سامره اسدی مجره

سامره اسدی مجره

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی جنسی تعهد عاطفی طلاق عاطفی طرحواره درمانی گروهی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۲۶
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعهد عاطفی و خود کارآمدی جنسی در زنان با طلاق عاطفی صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه طلاق عاطفی مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی شهر رشت در سال 1402 بود که از بین آن ها 30 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگذاری شدند. هر دو گروه پرسشنامه های تعهد عاطفی (ECQ) اپشتاین و همکاران (1983) و خودکارآمدی جنسی (SSEQ) وزیری و لطفی کاشانی (1392) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) تحت برنامه طرحواره درمانی گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی گروهی به طور معناداری باعث افزایش تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی در گروه آزمایش شد (001/0>P) و این نتیجه تا مرحله پیگیری ماندگار بود. بنابراین استفاده از محتوا و دستورالعمل های طرحواره درمانی گروهی در افزایش تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی زنان با طلاق عاطفی موثر خواهد بود.
۲۲.

اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش چند حسی اختلال یادگیری ریاضی سرعت پردازش حافظه کاری هماهنگی دیداری-حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۴
اختلال یادگیری ریاضی با اختلال در عملکرد شناختی مرتبط است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 30 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند که به طور  تصادفی در دو گروه 15 نفره گمارده شدند (گروه آزمایش و گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (2003) جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (1988)، آزمون مهارت های دیداری–حرکتی بندر گشتالت (1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (1936) بود. داده ها با روش های امار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش چند حسی تاثیر معناداری بر سرعت پردازش و حافظه کاری و هماهنگی دیداری–حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی داشت. بنابراین می توان از آموزش چند حسی برای کاهش مشکلات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بهره جست.
۲۳.

نقش میانجی خودانتقادی در رابطه بین ذهن آگاهی و نگرانی از تصویر بدن در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودانتقادی ذهن آگاهی نشانگان پرخوری عصبی نگرانی از تصویر بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودانتقادی در رابطه بین ذهن آگاهی و نگرانی از تصویر بدن در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی شاغل به تحصیل دانشگاه های آزاد استان گیلان در نیمسال دوم تحصیلی 1402-1401 بودند. 300 دانشجو از طریق نمونه گیری هدفمند برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های نگرانی تصویر بدنی (BICI) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوروف (2۰۰4)، پرسشنامه پرخوری عصبی گورمالی، بلک، داستون، رادین (1982) و مقیاس ذهن آگاهی (MASS) ریان و براون (2003) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گفت. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و خودانتقادی بر نگرانی از تصویر بدن اثر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). همچنین ذهن آگاهی به طور مستقیم بر خودانتقادی اثر دارد (05/0>P). همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ذهن آگاهی با نقش میانجی خوانتقادی بر نگرانی از تصویر بدن اثر غیرمستقیم معنادار دارد (05/0>P). طبق نتایج مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش ذهن آگاهی بر نگرانی از تصویر بدن دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده اجرای برنامه هایی به منظور بهبود ذهن آگاهی در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی می تواند منجر به کاهش نگرانی از تصویر بدن و خودانتقادی در آنان شود.
۲۴.

ارتباط میان ادراک از روابط والدین، سبک های والدگری و سرزندگی تحصیلی در دختران نوجوان: نقش واسطه ای خودکارآمدی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های والدگری ادراک از روابط والدین سرزندگی تحصیلی خودکارآمدی نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۸۵
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی برازش مدل ارتباطی ادراک از روابط والدین و سبک های والدگری با سرزندگی تحصیلی دختران نوجوان به میانجی گری خودکارآمدی عمومی بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر متوسطه ی اول شهرستان ماسال استان گیلان در سال 1401-1400 و والدین آن ها بودند. نمونه ی آماری شامل 238 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های ادراک کودک از والدین گرولنیک و همکاران (POPS) (1997)، سبک های والدگری بامریند (1988)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و چاری (2011) و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) بود. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای 26SPSS و 24AMOS انجام گرفت. یافته ها نشان دادند رابطه ی ساختاری بین سبک های والدگری مستبدانه، مقتدرانه و ادراک از روابط والدین با سرزندگی تحصیلی از طریق میانجی گری خودکارآمدی عمومی دانش آموزان برازش دارد. ضرایب مسیر اثرات مستقیم سبک والدگری مستبدانه و خودکارآمدی عمومی بر سرزندگی تحصیلی نیز معنی دار بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی در رابطه ی بین ادارک از روابط والدینی و سبک های والدگری با سرزندگی تحصیلی نقش میانجی دارد و یافته ها دارای تلویحات کاربردی برای مشاوران و روان شناسان فعال در حوزه ی خانواده و تحصیلی است.
۲۵.

الگو یابی ساختاری رابطه بین توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بر اساس نقش میانجی باورهای دینی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
سابقه و هدف: سوء مصرف مواد یکی از مهم ترین چالش های بهداشتی، روانی، اجتماعی است که امروزه مشکلات گسترده ای را بر بیشتر کشورهای جهان تحمیل نموده است. هدف مطالعه حاضر بررسی الگو یابی ساختاری رابطه بین توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بر اساس نقش میانجی باورهای دینی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی - همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز اجتماع درمان مدار ترک اعتیاد سایبان آرامش واقع در شهر رشت بود. نمونه پژوهش 300 آزمودنی بود که به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسش نامه باورهای مذهبی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد تمامی شاخص های برازش در حد مطلوبی قرار داشت. اثر مستقیم توانمندسازی روان شناختی (45/0) و باور دینی درونی (29/0) بر کیفیت زندگی مثبت؛ و اثر مستقیم باور دینی بیرونی بر کیفیت زندگی (18/0-) منفی و هر دو در سطح 001/0 معنی دار بود. اثر مستقیم توانمندسازی روان شناختی بر باور دینی درونی (20/0) مثبت و اثر مستقیم توانمندسازی روان شناختی بر باور دینی بیرونی (17/0) منفی و هر دو در سطح 01/0 معنی دار بود. علاوه براین، اثر غیرمستقیم توانمندسازی روان شناختی بر کیفیت زندگی از طریق باور دینی درونی (05/0) و باور دینی بیرونی (03/0) مثبت و در سطح 05/0 معنی دار بود. بنابراین می توان گفت که باور دینی درونی و بیرونی نقش واسطه ای در ارتباط توانمندسازی روان شناختی با کیفیت زندگی داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر باورهای دینی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی بالاتر باشد، به همان میزان توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بیشتر می شود. بنابراین، باورهای دینی متغیّری اخلاقی - اسلامی است که می تواند بر توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی تأثیر بگذارد.
۲۶.

مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی شناختی آموزش چند حسی اختلال یادگیری ریاضی حافظه کاری سرعت پردازش هماهنگی دیداری – حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 45 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفره گمارده شدند (2گروه آزمایش و گروه گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (WISC-IV، 2003)، جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (KMDT، 1988)، آزمون مهارت های دیداری - حرکتی بندر گشتالت (BVMGT، 1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (PMRT،1936) بود. داده ها با روش اماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (05/0> p) وجود داشت. علاوه بر این، بین میزان اثر بخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت ( 05/0P> ). بنابراین هر دو مداخله جهت بهبود سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی مفید واقع می گردد.
۲۷.

مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی هیپنوتراپی شناختی دشواری تنظیم هیجان مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۵
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد منطقه یک شهر تهران در سال ١٤٠٢- ١٤٠١ بود. از این بین، 51 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان استفاده شد. طرحواره درمانی طی 10 جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) و هیپنوتراپی شناختی طی ٨ جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) برای گروه های آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در کاهش دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود، و اثربخشی طرحواره درمانی در پس آزمون بیشتر از هیپنوتراپی شناختی بود. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در افراد وابسته به مواد، به روانشناسان توصیه می شود برای بهبود دشواری تنظیم هیجان و مدیریت رفتارهای مرتبط با اعتیاد از این روش های درمانی استفاده کنند.
۲۸.

بررسی اثربخشی درمان های ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان ترکیبی درمان شناختی-رفتاری نوروفیدبک عود مصرف مواد محرک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۴۹
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی است. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. تمامی مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مرکز درمان سوءمصرف مواد سپاهان منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف از بین سوءمصرف کنندگان مواد دارای معیارهای ورود به پژوهش تعداد 36 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در 2 گروه 18 نفری (گروه درمان ترکیبی در سوءمصرف کنندگان مواد محرک، گروه کنترل در سوءمصرف کنندگان مواد محرک) جایگزین شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته، پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی و پرسشنامه خطر عود مصرف مواد انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آماری، آزمون پیش فرض های آمار پارامتریک و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری Spss-v26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی در آزمودنی های گروه آزمایش دو گروه سوءمصرف کننده مواد محرک بر کاهش میزان عود مصرف و ابعاد آن (قصد مصرف، مشکلات هیجانی، اجبار در مصرف، فقدان کنترل و انتظار مثبت از مصرف مواد) اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: این مطالعه بیش از پیش نقش سازه های روانی-رفتاری را در مبتلایان به سوءمصرف مواد روشن ساخته و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی ترکیبی (شناختی-رفتاری و نوروفیدبک) را به منظور تعدیل علائم در مبتلایان به سوءمصرف مواد آشکار می سازد.
۲۹.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل ابهام دشواری در تنظیم هیجان طرحواره درمانی وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۴۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحمل ابهام (ATQ) مک لین (2009) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) بود. طرحواره درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث افزایش تحمل ابهام (05/0> p) و کاهش دشواری در تنظیم هیجان (05/0> p) در افراد وابسته به مواد شد. همچنین دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0> p). با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین اعتیاد می توانند با استفاده از طرحواره درمانی بر افزایش تحمل ابهام و کاهش دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد تاکید کنند.
۳۰.

مدل ساختاری رابطه بین ذهن آگاهی و احساس تنهایی در دانشجویان با تجربه شکست عاطفی: نقش میانجی پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روان شناختی ذهن آگاهی شکست عاطفی تنهایی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه بین ذهن آگاهی و احساس تنهایی به همراه نقش میانجی پریشانی روان شناختی در دانشجویان با تجربه شکست عاطفی اجرا شد. روش پژوهش حاضر توصیفی _همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 314 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل: پرسشنامه احساس تنهایی LS) ، آشر و همکاران، 1984)، پرسشنامه ذهن آگاهی FFMQ) ، بائر و همکاران، 2006)، و پرسشنامه پریشانی روانشناختی K10)، کسلر و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. برآورد اثر مستقیم ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، منفی و معنادار؛ اثر مستقیم ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی، منفی و معنادار؛ و اثر مستقیم پریشانی روانشناختی بر احساس تنهایی، مثبت و معنادار بود (05/0>p). همچنین اثر غیرمستقیم پریشانی روانشناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و احساس تنهایی، منفی و معنادار بود (05/0>p). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت نقش میانجی پریشانی روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و احساس تنهایی در دانشجویان با تجربه شکست عاطفی تایید شد.
۳۱.

اثربخشی آموزش گروهی معنادرمانی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس انسجام انعطاف پذیری روان شناختی نارسایی توجه/ فزون کنشی معنادرمانی مادران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۹
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت تشکیل دادند که در سال 1401 به مراکز روانشناسی و مشاوره شهر رشت مراجعه نموده بودند. از این جامعه، 32 نفر داوطلب واجد شرایط، به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. آموزش معنادرمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) در مورد گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه احساس انسجام (COC) (آنتونووسکی، 1993) بود. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در پس آزمون به طور معنی داری کمتر از پیش آزمون است (01/0P<)، که نشان دهنده اثربخشی درمان بر متغیرهای ذکرشده است. همچنین بین میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت (01/0P<)، که نشان دهنده ماندگاری درمان بود. بنابراین، آموزش معنادرمانی گروهی ممکن است جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان