فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
منبع:
حسابدار ۱۳۷۵ شماره ۱۱۳
حوزههای تخصصی:
آیین رفتار حرف های در حسابداری و حسابرسی
حوزههای تخصصی:
نقش استدلال راهبردی در کشف و پیشگیری از تقلب
منبع:
حسابرس ۱۳۸۸ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
ریسک نقدشوندگی سهام و کیفیت سود
حوزههای تخصصی:
مطالعات مالی : نگاهی دوباره مروری بر پایان نامه های تحصیلی (قسمت ششم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل سری های زمانی سود در سطح صنعت و مقایسه آن با مدل گام تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات متنوع شرکت های تأمین سرمایه در بازارهای مالی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی فراز و فرود ایفا و ارزیابی مسئولیت پاسخگویی مالی از طریق گزارشگری مالی دولتی در سده گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر رعایت آیین رفتار حرفه ای بر کاهش تضاد منافع حسابرسی مالیاتی در اجرای ماده 272 قانون مالیاتهای مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران بر اساس ماده 272 قانون مالیات های مستقیم، روش برون سپاری1 حسابرسی مالیاتی به حسابداران رسمی پذیرفته شد. اما در سیر تفاسیر این ماده قانونی، قبول گزارش حسابرسی مالیاتی بدون رسیدگی و صدور برگ تشخیص مطابق مقررات، تبدیل به امکان رسیدگی مجدد از طرف مامورین مالیاتی و در نتیجه افزایش زمان و هزینه های رسیدگی، و در نهایت، کاهش بهره وری و کارایی حسابرسی مالیاتی شد. در این پژوهش، برمبنای رابطه تضاد منافع و بکارگیری راه کار رعایت آیین رفتار حرفه ای، افزایش بهره وری و کارایی حسابرسی مالیاتی مورد آزمون قرار گرفت. جهت پژوهش، پرسشنامه استانداردی تهیه و بین دو گروه حسابداران رسمی و مامورین مالیاتی توزیع، جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش، نشان دهنده تفاوت معنی دار در رعایت آیین رفتار حرفه ای بین این دو گروه و تفاوت دیدگاه برمیزان تاثیر رعایت آیین رفتار حرفه ای بر بهبود کارایی واثر بخشی است.
ملاحظاتی در مورد تجدید ارزیابی دارایی های ثابت شرکت های تابعه وزارت نیرو
حوزههای تخصصی:
بنگاههای اقتصادی و مساله ای به نام مالیات
منبع:
تدبیر ۱۳۷۳ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
بخشنامه های مالیاتی
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش خطای واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران در بروز پدیده صرف ارزش در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های غیر عادی بازار سرمایه، پدیده صرف ارزش یا مازاد بازده سهام ارزشی نسبت به سهام رشدی است. اگر چه در بسیاری از بازارهای سرمایه دنیا وجود این پدیده به اثبات رسیده است اما بر سر دلایل آن اختلاف نظر وجود دارد. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که آیا پس از کنترل ریسک سهام ارزشی و رشدی می توان شاهدی مبنی بر واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران نسبت به معیارهای عملکردی سهام ارزشی و رشدی در گذشته یافت یا خیر. معیارهای عملکردی مورد نظر در این پژوهش شامل رشد فروش، رشد سود آوری و بازده سهام در گذشته است. به منظور بررسی این موضوع، نمونه ای شامل 121 شرکت طی دوره زمانی 1380 تا 1389 و در قالب دو دوره 5 ساله تشکیل و آزمون پرتفو مورد مطالعه قرار گرفته است. برای بررسی فرضیه های پژوهش از دو روش آزمون پرتفو و روش رگرسیون با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نمی توان خطاهای رفتاری سرمایه گذاران را علت بروز صرف ارزش در بازار سرمایه ایران دانست بلکه یک رابطه مستقیم بین ریسک و بازده سهام ارزشی و رشدی وجود دارد که این موضوع مؤید توجیه عقلایی در خصوص بروز صرف ارزش می باشد.
پیاده سازی ارزیابی متوازن
منبع:
حسابدار ۱۳۸۵ شماره ۱۷۸
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر ، ارزیابی دارایی های نامشهود و قابلیت های رقابتی بلند مدت شرکتها از اهمیت ویژه ای برخوردار است . زیرا ، وجود این دارایی ها برای موفقیت شرکت بسیار حیاتی تر از داراییهای مشهود و فیزیکی به شمار می روند . از این رو ، نیاز به استقرار سیستم ارزیابی متوازن عملیات به شدت احساس می شود تا بتواند با استفاده از معیارهای متنوع مالی و غیر مالی ، ارزیابی همه جانبه ای از عملکرد شرکتها ارائه و آخرین وضعیت این داراییها را نیز مورد بررسی قرار دهد ...
رابطه معیارهای سودآوری و ریسک با ارزش بازار سهام با تأکید بر جریان وجوه نقد (موردمطالعه: شرکتهای رو به رشد و رو به افول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روشهای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت توسط دکینسون (2010) ارائهشده است. در این روش برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت از الگوهای ایجادشده از علامت مثبت و منفی طبقات صورت جریان وجه نقد سهطبقهای(عملیاتی، سرمایهگذاری و تأمین مالی) استفاده میشود. اختصاص هریک از الگوهای صورت جریان وجه نقد به مراحل چرخه عمر شرکت با توجه به تئوریهای اقتصادی صورت گرفته است .هدف اصلی تحقیق تجربی حاضر ارزیابی و تعیین رابطه متغیرهای حسابداری و ارزش بازار سهام است و درصدد آن است تا بر اساس مطالعات قبلی چون دکینسون، آنتونی و رامش(1992) رابطه معیارهای سودآوری، معیارهای ریسک با ارزش بازار سهام بر اساس الگوهای جریان نقدی را ارزیابی نماید. جامعه آماری این پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1384 الی 1391بوده و بر اساس دو سطح رشد و افول الگوهای جریان نقدی تحلیل گردیدهاند. در این پژوهش از رویکرد همبستگی و گرایش کاربردی استفادهشده است. یافتهها نشان میدهد که متغیرهای سود هر سهم، بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، رشد فروش، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و اهرم مالی مربوط به شرکتهایی که چرخه عمرشان در مراحل اولیه (رشد) هستند؛ نسبت به شرکتهایی که در سطوح پایانی چرخه عمر(افول) منتج شده از الگوهای جریان نقدی قرار دارند، رابطه قویتری با ارزش بازار سهامدارند.
معیار ارزیابی ریسک تعدیل شده بر اساس ظرفیت مطلوب در تصمیمات سرمایه گذاری و بهینه سازی سبد سهام (زیربنای نظریه پردازی و ابزارسازی نوین مالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی در جهت پاسخ گویی به نیاز موجود در زمینه فراهم سازی زیرساخت های نظری و مبانی نظری پشتیبان ابزارهای نوین مالی است که علاوه بر مطابقت با موازین اسلامی، منطبق بر روش های نوین سنجش ریسک در بازارهای مالی اسلامی نیز بوده و قابلیت کاربرد در بازارهای مالی اسلامی را داشته باشد. بدین منظور، در این پژوهش در جهت بررسی، محاسبه و ارزیابی انحرافات مثبت و منفی از بازده هدف در اندازه گیری و محاسبه ریسک فرصت های سرمایه گذاری که در نهایت به ارائه یک معیار ارزیابی ریسک تعدیل شده با ظرفیت مطلوب (ریسک مطلوب) منجر می گردد، گام برداشته شده است. این معیار به صورت عام قابلیت استفاده داشته و در صورت حفظ پیش فرض های مربوط به استفاده از وردایی (واریانس)، ریسک نامطلوب، LPM و UPM به عنوان معیار ریسک به نتایج مشابهی می رسد. این معیار با استفاده از ویژگی ها و نگرش های افراد سرمایه گذار نسبت به ریسک مثبت و منفی به تعدیل ریسک نامطلوب یک سرمایه گذاری بر اساس ظرفیت مطلوب آن پرداخته و احتمال و میزان انحرافات بالاتر از بازده هدف را در محاسبه ریسک سرمایه گذاری دخالت می دهد. این معیار که در اندازه گیری و ارزیابی میزان ریسک اوراق بهادار منفرد، در مدل بهینه سازی سبد سهام نیز استفاده می گردد و ریسک سبد سهام را بر اساس ریسک مطلوب و نامطلوب مجموع اوراق بهادار محاسبه می کند. این معیار بر اساس نتایج پژوهش، توانایی ارائه راه حل به سه تناقض عمده در تصمیمات مالی، یعنی «سنت پترزبورگ»، «الزبرگ» و «آلایس» را دارد و در مدل بهینه سازی سبد سهام نیز قابلیت استفاده دارد؛ به طوری که در آن هدف حداکثر سازی بازده و حداقل سازی ریسک محاسبه شده از طریق معیار ریسک تعدیل شده با ظرفیت مطلوب دنبال می گردد.
مدیریت سود واقعی، حاکمیت شرکتی و نگهداشت وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می باشد و زمانی که مدیران دارای انگیزه برای
انحراف از منافع سهامداران می باشند؛ این نقش پر رنگتر می شود. یک نمونه از این انحراف ها، مدیریت سود با
استفاده از فعالیت های واقعی می باشد. حاکمیت شرکتی احتمالاً وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد و درک
سرمایه گذاران از نگهداشت وجه نقد را بهبود می بخشد. هدف این تحقیق، شناخت رابطه بین مدیریت سود واقعی،
حاکمیت شرکتی و نگهداشت وج ه نق د می باشد. در این تحقیق برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل های
رویکودری ( 2006 ) و جنی ( 2010 ) و برای اندازه گیری ارتباط نگهداشت وجه نقد و مدیریت سود از مدل های
تعدیل یافته اوپلر ( 1999 ) و فاما و فرنج ( 1998 ) استفاده شده است. درصد اعضای غیر موظف هیئت مدیره (استقلال
هیئت مدیره ) ب ه عنوان ویژگی مهم حاکمیت شرکتی مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مدل
رگرسیون خطی چند متغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته تلفیقی استفاده شده است. با توجه به محدودیت های
اعمال شده جهت انتخاب نمونه، نمونه آماری در این تحقیق شامل 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
تهران می باشد که طی سال های 1388 تا 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است که بین مدیریت
سود واقعی و نگهداشت وجه نقد ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در نتیجه، سرمایه گذاران نگهداشت وجه نقد
را در شرکتهای با مدیریت سود واقعی در سطح بالا، کاهش می دهند و در میان شرکت هایی که مدیریت سود را در
سطح بالایی انجام می دهند، شرکت هایی که دارای حاکمیت شرکتی در سطح ضعیفی هستند، نسبت به شرکت هایی
که از حاکمیت شرکتی قوی برخوردارند، دارای ارزشیابی نگهداشت وجه نقد کمتری می باشند.
بررسی رابطه بین بازده اضافی ریسک تعدیل شده با نقدینگی و ریسک نقدینگی(شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل ثابتی در فرهنگ سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه از ریسک و خطر گریزان است و به سوی بازده و سود تمایل دارد. به همین خاطر است که سرمایه گذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه شان هست، امتناع می کنند. ریسک و خطر از دست دادن اصل و فرع سرمایه در همه جا هست، بعضی سرمایه گذاری ها پرخطرند و برخی کم خطر. سرمایه گذار با توجه به میزان ریسک و خطر سرمایه گذاری، انتظار سود و بازده متناسب را دارا می باشد. این پژوهش بازده اضافی سهام را با در نظر گرفتن دو متغیر نقدینگی و ریسک نقدینگی در بازه زمانی 1391-1386 مورد بررسی قرار می دهد. نمونه انتخاب شده برای آزمون شامل 40 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج از طریق رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت تا ارتباط بین متغیرهای پژوهش و بازده اضافی سهام ارزیابی شود. روش های آماری مورداستفاده در این پژوهش، آمار توصیفی، آزمون مانایی داده ها، آزمون چاو و آزمون ضریب لاگرانژ می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد بازده اضافی سهام رابطه ای منفی و معنی دار با نقدینگی شرکت دارد. نقدینگی بازار، ریسک نقدینگی شرکت و ریسک نقدینگی بازار ارتباط معنی داری با بازده اضافی سهام ندارند.
کاربرد روش تکنیکال برای پیش بینی قیمت سهام: رویکرد مدل های احتمال غیرخطی و شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۲
59-79
حوزههای تخصصی:
پیش بینی حرکت قیمت سهام ازجمله مسائلی است که همواره تحلیل گران و سرمایه گذاران با آن مواجه هستند و آنان از ابزارهای مختلفی ازجمله تحلیل های بنیادی و تکنیکال برای انتخاب سهام خوب و همچنین پیش بینی روند قیمتی در روزهای آینده استفاده می کنند. آنچه تحلیل گران به آن توجه دارند، توانایی تحلیل تکنیکال در پیش بینی های کوتاه مدت می باشد. بدین منظور، در این مقاله، مدل هایی با استفاده از ابزارهای شبکه عصبی، لاجیت، پروبیت و مقدار حدی به منظور پیش بینی جهت حرکت قیمت سهم در روز بعد ارائه شده است. برای پیاده سازی و مقایسه مدل های ارائه شده، برخی از شاخص های تکنیکال روزانه سهام شرکت ایران خودرو در بورس اوراق بهادار تهران که ازجمله سهام های مورد اقبال سرمایه گذاران می باشد، بررسی شده است. بازه زمانی موردبررسی سال های 1392 تا 1397 بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در آزمون نا پارامتری برابری نسبت ها، ازلحاظ آماری مدل های ارائه شده تفاوت معناداری باهم نداشته اند، اما معیارهای سنجش خطا بیان می کند که مدل پروبیت، خطای کمتری در پیش بینی سهام در بازار بورس تهران دارد.
میعان یا نقدینگی بلند مدت
منبع:
حسابدار ۱۳۶۵ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی: