محمدتقی ایمان

محمدتقی ایمان

مدرک تحصیلی: استاد جامعه شناسی دانشگاه شیراز، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۲۴ مورد از کل ۱۲۴ مورد.
۱۲۱.

تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تمایل دختران نوجوان به بزهکاری در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۶
این پژوهش در صدد است تا تمایل به رفتارهای بزهکارانه دختران نوجوان شهر کرمان را از طریق عوامل اجتماعی تبیین کند. بدین منظور در چهارچوب نظری این پژوهش، از نظریه کنترل اجتماعی هیرشی استفاده شده است. متغیرهای مستقل این پژوهش شبکه اجتماعی، تحصیلات والدین و الگوهای گذران اوقات فراغت هستند. متغیر وابسته این پژوهش نیز متشکل از 24 گویه در قالب تعداد دفعات تمایل به انجام بزهکاری در خود و دوستان نزدیک ارزیابی شده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، دختران نوجوان شهر کرمان در سال 1392 و تعداد نمونه 381 نفر می باشند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد: الف) تمایل به بزهکاری به میزانی قابل ملاحظه در رفتارهای دختران نوجوان وجود دارد. ب)بین متغیرهای مستقل فراغت اینترنتی، ماهواره ای، فراغت گردشی- تفریحی، استفاده از موسیقی مدرن و فراغت ورزشی با تمایل به بزهکاری دختران نوجوان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. ج)متغیرهای شبکه اجتماعی، تحصیلات والدین و فراغت دینی بر تمایل به بزهکاری اثری کاهنده دارند. د) اجرای تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها سه متغیر الگوی فراغتی بر شدت تمایل به بزهکاری اثر دارند و می توانند 23 درصد آن را تببین کنند. این سه متغیر عبارت بودند از: متغیر فراغت اینترنتی، گردشی- تفریحی و استفاده از ماهواره. ر) متغیر فراغت اینترنتی از بین سایر متغیرها بیشترین تأثیر کل را بر متغیر وابسته نشان داده است. بنابراین، عوامل اجتماعی نظیر سطح تحصیلات پایین والدین، فقدان پیوندهای اجتماعی در شبکه روابط افراد و عدم کنترل اجتماعی درست و صحیح در اوقات فراغت  می تواند دختران نوجوان را به سوی بزهکاری سوق دهد.
۱۲۲.

تحلیلی بر تمایز جنسیتی در الگوهای فراغت جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۰
هدف پژوهش حاضر، مطالعه الگوهای فراغت در بین جوانان شهر اصفهان با تاکید بر تمایز جنسیتی است. با توجه به اینکه جهان ارزش ها، باورها و سبک های زندگی در میان دو جنس زن و مرد می تواند متفاوت باشد، پرسش اساسی مقاله حاضر این است که آیا متغیر جنسیت همچون گذشته در الگوهای فراغت تعیین کننده است یا اهمیت خود را از دست داده است؟ روش به کار رفته در مطالعه حاضر ترکیبی بوده است؛ بدین ترتیب که ابتدا با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به شناسایی الگوهای فراغت پرداخته و سپس از طریق مصاحبه هدفمند با جوانان دختر و پسر، الگوهای شناسایی شده در بخش کمی، تفسیر و معناکاوی شده اند. جامعه آماری پژوهش حاضر، جوانان 20-29 ساله ساکن در شهر اصفهان بوده اند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 1748 پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. در بخش کیفی نیز با به کارگیری نمونه گیری هدفمند، 27 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و پس از کدگذاری داده ها، ارزیابی و تحلیل انجام شد. نتایج بخش کمی مطالعه حاضر گویای آن است که شش الگوی فراغت در بین دختران جوان قابل شناسایی است که  به ترتیب اهمیت عبارت اند از: فراغت مذهبی، فراغت مبتنی بر تفریحات بیرون خانه، فراغت مبتنی بر  تفریحات درون خانه، فراغت مبتنی بر مطالعه ، فراغت نامعمول  و فراغت مشارکتی. در میان پسران جوان نیز شش الگو کشف شد که عبارت اند از: فراغت سنتی-ایرانی،  فراغت مذهبی، فراغت فرهنگی- هنری، فراغت مشارکتی، تماشای فیلم و سریال و فراغت مبتنی بر گذران وقت با دوستان. نتایج بخش کیفی از تفاوت های ظریف و مهمی در این میان حکایت دارد؛ چنان که فراغت پسران در مقایسه با فراغت دختران جوان، فعالانه تر، متنوع تر و جسورانه تر و در مقابل فراغت دختران، محافظه کارانه و منفعلانه معنا شده اند. بدین ترتیب می توان گفت که الگوهای فراغت در بین جوانان علی رغم برخی مشابهت ها، همچنان متاثر از جنسیت، انتخاب و مصرف است.
۱۲۳.

بررسی رابطه مالکیت سرمایه اجتماعی و الگوهای گذران اوقات فراغت مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۵
امروزه در درون جوامع جدید، فرایند تمایز گزاری و «تمیز» سبک های زندگی متفاوت بین افراد و گروه ها، دیگر نه به وسیله پایگاه موروثی اجتماعی/اقتصادی/سیاسی، بلکه بیشتر بر اساس قدرت انتخاب در مصرف انواع کالاهای مادی و معنوی، صورت می گیرد. در این میان یکی از عواملی که موجب این قدرت انتخاب در مصرف می شود، مالکیت سرمایه های متفاوت در فضای نابرابر اجتماعی است. افراد با داشتن سرمایه های متفاوت، به شیوه های متفاوتی سبک زندگی و به تبع آن الگوهای گذران اوقات فراغت خود را شکل می دهند. مالکیت سرمایه اجتماعی نیز به همین شکل سبک زندگی و گذران اوقات فراغت افراد را شکل می دهد. پژوهش حاضر در این مسیر سعی نموده است به بررسی تجربی این مدعای نظری (طرح تحلیلی پی یر بوردیو) بپردازد. به همین دلیل «میدان دانشگاه شیراز» به عنوان یک میدان علمی/اجتماعی انتخاب شد و 430 نفر از دانشجویان به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که هرچند میزان سرمایه اجتماعی در دسترس دانشجویان در هر دو بعد سرمایه اجتماعی غیررسمی و رسمی در وضعیت متوسط و پایین قرار دارد، اما سرمایه اجتماعی غیررسمی تنها با الگوهای فراغتی فردگرایانه رابطه معناداری داشته است، در حالی که سرمایه اجتماعی رسمی هم با الگوهای فراغتی فردگرایانه و هم با الگوهای فراغتی جمع گرایانه رابطه معنی دار داشته است. نتایج تحقیق در پایان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و راهکارهای عملی ارایه گردید.
۱۲۴.

ناسیونالیسم در تاریخ چپ: مطالعه ی خوانش تاریخ نگاری چپ ایران از ملت و ملی گرایی؛ یک تحلیل مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ چپ ارتدوکسی تاریخ چپ نئومارکسیستی ملت ملی گرایی فئودالیسم ایرانی استبداد ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مطالعه حاضر با تمرکز بر مورد مشخص ایران به بررسی مواجه ی تاریخ چپ ایران با «ملت» و «ملی گرایی» پرداخته است. تحقیق با نگرداشت چهارچوب مفهومی استخراج شده از نسبت کاوی مارکسیسم و ملی گرایی و با روش تحلیل مضمونی براون و کلارک (در شیوه ای مقایسه ای) انجام شده است. به این ترتیب پس از انتخاب 13 متن تاریخی از 9 تاریخی نگار چپ ایران به روش نمونه گیری نظری سپس تحلیل مقایسه ای مضامین آن، 12 مضمون اصلی و دو مضمون فرعی استخراج شد. بررسی مقایسه ای مضمون ها با نگرداشت مفاهیم تحقیق، به شناسایی دو سنخ تاریخ نگاری چپ منجر شد: 1-تاریخ چپ ارتدوکسی 2-تاریخ چپ نئومارکسیستی: نوع اول با مضمون مرکزی (فئودالیسم ایرانی)، بررسی ساختار فئودالیسم ایران را دستور کار قرار داده است. نوع دوم که اخیر، به شمار می رود فهم تاریخی ایران را به یک ثابت ساختاری و فراتاریخی یعنی (استبداد ایرانی) تقلیل می دهد. در نوع نخست در باره ملت و ملی گرایی نوعی از سکوت یا خاموشی معنادار ملاحظه گردید. با این همه در تاریخ چپ نئومارکسی، ملت و ملی گرایی فعال است. ملت در یک ساخت طبقاتی، در تضاد با دولت به طور خاص در لحظات مبارزاتی (انقلاب/جنبش) ادراک می شود از این رو ملت در این نوع تاریخ، واقیعتی سیال است. همچنین ملی گرایی در دو سطح توده و دولت هر دو به صورت ابزاری ایدئولوژیکی در بسیج، اذعام و همگون سازی جمعی/سیاسی طرح می گردد که به طور خاص از ناسیونالیسم توده خوانشی ایجابی و از ناسیونالیسم دولت خوانشی ستیزه جو (افیون توده) به دست داده شده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان