرود در کلاس فعّالیّت های نئوتکتونیکی زیاد قرار دارد. شواهد ژئومورفولوژیکی به دست آمده مانند پادگانه های رودخانه ای ارتفاع یافته، وجود تراس های قدیمی و آبراهه های عمیق شده و دره های V شکل نتایج تحقیق را تأیید می کند.
تحلیل و ارزیابی وضعیت پایداری مجرای رودخانه گیوی چای، در شمال غرب ایران، با تأکید بر خصوصیات زمین شناسی، هیدرولوژیکی و انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
135 - 107
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها از اشکال پویای طبیعت هستند. بررسی ژئومورفولوژیکی پایداری رودخانه ها و فرآیند حمل و نقل رسوب، بسیار مهم می باشد. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت پایداری و تنش برشی رودخانه با استفاده از روش های تجربی و ریاضی و مقایسه ی نتایج آن ها با مطالعات میدانی، شرایط مورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، زمین شناسی و انسانی حاکم بر هر یک از بازه ها می باشد. با توجه به نتایج مطالعه، پلان فرم رودخانه، در بازه اول، دوم و چهارم، به صورت سینوسی و در بازه سوم به صورت پیچان رودی می باشد و با در نظر گرفتن مشخصه های زاویه مرکزی ، به ترتیب بازه اول، دوم و سوم به صورت پیچان رود بسیار توسعه یافته و بازه چهارم از نوع پیچان رود توسعه یافته است. بیشترین میزان تنش برشی موجود و کناری، در مقاطع 4، 3، 11 و 12 دیده می شود و بیش ترین میزان تنش برشی بحرانی، در مقاطع 3 و 7 می باشد. بررسی های شاخص پایداری نسبی نشان داد که به جز مقاطع 5 و 7، سایر مقاطع انتخابی در تمامی بازه ها به صورت ناپایدار می باشند. در مقاطع پایدار غیر آبرفتی، شکل مجرا به سنگ بستر بستگی دارد و به مقدار رسوبات منتقل شده ربطی ندارد. اما در بازه های آبرفتی، شکل مجرا و پایداری آن به مقاومت ذرات رسوبی آن بستگی دارد. همچنین با توجه به نتایج مطالعه، در بازه های اول و دوم، نتایج روش های تجربی با مطالعات میدانی همخوانی دارد و در بازه سوم و چهارم همخوانی زیادی دیده نمی شود.
ارزیابی و پیش بینی روند توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی با تاکید بر رویکرد ژئومورفولوژیک و مدیریت محیط (مطالعه موردی: شهر پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضرتلاش شده است تا با استفاده از مدل LCM روند تحول سکونتگاه های شهر پاوه در طی سال های 1998 تا 2013 ارزیابی و همچنین میزان توسعه این نواحی برای سال 2030 پیش بینی شود. در این راستا، بر مبنای کاربری اراضی و سکونتگاهی سال 1998 و روند تغییر آن تا سال 2013 و همچنین سایر پارامترهای مؤثر، میزان گسترش نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. بعد از تهیه تصاویر و عمل پیش پردازش با استفاده از طبقه بندی نظارت شده، نقشه کاربری اراضی سال های 1998 و 2013 تهیه شده است. سپس با استفاده از مدل LCM و بر مبنای متغیرهای مؤثر. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که نواحی سکونتگاهی منطقه مورد مطالعه با رشد روزافزونی مواجه می باشد، در سال 1998 کل نواحی سکونتگاهی منطقه مورد مطالعه 1/4 کیلومترمربع بوده است، این در حالی است که این مقدار در سال 2013 به 5/6 کیلومترمربع رسیده است. مطابق نتیجه به دست آمده، وسعت نواحی سکونتگاهی در سال 2030 به حدود 10 کیلومترمربع خواهد رسید. مطابق نقشه های تهیه شده و اطلاعات حاصله، توسعه آتی نواحی سکونتگاهی در قالب گسترش طولی و عرضی و نیز هسته های خاص و غالبا منطبق بر سطوح دامنه ای و حریم رودخانه ای است. بنابراین با وجود کارا بودن رویکرد موجود و بهره گیری از آن به عنوان یک سند اولیه، ضرورت تهیه و عملیاتی شدن سند ژئومورفولوژیکی شهری پاوه مبتنی بر فرم و فرایندشناسی با هدف شناخت واقعیت مکانی و مخاطرات محیطی موجود، جهت یابی روند توسعه شهری و نیز کاهش سطح ریسک وجود دارد.
ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق ها در سطح مخروط افکنه های جنوبی البرز شرقی (گرمسار- سید آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطر ذرات رسوبات سطحی با فرایندهای غالب موثر در توسعه یافتگی و مورفولوژی سطحی لندفرمها ارتباط تنگاتنگی دارد. این پژوهش به ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق های واقع در دشت سرهای جنوبی البرز شرقی به روش تحلیل آماری و با اندازه گیری قطر ذرات در چهار سایت مطالعاتی حدفاصل گرمسار- سیدآباد پرداخته است. سایت ها با توجه به تفاوت ها و تشابهات مورفولوژی سطحی بر روی تصاویر و بازدیدهای میدانی انتخاب شده اند. نمونه های برداشت شده از بخش های ابتدایی، میانی، انتهایی و دیواره گالی ها در آزمایشگاه توزین و پس از الک، نتایج توسط نرم افزار GRADISTAT در قالب نمودارها و جداول استخراج و تحلیل شده اند. علاوه بر این، با برداشت 800 نمونه از باکس های 5 در 5 متری، شاخص پهن شدگی و مورفومتری آنها محاسبه شد. نتایج حاصله نشان می دهند که بافت سطحی رسوبات چند منشایی بوده و بیانگر تفاوت فرایندهای موثر در طی زمان هستند( در سایت 1 و 2 و 4، سنگفرش قلوه سنگی با نام قلوه سنگ ماسه ای است به جز سایت 3، که ماسه قلوه سنگی است. سایت یک و چهار، دو منشایی محاسبه شدند. سایت 2، سه منشایی و سایت 3، تک منشأ.) کج شدگی زیاد، جورشدگی ضعیف و کشیدگی متفاوت بیانگر آن است که نوع و اندازه رسوب سطحی و عمقی گالی ها نتوانسته در همه سایت ها به طور کامل در توسعه یافتگی آنها موثر باشد. شاید در سایت 4، توسعه یافتگی گلی ها را فقط به عامل قطر رسوب منطقه و در سایت 2، عدم توسعه یافتگی گالی ها را بتوان به این عامل نسبت داد ولی در دو سایت دیگر یعنی سایت 1 و 3، به هیچ عنوان نمی توان توسعه یافتگی گالی ها را تنها به بافت و قطر رسوب منطقه نسبت داد بنابر این با توجه به تکتونیک فعال در منطقه عوامل تغییر سطح اساس بیش از خصوصیات فیزیکی رسوبات در این مسئله تاثیر گذار بوده اند.
استفاده از روشی نوین در طبقه بندی چشم اندازهای ارضی در پهنه سرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مطالعات ژئومورفولوژی مختص شناسایی و تفکیک خودکار، نیمه خودکار و ارائه سیستم های طبقه بندی واحد های فرمی زمین در مقیاس های مختلف است. هر یک از سیستم های چشم انداز ارضی، خود در برگیرنده تعدادی واحد های کوچک تر یا لندفرم می باشند. برخی روش ها در مقیاس شناسایی و تفکیک لندفرم ها عمل نموده و برخی به تفکیک و طبقه بندی چشم انداز ه مبادرت نموده اند. تفکیک چشم انداز های ارضی در طیف گسترده ای از مطالعات ژئومورفولوژیک همچون تهیه نقشه های ژئومورفولوژی، ارزیابی ها و پهنه بندی پتانسیل های محیطی در زمینه ژئوتوریسم، بهره برداری از محیط و توسعه پایدار، جغرافیای اقتصادی، ارزیابی مخاطرات محیطی، تنظیم سند آمایشی کشور و بسیاری بخش های دیگر به طور مستقیم و غیر مستقیم دارای کاربرد است. در این پژوهش سعی شده است که یک سیستم نوین در طبقه بندی چشم انداز های ارضی ارائه شود، که قابلیت تفکیک و طبقه بندی چشم انداز های ارضی را با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی و با در نظر گرفتن سادگی، داشته باشد. بدین منظور از مدل رقومی ارتفاعی سه مولفه ارتفاع، شیب و انحنای تانژانتی، پلان و نیمرخ، استخراج گردید، از میانگین این سه انحنا، انحنای متوسط استخراج گردید و این سه مولفه مبنای طبقه بندی چشم انداز های اراضی قرار گرفت. در گام بعدی هر یک از سه مولفه فرم شناسی فوق الذکر، بر اساس 5 روش آستانه گذاری فواصل هندسی، چارکی، شکست های طبیعی، انحراف معیار (باند اول تا چهارم) و روش میانگین وزنی به دو بخش تفکیک گردید. سپس هر سه مولفه با یک سیستم ترکیبی، کد گذاری و عرصه سرزمین ایران به 8 واحد چشم انداز ارضی طبقه بندی گردید و نتایج به صورت نقشه های پهنه ای ارائه و تحلیل گردید.
Impacts of global warming on extreme temperatures in west of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
11 - 19
حوزههای تخصصی:
Studying global warming and assessing its impacts is very important due to economic and social consequences and financial losses. Changes in extreme temperatures can cause enhancement of demands for energy, increase mortality, reduce biodiversity and damage to crops, which makes it essential to be studied. The aim of this study is predicting the changes of extreme temperatures in west of Iran during 2015-2045 period under climate change conditions according to the RCP emission scenarios. To this purpose, the SDSM model under the RCP 8.5 scenario is used for statistical downscaling and data generation of future period, using the GCM models of the CanESM2 and Mann-Kendall nonparametric test is used to analyze trends. From 27 extreme indices of climate change which are defined by ETCCDI, 6 indices of extreme temperatures were selected including diurnal temperature range (DTR), warm and cold days, warm and cold nights, and number of summer days. The results showed that in the predicting period (2015-2045), except Shahr-e-Kord station, the DTR index has a decreasing trend. There was an increasing trend in number of summer days index in all stations, except Hamedan station. In cold night index a decreasing trend is observed in all stations except Shahr-e-Kord station. A significant decreasing trend is observed in number of cold days index in all stations except Sahr-e-Kord. In warm days index, a significant increasing trend is observed in all station. Generally it was found that the significant trend of cold extreme and warm extreme temperatures were decreasing and increasing respectively. Also in most of the studied indices the rate of changes were associated with latitude of the weather station.
ارزیابی محصولات مختلف ماهواره ای تابش سطح زمین با استفاده از داده های اندازه گیری شده زمینی در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
429 - 443
حوزههای تخصصی:
تابش سطح زمین (SSR) از مؤلفه های اساسی در مطالعات هوا و اقلیم شناسی به شمار می رود و تغییرات آن تأثیر زیادی در اکوسیستم های زیست محیطی زمین و اقلیم مناطق دارد. به دلیل محدودیت در اندازه گیری های زمینی و نیاز به داده هایی با کیفیت بالا، روش های مختلفی برای برآورد تابش SSR توسعه یافته است. یکی از مهم ترین روش های برآورد تابش SSR، مدل های ماهواره محورند که با داشتن قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا و دسترسی رایگان می توانند منبع جایگزین مناسبی برای مناطق فاقد ایستگاه باشند. هدف از این پژوهش، ارزیابی تابش SSR استخراج شده از سه مدل ماهواره محور CERES، CLARA، و SARAH با استفاده از اندازه گیری های زمینی در ایران در مقیاس روزانه است. نتایج این تحقیق نشان داد محصول SARAH با اختلاف کمی نسبت به دو محصول CERES و CLARA با ضریب تعیین برابر با 93/0 و خطای RMSE برابر با W.m -2 4/22 در ارزیابی تابش SSR روزانه در ایران عملکرد مناسب تری دارد. همچنین، بررسی خطای RMABD نشان داد محصولات ماهواره ای مورد مطالعه در شرایط آسمان صاف (ماه های گرم سال) با مقدار خطای به میزان 5/5، 6/5، و 8/4درصد نسبت به شرایط ابرناکی (ماه های سرد سال) به مقدار خطای به میزان 2/12، 4/11، و 11درصد به ترتیب توسط CERES، CLARA، و SARAH توانایی بیشتری در برآورد تابش SSR دارند. تغییرات مکانی تابش روزانه SSR بیانگر آن است که محصولات ماهواره ای مورد مطالعه در مناطق خشک و نیمه خشک به ترتیب بهترین عملکرد را نسبت به مناطق ساحلی دارند.
پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبریز قوری چای کورائیم در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها از جمله مخرب ترین و فراوان ترین بلایای طبیعی هستند. در این رابطه، پهنه بندی خطر سیلاب یکی از روش های کارآمد در زمینه مدیریت و کاهش اثرات سیلاب به شمار می آید. در این تحقیق به ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر رخداد سیل در سطح حوضه آبخیز قوری چای واقع در نیمه جنوبی و غرب استان اردبیل پرداخته شد. در این رابطه، 10 معیار موثر بر رخداد سیل به کار بسته شد. این معیارها عبارتنداز: ارتفاع، شیب، جهت شیب، تحدب سطح زمین، سازندهای زمین شناسی، تراکم زهکشی، شماره منحنی (CN)، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی. در این میان، متغیر شیب زمین با وزن 26/0 (مستخرج از مدل فرایند تحلیل شبکه) نقش عمده ای در شناسایی پهنه های پرخطر سیلاب ایفا می کند. جهت تلفیق و روی هم گذاری لایه های موضوعی مذکور با هدف تهیه نقشه پهنه بندی خطر سیلاب از دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل شبکه ای (ANp ) در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده به عمل آمد. پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبخیز قوری چای نشان داد که در حدود 18 درصد از مساحت حوضه آبخیز مطالعاتی در کلاس های با خطر زیاد و بسیار زیاد واقع شده اند. خطر سیلاب در بستر دره های اصلی و اراضی پایین دست حوضه مورد مطالعه به دلایل ژئومورفومتریکی از قبیل شکل گیری و توسعه دشت های سیلابی، ارتفاع نسبی پایین، مقعر بودن سطح زمین و آهنگ سریع حرکت رواناب های بالادست از پتانسیل رخداد بالایی برخوردار می باشد. بعلاوه، مکان گزینی مناطق مسکونی در دشت های سیلابی پایین دست حوضه خطر وقوع سیلاب در این پهنه ها را افزایش داده است.
بررسی تغییرات ارتفاعی ریگ زرین با استفاده از سری های زمانی تصاویر ماهواره ای (طی دوره 2017-1977)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
192 - 206
حوزههای تخصصی:
تپه های ماسه ای به عنوان مهمترین برآیند فرایندهای بادی مناطق خشک و نیمه خشک، همواره در حال حرکت و جابجایی هستند که مقدار حرکت آنها تحت تأثیر پارمترهایی چون جهت و شدت باد، توپوگرافی محل، رطوبت منطقه، پوشش گیاهی، مواد رسوبی در دسترس، توپوگرافی و در عصر حاضر عملکردهای انسانی می باشد. هدف این پژوهش، بررسی تغییرات ارتفاعی تپه های ماسه ای ریگ زرین طی بازه زمانی 40 ساله است. برای انجام این پژوهش از سری های زمانی تصاویر لندست TM و ETM، نقشه رقومی ارتفاعی و تصاویر گوگل ارث استفاده شد. بررسیها نشان داد که از 1977 تا حال حاضر ریگ زرین افزایش ارتفاع داشته است. میانگین بیشترین تغییرات ارتفاعی در بخشهای میانی ریگ زرین صورت گرفته که حدود 4 متر بوده است. اما بخش های ابتدایی و انتهایی ریگ زرین حدود 1متر افزایش ارتفاع پیدا کرده است. همچنین، مقدار تغییرات ارتفاعی ریگ در طول دوره آماری مورد بررسی با نوسانات زیادی همراه بوده است. در برخی نقاط میانی تپه ها در حدود 8متر در گستره زمانی کمتر از 10 سال افزایش ارتفاع داشته است. بر این اساس، حداکثر ارتفاع و افزایش ارتفاعی تپه ها بین سالهای 1977-1987 صورت گرفته و طی بازه های زمانی 1987-1993 و 1998-2002 و همچنین 2008-2013 از ارتفاع تپه ها کاسته شده است. نتایج نهایی نشان داد که ریگ زرین تحت تاثیر بادهای غالب منطقه ای (شمال غرب-جنوب شرق) در حال حرکت به سمت شرق و جنوب شرق است؛ اما بادهای همگرا و متقابل محلی سبب شکل گیری هرم های ماسه ای شده و به دلیل تداوم این بادها بر حجم و ارتفاع تپه های ماسه ای بخش های مرکزی ریگ افزوده شده است.
ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی رودخانه طالقان در بازه زمانی 2006 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه طالقان یکی از منابع مهم آب در آبیاری محصولات کشاورزی دشت قزوین محسوب می شود. احداث سد طالقان، استقرار جمعیت در حاشیه این رودخانه و تغییر کاربری زمین باعث شده تا بازه هایی از این رودخانه دچار تغییراتی شود؛ به طوری که هیچ گونه آگاهی از وضعیت مورفولوژیک این رودخانه وجود ندارد تا بتوان با آگاهی از آن نسبت به احیاء این رودخانه اقدام نمود.این تحقیق به ارزیابی ژئومورفیک رودخانه طالقان در بازه های زمانی (2016–2006) می پردازد. برای این منظور از 32 شاخص تحت عنوان اندیکاتورهای فشار (PI) و تغییر/روند تعدیل کانال (AI) در شش بازه از رودخانه طالقان در قالب روش rMQI استفاده شد. مطالعات انجام شده برای سال 2006 نشان داد که بازه های 2، 5 و 6 دارای کیفیت بسیار ضعیف و بازه های 1، 3 و 4 دارای کیفیت متوسط هستند. درحالی که در سال 2016 بازه های 1، 2، 4، 5 و 6 کیفیت بسیار ضعیفی دارند و بازه 3 رودخانه دارای کیفیت ضعیف ازلحاظ کیفیت مورفولوژیک هست. نتیجه این پژوهش نشان داد که رودخانه طالقان در تمامی بازه ها اصلاً وضعیت خوبی ندارد که این نشان دهنده وضعیت بد و بحرانی این رودخانه است. با توجه به تغییرات کاربری اراضی گسترده که در کرانه های این رودخانه رخ داده است، به نظر می رسد راه کارهایی از قبیل جلوگیری از تخریب کاربری اراضی در بالادست حوضه و حافظت از پوشش گیاهی طبیعی و توسعه آن از بهترین راه کارها باشد.
اثر تغییرات آب و هوایی بر پیامدهای امنیتی-انتظامی بحران منابع آب با تاکید بر هیدروپولیتیک مناطق مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
پیامدهای تغییرات آب و هوایی بسیاری از جنبه های جوامع بشری را تحت تاثیر قرار می دهند. اما متاسفانه اثرگذاری پیامدهای تغییر اقلیم، کمتر از لحاظ امنیتی و انتظامی مورد مطالعه و واکاوی قرار گرفته شده است. یکی از اثرات مهم نابهنجاریهای آب و هوایی، تاثیر بر منابع آبی نواحی مختلف می باشد. دسترسی به منابع آبی مناسب یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر است، زیرا از یک سو منابع آبی محدود است و از سوی دیگر مصرف و تقاضای آن همواره رو به فزونی است. از این رو وضعیت منابع آب نقش به سزایی در شکل گیری جریان روابط و حرکت توسعه در فضای جغرافیایی ایران ایفا خواهد کرد. با توجه به اهمیت روزافزون رقابت های آبی، شناسایی ظرفیت های مثبت و منفی هیدروپولیتیکی کشور می تواند در راستای ارایه راهبردهای کلان و خرد راهگشای سیاست گزاران باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد توصیفی- به دنبال تحلیل سیستماتیک وضعیت فضایی منابع آب کشور (جریان های آبی ورودی از کشورهای همسایه و بارش) بوده و تلاش می کند تا چالش های کم آبی و پیامدهای امنیتی- انتظامی ناشی از کمبود منابع آب خصوصا در مناطق مرزی و حاشیه ای را مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. کم آبی و بحران آب در ایران نتیجه عوامل فیزیکی و اقتصادی ناشی از مدیریت ضعیف منابع آب است. عوامل دیگری مانند بارش کم سالانه، خشکسالی مداوم، دسترسی محدود به آب، افزایش جمعیت، تغییر اقلیم، پراکنش فضایی متفاوت آب، بهره وری نامناسب آب در بخش های مختلف کشاورزی و عدم برنامه ریزی پایدار آب را نیز نمی توان نادیده گرفت. عوامل فوق سبب کاهش تدریجی فعالیت های کشاورزی، افزایش تنش و درگیری بر سر منابع آب، افزایش بیکاری و گسترش چرخه فقر، مهاجرت به شهرهای بزرگ و حاشیه نشینی،خالی شدن سرزمین از جمعیت و بالا رفتن هزینه های تامین امنیت، افزایش قاچاق، نارضایتی منطقه ای و گسترش فعالیت های واگرایانه، گسترش فعالیت نیروهای فرامنطقه ای و ترویج تفکرات رادیکال و... شده است. اما یکی از راهکارهای حل معظل کمبود و آلودگی آب در ایران استفاده از سیستم مدیریت یکپارچه و پایش مداوم منابع آب کشور می باشد که شامل برنامه تصفیه و استفاده مجدد از آب است. نیاز است تا نیروی انتظامی نیز برای اجرایی شدن مدیریت بهینه آب با راه اندازی <sub>"</sub>یگان ویژه رصد منابع آب<sub>"</sub> به رصد و پایش دایمی مصرف منابع آب در مناطق مختلف بپردازد.
بررسی خطر وقوع بیابان زایی با استفاده از شاخص های طیفی در محدوده ی پیرامونی دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وقوع بیابان زایی در محدوده ی پیرامون دریاچه ی ارومیه انجام شده است. بدین منظور در ابتدا، تصاویر ماهواره ی سنتینل-2 با استفاده از نرم افزار QGIS مورد پیش پردازش قرار گرفته و پس از انجام تصحیحات اتمسفری، اقدام به استخراج شاخص های طیفی نشانگر بیابان زایی (پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده ( NDVI )، آلبدوی سطحی، میزان نمناکی ( Wetness )، ضریب روشنایی ( Brightness )، میزان سبزینگی ( Greenness ) شد. پس از استخراج شاخص های طیفی مذکور و در جهت شناسایی مناسب ترین زوج شاخص های طیفی، میزان همبستگی و رابطه ی رگرسیونی موجود بین شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل های آماری صورت پذیرفته در نرم افزار SPSS(22) بررسی شد. بر طبق نتایج حاصل، میزان همبستگی برای زوج شاخص (میزان سبزینگی - ضریب روشنایی ( برابر با 9/4- و برای زوج شاخص (میزان نمناکی - ضریب روشنایی) برابر با 33/0- می باشد. در مرحله ی بعد نقشه ی خطر بیابان زایی بر اساس دو زوج شاخص مذکور تهیه و با استفاده از الگوریتم Jenks Natural Break در محیط نرم افزار ARC-GIS 10.6 در پنج کلاس خطر شدید، نسبتا شدید، متوسط، ضعیف و بدون خطر بیابان زایی، طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 89/9 درصد از کل مساحت محدوده ی مورد مطالعه در کلاس خطر شدید، 60/30 درصد در کلاس خطر نسبتا شدید، 48/37 درصد در کلاس خطر متوسط، 42/12 درصد در کلاس خطر ضعیف و 61/9 درصد در کلاس خطر بدون بیابان زایی قرار دارد. نتایج به دست آمده با استفاده از مشاهدات میدانی و ماتریس خطا ( Confusion Matrix using Ground truth ROI ) ارزیابی و با کسب ضریب کاپا 95/0 و درجه ی صحت 51/90 درصد مورد صحت سنجی قرار گرفت.
تحلیل ادبیات ژئوتوریسم در ایران (براساس تحلیل محتوای کمی مقالات ژئوتوریسم طی سال های 1396-1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از شاخه های جدید گردشگری است که در دو دهه اخیر موردتوجه محققان و گردشگران قرارگرفته است. این افزایش توجه باعث رشد و گسترش ادبیات ژئوتوریسم شده است. با توجه به رشد ادبیات ژئوتوریسم در طی این سال ها، به نظر می رسد که بررسی ادبیات آن لازم است. هدف این پژوهش بررسی ادبیات ژئوتوریسم در ایران با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و ارائه نمای کلی از وضعیت آن است. بدین منظور تعداد 99 مقاله ژئوتوریسم علمی-پژوهشی و علمی-ترویجی در بازه زمانی ده ساله (1396-1387) موردبررسی قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان دهنده افزایش توجه محققان و رشد چاپ مقالات ژئوتوریسم در مجلات علمی است. توسعه مهم ترین مؤلفه تعاریف ژئوتوریسم می باشد و تخریب پدیده ها نیز به عنوان مهم ترین مشکل پیشروی ژئوتوریسم بیان شده است. حدود 43 درصد مقالات از روش تحقیق ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده کرده اند و 78 درصد مقالات نیز دارای اهداف کاربردی هستند. مقالات ژئوتوریسم در 42 مجله چاپ شده اند که مجلات علوم زمین و فصلنامه جغرافیای طبیعی با 7 مقاله بیشترین مقالات را منتشر کرده است. پژوهشگرانی از 56 دانشگاه و موسسه در انتشار مقالات و رشد ادبیات ژئوتوریسم مشارکت داشته اند که دانشگاه های تهران و تبریز بیشترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل فرم و الگوی شبکه زهکشی حوضه رامهرمز با استفاده از مدل رده آریه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با هدف بررسی تعییرات ژئومورفولوژیکی و ارتباط بین فرم ها و الگوی شبکه آبراهه های حوضه رامهرمز، از مدل رده آریه ای استفاده شده است. این مدل، تحلیل مناسب و قوی برای شناسایی تعادل یک حوضه را فراهم می کند. حوضه مورد مطالعه جزو حوضه جراحی- زهره در جنوب غربی ایران و در محدوده حوضه آبریز خلیج فارس قرار گرفته است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سال 2017، نقشه های توپوگرافی با مقیاس 1:50000 و DEM منطقه مورد مطالعه، مرز و شبکه های آبراهه های حوضه استخراج و در نرم افزار MapViewer با استفاده از روش هورتون-استرالر رده بندی شده است. داده ها پس از برداشت در محیط نرم افزارGlobal mapper20 و ArcGIS10.5 پردازش شده و در نهایت مورد تحلیل قرار گرفتند. مطابق نتایج مدل رده آرایه ای، تعداد و درازای آبراهه های سمت چپ حوضه نسبت به سمت راست روند افزایشی دارد و طول رده های آبراهه ها در هیچکدام از رده ها با همدیگر تعادل ندارند. با توجه به یافته ها و محاسبات مدل، افزایش و کاهش نسبی تغییرات شیب در قسمت های مختلف بر الگوی رودخانه تأثیر گذاشته و تغییراتی در سیمای حوضه مطالعاتی ایجاد کرده است. همچنین بی نظمی در آبراهه های حوضه ناشی از اشکال مختلف فرسایش و فعالیت تکتونیکی می باشد که در تکامل حوضه مورد مطالعه دخالت داشته است. فرم آبراهه ها در طول زمان دچار تغییرات شده اند. این بی نظمی ها که نوعی ناتعادلی و آشوب در آبراهه ها ایجاد نموده، بیانگر این است که آبراهه های پهنه پژوهش از الگوی کیاتیک پیروی می کند. در واقع با وقوع آستانه، فرم و فرآیندهای ژئومورفیکی آبراهه های حوضه تغییر پیدا می کنند.
ارزیابی روش جمع کیفی (QS) جهت تعیین گامای بهینه در تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش (مطالعه موردی: جنگل توسکستان تا گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع فرآیندهای دامنه ای که هر ساله موجب خسارات جانی و مالی فراوان در بسیاری از نقاط ایران و جهان می شود، پدیده زمین لغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاه های انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن پیش بینی زمان وقوع زمین لغزش و متعدد بودن عوامل مؤثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنه بندی خطر زمین لغزش را آشکار می سازد. تهیه نقشه پهنه بندی زمین لغزش این امکان را فراهم می سازد که مناطق آسیب پذیر شناسایی و در برنامه ریزی های محیطی مد نظر قرار بگیرد. استان گلستان در شمال ایران از جمله مناطق مستعد زمین لغزش در کشور است. بنابراین هدف از این پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لغزش در حد فاصل جنگل توسکستان تا گرگان با شناسایی عوامل مؤثر بر رخداد زمین لغزش و عملگر فازی گاما می باشد. از ابزارهایی مانند نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و ... جهت پهنه بندی خطر زمین لغزش استفاده شده است. مجموعه اطلاعات ورودی جهت ارزیابی پتانسیل خطر زمین لغزش در این پژوهش شامل 8 لایه ی ارتفاع، شیب، جهت دامنه، زمین شناسی، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، فاصله از جاده و تراکم آبراهه هستند. ابتدا نقاط لغزشی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای به پهنه های لغزشی تبدیل شدند و سطح همبستگی هر یک از عوامل مؤثر و پهنه های لغزشی با استفاده از مدل نسبت فراوانی ( FR ) مشخص و سپس نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از عملگر فازی گامای 7/0، 8/0 و 9/0 تهیه شد. نتایج نشان داد که پهنه های با سازندهای سست و نزدیک به راههای ارتباطی و پهنه های با بارش فراوان تر دارای پتانسیل بیش تری از نظر احتمال وقوع لغزش هستند. هم چنین شاخص مجموع کیفیت ( Qs ) نشان داد که گامای 7/0 با مقدار جمع کیفی 42/2، از دقت بالاتری نسبت به دو گامای دیگر در پهنه بندی خطر زمین لغزش حد فاصل جنگل توسکستان تا گرگان برخوردار است.
اثر دگرگونی های آب و هوایی بر ناآرامی های حاصل از تنش منابع آب (موردمطالعه: شرق اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 51
حوزههای تخصصی:
عواملی نظیر رشد جمعیت مصرف بی رویه آب، تغییرات آب وهوایی، گرم شدن کره زمین هدر رفتن آب، آلودگی آب و عدم مدیریت صحیح باعث می شوند که منابع آب طبیعی، در حال تمام شدن بوده و هر تغییری در مقدار آن تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی سیاسی، اجتماعی امنیتی، بر جای بگذارد. لذا تحقیق حاصل باهدف شناسایی مناطق مستعد بحران آب در محدوده شرق اصفهان انجام گرفته است. این مطالعه به صورت توصیفی_تحلیلی بوده و تمام ناآرامی های اتفاق افتاده در منطقه شرق اصفهان، موردبررسی قرارگرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: مطالعات کتابخانه ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، داده های پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیکی آب های سطحی و زیرزمینی بود. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله ی مقایسه نقشه های فضایی و همچنین داده های ناآرامی های منطقه در نرم افزار ARC GIS انجام شد. مساحت محدوده بحرانی (خشک سالی شدید و خیلی شدید) در سال 91 کمترین و در سال 96 بیشترین مقدار بوده که نشانه درگیر شدن مناطق بیشتری از منطقه با بحران آب و در نتیجه افزایش، احتمالاً تعداد ناآرامی ها مواجه می گردد. همچنین روند محدوده های بحرانی (خشک سالی های شدید و خیلی شدید) تقریباً ثابت بوده و در سال 96 به یک باره حدود 25 درصد به نسبت سال 95 افزایش پیداکرده است. درنتیجه بحران شدید منابع آب در این مناطق، کشاورزی و معیشت مردم را تحت تأثیر قرار داده و نشان دهنده درگیر شدن مناطق بیشتری از منطقه با بحران آب است که به تبع آن احتمالاً تعداد ناآرامی ها نیز بیشتر می شود.