ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
۲۳۶۱.

مقایسه کارایی مدل های WEPP و EPM در برآورد فرسایش خاک و میزان رسوب دهی حوضه آبخیز سولاچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک ArcGIS حوضه آبخیز سولاچای میزان رسوب دهی EPM WEPP

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای خاکها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۸۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
خاک یکی از مهم ترین منابع طبیعی هر کشور است. امروزه فرسایش خاک به منزله یک خطر جدی برای بخش کشاورزی مطرح است و بررسی فرسایش خاک و کنترل آن، امری بسیار ضروری در حوضه های آبخیز به شمار می رود. ارزیابی کمّی و کیفی فرسایش خاک با استفاده از مدل های برآورد فرسایش و رسوب، یکی از راهکارهایی است که از طریق آن می توان فرسایش خاک را تا حدودی کنترل و مقدار آن را به حداقل رساند. هدف از این پژوهش، ارزیابی کارایی مدل های WEPP و EPM در برآورد فرسایش و رسوب حوضه آبخیز سولاچای است. روش کار در مدل WEPP بدین شرح است. پس از آنکه فایل های مربوط به هریک از پارامترهای مدل ساخته شدند، وارد نرم افزار GeoWEPP می شوند، سپس مدل WEPP از طریق نرم افزار فوق به اجرا درمی آید و درنهایت مقدار رسوب محاسبه می شود. مقدار فرسایش ویژه نیز با استفاده از ضریب نسبت تحویل رسوب (SDR) برآورد می شود. در مدل EPM نیز، ابتدا نقشه ضرایب تهیه شده و سپس با توجه به این ضرایب، نقشه شدت فرسایش ترسیم می شود. درنهایت مقدار فرسایش و رسوب تولیدشده با توجه به معادلات ارائه شده به دست خواهد آمد. مقدار رسوب مشاهده ای نیز با استفاده از گرادیان دبی و رسوب محاسبه شده است. مدل WEPP دارای سه روش دامنه، حوضه آبخیز و مسیرهای جریان است. مقدار رسوب برآوردشده به وسیله هریک از روش های فوق، به ترتیب 213/0، 178/0 و 785/0 با مدل EPM، 033/0 و برای رسوب مشاهده ای، 241/0 تن در هکتار در سال محاسبه شد. بنابراین نتیجه می گیریم که مقدار رسوب برآوردشده با مدل WEPP، به مقدار رسوب مشاهده ای نزدیک تر بوده و این مدل از کارایی بالاتری نسبت به مدل EPM در برآورد فرسایش خاک و رسوب منطقه مورد مطالعه برخوردار است.
۲۳۶۲.

معرفی ژئومورفولوژی کارستی سنگ های کربناته منطقه آهنگران (شمال شرق بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیرجند ژئومورفولوژی کارست کارست کربناته آهنگران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۶ تعداد دانلود : ۸۱۳
فرآیند کارستی شدن باعث ایجاد اشکال زمین ریخت شناسی خاصی می­شود که معمولاً با تشکیل شکاف­ها، کانال­ها و حفرات بزرگ انحلالی همراه است. در این تحقیق منطقه آهنگران واقع در شمال شرق بیرجند (استان خراسان جنوبی) که دارای درجه حرارت کم و بارش بیش از 200 میلیمتر در سال می­باشد، به منظور شناسایی این عوارض مورد مطالعه قرار گرفته است. طبقات آهکی متعلق به کرتاسه پایینی عمده­ترین سنگ­های کربناته این منطقه را تشکیل می­دهد. توده­های آهکی کارستی نسبتاً گسترده­ای در ارتفاعات آهنگران وجود دارد که تحقیق و بررسی بر روی آنها می­تواند به لحاظ شناسایی اشکال کارستی، آبخوان­های آهکی و ارتباط فرم­های کارستی با سیستم آبی منطقه حائز اهمیت باشد. توده کارستی آهنگران از نوع کارست­های مناطق گرم و خشک و بیابانی بوده که دارای چشمه­های متعددی می­باشد. آب شرب روستاهای این منطقه از طریق چشمه­های دائمی و فصلی تأمین می­گردد. علاوه بر چشمه­ها، از جمله دیگر اشکال زمین ریخت شناسی که در این منطقه مشاهده می­شود، می­توان به کارن­ها، چاله­های باران و دره­های خشک اشاره نمود. توسعه یافتگی تخلخل ثانویه به صورت شبکه­ای از درز و شکستگی­ها و عملکرد فرآیندهای کارستی در سنگ­های کربناته منطقه از جمله مهم­ترین عوامل مؤثر در کارستی شدن منطقه می­باشند.
۲۳۶۳.

ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی تالاب های پل دختر به روش پرالونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان لرستان تالاب ژئوتوریسم ژئومورفوسایت روش پرالونگ پل دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۴ تعداد دانلود : ۷۸۴
این پژوهش بر روی ژئوتوریسم متمرکز است که جایگاه ویژه­ای در بخش بازار گردشگری پایدار دارد و از سوی نشنال جئوگرافیک به عنوان نوعی از گردشگری تعریف شده که به حقظ یا تقویت ویژگی­های جغرافیایی شامل فرهنگ، زیبایی­شناسی، میراث زمین و رفاه ساکنان یک منطقه می­پردازد. یکی از این جاذبه­های طبیعی تالاب­های زیبای پل­دختر این است که به عنوان مکان­های توریستی ژئومورفولوژیک تعریف می­شوند. این منطقه از نظر جغرافیایی در 47 درجه و 43 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 47 ثانیه عرض شمالی و در ارتفاع 680­ متری از سطح دریا واقع شده است. به منظور ارزیابی و رتبه­بندی عیار­های موجود در مکان­های ژئومورفیکی تالاب­های پل­دختر از روش پرالونگ استفاده شده است. در این پژوهش، ضمن تحلیل کامل این مکان از لحاظ ارزش­های علمی، اقتصادی، زیبایی­شناختی و فرهنگی، ارتباطی بین توانمندی­های ژئوتوریستی این منطقه با یکدیگر ایجاد گردید. به دنبال توصیف اهداف و روش­های ارزیابی و شناسایی ویژگی­های تالاب­های پل­دختر، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ارزش علمی و زیبایی­شناسی مکان طرح شده نسبت به سایر معیارها رتبه­های اول و دوم را کسب نموده، در حالی ­که ارزش اقتصادی و شدت عیار بهره­وری این مکان پایین­ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. وجود چنین وضعیتی نشانگر ناشناخته ماندن این منطقه، عدم هماهنگی بین برنامه­ریزان، ضعف مدیریتی سازمان­های ذیربط و ناکافی بودن سطح دانش آنها در زمینه ژئوتوریسم است که همین امر در کند بودن آهنگ توسعه استان موثر بوده است.
۲۳۶۴.

بررسی لرزه خیزی و نشانه های دال بر فعالیّت های آتشفشانی در منطقه ی آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لرزه خیزی آتشفشان پارامترهای لرزه تفتان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۱ تعداد دانلود : ۷۴۶
جهت بررسی فعالیّت های آتشفشانی تفتان و تبین ارتباط آن با لرزه خیزی منطقه، با در نظر گرفتن کارهای تقریباً مشابه انجام شده با موضوع مورد نظر ما در دنیا، نیاز به بررسی پارامترهای لرزه خیزی منطقه در زمان رخداد آتشفشانی و کل بازه زمانی مورد مطالعه وجود دارد. اطلاعات مورد نیاز پس از جمع آوری و تدوین کاتالوگ لرزه ای و رخدادهای آتشفشانی تفتان از پایگاه ها و مراکز معتبر در دنیا، تلفیق و با کمک فرمول های معتبر موجود پارامترهای لرزه خیزی منطقه در زمان رخداد هر واقعه آتشفشانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه ضمن تهیه کاتالوگی از فعالیّت های لرزه خیزی و آتشفشانی ثبت شده در منطقه و بررسی پارامترهای لرزه خیزی آن سعی در بررسی تأثیر فعالیّت های کنونی این آتشفشان بر لرزه خیزی آن شد. تلفیق اطلاعات به دست آمده و نتیجه گیری کلی، ناهنجاری خاصی را در مورد این آتشفشان نشان نداد اما تجزیه و تحلیل داده های لرزه ای موجود از منطقه تفتان، بیانگر رابطه گوتنبرگ- ریشتر به صورت logN=-0.3975 M+ 2.7489 می باشد که اوج فعالیّت های لرزه ای منطقه تفتان طیّ سال های سال های 1994- 1990 بوده است. اطلاعات آتشفشان شناسی در منطقه کافی نمی باشد با این حال بین فعالیّت های آتشفشانی سال های 1902،1970و 1993 با فعالیّت های لرزه ای ارتباط زمانی مشاهده می شود. بنابراین با توجه به اهمیت منطقه تفتان از دیدگاه مخاطرات طبیعی و کمبود اطلاعات موجود جهت بررسی های لازم، پایش های جامع لرزه زمین ساختی و آتشفشان شناسی در منطقه ی تفتان ضروری به نظر می رسد.
۲۳۶۵.

ارزیابی شرایط مناسب برای فعالیت شنا در سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنعت گردشگری شنا سواحل دریای خزر ورزش های آبی شاخص استاندار شنا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری گردشگری شهری
تعداد بازدید : ۱۳۱۳ تعداد دانلود : ۶۴۰
موقعیت جغرافیایی ویژه و تنوع پدیده های طبیعی باعث شده تا ایران پنجمین کشور دارای جاذبه گردشگری در جهان شناخته شود. در حالی که بررسی های انجام شده براساس آمار سازمان جهانی جهانگردی، حاکی از درصد کم جذب گردشگر در ایران است. با توجه به روند رو به توسعه و سودآوری این صنعت در کشورهایی که در زمینه طبیعت گردی سرمایه گذاری کرده اند، می توان این صنعت را صنعتی همسو با محیط زیست و با بهره دهی بالا درنظر داشت. در این پژوهش آزمونی برای مشخص کردن یکی از پتانسیل های این نوع گردشگری انجام گرفته است. این پتانسیل مورد نظر، فعالیت شنا در سواحل دریای خزر واقع در استان گیلان است. برای این امر داده های ساعتی معیارهای دما، سرعت باد، رطوبت نسبی و طول مدت ساعات آفتابی و ... از سازمان هواشناسی، برای یک دوره چهار ساله از سال 2005 تا 2008 میلادی دریافت شد، دوره ای که در آن داده های سطح دریا مثل ارتفاع امواج و دما قابل دسترسی بودند. ایستگاه های انتخابی عبارتند از: آستارا، بندرانزلی و لاهیجان که داده های مربوط به آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از انجام آزمون و به دست آوردن تقویم روزهای مساعد شنا، نتایج نشان داد که بهترین ماه ها برای شنا به ترتیب، آگوست، جولای، جون و سپتامبر هستند. ایستگاه آستارا بهترین مکان برای شنا در طول روزهای هفته و آخر هفته ها است. انزلی و لاهیجان، به ترتیب دومین و سومین مکان مناسب برای شنا هستند. براساس نتایج پژوهش، انرژی تابشی خورشید مهم ترین عامل در انتخاب زمان مناسب شنا در ساحل است؛ چرا که اثر مستقیمی بر شاخص های دیگر تعیین اوقات مناسب شنا، از جمله دمای محیط، دمای آب، سرعت و برودت باد و ... دارد و در واقع اثرات منفی آنها را خنثی می کند و از این طریق بر انتخاب بهترین ساعت انجام شنا و مناسب ترین ماه برای این فعالیت اثر می گذارد.
۲۳۶۶.

تأثیر ویژگی های رسوب شناسی در توسعه فرسایش تونلی در سازند فلیش مکران (مطالعه موردی: محدوده شهرستان جاسک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش تونلی هزاردره سازند فلیش مکران جاسک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۵ تعداد دانلود : ۶۲۳
فرسایش تونلی از مهم ترین اشکال ژئومورفولوژیکی تپه ماهورهای بی شکل یا هزار دره در بخش عمده ای از فلیش های مکران است. تحقیق حاضر با هدف تعیین ویژگی های رسوب شناسی مؤثر در ایجاد فرسایش تونلی سازند فلیش مکران، در محدوده شهرستان های جاسک و سیریک انجام شده است. ویژگی های رسوب نظیر درصد آهک، گچ، هدایت الکتریکی ، اسیدیته ، بافت، نوع کانی رسی، کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم و...، داده های این تحقیق است. نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، ادوات آزمایشگاهی و نیز نرم افزارهای رایانه ای اِلویس، آرک جی آی اِس و مینی تَب ابزارهای اصلی تحقیق را تشکیل داده اند. با استفاده از مدارک موجود و بازدید صحرایی، نقشه لندفرم های محدوده پراکنش بدلندهای مکران ترسیم و بخش های دارای فرسایش تونلی و فاقد آن مشخص شد. با شبکه بندی لندفرم ها، محل های نمونه گیری(نمونه و شاهد)، مشخص و حین کارهای میدانی در عرصه پژوهش، نمونه گیری رسوب نیز انجام شده است. نمونه ها به آزمایشگاه خاک و رسوب انتقال یافته و عواملی نظیر آهک، گچ، بافت، نوع کانی رسی و ... تفکیک و نتایج آزمایشگاهی با آزمون های مناسب آماری در برنامه مینی تَب برازش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد هدایت الکتریکی گل اشباع، درصد سیلت، درصد ماسه، درصد آهک، درصد گچ، یون منیزیم، یون کلسیم، یون سدیم و یون پتاسیم، دامنه حساسیت سازند را تعیین کرده و میزان اسیدیته گل اشباع، درصد اشباع خاک و درصد رس، باعث پایداری و مقاومت سازند در مقابل فرسایش تونلی شده است.
۲۳۶۷.

برآورد شاخص های پوشش گیاهی برنج با تصاویر چندزمانه راداری و اپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص پوشش گیاهی رادار اسپکل (نویز لکه ای) ضریب پراکندگی رادار فیلتر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۱۵۹۸ تعداد دانلود : ۷۳۰
قابلیت ها و توانایی های تصویربرداری راداری در بخش تکنولوژی تصویربرداری مایکروویو چشمگیر است. طبقه بندی، تشخیص و پایش محصولات زراعی به کمک سنجش از دور، امروزه به یکی از بخش های مهم در مدیریت کشاورزی تبدیل شده است. به سبب وجود مشکلات تصاویر اپتیک در مناطق شمالی کشور (به دلیل وجود ابر) و ناکارآمدی روش های سنتی استفاده از باند مرئی و مادون قرمز و همچنین با توجه به کوچک بودن اندازه قطعات شالی های برنج، تصاویر راداری SAR (رادار روزنه مصنوعی) با قابلیت های خاص خود (نفوذپذیری در هر شرایط آب وهوایی)، می توانند جایگزین (یا مکمل) مناسبی برای برآورد شاخص پوشش های گیاهی محصول برنج باشند. در پژوهش پیش رو با استفاده از تصاویر چندزمانه اپتیکی و راداری که در سه مرحله نشا، داشت و برداشت در منطقه بهشهرِ استان مازندران انجام گرفت، به بررسی و مقایسه پنج شاخص پوشش گیاهی محصول برنج در تصاویر اپتیک لندست با ضریب پراکندگی راداری ماهواره رادارست-1، در پلاریزاسیون HH پرداخته شده است. در این پژوهش، یک مدل ریاضی رگرسیون خطی با ضریب همبستگی ارائه شد و این نتیجه به دست آمد که شاخص پوشش گیاهی NDVI با ضریب همبستگی 92/0 و شاخص SR با ضریب همبستگی 86/0، به ترتیب دارای بالاترین ضریب همبستگی با ضریب پراکندگی راداری هستند.
۲۳۶۸.

بررسی همدیدی- دینامیکی الگوهای بارش حدی بهاره در سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همگرایی دینامیک خزر واگرایی تاوایی امگا بارش حدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۸ تعداد دانلود : ۸۴۶
شناخت شرایط همدیدی و دینامیکی الگوهای گردش جو جهت تحلیل و شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بارش حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناخت الگوهای بارش حدی بهاره در ارتباط با کمیت های دینامیکی طی دوره 50 ساله (2010-1961) در سواحل جنوبی دریای خزر می باشد. بدین منظور، داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه مداری(u) و نصف النهاری(v) باد، نم ویژه و سرعت قائم مرکزملی پیش بینی محیطی و پژوهش جوّی آمریکا با تفکیک مکانی 5/2 درجه استفاده گردید. در ادامه کمیت های دینامیکی: تاوایی نسبی، نمودار هاو مولر تاوایی، سرعت قائم، میدان های باد واگرایی - همگرایی و نیمرخ قائم تعیین گردید. نتایج نشان داد، بارش های حدی بهاره سواحل جنوبی دریای خزر از 4 الگوی دینامیکی تبعیت می کنند. الگوی اول، سامانه بندالی امگایی واقع در شرق اروپا و کوه های اورال- الگوی دوم، سیکلون های مدیترانه ای -الگوی سوم، سامانه بندالی شکل گرفته بر روی سیبری و آسیای میانه و الگوی چهارم، شگل گیری سامانه بندالی عامل اصلی بارش بهاره در سواحل جنوبی دریای خزر می باشند. این الگو تا حدودی شبیه به الگوی اول بوده با این تفاوت که، گسترش پرفشار جنب حاره به سمت شمال در فصل بهار غیرعادی است. بررسی کمیت های دینامیکی طی فعالیت سامانه ها نشان دهنده سرعت قائم منفی جو، تاوایی مثبت و منطقه همگرایی بر روی سواحل خزر می باشد. مجموعه این عوامل حاکی از وجود شرایط مناسب برای صعود دینامیکی هوای جو منطقه و صعود سریع ذرات به سطوح میانی و فوقانی جو بوده که ریزش های سنگین بهاره را موجب می شود.
۲۳۶۹.

برآورد بارش به کمک شبکه عصبی مصنوعی با داده های هواشناسی غیربارشی در سه منطقه شیراز، مشهد و کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی مصنوعی رطوبت نسبی بارش سالانه نمای هرست پیرسون دمای هوا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۷۴۲
عنصر بارش ماهیت آشوبناکی و تصادفی داشته و از این نظر دارای تغییرات ساختاری در زمان­های مختلف است. در این راستا به­دلیل عدم قطعیت­هایی که وجود دارد، نوسان­های زیادی در مقدار بارش ایجاد می­شود که پیش­بینی این کمیت مهم را با مشکل مواجه نموده است. در این مقاله با تکنیک مقیاس­بندی مجدد (R/S) و محاسبه نمای هرست (H) پیش­بینی­پذیری بارش در سه منطقه شیراز، کرمان و مشهد انجام شد. نمای هرست نشان داد که پارامتر بارش قابلیت پیش­بینی­پذیری را دارد، زیرا H از 5/0 بزرگ­تر بوده و بمراتب به­مقدار 1 نزدیک­تر است. به­طوری­که نمای هرست از حداقل 8/0 در ایستگاه مشهد تا حداکثر 92/0 در ایستگاه شیراز در نوسان بود. به منظور پیش­بینی بارش از شبکه­های عصبی مصنوعی استفاده شد. نوع پارامترهای ورودی براساس آزمون همبستگی پیرسون از بین داده­های غیربارشی، ترکیبی از داده­های دمایی و رطوبتی بودند. تعداد پارامترهای ورودی، تعداد لایه­های میانی و سایر اطلاعات مربوط به شبکه عصبی مصنوعی به صورت تصادفی انتخاب و پیشنهاد شدند. در مجموع از شبکه­های عصبی پرسپترون چند لایه برای برآورد بارش استفاده شد. مقایسه عملکرد شبکه­های عصبی، نشان داد که استفاده از 3 و 4 پارامتر هواشناسی، بهترین رتبه برآوردگری را داشته­اند. آرایش­های پیشنهادی برای ایستگاه شیراز، 1-21-21-3، کرمان 1-25-25-3 و مشهد 1-19-19-4 دارای ضریب همبستگی بیش از 91 درصد شد. اعتبارسـنجی مدل­های بارش نشان داد که شـبکه­های طراحی شـده برای پارامتر بارش در ایستگاه­های مشهد، شیراز و کرمان به ترتیب با خطای 4، 11 و 14 درصد، دارای بهترین عملکرد بوده­اند. در مجموع نتایج نشان می­دهند که استفاده از روش شبکه عصبی با درنظر گرفتن اطلاعات دمایی و رطوبتی، نتایج مناسبی برای توصیف فرآیند و ترکیب آن­ها در پیش­بینی، به­دست می­دهند.
۲۳۷۰.

تحلیل عوامل مؤثر بر مهارت کشاورزان در مدیریت خاک زراعی مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت کشاورزی پایدار گندم استان اردبیل مدیریت خاک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۱ تعداد دانلود : ۵۹۳
هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر مهارت کشاورزان گندم کار در زمینه مدیریت خاک زراعی است. این تحقیق که از نوع توصیفی-تحلیلی است. با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته است. کشاورزان گندم کار استان اردبیل جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. در واقع با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 410 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردیدند. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه با آگاهی از دیدگاه های صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی ذی ربط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 72/0 الی 86/0 محاسبه شدند. بر اساس نتایج حاصل از یافته های توصیفی تحقیق، مشخص شد که مهارت 31/37 درصد (153نفر) از کشاورزان گندم کار مورد مطالعه در مدیریت خاک زراعی در سطح «بسیار ضعیف» و «ضعیف»، حدود 40 درصد (164 نفر) در سطح «متوسط» و حدود 67/22 درصد (93 نفر) در سطوح« خوب» و «بسیار خوب» است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای سن، تحصیلات، سابقه فعالیت کشاورزی، تجربه کشت گندم، سطح اراضی دیم، وسعت اراضی کشاورزی، سطح زیر کشت گندم، تعداد قطعات اراضی زراعی، درآمد ناخالص، عمل به رهنمودهای ترویجی مروجان، کانال ها و منابع اطلاعاتی، دانش و نگرش با مهارت کشاورزان گندم کار در مدیریت خاک زراعی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین، در آزمون رگرسیون چندگانه خطی متغیرهای رهنمودهای ترویجی، دانش فنی، وضعیت نگرش و میزان تحصیلات توانایی تبیین 88/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته را دارند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است
۲۳۷۱.

ارزیابی و تهیه نقشه آسیب پذیری آلودگی آبخوان کارستی مانشت با استفاده از مدل ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS نقشه آسیب پذیری مدیریت آبخوان مدل ریسک ابخوان کارستی مانشت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۴۰ تعداد دانلود : ۵۰۰
ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه پهنه بندی خطر، راهکاری مهم در مدیریت منابع آب کارست به شمار می رود. با توجه به وجود ژئومورفولوژی کارست توسعه یافته در مناطق نیمه خشک غرب ایران و دیگر شرایط طبیعی منطقه، انتشار آلودگی در این منابع کارستی سریع و گسترده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوانِ تاقدیسِ مانشتِ غرب ایران، در برابر انتشار آلودگی با استفاده از مدل ریسک و ارائه راهکارهای مدیریتی برای حفظ این منابع است. این مدل با استفاده از پنج پارامتر سنگ مادر آبخوان، میزان نفوذ، نوع خاک، تحول کارست و اپی کارست، به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. نتایج نشان می دهد بخش هایی که آسیب پذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد دارند، 73/96 درصد مساحت منطقه را در بر گرفته اند که از آسیبپ پذیری بالای این آبخوان در برابر آلودگی محیطی حکایت دارد. مناطق با آسیب پذیری بالا، در رأس تاقدیس و در محدوده سینکول ها و چاله های بسته قرار دارند و این امر مؤید نقش ژئومورفولوژی کارست و توسعه کارست در میزان آسیب پذیری بالای آبخوان است. این مدل از کارایی مطلوبی برای انجام مطالعات آسیب پذیری منابع آب کارست برخوردار است. در این راستا عوامل مدیریتی، همچون تعیین حریم سینکول ها و چاله های بسته و جلوگیری از ورود عوامل آلاینده به این مناطق، جلوگیری از تخریب جنگل ها، انجام محاسبات هیدرولوژیکی و تعیین حریم آبخوان برای اقدامات مدیریتی پیشنهاد می شود.
۲۳۷۲.

شناسایی و پیش بینی تغییرات الگوی روند دمای حداقل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روند مدل های گرایش دار آزمون های پارامتری آزمون های ناپارامتری شیوة هولت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۴ تعداد دانلود : ۶۸۶
با توجه به ماهیت عناصر اقلیمی که در قالب مقیاس های مختلف زمانی مورد استفاده قرار می گیرند، تغییرات زمانی عناصر اقلیمی از اهمیت زیادی برخوردار است که یکی از مولفه های مهم مورد مطالعه، تغییرات گرایش دار یا روند می باشد. در این پژوهش به منظور بررسی روند حداقل دمای ایران، حداقل دمای 78 ایستگاه در طی دوره آماری 2008- 1958 مورد بررسی گرفته است. با توجه به سنجش حداقل دمای سالانه ایستگاه های ایران با استفاده از آزمون جوینر و اسمیرونوف، نتایج حاصله بیان می دارد که حداقل دمای 19 ایستگاه ایران دارای توزیع نابهنجار است. ایستگاه هایی با توزیع نابهنجار با آزمون ناعاملی دنیلس و سایر ایستگاه-ها به دلیل بهنجاری توزیع حداقل دما، با آزمون عاملی tr مورد بررسی و سنجش قرار گرفته-اند. نتایج حاصله نشان می دهد از بین 78 ایستگاه، حداقل دمای 26 ایستگاه که عبارتند از بردسیر، سقدار، اردبیل، آباده، بجنورد، دامنه فریدن، همگین، کاشان، پل زمانخان، اصفهان، قزوین، ارومیه، همدان نوژه، گرگان، سقز، زنجان، خوی، دزفول، کروندار، برازجان، برنیشابور، نصرت آباد، خوانسار، بیرجند، سنندج و اراک بدون الگوی روند هستند. میل تغییرات روند حداقل دما در 4 ایستگاه شهرکرد، خرم آباد، بندرعباس و فسا به صورت نزولی و تغییرات روند در 48 ایستگاه ایران به صورت مثبت یا صعودی بدست آمده است. برازش و پیش بینی سری های حداقل دمای روند دار ایران با مدل هموارسازی هولت نشان دهنده افزایش حداقل دما در مناطق غربی بین 02/0 تا 32/0 درجه، در مناطق شرقی بین 27/0 تا 45/0 درجه، در مناطق شمالی بین 35/0- تا 28/2 درجه و در نواحی جنوبی ایران بین 27/0- تا 28/0 درجه می باشد.
۲۳۷۳.

شبیه سازی فرسایش و رسوب ناشی از زمین لغزش ها با استفاده از مدلGeoWEPP (مطالعه موردی: حوضه گرمچای میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش فرسایش رسوب حوضه گرمچای مدل WEPP

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۴۸
فرسایش آبی و زمین لغزش ها، هر دو از منابع اصلی تولید رسوب در حوضه های آبخیز هستند، ولی تا کنون مدل جامعی برای تعیین سهم حرکات توده ای در بار رسوبی حوضه هایی که در آن زمین لغزش های زیادی اتفاق افتاده، ارائه نشده است. پژوهش پیش رو با این فرض انجام گرفته است که عوامل مؤثر در فرسایش پذیری و افزایش بار رسوبی حوضه ها، تأثیر مشابهی در ایجاد و تشدید حرکات توده ای زمین داشته و توان تولید رسوب در دامنه های ناپایدار همبستگی معناداری با سطوح گسیختگی دارد. با توجه به اینکه همیشه تمامی مواد جابه جا شده لغزشی، امکان انتقال به داخل شبکه زهکشی را نداشته و در اغلب موارد، بخشی از آن در سطح دامنه ها همچنان باقی خواهند ماند. در این پژوهش، از مدل فرایندی WEPPدر محیط نرم افزاری ArcGIS با عنوان GeoWEPP، برای شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست متأثر از وقوع زمین لغزش ها در حوضه گرمچای میانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بار رسوبی سطوح ناپایدار دامنه ای در ارتباط با مورفولوژی دامنه و مدیریت حاکم برآن در قالب کاربری زمین و اقلیم منطقه متغیر بوده و مدل یاد شده به خوبی قادر به شبیه سازی مقادیر رسوب و ته نشست در ارتباط با عوامل تأثیرگذار برآن بوده است. قابلیت مدل یادشده در این زمینه، پیش از این در مطالعات مشابه دیگری ثابت شده است. از آنجاکه در حوضه آبخیز گرمچای اطلاعات رسوب اندازه گیری شده موجود نبود، لذا نتایج شبیه سازی مدل فقط از طریق انطباق مناطق بحرانی رسوب با سطوح لغزشی مشاهده ای، به صورت کیفی ارزیابی شده است. رابطه بین مناطق لغزشی با بار رسوبی، از طریق ارائه مدل رگرسیونی دو متغیره بررسی شد. نتایج آن وجود رابطه معناداری با ضریب تبیین 71/0 درصد را نشان داد که این رقم معیار مناسبی از موفقیت مدل یاد شده است و نشان می دهد که می توان از این مدل در برآورد بار رسوبی مناطق لغزشی حوضه های فاقد آمار رسوب استفاده کرد.
۲۳۷۴.

بررسی تحولات اقلیمی حوضه دریاچه نمک درکواترنر پایانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم کواترنر سیرک هلوسن مورفوکلیما دریاچه نمک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۶۴۹
دو ویژگی مهم یعنی نوسانات شدید و متناوب اقلیمی و دیگری ظهور انسان، کواترنر را از مابقی دوران­های زمین­شناسی متمایز می­کند. نوسانات اقلیمی در عرض­های بالا با افزایش و کاهش گستره یخچالی نمایان می­شده است. ولی در خصوص وضعیت اقلیمی عرض­های پایین از جمله ایران، نظریات متفاوت و گاه متضادی به چشم می­خورد. لذا در این تحقیق، با بهره­گیری از شواهد ژئومورفیک موجود از گذشته و بررسی­های آماری، اقلیم آخرین دوره یخچالی حوضه دریاچه نمک واقع در شمال­غربی ایران مرکزی، بازسازی شد. بدین منظور ابتدا وضعیت بارش و دمای کنونی این حوضه بررسی و تغییرات مکانی آن در قالب نقشه­هایی ترسیم گردید. با توجه به موقعیت برف مرز در نقاط مختلف حوضه، نسبت به بازسازی دما و بارش حوضه در دوره یخچالی ورم، اقدام و تغییرات آن با زمان حال مقایسه شد. نقشه­های مورفوکلیماتیک حوضه در هر دو دوره به روش پلتیر، با توجه به میزان بارش و دمای سالانه تهیه گردید. نتایج حاکی از افزایش 6/5 درجه­ای دما و کاهش 5/1 برابری بارش کنونی حوضه نسبت به دوره یخچالی ورم می­باشد. بررسی شواهد و بقایای ژئومورفیک ناشی از تحولات اقلیمی، نتایج مذکور را تائید می کند.
۲۳۷۵.

تعیین گستره ی آسایش دمایی در برنامه ریزی اقلیم گردشگری مورد : استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری GIS آسایش زیست اقلیمی اوانز سیستان و بلوچستان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی گردشگری روستایی
تعداد بازدید : ۲۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۵۱
بررسی ویژگی­های اقلیمی هر مکان، نقش ویژه­ای در برنامه­ریزی گردشگری آن محل ایفا می­کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره ی آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامه­ریزی گردشگری استان سیستان و بلوچستان در مقیاس ماهانه است. برای تعیین شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) در گستره ی استان و در ماه های مختلف سال، شاخص اوانز مبنای روش پژوهش قرار گرفته است. از این رو داده­های اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی و همچنین سرعت باد در مقیاس ماهانه شش ایستگاه سینوپتیک و چهار ایستگاه کلیماتولوژیاستان طیّ دوره ی آماری (87 – 65) استخراج شد و همگنی آنها با روش درون­یابی مورد آزمون قرار گرفت. سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک شب و روز برای ماه های سال تهیه و نقشه­های آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شدند. نتایج نشان داد که در گستره ی استان، شرایط اقلیمی روزانه ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین سرد است. در فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی و بهمن در طول روز و در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر در طول شب در قسمت هایی از استان مطابق با الگوی اوانز آسایش دمایی حاکم است.
۲۳۷۶.

تخمین میزان نیتروژن در گیاه سویا با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیتروژن سویا سنجنده TM روش پرسولفات شاخص های کشاورزی دقیق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۷۱۰
غلظت شیمیایی مواد در برگ گیاهان، مهم ترین عامل آشکار کننده شرایط زیست شناختی آنها است. از بین عناصر شیمیایی برگی مختلف، نیتروژن یکی از عناصر مهم و اصلی در فتوسنتز و وضعیت تغذیه ای گیاه است. به طور سنتی، مقدار نیتروژن برگ در آزمایشگاه با استفاده از روش های شیمیایی تعیین می شود. مطالعات نشان داده که فناوری سنجش از دور، روش نوینی را برای جایگزینی روش های شیمیایی پیچیده، زمان بَر و هزینه بَر در برآورد نیتروژنِ گیاهانِ مناطق جغرافیایی گسترده پیشنهاد می کند. هدف این پژوهش، برآورد مقدار نیتروژن تاج پوشش گیاه سویا در منطقه جغرافیایی گسترده و با استفاده از روش های سنجش از دور است. در این مطالعه از تصویر سنجنده TM ماهواره LANDSAT استفاده شده است که این تصاویر همزمان با تاریخ عملیات میدانی دریافت شد. عملیات میدانی در روزهای پانزدهم تا نوزدهم مرداد ماه سال 1389 در ناحیه شمال ایران گرگان انجام گرفت. پنجاه پلات 30×30 مترمربعی به صورت تصادفی انتخاب شد و در هریک، چهار تا هفت زیرپلات یک متر مربعی با توجه به همگنی محصول برگزیده شد. از هر زیرپلات سی برگ از قسمت های مختلف تاج پوشش بریده و پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده از روش پرسولفات، غلظت نیتروژن گیاه اندازه گیری شد. در هر زیرپلات درصد پوشش گیاه نیز اندازه گیری شد. درصد پوشش حاصل در میزان نیتروژن اندازه گیری شده در سطح برگ ضرب و در نتیجه مقدار نیتروژن تاج پوشش (CNC) گیاه به دست آمد. رگرسیون مقدار نیتروژن تاج پوشش در مقابل شاخص گیاهی اختلاف نرمال شده (NDVI)، شاخص سبزینگی (GI)، شاخص گیاهی تعدیل شده با خاک (SAVI2) و شاخص (GRI) ترسیم شد و با استفاده از روش اعتبارسنجی مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که شاخص GI رابطه نزدیکی با CNC دارد (022/1 = و 6488/0 = ) و از آن می توان در تخمین مقادیر نیتروژن در گیاهان استفاده کرد.
۲۳۷۸.

بارزسازی تغییرات پیچان رودهای کارون با استفاده از تصاویر چند زمانه IRS و Landsat(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکب کارون ساده پیچان رود تغییر الگو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۷۵۲
رودخانه کارون با طولی حدود 890 کیلومتر از مهمترین رودخانه های کشور به حساب می آید. در این مقاله با استفاده از روش برازش دوایر با قوس های محور رودخانه، انواع پیچ های کارون با توجه به فاکتورهای هندسی شعاع انحناء و طول وتر شناسایی نمودیم. قوس های رودخانه به لحاظ فرمی به دو دسته پیچهای ساده و مرکب طبقه بندی شدند. با تشکیل پایگاه داده ای مرکب ازنقشه های توپوگرافی 1:50000، تصویر ماهواره ای Landsat مربوط به سال 1973 و IRS مربوط به سال 2006 به پردازش تصاویر چند زمانه در محیط نرم افزار ERMapper و GIS پرداخته ، میزان تغییرات پیچان رودها را در یک بازه ی 51 ساله با ترکیب کاربرد نقشه و تصاویر ماهواره ای تعیین نمودیم و در نهایت نقشه تغییرات ترسیم گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 149پیچان رود موجود در منطقه، بیست و یک پیچ با تغییرنوع از ساده به مرکب و به عکس، مواجه شده اند. بیشترین میزان تغییرات مربوط به تبدیل نوع پیچان رود ساده به مرکب می باشد. در برخی مناطق تغییر الگوی رودخانه شناسایی گردید، به طوریکه در بازه ی زمانی مورد مطالعه، هفت پیچان رود از الگوی ساده به الگوی شریانی تغییر شکل داده است. تغییر مهم دیگر در ارتباط با بخش انتهایی مسیر کارون یعنی رودخانه بهمنشیر می باشد،که مربوط به افزایش دوپیچان رود جدید به مسیرپیچان رودی رودخانه می گردد.
۲۳۷۹.

برآورد دبی حداکثر با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه در حوضه های زیرابه و قوردانلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی رودخانه اترک قلوه سنگهای بستر رودخانه حداکثر دبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۹ تعداد دانلود : ۸۰۰
عدم وجود و یا کمبود اطلاعات هیدرومتری در حوضه های آبخیز کشور، کاربرد روش های تجربی مناسب را برای برآورد حداکثر سیلاب الزامی می نماید. هدف این پژوهش ارزیابی میزان سیلاب حداکثر در دو حوضه آبخیز رودخانه اترک با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه می باشد. در این تحقیق حداکثر سیلاب بر اساس اندازه گیری قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه در خروجی حوضه ها بدست آمد. در این راستا اطلاعات توپوگرافی، فیزیوگرافی و زمین شناسی از طریق نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 استخراج، و تجزیه و تحلیل آنها توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. در این تحقیق به منظور برآورد سیلاب حداکثر در حوضه ، ابتدا سرعت آب با استفاده از روش کاستا و جارت اندازه گیری شد و سپس بر اساس آن میزان دبی به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که حداکثر سیلاب برآورد شده از روش کاستا به داده های واقعی نزدیکتر است که این موضوع کارایی مناسب روش کاستا (برآورد پیک سیلاب با استفاده از قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه) را نشان می دهد. نتیجه این تحقیق همچنین نشان می دهد که با وجود اینکه حوضه قوردانلو کوچکتر از حوضه زیرابه است، مقدار دبی حداکثر محاسبه شده آن بالاتر از حوضه زیرابه است. به طور کلی بالا بودن سیلاب حداکثر در حوضه قوردانلو را می توان به وجود سازندهای نفوذناپذیر، تراکم زهکشی بالا و شکل تقریبا دایره ای آن نسبت داد.
۲۳۸۰.

تحلیل ویژگی های دما و بارش بر تاریخ ریزش آفت سن گندم در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصفهان گندم اقلیم کشاورزی آفت سن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری اقلیم شهری
تعداد بازدید : ۲۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۷۶
سن معمولی گندم یکی از آفات اصلی گندم و از مهم ترین مسائل گیاه پزشکی ایران است. در این پژوهش، رابطة بین ویژگی های دما (کمینه، بیشینه، متوسط، تعداد روزهای یخبندان و مجموع واحدهای گرمایی)، میزان بارش و شرایط خشک سالی- ترسالی با تاریخ های آغاز ریزش در شهرستان اصفهان در طول سال های زراعی 1378- 1379 تا 1388- 1389 مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تاریخ آغاز ریزش آفت سن به شرایط اقلیمی پیش از ریزش آفت به ویژه در فصل زمستان بستگی دارد. در سال هایی که دمای فصل پاییز و زمستان بالاتر از میانگین و مقادیر شاخص بارش استاندارددر فصل های پاییز و زمستان شرایط نرمال بارش را نشان می دهد، ریزش آفت زودتر اتفاق افتاده است. نتایج تحلیل همبستگی بین تعداد روزهای یخبندان سالیانه، فصلی، آستانه های مختلف یخبندان، کمینه، بیشینه و میانگین دما با تاریخ های آغاز ریزش آفت نشان می دهد بین کمینه دمای پاییز و زمستان با تاریخ های آغاز ریزش آفت سن گندم همبستگی معکوس، قوی و معنادار در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد. همچنین، بین تعداد روزهای یخبندان با تاریخ آغاز ریزش آفت همبستگی مستقیم مثبت، قوی و معنادار در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد. کمینه، بیشینه و میانگین دما در دهة ا ول اسفند دارای رابطة معنادار و منفی و تعداد روزهای یخبندان دارای رابطة مثبت و معنادار در سطح احتمال 99 درصد است. ضریب تعیین (R2) نشان می دهد حدود 97 درصد تغییرات متغیر وابسته (تاریخ ریزش آفت) به متغیرهای مستقل کمینه و بیشینة دما، مجموع بارش در دورة سرد سال (پاییز و زمستان) و تعداد یخبندان های سالیانه وابسته است که اهمیت این عناصر را در پیش بینی تاریخ های ریزش در مدل رگرسیون نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان