فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۲۱ تا ۱۲٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
187 - 206
حوزههای تخصصی:
به طور مشخص، امنیت در فضاهای عمومی یک شهر سرزندگی و پویایی فضا را به دنبال خواهد داشت که نمود آن را می توان در حضور فعال مردم، تعاون و تعامل، کاهش استرس و نگرانی، حضور گروه های مختلف سنی و جنسی و همچنین حیات شبانه مشاهده نمود. اهمیت و ضرورت تحقیق بر این پایه بهبود ویژگی های کالبدی فضاهای عمومی استوار است که می تواند منزلت اجتماعی را به واسطه ی افزایش احساس امنیت ارتقا دهد. هدف اصلی پژوهش سنجش رابطه بین مولفه های کالبدی و احساس امنیت در فضاهای عمومی می باشد. بر همین اساس در این پژوهش، احساس امنیت در بافت های تاریخی و قدیمی شهر خرم آباد به عنوان یک فضای عمومی شهر مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق تحلیلی - تفسیری بوده و از طریق مشاهده میدانی صورت گرفته است. در گام اول پژوهش بعد از شناسایی معیارهای پژوهش، گروهی متشکل از خبرگان مرتبط با پژوهش تشکیل شده است. بر این اساس ابتدا شاخص های بازطراحی فضاهای شهری با تاکید بررویکرد ارتقای احساس امنیت براساس مدل SWOT استخراج و در اختیار 16 نفر از پاسخ دهندگان قرار داده شد در تمامی مراحل میزان اهمیت عوامل در قالب طیف لیکرت و شامل گزینه های (تاثیر بسیار کم: 1)، (تاثیر کم: 2)، (تاثیر متوسط: 3)، (تاثیر زیاد: 4) و (تاثیر بسیار زیاد: 5) صورت گرفت. طبق اطلاعات به دست آمده مهم ترین مولفه های کالبدی موثر بر ایجاد و ارتقا امنیت در فضاهای شهری براساس پژوهش های صورت گرفته در این زمینه و همچنین آرا و تجربیات نظارت، کاربری، مبلمان شهری، بافت شهری، شبکه معابر، نور و روشنایی، آسایش، خوانایی و کیفیت بصری و ایمنی بیشترین تاثیر را در ایجاد حس امنیت دارند.
رضایت سنجی گردشگری جنگ : مطالعه موردی گردشگری روایت جنگ و انقلاب استان قم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
207 - 219
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری با شاخه های متنوع خود به عنوان یکی از پرطرفدار ترین صنایع در سراسر دنیا شناخته شده است، در میان شاخه های متنوع گردشگری، گردشگری جنگ طرفداران بسیاری را پیدا کرده است.صاحب نظران، گردشگری جنگ را سفر به مناطق جنگی، یادمان ها و آثار جنگی می دانند که به منظور کسب تجارب جدید، برآوردن نیازهای اجتماعی-فرهنگی-معنوی صورت می گیرد. گردشگری جنگ علاوه بر آن که در تبادلات میان فرهنگی حائز نقشی اساسی است می تواند پیوند دهنده فرهنگ ها و زمان حال با گذشته باشد.علاوه بر این باید توجه داشت استان قم با توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی خود، از پتانسیل بالایی جهت جذب این دسته از گردشگران برخوردار است و رضایت سنجی از آنان می تواند به شناخت هر چه بهتر انتظارات و ادراکات گردشگران، برنامه ریزی بهتر به منظور جلب رضایت گردشگران و عوامل حائز اهمیت در جلب رضایت منجر شود.در پژوهش حاضر به بررسی رضایت گردشگران تور های روایتگری انقلاب و جنگ بر اساس چهار مولفه زمان بندی اجرای برنامه ، جاذبه های مقصد، آگاهی بخشی تور و میزان تاثیر گذاری روایتگری در دانش و بینش گردشگران پرداخته شده است.تحلیل یافته های پژوهش توسط نرم افزار های spss و excel صورت گرفته است و نتایج حاکی ازآن است که سناریو win در چهار مولفه مورد مطالعه با سطوح متفاوت رضایتمندی، صدق می کند.در این راستا به ترتیب رضایتمندی از تاثیرگذاری روایتگری،زمانبندی، جذابیت ها مقصد و آگاهی بخشی بوده است.
کیفیت زندگی و آسیب پذیری : تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های شهری برای افزایش کیفیت زندگی در برابر زلزله(مطالعه موردی : محلات اسلام آباد و کارمندان شهر زنجان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
228 - 251
حوزههای تخصصی:
در قرن 21 پیشرفت های علمی- تکنولوژیکی جوامع، نه تنها موجب کاهش خطرات موجود نشده بلکه باعث گسترش و تولید خطرات محلی و در سطح جهانی است که هرگز در دوران قبل شناخته شده نیستند. در نتیجه، رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی در یک جامعه پرمخاطره در معرض خطر است. هدف اصلی این پژوهش ارتباط متقابل کیفیت زندگی و آسیب پذیری در محلات کم و خیلی مسئله دار شهر زنجان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلیْ و پیمایشی است. برای بدست آوردن آزمون های توصیفی نظیر میانگین شاخص ها از نرم افزار SPss و تهیه نقشه های موضوعی از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص های کیفیت زندگی در محله کارمندان نسبت به محله اسلام آباد در وضعیت مطلوبی بوده است. همچنین شاخص های آسیب پذیری کالبدی در هر دو محله براساس سناریوهای مرکالی زلزله 5 و 8 ریشتری متفاوت بوده است. شدت تخریب براساس سناریو مرکالی 5 ریشتری در محلات مورد مطالعه کمتر بوده در حالی که این میزان براساس سناریو مرکالی 8 افزایش چشمگیری خواهد داشت. بنابراین افزایش شدت تخریب ها حاکی از این است که محلات مورد مطالعه، آسیب پذیر بوده و کیفیت زندگی ساکنان آنها تحت تاثیر آسیب ها قرار خواهند گرفت.
شناسایی مناطق مستعد جهت اسکان موقت بعد از وقوع زلزله (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
254 - 263
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی که با خسارات زیادی همراه است، زلزله است. با توجه به اینکه بعد از وقوع زلزله، احتمال وقوع پس لرزه زیاد است، بنابراین شناسایی مناطق مناسب جهت اسکان موقت جمعیت بسیار حائز اهمیت است، به همین دلیل در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد جهت اسکان موقت در شهر سنندج پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی-تحلیلی می باشد و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از ۶ پارامتر (نزدیکی به جاده، نزدیکی به فضای باز، نزدیکی به خطوط ارتباطی، فاصله از خطوط گسل، شیب و ارتفاع) و همچنین مدل تلفیقی منطق فاری و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که طبقات دارای تناسب خیلی زیاد و زیاد، حدود ۴۱ درصد از محدوده شهری سنندج را شامل می شود، این مناطق به دلیل دسترسی به فضاهای باز، مراکز درمانی و راه ارتباطی و همچنین ارتفاع و شیب کم تر، تناسب لازم جهت اسکان موقت را دارند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، طبقات با تناسب خیلی کم و کم حدود ۳۱ درصد از محدوده را دربرگرفته است که این مناطق به دلیل داشتن ارتفاع و شیب زیاد، دور بودن از فضاهای باز، مراکز درمانی و راه ارتباطی، تناسب لازم جهت اسکان موقت را ندارند.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان قالیباف روستایی(موردمطالعه: دهستان جامرود، شهرستان تربت جام)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
413 - 432
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان جامرود شهرستان تربت جام انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی است که داده های میدانی از طریق سرشماری زنان روستایی که در کلاس های کارآفرینی شرکت داشته اند (150 نفر)، جمع آوری شده است. روایی ابزار تحقیق به صورت صوری با کسب نظرات کارشناسان مربوطه و اساتید دانشگاهی تائید شده و پایایی ابزار تحقیق با توزیع 30 پرسشنامه در خارج از محدوده موردمطالعه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (855/0)، تائید گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و آمار استنباطی (آزمون دوجمله ای) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد متغیرهای محدودیت اجتماعی برای فعالیت زنان در بازار از بعد اجتماعی فرهنگی (23/4)، نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی از بعد اقتصادی (33/4)، پایین بودن سطح سواد زنان روستایی از بعد آموزشی و مدیریتی (37/4)، عدم دسترسی به فناوری های جدید از بعد فنی (27/4) و وجود محدودیت های زیاد برای فعالیت های اقتصادی مستقل زنان از بعد موانع سیاست گذاری با میانگین (97/3) مهم ترین موانع توسعه کارآفرینی زنان قالیباف دهستان جامرود می باشد.
بررسی تحلیلی مزایای شهر الکترونیک
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
373 - 388
حوزههای تخصصی:
امروزه لزوم به کارگیری فناوری اطلاعات و بسترسازی برای اداره الکترونیکی شهرهای کشورمان و استفاده از این دانش برای ساماندهی امورشهری، با توجه به حجم بالای کاری مدیریت شهری و در رأس آن شهرداری، بر کسی پوشیده نیست. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر می شود که بدانیم در حال حاضر، از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، روش های سنتی شهرداری و شیوه های قدیمی آن، در بسیاری از موارد به ویژه در کلان شهرها، پاسخگوی خیل عظیم جمعیت آن نیست. بنابراین، لزوم استفاده از روش های نوین مانند شهرداری الکترونیک که مواهبی چون کاهش زمان اتلاف شده شهروندان در ترافیک، عرضه بهتر خدمات، توزیع عادلانه تر امکانات، کاهش آلودگی محیط زیست، افزایش اشتغال و بهبود مدیریت پایدار شهری از ویژگی های اجتماعی شهرداری را در پی دارد، می تواند انقلابی در زمینه مدیریت شهری به وجود آورد. دراین میان برنامه ریزی شهری و شهرداری الکترونیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است، زیرا تنها با برنامه ریزی دقیق و مدیریتی قوی می توان به اهداف مربوطه در این شهرها دست یافت. هدف این پژوهش، بررسی تحلیلی مزایای شهر الکترونیک است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. از یافته های این پژوهش می توان به مزایا و تاثیرات مثبت شهرهای الکترونیکی در زمینه خدمات فرهنگی، عمومی اجتماعی، صرفه های اقتصادی و مسائل زیست محیطی اشاره کرد.
مرورری بر منشا رفتار احساسی سرمایه گذاران و تاثیرات آن بر بازار بورس
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
16 - 26
حوزههای تخصصی:
در تئوری مالی سنتی فرض بر این است که سرمایه گذاران رفتار عقلایی دارند و با دردسترس داشتن منابع اطلاعاتی به دنبال حداکثر ساختن مطلوبیت مورد انتظار اند در حالی که دیدگاه مالی رفتاری حاکی از آن است که رفتار سرمایه گذاران، در گرو قضاوت ها، گرایش های احساسی و منابع اطلاعاتی غیر رسمی قرار می گیرد.همچنین مطالعات بسیاری نشانگر ان اند که رفتار احساسی سرمایه گذاران بر بازار بورس تاثیر گذار است.در پژوهش پیش رو، با مرور نظام مند مطالعات پیشین ، تعداد 45 مقاله و پژوهش بر اساس سه معیار ثبت در نشریات معتبر، ثبت یافته های مورد انتظار و کامل بودن پژوهش مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند.جستجوی نظام مند مطالعات پیشین حاکی از آن است که گروه های فرهنگی، گروه های موثر در بازار سهام(شفافیت،کارآیی، گروه های پیشرو و...) و گروه های موثر در موسسات مالی بر رفتار احساسی سرمایه گذاران موثر اند.همچنین رفتار و گرایش احساسی سرمایه گذاران منجر به تغییر بازدهی های سری زمانی، مشوش شدن جو بازار و بی نظمی بازار، تغییر درالگوهای قیمت گذاری و قیمت سهام و کاهش سطح اعتماد به منابع خبرگزاری رسمی می شود.
ردیابی الگوی اسلامی-ایرانی شهرسازی مشارکتی در آراء ابونصر فارابی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
498 - 513
حوزههای تخصصی:
سودای تشکیل آرمان شهر یکی از وجوه اشتراک مردمان اکثر فرهنگ ها و تمدّن های مختلف می باشد. در جهان اسلام نیز، حکیم ابونصرفارابی، اولین فیلسوفی بود که ایده ی آرمان شهر یا مدینه ی فاضله را ارائه کرد. وی که به منظور تبیین ایده ی خود از مثال جسم سالم انسان بهره می گیرد، یکی از عوامل اصلی در دستیابی به مدینه ی فاضله را مشارکت و تعاون اعضای آن می داند. اصلی که بی توجّهی به آن را می توان یکی از علّل اصلی شکست طرح های شهری در کشور دانست. در این طرح ها که گرته ای از الگوهای غربی منسوخ شده می باشند، به مشارکت شهروندان در طول فرآیند تهیه و اجرا توجّه نمی شود. حال آن که مشارکت شهروندان، نه تنها تضمین کننده ی موفقیّت طرح ها می باشد، بلکه هزینه ی اقتصادی اجرای آن ها را نیز کاهش می دهد. موضوعی که فارابی قرن ها پیش، اهمیّت آن را متذکّر شده و آن را از عوامل اصلی در شکل گیری مدینه ی فاضله می داند. بنابراین در این مقاله، به بررسی موضوع مشارکت شهروندان در امور شهری از دیدگاه فارابی پرداخته شده است، تا ضمن تبیین اهمیّت این موضوع، به ردیابی و ارائه ی الگوی اسلامی-ایرانی شهرسازی مشارکتی از نظر فارابی اقدام گردد. فارابی عدالت خواهی، اخلاق مداری، تعاون، شایسته سالاری در انتخاب مدیران، جهان شهری اندیشیدن، جامعه پذیری و اطاعت از زعیم مدینه را از راه های مشارکت شهروندان در اداره ی امور شهرها می داند. بر این اساس، روش پژوهش حاضر، تاریخی، توصیفی و تحلیلی بوده و شیوه ی گردآوری آطلاعات مبتنی بر روش اسنادی می باشد.
مدل سازی ساختاری – تفسیری عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی و اجتماعی شهر شیراز در برابر سانحه طبیعی سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: سیل مهم ترین سانحه طبیعی می باشد که تلفات و خسارات زیادی در بخش های مختلف کشور به جا می گذارد و با توجه به احتمال وقوع سیل در شهر شیراز و اهمیت تاب آوری به ویژه در برابر سیل، پژوهش حاضر با هدف مدل سازی مهم ترین عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی و کالبدی شهر شیراز در برابر سیل صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری؛ 50 نفر از اساتید دانشگاهی، خبرگان و مدیران حوزه مدیریت بحران شهر شیراز است که به شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. پس از شناسایی ابعاد و عوامل اولیه با استفاده از روش دلفی این عوامل مورد ارزیابی قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری – تفسیری (ISM)، استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل میک مک، شاخص های وضعیت محله سکونت (C11)، وضعیت قرارگیری وسایل و تأسیسات (C8)، میزان توانمندی و اثربخشی (C10) و میزان اعتماد و همبستگی (C9) دارای قدرت نفوذ و وابستگی ضعیف هستند. شاخص های عمل جمعی و همکاری (C2)، تمرین (C4)، عضویت در گروه ها و شبکه های اجتماعی (C13) از قدرت نفوذ، توان و وابستگی بالایی برخوردارند. متغیرهای میزان مقاومت ابنیه (C1)، وضعیت دسترسی (C7)، نوع نگرش (C5) جزء عناصر اثرپذیر و وابسته می باشند. شاخص های میزان آگاهی (C3)، میزان مهارت اکتسابی (C14)، میزان دانش حاصله (C6)، سطح تدارکات (C12)، جزء متغیرهای مستقل (کلیدی) هستند که تأثیر زیادی بر فرآیند تاب آوری کالبدی و اجتماعی دارد. نتایج: در تحلیل تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی مانند سیل و در تحلیل و کاهش آسیب پذیری شهرها و محلات نباید فقط به بعد کالبدی و ویژگی های فیزیکی جوامع تأکید نمود بلکه باید به ساختارها و ابعاد اجتماعی نیز توجه کرد و شهروندانی توانمندتر به منظور مقابله با سوانح آماده نمود.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر مصرف آب به منظور جلوگیری از بحران آب شهری در مقیاس محلّه (مطالعه موردی: محله الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد جمعیت و تغییر شرایط آب و هوایی بر منابع آب تأثیر می گذارد. دو راهبرد برنامه ریزی برای تأمین منابع آب شهری وجود دارد: نخست تأمین منابع تمیز و قابل اطمینان و دوم، مدیریت تقاضای آب. گزینه دوم به دنبال کاهش مصرف آب است. به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها دخیل نبوده اند. درحالی که نحوه ساخت شهرها به طور مستقیم بر استفاده و تامین آب تأثیر می گذارد. رو ش: هدف این مقاله شناخت رابطه بین شاخص های محیط شهری با چگونگی بهره مندی از آب در سطح محله برای ارتقاء حفاظت از آب شهری است، بر این اساس، 9 شاخص در این زمینه به عنوان عوامل شهرسازانه تأثیرگذار در میزان مدیریت مصرف آب شناسایی گردید، سپس متوسط مصرف آب در هر دسته استخراج شد. همچنین، داده های دسته بندی شده در گروه های مختلف بر حسب شاخص مورد نظر برای تحلیل آماری وارد نرم افزارSPSS گردید. در فرایند تحلیل از روش ANOVA و مقایسه چندگانه برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها و سپس آزمون فریدمن برای مشخص کردن میزان تأثیر شاخص ها بر محله الغدیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که به ترتیب شاخص های نسبت محیط بر مساحت و چرخش بلوک با بیشترین میزان تأثیر در مصرف آب و شاخص شکل، پیوستگی و مساحت توانسته اند کمترین میزان تأثیر در مصرف آب را در محله الغدیر داشته باشند. نتایج: نتایج نشان می دهد برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، سبب ارتقای حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیر گذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آنها و نیز توسعه فراگیر آنها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرهاست.
مدلسازی تأثیرات فقر شهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده (مطالعه موردی: شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فقر شهری یکی از مشکلات اصلی در بافت های فرسوده می باشد که امروزه این دو موضوع باهم عجین شده اند و ساختار نامناسب شهری را به وجود آورده اند. هدف این مقاله، بررسی تأثیرات فقرشهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت های فرسوده در شهر ایذه است. روش: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است، جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات بافت فرسوده شهر ایذه با حجم نمونه مورد می باشد. و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری(SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دو عاملی مرتبه اول استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، در بین مولفه های تشکیل دهنده فقر شهری، شاخص اقتصادی که نقش بسیار مهمی در ساختار کالبدی- فضایی بافت فرسوده شهر ایذه داشته است با کاهش این شاخص ، ساختار کالبدی- فضایی دچار افزایش نارسایی شده است. همچنین با بررسی گویه های مهاجرت و انتخاب ناحیه برای زندگی توسط ساکنین و همسایه ، رضایت از همسایگان غیر بومی در ناحیه، مهاجرین غیر بومی و بهبود وضعیت فضایی و کالبدی نشان می دهد که دلیل اصلی ساکنین و مهاجرین در انتخاب محله برای سکونت، همسطح بودن همسایگان از نظر اقتصادی و درآمدی است. نتایج: نتایج حاصل از معادله معادلات ساختاری نشانگر این است که بین مؤلفه های فقر شهری با مؤلفه های ساختار کالبدی- فضایی بافت فرسوده شهری رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش تاب آوری اجتماعی شهرها (مطالعه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری اجتماعی در جهت بهبود و حفظ عملکرد شهر به عنوان یکی از راهبردهای اساسی به منظور کاهش بلایا در برابر مخاطرات به تشکیل گروه های اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت بین ساکنین تاکید ویژه دارد؛ بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ارتقای تاب آوری اجتماعی می تواند موجب کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی گردد؛ از اینرو این پژوهش، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی، تحلیل رابطه بین شاخص های اجتماعی، به سنجش و مقایسه زیرمعیار های اجتماعی تاب آوری در شهر نجف آباد می پردازد. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی–تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. به منظور تحلیل و پردازش داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج بدست آمده تاثیرگذارترین شاخص در ارتقای سطح تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی شهرنجف آباد، شاخص سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 0.82 می باشد. نتایج: در صورت تلاش جهت بهبود روابط همسایگی می توان امیدوار بود که در هنگام وقوع مخاطرات، افراد با واکنش و رفتار مناسب و به موقع، جان خود و اطرافیان شان را حفظ کنند و کمتر دچار آسیب های روحی، مالی و جانی شوند. به طورکلی ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت و همکاری بین شهروندان می تواند موجب افزایش تاب آوری اجتماعی در شهر نجف آباد و کاهش آسیب پذیری در زمان وقوع مخاطرات شود.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین شهری در شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
651 - 669
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تغییرات کاربری زمین در شهرهای مختلف ایران، موجب به وجودآمدن مشکلاتی مانند افزایش دمای سطح زمین، آلودگی محیط زیست، کاهش اراضی کشاورزی و غیره شده است. افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین در شهر لاهیجان در چند دهه اخیر، موجب تغییرات کاربری زمین شده است؛ از این رو سنجش وضعیت این تغییرات در دهه های اخیر و پیش بینی تغییرات آتی ضرورت پژوهش حاضر است. با استفاده از فناوری سنجش ازدور می توان میزان تغییرات کاربری زمین را بررسی کرد. در این پژوهش تصاویر سنجش از راه دور، در سال های 1999، 2008 و 2018 تهیه شده است. به منظور طبقه بندی تصاویر سنجش از راه دور از روش خوشه بندی در نرم افزار GIS استفاده شد. سرانجام نیز پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال 2028، با استفاده از مدل زنجیره مارکوف در نرم افزار TerrSet صورت گرفت. نتایج نشان می دهد مساحت پوشش گیاهی از سال 1999 تا سال 2008 به میزان 88/9 درصد و در بازه سال های 2008 تا 2018 به میزان 62/7 درصد کاهش یافته است. درمقابل محیط انسان ساخت در مقایسه با محیط طبیعی افزایش یافته است. نتایج مقایسه مساحت کاربری پوشش گیاهی و مناطق انسان ساخت در پیش بینی مارکوف برای سال 2028، نشان دهنده افزایش قابل توجه محیط انسان ساخت به محیط طبیعی با پوشش گیاهی است. پیش بینی صورت گرفته نیز نشان می دهد، مساحت محیط طبیعی در شهر لاهیجان در سال 2028، به میزان 31/35 درصد در مقایسه با سال 2018 کاهش خواهد یافت. در مقابل محیط انسان ساخت افزایش چشم گیری یافته است و 85/93 درصد از کل مساحت شهر لاهیجان را به خود اختصاص خواهد داد. برای کاهش این روند می توان سیاست های متفاوتی از قبیل نظارت بر ساخت وسازهای بی رویه و حمایت از مالکان دارای زمین های کشاورزی را درپیش گرفت.
عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک محور رود-دره های کلانشهر تهران-مطالعه موردی: رود-دره کن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به دلیل اقلیم غالباً خشک و نیمه خشک، بارندگی های کم و فصلی و توپوگرافی متنوع، از رود-دره ها یا رودخانه های فصلی فراوانی برخوردار است. این رود-دره ها نقش اساسی در شکل گیری، تکوین و پایداری سکونتگاه های انسانی دارند و خدمات اکولوژیک متنوعی ارائه می نمایند. زیبا یی بصری، ذخیره فضای سبز، تأمین آب، کاهش و ایجاد اختلاف دما، فشار و جریان محلی هوا (باد) و تهویه طبیعی از جمله کارکردها و خدمات اصلی این واحدهای طبیعی-اکولوژیک می باشند. شهر تهران از 7 رود-دره دارآباد، گلابدره، دربند، ولنجک، درکه، فرحزاد و کن برخوردار است. نقش اکولوژیک این رود-دره ها در چنددهه اخیر به دلیل رویکرد و مداخله های عمرانی غیر اکولوژیک محور مدیریت شهری و شهروندان به شدت کاهش یافته است. این مداخله ها این رود-دره ها را به یکی از مهم ترین عرصه های خطر بروز سیل و حرکات دامنه ای تبدیل کرده است. رود-دره کن، مهم ترین این رود-دره ها به جهت وسعت حوضه آبریز و مدت زمان و میزان دبی آب دائمی می باشد. بخشی از این رود-دره توسط شهرداری به بوستان (جوانمردان) تبدیل شده است. هدف این پژوهش این بوده که عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک محور این رود-دره را برای مداخله ها و ساماندهی پایدار آن تدوین و ارائه نماید. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شده است. به منظور ارائه این عوامل و معیارها، از روش ارزیابی چند معیاره مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. نتیجه حاصل از این ارزیابی نشان می دهد که عامل مدیریتی، بیشترین درجه اهمیت و وزن را نسبت به عوامل دیگر در این خصوص دارد.
تجزیه و تحلیل رفتار فصلی رخدادهای سیل و تغییرات زمانی آن در آبخیزهای هیرکانی (مطالعه نمونه: آبخیز های حوضه رودخانه گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
141-156
حوزههای تخصصی:
شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و r ̅ که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای 0.3≤r ̅≤0.7 می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است. وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد. شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است.وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد.
شناسایی مناسب ترین راهبردهای بیابان زایی به روش بردار ویژه و مدل ویگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
41-60
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابان محدودیت های بسیاری از لحاظ کشاورزی، تأمین مواد غذایی، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزینه های خدماتی ایجاد می نماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه و تشدید یافته و هزینه های اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر( )، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد. بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابانمحدودیت هایبسیاریازلحاظکشاورزی،تأمینموادغذایی،پرورشدام،توسعهصنعتوارائههزینه هایخدماتی ایجادمی نماید.اینپدیدهفرایندیاستکهبه تدریجتوسعهوتشدیدیافتهوهزینه هایاصلاحآنبشکلتصاعدیافزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر()، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر مبنای تحلیل امکان سنجی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
19 - 35
حوزههای تخصصی:
شهر یزد، با دارا بودن جاذبه های گردشگری گوناگون، هرساله میزبان تعداد بسیار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی است. برنامه ریزی گردشگری بلندمدت، نیازمند تحلیل امکان سنجی توسعه این جاذبه ها است. هدف از این پژوهش، اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد به عنوان یکی از مقاصد کلاسیک گردشگری در ایران، بر مبنای تکنیک ارزیابی ماتریس کمی اینسکیپ شامل عوامل دسترسی پذیری، امکان پذیری توسعه اقتصادی، اثرات زیست محیطی توسعه، اثرات اجتماعی-فرهنگی توسعه، اهمیت ملی/منطقه ای و اهمیت بین المللی است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و ابزارهای مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای این منظور پس از شناسایی جاذبه های گردشگری شهر یزد، پرسشنامه ای مبتنی بر شش عامل فوق با مقیاس 1 تا 10 تهیه شد و در اختیار 17 نفر از خبرگان حوزه های مختلف گردشگری شهر یزد قرار گرفت که به روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور اولویت بندی جاذبه ها از مدل کمی شاخص انتخاب ارجحیت (PSI) که یکی از روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره است، در بستر نرم افزار Microsoft Excel استفاده شد. بنا به یافته های تحلیلی تحقیق، اهمیت ملی/منطقه ای و امکان پذیری توسعه اقتصادی، مهم ترین عوامل در تحلیل امکان سنجی توسعه جاذبه های گردشگری شهر یزد بودند. نتایج نهایی نشان داد اولویت توسعه به ترتیب با جاذبه های میراث معماری؛ صنایع دستی و تولیدات محلی؛ برگزاری مراسم خاص مذهبی؛ و فرهنگ و آداب ورسوم محلی است که همگی بر ابعاد ملموس و ناملموس میراثی شهر یزد دلالت دارند. درمجموع می توان استنباط نمود که باوجود گذشت 3 سال از ثبت شهر تاریخی یزد به عنوان اولین شهر از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو هیچ برنامه مدونی برای بهره گیری از این فرصت کم نظیر جهت جذب گردشگران خارجی وجود ندارند، درحالی که تمرکز بر این پتانسیل می تواند منجر به توسعه متوازن سایر جاذبه ها گردد که این امر نیازمند برنامه ریزی یکپارچه و بلندمدت است.
شناسایی و تحلیل همدید بالاترین بارش های مرتبط با رودخانه های جوی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
187-206
حوزههای تخصصی:
رودخانه های جوی ساختارهایی طولانی- باریک و متمرکز از شار بخارآب هستند که با بارش های فرین و سیلاب ها ارتباط بسیار نزدیکی دارند و مناطق خشک و نیمه خشک نسبت به این پدیده در آسیب پذیری بیشتری قرار دارند به همین جهت این مطالعه به شناسایی و معرفی بالاترین بارش های رخ داده به هنگام حضور رودخانه های جوی از نوامبر تا آوریل (۲۰۰۷-۲۰۱۸) پرداخت تا ضمن نشان دادن اهمیت این پدیده در ایجاد بارش های ابرسنگین و معرفی مناطق متأثر از آن عوامل همدید مؤثر بر آن ها را تحلیل کند. به منظور شناسایی رودخانه های جوی از داده های انتگرال قائم شار بخارآب استفاده شد و آستانه هایی مستند بر روی آن ها اعمال گردید. تاریخ رخداد هر رودخانه جوی با بارش روزانه آن ها موردبررسی قرار گرفت و ده مورد از بالاترین رخدادهای بارش ایستگاهی (معادل صدک ۹۵ ام از حداکثر بارش ها) مرتبط با رودخانه های جوی معرفی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد دریاهای گرم جنوبی به طور مستقیم و غیرمستقیم منشأ عمده رودخانه های جوی مرتبط با بارش های ابرسنگین بوده است. منشأ اکثر این رودخانه های جوی در زمان اوج رخداد دریاهای سرخ، خلیج عدن و منطقه شاخ آفریقا می باشد. ازلحاظ همدیدی منشأ ۷ مورد از رودخانه های جوی از کم فشار سودانی و در سه مورد باقیمانده از سامانه های ادغامی بوده است. دینامیک غالب در وردسپهر بالایی برای تکوین و قوام رودخانه جوی جت جنب حاره ای بوده است. در سامانه های سودانی ساختار غالب جت تمایل نصف النهاری و در سامانه های ادغامی گرایش مداری حاکمیت داشته است. به دلیل حاکمیت یک جریان بالاسوی قوی در هم جواری بالاترین شار رطوبتی جریانات همرفتی شدید سبب بارش های ابرسنگین گردیده است و ایستگاه دارای بالاترین بارش در منطقه شرق و شمال غربی میدان امگای منفی یا جریانات بالاسو قرار داشته است.
ارائه الگوی کاربردی گردشگری هوشمند در مناطق شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 141
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچگی منابع اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل بومی گردشگری هوشمند و اثر آن بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر است. برای انجام کار از روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پژوهش کیفی، هدف بنیادی و در بخش کمّی، هدف کاربردی است. برای گردآوری داده ها در مرحله کیفی از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و با انجام مصاحبه با پانزده نفر از خبرگان حوزه گردشگری، تعداد نوزده مقوله اصلی شناسایی و در قالب شش بعد ساختاردهی شد. در مرحله کمّی از پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در جامعه ای از ورودی گردشگران داخلی و خارجی به شهر اصفهان با حجم نمونه 384 نفر اطلاعات جمع آوری شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss 22 و Smart pls 2.0 کمک گرفته شد. نتایج حاکی از مناسب بودن تمامی موارد به جز عوامل طبیعی بود که جزو عوامل سازنده عوامل زمینه ای نمی باشد. همچنین، آزمون فرضیه ها، نتایج نشان می دهد که گردشگری هوشمند بر رضایت گردشگر و هم آفرینی گردشگر اثر مثبت دارد.
بررسی عوامل موثر محیطی در پیشگیری از وقوع سرقت مورد مطالعه : شاهرود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37-54
حوزههای تخصصی:
محیط شهری تاثیرات مختلفی بر فضاهای شهری وزندگی شهروندان می گذارد که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تاثیرات آن است. پدیده ی سرقت و نامنی شهری به نوعی با نظم و امنیت کشور در ارتباط است و به دلیل همراه داشتن لطمات روحی و جسمانی برای مال باختگان، به ایجاد ناامنی در جامعه منجر می شود. یکی از راهبرد های پیشگیرانه از جرم و به تبع آن سرقت، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی و توجه به محیط جغرافیایی جرم است.هدف پژوهش حاضر، بررسی شرایط محیطی در وقوع جرم سرقت بوده است. روش تحقیق ،توصیفی تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. یافته های تحقیق بر اهمیت نقش مکان در شهر شاهرود در میزان و فراوانی جرم سرقت تاکید دارد بیش ترین سرقت ها مربوط به شهرک های حاشیه شهر، مثل شهرک فدک، کوثر، بهشتی، پردیس و دو شهرک در داخل شهر به نام شهرک ولی عصر و شهرک انقلاب رخ می دهد که نقش و تأثیر کالبد و فیزیک شهرها و طراحی مناسب فضاها و مجتمع های زیستی شهری تأثیر مستقیمی بر کاهش و پیشگیری از جرم داشته است. لذا با توجه به رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرم سرقت، با کاهش فضاهای بی دفاع و توجه به مکان جرم و طراحی مناسب محیط، می توان از وقوع برخی از جرائم جلوگیری به عمل آورد.