افسانه توسلی

افسانه توسلی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه الزهرا

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

مطالعه کیفی نظام ارزشی فرزند آوری به سوی فرزند ناخواهی انتفاعی (مورد: زنان متأهل بی فرزند ساکن شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گذار ارزشی بازاندیشی نظام ارزشی عدم تمایل فرزندآوری گرندد تئوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
تغییر و تحولات مدرنیته تمامی ابعاد زندگی را دربرگرفته، در سطوح مختلف قابل تشخیص است. میزان باروری وتمایل افراد برای فرزندآوری به نوعی متاثر ازآن می باشد. باوجود سیاست های افزایش جمعیتی، نرخ باروری در جامعه در سطح پایینی قراردارد و این تحقیق به دنبال مطالعه نظام ارزشی عدم تمایل به باروری زنان متاهل شهر تهران میباشد. برای بررسی موضوع مطرح شده بهترین روش توصیه شده روش کیفی می باشد. بااستفاده ازرویکردداده بنیادوانجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 23زن متاهلی که به طور خودخواسته تجربه فرزندآوری نداشته اند، داده ها پس از کدگذاری های لازم به18مقوله فرعی، دو مقوله اصلی«گذارارزشی از فرزندآوری و بازاندیشی در فرزندآوری»و درنهایت«فرزندناخواهی انتفاعی» به عنوان مقوله هسته ای منتج شدند. از علل به وجودآمدن پیامد«فرزند ناخواهی انتفاعی» می توان به شرایط گذار جامعه ایرانی اشاره کرد که فرزندآوری به عنوان یک انتخاب میان سایر انتخاب های زنان مورد بازاندیشی قرارگرفته و بسته به شرایط و زمینه ها و اولویت ها در خوش بینانه ترین حالت به تعویق می افتد. تغییر و تحول های گوناگون در عرصه های اجتماعی و شخصی ناشی از مدرنیته، شرایطی راایجادکرده که باورها، نگرش ها و نظام ارزشی افراد تغییرات زیادی کرده و به تبع آن قدرت کنشگری افراد به سمت فردگرایی میل نماید. افول ارزش های سنتی در جهت نمود ارزش های نوین اجتماعی به صورت گذارارزشی در لایه های مختلف نمایان شده، به طوری که فرزندآوری و مادر شدن همانند گذشته قداست ندارد. اکثر زنان متاهل در سال های اولیه زندگی مشترک خود به دنبال ثبات اجتماعی و اقتصادی بوده و افزایش استقلال و دسترسی به منابع، خواسته خود(عدم تمایل به باروری) را به همسر و اطرافیان تحمیل می کنند و البته سیاست های تشویقی جمعیتی را کارساز نمیداند.
۲۲.

تحلیل محتوای استعمال دخانیات در سریال های نمایش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش خانگی دخانیات استعمال سیگار سریال خاتون زخم کاری می خواهم زنده بمانم سریال قورباغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
نمایش خانگی، یکی از رسانه های موردتوجه و پرمخاطب این روزهاست. بسیاری از کارگردانان و بازیگران مطرح سینما و تلویزیون به آن توجه نشان داده اند. استقبال مردم از سریال های نمایش خانگی، فیلم سازان را تشویق می کند تا سریال های خود را در این رسانه توزیع کنند. در این پژوهش، سعی شده با روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی چهار سریال پربیننده «خاتون»، «زخم کاری»، «می خواهم زنده بمانم» و«قورباغه» در سال 1400 پرداخته شود. بررسی کدها، مقولات و مفاهیم نشان داد که نمایش استعمال دخانیات با نوعی رویکرد مثبت در سریال های مذکور همراه است. در واقع، از استعمال سیگار، برای بیان احساسات بازیگران در شرایط مختلف استفاده شده است. اما نکته مهم، توجه به عدم استعمال دخانیات در خانه و نزد فرزندان است. نمایش خانگی در سال های اخیر با اقبال عمومی مواجه شده و از سوی دیگر، نگرش مثبتی که در فضای سریال ها نسبت به استعمال دخانیات مشاهده می شود، می تواند اثرات مخربی بر نوجوانان و جوانان- که مخاطبین اصلی آنها هستند- داشته باشد. از این رو، لازم است در ساخت سریال و فیلم های خانگی، مجموعه قوانین مصوبات ملی کنترل دخانیات جمهوری اسلامی ایران مدنظر قرارگیرد تا مصرف دخانیات با رویکرد مثبت و منفی توسط بازیگران، تأثیری نامناسب بر جامعه نگذارد.
۲۳.

واکاوی آثار ازدواج موقت مردان متأهل بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج موقت رضایت زناشویی مردان متأهل روابط زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثرات عدم رعایت شرایط جواز ازدواج موقت از سوی مردان متأهل و آسیب های آن بر روابط زوجیتی بین همسران دائم و انعکاس این آسیب ها بر روی زندگی خانوادگی است. ازدواج در فقه امامیه و حقوق ایران به دو قسم دائم و موقت تقسیم می گردد. اصل ازدواج در اسلام ازدواج دائم است و ازدواج موقت به تبع شرایط اضطراری و به عنوان یک راهکار موقت و فرعی قرار داده شده است؛ لکن عدم وجود قوانین شفاف در مورد مجوز ازدواج موقت در حقوق ایران باعث شده است که برخی از مردان بدون درنظرگرفتن شرایط اضطرار به سوءاستفاده از آن اقدام کرده و آسیب های فراوانی به جامعه و خانواده وارد کنند. روش : پژوهش، به صورت روش کیفی و مبتنی بر مدل پدیدارشناسی انجام شد. داده ها با معیار اشباع نظری از افرادی که پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند، گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه زنان متأهل ساکن شهر تهران است که همسر آن ها مبادرت به انجام ازدواج موقت کرده اند. نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش نمونه گیری هدف مند و از معیار اشباع نظری استفاده شد و بعد از انجام 10 مصاحبه یافته جدیدی به دست نیامد لکن تا 12 نفر مصاحبه ها ادامه یافت. در طی این فرایند پژوهشگر به دنبال کسانی بود که تجربه غنی از پدیده موردبررسی و هم چنین، تمایل به بیان آن را داشته اند. منبع اصلی اطلاعات، مصاحبه ژرف و عمیقی است که به طور مشارکتی بین پژوهشگر و مصاحبه شونده انجام می شود. در این مطالعه تحلیل داده های دریافت شده از مصاحبه ها بر مدل 10 مرحله ای تحلیلی استرابرت (2003) استوار بود که این روش یکی از روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. بعد از مرور متعدد متن هر مصاحبه، کدهایی که به لحاظ مفهومی با یکدیگر مشابه بودند استخراج و به صورت دسته هایی درآمدند، سپس دسته های اولیه با یکدیگر مقایسه و ضمن ادغام موارد مشابه حول محور مشترکی قرار گرفتند. به منظور پاسخ به سؤالات پایانی پژوهش نیز از روش پژوهش و تفسیر پژوهش ها و پژوهش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش نخست با به کار گیری آمار توصیفی (فراوانی، درصد و ...) داده های مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی این گروه ارائه و سپس به منظور شناسایی اثرات ازدواج موقت مردان بر زندگی و خانواده، نتایج تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده با آنان ارائه شده است. یافته ها: آثار ازدواج موقت در روابط زوجیتی به آسیب روابط عاطفی، اختلال در اعتماد بین زوجین، اختلال در امنیت خانواده، آسیب به روابط فیزیکی، اختلال در مدیریت خانواده و در روابط خانوادگی دارای اثرات منفی بر روابط بین اعضای خانواده، ارتباط با آشنایان و دیدگاه اطرافیان نسبت به خانواده و آسیب های آن بر زنان چنین مردانی در چهارطبقه آسیب های روانی، آسیب های فیزیکی، آسیب های اقتصادی و آسیب های اجتماعی قابل تقسیم است. نتیجه گیری: این نوع ازدواج بدون چارچوب و عدم تبیین دقیق شرایط جواز آن از منظر شرع و قانون توسط مردان متأهل می تواند آسیب های روانی جبران ناپذیری برای همسران چنین افرادی را درپی داشته و به عامل تهدید، تضعیف و فروپاشی خانواده تبدیل شود. ازدواج موقت مردان متأهل منجر به ایجاد تنش های روحی و عاطفی میان اعضای خانواده و تنزل شأن و جایگاه اجتماعی آن ها شده و روابط زناشویی را با مخاطرات عدیده ای مواجه کرده و درنهایت باعث طرد آن ها از جمع خانواده و فامیل میَ شود؛ چرا که افکار عمومی جامعه انجام ازدواج موقت توسط مردان متاهل را نپذیرفته و بعضا به دید یک انسان هوس باز به آن ها می نگرد.
۲۴.

رابطه پایگاه اقتصادی اجتماعی با سلامت اجتماعی سالمندان شهر تهران با میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایگاه اقتصادی اجتماعی سلامت اجتماعی سالمندان حمایت اجتماعی خانواده تحصیلات درآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
پژوهش حاضر رابطیه بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سلامت اجتماعی سالمندان را با تأکید بر نقش میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده بررسی می کند. برای این منظور از ترکیبی ازنظریه های علل زیربنایی لینک و فلان، نظرییه سلامت اجتماعی کییز و حمایت اجتماعی برکمن و سیم استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش است و نمونیه آماری 400 نفر از سالمندان مناطق توسعه یافته، متوسط و کم برخوردار شهر تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس تحلیل شده و یافته ها حاکی از این است که سلامت اجتماعی پاسخ گویان با میانگین 41.24 بالاتر از حد متوسط و حمایت اجتماعی خانواده با میانگین 35.02 پایین تر از حد متوسط است. اگرچه تفاوت معناداری در سلامت اجتماعی زنان و مردان سالمند وجود ندارد؛ اما سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند. همچنین زنان سالمند از مردان سالمند و سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از حمایت خانوادیه بیشتری برخوردار هستند. از میان مؤلفه های پایگاه اقتصادی اجتماعی، دارایی با 0.690درصد بیشترین اثر مستقیم، با 0.44درصد بیشترین اثر غیرمستقیم و 0.98درصد بیشترین اثر کلی را بر سلامت اجتماعی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که پایگاه اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی خانواده رابطیه معنادار و مستقیمی با سلامت اجتماعی سالمندان تهرانی دارند و ازاین رو سیاست گذاران می بایست با اتخاذ تدابیر مناسب و مداخلات هدفمند به بهبود وضعیت اقتصادی اجتماعی سالمندان به خصوص سالمندانی از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین و تقویت حمایت های خانوادگی از آنان همت گمارند.
۲۵.

عوامل جامعه شناختی تاثیرگذار بر استفاده از برند در میان زنان مراجعه کننده به مراکز خرید شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند تبلیغات مدگرایی مصرف مراکز خرید تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مدرنیته باعث دگرگونی و تغییرات سریع در مد شده است. مد از پیامدهای مدرنیته است و این مدرنیته است که سرعت و تنوع را در درون خود، برای انسان به ارمغان آورده است. مد نقش مهمی در بازتولید روابط طبقاتی ایفا می کند. امروزه استفاده از برند تا حدودی ملاک تشخیص افراد و جایگاه اجتماعی و ثروت و موفقیت آن ها می باشد. جوانان نیز بر حسب مقتضیات سنی انتظار دارند از ارزش واحترام دیگران برخوردار باشند و برای رسیدن به این هدف از ابزارها و شیوه های مختلف استفاده می کنند.  این پژوهش  به طور عمده بر سهم تبلیغات، اتحاد و تمایز یافتگی افراد در جامعه به عنوان متغیرهای استفاده از برند و  مدگرایی متمرکز است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد و مطالعه برروی 210 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز خرید  شهر تهران انجام گرفت. بدین منظور از ابزار پرسشنامه با 74سوال استفاده گردید. انتخاب نمونه ها بصورت تصادفی بوده است.      هدف این پژوهش، بررسی سه عامل مؤثر در مد گرایی و ارتباط آن با برند می باشد. این عوامل شامل تبلیغات، اتحاد و تمایز است. اتحاد میل به همرنگی با دیگران را ارضا می کند و تمایز میل به جدایی و ممتاز بودن از دیگران را برآورده می سازد. نتایج  نشان می دهد بین تبلیغات و برند رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین دو عامل تمایز و اتحاد ( با اختلاف کمی) رابطه مثبت و معناداری با برند دارند. در نهایت می توان گفت که استفاده از برند می تواند با افزایش مدگرایی رابطه معناداری داشته باشد
۲۶.

بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر اختلاف ها و تعارضات اقتصادی زندگی زناشویی زنان شاغل و خانه دار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلافات اقتصادی زنان خانه دار زنان شاغل عوامل اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی است. جامعیه آماری، زنان شاغل و خانه دارِ شهر تهران و حجم نمونه 284 نفر است. نمونه گیری به صورت خوشه ای و تصادفی ساده در سه منطقیه شمال و جنوب و مرکز شهر تهران انجام شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامیه محقق ساخته است که با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تبیینی حاکی از آن است که بین تقسیم کار در خانواده و اختلافات اقتصادی زندگی زناشویی در دو گروه زنان شاغل و خانه دار رابطیه معناداری وجود دارد. بین نگرش نسبت به اشتغال زن و عرف مذهبی و هزینه ها با اختلافات اقتصادی زندگی زناشویی زنان شاغل رابطه وجود دارد. با افزایش میزان حمایت خانوادگی و افزایش درآمد هر دو گروه از زنان شاغل و خانه دار، میزان اختلافات اقتصادی زندگی زناشویی کاهش می یابد. در میان زنان غیر شاغل، بین مدت زمان ازدواج و تعداد فرزندان و اختلافات اقتصادی زندگی زناشویی رابطیه معناداری وجود دارد. در مجموع، یافته ها نشان می دهد که اختلافات اقتصادی زندگی زناشویی زنان شاغل بیش از زنان خانه دار است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان