مریم خانی

مریم خانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۲.

نگاهی به داستان سرخه در شاهنامه (نظرة نقدیة عابرة إلى قصة سرخه فی الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم الملحمة سرخه المأساة الموسیقى الداخلیة أفراسیاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۸ تعداد دانلود : ۹۵۶
قد تتخلّل قصصَ الشاهنامة قصصٌ داخلیةٌ یمکن دراستها منفکة عن الحوادث الأصلیة. من تلک القصص ما یجری حول ابن أفراسیاب المعروف بـ""سرخه"" الذی ینتهی مصیرُه، فی الحرب التی وقعت بین إیران وطوران وهو یطلب فیها بثأر سیاوش، بما انتهى إلیه مصیرُ ""سیاوش"" علی ید ""رستم"". والسؤال الذی یتبادر إلى الذهن هو أنه: لماذا لم ینصرف رستم عن قتل هذا الشاب البریء؟ فالإجابة عن هذا السؤال هو أنّ الرجل فی القصص الملحمیة إذا وقف إلى جانب الأعداء فهو منهم، صالحا کان أو مُسیئا، وهذا کما نراه فی غایة سیاوش حیث قتله أفراسیاب، ولم ینصرف عنه، مع ماکان له من الصفات النبیلة. ثم إنّ الأقدار هی التی تحکم فی الملاحم، فإذا حکمت للموت فلا مردَّ لحکمها بشیء. إذن لابدّ أن یعالج هذا النوع من القصص التی تنتهی عادة إلى موت البطل من منظر ملحمی. فإن الشاهنامة مجموعةٌ من القصص الملحمیة، وإن اختتمت هذه الملاحمُ اختتاما تراجیدیا. فیسعى المقالُ الذی بین أیدیکم إلى معالجة الأسباب التی انتهت إلى مقتل هذا الشاب بید رستم، مما أدّى إلى سخط القارئ له، وضجر الشاعر منه.
۳.

مرگ از دیدگاه ابن سینا و فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا فلوطین مرگ زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۲ تعداد دانلود : ۵۵۰
فلسفه مرگ و اضطراب ناشی از آن، یکی از معماهای حیات بشری و از جمله مسائلی است که گفت وگوهای بسیاری میان متفکران مختلف برانگیخته است. در این میان ابن سینا و فلوطین از جمله فیلسوفانی هستند که نظریات متفاوتی در این باره ارائه داده اند و معتقدند نوع نگاه آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی، ارتباط مستقیمی با برداشتِ وی از مرگ دارد و بدون دستیابی به فلسفه حیات نمی توان درک درستی از مرگ داشت؛ ازهمین رو، میان معنای زندگی و مرگ ارتباط عمیقی وجود دارد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع معتبر، سعی شده دیدگاه ابن سینا و فلوطین درباره مرگ و زندگی بررسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که به باور این دو متفکر، بدون تفسیر انسان و هستی نمی توان معنای درستی برای مرگ یافت و با توجه به تفاوت مبانیِ نفس شناسی از دیدگاه آنها، به دنبال یک هدف مشترک، که همان رسیدن به خداست، می توان درک متفاوتی از زندگی و مرگ داشت.
۴.

ارزیابی ترجمه دشتی و شیروانی از افعال خطبه شقشقیه نهج البلاغه مبتنی بر نظریه تعادل واژگانی نایدا

کلیدواژه‌ها: تعادل واژگانی یوجین نایدا خطبه شقشقیه دشتی شیروانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۹۰
در حوزه ترجمه، نایدا نظریه تعادل را ارایه نموده و آن را فرآیندی می داند که به دنبال یافتن نزدیک ترین معادل طبیعی در زبان مقصد است. البته نظریه نایدا طی چند مرحله به این بلوغ رسیده است. حضرت علی (ع) در خطبه شقشقیه، با استدلال هایی، به بیان حق خلافت خود اشاره می نماید که با توجه به سبک ادبی خطبه، بررسی ترجمه آن می تواند مترجمان را در فعالیت های آتی یاری نماید. در خطبه، 70 فعل وجود دارد که نویسندگان با روش توصیفی-تحلیلی و کمک از معاجم و فضای حاکم بر خطبه، به دنبال معادل یابی صحیح آن ها هستند. در گام بعد معادل های صحیح با معادل های دو مترجم مقایسه گشت و مشخص شد هر دو مترجم در تعدادی از افعال فرآیند معادل یابی را به درستی انجام داده اند. هم چنین افعالی دیده می شود که هر دو مترجم یا یکی از آن ها در معادل یابی دچار خطا شده اند. در روند پژوهش آشکار شد که هر دو مترجم بیش از نصف افعال را صحیح معادل یابی نموده اند. تعداد معادل های طبیعی تر افعال در ترجمه شیروانی 45 و در ترجمه دشتی 37 فعل است که این نزدیکی (یعنی تفاوت 11.42 درصدی) با توجه به همعصر بودن دو مترجم، قابل توجیه است.
۵.

نقد ترجمه الاحتباک في سوره آل عمران لمکارم الشیرازي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاحتباک ترجمه القرآن مکارم الشیرازی سوره آل عمران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
لترجمه القرآن الکریم، هذه المعجزه الخالده، أهمیه کبیره، حیث قام عدد من المترجمین فی إیران بترجمه کتاب الله العظیم إلى الفارسیه. وتبعا لحساسیه ترجمه الکتب المقدسه، وأهمها القرآن، بُذلت جهود مضنیه فی نقله من لغته الأصلیه مضموناً ولغه على أحسن وجه. ولا مجال للشکّ فی أنّ الذی یقوم بهذا الدور الحساس یواجه تحدیات کثیره فی ترجمه معانیه إلى جانب ما یتعلّق باستخدام الفنون الأدبیه. والاحتباک من الفنون الرائعه التی تردد استخدامها فی القرآن کثیرا؛ إذ قد یواجه المترجمون صعوبه فی نقل الآیات التی استخدم هذا الفن فیها. والاحتباک نوع من الحذف لا یعرفه إلاّ المتضلّع فی اللغه العربیه، حیث یجب على المترجم، أثناء الترجمه إلى اللغات الأخرى، ذکر المحذوف فی بعض الأحیان لإیصال المعنى بشکل کامل اتقاء للخلل فی إیصال الرساله إلی المخاطب. تنوی هذه المقاله، باستخدام المنهج الوصفیّ-التحلیلیّ، أن تلقی الضوء على فنّ الاحتباک فی سوره آل عمران بدایه، ثم دراسه ترجمه مکارم الشیرازی للآیات التی تمّ استخدام الاحتباک فیها. وتشیر نتائج الدراسه إلى أن المترجم قلّما اهتمّ بهذا الفنّ فی ترجمته ولم یذکر المحذوف الذی من شأنه أن یذکر واکتفی بترجمه ما ذکر فی النصّ فی أحیان کثیره، بینما یصبح معنی الکلمه واضحا لو تمّ ذکر المحذوف؛ ولهذا یواجه المخاطب الغموض والإبهام فی ترجمه بعض الآیات القرآنیه التی تحتوی على هذا الفنّ. وقد یکون خوف المترجم من إدخال شیء خارج القرآن فی الترجمه ولکن بمراجعه الکتب التفسیریه المشهوره عند الترجمه تتمّ إزاله هذا الخوف. وبما أنه متضلّع فی اللغه العربیه والتفسیر فقد لا ینتبه إلى الغموض فی الآیات المترجمه التی لم یذکر القسم المحذوف من فنّ الاحتباک فی الترجمه.
۶.

تحلیل جامعه شناسی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری محله جوادیه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری بافت فرسوده جامعه شناختی شهر تهران مشارکت شهروندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
مقدمه با رشد و گسترش شهرها طی زمان، شکل شهری و جمعیتی آن نیز تغییر می یابد. محدوده های شهری دیگر توان پاسخ گویی به رشد جمعیت را ندارند. از این رو، رفته رفته برخی از محدوده های شهری رشد بیمارگونه ای می یابند و برخی دیگر نیز فرسوده می شوند. فرسودگی یکی از مسائل مربوط به فضای شهری است که نابسامانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی را به دنبال دارد. از این رو در راستای سیاست های توسعه ای، مدیران شهری بر پایه حفظ کالبد شهر، ایمن سازی و استحکام بخشی به شهرها باید تدابیری را اتخاذ کنند. از تدابیر توسعه ای در این زمینه می توان به بازآفرینی شهری اشاره کرد. بازآفرینی شهری نوعی دید جامع و یکپارچه است که با مجموعه اقداماتی به حل مسائل مربوط به شهر و از جمله فرسودگی شهری می پردازد. شناخت و بررسی روابط میان ویژگی های کالبدی و واکنش های اجتماعی، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی، استفاده بهینه از زمین های شهری و ممانعت از توسعه بی رویه شهرها، اهمیت نقش گروه های اجتماعی مختلف و نیروهای محلی، توجه به محیط زیست و غیره از جمله مواردی است که در برنامه های بازآفرینی مد نظر قرار می گیرد. در این نوع برنامه ها حضور و نقش مردم حائز اهمیت است. به بیانی، مشارکت شهروندان می تواند نقش تسهیل کننده ای در برنامه های بازآفرینی داشته باشد. بدون مشارکت مردم اجرای برنامه های بازآفرینی برای مدیران شهری دشوار خواهد بود و هزینه های هنگفتی را نیز به همراه خواهد داشت. از این رو، مقاله حاضر با توجه به اهمیتی که مشارکت شهروندان در برنامه های بازآفرینی دارد، قصد دارد فرایند جامعه شناختی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری را بررسی کند. با شناسایی مؤلفه های جامعه شناختی مشارکت، علاوه بر کاهش هزینه های مدیریت شهری، می توان با بهره مندی از قدرت مشارکت محلی، برنامه های بازآفرینی را با سرعت و کیفیت بیشتری اجرایی کرد. این امر موجب تسهیل در مدیریت شهری، بهبود و توسعه فضای شهری و در نتیجه، افزایش کیفیت زندگی در بافت های فرسوده خواهد شد. مواد و روش ها بر مبنای هدف و سؤال پژوهش، روش تحقیق کیفی برای این مقاله به کار برده شد. با توجه به اینکه در مقاله حاضر توصیف های استدلالی و کشف معناها و تعبیرهای کنشگران اجتماعی به عنوان مشارکت کنندگان در بازآفرینی بافت های فرسوده اهمیت دارد، روش تحلیل در این پژوهش، کیفی است. برای مطالعه بخش مشارکت (ساکنان بافت های فرسوده) از روش گروه مبتنی بر بحث یا گروه متمرکز (FGD) و در بخش برنامه های بازآفرینی، روش مصاحبه های باز و نیمه باز با متخصصان و کارشناسان استفاده شد. برای نمونه گیری ابتدا نقشه بافت فرسوده تهیه و مشخصات معابر محله جوادیه اعم از بزرگراه ها، خیابان های اصلی، فرعی، کوچه ها و بن بست ها استخراج شد. بر این اساس، از مجموع 6951 پلاک موجود در محله جوادیه 1404 پلاک نوسازی (بازآفرینی) شد و تعداد 5547 پلاک نیاز به نوسازی داشت. سپس با روش نمونه گیری خوشه ای نمونه های مورد نظر از میان پلاک های شناسایی شده نیازمند نوسازی (بازآفرینی) جمعیت نمونه انتخاب شدند. بر حسب نمونه گیری به قید قرعه دو دسته انتخاب، و از میان آن ها دو گروه 12نفری از ساکنان پلاک های بافت فرسوده محله جوادیه برای شرکت در جلسات گروه متمرکز انتخاب شدند. از میان کارشناسان و متخصصان نیز بر حسب آشنایی، تخصص و احاطه بر وضعیت بافت های فرسوده از جمله شهردار، معاون، مدیر، کارشناس و تسهیل گر انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه باز (به صورت پرسش و پاسخ) صورت گرفت. برپایه اهداف، سؤال اصلی و مدل تحقیق، سؤالات گروه متمرکز و مصاحبه ها تنظیم شد. دو جلسه گروه متمرکز با گروه هایی 12نفری طی حدود 45 تا 60 دقیقه برگزار و نتیجه جلسات مکتوب و پیاده سازی شد و مطالب مورد نیاز استخراج و دسته بندی شد. با استفاده از اطلاعات استخراج شده به سؤال اصلی پژوهش پاسخ داده شد. برای کشف بهتر روابط بین داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل کیفی مصاحبه انجام شد. پاسخ ها به سؤالات تحقیق با نتایج نرم افزار جمع بندی و نتیجه گیری صورت گرفت. با استفاده از نتایج حاصل از جلسات گروه متمرکز و مصاحبه ها، مدل مشارکت و چالش های آن در محله جوادیه مشخص و مدل پیشنهادی برای جلب و افزایش مشارکت ارائه شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد اقداماتی از جمله شفاف سازی و ایجاد اعتماد، آگاهی بخشی درست به مردم و انجام تبلیغات صحیح ، ارائه تسهیلات مناسب و آسان به شهروندان در نوسازی منازلشان، توجه به ارزش های قومی و محلی و حفظ هویت بافت ، تدریجی بودن برنامه های بازآفرینی و اجرای آن و یکپارچگی در مدیریت از مؤلفه های اصلی جلب مشارکت مردم در بافت های فرسوده شهری هستند. همچنین، اگر بازآفرینی با حفظ حقوق افراد، در نظر گرفتن حق مالکیت آن ها و مدیریت صحیح در ساختمان های بازآفرینی شده، توجه به نیازهای ضروری مردم، توسعه فضاهای گفتمانی، توسعه و ایجاد دسترسی به فضاهای عمومی مانند بوستان ها و فضا های سبز، اصلاح و شکل دهی مناسب به معابر شهری، آگاه سازی و آموزش مالکان، ایجاد تسهیلات و مشوق برای آن ها، توانمندسازی محلات، اثرات فرهنگی و اجتماعی برنامه های بازآفرینی، توجه به محیط زیست، همراه باشد، در مشارکت مردمی تأثیر گذار است. در همین راستا، به کارگیری روش های نوین در بازآفرینی و تأمین امنیت فیزیکی ساختمان های نوساز، تأکید بر مدیریت یکپارچه در برنامه ریزی برای بازآفرینی، توجه به حقوق مالکان، توجه به انجام تکالیف سازمان های مرتبط با برنامه های بازآفرینی، تداوم در برنامه ریزی و اجرای آن، در نظر گرفتن عدالت در برخورداری از امکانات شهری و نیاز به برخی اصلاحات در قوانین مرتبط به بازآفرینی از سایر موارد حائز اهمیت است. نتیجه گیری بررسی مطالعات و پژوهش های گذشته در زمینه مشارکت مردمی در برنامه های بازآفرینی بافت های فرسوده شهری نشان داد اعتمادسازی، چالش اصلی پیش روی مشارکت در این نوع بافت ها است. اما نتایج مقاله حاضر نشان داد پیش از اینکه اعتماد در مردم ایجاد شود، باید اقداماتی صورت پذیرد. به بیانی، اعتمادسازی خود پیش نیازهایی دارد که اگر به آن ها توجه نشود، اعتمادی شکل نخواهد گرفت و همچنین، پس از شکل گیری اعتماد نیز حلقه های واسطی وجود دارند که بدون در نظر گرفتن آن ها مشارکت شکل نخواهد گرفت. مطالعات نظری، مصاحبه ها و بررسی ها در محله جوادیه نشان داد توجه به نیازها، منافع، رضایتمندی مردم، تقویت امنیت، توجه به ارزش های فرهنگی، تقویت انسجام گروهی، تقویت حس تعلق محله ای ( احساس عضویت، حس تأثیرگذاری، توجه به نیازها و تقویت پیوندهای عاطفی)، تفویض اختیار، فراهم سازی امکان گفتمان و شفافیت در اطلاع رسانی از مواردی هستند که زمینه ساز اعتمادسازی هستند. پس از اعتماد سازی نیز شکل گیری فضاهای عمومی، مشارکت ذهنی و سپس، مشارکت عینی نیاز است که مشارکتی دوسویه و صورت کاملی از مشارکت شکل بگیرد. توجه به این موارد به عنوان پیش نیاز اعتماد سازی و شکل گیری حلقه های واسط بین اعتماد سازی تا مشارکت، اهمیت زیادی برای برنامه ریزان و نهادهای مجری خواهد داشت. توجه به پیش نیازها و حلقه های واسط برای جلب مشارکت می تواند راهگشای برنامه ریزان و مجریان برای ورود با محلات دارای بافت فرسوده به منظور اجرای برنامه های بازآفرینی باشد. برنامه ریزان برای برنامه ریزی بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری به خصوص در محلاتی مانند محله جوادیه و اخذ نتایج هر چه بهتر، در گام نخست باید شناخت صحیحی از محله، ناحیه، منطقه و ساکنان بافت های فرسوده ای کسب کنند. به شاخص هایی همچون نیازهای مردم، سطح بندی نیازها، رضایتمندی مردم، پیوند های اجتماعی و ارزش های فرهنگی، هویت محله ای، وجود فضاهای گفتمانی و نحوه واگذاری قدرت به مردم توجه ویژه داشته باشند. توجه به این شاخص ها به شکل گیری اعتماد دو جانبه میان مردم و مسئولان منجر خواهد شد و در نهایت، مشارکتی دو جانبه ( از سوی مردم و مسئولان) شکل خواهد گرفت. در این صورت، برنامه های بازآفرینی با کمترین هزینه برای مدیریت شهری و با بالاترین درجه رضایتمندی و مشارکت مردمی اجرایی می شود. با توجه به موارد گفته شده، پس از ایجاد انگیزه و جلب مشارکت مردمی در برنامه های بازآفرینی باید اقداماتی انجام شود که مشارکت جلب شده افزایش یابد و تقویت شود. در همین راستا افزایش شفافیت در ارائه اطلاعات و اعتمادسازی در مردم ، ارائه تسهیلاتی که با نیازهای ساکنان بافت ها متناسب بوده و دریافت آن آسان باشد، مدیریت قوی در برنامه ریزی که به طور کلان همه موضوعات بافت را مد نظر قرار دهد و در زمان اجرا نیز دارای سرعت، دقت و کارایی بالایی باشد و همچنین، در نظر گرفتن حقوق مالکیت افراد و ایجاد اطمینان در حفظ این حقوق، از عوامل مهم برای افزایش و تقویت میزان مشارکت مردم در برنامه های توسعه ای است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان