فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
بررسی رشد و عوامل مؤثر بر توان رقابتی پسته ایران در بازار جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسته یکی از مهمترین محصولات کشاورزی است که در سطح گسترده درمناطق کویری و خشک ایران کشت شده است. ایران هر ساله درآمد شایان توجهی از راه صادرات این محصول در بازار جهانی ، بدست می آورد. هدف مقاله آن است که روند رشد تولید، صادرات و قدرت رقابتی پسته ایران در بازار جهانی بررسی شود. داده های سری زمانی از سطح زیر کشت، عملکرد در هکتار،تولید، میزان صادرات و ارزش صادرات پسته، برای دوره زمانی 81-1370 و آمار صادرات پسته به بازارهای گوناگون برای ایران و آمریکا،طی دوره زمانی 82-1375 جمع آوری شد. مدل های روند نمائی و سهم ثابت بازار برای دستیابی به هدف های مطالعه ، مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نرخ رشد سطح زیر کشت، معنی دار و معادل 2/5 درصد می باشد. در حالی که نرخ رشد تولید، مقدار و ارزش صادرات در دوره زمانی مورد مطالعه معنی دار نبوده است. اثر توزیع بازار و اثر رقابتی نقش مهمی در تغییر میزان صادرات پسته ایران در دوره اول(78-1375( داشته اند ، در حالی که اثر ترکیب محصول و توزیع بازار از مهمترین عامل های تغییر در صادرات پسته ایران در دوره دوم ( 82-1379( بوده اند.
توسعه تشکل ها
تعیین الگوی بهینه کشت زراعی بر اساس دو دیدگاه اقتصادی و زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کشاورزی یک فعالیت اقتصادی است که سهم بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی هر کشور بوسیله تامین امنیت غذایی مردم آن ایفا می کند. از سوی دیگر فعالیت کشاورزی می تواند تاثیرات جانبی زیست محیطی را به همراه داشته باشد. بسیاری از تحلیلهای اقتصادی تنها بر روی افزایش رفاه اقتصادی کشاورزان تاکید می کنند بدون اینکه به مسایل زیست محیطی توجهی داشته باشند. از این رو می توان گفت یک مدیر همه سو نگر و کارامد، در زمینه انتخاب فعالیتهای کشاورزی باید چندین هدف اعم از اقتصادی و زیست محیطی را همزمان در نظر داشته باشد. هدف اصلی این تحقیق، ارائه و بکارگیری یک مدل برنامه ریزی آرمانی ترتیبی برای تعیین الگوهای بهینه کشت و مقایسه آنها، به منظور دستیابی همزمان به اهداف اقتصادی کشاورز و اهداف زیست محیطی است. نتایج تحقیق نشان داد که با استفاده از این مدل برنامه ریزی، تصمیم گیری برای کشاورزان در شرایط نامناسب زیست محیطی تسهیل می گردد، شرایط الگوی کشت به طور نسبی بهبود می یابد و از منابع و نهاده ها به نحو مطلوبتری بهره برداری می گردد.
گرایش محققان کشاورزی پیرامون مشارکت با کارکنان ترویج: پژوهشی در سه استان چهار محال و بختیاری، اصفهان و خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش مثبت محققان، کارکنان ترویج و کشاورزان به همکاری با یکدیگر، لازمه رهیافتهای مشارکتی است. در این مطالعه نیز هدف اصلی: سنجش گرایش محققان پیرامون مشارکت با کارکنان ترویج و شناخت متغیرهای مرتبط با آن در مراکز تحقیقات کشاورزی (چهار محال و بختیاری، اصفهان، صفی آباد و خوزستان) است. داده ها با بهره گیری از ابزاری چون: پرسشنامه و روش مصاحبه در پاییز 1377 به دست آمده است. یافته های این پژوهش نشان داد که همکاری محققان با کارکنان ترویچ پایین بوده و با ترویج هم آشنایی کمی دارند. همچنین جهت گیریشان به سوی تحقیقات تک رشته ای بوده و گرایش مثبتی پیرامون مشارکت با کارکنان ترویج دارند. در این میان تحقیقات دارای ویژگیهای زیر، گرایش مثبت تری به مشارکت با کارکنان ترویج داشتند:تجربه تحقیقاتی بیشتر، همکاری بیشتر با کارکنان ترویج؛ موقعیت علمی پایین تر سمت مدیریتی بالاتر و شرکت بیشتر در همایشها و گردهمایی های مربوط به ترویج.از سویی نیز آشکار شد که گرایش محققان، زیر تاثیر افکار همکاران و مدیرشان قرار دارد.از همین رو بر پایه نتایج به دست آمده نیز پیشنهادهای زیر ارایه میشود:1-دیدگاه مبتنی بر مشارکت با کارکنان ترویج، تقویت شود.2-فعالیتهای مشارکتی براساس دیدگاههای محققان آغاز گردد.3-در راستای تغییر و تقویت گرایشها، به همه محققان توجه و رسیدگی لازم انجام گیرد.
نسل جدید تعاونی های کشاورزی : تجربیات جهانی و درس هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به گسترش فعالیت تعاونی ها در زمینه بازاریابی محصولات کشاورزی از یک سو و نیاز به بازنگری مبانی سنتی تعاونی در پاسخ به شرایط جدید از سوی دیگر سبب گردیده که تعاونی های کشاورزی به ویژه در کشورهای پیشرفته دستخوش تحولاتی گردند. یکی ازاین نوآوری ها ایجاد تعاونی های بازارگرا با ویژگی هایی خاص می باشند که ""تعاونی های نسل جدید"" نام گرفته اند. در این مقاله نخست به مهم ترین دیدگاه های منتقدین به مبانی سنتی تعاونی پرداخته و پس از آن برخی تجربیات و عملکرد تعاونی های کشاورزی نسل جدید مورد بحث قرار گرفته و در پایان به آموزه هایی که می تواند به سیاستگزاران برای انجام اصلاحاتی در ساختار موجود تعاونی های کشاورزی در ایران کمک نماید پرداخته خواهد شد.
اندازه گیری آثار مداخله دولت در قیمت گذاری محصولات دامی: بررسی موردی گوشت مرغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخله دولت در قیمت گذاری کالاهای کشاورزی از سیاست های رایج بیشتر کشورهای در حال توسعه در دهه اخیر بوده است. این سیاست ها دامنه وسیعی از مداخلات را در بر می گیرد که برخی مستقیم و برخی غیر مستقیم قیمت کالاها و نهاده های کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. از جمله مهمترین این سیاست ها می توان به کنترل قیمت های تولید کننده و یا مصرف کننده، و یا وضع مالیات و یارانه بر روی یک یا چند کالا یا نهاده اشاره کرد.در ایران نیز بسیاری از کالاهای کشاورزی و دامی، از جمله گوشت مرغ، تحت تاثیر این مداخلات قرار داشته اند. این مداخلات بیشتر از طریق کنترل قیمت گوشت مرغ و یا پرداخت یارانه به نهاده های تولید این کالا، به ویژه از راه تخصیص نرخ های پایین تر ارز برای واردات نهاده های پیشگفته، صورت گرفته است در این مقاله با استفاده از معیارهای نرخ حمایت اسمی، نرخ حمایت ضمنی ونرخ حمایت موثر، به بررسی اثر این سیاستها طی دوره زمانی 1361-78 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که تاثیر سیاست های مداخله مستقیم قیمت بر ارزش افزوده مرغداری، مثبت و جهت گیری سیاست های قیمتگذاری دولت در سال 69، در عمل، به سود حمایت از تولید بوده است.
تعیین و ارزیابی سیاست های حمایت از تولیدکنندگان خرما در برنامه های توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، برآورد مقدار حمایت از تولیدکنندگان خرما در کشور با استفاده از متدولوژی سازمان توسعه همکاری های اقتصادی است. در این پژوهش حمایت از تولیدکننده ی خرما، برای هر هکتار در طی چهار برنامه ی توسعه ی اقتصادی بررسی می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، بر مبنای نرخ ارز سایه ای(واقعی)، میانگین حمایت از قیمت بازاری در هر هکتار در سال های برنامه ی اول و دوم، منفی و به ترتیب برابر 39760259 و 756853 ریال است. میزان این حمایت ها در برنامه سوم مثبت و برابر 886878 ریال و در برنامه چهارم توسعه منفی و برابر 2252143 ریال می باشد. برنامه اول، چهارم، سوم و دوم توسعه اقتصادی، با پرداخت های بودجه ای 17287586، 3984724، 2212375، 1982567 ریال در هر هکتار خرما، به ترتیب بیشترین پرداخت های بودجه ای را دارند. بنابراین برنامه سوم توسعه در حمایت از قیمت بازاری و برنامه دوم در حمایت های بودجه ی موفق ترین برنامه های توسعه ی کشور در تولید خرما هستند.
ارزیابی تجارت بخش کشاورزی ایران با استفاده از مدل جاذبه و داده های ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه برای بررسی مهمترین تعیین کننده های تجارت کشاورزی، مدل جاذبه را به کار برده است. بدین منظور آمار صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران برای دوره زمانی 1380 تا 1387 از سازمان گمرک ایران تهیه و سایر داده ها از پایگاه های اینترنتی مختلف برای دوره زمانی 2001 تا 2008 به دست آمد. برآورد اثرات تصادفی و انجام آزمون هاسمن منجر به انتخاب مدل اثرات ثابت جهت تعیین اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته گردید. ابتدا تاثیر متغیرهای مستقل تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه، متغیر مشابهت لیندر، فاصله جغرافیایی، نرخ ارز، عدم قطعیت نرخ ارز و متغیر مجازی مرز مشترک بر هر یک از صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران برآورد و سپس متغیرهای مجازی مربوط به یکپارچگی های منطقه ای سازمان کنفرانس اسلامی و اکو نیز در مدل وارد گردید. نتایج نشان داد که تولید ناخالص داخلی شرکای تجاری اثر مثبت بر صادرات و واردات محصولات کشاورزی دارد. همچنین متغیرهای اثر لیندر، فاصله جغرافیایی و عدم قطعیت نرخ ارز تاثیر منفی بر صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران داشتند. متغیر درآمد سرانه تاثیر منفی بر صادرات داشت در حالی که واردات محصولات کشاورزی وابستگی معنی داری با درآمد سرانه کشورهای صادرکننده نداشته است. متغیر نرخ ارز واقعی اثر مثبت اما بسیار کوچک بر واردات و اثر منفی بر صادرات بخش کشاورزی ایران داشته است. همچنین تشکیل یکپارچگی بین ایران واعضای سازمان کنفرانس اسلامی منجر به افزایش صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران شده و از اثرات منفی نوسانات نرخ ارز خواهد کاست. با توجه به وابستگی منفی میان صادرات و واردات با فاصله جغرافیایی کشورها، تقویت زیرساخت های حمل و نقلی بین المللی پیشنهاد می گردد. علاوه بر آن کشورهای اسلامی که فاصله جغرافیایی آنها با ایران کم باشد از پتانسیل تجاری بالایی برخوردارند و ضرورت انعقاد پیمان های منطقه ای با آنها بخوبی احساس می شود.
ارزیابی نظام های بهره برداری در راستای پایداری فعالیت های زراعی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات پیمایشی و کاربردی است که در سال 1393 در استان مازندران انجام شده است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی و شناسایی مناسب ترین نظام بهره برداری جهت پایداری فعالیت های زراعی در استان مازندران می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر در برگیرنده کلیه متخصصانی است که در زمینه ابعاد پایداری و نظام های بهره برداری دارای اطلاعات کافی و تسط و درک عمیقی از موضوع مورد مطالعه هستند که از طریق نمونه گیری غیراحتمالی یا هدفمند و روش گلوله برفی، تعداد 15 نفر شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. برای تعیین روایی ظاهری و محتوایی از نظرات اساتید و متخصصان فن و برای سنجش پایایی از نرخ ناسازگاری استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اکسپرت چویس 2000 بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس چهار معیار پایداری از جمله اکولوژیکی و سیاستی (به عنوان مهم ترین معیارهای پایداری فعالیت های زراعی طبق تحقیق)، نظام بهره برداری تجاری در اولویت است. علاوه بر این، نتایج نهایی نشان داد که با تلفیق وزن های نسبی معیارها، زیرمعیارها و گزیدارها، مناسب ترین نظام بهره برداری در راستای بهبود پایداری فعالیت های زراعی در منطقه، نظام بهره برداری تجاری می باشد. همچنین، نظام بهره برداری تعاونی با اختلاف کمی نسبت به نظام بهره برداری تجاری و با اختلاف نسبتاً زیادی با نظام بهره برداری دهقانی در اولویت دوم قرار دارد. با توجه به اهمیت موضوع پایداری به لحاظ توسعه فعالیت های زراعی در منطقه مذکور پیشنهاد می گردد، مسئولین مربوطه با مد نظر قرار دادن نتایج حاصله، برنامه ریزی و اقدامات لازم جهت فراهم نمودن سازوکارهای مناسب جهت متشکل نمودن فعالیت های زراعی در غالب نظام های بهره برداری تجاری و تعاونی را فراهم نمایند.