فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
93 - 71
حوزههای تخصصی:
منطقه تمتمان ما بین طول جغرافیایی37◦ 38/00//- 37◦44/00// شمالی و عرض جغرافیایی44◦ 40/30// - 44◦ 59/ 30// شرقی در شمال غربی ایران، تقریباً در 15 کیلومتری شمال غربی ارومیه قرار داد. هدف از این مطالعه پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده غار تمتمان در استان آذربایجانغربی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این مطالعه لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، تکتونیک، توپوگرافی، شیب و جهت شیب، هیدرولوژی، کاربری اراضی و اقلیم به عنوان نقشه های عامل در نظر گرفته شده اند. لایه های فوق به منظور استخراج مدل پتانسیل کارست در محیط GIS فراخوانی شده اند. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و اختصاص وزن هر لایه در نرم افزار Expert Choice و بازدیدهای صحرایی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شد. در نهایت با توجه به وزن بدست آمده نقشه پهنه-بندی توسعه کارست در منطقه تمتمان بدست آمد. نتایج بدست آمده در این منطقه نشان داد که از کل مساحت منطقه، 68/6 درصد در طبقه خیلی کم توسعه یافته، 64/15 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 50/42 درصد در طبقه توسعه یافته نرمال و 18/35 درصد در طبقه توسعه یافته قرار گرفته است. نتایج نشانگر آن است که در منطقه تمتمان، فاکتور سنگ-شناسی و تکتونیک منطقه بیشترین وزن و مهم ترین فاکتور کنترل کننده ی پتانسیل توسعه کارست و فاکتور کاربری اراضی کمترین تأثیر در کارست زایی را بر عهده دارد.
شناسایی میزان زمین لغزش با استفاده از روش تداخل سنجی راداری (منطقه مورد مطالعه: شهرستان های اردل و کوهرنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش به عنوان یک مخاطره طبیعی، همواره خسارات فراوانی ر ا به همراه داشته است. استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری به عنوان یک روش کارآمد در پایاش، پیش بینی، تحلیل، اندازه گیری میزان جایجایی و تعیین محل موقوع همواره مطرح بوده است. دراین پژوهش هدف بررسی، شناسایی و تعیین میزان جابجایی زمین لغزش در شهرستان اردل استان چهارمحال و بختیاری به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی کشور می باشد با ایجاد 7 اینترفروگرام بهینه از 10 تصویر ماهواره Envisat مربوط به سال 2005، زمین لغزش های متعدد با میزان جابجایی از 2.8 تا 14 سانتیمتر در منطقه مورد مطالعه شناسایی گردید. در این روش با بهره گیری از اطلاعات فاز تصاویر مختلط SAR، مدل ارتفاعی زمین با دقت متر و مقدار جابه جایی ها و تغییرشکلهای پوسته زمین با دقت زیر سانتیمتر در پوششی پیوسته و وسیع ایجاد گردید. این نتایج بیانگر فعال بودن پهنه های لغزشی این منطقه از لحاظ حرکات دامنه ای است.
ارائه مدل منطقه ای تحرک پوسته ای در حوضه خانمیرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
467 - 479
حوزههای تخصصی:
قرارگیری دشت خانمیرزا ازنظر زمین ساختاری در زون زاگرس چین خورده در جنوب گسل دنا و وجود پیزومترهای بیرون زده از خاک و همین طور وجود چشمه و ... از نشانه های تحرک پوسته ای در سطح این دشت است. هدف از این پژوهش به کارگیری اطلاعات زمین شناسی، لرزه شناختی و تصاویر ماهواره ای به منظور به دست آوردن نگرشی از فعالیت تکتونیکی عصر حاضر در دشت خانمیرزا و همین طور ساده سازی محاسبه جابجایی، ارزیابی مقدار جابه جایی سطح زمین و پارامترهای موثر بر این جابه جایی و ارائه مدل مناسب برای این دشت است. در این مطالعه نرخ جابه جایی 8 ساله سطح زمین (2010-2003) با استفاده از تصاویر راداری D-InSAR و تداخل سنجی راداری محاسبه شد و پارامترهای موثر لایه ارتفاعی DEM، شیب، جهت شیب، انحنای نیمرخ، انحنای سطح، فاصله از جاده، فاصله از گسل، تراکم گسل، شدت زلزله بر این جابه جایی در محیط GIS به دست آمد و از طریق رگرسیون چند متغیره در محیط SPSS به ارائه بهترین مدل برای این دشت پرداخته شد در این محیط نرخ جابه جایی 8 ساله به عنوان متغیر وابسته و بقیه پارامترها به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند و نتایج در مدل STEPWISE به چالش کشیده شدند. نتایج نشان داد که از بین 13 روش، روش 13 با ارائه بهترین ضریب همبستگی 826/0، ضریب تعیین 682/0 و ضریب تعیین تعدیل شده 675/0 و خطای استاندارد 99 درصد بهترین مدل منطقه ای برای محاسبه تحرک پوسته ای در سطح این دشت است و میانگین تحرکات در این حوضه 10 سانتیمتر بالاآمدگی برای 8 سال می باشد.
مقایسه کمّی شاخص های مورفومتریکی و تغییرات شیب قاعده مخروط افکنه های مناطق خشک با تأکید بر ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها به دلایل مختلف ازجمله خاک حاصلخیز،منابع آبزیرزمینی، توپوگرافی ملایم و از طرفی مخاطرات طبیعی متعدد مانندفرونشست، زمین لرزه وسیلاب،همواره موردتوجه انسان هابوده اند.بنابراین درک صحیح ودقیق این لندفرم ازجنبه های گوناگون از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در این تحقیق ویژگی های کمی مورفومتریک و تغییرات شیب قاعده 40 مخروط افکنه در ایران مرکزی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. براین اساس ابتدا مخروط افکنه های مورد بررسی توسط تصاویر ماهواره ای شناسایی شده و محدوده هرکدام از آنها تعیین گردید.درمراحل بعدی،شیب کلی مخروط افکنه(SO)،شیب بخش بالایی قاعده(SA)،شیب بخش پایینی قاعده(SB)،نسبت شیب بخش بالایی به بخش پایینی(RS)،زاویه جاروب (AF) و طول مخروط افکنه (L) برای تمامی مخروط هامحاسبه گردید. تفاوت در شاخص های محاسبه شده علاوه بر مشخص کردن شرایط اقلیمی و فرآیندهای رسوبی مسلط بر مخروط افکنه، عاملی برای تشخیص مخروط افکنه ها از سایر عوارض تراکمی پدیمنت محسوب می شود. نتایج نشان داد که نیمرخ طولی اکثرمخروط افکنه های موردمطالعه باتوجه به ویژگی های شیب، صاف است.شباهتشاخص SA و SOنشان دهنده حفظ شیب مخروط افکنه هادرشرایط اقلیمی خشک و عدم وقوع فرآیندهای فرسایشی است. مقادیر شاخص RS نشان داد که تفاوت چندانی در شیب بخش بالایی و پایینی قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه وجود ندارد. این موضوع نیز حاکی از عدم وجود فعالیت های فرسایشی قابل توجه در قاعده مخروط افکنه های مورد مطالعه است. همچنین نتایج نشان داد که در مخروط افکنه هایی که طول آنها زیاد و زاویه جاروب آنها کوچک است، فرآیندهای رودخانه ای تسلط دارند.
تغییرات مکانی خشکسالی هیدرولوژیک جریان در مقیاس های مختلف زمانی در رودخانه های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
36 - 21
حوزههای تخصصی:
در حین وقوع خشکسالی هیدرولوژیکی، ضمن عدم نیاز آبی بهره برداران، جریان رودخانه کاهش یافته و کیفیت اکوسیستم رودخانه تخریب خواهد شد. تعیین تغییرات زمانی و مکانی شاخص خشکسالی هیدرولوژیک، امکان برنامه ریزی به منظور استفاده بهینه از آب رودخانه ها فراهم می کند. در این پژوهش، تغییرات زمانی و مکانی شاخص خشکسالی جریان رودخانه ای (SDI) در 28 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر SDI با نرم افزار DrinC محاسبه و ویژگی های خشکسالی هیدرولوژیک تحلیل و تغییرات مکانی SDI در مقیاس های زمانی 1 ماهه، 3 ماهه، 6 ماهه و سالانه در نرم افزار GIS تعیین شد. مقادیر SDI یک ماهه (خشکسالی های کوتاه مدت) نشان داد که خشکسالی در رودخانه های کم آب بیش تر اتفاق افتاده است. این در حالی است که اکثر ایستگاه های پر آب و کم آب، دوره های ترسالی شدید داشته اند. مقادیر SDI سالانه (بلند مدت) در اکثر ایستگاه های در بین بازه 1-≥SDI≥5/1، قرار داشته که نشان از وقوع خشکسالی ملایم هستند. تغییرات مکانی مقادیر SDI نشان داد که تغییرات مکانی در مقیاس یک ماهه کاملاً متفاوت از مقیاس سالانه است. کم ترین وقوع SDI در ایستگاه های بالادست و رودخانه های جاری در دامنه های سبلان بود. خشکسالی های شدید و خیلی شدید در رودخانه هایی اتفاق می افتد که آبدهی آن کم است. هر اندازه آب دهی رودخانه بیش تر باشد وقوع خشکسالی های شدید کاهش می یابد و ثبات جریان آن از رودخانه هایی با آب دهی کم بیش تر است.
طراحی الگوی آموزشی بهینه برای ارتقای سطح دانش شهروندان تهرانی نسبت به مقوله تنوع زیستی با استفاده از الگوریتم دایجسترا و الگوریتم مورچگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوی بهینه آموزشی برای ارتقای سطح دانش عمومی و تخصصی شهروندان تهرانی نسبت به مقوله تنوع زیستی می باشد. در گام نخست، از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش سطح آگاهی شهروندان استفاده شد. سپس با استفاده از آرای خبرگان اقدام به وزن دهی و ارزیابی روش های گوناگون آموزشی گردید. بدین منظور، دو سطح هدف به عنوان سناریوهای مورد انتظار طراحی گردید. برای ارزیابی دقیق و تعیین مسیر بهینه که واجد کمترین زمان و پایین ترین هزینه باشد، از الگوریتم دایجسترا و الگوریتم مورچگان (ACA) استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که دانش عمومی زنان در مورد تنوع زیستی نسبت به مردان بالاتر بوده و در مورد دانش تخصصی این مورد برعکس بوده است. از سوی دیگر، میان دانش تنوع زیستی و سطح تحصیلات رابطه مثبت معنی داری وجود داشته است. همچنین، برای دستیابی به هدف سطح اول، «الگوی آموزشی ترکیبی» با وزن 196/1 و الگوی آموزشی «الگوی آموزشی مجازی» با وزن 608/0 به ترتیب مناسب ترین و نامناسب ترین الگوی آموزشی برای انتقال دانش عمومی به شهروندان ارزیابی شدند. در خصوص هدف سطح دوم روش «آموزش چهره به چهره» با وزن نهایی 64 و «تهیه و توزیع بسته های آموزشی» با وزن 43 واجد بیشترین امتیاز بودند. در نهایت، مسیر بهینه برای ارتقای سطح دانش تخصصی شهروندان، دارای وزن 161 بوده که به ترتیب شامل مواردی نظیر دستیابی به سطح دانش عمومی خوب، ایجاد فضای آموزشی، حمایت از شکل گیری سازمان های مردم نهاد محیط زیستی، اقدامات تشویقی و نیازسنجی و بازنگری بوده است.
بررسی و تحلیل برنامه ریزی درسی جغرافیا در دوره های مختلف تحصیلی در ایران
حوزههای تخصصی:
سابقه برنامه ریزی درسی در دنیا به بیش از یک قرن می رسد، اما این رشته در ایران عمری بیش از چند دهه ندارد. با این حال در همین عمر کوتاه توانسته است جایگاه و مؤثر بودن خود را در بین همه علوم نظری باز نماید و مهمترین نقشی که داشته است تعیین مرز میان دانش و آموزش هر یک علوم بوده است. از جمله در رشته علمی جغرافیا با همه تفاوت ها و شباهت هایی که با سایر علوم دارد این مرزبندی توانسته است گوشه ای از توانایی های ذاتی آن را آشکارتر نماید. سابقه تولید برنامه درسی جغرافیا را به طور علمی می توان به 70 سال قبل یعنی زمانی که آموزش و پرورش نوین ایران شکل گرفت نزدیک کرد. با این حال، تا حدود سال 1375 آموزش جغرافیا در ایران با تأکید بر شیوه های توصیفی انجام می شد تا اینکه در این سال هم پای با شکل گیری جریانی از برنامه ریزی درسی به شکل علمی و مدون در نظام آموزشی، نوعی رفرم در تولید برنامه های درسی مدون شکل گرفت و به این صورت اولین سند برنامه ریزی درسی جغرافیا در این سال تولید شد و از دل این برنامه درسی متناسب با دوره های تحصیلی و پایه های تحصیلی، برنامه-های دیگری استخراج شد و آموزش جغرافیا به عنوان یک رویکرد جدید در آموزش های رسمی ایران شکل گرفت.
پیش یابی تراز آب دریای خزر بر اساس مدل های اقلیمی گزارش ششم IPCC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تراز آب دریای خزر در مقیاس های مختلف زمانی دائماً در حال افت وخیز و نوسان می باشد. بر این اساس هدف از این مقاله نیز ارزیابی وضعیت تراز آب دریای خزر برای دوره های آتی است. داده های مورداستفاده در این تحقیق شامل دو گروه تراز آب دریای خزر و همچنین خروجی سه مدل اقلیمی از گزارش ششم IPCC شامل؛ INM-CM4-8، MIROC-ES2L و MPI-ESM1-2-LR می باشد. در این مطالعه برای شبیه سازی تراز آب دریای خزر، دوره های پایه را با پنج مقیاس زمانی در نظر گرفتیم. در کل نتایج یافته های این تحقیق نشان داد که مطابق با سناریو SSP2-4.5 باوجود انتشار متوسط گازهای گلخانه ای در سطوح فعلی تا سال ۲۰۵۰ و کاهش آن تا سال ۲۱۰۰، تراز آب دریای خزر روند کاهشی یکنواختی را خواهد داشت. درحالی که در سناریوی SSP8-8.5 با انتشار گازهای گلخانه ای شدید و سه برابر شدن دی اکسید کربن تا ۲۰۷۵، تراز آب دریای خزر ابتدا تا سال ۲۰۵۰ ثابت خواهد ماند اما از این سال به بعد روند کاهشی آن شروع خواهد شد.
شبیه سازی هیدرولیکی سیمینه رود با بهره گیری از نرم افزارهای HEC-RAS و ArcGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
103 - 87
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها یکی از منابع مهم آب های سطحی هستند که با توجه به نقش مهم آنها در زندگی بشر باید مورد توجه قرار گیرند. هدف این تحقیق، مطالعه ویژگی های هیدرولیکی سیمینه رود و فرآیندهای حاکم بر آن با استفاده از تلفیق مدل HEC-RAS، در بستر نرم افزار ArcGISاز طریق الحاقیه HEC-GeoRAS به منظور شبیه سازی پارامترهای هیدرولیکی آن رودخانه با مساحت حوضه ی آبریز 3726 کیلومترمربع می باشد. نظر به اینکه مدل های چندبعدی نیاز به زمان و هزینه ی بالایی دارند، در قوس رودخانه با استفاده از تلفیق تصاویر ماهواره ای و مدل تک بعدی HEC-RAS شبیه سازی چند بعدی انجام پذیرفت. در این میان، 58 مقطع عرضی در مسیر رودخانه در نظر گرفته شده است که داده های اصلی مورد نیاز در این پژوهش شامل: نقشه های ارتفاعی، تصاویر ماهواره ای، شرایط مرزی و داده های هیدرومتری سیمینه رود می باشند. نتایج حاصل نشان داد، در بالادست رودخانه مقدار دبی برابر با 3/316 مترمکعب بر ثانیه و تراز سطح آب 85/12 متر و در پایین دست مقادیر دبی جریان و تراز سطح آب به ترتیب 6/313 مترمکعب بر ثانیه و 52/11 متر محاسبه شد. در دو طرف قوس رودخانه نیز تغییرات سطح آب نزدیک به 50 سانتی متر بوده و سرعت جریان با مقدار فاصله از ساحل رودخانه نسبت مستقیم دارد؛ به طوری که بیشینه سرعت جریان با مقدار 20/2 متر بر ثانیه در فاصله ی حدود 50/1 متر اتفاق افتاده است. در صحت سنجی مدل، پارامتر آماری NSE در سطح آب و عمق جریان دارای مقادیر به ترتیب 805/0 و 845/0 بدست آمد که دقت بالای مدل سازی را نشان می دهد. این نتایج حاکی از دقت بالای مدل هیدرولیکی HEC-RAS در شبیه سازی هیدرولیک جریان سیمینه رود را دارد. در نتیجه ملاحظه می شود تلفیق نرم افزارهای HEC-RAS و ArcGIS قابلیت بالایی در مدیریت دشت سیلابی داشته و باعث افزایش دقت، سرعت و کاهش هزینه های مطالعاتی مهندسی رودخانه می شود.
بررسی تغییرات فنولوژی پوشش گیاهی در سه اکوسیستم مختلف با استفاده از تصاویر راداری و اپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
111 - 133
حوزههای تخصصی:
امروزه، تصاویر ماهواره ای فرصتی کم نظیر در بررسی تغییرات فنولوژی پوشش های گیاهی فراهم کرده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی تصاویر رادار قطبی سنتینل - 1 در دو قطبش VV و VHو تصاویر اپتیک (لندست- 8 و سنتینل- 2) برای پایش تغییرات فنولوژی گیاهی بر روی سه منطقه با شرایط محیطی و اکوسیستمی مختلف در جنوب و جنوب غرب ایران (نخل های منطقه شادگان، جنگل های حرا، و بیشه زار) در سال 2017 انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که شاخص های طیفی گیاهی بهتر از ضرایب بازپخش راداری چرخه فنولوژی و پویایی فصلی پوشش های گیاهی را نمایش می دهند. اما، در عین حال، ضریب بازپخش راداری در قطبش VH نیز قابلیت مناسبی برای پایش تغییرات گیاهان نشان می دهد. تغییرات قطبش VH نسبت به قطبش VV با تغییرات شاخص های گیاهی شامل EVI، SAVI، و NDVI تطابق بیشتری دارد. نتایج همچنین بیانگر این مطلب است که شاخص SAVIو EVI نسبت به NDVIروند مراحل اولیه فنولوژیکی را برای بیشه زارها و نخل های شادگان به واقعیت زمینی نزدیک تر نشان می دهد. درصورتی که ضرایب بازپخش راداری در قطبش VH تصاویر سنتینل- 1 تغییرات سالیانه جنگل های حرا را در مقایسه با شاخص های پوشش گیاهی کامل تر نمایش می دهد. به طور کلی، می توان گفت، تصاویر راداری توانایی جای گزینی در شرایط در دسترس نبودن تصاویر اپتیک را دارند.
تحلیل ریخت شناسی رودخانه مِرِگ ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
62 - 43
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها از نظر شکل کانال و میزان پویایی بسیار متعددند با توجه به ویژگی های فیزیکی مشترک قابل طبقه بندی هستند روش طبقه بندی راسگن پایداری نسبی انواع رودهای مختلف را با استفاده از روابط رسوب و هیدرولیک مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش به بررسی رفتار ریخت شناسی رودخانه مِرِگ (ماهیدشت) با استفاده از روش تجربی راسگن پرداخته شده است در ابتدا جهت استخراج متغیرهای ریخت شناسی مجرا از قبیل شاخص گودافتادگی، نسبت عرض به عمق، ضریب خمیدگی، شیب کانال، در محیط نرم افزار HEC-RAS(ورژن 5.0.7) استخراج و مواد بستر حاصل بررسی های میدانی گردآوری شد. با توجه به تفاوت شیب رودخانه مِرِگ به چهار بازه تقسیم گردید میزان ضریب خمیدگی و شعاع انحنا در محیط GIS (ورژن 10.5) برای هر بخش محاسبه شد. جهت محاسبه رودخانه در سطح II راسگن 44 مقطع عرضی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رودخانه مِرِگ در بازه ی اول در رده F6، در بازه ی دوم و سوم در رده C6 و در بازه ی چهارم رودخانه در رده B6 قرار گرفته است. مقاطع قرار گرفته در رده F6، میزان شیب بستر زیاد، شاخص گودافتادگی کم و دشت سیلابی کمتر توسعه یافته است و پتانسل فرسایش کناره خیلی زیاد بوده است. در مقاطع رده C6 میزان شیب کاهش یافته است علاوه بر آن شاخص گودافتادگی افزایش یافته و دشت سیلابی گسترش پیدا کرده است و تاثیر کنترلی پوشش گیاهی در ثبات دامنه خیلی زیاد است. مقاطع دارای رده B6، میزان شیب کمتر از سایر بازه ها است، شاخص گودافتادگی متوسط و در نهایت پتانسیل فرسایش کناره کم بوده است. بنابراین الگوهای مجرای رودخانه مِرِگ (ماهیدشت) و به تبع آن متغیرهای مؤثر در طبقه بندی و تفکیک مجراها درغالب مقاطع با مدل راسگن مطابقت دارند.
ارزیابی ناهمگونی فضایی شاخص آشفتگی هیدرورسوب شناسی در زیرحوضه های سامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
136 - 117
حوزههای تخصصی:
شاخص های بوم شناختی به ابزارهای مهمی برای ارزیابی و پایش منابع طبیعی تبدیل شده اند که درک رابطه بین فعالیت های زیست شناسی و واکنش بوم شناختی برای ساختار آن ها ضروری است. از طرفی، فعالیت های انسانی از طریق تغییرات در تولید رسوب، انتقال و ذخیره سازی تأثیرات قابل توجهی بر تکامل چشم انداز دارند. لذا این امر در مدیریت جامع نگر حوضه ها و اکوسیستم های مختلف بایستی مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ناهمگونی فضایی شاخص آشفتگی هیدرورسوب شناسی (HSDI) در زیرحوضه های سامیان واقع در بخش مرکزی استان اردبیل انجام شد. بدین منظور، ابتدا عوامل انتقال رسوب (ST)، تنش هیدرولوژیکی (HS)، تغذیه آب زیرزمینی (Rec) و پتانسیل فرسایش خاک (SEP) برای 27 زیرحوضه مختلف مورد مطالعه محاسبه شد. در ادامه، وزن دهی این عوامل با استفاده از روش آنتروپی شانون صورت گرفت. سپس با استفاده از میانگین وزنی شاخص آشفتگی هیدرورسوب شناسی (HSDI) محاسبه و پهنه بندی شد. نتایج نشان داد که مقادیر متوسط، حداکثر و حداقل مقدار شاخص HSDI در حوضه سامیان به ترتیب برابر 17/10، 67/45 و 20/0 بوده است. هم چنین، طبق نتایج به ترتیب 67/87، 33/5، 32/5 و 68/1 درصد از مساحت حوضه در طبقات خیلی کم، کم، متوسط و زیاد از سطح آشفتگی دسته بندی شد. زیرحوضه 19 واقع در بخش شمالی، و زیرحوضه های 20 و 21 واقع در بخش مرکزی حوضه سامیان دارای بیش ترین آشفتگی هستند، لذا برای انجام اقدامات مدیریتی در اولویت قرار می گیرند. چارچوب پژوهش حاضر به عنوان ابزاری بالقوه برای حمایت از تصمیماتی که باید بر بهبود مدیریت منابع طبیعی متمرکز باشد، قابلیت کاربرد دارند.
مکان یابی پهنه های استقرار نیروگاه بادی مبتنی بر ارزیابی فضایی عوامل محیطی، مطالعه موردی: استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان مازندران در سال های اخیر نیاز بیش تری به انرژی پیدا کرده است. با توجه به قابلیت های این استان در تولید انرژی های نوین، شناخت پتانسیل های تولید انرژی پاک و مصرف آن، به خصوص انرژی بادی، بایستی در اولویت برنامه های مسئولان و محققان قرار گیرد. روش پژوهش این مطالعه توصیفی - تحلیلی می باشد که با استفاده از داده های مکانی و کمی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی و ارزیابی قابلیت پتانسیل فضایی انرژی بادی در گستره استان مازندران است. در ابتدا به منظور برآورد اولیه انرژی قابل حصول از جریان باد در استان مازندران و قابلیت سنجی فضایی انرژی بادی ، محاسبات لازم بر روی اطلاعات سمت و سرعت باد در یک بازه زمانی 12 ساله انجام گردید. در ادامه، بر اساس گروه کارشناسان خبره، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، منابع علمی در این زمینه و اطلاعات موجود و در دسترس، چهار عامل اقلیمی، اقتصادی، محیطی - اجتماعی و توپوگرافی به عنوان مهم ترین شاخص ها جهت تعیین پهنه های مناسب برای استقرار نیروگاه های بادی در گستره استان مازندران انتخاب شده اند. این سه معیار شامل 21 زیرمعیار است که پس از وزن دهی، تعیین وزن معیار و همپوشانی، تهیه نقشه پهنه بندی نهایی با استفاده از دو مدل AHP و ANP تهیه شده است.
تعیین مناطق مستعد فرسایش خندقی با استفاده از تابع عضویت فازی(مطالعه موردی:شهر مهر در جنوب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خندقی از انواع فرسایش آبی است که رخداد و گسترش آن موجب تغییرات بارز در منظر زمین و پسرفت اراضی و تخریب محیط زیست می شود. این نوع فرسایش با توجه به ابعاد نسبتا وسیع، توسعه سریع و تولید رسوب، سبب تخریب گسترده اراضی می گردد. برای کنترل این پدیده شناخت مکان هایی که مستعد ایجاد این نوع فرسایش هستند، بسیار مهم می باشد. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این مطالعه تعیین مناطق مستعد فرسایش خندقی شهر مهر در جنوب استان فارس با استفاده از توابع عضویت فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی می باشد. برای این منظور ابتدا با استفاده از توابع عضویت، نقشه های فازی برای هر یک از پارامترها تهیه شد. در ادامه با استفاده از روش AHP وزن هر یک از پارامترها به منظور تهیه نقشه نهایی مناطق مستعد فرسایش خندقی تعیین شد. نتایج حاصل از روش فازی و AHP نشان داد که مناطق واقع در مرکز (حدود 15 درصد) دارای حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش خندقی می باشند. در انتها برای اعتبار سنجی مدل از منحنی ROC استفاده شد. نتایج نشان داد که در مناطقی که مستعد فرسایش خندقی هستند خندق های بزرگی در منطقه دیده شده است. و مقادیر AUC نزدیک به 85 بدست آمد که نشان دهنده دقت بالای مدل برای پیش بینی نواحی مستعد فرسایش خندقی می باشد.
بررسی تأثیرات اقامتگاه های بومگردی بر روستاهای شهرستان طالقان
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری روستایی به یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است و دولت ها سیاست های مختلفی را به منظور توسعه ی گردشگری روستایی در مقیاس های گوناگون، از سطوح محلی تا سطح ملی به کار گرفته اند. یکی از شاخه های گردشگری که در چند دهه اخیر بدان توجه گردیده است، بومگردی می باشد. بومگردی فعالیتی است که از قرن بیستم به بعد مورد توجه کارشناسان و متخصصین امر قرار گرفته است و از شاخه های اصلی گردشگری می باشد که به مبحث گردشگری روستا و اشتغال زایی افراد ساکن روستا می پردازد و همچنین می توان ذکر کرد که به لحاظ اقتصادی عامل درآمدزایی خوبی و به لحاظ اجتماعی و فرهنگی یک عامل مؤثر برای پیشرفت زندگی جامعه روستائی می باشد. البته نباید نقش اقامتگاه هایی که بخوبی می توانند به رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در روستاها ایفا نمایند را نادیده گرفت. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات اقامتگاه های بومگردی بر روستاها در شهرستان طالقان می باشد. در فرضیات پژوهش تاثیراقامتگاه های بومگردی با استفاده از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی در شهرستان طالقان بررسی شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS انجام شده است. بر اساس نتایج بدست آمده عوامل اجتماعی و فرهنگی(35)، عوامل اقتصادی (65)، میزان اثرگذاری آن ها بر اقامتگاه های بومگردی بالاتر از حد متوسط می باشد و عوامل جغرافیایی(0) اثرگذاری پایینتری بر بومگردی منطقه دارند.
نقش آموزشی رسانه در حفظ محیط زیست
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروزه محیط زیست به یکی از مسایل حیاتی مهم تبدیل شده است. نابودی محیط زیست در این روزها با سرعتی باور نکردنی در حال به وقوع پیوستن است امروزه رسانه ها نقش مهمی در اطلاعرسانی و آموزش محیط زیست از خود ایفا میکنند، از این رو تأثیرپذیری مردم از رسانه ها، بر نوع رفتار و نگرش آنها با محیط زیست اثرگذار خواهد بود، قدم اول ارتقای فرهنگ عمومی حفظ از محیط زیست نیازمند آموزش محیط زیست در همه بخشها به خصوص کودکان و نوجوانان به عنوان سفیران محیط زیستی در جامعه میباشد این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش رسانه ها در حفاظت از محیط زیست و تأثیر آنها بر رفتار و فرهنگ مردم و جامعه، می پردازد. در راستای ارتقای فرهنگ عمومی حفاظت از محیط زیست در کشور صورت گرفته، بر این منظور دیدگاه صاحبنظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و تحقیقاتی انجام شده مورد مطالعه و بررسی قرار خواهد گرفت. کنترل عوامل محیطی در ارتقای سلامت محیط زیست نقش اساسی و کلیدی دارد و آلاینده های محیط که از تنوع، گستردگی و پیچیدگی خاصی برخوردارند می توانند سلامت محیط زیست را با خطر مواجه سازند لذا با توجه اینکه رسانه های یکی از مهم ترین ابزار ارتباطات جمعی هستند باید از آنها در آموزش کنترل عوامل محیطی که باعث افزایش فرهنگ مردم در حفظ محیط زیست هست استفاده کرد. امروزه رسانه های جمعى، یکى از مجارى مهم و در مواردى بی بدیل، در فرایند انتقال، تثبیت، تغییر، توجیه و حتى کنترل عوامل محیط شمرده می شوند و این گفتگو به این موضوع می پردازد.
بررسی راهکارهای توانمندسازی بافت فرسوده شهری (نمونه موردی منطقه۹تهران)
حوزههای تخصصی:
در گوشه و کنار فضاهای شهری ایران بخصوص در بافت قدیمی برخی مناطق شهر تهران مانند منطقه 9، گونه ای از اراضی و فضاهای شهری به چشم میخورد که تاکنون در نظام قانونی و برنامه ریزی شهری کشور تعریف خاصی از آنها ارائه نشده است. در اصطلاح شهری به این زمین ها، بافت های فرسوده و مناطق حاشیه ای و یا بافت فرسوده گفته می شود. به طور کلی علل و پیامد مناطق حاشیه ای و بافت های فرسوده علاوه بر نازیبایی کالبدی، مشکلات امنیتی، و مشکلات زیست محیطی، در چهار گروه علل اقتصادی، اجتماعی، علل حقوقی، علل قانونی وعلل کالبدی- زیست محیطی خلاصه می شود. از آنجا که منطقه 9 شهرداری تهران دارای بافت فرسوده بیشتری نسبت به سایر مناطق می باشد، لذا در این مطالعه قصد داریم به بررسی مدیریت بافت فرسوده شهری (نمونه موردی: منطقه 9 شهر تهران) بپردازیم. در این پژوهش با استفاده از مشاهدات میدانی و مصاحبه و به کمک نقشه های شهری، به تحلیل و بررسی مدیریت بافت فرسوده شهری منطقه 9 شهرداری تهران به عنوان یکی از مناطق مرکزی و مهم این شهر پرداخته شده است. نتایج حاصل نشان میدهد مهمترین علل بروز و شکل گیری بافت فرسوده در منطقه 9 شهر تهران عبارت اند از: فرسودگی شدید بناهای موجود در بافت قدیمی، مشکلات مربوط به شبکه معابر بافت، بدون استفاده شدن بعضی از عناصر شهری، تراکم و پیوستگی بافت، مسائل ناشی از مصالح به کار رفته و نحوه مرمت بناها، کمبود خدمات و تاسیسات و تسهیلات شهری و زیربنایی و همچنین برخی مشکلات ناشی از ضعف قوانین در تصاحب و اصلاح کاربری بافت های فرسوده و مشکلات مدیریتی شهرداری منطقه 9 تهران. واژگان کلیدی: برنامه ریزیِ کالبدی، بافت های فرسوده، زیباسازی، منطقه 9 شهرداری.
بررسی رفتار سازگار به تغییرات اقلیمی، با استفاده از تجارب بلایای اقلیمی، پیش نیاز درک تغییرات اقلیمی درمدیریت جنگل ، مورد: رودبار گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک سازگاری به تغییرات اقلیمی در مدیریت جنگل ، نیاز است تا رویکرد عمومی ادراک و تجربه با رفتار روزانه در جهت سازگاری به تغییرات اقلیمی و روابط بین آنها بررسی شود. طبق آمار مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران ، براساس شاخص بارش-تبخیر و تعرق استاندارد شده (SPEI) در دوره یک ساله بمیزان 62/2 درصد و در دوره ده ساله بمیزان 9/84 درصد از مساحت استان گیلان تحت تاثیر خشکسالی قرار دارد. این مطالعه به بررسی رابطه ادراکات و تجارب مردم در ارتباط با پدیده خشکسالی بعنوان یکی از بلایای اقلیمی با رفتار روزانه آنها از نظر سازگاری به تغییرات اقلیمی می پردازد. با استفاده از نظریات مطرح روانشناسی دنیا، پرسشنامه ای مطابق تئوری های سطوح قاعده مند (CLT) و رفتار برنامه ریزی شده (TPB) تنظیم و بین نسل نوجوان در سطح مدارس شهرستان رودبار توزیع و پاسخ ها دریافت شد. سپس با مدل معادله ساختاری و به روش تحلیل مسیر، ضرایب بتا و بارعاملی استاندارد به کمک نرم افزار PLS برآورد شدند. برای متغیرهای پژوهش، روایی همگرا AVE بزرگتر از0/5 و آلفای کرونباخ برای پایایی نیز بزرگتر از0/7 بدست آمد که گویای اعتبار و اعتماد پرسشنامه می باشد. نتایج SEM نشان داد که تجارب خشکسالی رابطه ای غیرمستقیم با رفتار سازگار، ولی دو متغیر پنهان تغییرات اقلیمی و ادراک صرفه جویی آب، رابطه مستقیم با رفتار سازگار و صرفه جویانه دارند. معنا داری روابط مذکور از طریق آزمون t با اطمینان 95% نیز اثبات شد. وجود رابطه قوی تر بین متغیر تغییر اقلیم نسبت به متغیر درک صرفه جویی آب، دلالت براین موضوع دارد که تمرکز افراد روی مفاهیم انتزاعی (سطح بالای ساختار CLT) کمتر بوده، در حالی که تمرکز آنها روی مفاهیم عینی (سطح پایین ساختار CLT)، همچون رفتارهای روزانه بیشتر است. لذا باتوجه به تاثیر تغییرات اقلیمی بر بلایای اقلیمی موجود در جنگل های هیرکانی، می بایست به برنامه ریزی رفتار سازگار با تغییرات اقلیمی در جهت مقابله با بلایای اقلیمی اقدام نمود.
بررسی پیش بینی نوسانات امواج گرمایی در ایستگاه جلفا با استفاده از مدل های اقلیمی تحت سناریو rcp8.5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش گرمایش جهانی به عنوان یکی از مسائل عمده جهانی در قرن حاضر مطرح است. به همین دلیل بررسی و ارزیابی روند آن برای انسان اهمیت دارد، از این رو شبیه سازی این متغیر اقلیمی برای درک آینده بشر می تواند راهگشا باشد. روش های مختلفی برای شبیه سازی و پیش بینی امواج گرمایی وجود دارد که معتبرترین آن ها استفاده از مدل گردش عمومی جو و GCM می باشد. از جمله پرکاربردترین مدل ها جهت ریز مقیاس کردن داده های GCM، مدل آماری LARS-WG می باشد. در تحقیق حاضر، میزان کارایی این مدل جهت ریز مقیاس نمایی امواج گرمایی در ایستگاه جلفا مورد ارزیابی قرار گرفت. برای نیل به این هدف از آماری روزانه ی میانگین دمای بیشینه ی بالای 35 سانتی گراد درجه در دوره آماری معین استفاده شده است. و همچنین برای پیش بینی امواج گرمایی در سال های آینده از داده های دمای بیشینه ی مدل های (CESM-CAM، CMCC-CMS، CAN-ESM، MPI-ESM) تحت سناریو RCP8.5 برای دوره آتی 2022 تا 2065 انجام گرفت. دلیل انتخاب RCP8.5 به علت مطالعه تغییرات امواج گرمایی در بیش ترین شرایط انتشار گازهای گلخانه ای و گرمایش ناشی از آن ها می باشد. نتایج نشان داد امواج گرمایی در دوره آتی (2011-2005) نسبت به دوره پایه دارای توزیع نرمال می باشد؛ بنابراین این نتایج عملکرد بسیار خوب مدل LARS-WG را در شبیه سازی امواج گرمایی نشان می دهد. امواج گرمایی ایستگاه جلفا در دوره های پایه (1990-2020)، دارای بی نظمی و تغییرپذیری شدید رخدادهای سالانه امواج گرمایی، حکایت از تغییرپذیری شدید میانگین دمای سالانه و تنوع عوامل تأثیرگذار بر دمای منطقه دارد. از طرفی دیگر بر اساس پیش بینی مدل های اقلیمی MPI-ESM،CESM-CAM و CMCC-CAM دمای امواج گرمای سالانه ی که در دوره گرم به سوی گرمای بیشتر پیش می روند.
ارزیابی تبخیر – تعرق مرجع ماهانه در ایران براساس برونداد مدل های دینامیکی ریزمقیاس شده پروژه CORDEX- MNA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبخیر – تعرق به عنوان یکی از متغیرهای مهم هواشناسی و ارتباط دهنده بین سطح زمین و هواکره، در بررسی شاخص-های خشکی و تخصیص منابع آبی حائز اهمیت است. آشکارسازی رفتار این سنجه اقلیمی در دوره آینده نسبت به دوره (2005-1980) و توزیع فضایی آن براساس شبکه داده، هدف تحقیق حاضر می باشد. در این پژوهش، از برونداد مستقیم مدل های دینامیکی ریزمقیاس شده پروژه کوردکس – منا (CORDEX –MNA) با تفکیک 22 کیلومتری تحت سناریو های واداشت تابشی (RCP8.5 و RCP4.5 ) استفاده شد. از روش پنمن – مونتیث، فائو، به عنوان روش برآورد کننده تبخیر – تعرق مرجع ماهانه در دوره تاریخی – مشاهده ای و دوره پیش نگری شده براساس مدلها استفاده شد. در بررسی نتایج معیارهای آماری، برونداد مدل NOAA-GFDL-GFDL-ESM2M عملکرد بهتری را نشان داد. نتایج نشان داد که الگوی فضایی ETo ماهانه در طول سال، تابع مولفه های مکانی بوده و از غرب به شرق و از شمال به جنوب مقدار آن افزایش می یابد. مناطق جنوبی، مرکزی و شرق کشور؛ کانون های حد بالای ETo محسوب می شوند. بررسی و مقایسه ETo ماهانه پیش نگری شده در دوره آینده تا میانه قرن ( 2050 میلادی) نسبت به دوره گذشته، نشان دهنده افزایش در مقدار این سنجه اقلیمی مهم در گستره ایران می باشد.