نویسنده این مقاله، هنر سعدی را در غزلسرایی و حکایتپردازی میداند و در این مقاله به نقد و بررسی نظریات مختلفی که نویسندگان ایرانی و خارجی در مورد سعدی و آثارش در کتابهای خود ارائه دادهاند، میپردازد. یکی از کتابهایی که وی در مقاله حاضر به نقد آن مینشیند، کتاب مگر این پنج روزه.... (سعدی آخرالزمان) است.
این مقاله با توجه به ویژگیهای زبانی هر قوم و نیز خصوصیات زبان فارسی دری و همچنین نقش سعدی در تحول این زبان به بیان مقدمهای در زمینه نثر سعدی و برخی از نثرنویسان معاصر و متأثر از سعدی میپردازد که در مکتب سعدی و از وی در امر نگارش خویش بهرهها یافتهاند. این نویسندگان و نوع نگارش آنان در طبقهبندیهای مختلفی چون ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی...، تاریخنگاران: اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت...، دانشوران فرهنگی: محمود صناعی، ایرج افشار...، روزنامهنگاران: فرامرزی، محمود عنایت...، مترجمان: محمد قاضی، نجف دریابندری...، طنز نویسان: علیاکبر دهخدا، فریدون توللی...، خاطره نگاران: مستوفی... و داستان نویسان: جمالزاده، پرویزی... قرار گرفتهاند که در این مقاله بدان پرداختهایم.
نویسنده این مقاله همان نویسنده کتاب مگر این پنج روزه. است. وی پاسخی به نقدی داده که در مقاله پیش ارائه شده و آنها را درست ندانسته و باز بر نظریات خود پافشاری نموده و نظریاتی را که در نقد قبلی ارائه شده است را به کل رد نموده است.