در این مقاله تأثیر فراوان غنای معنوی املاک اشرافی بر دنیای فرهنگی امپراتوری روسیه بررسی شده است. سیمای فوق العاده املاک اشرافی و ساکنان آنها و سرنوشت مشترک دهقانان و اشرافی که اجتماع فرهنگِ مردمی اصیل را تشکیل می دهند به شکل بارز و به خوبی در آثار ایوان بونین، نویسنده بزرگ روسیه به نمایش گذاشته می شود. این پژوهش نشان می دهد که چگونه دنیای فرهنگ اصیل املاک اشرافی و طبیعت روسیه مرکزی بر روی شکل گیری استعداد هنری بونین اثر گذاشته است. بعد ماوراءالطبیعه در آثار بونین بسیار بارز است که ریشه آن از اعماق اسطوره شناسی روسی نشأت گرفته است. برانگیختن احساسات نیک انسانی و ترغیب خوانندگان به خوش بینی محور اساسی و درخشان آثار او محسوب می شود.
یک برخورد میان یک اتومبیل و یک عابر پیاده موقعیت دغدغه آوری برای شخصیت اصلی داستان تصادف شبانه پاتریک مودیانو ایجاد می کند. با این تصادف یک جستجوی هویتی آغاز می شود. شخصیت داستان سعی می کند به جواب سؤالاتی برسد که از سالهای گذشته برایش مطرح بوده است. او در جستجوی نشانه ای در شهر اسرارآمیزی، بزرگ و پر رمز و راز به نام پاریس است که هویت و زندگی مدرن امروزی، با تحول شهرها، گسترش شهرنشینی و گوناگونی فرهنگی، متغیر و ناپایدار شده. او دیگر قادر به شناخت هویت خویش نیست و فرد در میان جمع گم شده است. جستجوی هویت در این شرایط شبیه آن است که در شن روان رد پایی را جستجو می کنیم، که هر حرکتی رد پای حرکت قبلی را پاک می کند. دراین مقاله، مولف در ابتدا کوشیده است نشان دهد که چرا یک تصادف معمولی دراین رمان باعث این جستجوی بی امان برای یافتن هویت می شود. سپس این عدم امکان دسترسی به هویت خویش، به ویژه در پاریس، موضوعی است که در این تحقیق، مورد توجه قرار داده شده است.
در میان نویسندگان و فیلسوفان عصر روشنگری همچون مونتسکیو، دیدرو، ولتر و روسو می توان به نویسنده ای اشاره کرد که در آثارش به وجوه دیگری از آرایِ این فیلسوفان پرداخته است: مارکی دوساد. اما روشنگری با ساد برخوردی متفاوت داشت: او را موجودی خطرناک برای بشریت و آثارش را مخل نظم عمومی محسوب میکرد. با این همه، می توان ادعا کرد که مضمون اصلی آثار وی برداشتی افراطی از همان مفاهیم اصلی عصر روشنگری همچون آزادی، سلطه بر طبیعت، خودآیینی، اخلاق و نقد کلیسا بود. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد که آثار ساد برآمده از همان عقلانیتی است که روشنگران در پی بنیاد نهادن آن بر تمامی ارکانِ ساختار اجتماعی و سیاسی بودند. ساد، با نشان دادنِ مطلق شدگیِ سلطه ی عقل مدرن،تصویری از انسانِ عصر روشنگری را ترسیم کرد و به همین دلیل امروزه با بازخوانی آثارش می توان او را در زمره ی اولین منتقدان حقیقی روشنگری قرار داد. کسی که با دفاع از مضامین آرمانی روشنگری برای بشریت، با پیشروی به سرحدات آن، زوالِ تدریجی آن را در آثارش پیش بینی کرد.