فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۶۱ تا ۶٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق کنونی به ارائه چگونگی ساخت ، پردازش، و استفاده از لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر می پردازد. هدف این لیست ارتقاء پایایی ارزیابی نوشتار مصححان هم به صورت فردی و هم گروهی می باشد. لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر متشکل از 68 سوال است که در برگیرنده پنج جزء تشکیل دهنده نوشتار شامل محتوا، سازمان دهی، نحو، واژگان، و سجاوندی می باشد. با استفاده از این لیست و سوالات مربوط، هشت مصحح به ارزیابی نوشتار 20 نفر از انگلیسی آموزان فارسی زبان پرداختند. همزمان، از مصححان خواسته شد که همین 20 نوشتار را از طریق روش ارزیابی نوشتار کلی نگر تافل تصحیح کنند تا بتوان به مقایسه دو روش کلی نگر و جزئی نگر پرداخت. برای کنکاش پایایی فردی و گروهی مصححان، روش های آماری مختلفی شامل ضریب همبستگی، مدل راش ساده و چند وجهی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر شاخص پایایی بالاتری را هم به صورت فردی و هم گروهی در مقایسه با ارزیابی کلی نگر ایجاد می کند. تحقیقاتی که در آینده انجام خواهد گرفت، با در نظر گرفتن تعداد مصححان بیشتر و آزمودنی های تحقیق، اعتبار بیشتری بر تاثیر ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر در مقایسه با ارزیابی نوشتار کلی نگر را کسب خواهد کرد.
Lexical Bundles in Applied Linguistics: Variations across Postgraduate Genres
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۲ No. ۲, August ۲۰۱۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
As building blocks of coherent discourse, lexical bundles, frequent word combinations that commonly occur in different registers, have attracted the attention of researchers in corpus linguistics in the last decade. The importance of these word clusters lies in their often necessary functional contribution to the development of evolving discourse. While most previous studies of bundles have been mainly concerned with variations in the use of these word sequences across different registers (e.g., conversation, classroom teaching, and lectures) and a number of disciplines (e.g., history and biology), postgraduate genres have not been the subject of adequate rigorous analysis. This corpus-based study explored possible differences andor similarities between two students' genres in terms of the variety, structure, and function of lexical bundles. Through two corpora of master theses and doctoral dissertations in one single discipline of applied linguistics, the study showed that not only was there a large intradisciplinary difference between the two genres in the range of bundles employed, but also there were some striking differences in the total frequency and function of these word combinations. Some implications for academic writing instruction have also been discussed.
اهمیت نقض ترتیب مرسوم نقش های تتا دردرک بیماران آلزایمر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمول ها، واژه ها یا گروه های واژگانی هستند که به مثابه مهم ترین بخش معنا شناختی جمله تلقی می گردند. در جستار حاضربا الهام از پژوهشی مشابه که از سوی منویلیدو، آلمیدا، شوارتزو نر (2009) انجام پذیرفته است به بازکاوی ماهیت اختلال بیماران آلزایمر فارسی زبان در درک جملات حاوی محمول های روان شناختی پرداختیم. از این رو، به طور مشخص بر ویژگی تخصیص نقش تتا در سه نوع محمول تمرکزکردیم. دستهٔ اول، محمول هایی را شامل می شود که تجلی موضوعی آن ها نمایانگر ترتیب پایگانی نقش های تتا می باشد ( همچون بازی کردن)؛ دستهٔ دوم محمول های روانشناختی ای هستند که تجلی موضوعی آن ها، ناقض تجلی موضوعی مرسوم است (همچون ترسیدن) و نوع سوم محمول های روانشناختی ای را دربرمی گیرد که از ترتیب پایگانی نقش های تتا تخطی می کنند (همچون خشنودکردن). پژوهش حاضر از نوع مورد– شاهد است و آزمودنی های پژوهش شامل دو بیمار آلزایمری یک زبانهٔ فارسی زبان و 5 فرد سالم کهنسال بودند که از لحاظ سن، مدرکِ تحصیلی، محل سکونت و زبان مادری با یکدیگر همتا شده بودند. تحلیل داده های حاصل از انجام آزمون تکمیل جمله، مشخص ساخت که بیماران آلزایمر در درک جملات حاوی ساختار کانونی(دسته اول) مشکلی نداشتند، اما در درک جملات حاوی محمولهای روانشناختی( دسته دوم و سوم)، عملکرد بسیار ضعیفتری نسبت به گروه شاهد از خود نشاندادند. این نتایج، بیانگروجود اختلال بیماران آلزایمری در نگاشت بازنمایی نحوی بر بازنمایی معنایی و به ویژه در فرایند تخصیص نقشهای تتا به موضوعهای محمولهای روانشناختی است.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه بین هوش هیجانی وخودکارآمدی معلمان زبان انگلیسی؛ Toward an Analysis of the Bond between Emotional Intelligence and Self-Efficacy among EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی رابطة بین هوش هیجانی و خودکارآمدی بین 71 معلم زبان انگلیسی در موسسات خصوصی زبان می پردازد. برای این منظور پرسش نامه های خودکارآمدی معلم، هوش هیجانی و خصوصیات مردم شناسی بین معلمین توزیع گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هوش هیجانی معلمین رابطه معنی دار و مستقیمی با خودکارآمدی آنها دارد و می تواند بصورت قابل ملاحظه ای میزان خودکارآمدی را در بین معلمین پیش بینی کند. همچنین نتایج این تحقیق تغییرات چشمگیری را در سطح هوش هیجانی و خودکارآمدی معلمین با توجه به خصوصیات مردم شناسی، وضعیت تأهل و سابقه تدریس نشان داد. بنابراین مضامین تحقیق مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی داده شد.
تأثیر رشته زبان انگلیسی بر هویت فرهنگی: بررسی مقایسه ای هوش فرهنگی و انزوای ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای اجتماعی جهانی شدن، اهمیت زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی است. بر پایه نظریه نسبیت زبانی، با یادگیری زبان انگلیسی بخش عظیمی از فرهنگ انگلیسی-آمریکایی در سطح دنیا اشاعه می یابد که این خود ابعاد مثبتی همچون افزایش بیداری و هوش فرهنگی و تبعات منفی نظیر ازخودبیگانگی زبان آموزان دارد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی است و هدف از آن بررسی نقش رشته زبان انگلیسی در تعیین هویت فرهنگی دانشجویان است. پانصدوهفده دانشجو در دو زیرگروه زبان های خارجی و سایر رشته ها به ابزارهای سنجش هوش فرهنگی و بیگانگی ارزشی پاسخ گفتند. تجزیه داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که عملکرد دانشجویان زبان از میان مؤلفه های هوش فرهنگی در دو مؤلفه فراشناختی و انگیزشی، و از میان شاخصه های انزوای ارزشی در غربگرایی و گرایش ادبی-هنری متفاوت از دیگر گروه بود. یافته ها مؤید نظریه های امپریالیسم زبانی، هویت فرهنگی انطباقی و هوش فرهنگی اکتسابی و در تضاد با فرضیه بی طرفی سیاسی علم آموزش زبان است. همچنین، با استناد به نتایج، پیشنهادهایی به برنامه ریزان، طراحان مطالب درسی و استادان رشته زبان شده است.
ساخت اطلاع در بندهای متممی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: دو نسخه ی فعل بودن در زبان انگلیسی؛ The two be's of English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق کیفی استفاده از فعل بودن (be) در زبان انگلیسی امروزی را مورد مطالعه قرار می دهد. بر اساس این تحقیق، یک ادعای ساده و یک ادعای پیچیده مطرح می شود. ادعای ساده در تلاش است ثابت کند که تفاوت سنتی بین فعل بودن به عنوان یک فعل صرفاَ لغوی و فعل بودن به عنوان یک فعل کمکی، غلط می باشد. به خصوص در مورد ""بودن ربطی"" -- همیشه یک فعل لغوی در نظر گرفته می شده است -- که در اصل یک فعل کمکی است. ادعای پیچیده تراین است که یک تفاوت دستوری بین بودن لغوی و بودن کمکی وجود دارد، اما این تفاوت بااستفاده ی ربطی و غیر ربطی فعل بودن منافاتی ندارد. بلکه، تفاوت دستوری بین فعل بودن لغوی و بودن کمکی اساساَ یک تفاوت معنایی است. این تحقیق علاوه بر جمع آوری مدرک برای اثبات این دو ادعا، درصدد است تا فرضیه کلی دستورسنتی مبنی بر این که همه جملات انگلیسی نیازمند یک فعل لغوی می باشند را به چالش بکشد. این فرضیه با نظریه ی جدیدی جایگزین می شود مبنی بر این که همه ی جملات انگلیسی باید صرف شوند.این تحقیق پلی است بین زبان شناسی تئوریک و زبان شناسی کاربردی و می تواند تصورات مربوط به تدریس و یادگیری دستور زبان انگلیسی را به صورت چشم گیری ساده کند.
نقد و معرفی کتاب: مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه. اریک آنونبی و اشرف اسدی، اوپسالا، انتشارات دانشگاه اوپسالا، 2014
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با تنوع قومی و زبانیِ بسیار گسترده، همواره از اهمیت ویژه ای برای مطالعاتِ فرهنگی و زبانی برخوردار بوده است اما متأسفانه تحقیقاتِ انجام گرفته پیرامون میزانِ زوال یا بقای گونه های زبانی، در بسیاری از موارد، خبر از رو به زوال بودنِ آنها در آینده ای دور یا نزدیک دارد (بشیرنژاد، 1390). از طرفی دیگر، علیرغم تلاش های گسترده در مراکز پژوهشیِ داخل و خارج از کشور، بخش اعظمی از این سرمایه های زبانی بدون بررسی باقی مانده و یا نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر است. اریک آنونبی در راستای ثبت و ضبط جنبه های مختلف این گنجینه های زبانی، با مطالعاتِ خود از سال 2003 بر روی گویش ها و زبان های رایج در ایران، به ویژه گویش های جنوب غربی ایران، سرآغازِ پروژه ای عظیم در مطالعات گویشی را رقم زده است، که بازنمود آن را می توان در تدوینِ وبگاهِ اطلسِ زبان های ایران مشاهده کرد، که در زمان نگارشِ این نوشته، مراحل آغازی و آزمایشی خود را طی می کند. همچنین، به تازگی انتشارات دانشگاه اوپسالای سوئد کتابی با عنوان ""مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه"" منتشر کرده است که اریک آنونبی و اشرف اسدی، در این کتاب، با نگاهی زبان شناختی، به مطالعه و بررسی بخش های مختلف زبان بختیاریِ گونة شهر مسجدسلیمان پرداخته اند. نگارندگان این اثر بر این باورند که این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخ گویی به برخی از سؤالات و ابهاماتی که درکتاب لوریمر (1922)، دربارة بختیاری، مطرح شده و تا به امروز بدون پاسخ مانده است.
چند به اصطلاح دست نامة آموزشی از مجموعه دست نویس های مانویِ تورفان در برلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، چهار قطعة تاکنون منتشرنشده از مجموعه دست نویس های مانویِ بازیافته از تورفان با شناسة M409b، M1206، M7380، و M1571a که در فرهنگستان علوم براندنبورگ (برلین) نگهداری می شود قرائت، ترجمه، و تفسیر شده است. این قطعات، که مشتمل بر الفبای مانوی با ترتیب ابجدی اند، در واقع برای نوآموزان سغدی، که قصد داشتند شعرِ بیت دارِ پارتی تصنیف کنند، نوعی دست نامه آموزشی بوده اند. در این پژوهشِ کاملاً نو، به نظام ابجدی متن های مانوی و علت وجود برخی از نویسه های غیر ابجدی، به ویژه علت وجود حرف <n> (پس از قرشت)، در فهرست های الفبایی پرداخته شده و فنون کاتبان برای آموزش شاگردان تجزیه و تحلیل شده است. در پیوست، دست نویس مانویِ نویافته ای از نیشابور، که همانند قطعات تورفان دست نامه ای آموزشی بوده، بررسی شده است.
مقایسة فرایندهای واجی همخوان های گویش لری بالاگریوه با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوانهای گویش لری بالاگریوه و مقایسة آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونة رایج لری در شهر خرمآباد استان لرستان است. دادهها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. دادهها برمبنای الفبای بینالمللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه میشوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثیشدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعالترند.
بررسی کاستی های ارتباط کلامی سخنگویان (غیر)فصیح زبان انگلیسی از نظر روانشناسی زبان (Researching (Non) Fluent L2 Speakers’ Oral Communication Deficiencies: A Psycholinguistic Perspective)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مطالعه فصاحت کلام از نظر روانشناسی زبان، پژوهش حاضر سعی دارد تا با بکارگیری مدل روانشناختی زبان لولت (1999) به بررسی ناکارآمدیها تولید گفتار به زبان دوم بپردازد. به منظور انتخاب سخنگویان (غیر)فصیح زبان انگلیسی، یک مقیاس تحلیلی سنجش فصاحت کلام استفاده شد. سپس ناتوانایی ها و راهبردهای تولید کلام ازطریق دو پرسشنامه و مصاحبه سنجیده شدند. نتایج حاکی از این بودند که سخنگویان غیرفصیح اغلب از دانش زبانی محدود رنج می بردند و در فهم سخن مخاطب خود مشکل داشتند. به ویژه، آنها نمی توانستند از واژگان، ساختارهای دستوری، و قواعدآوایی مناسب برای بیان منظورشان استفاده کنند. آنها همچنین از راهبردهای مؤثری استفاده نمی کردند که منجر می شد کلامشان منقطع شود. در مقابل، سخنگویان فصیح از دانش و مهارت زبانی بهتری برخوردار بودند و نیز از راهبردهای حل ناتوانی مؤثری استفاده می کردند. آنها با تلاش برای پوشش مشکلات ارتباطی، و بحث و گفت و گو در مورد منظورشان با مخاطب به استفاده موثرتری از راهکارهای پردازشی و ارتباطی مبادرت ورزیدند. یافته های این پژوهش تصدیق کردند که هر تلاشی برای فهم بهتر، بهبود، و ارزیابی فصاحت گفتار به زبان دوم باید حول محور یک رویکرد روانشناختی زبان ِ در تولید گفتار باشد.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیرچهارنوع مختلف شاخص میزان درگیرشدن درفرآیند یادگیری و تثبیت یادگیری واژگان در میان زبان آموزان ایرانی؛ The Effect of Four Different Types of Involvement Indices on Vocabulary Learning and Retention of EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضرفراهم آوردن شواهد تجربی برای فرضیه باردرگیرشدن در یک جامعه غیر انگلیسی زبان بود. چهارگروه از پیش شکل گرفته که دربرگیرنده ۱۲٦دانش آموزدرسطح متوسط بود در این پژوهش شرکت کردند. برای حصول اطمینان از اینکه شرکت کنندگان درسطحی مشابه از لحاظ دانش زبان انگلیسی می باشند، آزمون استاندارد نلسون پیش ازشروع مطالعه برگزار شد. همچنین، زبان آموزان توسط آزمون مقیاس دانش واژگان مورد سنجش مقدماتی قرارگرفتند. درطول هفت جلسه مطالعه، به هرگروه تکلیفی متفاوت (خواندن، پرکردن جاهای خالی، نوشتن جملات ابتکاری، و انشا نویسی) با شاخص میزان درگیرشدن متغیر بر اساس فرضیه باردرگیرشدن ارائه شد. آزمون مقیاس دانش واژگان دو بار (آزمون ثانویه فوری و با تأخیر) برای اندازه گیری میزان پیشرفت و یادگیری دردوسطح تشخیص وتولید برگزار شد. نتایج حاکی ازصحت فرضیه در یادگیری تشخیصی وتولیدی و تثبیت یادگیری تشخیصی بود. اما درشرایط تثبیت یادگیری تولیدی، قسمتی از فرضیه یاد شده مورد تأیید قرارگرفت. علاوه براین، افزایش دانش واژگان درطبقه های دانش جزئی، ادراکی وتولیدی بر تأثیرمثبت تکالیف به صورت جداگانه درطول زمان صحه گذاشت.
On the Consequences of the Violation of Critical Pedagogy Principles from Iranian EFL Teacher Trainers’ Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The application of critical pedagogy in educational contexts has received adequate research attention over the last decades. The main focus of this strand of research has, however, been on raising awareness of the educators. Nevertheless, little is known about the consequences of the violation of critical pedagogy principles from EFL teacher trainers’ perspectives. To begin to address this gap in research, a qualitative (phenomenological) study was carried out to explore the main consequences of violating critical pedagogy in the higher education system of Iran. The participants were 15 faculty members of TEFL and English Literature at 10 Iranian state universities. The data were collected through in-depth semi-structured face-to-face interviews and analyzed according to Radnor’s (2001) model. The results indicated that the main consequences of the violation of critical pedagogy were educational (related to teaching, learning, and testing), psychological, social, and ideological. Therefore, it was concluded that educators must follow the principles of CP in order to avoid the negative consequences and foster the learning and teaching processes more effectively.
مقاله به زبان انگلیسی: کاربرد سیستم های دینامیکی در تحقیقات فراگیری زبان دوم؛ A Dynamical System Approach to Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه معرفت شناسی، با توجه به ظهور نظریه سیستم های پیچیده و دینامیک و این حقیقت که فراگیری زبان در یک اکوسیستم دارای اجزای مرتبط و درهم تنیده صورت می گیرد، مفهوم و فرایند تحقیق در فراگیری زبان دوم نیازمند بازنگری اساسی است. تحقیق حاضر به بررسی ویژگی ها و مشخصات بنیادین نظریه سیستم های پیچیده و کاربرد آن در تحقیقات فراگیری زبان دوم می پردازد. با توجه به مشخصات نظریه مزبور، استدلال می کنیم که روش های متداول و مسلط تحقیق در فراگیری زبان بسیار ساده انگارانه هستند و قادر به بررسی ماهیت واقعی فراگیری زبان نیستند. ما بر این عقیده ایم که دیدگاه نیوتنی نسبت به تحقیق در فراگیری زبان برای مطالعه بیچیدگی های تحقیق در فراگیری زبان کافی نیست. با در نظر گرفتن فرضیه سیستم های پیچیده، تحقیق به عنوان سیستمی پیچیده، دینامیک، غیرخطی، باز و تطبیقی جهت یافتن راه حل های احتمالی سوالات باز تعریف می شود.
Effective Factors on Naming Practices in Iran: Sociopolitics or Dialect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Naming as an inseparable sign of a country’s language has attracted the attention of many linguists to formulate and test hypotheses regarding the culture and language of the people of a certain area. Iran appears like a proper destination for conducting a research focusing on naming based on several factors such as geography or chronology. The present article aims to take a specific look at the impact of political era (sociopolitical factors) in addition to dialect over naming practices. Chronological data is gathered from 5 politically significant consecutive periods. Separately, 5 districts are chosen speaking 4 different native dialects to examine the second hypothesis regarding the influence of dialect on naming. 50 most popular names were collected on the two aforementioned different bases and analysis was conducted by SPSS software. The results revealed that time with concentration on political spans did not form an influential factor except for minor fluctuations. The other hypothesis regarding the factor of dialect is rejected for male names while females do confirm a limited consistency of dialect and name choice in most of the areas.
بررسی کنش های کلامی تعزیه نامه و نمود آن در اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی نمایش، کنش و حرکت است. در این میان، زبان نیز در متن چند شیوه یا چند لایه نمایش، نقشی خاص دارد؛ اما از جهاتی می تواند متناظر با بدن و دیگر عوامل کنشگر و حرکت آفرین کنشگری کند و نمایانگر حرکت باشد. این مسئله به خوبی در نظریه کنش کلامی مطرح شده و در مطالعات گفتمانی زبان بسط یافته است؛ بر این اساس، زبان صرفاً نشان دهنده صدق یا کذب گفته ای نیست؛ بلکه خود می تواند عملی را انجام دهد. این مسئله به ویژه در حوزه نمایش، اهمیتی خاص دارد و در نمایش های کمینه ای همچون تعزیه- که از عناصر و حرکت بدنی، به نسبتی اندک برخوردار است- زبان، بسیاری از کنش ها و حرکت ها را بیان می کند.
بر این اساس، در مقاله حاضر کوشیده ایم تا بر پایه نظریه کنش کلامی، کنش هایی را که از طریق زبان و در متن نوشتاری مجلس شهادت امام حسین (ع) انجام گرفته است، بررسی کنیم و در نهایت، با مقایسه این کنش ها با حرکت های متناظرشان به این پرسش پاسخ دهیم که آیا عناصر کلامی موجود در متن نوشتاری، تمام و کمال در متن اجرایی تعزیه، در حرکت نمود دارند یا خیر. مقایسه نمود کنش های کلامی در تعزیه به عنوان نمایشی اعترافی، روایت گونه و آیینی- نیایشی نشان می دهد که در ارائه این عناصر، کلام بیشتر از حرکت نقش دارد.
زبان گفتار شهر اصفهان کی و چگونه فارسی شد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی اگرچه ریشه دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلمانی آن، که به ما رسیده، از خراسان برخاست و، در طول چندین قرن، رفته رفته به غرب و مرکز و جنوب فلات ایران سرایت کرد و شهرنشینان آن نواحی لهجه های محلی خود را، به سود فارسی دری، رها کردند. پیش از آن، از آذربایجان تا همدان تا اصفهان لهجه هایی خویشاوند بازمانده از زبان مادی رواج داشت که وسیله سرودن اشعار معروف به فهلویات است. در این گفتار، از روی آثار بازمانده از زبان قدیم شهر اصفهان و گویش های زنده در پیرامون شهر، مطرح می شود که فارسی در مقام زبان گفتار از چه زمانی در شهر ریشه گرفت و چگونه زبان مادی را تا دورترین بلوکات اطراف اصفهان به عقب نشینی واداشت.
نقش پس اضافه ها در اعطای حالت (مطالعه ای موردی در گویش تالشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هسته می تواند شکل وابسته ها را تعیین کند. به این امر حاکمیت می گویند. در بسیاری از زبان ها، هسته های فعلی و حروف اضافه ای، براساس این حاکمیت، می توانند، با اعطای نشانه های حالت به وابسته های خود، شکل صرفی آنها را تغییر دهند. وظیفه نشانه های حالت نشان دادن روابط دستوری میان هسته و وابسته ها و روشن نمودن نقش های معنایی است. گاهی حروف اضافه همه این نقش ها را به تنهایی به عهده می گیرند و از نشانه های حالت استفاده نمی گردد. با این حال، استفاده از نشانه های حالت در زبان هایی که تصریف غنی دارند امری طبیعی به شمار می رود. گویش تالشی در زمره چنین زبان هایی قرار می گیرد. این گویش از جمله زبان های ایرانی شمال غربی است که در قسمت هایی از استان گیلان و نیز جمهوری آذربایجان تکلم می گردد. در این تحقیق، گونه تالشی ماسال مورد بررسی قرار می گیرد. ما، در ابتدای این مقاله، دو سازوکار نشانه های حالت و حروف اضافه و نقش های آنها را مورد توجه قرار می دهیم. سپس نشان خواهیم داد که در بعضی زبان ها، هم زمان، از هر دو امکان برای بازنمودن روابط دستوری و نقش های معنایی استفاده می شود. در ادامه مقاله، نظام حالت گونه تالشی ماسال را به طور مختصر توصیف می کنیم و نشان می دهیم که این گونه، در زمان حال، دارای نظام حالت مفعولی و، در زمان گذشته، دارای نظام غیر فاعلی دوگانه است. این نظام مبیّن دستوری شدگی ترتیب کلمات و کم رنگ تر شدن تمایز دهندگی نشانه های حالت است. نکته حائز اهمیت در این گویش وجود پس اضافه هاست که، با توجه به حاکمیت خود بر اسم/ گروه های اسمی، موجب اعطای نشانه های غیرفاعلی به اسم/ گروه اسمیِ وابسته خود می شوند و، از این رهگذر، نقش های معنایی و روابط دستوری را مشخص می کنند. ازآنجاکه پس اضافه ها یکی از منابع اصلی به وجود آمدن پسوندهای نشانه حالت هستند، حتی با وجود نظام غیرکارآمدی مثل نظام غیرفاعلی دوگانه نمی توان انتظار داشت که نشانه های حالت به سرعت در این زبان از بین برود. تبدیل پس اضافه به پسوند حالت را هم اکنون نیز می توان دراین گونه مشاهده کرد.