مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
درستی
حوزه های تخصصی:
طراحی تکالیف با سطح پیچیدگی شناختی معقول همیشه ازدیدگاه برنامه ریزان درسی, معلمان , و محققین حائز اهمیت بوده است چرا که تغییر تکالیف (از لحاظ پیچیدگی) می تواند منجر به نتایج متفاوتی در زمینه تولیدات شفاهی گردد. این تحقیق تلاشی در جهت بررسی تاثیر تغییر درتکالیف بر اساس 3 مورد (نیاز به برهان, تعداد عناصر, و موقعیت ""اینجا و اکنون"" در مقابل"" آنجا و سپس"" ) از مدل resource-directing , مطرح شده توسط رابینسون, بر روی نقل داستان از روی تصایر است. این تحقیق شامل 30 زبان آموز ایرانی در رنج سنی 20 تا 34 سال بود. همه این افراد موظف به انجام هردو مدل تکلیف (پیچیده و ساده) برای نقل داستان از روی تصایر بودند. داده های صوتی ضبط و سپس تست پارامتریک MANOVA برروی آن انجام گردید. نتایج نشان داد که افزایش پیچیدگی شناختی در تکالیف منجر به افزایش صحت و پیچیدگی زبانی گردید. یافته های این تحقیق می تواند بینش عمیقی برای تدوین کنندگان مطالب درسی در خصوص تدارک تکالیف و زبان آموزان در راستای سنجش پیشرفت فراهم آورد.
تقریری جدید از وظیفه گرایی نتیجه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در زمینه اخلاق هنجاری است که تلاش دارد نظریه ای نو درباره معیار درستی و نادرستی اعمال ارائه دهد. تقریرهای سنّتی نظریه های نتیجه گرایی (که معیار درستی عمل را خوبی نتایج آن می داند) و وظیفه گرایی (که معیار درستی عمل را ذات عمل بیان می کند، نه نتیجه) هر دو ناقص بوده و دارای اشکالاتی هستند. فیلسوفان اخلاق معاصر، با ادغام دو نظریه نتیجه گرایی و وظیفه گرایی سعی کرده اند نظریه های تلفیقی جدیدی ارائه کنند که از اشکالات دو نظریه سنّتی مصون باشند. نگارنده نیز در این مقاله تلاش می کند یک تقریر جدید از وظیفه گرایی نتیجه گرا ارائه دهد. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا به تعریف نظریه های نتیجه گرایی و وظیفه گرایی و بیان معیار درستی و نادرستی عمل از دیدگاه آن ها پرداخته شده است؛ سپس دیدگاه خود نگارنده، که تقریری از «وظیفه گرایی نتیجه گرا» است، بیان شده و تلاش شده است نحوه تعامل دو نظریه وظیفه گرایی و نتیجه گرایی و جایگاه هر یک در این نظریه تعیین گردد. به عقیده نگارنده دو اصل وظیفه و نتیجه، در تعیین درستی و نادرستی اعمال، دخیل هستند. اصل وظیفه، اصل نخستین است که وظیفه در نگاه نخست ما را تعیین می کند و اصل نتیجه، اصل دوم است که گاه به صورت مؤید و گاه به صورت معارض با اصل وظیفه، عمل می کند. در صورت توافق اصل وظیفه و اصل نتیجه، وظیفه فاعل، انجام عمل مطابق وظیفه است؛ اما در صورت تعارض این دو اصل، راه کارهایی برای حلّ آن ارائه شده است که تا حدّ زیادی تصمیم گیری برای فاعل اخلاقی را در این گونه موارد آسان می کند.
«نگاهی به غایت گرایی قاعده نگر»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱ (پیاپی ۴۳)
159 - 177
حوزه های تخصصی:
در اخلاق هنجاری، نظریه های وظیفه گرایانه در مقابل نظریه های پیامدگرایانه قرار می گیرند. درحالی که پیامد گرایی، اعمال درست را براساس غایت های خیر مشخص می کند، وظیفه گرایی مدعی است، غایت ها و وسیله های نیل به آن ها به خودی خود با عمل مرتبط اند و پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند؛ اما دراین بین، ویژگی های مهم دیگری نیز وجود دارند که تعیین کننده درستی و نادرستی اعمال اند. پیامد گرایی به دو شاخه پیامد گرایی عمل نگر و پیامد گرایی قاعده نگر تقسیم می شود و هردو در این توافق دارند که اعمال را باید براساس نتیجه ها و پیامدهای آن ها ارزیابی کرد؛ اما در اینکه معیار اصلی ارزیابی چیست، اختلاف دارند. براساس پیامد گرایی عمل نگر، داوری و ارزیابی شخصِ فاعل یا قضاوت خود فرد، ملاک تعیین کننده درستی یا نادرستی عمل است؛ اما براساس پیامدگرایی قاعده نگر، اصول کلی تعیین می کنند که انجام کدام عمل، درست است. در این مقاله پیامد گرایی قاعده نگر و انتقادهای وارد بر آن را بررسی می کنیم.
ساخت و درستی آزمایی مقیاس استحکام من: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
445-467
حوزه های تخصصی:
استحکام من، مجموعه ای از کنش های من به عنوان یکی از ساختارهای اساسی شخصیت محسوب می شود. فرایند بهنجار تحول مستلزم توانایی من در مواجهه با مطالبات و تعارض های نهاد، فرامن و مقتیضات محیط است. سنجش این توانایی نیازمند داشتن ابزاری معتبر است. هدف اصلی این پژوهش ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس استحکام من شامل درستی سازه، درستی همگرا و تشخیصی (افتراقی)، همسانی درونی و قابلیت اعتماد بازآزمایی بود. دویست و شصت و هفت دانشجو (151 دختر، 116 پسر) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس استحکام من ( ESS )، مقیاس رواندرستی ( MHI-28 )، مقیاس دشواری نظم جویی هیجان ( DERS ) و مقیاس عواطف مثبت و منفی ( PANAS ) را تکمیل کنند. طرح پژوهش حاضر توسعه ای- کاربردی است. در این پژوهش، از روش های تحلیل آماری شامل تحلیل عاملی اکتشافی برای درستی سازه؛ ضریب آلفای کرونباخ برای همسانی درونی؛ و بازآزمایی برای پایائی ابزار استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، پنج عامل را برای مقیاس استحکام من تأیید کرد. درستی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس استحکام من از طریق سنجش همزمان رواندرستی و درماندگی روانشناختی، دشواری نظم جویی هیجان و عواطف مثبت و منفی در مورد شرکت کنندگان محاسبه شد. ضرایب همبستگی میانگین نمره های آزمودنی ها در مقیاس های استحکام من با شاخص های رواندرستی و درماندگی روانشناختی، دشواری نظم جویی هیجان و عواطف مثبت و منفی معنادار بود. همسانی درونی مقیاس های استحکام من بر حسب ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 0/79 تا 0/85 مورد تأیید قرار گرفت. قابلیت اعتماد بازآزمایی مقیاس های استحکام من بر اساس نتایج دو بار اجرای آزمون محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 0/65 تا0/73 در سطح 0/001 p < مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، مقیاس استحکام من برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از قابلیت اعتماد و درستی کافی برخوردار است.
بررسی تاثیر اعتماد کارکنان به مدیران سازمان بر سکوت سازمانی (مورد مطالعه: ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش اعتماد کارکنان به مدیران مانع از آن می شود که آنها دانش و تجربه خود را برای حل مسائل سازمان به مشارکت بگذارند و از طریق ابراز ایده های جدید در ایجاد تغییرات مطلوب سازمانی سهیم شوند. از این رو ، این پژوهش به بررسی تاثیر اعتماد کارکنان به مدیران بر سکوت سازمانی آنها می پردازد. این پژوهش تاثیر درک کارکنان از ویژگی های مدیر که طبق نظر مایر و همکاران(1995)، شامل درک آنها از توانایی، خیرخواهی و درستی مدیران است ، بر سکوت مطیع و تدافعی آنها را مورد مطالعه قرار داده است. بدین منظور 282 نفر از کارکنان ستاد مرکزی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران واقع در تهران ، به عنوان نمونه آماری انتخاب و اطلاعات مورد نیاز جهت آزمون فرضیه ها از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. تحلیل داده ها نشان می دهد با افزایش اعتماد کارکنان به مدیران، سکوت سازمانی کاهش یافته و با افزایش درک کارکنان از توانایی، خیرخواهی و درستی مدیر، سکوت مطیع افزایش ولی سکوت تدافعی کاهش می یابد. یافته های این پژوهش می تواند شناخت مدیران از فضای سکوت سازمانی را افزایش دهد و به انتقال تجربه، دانش و اطلاعات کارکنان به سازمان و در نهایت بهبود عملکرد سازمان کمک نماید.
بررسی ساختار عاملی، درستی و قابلیت اعتماد مقیاس مهارگری تلاشگر ((ECS)) در نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مهار گری تلاشگر، سازه خلقی خودنظم جویی است. این سازه به عنوان نظام مهارگری شناختی به فرد کمک می کند تا به شکل ارادی وآگاهانه افکار و اعمال خود را مهارکند. یکی از ابزارهایی که این سازه را در نوجوانان ارزیابی می کند، مقیاس ساخته شده توسط الیس و رتبارت (2001) است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، درستی و قابلیت اعتماد نسخه فارسی مقیاس مهارگری تلاشگردر نمونه ای از نوجوانان 15 تا 18 ساله انجام شد. روش: طرح این پژوهش توصیفی - همبستگی (تحلیل عاملی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 99-98 شهر اهواز بود. 448 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مهارگری تلاشگر الیس و رتبارت (2001)، پرسشنامه هویت اخلاقی آکوئینو و رید (2002) و پرسشنامه دلبستگی به مدرسه موتون، دی ویت و گلازیر (1993) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد مقیاس مهارگری تلاشگر از سه عامل، مهارگری توجهی، بازداری و فعال سازی تشکیل شده است. نتایج تحلیل عامل تأییدی با هدف آزمون ساختار سه عاملی نشان داد که ساختار این مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد وکلیه شاخص های برازندگی نیز برازش مدل را تأیید کردند. ضریب آلفای کرونباخ (79/0) نشان دهنده همسانی درونی مطلوب مقیاس بود. همبستگی بین این مقیاس با خرده مقیاس های پرسشنامه هویت اخلاقی (22/0) و دلبستگی به مدرسه (25/0) محاسبه شد که همه ضرائب مثبت و معنادار بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، مقیاس مهارگری تلاشگر ابزاری درست و قابل اعتماد است که می تواند با سنجش این سازه در نوجوانان، خطرات تحولی برای این بعد مهم را مشخص نماید. علاوه بر این، به تشخیص نوجوانان دارای مشکل در زمینه خودمهارگری در محیط های بالینی و تحصیلی کمک کرده و به پژوهشگران برای برنامه ریزی و اجرای مداخلات لازم یاری رساند.