فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیلاب های شدید مرداد ماه سال های 1380، 1381 و 1384 رودخانه مادرسو (دوغ)، در ردیف سیلاب های کاتاستروفیک قرار می گیرند. سیلاب های مذکور که نقطه شروع آن سیلاب سال 1380 است، دوره بحران شکل زایی جدیدی را در منطقه نشان می دهد که تغییرات شدید مورفولوژیکی حاصل از آن، موید نظریات نئوکاتاستروفیستی در تحول دوره ای ناهمواری است. نوشتار حاضر، ضمن تجزیه و تحلیل ژئومورفولوژیکی سیلاب اصلی و سیلاب های پس از آن، به بررسی اثرات ژئومورفیکی این سیلاب ها در مقیاس ناحیه ای و در مقایسه با سیلاب های عادی می پردازد. با توجه به مشابهت اثرات ژئومورفیک سیلاب های چند سال اخیر با شواهد به دست آمده از پالئوفلادها می توان به طرح این نظریه پرداخت که یک دوره گذار تغییرات اقلیمی در منطقه آغاز شده که با چالش های ژئومورفیکی قابل ملاحظه ای همراه خواهد بود. بنابراین در تنظیم فعالیت های کنترل سیلاب و بازسازی محیط طبیعی، باید بسیار آگاهانه عمل نمود
اکتشافات ژئوشیمیایی تعریف ها و روش های گوناگون آن
حوزههای تخصصی:
نقش انسان در تغییرات دمایی سده اخیر
حوزههای تخصصی:
لایه ی ازن؛ علل تخریب و چاره جویی
حوزههای تخصصی:
مطالعة توزیع زمانی و مکانی یخبندان و لغزندگی در جاده های هراز و فیروزکوه با استفاده از تکنیکGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یخبندان و لغزندگی در جاده های کوهستانی شرایط بحرانی برای حمل و نقل جاده ای ایجاد می کند. مطالعات قبلی به افزایش سوانح در طول ماه های سرد سال (به ویژه به هنگام بارندگی و یخبندان جاده ها) اشاره دارند. در این مقاله دو هدف دنبال می شود: اوّل، تشریح روشی جهت تعیین احتمال وقوع وضعیّت های بحرانی یخبندان و لغزندگی (Np1-Np9 ( در طول جاده های هراز و فیروز کوه (از جاده های پرترافیک و کوهستانی کشور که استان های شمالی را از طریق ارتفاعات البرز به تهران ارتباط می دهد). دوّم، تحلیل زمانی- مکانی یخبندان و لغزندگی با استناد به تحلیل های آماری وآنالیز آنها در توابع موجود در سیستم اطّلاعات جغرافیایی. از مهم ترین دستاوردهای تحقیق آن است که در مناطق کوهستانی جاده های هراز و فیروزکوه با شروع دورة سرد )ماه اکتبر) احتمال وقوع یخبندان (Np5) و در مناطق ساحلی و کم ارتفاع احتمال لغزندگی ((Np2 بسیار افزایش می یابد.
ارتباط ساختمان چین خورده بخش شمالشرقی البرز و تکامل الگوی زهکشی TM ,ETM و رادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختمان زمین شناسی و چینه شناسی در توازن و تعادل شبکه آبها مؤثر است. در واقع بین تمام عواملی که تعیین کننده ویژگی شبکه آبها می باشند، سنگ شناسی و زمین ساخت از اهمیت فراوان تری برخوردار است؛ به نحوی که این عوامل بخشی از تحول شبکه آب های جاری را در کنترل می گیرند. از دیدگاه فرسایش، آبراهه ها در مسیریابی خود همیشه نقاط ضعیف تر ،سست تر و پست تر را انتخاب می کنند. از اینرو، گسل ها، درزه ها و شکستگی ها بهترین محل برای انطباق و تکامل آبراهه ها بشمار می روند. به دلیل گسترش وسیع آبراهه ها و فراوانی طاقدیس های کوچک در بخش شمالشرقی البرز ، در این پژوهش نحوه تکامل آبراهه ها و اثر بخشی ژئومرفولوژی طاقدیس های این منطقه در تیپ و الگوی زهکشی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نرم افزار Geomatica به عنوان ابزار اصلی تحقیق جهت تجزیه وتحلیل متغیر های مؤثر استفاده شده است. علاوه بر این از تصاویر سنجنده های TM و ETM و نیز تصاویر رادار به عنوان ابزار مشاهده غیر مستقیم و همچنین تجزیه و تحلیل رقومی داده ها بهره گیری شده است. از مقایسه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رقومی داده های بدست آمده با نقشه زمین شناسی، ملاحظه می شود که در بخش شمالشرقی البرز، تنگ های ایجاد شده با آبراهه هایی که به طور عرضی طاقدیس های کوچک را قطع کرده اند ، انطباق داشته و حاصل عملکرد دینامیکی آنها می باشد. نتایج نشان می دهندکه بخش عمده ای از این عوارض ژئومرفیک با گذشت زمان و همچنین تأثیر فرسایش شدید حاکم بر البرز شمالی و شمالشرقی تقریبا تسطیح شده اند؛ به گونه ای که دره های عرضی حفر شده، در تصاویر ماهواره ای تقریبا قابل رؤیت نیستند و لیکن در یک مقایسه تحلیلی با نقشه زمین شناسی، داده های میدانی و نیز استفاده از تکنیک بازسازی ساختمانی، وجود چنین دره هایی با قدمت زیادآشکار گشته و نشانگر نحوه عملکرد شبکه های عرضی در این سیستم می باشد.
بررسی روند دمای ایران در نیم سده گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در کمربند خشک عرض میانه قرار گرفته است. میانگین دمای آن حدود 18درجه سلسیوس است. دمای ایران در نیم سده گذشته روند های مثبت و منفی داشته است. برای ارزیابی این روند ها، داده های دمای ماهانه ایران (دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی) از ژانویه 1951 تا دسامبر 2000 بررسی شد. به کمک این پایگاه داده، نقشه های همدمای ماهانه کشور با اندازه یاخته? 15?15 کیلومتر و روش کریگینگ محاسبه شد. به این ترتیب هر نقشه شامل 238,7 یاخته بر روی ایران است. برای تعیین روند دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی روی تک تک یاخته های نقشه های همدما، برای هر ماه به طور جداگانه یک مدل رگرسیون به روش حداقل مربعات پیاده شد. تحلیل روند دما نشان داد که در نیم سده گذشته دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی ایران به ترتیب با آهنگ حدود سه، یک و دو درجه در هر صد سال افزایش داشته است. روندهای افزایش دما عمدتاَ در سرزمین های گرم و کم ارتفاع و روندهای کاهشی عمدتاَ در رشته کوه ها دیده می شوند. واژگان کلیدی: تحلیل روند، ایران، دما، میانیابی.
پژوهش در فرسایش کارستیک منطقه تکتونیزه شده دره دیز و دیوان داغی
حوزههای تخصصی:
نظام های مدیریت سنتی آبیاری در مناطق خشک و نیمه خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی خشک و نیمه خشک بیش از 30 درصد مساحت خشکی های سیاره زمین را در بر می گیرد. مطالعه دقیق خصوصیات نظام های آبیاری در این نواحی می تواند زیربنای مناسبی جهت برنامه ریزی های محلی و ناحیه ای فراهم آورد. مطالعاتی که بر روی قنات ها و نحوه ی ذخیره ی آب و آبیاری در فلات مرکزی ایران انجام شده است نشان می دهد که سیستم های سنتی بهره برداری از آب و آبیاری از مهمترین آثار این کشور به شمار می روند سرزمینی که بیش از 70 درصد از وسعت آن را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می دهد.در این تحقیق که به روش (توصیفی ـ تحلیلی) انجام شده است، مشخص می شود که مدیریت سنتی نظام آبیاری کشتزارهای ینگ آباد بر اساس شرایط خاص محیط جغرافیایی به ویژه کمبود آب، تبخیر شدید و مدت تابش (اختلاف طول شب و روز در دوره ی رشد گیاه) شکل گرفته است.
تاثیر انسو بر بارش ایران
حوزههای تخصصی:
النینیو _ نوسان جنوبی، که انسو نیز نامیده می شود، یکی از الگوهای پیوند از دور مهم در نیمکره جنوبی است که بر آب و هوای سراسر جهان اثر می گذارد. وضعیت جوی نقاط مختلف سیاره در دو فاز گرم و سرد انسو از دیدگاه دما و بارش بررسی و تفاوتهای معناداری بین آنها مشاهده شده است. با این حال پاسخ نقاط مختلف سیاره به انسو یکسان نیست و با تاخیرهای زمانی متفاوت انجام می گیرد. با این که در ایران نیز ارتباط بارش با انسو بررسی شده است، اما در این نوشتار معیار شناسایی ارتباط انسو با بارش ایران، آمار بلند مدت همه ایستگاههای هواسنجی و بارانسنجی از ژانویه 1951 تا دسامبر 2000بوده است و به همین دلیل انتساب نتایج به کل ایران و دستیابی به یک نتیجه مکانی امکانپذیر شده است. این بررسی نشان داد که در نیم سده گذشته بارش ایران در ماههای اکتبر، نوامبر و ژوئن با انسو پیوند غیر مستقیم دارد. در ماههای اکتبر و نوامبر ماهیت این ارتباط با ماه ژوئن متفاوت است. تغییرات انسو به ترتیب 25، 16 و 15 درصد تغییرات بارش مناطق شرقی ایران را مشخص می سازند.
بررسی اثر الگوهای دورپیوند بر خشکسالیهای فراگیر زمستانه استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی دلایل نوسانات بارش و شدت خشکسالیهای زمستانه استان سیستان و بلوچستان در ارتباط با الگوهای دورپیوند نیمکره شمالی است. در این جهت ابتدا داده های اقلیمی ایستگاههای هواشناسی منطقه جمع آوری شد و با استفاده از آنها شاخص استاندارد بارش زمستانه(SPI) محاسبه و با استناد به آن شدت و گستره خشکسالیهای شدید زمستانه منطقه تعیین شد.شاخصهای دورپیوند فعال نیمکره شمالی در فصل زمستان و همچنین شاخص چند متغیره انسو(MEI) با شاخص (SPI) مقایسه گردید. با استفاده از آزمونهای همبستگی و مدلهای رگرسیونی چندمتغیره گام به گام و عقب رو مشخص گردید. این الگوها در مجموع 55 درصد از تغییرات شاخص (SPI) را تبیین می نمایند و الگوی اسکاندیناوی که معنی دارترین همبستگی را با شاخص(SPI) دارد، به عنوان مؤثرترین الگوی تبیین کننده شدت خشکسالی تعیین شد. در شرایط خشکسالی نیز الگوی آرام شمالی (NP) مؤثرترین الگو شناخته شد.آزمونهای فرض(T، U و ویلکاکسون ) تفاوت بارش طی فازهای مثبت و منفی الگوهای قطبی- اورآسیا(POL)، اسکاندیناوی و حاره ای نیمکره شمالی(TNH) معنی دار نشان داد. مدلها نشان می دهد که با کاهش هر واحد از شاخص های قطبی-اورآسیا(POL) و اسکاندیناوی به ترتیب حدود 18 و22 درصد بر شدت خشکسالی افزوده می شود.
ازطریق نقشه های ترکیبی و مقاطع طولی وعرضی در برابر ارتفاع جو، الگوهای سینوپتیک حاکم در نیمکره شمالی همزمان با شرایط ترسالی و خشکسالی شدید بررسی شد. نتایج نشاندهنده تغییر مسیر مشخص در مسیرهای سیکلونی، رودبادها و مراکز فشار همزمان با بروز خشکسالیهای سیستان و بلوچسنان در مقیاس سینوپتیکی نیمکره شمالی است.
شناسایی الگوهای گردشی پدیدآورنده سیلاب های بزرگ در کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داده های بارش و رواناب روزانه حوضه کارون تا شالو در سال آبی 1372–1371 و داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال محدوده ی 10 تا 60 درجه ی شمالی و 100 تا 70 درجه شرقی بررسی شده است. به کمک تحلیل مولفه مبنا، تحلیل خوشه ای و تحلیل همبستگی شش الگوی گردشی شناسایی شد. این الگوها به دو دسته پرارتفاع و کم ارتفاع تقسیم می شوند. هر الگوی معین تمایل دارد در دوره معینی از سال ظاهر شود. الگوهای کم ارتفاع و فرودها شرایط دینامیکی را برای ناپایداری فراهم می آورند و بیشتر در دوره سرد سال دیده می شوند. الگوهای پرارتفاع و فرازها شرایط دینامیکی را برای پایداری فراهم می آورند و بیشتر در دوره گرم سال دیده می شوند. بررسی رابطه این الگوها با رواناب و بارش کارون نشان داد که الگوهای کم ارتفاع ارتباط معناداری با بارش و رواناب نشان می دهند اما رابطه آنها با بارش قوی تر است. یافته های ما نشان می دهد که ناهنجاری های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال می تواند ابزار سودمندی برای پیش بینی متغیر بارش و به تبع آن پیش بینی سیلاب باشد. با توجه به رفتار فصلی این ناهنجاری ها، الگوهای کم ارتفاع عمدتا در زمستان دیده می شوند. الگوهای پرارتفاع عمدتا در تابستان مشاهده می شوند و با بارش بسیار ناچیز همراه هستند.
مروری بر ذخایر معدنی طلای کشور (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد مدل های فوریه در برآورد دمای ماهانه و آینده نگری آن، مطالعه موردی: دمای مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت و تاثیر دما بر شرایط محیطی و نیز نقش آن در برنامهریزیهای مبتنی بر دانستههای اقلیمی، الگوسازی رفتار دما به خصوص در سالهای اخیر مورد توجه محافل علمی بوده است. میانگین ماهانه دما همانند غالب عناصر اقلیمی رفتاری همراه با نوعی تموج و عمدتا با حرکتی منظم و متناوب به بالا و پایین مشخص میشود. رفتارهای تناوبی به هر شکل که باشند، با استفاده از توابع سینوسی در فرکانسهای مختلف با تقریب مناسب و قابل قبولی برآورد و پیشبینی میشوند. در این راستا مدلهای فوریه از ابزارهای مفید و کارا به شمار میآیند. در این مقاله ضمن معرفی روشهای الگوسازی فوریه، یک الگوی فوریه برای متوسط ماهانه دمای شهر مشهد، بر اساس یک سری 106 ساله (1272 ماه) از ژانویه سال 1891 تا دسامبر سال 1996 تعیین میکنیم. دادههای مربوط به دوره مزبور از سه منبع اطلاعاتی استخراج و پردازش شدهاند:طی دوره 1891-1950 میانگین ماهانه دما ازگزارش"سازمان جهانی هواشناسی" تحت عنوان: ” گزارش جهانی هوا “ استخراج شده است. در این گزارش دما به درجه فارنهایت ثبت گردیده بود. در دوره مذکور دو مرحله دادههای مفقود (مجموعا 2 سال) طی دورههای 1895- 1904 (10 سال) و 1941- 1950 (10 سال) وجود داشته است. دادههای مربوط به دورههای مزبور از شرکت ملی نفت - واحد اهواز اخذ گردیده است. از سال 1951 به بعد با تاسیس سازمان هواشناسی کشور میانگین دما در این ایستگاه تحت نظارت سازمان مذکور به ثبت رسیده است. به منظور همخوانی دمای پیش از دهه 1950 و بعد از آن، دمای گزارش شده به وسیله سازمان جهانی هواشناسی به درجه سلسیوس تبدیل شده است. مدل تعیین شده شامل متغیر توضیحی رستهای و یک متغیر توضیحی سینوسی - کسینوسی است. در واقع مولفههای سینوسی و کسینوسی، همساز (هارمونیک)هایی هستند که در شکلگیری رفتار سری تناوبی موثرند. تعداد این همسازها (مولفههای نوسانی) حداکثر نصف طول دادهها است. چرا که رفتار نوسانی حداقل از دو مولفه (سینوسی و کسینوسی) تشکیل شده است. در واقع هر همساز گویای یک روند روبه بالا و یک روند روبه پایین در یک سری زمانی است. بنابراین هر طول موج متوالی در سری زمانی تناوبی با یک همساز نشان داده میشود. برای تعیین مولفههای سینوسی - کسینوسی معنیدار با استفاده از دوره نگار، ترتیب اهمیت همسازها را تعیین میکنیم. سپس با جستجو در بین چند همساز مهم اول، چرخههای معنیدار پنهان را پیدا میکنیم. بر این اساس بهترین الگوی قابل برازش بر میانگین ماهانه دمای مشهد به وسیله همساز یکصد و ششم آرایه شده است که در سطح 01/0 معنیدار است. پس از بررسی مدل به لحاظ درستی فرضها، با استفاده از آن متوسط درجه حرارت ماهانه تا دسامبر 2004 پیشبینی و فواصل اطمینان ارایه گردیده است.ضریب همبستگی و ضریب تعیین معیارهایی هستند که هریک به نحوی درصد موفقیت الگو را در توصیف سری نشان میدهند. در این الگو ضریب همبستگی 976/0 و ضریب تعیین 2/95 درصد و خطای استاندارد باقیماندهها 912/1 محاسبه شده است.لازم به توضیح است که سری علاوه بر روندی تناوبی، میبایست به لحاظ روند آزمون شود. اگر دادهها دارای شیبی حول خطی غیر افقی باشد، مولفههای مربوط میبایست به مدل اضافه شود. آزمون وجود روند برای شیب خطی، سهمی و درجه 3 نیز عدم وجود روند را نشان میدهد. با در نظر گرفتن قسمت سیستماتیک الگوی برازش یافته، به عنوان مکانیزم مولد مقادیر آینده، متوسط درجه حرارت ماهانه از ژانویه 1997 تا دسامبر 2004 پیشبینی شد. در مورد هر یک از مقادیر پیشبینی شده با اضافه و کم کردن عدد 748/3 ± یک فاصلة اطمینان 95 درصد برای پیشبینی مقادیر به دست میآید. حفظ رفتار تناوبی حول یک خط افقی و نیز وجود کرانههایی قابل قبول با فاصله ثابت در امتداد زمان شواهد دیگری بر نیکویی برازش مدل به حساب میآید.تحت شرایط کلی که معمولا برقرار است، روشهای معرفی شده در این مقاله برای الگوسازی هر سری زمانی گسسته متساویالفاصله تناوبی دیگر کاربرد دارد. برای سریهای پیوسته نیز با تقسیم محور زمان به فواصل مساوی میتوان سری پیوسته را به یک سری گسسته متساوی الفاصله تبدیل کرد و از روشهای معرفی شده، برای الگوسازی آن استفاده نمود.
نظری بر مفاهیم و ویژگی های بیابان ضرورت نگرش جامع
حوزههای تخصصی:
تعیین مراحل تحویل ژئومورفولوژیکی دره های نواحی کوهستانی با روش های کلاسیک و ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"انحنای نیمرخ طولی دره های نواحی کوهستانی، که منعکس کننده ویژگی های ژئومورفولوژیک حوضه ها، همچنین بیان کننده رخدادهای تکتونیکی در دره ها و وقوع تغییرات اقلیمی در منطقه هستند. بسیار متفاوت می باشد. از طریق بررسی این انحناها در ارتفاعات مختلف، می توان تحول دره ها را تعیین و در مورد نحوه فعالیت فرآیندهای مختلف کاوشی و انباشتی در سرتاسر دره، اظهار نظر نمود. در این مقاله، سعی شده از طریق روش های کلاسیک و تحلیل های ریاضی، کلیه حوضه ها و دره های اصلی سهند مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به میزان انحنای نیمرخ طولی دره ها و با تکیه بر نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی، مراحل تحول دره ها تعیین و علل ناهمگونی های آنها، با توسل به شواهد زمینی توجیه گردد. به همین منظور، برای حوضه های بزرگ و یازده دره اصلی سهند، منحنی های ترسیم شده است، که نشان دهنده نحوه آرایش نیمرخ طولی دره در ارتفاعات مختلف می باشد. سپس با استفاده از داده های حاصل از اندازه گیری فاصله طولی دره ها در ارتفاعات مختلف، تحلیل رگرسیونی صورت گرفته و با بهره گیری از انواع توابع ریاضی، یعنی توابع نمایی، خطی، توانی و لگاریتمی، مراحل تحول هر دره تعیین شده است.
به منظور تفکیک دره هایی که از نظر مراحل تحول، روند یکسانی را طی می کنند، دره های منطقه با توجه به نوع تابع، گروه بندی شده و نتیجه گیری نهایی، با عنایت به شواهد میدانی صورت گرفته است. تفاوت در نوع تابع، در واقع میزان انحنای نیمرخ طولی دره ها و تفاوت در مراحل تحول آنها را نشان می دهد. نتایج حاصل از بررسی ها و تحلیل ها نشان می دهد که در روش کلاسیک، اغلب حوضه ها در مرحله ی بلوغ هستند و از نظر روش ریاضی، آن دسته از دره های سهند که نیمرخ طولی آنها از انحنای بیشتری برخوردار بوده اند، با تابع نمایی ، دره هایی با نیمرخ های دارای انحنای کمتر، با تابع توانی، و نیمرخ های بدون قوس زیاد و تقریبا نزدیک به خط راست، با تابع خطی برازش شده اند."
تحلیل و پیش بینی آماری خشکسالی و دوره های خشک کوتاه مدّت در استان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد شناسائی رخداد خشکسالی و دوره های کوتاه مدّت وقوع آن در منطقة خراسان می باشد. جهت دستیابی به این منظور از دو روش بهره گرفته شده است. برای بررسی وضعیّت خشکسالی های منطقه از آمار بارش ماهانة 34 ایستگاه طیّ سال های تحقیق (1997- 1968) و روش گیبس- ماهر استفاده شد. گام بعدی به شناخت دوره های کوتاه مدّت وقوع خشکسالی اختصاص یافت. این کار نیز با استفاده از روش زنجیرة مارکف مرتبة اوّل دو حالته انجام شد. برای این کار که از داده های بارش روزانة پنج ایستگاه منتخب در بخش های مختلف استان استفاده شد، ویژگی های مهمّ مرتبط با دوره های تر و خشک کوتاه مدّت همچون احتمالات ساده و اقلیمی، فراوانی روزها، طول دوره های تر و خشک و نیز سیکل هوایی تعیین شد. سپس با محاسبة فراوانی دورههای خشک، احتمال وقوع این دوره ها و سرانجام دورة بازگشت آنها مشخّص گردید. تحلیل نتایج پردازش بارش ماهانه با روش نرمال، شرایط سالهای مختلف از نظر خشکسالی و ترسالی را معلوم ساخت؛ به گونهایکه 57 درصد ایستگاهها در سال 1970 دارای شرایط خشکسالی بسیار شدید بودهاند. برعکس، در سال 1991 تمام ایستگاهها بارش دریافتی بالاتر از میزان نرمال داشته و 76 درصد از آنها نیز ترسالی با شدّتهای مختلف را تجربه کردهاند. تعیین دقیق مقدار احتمال دو روز خشک متوالی، اختلاف بین احتمالات ساده و اقلیمی وقوع روزهای تر و خشک و نیزفراوانی وقوع دوره های خشک از نتایج مهّم این مطالعه می باشد؛ چنان که احتمال دورة خشک متوالی از 71 تا 98 درصد نوسان داشت. بین احتمالات ساده و اقلیمی خشکسالی ایستگاهها نیز اختلاف چشمگیری مشاهده نشد. به لحاظ فراوانی روزهای خشک نیز در تمامی فصول، متوسّط تعداد روزهای خشک بیست روز و بالاتر از آن میباشد.
ژئومورفوتوریسم سواحل جنوبی دریای خزر، چالشها و عوامل تهدید کننده
حوزههای تخصصی:
هم اکنون بالغ بر 15% از جمعیت فعال کشورمان از بیکاری رنج می برند. یکی از راههای اشتغالزایی، توجه به صنعت توریسم است که به دلیل اهمیت تجاری آن در اقتصاد کشورها به «صنعت نامرئی» معروف است. از این حیث ایران دارای شرایط ویژه ای است و در زمینه های توریسم فرهنگی (فرهنگ گرا) و توریسم طبیعی(طبیعت گرا) بسیار توانمند است. در این رهگذر عناصر مورفولوژی ساحلی ایران دارای اهمیت و جایگاه خاصی است، به ویژه سواحل جنوبی دریای خزر (با طول 664 کیلومتر) با برخورداری از مواهب طبیعی و ژئومورفولوژیک، توانسته است شایستگی خود را نسبت به سایر خطوط ساحلی ایران به اثبات برساند. این ناحیه به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی همچون سواحل پست و ماسه ای (با شیبی ملایم و کمتر از 1%)، تالابها و مردابهای ساحلی (با شرایط اکولوژیکی خاص)، جزایر و شبه جزایر خوش منظر و دیدنی، ترکیب آرمانی کوه و جنگل و دریا، وجود گل فشانها و غیره همراه با سایر جاذبه های تاریخی و فرهنگی، هر ساله پذیرای میلیونها تن گردشگر داخلی و خارجی است. متاسفانه در سالهای اخیر (به ویژه دو دهه اخیر) برخی عوامل طبیعی و انسانی (نظیر بالا آمدن سطح آب دریای خزر و خیزش آب، لای گرفتگی و آلودگی تالابها، تخریب جنگلها و تشدید فرسایش، آلودگیهای نفتی حاصل از بهره برداری میدانهای نفتی خزر، ساخت و سازهای بی رویه و غیرمتمرکز در خط ساحلی و غیره) اکوتوریسم ناحیه را تهدید نموده، به طوری که گاهی اوقات در شرایط بحرانی قرارگرفته است. از این رو برای حفظ و تداوم حیات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار سواحل مورد مطالعه، ضروری است که مسؤولان بی درنگ به فکر چاره باشند، و این موضوع مستلزم به کارگیری راهکارهای علمی و عملی مناسب می باشد