فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث درباره پدیده اجبار در زبان شناسی سابقه ای طولانی داشته و کارکرد این پدیده به شیوه های متفاوتی تفسیر شده است. نگارندگان این مقاله در پی آن اند تا دیدگاه نظریه پردازانِ گذشته را درباره ماهیت اجبار معرفی کنند و سپس این پدیده را در برخی از داده های صرفی و نحوی زبان فارسی روزمره، عمدتاً تحت رویکرد رده شناختی پیشنهادی اودرینگ و بوی (2016)، تحلیل کنند. در این رویکرد سه کارکردِ اجبار تبیین می شود: انتخاب، اغنا و ابطال. براساس تحلیل داده ها می توان این سه کارکرد را، برمبنای میزان تأثیر ساخت های پیچیده نحوی یا صرفی بر معنی یا مقوله واژه یکپارچه شده در آن ساخت ها، در یک رده قرار داد، به طوری که در آن رده اصطلاح های ساختی شدیدترین نوع اجبار به واسطه ابطال باشند. مطالعه حاضر، ضمن اثبات کارایی رویکرد مذکور در تحلیل داده های زبان فارسی، نشان می دهد پدیده اجبار می تواند شاهدی بر لزوم قائل شدن به مفهوم ساخت و به تبع آن حمایت از دستور ساخت محور باشد. این مطالعه همچنین با بهره گیری از پدیده اجبار، در کنار مفهوم ساخت، توجیهی تازه برای ساخت واژه های موجود ارائه می دهد؛ ساخت هایی بر پایه واژه های ممکن و مصادری که جعلی خوانده می شوند.
بررسی چندوچون مصدرهای عامیانه فارسی در فرهنگ معین پریسا شکوهی
حوزههای تخصصی:
محمد معین از زحمت کش ترین و متعهدترین ادیبان معاصر ما به شمار می آید که در فرهنگ شش جلدی خود با رعایت اصول علمی و پژوهشی و با شیوه ای متفاوت به نسبت همه فرهنگ های پیش از خود، بخش قابل توجهی از واژگان و اصطلاحات و اعلام را ثبت و ضبط کرد. این مقاله در پی بحث درباره چندوچون مصدرها (افعال) عامیانه ای است که درفرهنگ معین ثبت شده اند. در همه پژوهش هایی که به حوزه ادبیات و زبان عامیانه وابسته است مهم ترین مانع، ملاک تشخیص «عامیانه بودن» است. در این مقاله، نگارندگان ملاک را تشخیص خود مرحوم معین که بی تردید از صاحب نظرترین افراد در این شاخه بود، گذاشتند؛ به عبارتی دیگر، هر مصدری که مرحوم معین در برابر آن نشانه کوتاه شده «عم» را گذاشته بود، استخراج کردیم و در مرحله بعد براساس منابع دستوری آن ها را به هشت دسته تقسیم نمودیم. درپایان، مصادیق هر دسته در قالب جدول هایی ارائه شده اند.
کلیشه های زبانی در متون کلاسیک ادب عامه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه ها سرشار از کلیشه های زبانی و اصطلاحات، زبانزدها و مثل هاست که بر لطف و شیرینی داستان می افزاید. اگر در قصه ها از عناصر ادبی مثل تشبیه و استعاره استفاده می شود، بسیار ساده و کلیشه ای است. کلیشه های زبانی ازجمله نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، کنایات و امثال مواردی هستند که بازتابنده جنبه های عامه نگاری آثار و تبیین زبان هر دوره اند. این ویژگی و برجسته کردن و مطالعه آن جز فوایده مردم نگارانه، بیانگر زبان و فرهنگ و عمق و غنای آن هاست. در این مقاله کلیشه ها و مواد زبانی یادشده از 46 متن ادبیات کلاسیک عامه انتخاب، طبقه بندی، بررسی و تحلیل شده است. سؤال اصلی این مقاله آن است که کلیشه های زبانی در متون کلاسیک عامه تا چه اندازه در عامه نگاری مؤثر بوده است. پژوهش حاضر با این هدف نگاشته شده است تا نشان دهد کاربرد کلیشه های زبانی تا چه اندازه در مقبولیت میان مردم مؤثر بوده است. این مطالعه افزون بر فواید مردم نگارانه، غنای زبانی آثار را نشان می دهد.
تأثیر ترکیب نمودهای مختلف توجه به صورت بر یادگیری واژگان انگلیسی دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
53 - 78
حوزههای تخصصی:
تأثیر ترکیب نمودهای مختلف توجه به صورت بر یادگیری واژگان انگلیسی دانش آموزان دبیرستان افسر روحی1 سیدعلی رضی نژاد2 تاریخ دریافت: 17/9/94 تاریخ تصویب: 7/7/95 چکیده یادگیری واژگان انگلیسی تنها از طریق بهره مندی از داده های قابل فهم برای زبان آموزان مقدور نیست و استنباط معنای واژگان جدید در بیشتر موارد راهبردی موفق تلقی نمی گردد. در مطالعه حاضر، تأثیر 3 شگرد متفاوت بر یادگیری واژگان جدید در چارچوب پارادایم توجه به صورت مورد بررسی قرار گرفته است. برای نیل به این هدف پژوهشی، 97 دانش آموز پایه سوم دبیرستان به شکل تصادفی در 4 گروه گمارده شدند. ظرف 4 هفته، به همه گروه ها 4 متن انگلیسی ارائه شد که در هر کدام از آنها 20 واژه جدید گنجانده شده بود. در متن های تهیه شده برای گروه گواه تغییری داده نشده بود. در متن های گروه اول آزمایشی، زیر واژگان جدید خط کشیده شده بود؛ برای گروه دوم آزمایشی، زیر واژگان جدید خط کشیده شده بود و معادل فارسی آنها نیز داده شده بود و برای گروه سوم آزمایشی، افزون بر آن که معادل فارسی واژگان جدید داده شده و زیرشان خط کشیده شده بود، معلم در حین تدریس، واژگان جدید را یک بار تکرار می کرد. محاسبات مکرر تحلیل واریانس داده های پیش آزمون، پس آزمون بلافصل و تأخیری سه سنجه تولیدی، تمیز صحت دستوری و چهارگزینه ای نشان داد که ترکیب سه مؤلفه توجه به صورت که گروه سوم آزمایشی از آن بهره مند شده بود، بر رشد واژگان دانش آموزان مؤثرتر از موقعیتی بود که ترکیب دو مؤلفه در آن به کار گرفته شده بود و این موقعیت به نوبه خود مؤثرتر از موقعیتی بود که تنها یک مؤلفه توجه به صورت در آن اعمال شده بود. در مجموع، هر 3 گروه بهره مند از نمودهای مختلف توجه به صورت بهتر از گروه گواه عمل کردند.
دستوری شدن واژه بست های مفعولی زبان فارسی همگام با تحول تاریخی نظام واژه بستیِ آن با استناد به داده های گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمایر پی بستیِ گویش مزینانی(سبزوار - خراسان رضوی)، به عنوان یکی از موضوع های درونی فعل، در مجاورت بلافصل فعل جمله، غالباَ پیش، و در صورت نبود میزبان مجاز، پس از آن قرار گرفته و بر خلاف گونه معیار نقش های نحوی بیشتری ایفا می کنند. نتایج این تحقیق توصیفی -تطبیقی نشان داد که میزبان مجاز، بایستی درون گروه فعلی و عضوی از سازه های اجباری آن یعنی مفعول مستقیم، مفعول غیر مستقیم ویا گروه حرف اضافه ای باشد. میزبان های مجاز دیگر در این حوزه عبارتند از: تکواژ امر، تکواژ نفی، تکواژ نهی، ستاک گذشته، تکواژنمود ماضی نقلی، شناسه فاعلی، صفت مفعولی در ساخت فعل ماضی بعید، جزء اسمی یا وصفی فعل مرکب، ضمایر پرسشی جایگزین مفعول، و فعل امر. بررسی تطبیقی این تحقیق حاکی از وضعیت بینابینیِ نظام واژه بستی ضمیری این گویش نسبت به فارسی نو قدیم و معاصر بوده و نتایج زیر را در پی داشت: الف) تأیید لحاظ کردن فرایند بازتحلیل به عنوان عاملی مهم در تحول نظام واژه بستی فارسی که در پیشینه مطرح شده، ب) تأیید فرضیه های قرارداشتن این ضمیری ها در جریان دستوری شدن طبق اصل شفافیت نقشی وتبدیل به وند مطابقه ی مفعولی، ج) تأکید بر مفروض داشتن مراحل گذار در مسیر تحول از فارسی باستان به میانه ویا از فارسی میانه به فارسی نو قدیم؛
Efficacy of Explicit Teaching of Lexicographical Skills: The Case of Sudanese English Majors
حوزههای تخصصی:
A substantial body of research has revealed that EFL students conceive of a monolingual dictionary primarily as a repository of definitions to the almost utter neglect of the other entry components. Since existing lexicographical Sudanese literature has uncovered an even more subsidiary role for monolingual dictionaries, further investigations were needed to verify whether knowledge and skills to tap the inexhaustible resources of the dictionary can be enhanced through direct teaching regiments. Hence, the aim of the current study is to empirically gauge the efficacy of integrating these reference skills within a conventional Enhancement Course. A dictionary pre-test was administered to two homogeneous groups attending a Study Skills Course at The University of Khartoum, Sudan. The performance was measured against a slightly modified version of the test following a tailor-made structured module presented to the experimental group. The results of both groups in the pre-test were unsatisfactory and generally congruent with the findings of the original study. Yet, statistically significant differences were registered in the performance of the experimental group regarding overall and individual entry components. In view of the importance and increasing sophistication of monolingual dictionaries, this study is yet one more proof of the pedagogical usefulness of equipping students with dictionary training as part of their syllabuses. Thus, entry composites such as definitions, phonetic and grammatical information, and diatonic and diaphasic labels shall constitute an integral part of teaching strategies in the phonology, syntax, semantic, and sociolinguistic domains.
توصیف ساختاری و دگرگونی های زبانی در گویش عربیِ مهاجران جنگ زده شهرستان کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان کَنگان )به لهجه محلی: کَنگون) یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. زبان عربی بعد از زبان فارسی رایج ترین زبان ساکنان این شهرستان می باشد. بسیاری از ساکنان کنگان در دوران جنگ تحمیلی عراق از شهرستان های خرمشهر و آبادان (در استان خوزستان) به بوشهر مهاجرت نموده اند، و با گذشت چندین سال از مهاجرت این قوم، هنوز بسیاری از واژگان و ساختارهای صرفی و نحوی عربی قدیم را حفظ کرده اند. دامنه این پژوهش، گویشورانِ جنگ زده مهاجر از استان خوزستان به بوشهر می باشد. هدف از این پژوهش زبان شناختی، شناسایی اصول و ویژگی های گویش عربی آنان و بررسی تغییرات زبانی در زمینه مخارج حروف و دگرگونی های حاصله و شناسایی ساختار صرفی و نحوی بر اساس روشی توصیفی- میدانی می باشد. یافته ها نشان می دهد که این گویش همانند گویش های دیگر عربی زائیده زبان عربی فصیح می باشد و بیشتر الفاظ و عبارت های آن ریشه در زبان فصیح دارد، که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دگرگونی های دیگری می شوند. همچنین از لحاظ قواعد و ساختارهای آن، ارتباط عمیق و گسترده این گویش با زبان عربی فصیح و گویش های قدیم عربی به وضوح خودنمایی می کند.
حروف اضافه بی آوا در فارسی نوین: رویکردی کمینه گرا
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
27 - 46
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش حذف حروف اضافه در گروه های حرف اضافه در زبان فارسی بررسی می شود و هدف از انجام آن، توصیف نحوی فرآیند حذف حروف اضافه در چارچوب برنامه کمینه گرا (ردفورد، 2009) است. جایگاه های حذف، عامل حذف و علت دستوری یا غیردستوری بودن حذف در برخی گروه های حرف اضافه ای نسبت به دیگر گروه ها، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و داده بنیاد است (داده ها از منابع گفتاری و نوشتاری فارسی محاوره ایِ معاصر گردآوری شده اند). نتایج تحقیق حاکی از آن است که حضور حروف اضافه در زبان فارسی بسته به نوع فعل و ظرفیت آن (لازم/متعدی بودن)، نحوه همنشین شدن فعل و موضوع ها، نقش دستوری گروه حرف اضافه، و برخی مشخصه های معناییِ حروف اضافه در برخی جایگاه ها اختیاری است و حذف آنها منجر به غیردستوری شدن جملات نمی شود و در سایر جایگاه ها، حذف آنها غیرممکن و منجر به نادستوری شدن جملات می گردد. از جمله مواردی که معمولاًحرف اضافه حذف می شود عبارتند از الف) عملکرد فرآیند انضمام، ب) تشکیل مفعول نشانه اضافه ای، پ) حذف به قرینه لفظی، ت) ساخت افعال گروهی، ث) ساخت حروف اضافه مرکب، و ج) در برخی گروه های حرف اضافه ای.
چندمعنایی ریشه های «رب و/ رب ب» در قرآن کریم؛ تحلیلی ادبی بر همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالمان مسلمان از دیرباز به نقش اثرگذار «اشتراک معنوی» و «اشتراک لفظی» در تفسیر نصوص دینی توجه داشته اند. با شکل گیری دانش معناشناسی نوین نیز دغدغه مشابهی با عنوان «چندمعنایی» و «هم نامی» مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. تلاش گردید تا با تکیه بر مطالعه سیر تاریخی واژگان، شیوه های مطمئن تری برای تمایز میان آنها پیشنهاد گردد. این پژوهش بر پایه همین روش های نوین کوشید با شیوه توصیفی- تحلیلی به بازخوانی چندمعناییِ ریشه های «رب و» و «رب ب» در قرآن کریم بپردازد و همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای در آنها را به بحث گذارد. پژوهش حاضر توانست با ارائه شواهد زبان شناختی، از وجود همگرایی در برخی از واژگانِ این ریشه ها که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بودند، پرده بردارد. نیز بر پایه همین شواهد، نسبت به بخشی از ارتباط های معنایی که پیش از این ادعا شده بود، به دیده تردید نگریسته شده است.
The Effect of Bottom-up/Top- down Techniques on Lower vs. Upper -Intermediate EFL Learners’ Listening Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Listening is regarded as an interactive process involving decoding of information. This study was launched to find out the impact of bottom-up (BU) and top-down (TD)techniques on Iranian lower and upper intermediate learners’ listening comprehension.We selected a total of 120 participants in six intactclasses, three lower intermediate and three upper intermediate. The proficiency level of the groups was further verified and groups at each proficiency levelwere randomly assigned as aBUgroup who were engaged in BUactivities during the pre-listening stage of each lesson throughout the eight-session treatment, aTDgroup who performed TD activities, and a control group (CG)for whom no pre-listening attention focusing activities were used. The One-way and Two-way analysis of variance of the listening post-test scores indicated that the lower-intermediate BU group and the upper-intermediate TD group did significantly better compared to the other groups.The findings suggest thatBU processing activities were more effective atlower intermediatelevelwhile TD processing activities played a more facilitative role for upper intermediateparticipants.The findings support the interaction between proficiency level and information processing techniques and imply a number of pedagogical implications.
رفتار نحوی افعال اصطلاحی در زبان فارسی: رویکردی شناختی
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
بر اساس هادلستون و پولام (273:2002)، اصطلاحات، آن دسته از واحدهای زبانی را در بر می گیرند که هویتی بزرگتر از یک واژه دارند و معنای آن از مجموع معانی که اجزای تشکیل دهنده شان در صورت کاربرد تنها با خود حمل می کنند حاصل نمی شود. در پیشینه مطالعات، ثبات رفتار نحوی و عدم امکان ایجاد صورت های متفاوت نحوی از ویژگی های اصطلاحات معرفی شده است. با این وجود در برخی از مطالعات زبان شناختی زایایی نحوی اصطلاحات، موضعی مدرج فرض می شود و این سازه های زبانی بر مبنا ی ویژگی های منحصر به فرد معنایی خود، درجات متفاوتی از تغییر رفتار نحوی را بدون تغییر در معنای اصطلاحی خود به نمایش می گذارند. در این مقاله سعی بر آن است تا بر اساس آراء گیبس و نایاک(1989) زایایی نحوی افعال اصطلاحی زبان فارسی واکاوی و نشان داده شود که چگونه برخی از گروه های فعلی اصطلاحی این زبان علیرغم تغییرات نحوی، معنای اصطلاحی خود را حفظ نموده است درحالی که برخی دیگر بدون تغییر معنایی دستخوش تغییر نحوی نمی شوند. همچنین قصد بر این است تا آن دسته از تغییرات نحوی که بیشترین و کمترین تأثیر را بر معنای اصطلاحی این گروه های فعلی دارند مشخص شود. بدین منظور، افعال اصطلاحی از منظر زبان شناسی شناختی و بر اساس تغییر رفتارهای نحوی (مانند درج قید و صفت، تبدیل افعال اصطلاحی به عبارت های اسمی و نیز فرآیند مجهول سازی) بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دسته از افعال اصطلاحی که مولفه های سازنده آن تا حد زیادی به درک معنای اصطلاحی آنها کمک میکنند (خودآشکارسازها) در تغییرات نحوی دچار تغییرات معنایی نمی شوند، درحالی که دسته دیگر افعال اصطلاحی که میان معنای اصطلاحی و اجزای سازنده آن ارتباط یک به یک برقرار نیست (غیرخودآشکارسازها) از زایایی نحوی برخوردار نیستند و در خلال تغییرات نحوی، تغییرات معنایی گسترده ای را تجربه می کنند.
The Effect of Metacognitive Instruction through Dialogic Interaction on the Reading Comprehension Performance and the Metacognitive Awareness of Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۷, Spring ۲۰۱۷
99 - 111
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to probe the effect of metacognitive strategy instruction through dialogic interaction on the reading comprehension performance and metacognitive awareness of Iranian EFL learners. The data were collected through the Survey of Reading Strategies (SORS) and a reading test to examine changes in metacognitive awareness and reading performance before and after the intervention. The participants were 60 intermediate EFL learners in two groups. The experimental group (n = 30) went through an intervention program in which the learners were taught metacognitive strategy instruction through dialogic interaction for ten sessions. The control group (n=30) went through a conventional reading instruction program and covered the same materials without receiving metacognitive instruction. The results revealed that metacognitive strategy instruction through dialogic interaction helped learners develop their reading ability and raise their metacognitive awareness.
Political Terms by APLL: Issues of Terminology Implantation and Acceptability(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۳ , ۲۰۱۷
339 - 362
حوزههای تخصصی:
The present study investigates the implantation of political science terminology approved by the Academy of Persian Language and Literature (APLL) in the Hamshahri corpus made up of news text from Hamshahri newspaper and their acceptability among MA students of English translation studies (ETS), English literature (EL), and Political science (PS). To conduct this research the frequencies of the political terms approved by the APLL with their competing terms were compiled from the corpus. For analyzing another group of terms without competing terms, 90 MA students were purposively selected from the abovementioned majors. Accordingly, a 60-item 5-point Likert Scale questionnaire (including 60 political terms) along with an open-ended question were administered. The implantation coefficients (IC) of the first group of the terms with competing terms indicate that the factors such as conciseness and derivative capabilities result in higher IC. The descriptive results indicated that around two third of the ETS and EL students agree with the APLL-approved political science terms, while less than half of the PS students accept these neologisms. Moreover, the Chi-Square test (value of 92.000, p= 0.000 < 0.05) revealed that there is a correlation between the level of agreement and the major. In addition, Cramer’s V test result with the value of 0.092 indicated a weak correlation between the academic major and the attitude. Finally, analysis of the open-ended question showed that conciseness, transparency, morphological well-formedness, and familiarity with neologisms were the main reasons for agreeing or disagreeing with them.
بررسی گفتمان نما های تأکیدی در زبان فارسی با تکیه بر سه فیلم تلوزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان نما ها از عناصر مهم نظام زبان، به ویژه زبان محاوره و غیررسمی اند. امروزه، مطالعه گفتمان نما ها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. از این رو، کلام بدون این عناصر صراحت کافی ندارد و ناقص و نامفهوم می نماید. این واحد های زبانی، نقش های متفاوتی در نظام زبان ایفا می کنند که نقش تأکیدی یکی از آنهاست. با استفاده از گفتمان نما ها، گوینده بر بخش خاصی از گفتمان و گاه بر کل آن تأکید می کند. البته، تأکید مسألة پیچیده ای در نظام زبان است که از ابزار های متفاوتی در بیان آن استفاده می شود. گفتمان نما ها یکی از این ابزار ها هستند. در پژوهش حاضر، بر بنیاد رویکرد نقش گرایی و در حوزه کاربرد شناسی، طبق الگوی دولایه ای برینتون، به بررسی کیفی و کمّی گفتمان نما هایی که ایفاکننده نقش تأکیدی هستند پرداخته ایم. به همین منظور، پیکره ای گفتاری متشکل از سه فیلم تلوزیونی؛ «پنج تا پنج»، «یه بلیط شانس» و «عموجان هیتلر» برگزیده شده است.
بررسی و تحلیل رشد ابزار انسجام واژگانی در گفتمان نوشتاری دانش آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد ابزار انسجام واژگانی (تکرار، باهم آیی، هم معنایی، شمول، جزءواژگی) در گفتمان نوشتاری دانش آموزان (9-12 ساله) پایه های چهارم، پنجم و ششم در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) می پردازد. گردآوری داده ها به شیوه میدانی و تحلیل با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نمونه آماری مورد بررسی 45 دانش آموز پسر شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1393-1394 در یک مدرسه دولتی مشغول به تحصیل بودند. معیارهایی چون عدم ابتلا به اختلال ذهنی، اختلال یادگیری یا ناتوانی جسمی در انتخاب نمونه ها مدنظر بود. ابزار پژوهش دو داستان مصوّر است که روایی آن ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. درصد فراوانی و الگوی رشد کاربرد انواع ابزار انسجام واژگانی در روایت های نوشتاری دانش آموزان مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فراوانی ابزار انسجام واژگانی در پایه های چهارم، پنجم و ششم به ترتیب862، 967 و 1119 است. تکرار و با هم آیی در هر سه پایه تحصیلی پربسامدترین و شمول و جزءواژگی کم بسامدترین ابزار هستند. درصد رخداد تکرار نسبت به سایر ابزارهای انسجام واژگانی از پایه چهارم تا ششم سیر نزولی و جزءواژگی و شمول از پایه چهارم تا ششم سیر صعودی دارد. با هم آیی در پایه چهارم کمترین درصد رخداد را دارد. آزمون آماری کروسکال- والیس نشان می دهد که تفاوت کاربرد هم معنایی و تکرار در پایه های مختلف معنادار نیست ولی جزءواژگی، شمول و باهم آیی در سطح≤ 0/05 p معنادار است. بنابراین، با بالارفتن پایه تحصیلی(سن)، ابزار انسجام واژگانی بیشتر و پیچیده تری در گفتمان نوشتاری دانش آموزان دیده می شود.
التّخییل الذّاتی/ إضفاء التّخییل على التّجارب الشّخصیة ذاکرة الماء لواسینی الأعرج- أنموذجا
حوزههای تخصصی:
تختلف الرّوایة السّیرذاتیة عن السّیرة الذّاتیة الحقیقیة باعتبار هذه الأخیرة تعتمد الوقائع الشخصیة والحقیقیة للذّات الکاتبة، ولا یجوز لها أن تقول شیئا أو أن تتحدّث عن أمر لا علاقة لها به بتاتا. ویوثّق الکاتب ضمنها تجربته الشّخصیة وفق الشّروط التی ارتضاها فیلیب لوجون. فی حین أنّ الرّوایة السّیرذاتیة تنتمی إلى الجنس الرّوائی الّذی یلجأ الکاتب فیه بالدّرجة الأولى إلى عنصر الخیال فی عمله الأدبی مستفیدا من العوامل والتّقنیات التی تجعل من روایته عملا أدبیا راقیا بتوفّره على ما یسمّى بالجمالیة. والدّلیل على ذلک أنّ الرّوایة السّیرذاتیة یطلق علیها حالیا مصطلح ""التّخییل الذّاتی"" لمیلها إلى الخیال أکثر فی تصویر الوقائع الحقیقیة. حیث أنّ الکاتب یقوم بنقل الواقع إلى الآخر بصیغته الإبداعیة.
تحلیل نشانه- معناشناختی دروغ: لغزندگی نظام آیکونیک زبان در قصه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبیین چگونگی شکل گیری دروغ از دیدگاه نشانه- معناشناختی ابتدا به تعریف آیکون و کارکرد آن در حوزه گفتمان می پردازیم. در این رابطه نشان خواهیم داد اگرچه آیکون به معنای بیشترین میزان شباهت بین یک چیز و بازنمون آن است؛ ولی همواره امکان ایجاد فاصله بین این دو وجود دارد که می تواند از صفر تا بی نهایت در نوسان باشد. این فاصله سبب می شود تا چیزی با عنوان توهم و سپس دروغ در زبان شکل گیرد. بر این اساس، آیکون می تواند از کم- آیکون1 تا بیش- آیکون2 در نوسان باشد. با توجه به این توضیحات، دروغ امری نشانه ای است که در آن آیکون قدرت انطباق خود را با موضوعی که قرار است بازنمون آن باشد، از دست داده است. نگارندگان در این جستار به بررسی علل و عوامل کاستی و یا نیستی انطباق در فرایند نشانه- معناشناختی خواهند پرداخت. هدف اصلی این مقاله با تکیه بر رویکرد نشانه- معناشناختی و فرایند آیکونیک، کشف علل سرپیچی نشانه ای و سقوط انطباق آیکونیک و نوسان پذیری آن است. فرضیه اصلی تحقیق این است که دخالت فرایند حسی- ادراکی و هیجانات عاطفی به عنوان امری فعال در کنش های انسانی سبب تغییر دریافت ما و جابه جایی زاویه دید می گردند و به همین دلیل مانع از لنگراندازی آیکون به عنوان نشانه تطبیق یافته با موضوع و زمانیت و مکانیت آن می شوند که نتیجه آن می تواند دروغ گفتمانی باشد.
مقایسه بیان دستوری کودکان مبتلا به اُتیسم با کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب زبانی یکی از مشخصه های اصلی کودکان مبتلا به اُتیسم است، با این حال در پژوهش های مربوط به اُتیسم، ویژگی های زبانی، به ویژه دستوری این کودکان به صورت جامع بررسی نشده است و اطلاعات اندکی از نیمرخ زبانی افراد فارسی زبان مبتلا به اُتیسم وجود دارد و به علت ناهمگونی موجود در اُتیسم نیز، لازم است بررسی های گسترده ای درباره ویژگی های زبانی این کودکان در زبان های مختلف انجام گیرد. هدف این مطالعه بررسی ویژگی های دستوری در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم و آشکار ساختن تفاوت های دستور بیانی آن ها از کودکان طبیعی همتای سنی و همتای زبانی است. در این مطالعه 10 کودک ( 6-9 ساله) مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک طبیعی (10 کودک همتای سنی و 10 کودک همتای زبانی) شرکت داشتند. برای تشخیص کودکان اُتیسم با عملکرد بالا از آزمون گارز و آزمون غربالگری اُتیسم استفاده گردید. بعد از اجرای آزمون بیان دستوری، پاسخ های آن ها ثبت و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد در ساختارهای مربوط به جملات شرطی، تعجبی، ضمایر اشاره، کسره اضافه و ساخت سببی، بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P) و در ساخت های مربوط به جملات پرسشی دارای پرسش واژه و جملات پرسشی بله/خیر، بند موصولی متممی، ضمایر متصل، منفصل، تقابلی، و نیز حرف اضافه بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی و زبانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<). بنابراین تولیدساخت های پرسشی، موصولی و ضمایر از مشکلات زبانی مهم در این کودکان است که باید افزون بر تشخیص، در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
مقاله به زبان انگلیسی: Participatory Pedagogy: A Case Study of Learner's Participation in Content Development (آموزش مشارکتی: مطالعه موردی روی فراگیران مشارکتی در توسعه محتوا )
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تجربه ای از آموزش مشارکتی است که محقق 24 دانشجوی رشته زبان فرانسه از دانشگاه نیجریه را برای بررسی محتوای درس دستور زبان فرانسوی 6 هفته درگیر ساخت. هدف از این مطالعه اطمینان از ارتباط محتوا با توسعه محتوا، به منظور تضمین و جلب نظر فراگیران در حین فراگیری دستور زبان بود. تمرینات توسعه محتوا دارای 3 بخش است: تلفیق داده های اولیه با فهرست مورد نظر فراگیران، انجام تجزیه- تحلیل و نیاز سنجی حیطه مورد علاقه و تقسیم حیطه ها به بخش های قابل تدریس. موارد قابل تدریس با مشارکت فراگیران به دست آمدند و اساس پایه های اصلی تدریس شدند. بخش ها در این مقاله و ارزیابی کارآمدی این برنامه در مقاله بعدی که از فراگیران در پایان این دوره بدست آمده ارائه خواهد شد که می تواند به عنوان یک نمونه پژوهش در تولید محتوا مشارکتی مورد استفاده قرار گیرد.