فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
انحلال سنگ های آهکی در منطقة تخت سلیمان، دولین های متعددی را با اندازه های مختلف به وجود آورده است. اندازه گیری متغیرهایی مانند مساحت، پیرامون، عمق، قطر بزرگ، قطر کوچک، شاخص دایره واری، نسبت کشیدگی و ارتفاع از سطح دریا برای 36 دولین مورد بررسی، این امکان را فراهم کرد تا دولین ها را به روش تحلیل خوشه ای، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کنیم. اندازه گیری و ثبت ویژگیهای مورفومتریک دولین ها از طریق نقشه برداری دقیق محدودة مورد مطالعه، پردازش و تحلیل آنها با نرم افزارهای آماری و گرافیکی، و همچنین بررسیهای میدانی صورت گرفته است. در تحلیل خوشه ای که به روش فاصله از نزدیکترین همسایه انجام شده است، کوشیده ایم تا دولین های محدودة مورد مطالعه را در گروه هایی با ویژگیهای نسبتاّ همسان دسته بندی کنیم. دولین های این محدوده در پنج گروه بدین شرح دسته بندی شده اند؛ 32 دولین در گروه اول جای گرفته و هرکدام از دولین های شمارة 3، 5، 16 و 21 به تنهایی در یک گروه جداگانه قرار گرفته اند. دولین های گروه اول ویژگیهای مورفومتریک نزدیک به هم دارند؛ اما دولین های گروه های دیگر، به ویژه گروه چهارم و گروه پنجم، با آنها تفاوت زیادی دارند. نقش عوامل زمین ساختی و فرسایشی در پیداش و تغییر شکل دولین های گروه اول و با چهار گروه دیگر تا حدودی متفاوت است. گسل ها در شکل گیری و تحول دولین ها، به ویژه دولین گسلی و دولین هلالیشکل نقش مهمی دارند. تمرکز انحلال و شدت فرسایش در تحول دولین دریژچال و عامل ارتفاع از سطح دریا در گسترش دولین سنگ صخره ای دارای نقش بیشتری است.
اثر تغییرات جرم جاذب خاک اره بر سینتیک جذب فلز کروم در محیط آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاک ارّه یکی از ارزان ترین و فراوان ترین جاذب هایی است که توانایی جذب فلزات سنگین از آبها و پساب ها را دارد. از طرفی افزایش فلز کروم شش ظرفیتی(Cr6+) در آب آشامیدنی باعث سمیت، و عوارض حاصل از آن میشود. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر مقدار جرم جاذب خاک ارّه بر زمان تعادل جذب، بازده جذب و واسنجی مدل های سینتیک در حذف کروم (Cr6+) از محلول آبی است. برای این کار، خاک ارّه از کارگاه محلی تهیه و اندازه ذرات آن 500 میکرون انتخاب شد. سپس چهار مقدار جاذب خاک ارّه شامل، 1 گرم بر لیتر(SD1)، 10 گرم بر لیتر(SD10)، 20 گرم بر لیتر(SD20) و 50 میلیگرم بر لیتر(SD50) انتخاب و آزمایش های مختلف بر روی آنها انجام شد. نتایج نشان داد که برای هر چهار جاذب، pH بهینه برابر 7 است. همچنین، با افزایش جرم جاذب زمان تعادل جذب افزایش مییابد، به طوریکه حداکثر زمان تعادل جاذب SD1، SD10، SD20، و SD50 به ترتیب، 110، 105، 100 و 80 دقیقه به دست آمد. بررسی رابطة ریاضی بازدة جذب با جرم جاذب و غلظت اولیه محلول نشان داد که گرچه با افزایش جرم جاذب بازدة جذب افزایش مییابد، ولی در صورتیکه غلظت اولیه از مقداری معین(مقدار ظرفیت جرمی جاذب) به سوی صفر میل کند، بازدة کلیة جاذب ها افزایش و به سوی 100% میل میکنند. این موضوع در غلظت هایی که به سمت بینهایت میل میکنند نیز صادق است. همچنین نتایج واسنجی نشان داد که مدل اورامی با ضریب رگرسیون 999/0 و شاخص خطای 036/0 داده های جذب را بهتر از مدل های لاگرگرن و هو و همکاران توصیف میکند
اثرات دوره های کم آبی و پرآبی بر کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان
حوزههای تخصصی:
وقوع متناوب دوره های کم آبی و پرآبی در حوضه های آبریز پدیده ایی بدیهی است. وقوع این دوره ها در حوضه آبریز کشکان علاوه بر تاثیر روی وضعیت کمی آب های سطحی، باعث تغییراتی در کیفیت آب این حوضه شده است. لذا،دراین تحقیق با استفاده ازتحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزارهای SPSS و Excel دو هدف عمده دنبال شده است. اول بررسی ارتباط بین دوره های کم آبی و پرآبی با پارامترهای کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان، دوم ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه ذکرشده برای استفاده در مصارف شرب و کشاورزی طی دوره های کم آبی و پرآبی.
به این منظور از آمارآنالیزشده 12 پارامتر کیفیت آب و آمار دبی روزانه هشت ایستگاه هیدرومتری واقع در رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی، چولهول، مادیان رود و کشکان پایینی در یک دوره آماری 30 ساله (1380-1351) استفاده شده است. منحنی های تداوم جریان برای هر یک از رودخانه های فوق الذکر ترسیم و شاخصQ95 ، به عنوان آستانه خشکسالی هیدرولوژیک از این منحنی ها استخراج گردید. نتایج حاصله نشان داد که در اکثر موارد رابطه لگاریتمی معنی داری بین دوره های کم آبی و پر آبی با پارامترهای کیفیت آب وجود دارد، به دنبال دوره های کم آبی و پر آبی مقادیر پارامترهای کیفیت آب مورد مطالعه در رودخانه های ذیربط نیز سیر صعودی یا نزولی پیدا کرده و منجر به تغییراتی در کیفیت آب های سطحی این حوضه شده است. همچنین با ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه برای مصارف شرب و کشاورزی مشخص شد طی دوره های متناوب کم آبی و پر آبی آب رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی و کشکان پایینی جز آب های باکیفیت خوب و در رودخانه های چولهول و مادیان رود قابل قبول و متوسط بوده است.
زمین شناسی، کانی سازی، ژئوشیمی و مطالعات مغناطیس سنجی در کانی سازی آهن منطقه کلاته شاهین، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانی سازی آهن کلاته شاهین در 107 کیلومتری جاده قوچان- نیشابور (استان خراسان رضوی) قرار دارد. توده های نیمه عمیق با ترکیب مونزونیت تا هورنبلند دیوریت پورفیری در آهکهای کرتاسه نفوذ کرده اند. واحدهای رسوبی منطقه از قدیم به جدید شامل آهکهای مربوط به کرتاسه زیرین و میکروکنگلومرا تا ماسه سنگهای مربوط به ائوسن و پلیوسن- کواترنر می باشد. کانی سازی در این منطقه طی دو مرحله هیپوژن و سوپرژن شکل گرفته است. در مرحله هیپوژن، پیریت، مگنتیت و اسپکیولاریت و در مرحله سوپرژن، گوتیت، لیمونیت و هماتیت تشکیل شده اند. بررسی شرایط دمایی و فوگاسیته اکسیژن، دمای تشکیل کانی های هیدروترمالی شرق منطقه را در محدوده کمتر از ºC350 معرفی می نماید. در غرب منطقه، میزان هماتیت و گوتیت بسیار کمتر و اغلب به صورت رگه و رگچه ای همراه با دولومیت هیدروترمالی می باشند. محلولهای هیدروترمالی عامل کانی سازی در غرب منطقه نسبت به شرق با میزان سولفید کمتر، اکسیدان تر و دمای کمتر بوده اند. نتایج آنالیز ژئوشیمی به روش جذب اتمی برای عناصر Fe، Mn، Mg و Ca، نشان دهنده بیشترین میزان آهن (4/30 درصد) در محل ترانشه در شرق منطقه است. آهن و منگنز در محل ترانشه همبستگی مثبت نشان می دهند. همچنین رابطه ای بین میزان این عناصر و فاصله از توده ها وجود ندارد. بنابراین توده های نفوذی منطقه غیربارور بوده و نقشی در کانی سازی ندارند. شدت کل میدان مغناطیسی در 742 نقطه در دو شبکه 5×20 متر اندازه گیری شد. نقشه های شدت کل میدان مغناطیسی، انتقال به قطب و همچنین ادامه به سمت بالا با نرم افزار Mapper ER تهیه شد. بررسی نقشه های تهیه شده، وجود آنومالی های A، B، C، F، E، D1، D2 و D3 را در منطقه نشان می دهد. با توجه به این که در فاصله تقریباً 40 متری آنومالی های B وC ، توده هورنبلند دیوریت پورفیری رخنمون دارد، این احتمال وجود دارد که منبع آنومالی ها مربوط به توده نفوذی باشد. از طرفی به دلیل وجود کانی سازی هماتیت در آهک های منطبق بر آنومالی های B و C این احتمال نیز وجود دارد که منبع این آنومالی ها مربوط به کانی سازی مگنتیت در عمق باشد. بنابراین در محل این دو آنومالی، حفاری اکتشافی پیشنهاد می شود.
ماه بدر و آسمان صاف ؟
حوزههای تخصصی:
بررسی تکتونیک فعال در قلمرو تراست زاگرس منطقه فارسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مناطق دارای پتانسیل خطر زمین لرزه همواره از دغدغه های اصلی رشته های مرتبط با علوم زمین بوده است و محققان مختلف با نگرش های گوناگون آن را مورد مطالعه قرار داده اند. دانش تکتونیک ژئومورفولوژی نیز با روش شناسی خاص خود به مطالعه این پدیده محیطی پرداخته است. از این رهگذر تعبیر و تفسیر شواهد بر جای مانده از لرزه ها و حرکات تکتونیکی جدید بر چشم اندازها اصول موضوعه این دانش نوپاست. شاخص های تکتونیک فعال از ابزارهای کارآمد برای شناسایی وضعیت تکتونیکی و ارزیابی احتمالی مناطق لرزه خیز به شمار می آید. شاخص هایی چون سینوس جبهه کوهستان، شاخص های دره ای چون شاخص نسبت V شکل دره ها، شاخص پهنا به عمق دره ها، گرادیان طولی رودخانه، شاخص های حوضه ای چون شاخص تقارن حوضه زهکش، شاخص نسبت V شکل و شاخص انتگرال هیپسومتری، از این دست اند. از سویی هم ابرگسل زاگرس در زمره گسل های فعال و اصلی کشورمان است که همواره منشا لرزه های بسیاری در حاشیه خود بوده است و مرز دو زون ساختاری سنندج ـ سیرجان و زاگرس مرتفع است. در این پژوهش حوضه فارسان، که شامل دو زون سنندج ـ سیرجان و زاگرس مرتفع است، به وسیله شش شاخص متفاوت در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با دقت 10 متر مورد آزمایش قرار گرفته و نرخ تکتونیک فعال آن سنجیده شده است. سپس نتایج به دست آمده، با بررسی میدانی مقایسه گردیده اند. نتایج شاخص های متفاوت تبدیل به شاخص IAT شده اند و نقشه پهنه بندی تکتونیکی حوضه فارسان در چهار کلاس بسیار فعال، فعال، نیمه فعال و غیرفعال ترسیم گردیده است. نتیجه به دست آمده این است که در این حوضه گسلی فرعی منشعب از گسل اصلی زاگرس در طول حدود 8350 متر دارای فعالیت تکتونیکی در حد بسیار فعال است. همچنین بخش های زیادی از حاشیه این گسل دارای تکتونیک متوسط است. دو شهر باباحیدر و فارسان در حاشیه گسل های فعال واقع شده اند.
بررسی روند تبخیر و تعرق پتانسیل ماهانه گیاه مرجع در زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و براورد خطر زمین لغزش با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در بخشی از جاده هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله سبب بروز خسارت های فراوان مالی و جانی در سراسر جهان میشود. ایران به ویژه در نواحی شمالی و مسیر جاده هراز، به خاطر شرایط خاص آب و هوایی و فیزیوگرافی همواره در معرض خطر زمین لغزش قرار دارد.
هدف از این تحقیق تهیه نقشه خطر زمین لغزش با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS، در بخشی از حوزه آبخیز هراز است. به منظور تهیه نقشه خطر زمین لغزش نخست با مطالعات میدانی، نقشه پراکنش زمین لغزش حوزه و سپس نقشه عوامل مؤثر بر زمین لغزش تهیه شد. در مرحله بعد نیز عامل ها با استفاده از نظر کارشناسی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شده و نه عامل شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، واحد های زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل و نقشه بارش به عنوان عوامل مؤثر انتخاب گردید. سپس پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد.
نتایج نشان داد که سه عامل واحد های زمین شناسی، فاصله از جاده و شیب به ترتیب بیش ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه داشته اند، در حالی که دو عامل گسل و بارش کم ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه به خود اختصاص دادند.
فرم و فرایندهای رودخانه ای دشت خوزستان در کواترنر
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ضرایب زیست اقلیمی موثر در آسایش انسان مطالعه موردی: شهر یزد
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شرایط زیست – اقلیمی امروزه به عنوان ابزاری کار آمد در دست برنامه ریزان منطقه ای به حساب می آید تا با شناسایی نقاط بحرانی ضمن هدایت فعالیت های توسعه ای به مناطق کم خطر، ارزش افزوده سرمایه گذاری ها را در مناسب ترین حالت ممکن در حوزه شهری، عمرانی، سکونتگاهی، معماری و جهانگردی تضمین سازند. بنابراین در این مقاله سعی شد شرایط زیست اقلیمی شهر یزد، بر اساس شاخص های بیکر، ترجونگ، ترموهیگرومتریک و اولگی با استفاده از آمارهای سینوپتیک ایستگاه یزد طی سال های 1995 الی 2007 مورد ارزیابی قرار گیرد.
نتایج حاصله نشان داد که در طول سال طیف وسیعی از شرایط زیست- اقلیمی از فوق العاده داغ تا بسیار خنک در منطقه حاکم است. همچنین در این میان شاخص اولگی که در آن قابلیت تطبیق برای عرض های جغرافیایی زیر 40 درجه پیش بینی شده نسبت به سایر شاخص ها برای تعیین محدوده آسایش مناسب تر ارزیابی شد.
تحلیلی بر تغییر رژیم بارش در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی اقلیمی دامنه شمالی کیامکی داغ در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنه شمالی توده نفوذی کیامکی با توجه به ارتفاع زیاد (3414 متر) و جهت گیری دامنه شمالی آن و نیز نبود عوامل تأثیرگذار دیگر مثل عامل فعالیت های تکتونیکی و ناچیز بودن دخالت های انسانی، نمونه موردی خوبی برای طرح چنین موضوعی میباشد. در این پژوهش، برخی اشکال ژئومورفیکی که ایجاد آن مستلزم گذشت زمانهای طولانی بوده و نقش اقلیم در ایجاد آنها شناخته شده است، از راه کارهای میدانی، تفسیر نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و عکس های هوایی بررسی شده اند. دره های پرشده، سیستم های پرتگاه- تالوس، تالوس بهمنی، روانه های بلوکی و یخچال های سنگی موروثی از جمله اشکال دامنه ای، فازهای انباشتی و کاوشی، روانه های خرده سنگی، تغییرات در اندازه مواد و تشکیل توفا از جمله پدیده های مرتبط با تغییرات اقلیمی در مخروط افکنه پرسیان هستند. بر اساس نتایج این پژوهش، سیمای ژئومورفیکی منطقه لااقل در کواترنری، از عوامل اقلیمی و تغییرات آن تأثیر پذیرفته است. تحلیل ساختار رخساره ای نهشته های مخروط افکنه و ترتیب لایه ها بر اساس سن نسبی نشان داد که نوع نهشته ها در دوره های گرم از نوع توفا و در دوره های سرد از نوع کنگلومرا بوده است. در بررسی اشکال ژئومورفیکی منطقه آثاری از دوره گرم اوایل هولوسن، دوره سرد «یانگر درایاس» و دوره گرم تر حد فاصل دوره های سرد هم زمان با عصر آهن و عصر کوچک یخبندان، نیز دیده میشود. آن چه مهم است این است که ما باید منتظر واکنش های سریع ژئومورفولوژیکی به تغییرات ناشی از عوامل بیرونی در این گونه نواحی و به خصوص منطقه مطالعه شده باشیم. با توجه به روند افزایشی دمای منطقه، در حال حاضر کنترل و پایش سیستم های هیدرولوژیکی منطقه در کنار توجه به روند افزایشی یا کاهشی دما و بارش، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
بررسی پتانسیل های اکوتوریسم مناطق کویری و بیابانی اطراف استان یزد، با استفاده از الگوی تحلیل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم پدیده ای نسبتا تازه در صنعت گردشگری است که تنها بخشی از کل این صنعت را تشکیل می دهد و بسیاری از کشورهای جهان را بر آن داشته است که سرمایه گذاری های عمده ای را به این بخش، به لحاظ درآمدزایی فراوان آن، اختصاص دهند. این شکل از گردشگری فعالیت های فراغتی انسان را عمدتا در طبیعت امکان پذیر می سازد و موجب افزایش و قدردانی عمیق تر آنان از طبیعت می شود که در نهایت حس حفاظت و حراست از محیط های طبیعی را در آنان برمی انگیزد و تقویت می کند. آنچه که در این نوع گردشگری اهمیت فراوان دارد موضوع پایداری است، زیرا صنعت گردشگری بدون برنامه ریزی دقیق و توجه به قابلیت های بوم شناختی، محلی، فرهنگی و اجتماعی، مشکلاتی را برای هر منطقه در پی خواهد داشت. از جمله مهم ترین جاذبه های طبیعی، مناطق کویری و بیابانی هستند که حدود 90 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده اند. وجود چنین وسعتی از نواحی خشک، لزوم توجه به پتانسیل های مناطق مذکور را در زمینه صنعت اکوتورسیم و ژئوتوریسم، به ویژه در استان یزد که در مرکز ایران و در حاشیه دشت کویر و دشت و بیابان لوت قرار گرفته است، ضروری می سازد. بر این اساس در نوشتار حاضر سعی شده است تا به معرفی پتانسیل های اکوتوریستی کویرهای اطراف استان یزد و دشت و بیابان لوت پرداخته شود و جنبه های مدیریت پایدار گردشگری در این مناطق با رویکرد اکوتوریسم مورد دقت و توجه قرار گیرد. در این تحقیق، تجزیه و تحلیل برمبنای الگوی تحلیل SWOT استوار است و در نهایت با در نظر گرفتن عوامل تاثیرگذار در منطقه شامل چهار گروه ـ نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدید ها ـ راهبردهایی هم سو با توسعه پایدار گردشگری در این مناطق ارایه گردیده است.
ارتباط پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر جمعیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم یکی از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان است. تغییرات فصلی و روزانه مرگ و میر ارتباط مستقیمی با پارامترهای اقلیمی دارند. این ارتباط برای قرن هاست که شناخته شده است. هدف این مقاله،تحلیل تأثیر پارامترهای اقلیمی بر مرگ و میر جمعیت شهر تهران طی دوره آماری 2002-2005 میباشد.
در این تحقیق با استفاده از روش های آماری رگرسیون و همبستگی پیرسون، مدل ANOVA و تأخیر زمانی روزانه(Lag) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی– عروقی، تنفسی و سکته مغزی و مرگ و میر به صورت کلی پرداخته شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که بین پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر ناشی از بیماریهای مورد مطالعه و مرگ و میر به صورت کلی ارتباط معناداری وجود دارد. هم چنین بین مرگ و میر روزانه ناشی از بیماریهای مورد مطالعه در فصول مختلف تفاوت آشکاری مشاهده میشود. ارتباط بین دما با مرگ و میر به صورت مستقیم است، در حالیکه عامل بارش تأثیر معکوسی بر میزان مرگ و میر دارد. از این رو میتوان گفت که دما نسبت به بارش تأثیر بیش تری بر مرگ و میر دارد. ارتباط پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر در فصل زمستان نسبت به دیگر فصول سال بیش تر است و مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی- عروقی حساسیت بیش تری را نسبت به دیگر بیماریهای مورد مطالعه نشان میدهد.
بررسی تغییرهای پیچان رودی و ناپایداری بستر رودها در جلگة شمالی تنگه هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچان رودهای سطوح دلتایی از ناپایدارترین عرصه های رودخانه ای در حیطة ژئومورفولوژی ساحلی محسوب می شوند. در این پژوهش، با مطالعة مورفولوژی رودخانه های شمال تنگة هرمز میکوشیم دگرگونیهای ژئومورفولوژیکی و تغییرهای زمانی و مکانی بستر آنها را بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم. بدین منظور، نخست مورفولوژی رودخانه ها و عرصه های تغییرمسیر آنها را در قالب نرم افزارهای GIS بررسی میکنیم و تغییرهای الگو و صورت های مختلف تغییر شکل و جابجایی بستر رودخانه را تعیین میکنیم. روش کار بیشتر از نوع تجربی و میدانی است و طی آن، داده های مؤثر بر تغییرهای مورفولوژی پیچان رودهای منطقه، تحلیل میشود. تکنیک کار نیز مقایسه و تحلیل دگرگونیهای صورت گرفته طی زمان های متوالی، با استفاده از ابزار ها و روش های یاد شده است. نتایج نشان می دهد که نسبت تغییرها و ضریب های پیچان رودی در جهت شیب و به سمت پایین دست دلتا افزایش می یابد. با توجه به کم شیب بودن سطوح دلتاها و ریز بافت بودن رسوب ها، حرکت های پیچان رودی تشدید شده است و مشخص ترین آثار فعالیت دینامیکی رودخانه های منطقه، وجود بسترهای درهم، متعدد و متروک این پیچان رودهاست. درمجموع، این تغییرها به طور مستقیم، پیرو تغییر بافت رسوب و سپس حالت های سیلابی رودخانه هاست.
پهنه بندی فرایندهای هوازدگی سنگ ها براساس مدل های پلتیر در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوازدگی زمانی رخ می دهد که سنگ های سطحی زمین بر اثر فرایندهای فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی شکسته می شوند و یا تغییر شکل می دهند. این عمل می تواند به وسیله باد، آب، اقلیم، عوامل گیاهی و جانوری صورت گیرد .
این مطالعه براساس مدل های لویس پلتیر قرار دارد که در این مدل ها از دو متغیر متوسط دما و بارش سالانه استفاده شده است . پلتیر با استفاده از این دو متغیر هفت مدل را مشخص کرد که می توانند انواع مختلف پدیده های هوازدگی را توصیف کنند . از بین این مدل ها دو مدل مربوط به رژیم های هوازدگی و رژیم های مورفوژنتیکی در مورد شمال غرب ایران بررسی شد و رژیم های مربوط به هر ایستگاه از روی نمودارها ی مربوط تعیین گردید . به منظور مطالعه و پهنه بندی وضعیت هوازدگی و مناطق ژئومورفولوژیکی در منطقه شمال غرب کشور داده های اقلیمی شامل میانگین بارش و دمای سالانه، 28 ایستگاه سینوپتیک که دارای داده و طول دوره آماری مناسب بودند، از سایت ثبت گردید . در ادامه، بعد از بررسی GIS سازمان هواشناسی برگرفته شد و سپس در یک پایگاه داده در محیط
روند دما و بارش در منطقه مورد مطالعه، رژیم های مربوط به هر ایستگاه از روی مدل های پلتیر تعیین شد و بعد از تولید شدند . Arc map دادن ارزش وزنی به آنها در پایگاه داده ثبت گردید و سپس نقش ههای مربوط در محیط نتایج حاصل نشان داد که از نه وضعیت مورفوژنتیکی موجود در مدل پلتیر، پنج وضعیت در شرایط اقلیمی منطقه اتفاق می افتد، به طوری که بیشتر بخش های شمال غرب کشور در منطقه نیمه خشک قرار می گیرند .
میکرومورفولوژی روانه های گلی گل فشان ناپگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گل فشان ناپگ که یکی از معروف ترین و دیدنی ترین گل فشان های ایران است در غرب بندر چابهار و 17 کیلومتری جنوب غربی روستای کهیر قرار دارد. اگرچه مشخصات کلی این گل فشان توسط پژوهش گران متعدد مورد بررسی قرار گرفته است ولی تاکنون یکی از پدیده های جالب آن که عبارت است از تنوع شدید در میکرومورفولوژی روانه های سطح آن مطالعه نشده است. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی گل فشان، ابتدا گل خروجی از نظر ترکیب هیدروشیمیایی و کانی شناختی مطالعه گردیده و سپس هفت نوع سطح دارای میکروفولوژی مختلف شناسایی و با ارایه تصویر تشریح گردیده اند. نحوه تشکیل و موقعیت مکانی و سنی آن ها نیز مورد بررسی قرار گرفته و در پایان به ارتباط تشکیل و تکامل آن ها با اصول زیر بنایی ژئومورفولوژی پرداخته خواهد شد.
ارزیابی معرف بودن شبکة مناطق حفاظت شده با تأکید بر تنوع زیستی گیاهی (مطالعة موردی: استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی شبکة مناطق حفاظت شده استان چهارمحال و بختیاری از نظر معرفی انواع تیپ ها و گونه های گیاهی خاص آن استان به عنوان جانشین تنوع زیستی کل پرداخته است. مطابق روش ""برنامه ریزی سیستماتیک حفاظت"" که در این تحقیق استفاده شده، در هر ارزیابی و برنامه ریزی حفاظت تنوع زیستی، دو نوع هدف تعریف میشود: درصدی از سطح کل منطقة مورد مطالعه که میتواند به حفاظت اختصاص یابد و درصدی از هر عنصر تنوع زیستی، یا جانشین آن که مورد نظر حفاظت است. در این تحقیق هدف نوع دوم مد نظر بوده و بر اساس ارزشهای بوم شناختی و تهدیدهای موجود برای هر تیپ گیاهی محاسبه شده است. همچنین یک بار حضور در مناطق حفاظت شده به عنوان هدف حفاظتی هر یک از گونه های گیاهی نادر تعیین شد. از 36 تیپ و 52 گونه نادر گیاهی موجود در استان،19 تیپ و 33 گونه به طور کلی در مناطق حفاظت شده موجود معرفی نشده اند، 14 گونه فقط یک بار و 12 تیپ کمتر از حد اهداف تعیین شده در مناطق حفاظت شده، یا شکار ممنوع وجود دارند. مساحت کل مورد نیاز برای بر آورده شدن اهداف تعیین شده برای تمام تیپ های گیاهی 61/15 درصد از استان است که تقریبا دو برابر سطح مناطق حفاظت شده موجود (43/7 درصد) و کمی بیش از سطح حفاظتی موجود با احتساب مناطق شکار ممنوع (76/14 درصد) است. برای بر آورده شدن اهداف تعیین شده برای تیپ ها و گونه های گیاهی به جای بخش وسیعی از مناطق شکار ممنوع موجود که کارایی کمی در حفاظت تنوع زیستی گیاهی دارند اختصاص 18/8 درصد از سطح استان ترجیحاً از بخش جنگلی به منظور پوشش دادن تیپ های گیاهی جنگلی و بخش هایی از کوه کلار و دره بازفت برای پوشش دادن گونه های گیاهی نادر پیشنهاد می شود.
عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده در آمایش فضایی شهر لار
حوزههای تخصصی:
شهرستان لارستان یادگاری از ایران باستان است که تاریخ شهرنشینی آن بالغ بر سه هزار سال می باشد و روند رشد شهری آن در طی این مدت طولانی از سیری صعودی و نزولی برخوردار بوده است و موقعیت استرانژویی این شهرستان به علت همجواری با محل احداث پروژه های عظیم نفتی در بنادر عسلویه– پارسیان و دالان از یکسو و نزدیکی به مبادی ورود و خروج کالا ازسوی دیگر موجب رشد شهرنشینی لارستان به صورت چشمگیر شده است و بی شک همراه با رشد شهرنشینی نیاز به واگذاری زمین و تغییر کاربری آن ها کاملا احساس می شود. البته هر چند که این تغییرات توام با پیامدهای خاص است که متاسفانه اکثر آن ها جنبه و ماهیتی منفی دارند، اما با شناخت و آگاهی از نواحی و بررسی پارامترهای مسلط به ناحیه و منطقه و به کارگیری و استفاده بهینه از علوم و فن آوری های جدید می توان به سمت توسعه پایدار حرکت کرد و پرواضح است که جغرافیا و شاخه های بسیار مهم آن به ویژه ژئومورفولوژی به عنوان علم تخصصی و کاربردی می تواند در این فرآیند نقش بسیار مهمی را ایفا کند چرا که شهرها همواره متاثر از پدیده های ژئومورفولوژی می باشند و عمدتا موقعیت شکل گیری آن ها در محیطی رخ می دهد که عرصه عملکرد پدیده های ژئومرفولوژی است. همچنین شهرها در راستای توسعه روز افزون خود، واحدهای مختلف ژئومرفولوژیکی و اراضی متفاوت توپوگرافی را به خود اختصاص می دهند. لذا امکان متاثر شدن از پدیده های ژئومرفولوژی و مسایل ناشی از آن، بیشتر از قبل برای شهرها مهیا می شود. در این برخورد، اگر برخی از اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک به هم خواهد خورد و خطرات بزرگی، شهرها را تهدید می کند و امکان دارد گاهی شدت این خطرات و بلایا و حوادث به حدی برسد که نتوان خسارت وارده را جبران کرد (رجایی، 1373). پدیده هایی هم چون سیلاب ها و طغیان های رودخانه ای، انواع حرکات دامنه ای، پیامدهای زمین لرزه ها و غیره که شهرها را همواره مورد تهدید قرار می دهند، از عواملی هستند که مستقیما و یا به طور غیر مستقیم به ژئومرفولوژی وابسته اند. در این مجال سعی شده تا عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده توسعه و عمران شهر لار، به عنوان مرکز مهم تجاری، فرهنگی جنوب کشور که متاسفانه در حال حاضر مورد بی مهری سیاسی قرار گرفته است، تا حد امکان شناسایی، و مطرح شود تا شاید به عنوان مطالعات مقدماتی، جهت برنامه ریزی های عمرانی شهر، برای مسوولین محترم ذیربط مورد استفاده قرار گیرد