فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
برآورد صحیح میزان رسوبات حمل شده توسط جریان رودخانه در مدیریت رودخانه ها و طراحی پروژه های حفاظت آب وخاک ضروری می باشد. با توجه به تغییرات مقدار رسوب متناسب با دبی رودخانه، ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی تغییرات رواناب و رسوب می تواند در تعیین و کنترل منشأ تولید رسوب مؤثر باشد. در پژوهش حاضر تغییرات ماهانه دبی و رسوب در 15 ایستگاه هیدرومتری، استان آذربایجان غربی در یک دوره آماری 20 ساله مورد تحلیل قرارگرفته است. بر اساس ارتباط تغییرات بار رسوبی و دبی، از معادله خطی شده سنجه رسوب با تبدیل لگاریتمی داده های دبی جریان و رسوب استفاده گردید. سپس دوره های کم آبی و پرآبی با استفاده از تئوری Run تعیین گردید، و به منظور تعیین الگوی وقوع دوره های کم آبی و پرآبی از روش Power Laws Analysis استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حداکثر مقادیر دبی و رسوب ایستگاه ها به صورت هم زمان و در فصل بهار (خصوصاً در ماه اردیبهشت) اتفاق افتاده است که با مقادیر بالای بارندگی، ذوب برف بهاره و موجودیت رسوب در این فصل در ارتباط بوده است. علیرغم اینکه بیش ترین مقدار دبی در ایستگاه ساری قمیش 1/434 مترمکعب بر ثانیه بوده، اما برخلاف انتظار، بیش ترین مقدار رسوب در ایستگاه قاسملو 9/5174 تن در روز در طول دوره آماری مشاهده شد که این مورد بر عدم تبعیت حمل رسوب از مقدار بالای دبی اشاره دارد. هم چنین بیش ترین دامنه تغییرات لگاریتم دبی و رسوب مربوط به ایستگاه پل بهراملو با مقادیر 2/1 مترمکعب بر ثانیه و 3/2 تن در روز می باشد. در ادامه مقادیر وقوع تعداد و تکرار دوره های کم آبی و پرآبی در ایستگاه های مختلف با استفاده از پلات لگاریتمی دوگانه رسم شد، و مشخص شد که در ایستگاه های موردمطالعه، تکرار دوره های کم آبی با رسوب پایین، بیش تر از تکرار دوره های پرآبی و مقادیر رسوب بالا بوده است. بر این اساس، دوره های کم آب با فراوانی بیش تری اتفاق افتاده است که نشان دهنده تمایل رفتار رودخانه ها به وضعیت فصلی بودن است و نیز تکرار بالای دوره های کم رسوب نشان دهنده این است که در اکثر ماه های سال، میزان رسوب جریان قابل توجه نیست. هم چنین تداوم دوره های پرآب و نیز دوره های کم رسوب بسیار بیش تر بوده است. بر اساس نتایج می توان گفت که در منطقه موردمطالعه، حمل مقادیر بالای رسوب مربوط به ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد محدودشده است. مقایسه پلات های لگاریتمی دوگانه نشان داد که در ایستگاه های چپرآباد، دورود، نقده، اشنویه و پی قلعه تغییرات مقادیر رواناب و رسوب در دوره های مختلف در یک راستا بوده ولی در سایر ایستگاه ها وقوع مقادیر رواناب و رسوب هم زمان نبوده و از الگوهای متفاوتی پیروی می کنند.
بررسی تغییرات خط ساحلی با استفاده از روش پلی گون تغییرات محدوده موردمطالعه : قاعده دلتای سفیدرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پایدار سواحل مستلزم آگاهی از روند تغییرات خط ساحلی است و آشکارسازی تغییرات خط ساحلی می تواند در شناسایی و تجزیه وتحلیل میزان جابجایی خطوط ساحلی کمک نماید. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات خط ساحلی قاعده دلتای سفیدرود با استفاده از روش پلی گون تغییرات طی شش دهه گذشته می باشد. برای دستیابی به این هدف، اطلاعات دبی و رسوب سفیدرود، باد و نوسانات تراز آب به همراه عکس هوایی1955 به مقیاس 55000/1، تصاویر ماهواره ای TM سال 1989ماهواره لندست و تصویر 2014 ماهواره اسپات از نرم افزار گوگل ارث به عنوان ابزار و داده های اصلی پژوهش بهره گرفته شده است. روش کار استفاده از پلی گون تغییرات در سنجش میزان تغییرات خطوط ساحلی در سه مقطع زمانی می باشد. در این تحقیق ابتدا عکس هوایی سال 1955 با روش تصویر به تصویر و با مشخص نمودن نقاط نظیر تصویر گوگل ارث سال 2014، در نرم افزار ENVI زمین مرجع شد. سپس با تفسیر بصری، خط ساحلی در عکس هوایی و تصویر سال 2014 ترسیم شدند. اما با توجه به ماهیت رقومی تصویر سال 1989، جهت بارز سازی تصویر مذکور با اجرای شاخص NDVI و محاسبه پیکسل های کوچک تر از صفر، منابع آبی محدوده موردمطالعه مشخص شد و در محیط ArcGIS خط ساحلی فوق الذکر استخراج گردید تا در ادامه تصاویر به صورت زوجی تجزیه وتحلیل شوند. نتایج نشان می دهد که نوسان تراز آب دریای خزر، شدت و ضعف آورد رسوب از رودخانه سفیدرود در مقاطع زمانی مختلف و انجام عملیات شاس طی سال های 1998-1981 از عوامل اصلی ایجاد تغییر در قاعده دلتای سفیدرود می باشد. همچنین نرخ مثبت تغییرات طول خط ساحلی در روش پلی گون تغییرات، از ادامه روند دلتاسازی سفیدرود طی 60 سال اخیر حکایت دارد.
درزها و شکافهای دشت مهیار
حوزههای تخصصی:
تأثیر نو زمین ساخت و تغییر اقلیم در تحول پهنه های ماسه ای شمال خاوری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه ها و لندفرم های ماسه ای بارزترین ویژگی مناطق بیابانی در روی زمین می باشند که در شناخت و بازسازی تغییرات پالئوژئومورفولوژی و پالئوکلیماتولوژی کمک شایانی می کنند. در این پژوهش به منظور تأثیر نو زمین ساخت و تغییر اقلیم در تحول پهنه های ماسه ای اهواز، نخست با بررسی و اثبات زمین ساخت به وسیله چهار فاکتور ژئومورفولوژیکی – مورفوتکتونیکی شامل: پارامتر تراکم زهکش ها (P)، شکل حوضه (BS)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) و ضریب پیچ وخم جبهه کوهستان(SMF) پرداخته شد. در ادامه جهت بررسی تأثیر اقلیم بر پهنه های ماسه ای، جمعاً ۶ نمونه رسوبی، (۳ نمونه از ماسه های فسیل و ۳ نمونه از ماسه های روان) به وسیله دستگاه XRF تعین جنس و مقدار کربنات کلسیم هر نمونه به وسیله دستگاه کلسیمتری برنارد مشخص گردید. نتایج بدست آمده از فاکتورهای ژئومورفولوژیکی – مورفوتکتونیکی نشان از بالا بودن زمین ساخت جنبا در منطقه مورد مطالعه در محدوده خطوط گسلی و تاقدیس کوپال به ویژه در بخش خاوری منطقه می باشد. داده های رسوبی ۱۱ عنصر را شامل: Na2O، MgO، AL2O3، SiO2، P2O5، SO3، K2O، CaO، Fe2O3، Sr و Br در همه نمونه ها نشان داد. درمجموع از یازده کانی مورد مطالعه در نمونه های ماسه های فسیل و روان، ده عنصر دارای تغییر می باشند و میانگین CaO در ماسه های فسیل تقریباً ۲۰٪ کمتر از ماسه های روان می باشد. این تغییر درصد عناصر از ماسه های فسیل به روان نشان از یک فاز تغییر اقلیم می باشد که در کانی های حساس به هوازدگی شیمیایی مانند Fe2O3 (۱۲٪ بیشتر) و AL2O3 (۱۸٪ بیشتر) در منطقه بارزتر می باشد. نتایج این پژوهش نشان از تکامل پهنه های ماسه ای بخش خاوری اهواز به وسیله زمین ساخت و تغییر اقلیم می باشد.
بررسی تأثیر عناصر آب و هوایی در تولید کندوی زنبورعسل بومی شهرستان اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به این که تولید مواد غذایی بهتر و بیشتر از مسایل مهم دنیای کنونی به شمار میرود و ازآن جا که تولید محصول و قابلیتهای کشاورزی هر منطقه به هوا و مشخصات اقلیمی آن بستگی دارد، لذا زنبورداری هم که یکی از رشتههای تولیدی مهم کشاورزی است، از شرایط آب و هوایی منطقه تأثیرپذیر بوده و مطالعه سازههای جوی موثر بر آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در تحقیق حاضر ارتباط بین عناصر آب و هوایی و تولید عسل کندوهای بومی در شهرستان اهر با استفاده از روشهای همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت آزمون همگنی و نرمال بودن دادهها از آزمونهای ران تست و کولموگروف ـ اسمیرنف استفاده شد. برای این منظور آمار و دادههای هواشناسی منطقه مورد مطالعه در بازه (1387-1377) از سازمان هواشناسی و دادههای مربوط به تولید عسل کندوهای بومی همان دوره آماری از سازمان جهاد کشاورزی تهیه گردید. در این مطالعه پس از تعیین میزان همبستگی بین هریک از عناصر اقلیمی با مقدار تولید عسل کندوهای بومی، عناصر اقلیمی با همبستگی خوب و معنیدار مشخص شدند. سپس از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از روش گام به گام اقدام به استخراج عناصر اقلیمی مهم و با تأثیرگذاری بیشتر گردید و در نهایت مدل نهایی انتخاب و معرفی شد. بررسی مدلها نشان داد که ازمیان 21 عنصر اقلیمی معنیدار و تأثیرگذار، 4 معیار اقلیمی میانگین سرعت باد اسفند ماه، تعداد روز با بارش یک میلیمتر و بیشتر در دوره پرورش زنبور عسل، دمای میانگین حداقل بهار و تعداد روز با دمای 15 درجه سانتیگراد و بیشتر، به عنوان عناصر با سطح اهمیت زیاد نسبت به سایر عناصر شناسایی شدند. همچنین ضریب تعیین مدل چندمتغیره تولید عسل بومی و عناصر اقلیمی (99/0) مشخص کرد که کندوهای بومی در مقایسه با کندوهای مدرن با تعداد بیشتری از عناصر اقلیمی در ارتباط بوده و کاملاً تحت تأثیر شرایط آب و هوایی منطقه هستند.
الگوی مورفولوژیک دره های رودخانه سردر و تفتو در شرق و جنوب شرق طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه های سردر و تفتو در شرق و جنوب شرق طبس واقع شده اند. دره های این رودخانه ها از پدیده های بسیار زیبای ژئومورفولوژی در منطقه محسوب می گردند. این دره ها از مهم ترین کانیون ها در رشته کوه شتری واقع در شرق ایران مرکزی هستند. به منظور بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه های سردر و تفتو از عکس های هوایی سال ۱۹۵۶ و تصاویر ماهواره ای سال ۲۰۱۵ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. با تقسیم رودخانه ها به دو بخش کوهستانی و آبرفتی الگوی جریان رودخانه ها برحسب درجه پیچش، در محدوده کوهستانی به علت محصور شدن در دره های باریک و عمیق و جنس سخت سنگ های کربناته به صورت پیچان رودی (۲-۲۵/۱) و در بخش آبرفتی به علت وجود تشکیلات سست و نرم به صورت پیچان رودی شدید (بیشتر از ۲) است. پیچش ها در مسیر کانیون رودخانه های سردر و تفتو در سال های مذکور تغییرات چندانی نداشته و حالت کلی پیچشی خود را در رسوبات آبرفتی حفظ کرده اند که علت آن احتمالاً ناشی از قرارگیری این رودخانه ها در منطقه گرم و خشک کویری بلوک طبس و عدم وجود جریان دائمی در بخش های آبرفتی است.
بررسی آماری احتمال وقوع رخداد امواج گرمایی در ایستگاه های منتخب استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر وقوع امواج گرمایی با تداوم های مختلف در استان کرمانشاه به کمک زنجیره مارکوف و آمار بلندمدت 20 ساله دمای بیشینه روزانه دوره آماری (1372-1391) انجام شده است. داده های آماری بیشینه دمای روزانه شش ایستگاه همدید در استان که دارای حداقل 20 سال آمار روزانه پیوسته بودند انتخاب گردیدند و با طرح یک شاخص آماری بر روی این داده ها در یک یک ایستگاه های استان، دماهای بیشینه که از شاخص مورد نظر بیشتر بودند، به عنوان موج گرمایی معرفی شدند. پس از استخراج داده های مورد نظر در هر ایستگاه به دو دسته امواج کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم و روند آنها بررسی شد سپس با بهره گیری از زنجیره مارکوف دوره تداوم بازگشت این امواج گرمایی شناسایی و مورد واکاوی قرار گرفت. نتیجه بدست آمده نشان داد در استان کرمانشاه بیشترین موج گرمایی رخ داده در ماه تیر و مرداد بوده است که این تغییرات روندی افزایشی در این دوره آماری داشته است، این مورد بویژه در سال 1380 نمود بیشتری پیدا کرده است که به بالاترین حد خود رسیده است. همچنین در راستای استدلال علمی قویتر تحقیق به تشریح همدیدی موج گرم 7 روزه از 2 تا 8 مرداد 1380 پرداخته شد . در نهایت نسبت به برآورد احتمال وقوع دوره های موج گرمایی 1 تا 9 روزه در ایستگاه های مورد مطالعه اقدام گردید. بیشترین موج گرمایی پیوسته چند روزه در ماه مرداد رخ داده، در این مورد بیشترین موج گرمایی 9 روزه در ماه تیر در ایستگاه کرمانشاه با تداوم 25 روز برآورد شده است
بررسی منطقه بهمن خیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: تنگ درکش ورکش استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خطرات طبیعی در مناطق کوهستانی که همواره منجر به بروز تلفات جانی و خسارات مالی فراوان می شود سقوط بهمن می باشد لذا بررسی مناطق بهمن خیز به خصوص زمانی که مسیرهای بهمن مناطق مسکونی و یا جاده ها را تحت تاثیر قرار می دهند جهت جلوگیری از خسارات احتمالی به طور قابل توجه ای اهمیت دارد. در این تحقیق براساس اطلاعات محلی، یکی از مناطق بهمن خیز در استان چهارمحال و بختیاری شناسایی شده است. سپس درعملیات میدانی، همه بخش های آن از نزدیک مورد بازدید قرار گرفت و خصوصیات مختلف ژئومورفولوژی و کاربری اراضی بررسی شد. در مرحله بعد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه های ارتفاع، شیب و جهت تولید شد. با استفاده از این نقشه ها و اطلاعات بدست آمده از عملیات میدانی، منطقه تجمع بهمن، گذرگاه های بهمن، منطقه توقفگاه بهمن، مناطق شروع بهمن و پروفیل مسیر اصلی حرکت بهمن استخراج شده است.
تحلیل همدید بارش های حدی و فراگیر در کرانه های شرقی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور شناسایی و تحلیل بارش های حدی و فراگیر در کرانه های شرقی خزر، ابتدا پایگاه داده بارش روزانه این پهنه، تشکیل و نقشه های هم بارش روزانه از تاریخ ۱/۱/۱۳۴۰ تا ۱۰/۱۱/۱۳۸۳ (۱۵۹۹۲ روز) بر روی یاخته هایی به ابعاد ۱۴*۱۴ کیلومتر به روش کریجینگ میانیابی و ترسیم شد. برای هر روز بارش، بیشینه و درصد مساحت زیر بارش محاسبه گردید. بر این اساس، حدی ترین و فراگیرترین بارش ها شناسایی و ۱۰۱ روز از شدیدترین و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه صدک ۹۹ ام برای بررسی انتخاب شد. سپس، با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی و تحلیل خوشه ای پایگانی انباشتی به روش ادغام ""وارد"" بر روی نقشه های فشار تراز دریا، ۵ الگویی که در بارش های حدی و فراگیر کرانه های شرقی خزر مؤثر بودند؛ شناسایی گردید. به منظور تحلیل این بارش ها در هر الگو، یک روز به عنوان روز نماینده بر اساس ضریب همبستگی با آستانه ۹۵ درصد تعیین و در این روزها نقشه های فشار تراز دریا، ضخامت جو در ترازهای ۵۰۰-۱۰۰۰ هکتوپاسکال، الگوی گردشی تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال، تابع جبهه زایی برای ترازهای ۱۰۰۰ و ۵۰۰ هکتوپاسکال و همگرایی شار رطوبت برای ترازهای ۹۲۵ و ۱۰۰۰ هکتوپاسکال ترسیم و تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان از نمود آشکار پرفشار بر روی دریای سیاه در اغلب الگوها دارد. بررسی الگوی ضخامت جو نیز نشانگر دو فرود عمیق بر روی شرق مدیترانه و شمال غربی دریای خزر است. تحلیل تابع همگرایی شار رطوبت نیز آشکار ساخت که رطوبت بارش های حدی و فراگیر منطقه عمدتاً توسط جریان های بادی که از روی دریای خزر می وزند تأمین می شود و در درجه دوم دریاهای سیاه و مدیترانه در تغذیه رطوبت این بارش ها مؤثرند.
تجزیه و تحلیل تکتونیک – ژئومورفولوژی حوضه رودخانه درونگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبخیز رودخانه درونگر، در رشته کوه های کپّه داغ، در شمال استان خراسان رضوی واقع شده است. شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه مورد بحث، حاکی از ادامه فعالیت های نئوتکتونیکی در دوران پلیو- کواترنر است. هدف از این پژوهش، ارزیابی تکتونیک فعال و مقایسه نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه و تأثیر آن بر شبکه زهکشی رودخانه ای است. در این پژوهش از شاخص های ژئومورفولوژیک (Hi، Bs، AF، Smf، S، Vfو SL )، شاخص طبقه بندی IAT ، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاع (DEM)، جهت تجزیه و تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی حوضه استفاده شده است. نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی، حاکی از فعال بودن نئوتکتونیک در حوضه می باشد و بر اساس شاخص طبقه بندی IAT، این حوضه جزء مناطق فعال از نظر تکتونیکی به حساب می آید
مطالعه جریان های بزرگ مقیاس درغرب خزر جنوبی با استفاده ازداده های میدانی وماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از داده های میدانی دما، شوری و چگالی دریای خزر در ایستگاه های نزدیک غرب خزر جنوبی، مربوط به دو گشت میدانی، به بررسی جریان های بزرگ مقیاس پرداخته شده است. جریان ژئوستروفیک بدلیل تعادل نیروی گرادیان فشار و نیروی کوریولی ایجاد می گردد و عامل اصلی در ایجاد جریان های بزرگ مقیاس است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، سرعت و جهت این نوع جریان ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای محاسبه گردید. این تصاویر از ماهوارهAviso با تفکیک مکانی 25/0 درجه استخراج شد. محاسبات برایپنج مقطع عمودی در ناحیه غرب خزر جنوبی با استفاده از نرم افزار Excel انجام گردید و نیمرخ عمقی سرعت جریانات ژئوستروفیک در هر یک از این مقاطع بدست آمد. در ناحیه جنوب غرب خزر، متوسط اندازه سرعت این جریان ها برای داده های میدانی در فصل تابستان 85/5 سانتی متر بر ثانیه و در فصل زمستان 15 سانتیمتر بر ثانیه محاسبه شده است. همچنین جهت این جریان ها بطور متوسط در فصل تابستان 285 درجه و در فصل زمستان44 درجه به دست آمده است. با توجه به تصاویر ماهواره ای در تابستان جریان های پادساعتگرد تا سرعت های 5/4 سانتیمتربرثانیه و در زمستان جریان های شرق سو و پادساعتگرد با سرعت های تا 8 سانتیمتربرثانیه مشاهده می شود. اندازه سرعت جریان ها (بزرگی بردارها) نشان دهنده این است که در زمستان متوسط سرعت جریان ها بیشتر است، که از دلایل آن می توان به اختلاف چگالی که به علت افزایش دبی رودخانه ها (خصوصا ولگا)، بارش، وزش باد و ... حاصل می شود، اشاره کرد.
نقش واچرخندها در رخداد بارش های سنگین دهه ی اخیر غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر مناطق ایران از بلای محیطی سیل آسیب پذیر هستند. از جمله عوامل مهمّ این آسیب پذیری، رخداد بارش های سنگین و ناهمواری ها است. با اینکه فراوانی منابع آب و خاک، غرب ایران را به دومین قطب کشاورزی ایران تبدیل کرده است؛ ولی کوهستانی بودن این سرزمین با بارش های سنگین بر آسیب پذیری منابع طبیعی، به ویژه منابع خاک، افزوده است. در این پژوهش با تهیّه و بررسی داده های بارش روزانه 30 میلی متر و بیشتر، به عنوان بارش های سنگین، طیِّ سال های 1997 تا 2006 در 9 ایستگاه داده سنجی جوّی از غرب ایران، 10 موج بارش استخراج شد. نتایج اوّلیّه نشان داد، طیّ روزهای پُربارش این 10 موج، شهر ایلام دچار بیشترین روزهای بارش سنگین بوده؛ یعنی در همه ی موج های بارش سنگین شرکت داشته است و در این حال همدان دارای کمترین روزهای بارش سنگین بوده؛ یعنی تنها دو موج شرکت داشته ا ست. همچنین نتایج نشان داد، سال 1997، سالی با بیشترین فراوانی امواج بارش سنگین بوده است. از 10 موج بارش سنگین مورد بررسی، حاکمیّت واچرخند طیّ 8 موج، روی محور زاگرس یا مناطق مرکزی و شرقی تر مشاهده شد. طیّ 5 مورد از این 8 مورد، سامانه ی داخل ایران، در دو مورد در شرق ایران و در یک مورد روی نواحی شمالی زاگرس و کشور ترکیه مشاهده شد. بازیابی سامانه های فشار عامل در تراز دریای آزاد و موقعیّت ناوه ها در تراز 500 هکتوپاسکال، از حدود دو روز پیش از آغاز تا پایان دوره ی بارش سنگین، نشان داد به تبع پیدایش واچرخند روی بامه ایران در موقعیّت میان دو ناوه یکی در غرب و دیگری در شرقِ سامانه ی بارش زا، جابه جایی شتابان و شرق سوی سامانه ی بارش زا کُند می شود. الگوهای شار افقی نم ویژه در تراز 700 هکتوپاسکال نشان دادند که این کُندی به پیدایش و تقویت هسته های تغذیه ی نم مطلق روی شرق دریای مدیترانه، شمال و میانه دریای سرخ و خلیج فارس کمک کرده است.
تهیه نقشه سطوح نفوذناپذیر به عنوان یک شاخص زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
تأثیر خصوصیات بارش بر تغییرات مکانی و زمانی حرکت توده لغزشی منطقه توان در استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنه های شیب دار تحت تأثیر نیروی ثقل توده و عوامل محرکی مانند زمین لرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از مخاطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. تشخیص زمان و مقدار تغییر شکل توده های لغزشی برای درک دلایل وقوع زمین لغزش و هشدار خطرات احتمالی ضروری است. در این تحقیق، مقدار جابجایی زمین لغزش منطقه توان واقع در شمال شرق استان قزوین با عامل ویژگی های بارش مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا شبکه ای از نقاط ثابت در داخل و خارج توده لغزشی به تعداد 20 نقطه، برای پایش میزان جابجایی بر روی کاربری های مختلف توده لغزشی ایجاد و میزان جابجایی هر نقطه در 5 بازه زمانی با استفاده از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) دوفرکانسه اندازه گیری گردید. نتایج پایش در مدت 511 روز نشان داد مقدار کل جابجایی افقی نقاط دارای حرکت در 5 بازه زمانی مورد پایش 1876 میلی متر بوده که دارای نرخ حرکت ماهانه 110 میلی متر می باشد. همچنین مقدار کل جابجایی عمودی نقاط دارای حرکت در زمان مشابه 898 میلی متر بوده که دارای نرخ حرکت ماهانه 53 میلی متر است. سپس ویژگی های بارش منطقه نظیر مقدار بارش، نوع بارش، مدت بارش، حداکثر شدت بارش در بازه های زمانی 10، 20، 30 و 60 دقیقه و شدت متوسط بارش برای هر یک از 5 بازه زمانی محاسبه و استخراج گردید. رسم بردارهای جابجایی نقاط بر روی نقشه توپوگرافی منطقه مشخص نمود که جهت حرکت توده در جهت گرادیان ارتفاعی منطقه می باشد. نتایج نشان داد از میان ویژگی های مختلف بارش، تنها بین شدت بارش با میزان حرکت توده لغزشی رابطه خوبی برقرار است و مقدار جابجایی، بیشترین همبستگی را به ترتیب با شدت بارش متوسط (854/0= R) و حداکثر بارش 30 دقیقه ای (675/0= R) دارد و بین سایر خصوصیات بارش (مقدار، مدت و نوع بارش) و حرکت توده لغزشی رابطه معنی-داری حاصل نگردید.
اثر تغییرات آب و هوایی بر پیامدهای امنیتی-انتظامی بحران منابع آب با تاکید بر هیدروپولیتیک مناطق مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
پیامدهای تغییرات آب و هوایی بسیاری از جنبه های جوامع بشری را تحت تاثیر قرار می دهند. اما متاسفانه اثرگذاری پیامدهای تغییر اقلیم، کمتر از لحاظ امنیتی و انتظامی مورد مطالعه و واکاوی قرار گرفته شده است. یکی از اثرات مهم نابهنجاریهای آب و هوایی، تاثیر بر منابع آبی نواحی مختلف می باشد. دسترسی به منابع آبی مناسب یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر است، زیرا از یک سو منابع آبی محدود است و از سوی دیگر مصرف و تقاضای آن همواره رو به فزونی است. از این رو وضعیت منابع آب نقش به سزایی در شکل گیری جریان روابط و حرکت توسعه در فضای جغرافیایی ایران ایفا خواهد کرد. با توجه به اهمیت روزافزون رقابت های آبی، شناسایی ظرفیت های مثبت و منفی هیدروپولیتیکی کشور می تواند در راستای ارایه راهبردهای کلان و خرد راهگشای سیاست گزاران باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد توصیفی- به دنبال تحلیل سیستماتیک وضعیت فضایی منابع آب کشور (جریان های آبی ورودی از کشورهای همسایه و بارش) بوده و تلاش می کند تا چالش های کم آبی و پیامدهای امنیتی- انتظامی ناشی از کمبود منابع آب خصوصا در مناطق مرزی و حاشیه ای را مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. کم آبی و بحران آب در ایران نتیجه عوامل فیزیکی و اقتصادی ناشی از مدیریت ضعیف منابع آب است. عوامل دیگری مانند بارش کم سالانه، خشکسالی مداوم، دسترسی محدود به آب، افزایش جمعیت، تغییر اقلیم، پراکنش فضایی متفاوت آب، بهره وری نامناسب آب در بخش های مختلف کشاورزی و عدم برنامه ریزی پایدار آب را نیز نمی توان نادیده گرفت. عوامل فوق سبب کاهش تدریجی فعالیت های کشاورزی، افزایش تنش و درگیری بر سر منابع آب، افزایش بیکاری و گسترش چرخه فقر، مهاجرت به شهرهای بزرگ و حاشیه نشینی،خالی شدن سرزمین از جمعیت و بالا رفتن هزینه های تامین امنیت، افزایش قاچاق، نارضایتی منطقه ای و گسترش فعالیت های واگرایانه، گسترش فعالیت نیروهای فرامنطقه ای و ترویج تفکرات رادیکال و... شده است. اما یکی از راهکارهای حل معظل کمبود و آلودگی آب در ایران استفاده از سیستم مدیریت یکپارچه و پایش مداوم منابع آب کشور می باشد که شامل برنامه تصفیه و استفاده مجدد از آب است. نیاز است تا نیروی انتظامی نیز برای اجرایی شدن مدیریت بهینه آب با راه اندازی <sub>"</sub>یگان ویژه رصد منابع آب<sub>"</sub> به رصد و پایش دایمی مصرف منابع آب در مناطق مختلف بپردازد.
جهات انتقال ماسه های بادی منطقه اردستان از طریق مقایسه زمانی مورفومتری تپه های ماسه ای و ویژگی های باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش بادی یکی از فرایندهای مؤثر شکل ساز در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. هرگونه برنامه ریزی جهت کنترل و تثبیت ماسه های روان مستلزم شناخت ویژگی های باد و سپس جهات نقل وانتقال آن ها در هر منطقه است. بدیهی است جهت حرکت ماسه های روان تابع جهت وزش باد و حجم نقل وانتقال ماسه ها به سرعت و تداوم وزش باد یک منطقه وابسته می باشد. در این پژوهش منشأ وجهت نقل وانتقال ماسه های بادی منطقه اردستان در شمال شرقی کاشان موردبررسی قرارگرفته است. علاوه بر این شناخت نقاط برداشت، روند تغییرات زمانی تپه های ماسه ای طی یک دوره سی ساله اهداف دیگر این تحقیق را تشکیل داده اند. به منظور انجام این بررسی آمار باد، داده های میدانی، اطلاعات عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و همچنین اطلاعات حاصل از انجام کارهای آزمایشگاهی(مورفومتری، مورفوسکوپی) داده ها و ابزارهای اصلی این پژوهش را تشکیل داده اند. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزارهای GRADISTATv4.0و, GIS9 ,WRPLOT view به عنوان ابزارهای مفهومی استفاده شده است. برای انجام کارهای میدانی نیز نقاط نمونه برداری بر روی نقشه تعیین و با استفاده از GPS موقعیت آن ها در روی زمین تطبیق داده شده و داده ها به آزمایشگاه منتقل و مورد تجزیه تحلیل قرارگرفته است. در این راستا از بینوکلر برای تعیین ضرایب سایش دانه های نمونه برداری شده استفاده شده و با توجه به درصد ماتی یا شفافیت آن ها، منشأ فرسایش آبی یا بادی دانه ها استخراج شده است. درنهایت با استفاده از نرم افزارهای مذکور نقشه های کاربری اراضی، زمین شناسی، شیب و سطوح ارتفاعی منطقه تهیه و با داده های حاصل از کارهای آزمایشگاهی تلفیق شده است. نتایج نشان می دهد که غالب نمونه ها از عمدتاً مخروط افکنه های حاشیه جنوبی چاله منشأ گرفته و جهات غالب نقل وانتقال آن ها نیز به سوی شمال شرق و سپس مشرق می باشد. بدیهی است برای هرگونه برنامه ریزی به منظور بهره برداری و تثبیت ماسه ها باید منشأ و جهات غالب نقل وانتقال آن ها مدنظر قرارداد.
شهداد تاده سلم (خاک ‘آب‘ پوشش گیاهی و اوضاع کشاورزی) / فصل دوم شرح خاکها قسمت اول خاکهای بین شهدا ومعدن نمک
حوزههای تخصصی:
بازسازی سری های زمانی NDVI سنجنده MODIS با استفاده از الگوریتم تجزیه وتحلیل هارمونیک سری های زمانی (HANTS) (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، یکی از شاخص های گیاهی است که در زمینه مطالعه پایش تغییرات پوشش گیاهی در طول زمان، کاربردهای فراوانی دارد. باید توجه داشت که این شاخص، نیازمند داده های زمانی پیوسته و کامل در یک بازه زمانی مورد نظر می باشد. بااین حال در مواردی گردوغبارهای جوی، ذرات معلق در هوا، عدم کارایی سنجنده، گازها به ویژه حضور ابرها، به طور قابل توجهی بر انرژی بازتابنده از سطح به ویژه در محدوده ی طول موج های کوتاه و مادون قرمز اثر می گذارد و منجر به ایجاد تصاویری با داده های ازدست رفته و یا مقادیر غیرقابل قبول می شود. در این مطالعه، به منظور رفع مشکل داده های جاافتاده و دورافتاده، در سری های زمانی شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های 2001 تا 2005، از الگوریتم تجزیه وتحلیل هارمونیک سری های زمانی (HANTS) استفاده می شود. این الگوریتم برای اجرای دو کار طراحی شده است: 1- شناسایی و از بین بردن نقاط دورافتاده و مشاهدات ابری، 2- پر کردن فاصله باقی مانده بین مشاهدات معتبر توسط درون یابی زمانی. ارزیابی نتایج الگوریتم HANTS نشان می دهد که خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، بین داده های اصلی و بازسازی شده در سری های زمانی یک ساله و پنج ساله، به ترتیب کمتر از 02/0 و 03/0 واحد NDVI می باشند. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوریتم HANTS، در رفع مشکل داده های ازدست رفته و داده های دورافتاده در سری های زمانی NDVI، می تواند مؤثر واقع شود.
چالش های توسعه کالبدی شهر سنقر در اثر انباشت نهشته های یخچالی و ناپایداری دامنه ای
حوزههای تخصصی:
توسعه کالبدی شهرهای واقع در چشم اندازهای کوهستانی غالبا به سمت دامنه ها گسترش می یابد. این دامنه ها در پی فعالیت فرسایش یخچالی در دوره کواترنری حاوی نهشته های شده اند که دارای ویژگی های نفوذ پذیری و انفصال دانه ها می باشد که اگر با شیب زیاد، بارش فراوان و زمین لرزه همراه شوند منجربه ناپایداری و تغییرات محیطی می گردد. شهر سنقر از جمله شهرهایی است که در چنین موقعیتی قرار دارد. در این پژوهش پتانسیل ناپایداری دامنه ای در حوضه دالاخانی که شهر اخیر در دامنه آن قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با تحلیل رگرسیونی دما و ارتفاع و بررسی رسوبات تشکیل دهنده، حد گسترش رسوبات یخچالی شناسایی شد. با تعریف شاخص های ناپایداری و استفاده از روش بی بعد سازی فازی برای همگن کردن عوامل، نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه ای به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که شهر سنقر از سال 1987 تا 2011 از 7/1 کیلومترمربع توسعه کالبدی، 1 کیلومترمربع آن به سمت دامنه های مستعد به ناپایداری دامنه ای گسترش پیدا کرده است. هم چنین نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه ای نشان داد که نیمی از وسعت منطقه در محدوده با پتانسیل زیاد نسبت به ناپایداری دامنه ای قرار دارد و با توجه به توسعه کالبدی شهر سنقر به سمت دامنه های مرتفع، شناسایی محدوده های مستعد ناپایداری دامنه ای ضروری است.
الگوی تغییرات مکانی فراوانی رخداد و شدت ابرهای باران زا (سطح پایین جو) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بحران های که جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد، تغییرات اقلیمی می باشد و باعث تشدید مخاطره های آب و هوایی می شود. در این میان ابرها و پارامترهای اقلیمی وابسته به آن ها نیز به عنوان ورودی های مهم در مدل های پیش بینی تغییر اقلیم موردتوجه می باشند. تمام ابرها پتانسیل تغییر اقلیم را دارند و در رأس چرخه هیدرولوژی قرار دارند و هرگونه تغییر در مقدار و پارامترهای آن ها می تواند سرآغاز زنجیره ای از واکنش ها و تغییرات در توزیع زمانی و مکانی دیگر عناصر آب و هوایی گردد. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات فراوانی گونه های ابر باران زا( سطوح پایین جو) ایران می باشد. برای رسیدن به این هدف ابتدا فراوانی رخداد ابرهای سطح پایین جو ایران محاسبه و سری زمانی آن ها تهیه گردید سپس با استفاده از آزمون من - کندال روند تغییرات زمانی رخداد ابرهای پایین محاسبه شد. سپس الگوی مکانی تغییرات ابرهای سطح پایین تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین فراوانی کلی رخداد ابرهای سطح پایین جو ایران در قسمت های شمال و شمال غرب کشور وجود دارد، ولی هرکدام از ابرهای سطح پایین دارای پراکندگی مکانی متفاوتی می باشند. فراوانی رخداد ابرهای سطح پایین در بیشتر استان های کشور دارای تغییرات معنی دار است و 23 ایستگاه از 30 ایستگاه مطالعاتی در سطح اطمینان 0.05درصد دارای تغییرات معنی دار می باشد، جهت تغییرات نیز نشان داد که بیشتر ایستگاه ها (17 ایستگاه از 30 ایستگاه) دارای تغییرات افزایشی می باشد. بررسی تفاوت های مکانی تغییرات نیز نشان داد که در قسمت های شمال شرق و قسمت های جنوب غرب تا اصفهان و قم روند کاهشی و در سایر قسمت های کشور روندهای افزایشی معنی دار در ابرهای سطح پایین جو ایران وجود دارد. همچنین اوایل دهه1990 و اواخر 1980 نقطه جهش در سری زمانی ابرهای سطح پایین می باشد.