مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه اجتماعی انتقادی


۱.

رده بندی های مردمی در مقابل واژگان مهار شده: رویکردهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رده بندی های مردمی فوکسونومی ها برچسب های اجتماعی واژگان مهار شده نظریه اجتماعی انتقادی سازه گرایی اجتماعی نسبی گرایی مهمان نوازی و واسازی از دیدگاه دریدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۵۲۱
مرور نوشتارهای معرفت شناختی و شناسایی رویکردهای نظری مربوط به رده بندی های مردمی و مقایسه آنها با مبانی نظری واژگان مهار شده هدف این مقاله است. روش پژوهش کتابخانه ای است. با مرور نوشتارها، رویکردهای نظری مربوط به رده بندی های مردمی یعنی نظریه اجتماعی انتقادی، سازه گرایی اجتماعی، نسبی گرایی، واسازی و مهمان نوازی دریدایی شناسایی، نقد و بررسی و با مبانی نظری واژگان مهار شده مقایسه شده است. در رویکردهای نظری بررسی شده بر این نکته تأکید شده است که افراد و کاربران از تجارب و دانش های متفاوتی برخوردار هستند، بنابراین مفاهیمی متفاوت در ذهن آنها شکل گرفته است و از واژه هایی متفاوت برای بیان این مفاهیم استفاده می کنند که به طور نسبی از یک کاربر تا کاربر دیگر متفاوت است. این تنوع مفاهیم در قالب نظام رده بندی های مردمی قابلیت بروز دارد. اما در نظام واژگان مهار شده فقط مفاهیمی که در ذهن فهرست نویس یا مستند ساز وجود دارند قابلیت بروز دارند که ممکن است با مفاهیمی که در ذهن کاربران هستند متفاوت باشند. از طرف دیگر، نسبی بودن می تواند مسأله عدم یکدستی را به وجود بیاورد و برای رده بندی های مردمی یک نقطه ضعف تلقی می شود، در حالیکه در واژگان مهار شده یکدستی مورد توجه قرار گرفته است و از نقاط قوت این نظام محسوب می شود. نتیجه گیری اینکه رویکردهای نظری بررسی شده می توانند مبنای نظری مناسبی را برای قضاوت درباره قابلیت ها، ویژگی ها، مزایا و معایب رده بندی های مردمی و مقایسه آنها با واژگان مهار شده فراهم کند.
۲.

خاستگاه چرخش زبانی یورگن هابرماس: بنیانگذاری نظریه اجتماعی انتقادی و جایگاه نظریه زبانی هومبولت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چرخش زبانی هابرماس هومبولت زبان شناسی علائق شناختی پراگماتیسم نظریه اجتماعی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
اصطلاح «چرخش زبانی» هر چند در رویکردهای مختلف، معانی خاصی دارد اما به طور کلی، به این امر اشاره می کند که در قرن بیستم، «زبان» مرکز توجه اندیشمندان قرار گرفت. مباحثات پیرامون زبان، سبب شد که این اندیشمندان نسبت به یکدیگر مواضع تحلیلی و انتقادی بگیرند. هابرماس، با نقدهایی که به دو سنت فلسفی هرمنوتیکی و تحلیلی وارد کرده است؛ موضع پراگماتیستی خود به زبان را تثبیت نموده است. با پیگیری آثار هابرماس، روشن می شود که خاستگاه توجه او به زبان را باید در«نظریه زبانی هومبولت» دانست. نظریه هومبولت تقسیم بندی سه سطحی از زبان ارائه می کند و این امکان را برای هابرماس فراهم می آورد که او بتواند اولاً به دیگر رویکردها زبان اندیش، نقدهایی وارد کند و نابسندگیِ تفسیرِ آن ها از زبان را آشکار سازد؛ ثانیاً با برجسته سازی سطح پراگماتیستی زبان، نظریه ای اجتماعی بنا نهد که بتواند وضعیت تحقق یافته مدرنیته را فهم و نقد کند. خاستگاه «چرخش زبانی» هابرماس ریشه در نظریه زبانی هومبولت دارد، متفکری که در حاشیه جریان فلسفی قرار می گیرد اما هابرماس با برجسته سازی نظریه زبان شناختی او نشان می دهد که تفسیر و فهم دو متفکر اصلی زبان اندیش قرن بیستم، یعنی هایدگر و ویتگنشتاین درباره مورد زبان، در تقسیم بندی سه سطحی هومبولت قابل تحلیل است.