فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به نحوه نگرش دستور زایشی و همچنین برخی دستورهای منشعب از دستور زایشی به واژه و مدخلهای واژگانی، از آغاز شکل گیری تا دهه نود میلادی، پرداخته شده است. دستور زایشی بیشتر به یک نظریه نحو- محور معروف است و ممکن است سایر جنبه های زبانی که در این نظریه مورد توجه قرار گرفته اند از دیده ها مخفی مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. این مقاله نشان می دهد که اهمیت واژه و مدخلهای واژگانی در نظریه زایشی همپای دیگر نظریه ها از دهه پنجاه میلادی تا اواخر دهه نود به مرور رو به ازدیاد بوده است. شاید بتوان ادعا کرد که در حال حاضر اطلاعاتی که در صورتهای متاخرتر نظریه زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن در مدخلهای واژگانی ارائه می شود کاملترین اطلاعاتی است که می توان در مدخلهای واژگانی لحاظ کرد. در ادامه مقاله با بررسی یک مدخل واژگانی در سه فرهنگ لغت دو زبانه انگلیسی - فارسی نشان داده شده که در این فرهنگها اطلاعات متفاوتی، چه به لحاظ کمیت و چه کیفیت، در مدخلهای واژگانی ارائه شده که در عین حال حتی در کاملترین فرهنگ نیز این میزان اطلاعات کمتر از اطلاعاتی است که در صورتهای متاخرتر دستور زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن برای مدخلهای واژگانی در نظر گرفته شده است. نتیجه آنکه: باوجودآن که به دلیل محدودیت فضای فرهنگهای غیر الکترونیکی و فراوانی و حجم زیاد مدخلهای واژگانی در نظریه های یاد شده، ممکن است امکان ارائه مدخلهای واژگانی به صورتی که در این نظریه ها آمده وجود نداشته باشد اما این بدان معنا نیست که با الهام از این نظریه ها نمی توان به غنای مدخلهای واژگانی در فرهنگهای لغت افزود. بنابراین راه گرچه دشوار اما پیمودنی است.
جایگاه هسته در کلمات مرکب غیر فعلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه هسته در کلمات مرکب غیر فعلی مورد توجه اکثر زبان شناسانی واقع شده است که کلمات مرکب را مورد مطالعه قرار داده اند. مثلا ویلیامز (WilliAMS 1981) جایگاه هسته را اصل قلمداد می کند و معتقد است که هسته کلمه مرکب همیشه عنصر سمت راست آن است. مطالعات دیگر زبان شناسان (مثلا سلکرک (SElkiRK 1982) لیبر (LiEbER 1983) فاب (FAAb 1988) و تن هکن (TENHACKEN 1999) نشان داد که زبان هایی هم وجود دارد که هسته کلمه مرکب آنها در سمت چپ واقع شده است (مثل ویتنامی و فرانسوی). از این رو، آنها جهت هسته را پارامتر در نظر گرفته اند که باید برای هر زبانی تثبیت شود. اما لیبر (LiEbER 1992) بر این باور است که جهت هسته نمی تواند اصل یا پارامتر قلمداد شود؛ زیرا زبان هایی هم یافت می شوند که هم کلمات مرکب راست هسته دارند و هم کلمات مرکب چپ هسته. وی معتقد است که جهت هسته در صرف (یعنی هسته کلمات مرکب) تابع جهت هسته در نحو (یعنی هسته گروه های نحوی) است. مقاله حاضر بر آن است که نشان دهد حوزه صرف از حوزه نحو متاثر است و مدعی است که عدم یک دستی در کلمات مرکب غیر فعلی دارای هسته (یعنی وجود کلمات مرکب غیر فعلی درون مرکز هسته آغازین و هسته پایانی در کنار هم در زبان فارسی) به علت عدم یک دستی در حوزه نحو، در ارتباط با گروه های نحوی است؛ به این معنی که برخی از گروه های نحوی در زبان فارسی، هسته آغازین، و بعضی هسته پایانی هستند. به عبارت دیگر، یافته های این مقاله تاییدی است بر نظریه تعامل حوزه های زبانی، به ویژه تعامل بین صرف و نحو.
ظرفیت فعل و ساخت های بنیادین جمله در فارسی امروز پژوهشی بر اساس نظریه دستور وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل از عناصر اساسی ساخت جمله است و به همین دلیل از دوران باستان تا کنون مورد توجه محققان بوده است. این جزء در چارچوب نظریه های زبان شناسی جدید نیز از جنبه های مختلفی چون معنا، نقش، و ساخت صرفی و نحوی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
تحلیلی کمینه گرا از اشتقاق جمله های استفهامی ساده در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ، شیوه اشتقاق جمله های استفهامی ساده را در زبان فارسی بر اساس نظریه برنامه کمینه گرا ( minimalist program ) مبتنی بر دیدگاه چامسکی مورد بررسی قرار میدهد . در چارچوب این نظریه زبان شناختی ، اشتقاق جمله های استفهامی در زبانهای مختلف تابع مطلق فقط یکی از مشخصه های دوگانه است . لذا ، طرح اعمال اختیاری حرکت پرسشواژه در زبانها جایگاه و موضوعیتی ندارد . اما ، بررسی جمله های استفهامی زبان فارسی نشان میدهد که این جمله ها به دو طریق مشتق می شود ...
بررسی ساخت های غیرشخصی (قالبی) در چهارگونه زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نکاتی درباره مقاله «ضرورت تمایز میان فرآیند ارتقا و مبتداسازی در زبان فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زایایی و استثنا در قواعد دستوری ( بررسی صفت نسبی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دستورهای زبان فارسی دو اشکال مهم است : یکی اینکه بررسی نمی شود که قواعد دستوری زایاست یا نیمه زایا یا سترون ؛ دیگر اینکه در قواعد زبانی معمولا دارای استثنا هستند ، نه تنها استثناها آورده نمی شود بلکه حتی نامی از وجود استثنا نمی برند . در این گفتار ، نمونه تکواژهای نسبی ساز و استثناهای آنها بررسی شده است .
ساخت های نامتعدی و ژ-ساخت متعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط قلب نحوی و تآکید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل نحوی و معنایی ادات در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترتیب واژگانی جمله در زبان فارسی بر پایه نظریه حاکمیت و وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده ترتیب واژگانی در زبان فارسی در چهارچوب نظریه حاکمیت و وابستگی تبیین شود . ترتیب واژگانی در زبان فارسی مورد اختلاف زبانشناسان و دستوریان سنتی است ، اما این جا فرض اصلی ما آن است که ترتیب واژگانی بی نشان در این زبان به صورت SVO و SOV است . بدین ترتیب که ترتیب واژگانی در جملات ساده به صورت SOV و در جملات مرکب ناهمپایه به صورت SVO است .
گروه مصدری و ویژگی های ساختی و کارکردی آن در جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت اطلاع و ترتیب سازه های جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت تمایز میان فرآیند ارتقا و مبتداسازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه-دستور صفت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتگو یا گفت و شنید
حوزه های تخصصی:
واژگان بافتی
حوزه های تخصصی:
گذر از مالکیت به نمود در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در چارچوب نظریه به دستوری شدن (grammaticalization) به چگونگی بیان مفهوم مالکیت در زبان فارسی (شامل فارسی باستان، میانه و جدید) می پردازد و نشان می دهد چگونه شیوه بیان مالکیت با استفاده از فعل داشتن (مثل: پادشاه پسری داشت) جانشین بیان مالکیت با استفاده از فعل ربطی "بودن" و حالت" به ای یا برایی" (مثل: پادشاه را پسری بود) شده است. در ادامه این تحول فعل "داشتن" برای بیان نمود مستمر در فارسی امروز به کار رفته است. گذر از مالکیت به نمود تحولی است که در بسیاری از زبانها مشاهده می شود و با تکیه بر مفهوم "شستشوی معنایی" (semantic bleaching) یا استعاره توضیح داده می شود.