فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
دشت مرند با روندی شرقی _ غربی، یک چاله ساختمانی نئوژن- کواترنری به طول 50کیلومتر و عرض متوسط 5/7 کیلومتر است که در شمال غرب ایران و در حد فاصل دو رشته کوه عمده این منطقه(قره داغ و میشوداغ) واقع شده است. در حال حاضر چاله مرند انباشته از نهشتههای کواترنری است که در قالب مخروطافکنههایی در امتداد جبهههای کوهستانی مشرف به دشت ردیف شدهاند. گسل شمالی میشو در امتداد گسل تبریز به طرف شمال غرب و با آثار ژئومورفیکی متعدد، در حاشیه جنوبی این چاله تکتونیکی واقع شده است. تبیین نقش عوامل تکتونیکی در ایجاد چاله تکتونیکی مرند و ارزیابی میزان فعالیتهای تکتونیکی از طریق تحلیل دادههای رسوبی مورفولوژیکی، مهمترین اهداف این تحقیق میباشند که با تکیه بر دادههای حاصل از مقاطع ژئوفیزیکی و ژئوالکتریکی و آثار ژئومورفولوژیکی حاصل از کارهای میدانی و تحلیل نقشههای زمین شناسی و توپوگرافی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان داد که با وجود برخورداری دشت مرند و ناهمواریهای اطراف آن از دینامیک بالای تکتونیکی، چشم انداز کنونی آن بیشتر نتیجة عملکرد فعالیتهای تکتونیکی در گذشته و به ویژه در کواترنری میباشد. یافته های مقاله اطلاعاتی را در ارتباط با فعالیتهای تکتونیکی کواترنری منطقه در اختیار گذاشته است. به طور کلی، بر اساس این یافتهها سیمای توپوگرافیکی و ژئومورفولوژیکی فعلی دشت مرند به شدت از فعالیتهای تکتونیکی کواترنری متأثر شده است و بر طبق شواهد موجود همین عامل مهمترین نقش را در ایجاد چاله تکتونیکی و در حال گسترش مرند داشته است. یافتههای این تحقیق می تواند راهنمای خوبی برای محققین در مطالعة آثار ژئومورفیکی گسلها در نواحی فعال تکتونیکی باشد.
نقدی بر کتاب «مقدمه ای بر آب و هواشناسی کشاورزی»
حوزههای تخصصی:
مدل سازی اثرهای آب و هوایی کم فشارهای حرارتی در منطقه جنب حاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره گرم سال، در جنوب آسیا، کم فشاری حرارتی شکل می گیرد که تمایل به حرکت به سمت غرب دارد. کم فشار فوق در شرایط عادی دارای کجی محور در محور قائم خود می باشد. این کجی محور به سمت جنوب شرق بوده، بارشهای حاصل از آن بیشتر به سمت شرق و شبه قاره هند تمایل دارد؛ اما زمانی که از کجی محور آن کاسته می شود، تاثیرش در جنوب شرق ایران به صورت رگبارهای همرفتی نمایان می شود. این رگبارهای شدید در فصل گرم - هنگامی که منطقه از بی آبی به شدت رنج می برد - باعث پر آب شدن رودخانه ها، تامین آب هوتکها و آبیاری مزارع می شود. به همین دلیل، حیات منطقه به شدت به این بارشها بستگی دارد. در این مقاله، سعی شده نحوه نفوذ کم فشار پاکستان به منطقه و اثر آنها در ایجاد رگبارهای همرفتی مدل سازی شود.
ارزیابی پتانسیل توسعه کارست در تاقدیس کبیرکوه استان ایلام با استفاده از تلفیق فازی و روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سنجش از دور و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف منابع آب زیر زمینی به عنوان یکی از راه های تأمین آب شرب در جهان با توجه به نیاز روزافزون جهانیان به آب، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. در این تحقیق به بررسی درجه اهمیت عوامل موثر در توسعه کارست در بخشی از پهنه کارستی زاگرس در محدوده تاقدیس کبیرکوه در استان ایلام پرداخته شده است. بدین منظور لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، چگالی خطواره ها، شیب سطح زمین، بارش، ارتفاع، پوشش گیاهی و تراکم آبراهه ها با استفاده از اطلاعات رقومی سنجش از دور، نقشه های زمین شناسی، نقشه های توپوگرافی و آمار بارش فراهم شد و برای تهیه مدل پتانسیل توسعه کارست به نرم افزار ArcGIS معرفی شد. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و بازدید های صحرایی به صورت نقشه-های معیار طبقه بندی شده و با توجه به درجه اهمیت هرکدام از پارامترها رتبه ای از 1 تا 9 داده شده و همچنین به هر لایه براساس اولویت در پتانسیل توسعه کارست و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن مناسب اختصاص داده شد. سپس لایه ها به نرم افزار Idrisi انتقال یافته و با استفاده از روش فازی استاندارد سازی روی آنها اعمال شده است. سپس برای تهیه نقشه پتانسیل توسعه کارست لایه های موجود با روش هم پوشانی در محیط نرم افزار Idrisi با استفاده از ماژول Image Calculator با هم تلفیق شدند. در این روش وزن هر لایه با توجه به تأثیری که آن لایه در توسعه کارست دارد به صورت درصد و نقشه یا مدلی بدست آمد که توسعه کارست را در سازندهای مختلف دارای پتانسیل نشان می-دهد. آنالیز حساسیت مدل مذکور نشان داد که مهمترین پارامتر تأثیرگذار بر روی توسعه کارست در تاقدیس کبیرکوه، پارامتر لیتولوژی می باشد. این مدل با استفاده از آمار چشمه های منطقه و حوضه آبگیر آنها بویژه چشمه های پر آب منطقه ارزیابی و صحت سنجی گردید. بطوریکه همخوانی مطلوبی بین حوضه آبگیر چشمه های پر آب منطقه و مناطق با توسعه کارست مشاهده گردید.
بررسی آماری خشکسالی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش بارش و ارتفاع در تعیین مناطق مساعد برای کشت گندم دیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشت گندم دیم در تامین غذای مورد نیاز کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. حدود 15 درصد از سطح زیر کشت استان اردبیل به گندم دیم اختصاص دارد. ثابت شده است که روند کاشت و عملکرد این محصول استراتژیک، به توزیع بارش ماهانه (طول دوره رشد)، بارش سالانه و ارتفاع منطقه بستگی دارد. هدف این تحقیق بررسی مقادیر بارش در طول دوره رشد و همچنین نقش ارتفاع در تعیین مناطق مستعد برای کاشت گندم دیم در استان اردبیل است. به همین منظور، ابتدا داده های بارندگی 15 ایستگاه هواشناسی از سال 1355 الی 1382 ( 28 سال) جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. سپس با بهره گیری از نقشه های توپوگرافی رقومی استان در مقیاس 1.250000 مناطق مساعد برای کشت گندم دیم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شناسایی شد. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که اولا: مقادیر بارش و ارتفاع از شاخص های موثر در فرآیند کشت گندم دیم محسوب می شوند. ثانیا: از طریق انطباق لایه های موثر در فرایند کشت گندم دیم در محیط GIS ، امکان شناسایی دقیق مناطق مستعد برای کشت گندم دیم وجود دارد.
بررسی تغییرات رسوب در دوره زمانی قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری : مطالعه موردی حوضه آبخیز عنبران چای نمین- اردبیل
حوزههای تخصصی:
برای بررسی و ارزشیابی عملیات آبخیزداری در یک حوضه باید کلیه عملیات اجرایی آبخیزداری اجرا شده در یک حوضه مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق ارزشیابی میزان موفقیت یا عدم موفقیت هر یک از عملیات آبخیزداری روی سه متغیر که شامل عملیات مکانیکی، بیولوژیک و مدیریتی است، انجام پذیرفته است. در اینجا برای بررسی وضعیت فعلی حوضه و مقایسه شرایط پیشین (پیش از شروع عملیات آبخیزداری) اقدام به بررسی تغییرات رسوب گردیده و نتایج حاکی از کاهش چشمگیر و معنی دار میزان رسوب بعد از اجرای عملیات آبخیزداری است، به گونه ای که در میزان رسوب و فرسایش ویژه ما شاهد کاهش 35 درصدی از سطح حوضه بوده ایم. مهمترین دلیل آن را می توان اعمال مجموعه فعالیتهای مکانیکی انجام شده در حوضه که شامل: احداث گابیون، سدهای خشکه چین و همچنین مجموعه عملیات بیولوژیک انجام شده شامل: علوفه کاری، بوته کاری، نهال کاری و بذرپاشی می باشد دانست که به تفکیک مورد ارزشیابی واقع شده و عملکرد مثبت و منفی آنها تشریح شده است.
بازسازی سطوح دیرینة دریاچة ارومیه در کواترنری با مطالعة پادگانه های دریاچه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و بررسی پادگانه های کواترنری دریاچة ارومیه، تعیین ارتفاع دقیق آن ها و بازسازی سطوح و مناطق دیرینة تحت تأثیر نوسانات سطح آب دریاچه است. طی مطالعات میدانی، با استفاده از شواهد فسیلی، رسوب شناسی و ژئومورفولوژیکی 24 پادگانة دریاچه ای در مناطق زنبیل داغی، گلمانخانه، نقده، جزیرة اسلامی، مهاباد، میاندوآب، بوکان، ملکان، سلماس، تسوج و الخچی شناسایی شد. با استفاده از جی .پی. اس دو فرکانسه ارتفاع دقیق پادگانه ها محاسبه شد. این پادگانه ها در ارتفاعی بین ۱۲۹۷ متر در جزیرة اسلامی تا ۱۳۶6 متر در غرب ملکان قرار دارند. با توجه به داده های ارتفاعی به دست آمده، هشت سطح ارتفاعی مربوط به پادگانه های دریاچه ای را که همان تراز آب در کواترنرند، برای دریاچة ارومیه می توان تعریف کرد. از طریق بازسازی ارتفاع این سطوح پادگانه ای، محدودة آبگیری دریاچة ارومیه در دوره های گذشته تعیین و محدودة تأثیر آن ها بر روی تصاویر ماهواره ای ترسیم شد. براساس نتایج این پژوهش، بالاترین سطح پیشروی دیرینة آب دریاچه در سواحل جنوبی آن و بیشینة مساحت دریاچه معادل ۱۳۹۰۰ کیلومترمربع بوده است که سطح آبگیری آن نسبت به سال ۲۰۱۱ در حدود ۱۰۰۰۰ کیلومترمربع بیشتر بوده است.
مقدمه ای بر اصول فلسفی، نظریه ها و مفاهیم نوین آب و هواشناسی
حوزههای تخصصی:
تحلیل تأثیر تغییرات آب وهوایی و چالش ها و فرصت های حاصل از آن بر بحران های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با استناد به آمارها و داده های عینی و در چارچوب نظریة واقع گرایی، به دنبال بررسی تأثیرات چالش ها و فرصت های ناشی از تغییرات آب وهوایی بر بحران های منطقه ای است. یافته ها بیان می کند در دهه های اخیر، افزایش انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از رشد سریع جمعیت از یک سو و تشدید فعالیت های اقتصادی و صنعتی بشر از سوی دیگر، موجب ایجاد تغییرات آب وهوایی در مقیاسی جهانی شده است. افزایش دمای هوا، بالاآمدن سطح آب ها و نوسان های بارندگی، مهم ترین پیامدهای تغییرات آب وهوایی هستند که ادامة حیات بشر را با چالش ها و گاه فرصت های تازه ای مواجه کرده اند. امروزه کمبود ذخایر آب شیرین و منابع غذایی، شیوع بیماری های واگیردار و مهاجرت از جمله چالش هایی است که به ویژه مناطق حاره ای و کشورهای درحال توسعة واقع در اطراف خط استوا را درگیر کرده اند. در مقابل، پیش بینی می شود در دهه های آتی، ذوب یخچال های عظیم، یخبندان های دائمی و کاهش سرمای شدید در مناطق قطبی، به ویژه قطب شمال، فرصت های تازه و شرایط مساعدی را برای سکونت در این مناطق، استخراج ذخایر ارزشمند کانی، فسیلی و غذایی و نیز دستیابی به راه های ارتباطی تازه فراهم آورند و به کشورهای توسعه یافتة واقع در اطراف قطب شمال بیش از دیگر دولت ها بهره برسانند. بدیهی است هریک از این چالش ها و فرصت ها، به نوعی زمینه را برای تشدید دشمنی ها و تضادهای دیرین هموار می کنند یا حتی موجب بروز تنش ها و درگیری های تازه میان کشورهای مختلف جهان می شوند و به این ترتیب تحول های جدیدی را در منطقه رقم می زنند.
ارزیابی ارزش علمی و ارزش افزوده مکان ژئومورفیک تالاب های پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻳﻜﻲ از مهم ترﻳﻦ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮاره ﻧﻘﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه ای را در ﺗﻮﺳﻌﻪ و ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺻﻨﻌﺖ ﺗﻮرﻳﺴﻢ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺟﺎذﺑﻪ ﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد ﮔﺮدﺷﮕﺮی اﻳﺮان، محرومیت های آن به ویژه در ﻣﻮرد تالاب ها در زﻣﻴﻨﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﻧﮕﺮان ﻛﻨﻨﺪه اﺳﺖ ﭘ ﺲ ﺑ ﺎ ﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ﺗ ﻮان ﺑﺎﻻی ﻛﺸﻮر، ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش اﻣﺮ ﮔﺮدﺷﮕﺮی و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی، اﻓﺰاﻳﺶ درآﻣﺪ و ﺑﺎﻻﺑﺮدن ﺳﻄﺢ اﺷﺘﻐﺎل در ﻛﺸﻮر، ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش ﺗﻮرﻳﺴﻢ، اﻣﺮی اﺳﺖ ﻻزم و ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ، ﺑﺎﻋﺚ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪن ﻳﻜﻲ از زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.یکی از جاذبه های طبیعی استان لرستان تالاب های زیبای پل دختر است که به عنوان مکان های توریستی ژئومورفولوژیک تعریف می شوند. این منطقه از نظر جغرافیایی در47 درجه و43 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 47 ثانیه عرض شمالی و در ارتفاع 680 متری از سطح دریا واقع شده است. به منظور ارزیابی و رتبه بندی عیار های موجود در ژئومورفوسایت تالاب های پل دخ تر از روش ارزیابی ارزش علمی و ارزش افزوده اس تفاده شد در این پ ژوهش، ضمن آنالیز کامل این م کان از لحاظ ارزش های علمی، اق تصادی، اکولوژیکی، زیبایی شناختی و تاریخی بین ژئومورفولوژی و دیگر پدیده های طبیعی و فرهنگی رابطه ایجاد گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ارزش علمی این مکان نسبت به ارزش افزوده امتیاز بالاتری کسب نتموده است. همچنین زیرم عیارهای ارزش افزوده که شامل ارزش اق تصادی و ارزش زیبایی می باشند به ترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را کسب نموده اند.
بررسی سطوح غیرقابل نفوذوشاخص تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده به عنوان پارامتر های نمایشگر جزایر حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده جزیره حرارتی شهری به طور کلی به وسیله یک کاهش در جریان گرمای نهان و یک افزایش در گرمای محسوس در مناطق شهری صورت می گیرد. امروزه این پدیده یکی از معضلات عمده شهرهای بزرگ می باشد، به طوری که توجه بسیاری از محققان و متخصصان در رشته های مختلف را به خود جلب نموده است. در این تحقیق جزایر حرارتی شهر تهران که یکی از پرجمعیت ترین شهرهای دنیا بوده و هر روزه بر جمعیت و ساخت و سازهای آن افزوده می شود، مورد مطالعه قرارگرفته است. هدف این پژوهش، استفاده از تصاویر ماهواره ای به منظور مقایسه دو شاخص تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) و سطوح غیرقابل نفوذ (ISA) به عنوان پارامترهای نمایشگر جزایر حرارتی شهری سطحی (SUHI) از طریق بررسی رابطه آن ها با شاخص دمای سطحی زمین (LST) و نقشه کاربری اراضی می باشد. بدین منظور از تصویرTM ماهوارهلندست 5، مشاهدات دمایی ایستگاه های هواشناسی، نقشه کاربری اراضی 2000/1و مدل زیرپیکسل استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطه ای خطی و قوی بین LST و ISA وجود دارد، درحالی که رابطه ی بین LST و NDVI بسیار ضعیف و منفی می باشد و به منظور بررسی کمی LST در مطالعات مربوط به جزایر حرارتی شهری با استفاده از سنجش از دور حرارتی، شاخص ISA بسیار مناسب تر از شاخص NDVI می باشد. هم چنین با برررسی درصد سطوح غیرقابل نفوذ در هر یک از کاربری ها این نتیجه حاصل شد که کاربری مسکونی به دلیل وجود سطوحی مانند آسفالت، بتن و... دارای بیش ترین درصد سطوح غیرقابل نفوذ وکاربری پوشش گیاهی دارای کم ترین درصد سطوح غیرقابل نفوذ می باشند.
تحلیل سینوپتیکی بارندگی دوره 21 تا 26 تیرماه 1378 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تحلیل شرایط سینوپتیکی بارندگی دور? 21 تا 26 تیر ماه1378 نقشه های هوای روزانة ساعت صفر گرینویچ سطح زمین، 850، 700 و 500 هکتو پاسکال مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روی نقشه های هوا، موقعیت و جابجایی سیستم های هوایی از قبیل سیکلون ها، آنتی سیکلون ها، جبهه ها و امواج بادهای غربی مشخص شدند. نتایج نشان داد که گسترش و نفوذ سیستم کم فشار مونسون از سمت جنوب و جنوبشرق و سیستم های پرفشار مهاجر از طرف شمال باعث وقوع بارندگی در این دوره شده است.در سطوح بالای آتمسفر، امواج بادهای غربی نقش بسیار مهمی را ایفاء نموده است. سیستم پر فشار سبب ریزش هوای سرد به داخل کشور و سیستم کم فشار موسمی باعث ورود رطوبت اقیانوس هند به داخل کشور شده است. تراف غربی نیز بر روی ایران حرکت کرده و به وسیله پر فشار جنب حاره بلوکه شده است. واژگان کلیدی: سینوپتیک، بارندگی، تیرماه، ایران
بررسی برخی خصوصیات رشدی و کیفی نهال¬های پیوندی ارقام گلابی آسیایی (Pyrus serotina Rehd.) بر پایههای بذری گلابی اروپایی در شرایط آب و هوایی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تراکم زهکشی واختلاف ارتفاع بر وقوع لغزش های دره ای درکوهستان های نیمه خشک مطالعه موردی :دامنه های شمال غربی سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوهستان های نیمه خشک،به لحاظ حاکمیت شرایط اقلیمی خاص وویژگی های هیدرولوژیگی وتوپوگرافی ،ازمستعدترین مناطق برای وقوع لغزش ها ،بویژه لغزش های دره ای محسوب می شوند .دراین مناطق ،تشکیل آبراهه های عمیق وتغییرآرایش جریان آب ها درطول آنها،از عوامل تحریک کننده اصلی مواد دیواره دره ها،به وقوع لغزش به شمارمی آیند .در طول آبراهه های عمیق منطقه موردمطالعه ،به عنوان یک منطقه کوهستانی نیمه خشک ،لغزش های های متعددی بوقوع پیوسته است .با توجه به نقش این لغزش ها درتغییرویژگی های هیدرولوژیکی دره ها وهمچنین تغییردرمیزان بار رسوبی رودخانه ها وتهدید مساکن روستائی ،نقش عوامل مختلف دروقوع آنها، ازجمله تراکم زهکشی ،اختلاف ارتفاع و ویژگی های سازندهای سطحی ،با استفاده از نقشه های زمین شناسی ،توپوگرافی ،عکس های هوایی ونمونه برداریها وبازدید های میدانی ،مورد بررسی وتحلیل گرفته اند .نتایج این تحلیل های نشان می دهد که میزان گسیختگی ها ولغزش های دره ای ،تابع میزان تراکم زهکشی ،بویژه تراکم آبراهه های عمیق ،تابع تغییرات نسبت های Ds/Dd وهمچنین تابع تغییرات R می باشد .تا ارتفاع معینی از شیب های منطقه وبرروی سازندهای سست ومنفصل، هرچه برمیزان اختلاف ارتفاع افزوده می شود ،احتمال وقوع لغزش های دره ای نیز افزایش می یابد.
انسان و نبات در ایران
حوزههای تخصصی:
مسائل مربوط به شناسایی و ارزیابی فوائد زیست محیطی جنگلها
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی مورفولوژیکی خط هوشمند ساحلی در راستای مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (پژوهش موردی: از نوشهر تا بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر دانشی موضوعات مورد پژوهش خود را به منظور شناخت بهتر و سهولت در امر پژوهش، طبقه بندی می کند. با توجه به اینکه تمام فعالیت های انسان اعم از اقتصادی اجتماعی، توسعه ای و غیره، روی سطح زمین انجام می شود و این سطح از لندفرم هایی تشکیل شده که موضوع مورد پژوهش ژئومورفولوژی است، بنابراین ضرورت مطالعه، شناخت و طبقه بندی این لندفرم ها، گام نخست برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه محیط و به ویژه مناطق ساحلی است. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی لندفرم های سواحل نوشهر تا بابلسر به روش خط هوشمند ساحلی است. خط هوشمند، نقشه ای خطی است که خط ساحل را نمایش می دهد و با توجه به تغییر ویژگی لندفرم های ساحلی، به بخش هایی تقسیم می شود. هر بخشِ جداگانه خط ساحلی، شامل مجموعه ای از ویژگی های بخش مورد نظر است. این منطقه در راستای عرض جغرافیایی ""55 '18 °36 تا ""00'44 °36 شمالی و طول جغرافیایی ""00 '30 °51 تا ""00 '45 °52 خاوری با مساحتی در حدود 57/2068 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در این راستا از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری زمین، تصاویر ماهواره ای Landsat & IRS در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و نیز، بازدیدهای میدانی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشانگر این است که کرانه های منطقه مورد پژوهش را می توان در پنج کلاسِ کرانه های ماسه ای، کرانه های ماسه ای با کاربری مسکونی، کرانه های ریگی، دهانه رودخانه ها و تأسیسات انسانی (مانند بندر، موج شکن و غیره) طبقه بندی کرد. در این بین گسترده ترین لندفرم، کرانه های ماسه ای است که به طور چشمگیری در منطقه وجود دارد. با توجه به پست بودن و شیب کم این کرانه ها و نیز اینکه این مناطق از مراکز پرجمعیت کشور شمرده می شوند، در برابر تغییر اقلیم و بالا آمدن تراز دریا که برای دهه آینده پیش بینی شده، در معرض خطر قرار می گیرند. بنابراین بایستی در مدیریت این مناطق به این مسئله توجه ویژه کرد.
زیج سی ساله الگوهای گردشی تراز میانی جو ایران
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، داده های ارتفاع ژئوپتانسیل محدوده صفر تا هفتاد درجه شرقی و ده تا شصت درجه شمالی، برای ساعت 12GMT در فاصله سالهای 1974 تا 2003، بررسی شده است. تحلیل مولفه مبنای آرایه کوواریانس (همپراش) داده های استاندارد شده نشان داد که با سیزده مولفه می توان نزدیک به 96 درصد تغییرات داده ها را تبیین کرد. تحلیل خوشه ای مقدار نمره های این سیزده مولفه در طول 10957 روز مورد بررسی، نشان داد که نه الگوی گردشی مختلف در تراز 500 هکتوپاسکال منطقه ما فعال اند. به این ترتیب یک گاه شمار که در آن الگوی گردشی هر یک از روزهای دوره مورد بررسی مشخص شده است، به دست آورده ایم. این گاه شمار را زیج اَسفزاری نامیده ایم. الگوهای این زیج از خود رفتار فصلی و تغییرات سال به سال نشان می دهند