زهره هاشمی

زهره هاشمی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی دانشگاه مراغه (نویسنده مسئول)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

بررسی ارتباط بین خشکسالی هیدرولوژیکی و پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در بخش شرقی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی شاخص خشکسالی جریان رودخانه فلوریستیک منطقه سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۸
هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی با خشکسالی هیدرولوژیکی در بخش شرقی منطقه سیستان است. این منطقه با مساحت  875052 هکتار در شمال استان سیستان و بلوچستان، با ارتفاع متوسط 478 متر از سطح دریا قرار دارد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 8 به همراه پایش زمینی، از شاخص های تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و خشکسالی جریان رودخانه، در سال های 2019 و 2021 استفاده شد. همچنین فهرست فلوریستیک منطقه موردمطالعه به روش پیمایشی و به طور تصادفی، در فصول رویشی گیاه در سال های 2019 و 2021 تهیه شد. شکل زیستی گیاهان نیز براساس رده بندی ران کیائر (1934) تعیین گردید. نتایج نشان داد میانگین شاخص شدت خشکسالی در سال های 2019 و 2021 به ترتیب 33/1 و 38/0- برآورد شد. سال 2019 در طبقه نرمال آبی و سال 2021 در طبقه خشکسالی ضعیف شناسایی شد. بررسی تغییرات شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و شاخص خشکسالی جریان رودخانه در سال های موردنظر دارای رابطه همبستگی است. تغییرات پوشش گیاهی حاصل از خشکسالی هیدرولوژیکی، در سال 2021 رخ داده است که بیانگر متأثر بودن پوشش گیاهی از خشکسالی هیدرولوژیک است.  بررسی فلور منطقه در سال 2019 نشان داد، گیاهان شامل 191 گونه گیاهی از 141 جنس و 42 تیره در منطقه پراکنش دارند که با حادث شدن شرایط خشکسالی هیدرولوژیکی در سال 2021  تعداد گونه ها به  162 گونه، 123 جنس و 34 تیره کاهش یافته است. طیف زیستی گیاهان به روش ران کیائر نشان داد که در سال 2019، 40 درصد تروفیت ها، 4/18 درصد کریپتوفیت ها، 9/17 درصد همی کریپتوفیت ها، 3/15 درصد فانروفیت ها و 4/8 درصد کامفیت ها را شامل می شود. در سال 2021 تروفیت ها به 7/34 درصد، کریپتوفیت ها به 5/9 درصد، همی کریپتوفیت ها به 4/17 درصد و کامفیت ها به 9/7 درصد کاهش یافته است اما فانروفیت نسبت به سال 2019 بدون تغییر 3/15 درصد باقی مانده است. که بیانگر مقاومت گیاهان فانروفیت به خشکسالی و کمبود آب در منطقه موردمطالعه می باشد.
۲.

بررسی رابطه دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و رطوبت سطحی در کاربری های اراضی منطقه زهک دشت سیستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای سطح زمین کاربری اراضی شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت دشت سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۷۸
دمای سطح زمین یکی از پارامترهای مؤثر و مهم در فرایندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاس ها، از محلی تا جهانی، محسوب می شود. در این مطالعه، رابطه بین دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و رطوبت سطحی خاک، در کاربری های اراضی منطقه زهک دشت سیستان، بررسی شد. بدین منظور تصاویر ماهواره ای لندست TM (1987)، TM (2001) و  OLI(2018) به کار رفت. پس از مراحل پیش پردازش و پردازش تصاویر، نقشه های کاربری اراضی براساس روش طبقه بندی نظارت شده و از طریق الگوریتم حداکثر احتمال در دوره سی ساله استخراج شد. همچنین دمای سطح زمین با روش پنجره مجزا به دست آمد و ارتباط بین آن با پوشش گیاهی و رطوبت خاک، با روش آماری، ارزیابی شد. طبق نتایج، دقت طبقه بندی به روش حداکثر احتمال با بررسی از طریق داده های حقایق زمینی، تصاویر TM و OLI، برحسب ضریب آماری کاپا، به ترتیب 89/0، 95/0 و 84/0 و براساس صحت کلی 8/91، 45/96 و 89/87% به دست آمد. طی سال های 1987، 2001 و 2018 میانگین شاخص های دمای سطح زمین 13/38، 73/45 و 14/41 درجه سانتی گراد، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی 11/0-، 13/0- و 16/0- و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت 64/0، 63/0 و 58/0 برآورد شد. ارتباط دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی فاقد همبستگی بود. همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت نیز معکوس و منفی شد. بر اثر عوامل پدیدآورنده خشکسالی هیدرولوژیکی و شرایط اقلیمی ناشی از کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا و وزش طوفان های گردوغبار، زادآوری و رشد گیاهان کاهش یافته است؛ بنابراین، به دنبال فقدان پوشش گیاهی مناسب، پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین منطقه مورد مطالعه تأثیری ندارد.
۳.

اثربخشی درمان فراشناختی مبتنی بر آموزش های کارکردهای اجرایی مغز بر سندروم شناختی- توجهی دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی درمان فراشناختی کارکردهای اجرایی مغز سندرم شناختی - توجهی اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های مبتنی بر کارکردهای اجرایی مغز بر سندرم شناختی- توجهی دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام شد. روش ها: جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی استعداد درخشان در شهر مراغه بود که در سال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 20 دانش آموز دارای اضطراب اجتماعی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب اجتماعیSPIN، مقیاس سندرم شناختی- توجهیCAS, 2009)) و پرسشنامه 30 سوالی فراشناخت برای نوجوانان(MCQ-A,2004) بود. مداخله فراشناختی با تاکید بر کارکردهای اجرایی مغز طی هفت جلسه 45 تا 60 دقیقه ای و تکلیف منزل از طریق نرم افزار بهسازی حافظه فعال- روان تجهیز(1389) برای گروه آزمایش انجام شد. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری (05/0p< ) وجود دارد. این نتیجه نشان می دهد که مداخله فراشناختی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان تاثیر معناداری داشته و اضطراب اجتماعی افراد را بهبود بخشیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان فراشناختی با تاکید بر کارکردهای اجرایی مغز، سندرم شناختی- توجهی را در دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی کاهش می دهد.
۴.

اثربخشی درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی و سندرم شناختی- توجهی همسران بیماران مبتلا به تومور مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراشناختی سندرم شناختی - توجهی پریشانی روانشناختی تومور مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
مقدمه: انسان ها طی دوران زندگی با طیف گسترده ای از اختلالات جسمی روبرو هستند که برخی از این اختلالات جسمی، منجر به مشکلات روانشناختی در فرد و اطرافیان می گردد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی و سندرم شناختی- توجهی همسران بیماران مبتلا به تومور مغزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را همسران بیماران مبتلا به تومور مغزی ساکن شهر تبریز در سال 1399 تشکیل داد. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله جایگزین شدند. همسران گروه مداخله 8 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای از درمان فراشناختی برخوردار گردیدند. داده ها با استفاده از مقیاس سندرم شناختی- توجهی (CAS-1) و پریشانی روانشناختی کسلر، قبل و یک هفته بعد از مداخله جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل بعد از مداخله در متغیرهای سندرم شناختی- توجهی با حجم اثر 97% و پریشانی روانشناختی با حجم اثر 82% تفاوت معناداری (0.01>p ) وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر درمان فراشناختی در بهبود سندرم شناختی- توجهی و پریشانی روانشناختی همسران بیماران مبتلا به تومور مغزی، اجرای مداخلات فراشناختی می تواند زمینه را برای بهبود روان شناختی این افراد فراهم نماید.
۵.

تاثیر آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری فنیل کتونوری (PKU)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فنیل کتونوریا شفقت ذهن آگاهی اضطراب خودانتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
وجود کودک با نیازهای ویژه در یک خانواده نوعی بحران به شمار می آید و والدین آنها تنش و فشار روانی فراوانی متحمل می شوند. هدف پژوهش حاضرتعیین اثر بخشی آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر خودانتقادی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری فنیل کتونوری است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. 24 نفر از مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری PKU شهر قزوین در سال 1399 با توجه به معیار ورودی و به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها ازپرسشنامه خودانتقادی (2004) و پرسشنامه اضطراب بک (1998) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و اضطراب مادران تاثیر معنادار داشته (p<0/01) و منجر به کاهش خودانتقادی و اضطراب مادران گردید. نتایج پژوهش دارای تلویحات کاربردی بوده و می تواند به عنوان یک شیوه درمانی در کاهش اضطراب و خودانتقادگری مادران کودکان PKU استفاده گردد.
۶.

رابطه بهزیستی معنوی با سلامت روان، تاب آوری و امید به زندگی در بیماران قلبی-عروقی بیمارستان جم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: امید به زندگی بهزیستی معنوی بیماران قلبی-عروقی تاب آوری سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
سابقه و هدف: با توجه به اینکه میزان مرگ و میر و ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی در کشورهای آسیایی و در حال توسعه به شدت افزایش یافته؛ این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بهزیستی معنوی با سلامت روان، تاب آوری و امید به زندگی در بیماران قلبی-عروقی بیمارستان جم تهران انجام شده است.
۷.

مقایسه میزان اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی در کودکان با و بدون والد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
زمینه و هدف: خانواده به عنوان زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی در کودکان با و بدون والد معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان 7 تا 12 ساله، با و بدون والد معتاد شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 62 کودک (31 کودک با والد معتاد و 31 کودک با والد غیرمعتاد) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (گادو و اسپیرافکین، 1984)، مقیاس ارزیابی خودمهارگری (کندال و ویلکاکس، 1979) و پرسشنامه دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که بین کودکان با و بدون والد معتاد در متغیرهای اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 < p) و کودکان با والد معتاد، نمرات بالایی در اختلال نافرمانی مقابله ای، سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، و نمرات پایینی در خودمهارگری و دلبستگی ایمن به دست آوردند (0/05 < p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در کودکان با والد معتاد، اختلال نافرمانی مقابله ای بالا بوده و از سبک دلبستگی ناایمن و خودمهارگری پایین تری برخوردارند. بنابراین ضروری است توجه بیشتری نسبت به اثرات شیوه های تربیتی و فرزندپروری و پیامدهای آن شود.
۸.

ارتباط ذهن آگاهی و خودکارآمدی مادران با تعاملات والد-فرزند کودکان دبستانی در دوره قرنطینه خانگی ناشی از کرونا ویروس (کووید-19)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
در حال حاضر پاندمی کرونا یکی از مسائل مهم و اصلی بهداشت و درمان در ایران و تمام دنیا می باشد و قرنطینه خانگی ناشی از آن، خانواده، و روابط اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ تعیین ارتباط ذهن آگاهی و خودکارآمدی مادران با تعاملات والد-فرزند کودکان دبستانی در دوره قرنطینه خانگی ناشی از کرونا ویروس بود. ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻیﻔی و از ﻧﻮع ﻫﻤﺒﺴﺘﮕی ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤﺎﻣی ﻣﺎدران دارای کﻮدک6 تا 12 ساله شهر رشت در زمستان سال 1399بود که از میان آنها، با روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی دردسترس تعداد 205 نفر انتخاب گردیدند و مقیاس ذهن آگاهی فرایبورگ(FMI-SF) ، مقیاس خودکارآمدی والدگری دومکا (PSAM)، مقیاس رابطه مادر-کودک( MCRE) را تکمیل کردند. دادهﻫﺎ ﺑﺎ کمک ﻧﺮم اﻓﺰار 24 SPSS و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد بین ذهن آگاهی والدین با رابطه مادر و فرزند رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01)، و همچنین در ادامه تحلیل نشان داد که بین خودکارآمدی والدین با رابطه مادر و فرزند رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01)که در نهایت تحلیل داده های موجود نشان داد ارتباط ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدین با رابطه مادر و فرزند مثبت و معنادار است. ذهن اگاهی و خودکارآمدی والدین نقش معناداری در تبیین رابطه مادر و فرزند دارند(01/0>P). نتایج پژوهش حاضر برای روان شناسان و مشاوران خانواده دارای تلویحات کاربردی بوده و با ارتقای سطح ذهن آگاهی و خودکارآمدی مادران میتوان کیفیت روابط والد-فرزند را بهبود بخشید.
۹.

افسردگی در ورزشکاران: نقش پیش بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حس انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی ادراک شده حس انسجام افسردگی ورزشکاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
The aim of this study was to investigate the role of perceived social support and sense of cohesion in predicting depression in athletes in Maragheh. The research design was descriptive and correlational. The statistical population of the study included all professional athletes aged 15 to 50 years in Maragheh who were engaged in sports in 1399. Of these, 259 people were randomly selected as the sample. Levinda Anxiety, Depression and Stress Questionnaire, Scherborn and Stewart Social Support Scale and Antonowski Cohesion Questionnaire were used to collect data. Pearson correlation and multivariate regression were used to analyze the research data. Data were analyzed using SPSS-21 software. Findings showed that there is a significant negative relationship between perceived social support, sense of cohesion and its components with depression at the level of 0.01. Also, 17% of the variance of athletes' depression was perceived by social support variables and its components and 21% of the variance was predicted by the sense of cohesion and its components.
۱۰.

بررسی نقش تعدیل کننده ی هوش معنوی در رابطه بین ابعاد شخصیتی هگزاکو و تنیدگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد شخصیتی هگزاکو تنیدگی تحصیلی هوش معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۳۶
زمینه: تنیدگی تحصیلی متداول ترین حالت عاطفی یا ذهنی است که دانش آموزان در طول تحصیل خود آن را تجربه می کنند. در این زمینه، ابعاد شخصیتی و هوش معنوی چه نقشی می تواند در میزان تنیدگی تحصیلی دانش آموزان داشته باشد؟ هدف: با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین کننده و تأثیر گذار بر تنیدگی تحصیلی دانش آموزان، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی هوش معنوی در رابطه بین ابعاد شخصیتی هگزاکو و تنیدگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه دوم شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند. از این جامعه 240 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه تنیدگی تحصیلی (آنگ و هوآن، 2006)، سیاهه شخصیتی هگزاکو (لی و اشترن، 2004) و مقیاس هوش معنوی (کینگ، 2008) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره ی تعدیلی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که هوش معنوی در رابطه بین همه ابعاد شخصیتی هگزاکو، به جز صداقت- تواضع و برون گرایی، با تنیدگی تحصیلی دانش آموزان نقش تعدیل کننده دارد (0/001> p ). به عبارتی با افزایش هوش معنوی، رابطه بین ابعاد شخصیتی هگزاکو و تنیدگی تحصیلی دانش آموزان ضعیف تر می شود. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش هوش معنوی با تعدیل رابطه بین ابعاد شخصیتی هگزاکو و تنیدگی تحصیلی دانش آموزان می تواند از بروز این نوع تنیدگی ها بر اثر وجود ابعاد شخصیتی بکاهد.
۱۱.

اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده بر طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی یکپارچه شده طلاق هیجانی زوج درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۰
زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده ازجمله روش های ارزشمند و شواهد محوری است که توسط پژوهش های فراوانی موردحمایت قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده در طلاق هیجانی زوجین شهر مراغه است. جامعه آماری پژوهش شامل 98 نفر از همسران مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی انجمن روانشناسی امید مراغه در سال 98 بودند. نمونه پژوهش سه زوج بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در درمان شرکت داده شدند. روش پژوهش حاضر، آزمایشی تک موردی از نوع خطوط چندگانه پلکانی بود و از مقیاس طلاق هیجان گاتمن (1994)، استفاده شد. پروتکل درمانی طی 16 جلسه اجرا شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها نشان داد زوج درمانی در پایان درمان، منجر به کاهش.33 /56% طلاق هیجانی در زوج اول (56/33 درصد بهبودی)، 53/1% در زوج دوم (53/1 درصد بهبودی) و 72% در زوج سوم (72 درصد بهبودی) شد. شاخص تغییر پایا برابر با 63 /4 به دست آمد. این مقدار شاخص تغییر پایا نشان می دهد، کاهش طلاق هیجانی هر 6 نفر ازنظر بالینی معنادار است. نتایج سه ماه پیگیری نشان داد که این نتایج تقریباً ثابت ماندند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده بر کاهش طلاق هیجانی در کوتاه مدت و هم در بلندمدت در زوجین با مشکل طلاق هیجانی در شهر مراغه از کارایی لازم برخوردار است و زوج درمانگران می توانند از این مدل در کار با زوجین به منظور افزایش صمیمیت هیجانی در شهر مراغه استفاده کنند.
۱۲.

مقایسه اثر بخشی تکنیک آموزش توجه و آموزش ایمن سازی روانی بر اضطراب و نگرانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش توجه آموزش ایمن سازی روانی نگرانی اضطراب.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۳۰
مقدمه: اضطراب و نگرانی عملکرد تحصیلی دانش آموزان نوجوان را تحت تاثیر قرار می دهد. در این راستا روش های درمانی مختلفی از جمله ایمن سازی روانی و آموزش توجه برای کاهش اضطراب و نگرانی از سوی پژوهشگران پیشنهاد شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه و بررسی اثربخشی این دو روش درمانی بر نگرانی و اضطراب دانش آموزان نوجوان استعداد درخشان مراغه بود. روش ها: این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان نوجوان استعداد درخشان شهر مراغه تشکیل دادند. از جامعه مذکور تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه جایگزین شدند. دو گروه درمانی، درمان های فوق را دریافت کردند و برای گردآوری داده ها، پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا (میر و همکاران، 1990) و پرسشنامه ی اضطراب (بک و همکاران 1998) را تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل واریانس چند عاملی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که هر دو درمان در مقایسه با لیست انتظار، موفق به کاهش علایم دانش آموزان(0001/0p<) شد. همچنین نتایج نشان داد تکنیک آموزش توجه در متغیر نگرانی بیشتر از درمان ایمن سازی موثر بود. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان گفت، هر دو روش آموزش توجه و ایمن سازی روانی در کاهش شدت نگرانی اثر بخش بودند و تکنیک آموزش توجه می تواند به عنوان یکی از تکنیک های موثر در کاهش نگرانی دانش آموزان در نظر گرفته شود.
۱۳.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی مذهب محور و درمان فراشناختی بر اندیشه خودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری مذهب محور درمان فراشناختی افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۵۵
هدف این پژوهش مقایسه  اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور با درمان فراشناختی بر اندیشه خودکشی دانشجویان بود. دانشجویان دارای فکر خودکشی در دانشگاه مراغه، جامعه کلی و نمونه مورد نظر را مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه مراغه با افکار خودکشی تشکیل دادند. این پژوهش در چارچوب تک ازمودنی اجرا شد، به این منظور 6 دانشجوی دارای اندیشه خودکشی دانشگاه مراغه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمان شناختی مذهب محور و درمان فراشناختی قرار گرفتند. بیماران هر دو گروه به مدت 10 جلسه درمان های مربوط به خود را دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش شامل افسردگی، افکار خودکشی بک، نگرانی و نشخوار فکری در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط بیماران تکمیل شد و داده ها به صورت انفرادی و گروهی تحلیل گردید. در تحلیل انفرادی از شکل ها، تحلیل دیداری و درصد بهبودی و درتحلیل گروهی داده ها از تحلیل واریانس با یک عامل بین گروهی ( گروه درمانی) و یک عامل درونی( زمان آزمون ها) استفاده شد. میانگین درصد بهبودی در متغیر افکار خودکشی نشان می دهد هر دو درمان به صورت تقریبا یکسان و معنادار موجب کاهش افکار خودکشی شد. نتایج نشان داد درمان فراشناختی به دلیل تمرکز بیشتر در نگرانی و نشخوار فکری، اندکی بهبودی بیشتر در این متغیرها ایجاد کرد ولی در کاهش اندیشه خودکشی هر دو درمان به یک اندازه بهبودی ایجاد کردند. می توان نتیجه گیری کرد هر دو درمان شناختی رفتاری مذهب محور و درمان فراشناختی در کاهش افکار خودکشی موثر است.
۱۴.

بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو: نقش سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی سرسختی روانشناختی حس انسجام راهبردهای مقابله دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۹۸
مقدمه : در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو سطح بهزیستی روانشناختی همواره پایین بوده و این خود باعث تشدید علائم در آنها می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش :در این پژوهش توصیفی- همبستگی 120 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو که در نیمه اول سال 1398 به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کرده بودند، به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ( ریف، 1989)، پرسشنامه سرسختی (کوباسا، 1979)، پرسشنامه حس انسجام- فرم 13 ماده ای (آنتونووسکی، 1987) و راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1985) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها : بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با سرسختی روانشناختی (36/0= β:001/0>p)، حس انسجام (53/0= β:003/0>p) و راهبرد مقابله ی مسأله مدار (12/0= β:03/0>p) رابطه ی مثبت و معنادار و با هیجان مدار (43/0-= β:01/0>p) رابطه ی منفی و معناداری داشت. سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبرد های مقابله ای 76 درصد از واریانس نمرات بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو را پیش بینی کردند (01/0>p). نتیجه گیری : بر اساس یافته ها، سرسختی روانشناختی، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو رابطه داشته و می تواند نحوه رفتار فرد در برابر بیماری را تبیین کند. لذا آموزش بیماران جهت توانمندسازی آنها در این زمینه ها پیشنهاد می شود.
۱۵.

رابطه ی نا گویی خلقی با کیفیت رابطه در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ناگویی خلقی رابطه زناشویی ادراک شده اختلال اضطراب فراگیر زنان طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۴
پدیده ی طلاق در پی عوامل مختلفی رخ می دهد که یکی از آنها عوامل روانشناختی است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی میان ناگویی خلقی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق انجام گرفت. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور 384 زن از بین کلیه ی زنان متقاضی طلاق در تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ها ی کیفیت ادراک شده (PRQC) و مقیاس خلقی تورنتو (TAS) بود. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمره کل ناگویی خلقی و مولفه های آن یعنی دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه دشواری در شناسایی احساسات و نمره کل ناگویی خلقی به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین رابطه زناشویی ادراک شده دارند و در مجموع 65% از واریانس رابطه زناشویی ادراک شده را به طور معنی داری پیش بینی می کنند (01/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت ناگویی خلقی و مؤلفه های آن در پیش بینی رابطه زناشویی ادراک شده می باشد و این عوامل می توانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند. ب
۱۶.

اضطراب کرونا در پرستاران: نقش پیش بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حس انسجام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ویروس کرونا اضطراب حس انسجام حمایت اجتماعی ادراک شده پرستار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۳۶۵
اهداف: کارکنان حوزه مراقبت های بهداشتی که درگیر مبارزه با کرونا هستند در معرض میزان بالایی از حالات افسردگی و اضطراب قرار دارند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا در پرستاران بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و حس انسجام بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش، روش همبستگی، از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان ها و درمانگاه های شهر رشت در سال ۱۳۹۹ بودند. دویست نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده و پرسش نامه حس انسجام فرم سیزده ماده ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان و از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ انجام شد. یافته ها: اضطراب کرونا در پرستاران با حمایت اجتماعی ادراک شده (۰/۰۳ >β=-۰/۵۸۱ ، P) و حس انسجام (۰/۰۰۱ >β=-۰/۶۷۲ ، P) رابطه منفی و معناداری داشت. حمایت اجتماعی ادراک شده و حس انسجام 42 درصد از واریانس نمرات اضطراب کرونا در پرستاران را پیش بینی کردند (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: بنابراین، حمایت اجتماعی ادراک شده و حس انسجام نقش مهمی در میزان اضطراب کرونا پرستاران ایفا می کنند؛ بنابراین آموزش پرستاران در زمینه افزایش حس انسجام جهت توانمندسازی و اجرای برنامه های حمایتی قابل درک برای آن ها پیشنهاد می شود.
۱۷.

اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله و درمان فرا شناختی بر عود افکار منفی دانش آموزان استعداد درخشان با اختلال اضطراب و افسردگی همایند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش حل مسئله درمان فراشناختی نگرانی نشخوار فکری اضطراب افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۱
تحقیقات نشان می دهند که بندرت می توان اضطراب را به تنهایی تشخیص داد و اختلالات اضطرابی و افسردگی همبودی بالایی دارند. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله به روش شناختی اجتماعی و مهارت های فرا شناختی بر نگرانی و نشخوار فکری دانش آموزان استعداد درخشان انجام شد. روش ها: فرضیه های این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی 8 جلسه بر روی شش دانش آموز استعداد درخشان مراغه (دبیرستان شهید بهشتی) به صورت نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفت. از پرسشنامه های ی نگرانی پنسیلوانیا (میر و همکاران، 1990) و نشخوار فکری(نولن- هوکسیما و مورو، 1991) استفاده شد. درمان فراشناخت و حل مساله به صورت فردی اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری یک ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی و از شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: : درمان فراشناخت و آموزش حل مساله به طور معنی داری موجب کاهش شدت نگرانی و نشخوارفکری در مرحله پس از درمان و پیگیری شدند به طوری که به ترتیب در گروه فراشناخت و حل مساله درصد بهبودی برای 6 آزمودنی در متغیر نگرانی 2/57 درصد و 6/51 درصد و در متغیر نشخوارفکری 6/59 درصد و 66 درصد به دست آمد. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان گفت آموزش ذهن آگاهی و چالش با باورهای مثبت و منفی فراشناخت می تواند در کاهش نگرانی، نشخوار فکری دانش آموزان استعداد درخشان تاثیر بلند مدت تری داشته باشد.
۱۸.

بررسی سطح سلامت اجتماعی و عزت نفس در خانواده های زن سرپرست توانمندشده و توانمندنشده (مطالعه ی موردی سازمان بهزیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عزت نفس سلامت اجتماعی توانمندسازی خانواده ی زن سرپرست بهزیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۳۸۸
پژوهش حاضر، یک مطالعه ی علی- مقایسه ای به روش پس رویدادی است که با هدف مقایسه ی عزت نفس و سلامت اجتماعی خانواده های زن سرپرست توانمندشده و توانمندنشده تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام گرفت. بدین منظور 100 زن سرپرست خانوار (50 توانمند شده، و 50 توانمند نشده) به روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان بناب در بهار 1395، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه ی عزت نفس کوپر- اسمیت (1967) و پرسش نامه ی سلامت اجتماعی کییز (2004) بود. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. طبق نتایج به دست آمده، دو گروه مورد مقایسه، در سلامت اجتماعی، عزت نفس عمومی و در عزت نفس اجتماعی، تفاوت معناداری داشتند. به گونه ای که سلامت اجتماعی، عزت نفس عمومی و عزت نفس اجتماعی در زنان توانمندشده بیشتر از زنان توانمندنشده تحت پوشش سازمان بهزیستی بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان