مولود طلایی

مولود طلایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

سبک شناسی داستان های کوتاه ابوالقاسم پاینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی سبک شناسی داستان کوتاه سطح ساختاری سطح زبانی سطح ادبی سطح فکری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۳۹۲۷ تعداد دانلود : ۱۸۵۰
سبک خاصی که پاینده در آثار ادبی خود، بویژه داستان­های کوتاهش به کار برده، از حیث زبانی و ادبی قابل توجه است. کاربرد زبان آرکائیک، واژگان عربی، اصطلاحات عامیانه و محلّی، در چارچوب تشبیه، کنایه و اطناب، ساختار تازه­ای به داستان­های او عرضه کرده است. محوریت غالب فکری بر این زبان داستانی، اجتماع و دردهای مردم فرودست را نشان می­دهد. در این مقاله کوشیده­ایم، تا به بازنمایی سبکی داستان­های کوتاه پاینده با تکیه بر سه کتاب دفاع از ملانصرالدین، مرده کشان جوزان و ظلمات عدالت بپردازیم و سپس تحلیلی مختصر از سه سطح زبانی، ادبی و فکری وی ارائه دهیم.
۲.

برجسته سازی های زبانی در داستان کوتاه «شرق بنفشه» اثر شهریار مندنی پور (بر مبنای چهارچوب زبان شناختی دیوید لیچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برجسته سازی هنجارگریزی توازن شرق بنفشه چهارچوب زبان شناختی لیچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
داستان کوتاه «شرق بنفشه» به سبب داشتن برجسته سازی های زبانی، که شامل هنجار گریزی و توازن می شود، قابل تأمل و بررسی است. هریک از این دو فرایند نیز دارای چند زیرشاخه است که درصد جالب توجهی از آن ها در شرق بنفشة مندنی پور به وضوح یافت می شود و همین امر گویای توانایی نویسنده در به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی است. نویسنده از طریق زبان خاص خود به خوبی محوریت موضوعی داستان یعنی عشق زمینی آسمانی را برجسته کرده و با ایجاد هاله ای از ابهام در کلام رازوارگی آن را به تصویر کشیده است. در این مقاله کوشیده ایم ضمن نیم نگاهی به ساختار روایی و برخی عناصر ممتاز داستانی شرق بنفشه، برجسته سازی های زبانی این اثر را در چهارچوب زبان شناختی «دیوید لیچ» نشان دهیم. روش بررسی به شیوة تحلیلی است.
۳.

مقایسة تطبیقی منظومة لیلی و مجنون نظامی و نمایشنامة سیرانودوبرژراک روستان از منظر بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرار ژنت بیش متنیت ریفاتر منظومة لیلی و مجنون نمایشنامة سیرانودوبرژراک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۱۷۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
رویکرد بیش­متنیت ژرار ژنت عبارت است از بررسی رابطة میان دو متن ادبی، به گونه­­ای که بیش­ متنتفسیر پیش­ متننباشد. در این ساحت هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا می­کند؛ به طوری که افق جدیدی از پیوندهای ادبی - فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار می­دهد. در این مقاله کوشیده­ایم ضمن نیم نگاهی به دیدگاه­های مختلف نظریه­پردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیش­متنیت این دیدگاه، مشابهت­های داستانی منظومة لیلی و مجنون و نمایشنامة سیرانودوبرژراک را ارائه دهیم.
۴.

ارتباط زمانمندی و کنشگران در داستان کوتاه «مرده کشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاینده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۴۶۴
نوشتار حاضر به بررسی زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مرده کشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاینده می پردازد. این عنصر اساسی در این داستان به صورت خاصی منعکس شده است. روال روایت، سیری خطی دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکی در زمان حال روایت می شود. بسامد تعداد صفحات و توصیف کنشگران، ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارد. هرگاه نویسنده قصد برجسته کردن رذیلت های اخلاقی جامعة عصر خویش را مد نظر داشته باشد، زمان به صورت خاصی اطناب می یابد و عرصة ظهور کنشگران بیش از پیش فراهم می گردد. اما تلخیص زمان، این امکان را از نویسنده سلب می کند. گویی توصیف کنشگران نیز توأم با زمان خلاصه می شود. نویسندگان در این پژوهش کوشیده اند تا زمانمندی روایت این داستان را بر مبنای نظریه «ژرار ژنت» در بوته نقد و بررسی قرار دهند. ارتباط کنشگران این داستان نیز در پایان بر مبنای نظریه «گراماس» طرح شده و در پایان ارتباط میان این دو عنصر تشریح شده است.
۵.

رابطة گونة روایی و شتاب منفیِ داستانی با کارکردهای زبان غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شتاب منفی منظومة خورشید و مهپاره گونة روایی کارکرد ادبی زبان کارکرد عاطفی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۷۹۹
نوع غنایی، وسیع ترین نوع ادبی زبان فارسی شناخته می شود که با در برگرفتن شاخه های مختلف با عواطف و احساسات انسانی رابطه دارد. منظومه سرایی عاشقانه که از مهم ترین بخش های ادب غنایی است، بستری مناسب برای پژوهش های ساختاری فراهم می کند، زیرا از یک سو با زبان غنایی و از سوی دیگر با اصول داستان نویسی سروکار دارد. عصر صفوی که دوران رشد و شکوفایی منظومه سرایی عاشقانه است، از این حیث اهمیّت قابل توجهی دارد. خورشید و مهپاره از منظومه های نسبتاً طولانی عصر صفوی است که پژوهشگران کمتر بدان توجه داشته اند. پیرنگ کامل این اثر با داشتن چهار داستان فرعی، نگارندگان را بر آن داشت تا الگوی زبان غنایی را با استفاده از این منظومه استخراج کنند و روابط میان گونة روایی و شتاب منفی را در آن تبیین کنند. با توجه به نقش های شش گانة زبان، زمانی که گونة روایی بر راوی متمرکز است، (+) عملکرد عاطفی زبان و زمانی که کنشگران در محور توجه قرار می گیرند، (+) عملکرد ادبی زبان به اوج می رسد. از سوی دیگر شتاب منفی معلول توصیف ها، عمل ذهنی و تفسیر است. اوصاف آفاقی و بیرونی با کارکرد زبان ادبی و عمل ذهنی انواع شکوائیه، نجوی، واگویه و... با کارکرد عاطفی زبان غنایی ارتباط مستقیم دارد. کارکرد القایی نیز بسیار کم رنگ و در بخش های تعلیمی و تفسیری منظومه نمود یافته است.
۶.

تحلیل عملکرد گونة روایت و شتاب منفی داستانی در زبان غنایی (مطالعة موردی: منظومة مهر و ماه جمالی دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شتاب منفی کارکرد ادبی زبان کارکرد عاطفی زبان منظومة مهروماه گونة روایت گفتمان عاطفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها
تعداد بازدید : ۱۰۴۱ تعداد دانلود : ۶۹۷
بررسی ساختاری آثار کلاسیک روایی، جایگاه مناسبی برای کشف روابط مؤلفه های داستانی با زبان است. پیرنگ کامل منظومة عاشقانة مهر و ماه (جمالی دهلوی، 1353) بستری مناسب برای نشان دادن این روابط فراهم می کند. در زبان غنایی منظومة مذکور کارکرد ادبی و عاطفی زبان بر سایر نقش های زبانی غالب است. هدف نگارنده در این جستار، جمع سه نظریة متمایز در حوزه ساختار داستان و کارکردهای زبان است که درنهایت، به الگویی کلی در این رابطه دوسویه منتهی می شود. هنگامی که راوی بر حضور خود در داستان تمرکز کند (+) کارکرد عاطفی زبان قوی تر می شود و زمانی که به توصیف کنش ها، کنشگران و سایر پدیده ها (+) می پردازد، کارکرد ادبی زبان خود را بیش از پیش نشان می دهد؛ زیرا در این ساحت همواره صنایع ادبی بیشتری به اقتضای شیوة داستان پردازی کهن در متن وارد می شود. توصیف های منظومه اعم از پدیده های طبیعی، ظاهر و سیرت قهرمانان داستان و حتی شرح جزئیات برخی از کنش های غنایی مانند شکار، شب زفاف، بزم و ... که شتاب روایت را کاهش می دهد دربردارنده ظهور کارکرد ادبی زبان غنایی است. شکوائیه های ذهنی، نجوای با خویشتن، مناظره های یک سویه با عناصر طبیعت و... به سبب بافت خاص زبانی که بیشتر با ادات ندا و تمنا همراه است با کارکرد عاطفی زبان غنایی رابطة مستقیم دارد. گفتمان عاطفی در بطن روایت شکل می گیرد و سازوکار کنش های داستانی را به کمترین حد می رساند. استفاده از الگوی طرحوارة عاطفی برای نشان دادن امیدواری شَوِشگر درعین ناامیدی و ایجاد اعتمادبه نفس برای وصال یار، از دیگر دستاوردهای این پژوهش است.
۸.

بررسی رویکردهای چهارگانه نقد فمینیستی اِلِن شوالتر در رمان نقره دختر دریای کابل اثر حمیرا قادری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقره دختر دریای کابل الن شوالتر رویکرد زیست شناسانه رویکرد فرهنگی رویکرد روانکاوانه رویکرد زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۵۳
بحث زنان و محوریت آن ها در آثار ادبی از مسائل مهمی است که طی دو قرن اخیر، توجه عده زیادی از پژوهشگران را در عرصه های مختلف اجتماع، فرهنگ، سیاست و حتی ادبیات به خود معطوف کرده است منظور از نقد فمینیست یا نقد زن محور، صرفاً پرداختن به شورش زنان علیه مردان و یا مردانه عمل کردن آن ها در آثار نیست، بلکه گاه به تصویر درآوردن خشونتهای یک مرد را علیه زن به تصویر می کشد. در این جستار کوشیده ایم تا به بررسی زمینه های برجسته فکری رمان نقره دختر دریای کابل اثر حمیرا قادری با توجه به رویکردهای چهارگانه نقد "الن شوالتر" اعم از رویکرد زیست شناختی، فرهنگی، روانکاوانه و زبانی بپردازیم. رمان نقره دختر دریای کابل به سیر تاریخی سرزمین افغانستان در بازه ای بیش از نیم قرن در سالهای 1880 میلادی تا 1940 میپردازد. قادری با استفاده از شگردهای زنانه به خوبی از عهده برجسته سازی مسائل زنان رنج کشیده افغانستان در این رمان برآمده است و توانسته رمان خود را به عنوان اثری تأثیرگذار عرضه کند.
۹.

بررسی وجوه مشترک داستانی در منظومه های «مهر و مشتری» و «ناظر و منظور» بر مبنای نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی بیش متنیت ژرار ژنت ریفاتر مهر ومشتری ناظر و منظور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۶۷
بینامتنیت مبتنی بر این اندیشه است که متن، نظامی بسنده و مستقل نیست، بلکه پیوندی دو سویه و تنگاتنگ با سایر متون دارد، حتی می توان ادعا کرد که در یک متن مشخص مکالمه ای مستمر میان آن متن و متون دیگر وجود دارد. این متون ممکن است ادبی یا غیر ادبی باشند، هم عصر همان متن باشند یا به سده های پیشین تعلق داشته باشند. رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت عبارتست از بررسی رابطه میان دو متن ادبی، به گونه ای که بیش متن (Hypertexte) تفسیر پیش متن (Hypotexte) نباشد. در این ساحت، هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا می کند؛ به نحوی که افق های جدیدی از پیوندهای ادبی فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار می دهد. در این مقاله کوشیده ایم تا ضمن نیم نگاهی به دیدگاه های مختلف نظریه پردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیش متنیتِ این دیدگاه، مشابهت های داستانی منظومه «مهر و مشتری» اثر عصار تبریزی و «ناظر و منظور» اثر وحشی بافقی را ارائه دهیم. شیوه مقایسه این دو منظومه بر مبنای بینامتنیت احتمالی قرار گرفته است. از عمده ترین وجوه شباهتی این دو منظومه عاشقانه می توان به «تناظر شخصیت ها، ابتدای دو داستان، گزینش آگاهانه شاعران در نام گذاری شخصیت های اصلی و فرعی، درونمایه اصلی دو اثر با عنوان عشق مذکر به مذکر، صحنه های حماسی و ساختار ادبی همسان» اشاره کرد. ذکر این نکته ضروریست که تفاوت های اندک نیز می تواند در بحث بیش متنیت متون وجود داشته باشد.
۱۰.

انعکاس اجتماعیات در داستان های کوتاه ابوالقاسم پاینده (با تکیه بر کتاب های دفاع از ملانصرالدین، مرده کشان جوزان، ظلمات عدالت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوالقاسم پاینده اجتماعیات در ادبیات داستان کوتاه دردهای اجتماع طنز اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
ابوالقاسم پاینده از نویسندگانی است که در مکتب داستان نویسی اصفهان مغفول واقع شده است. وی با انعکاس مسائل مهم اجتماعی عصر خود در داستان های کوتاهش از عهده ی رسالت خویش در مقام نویسنده و مصلح اجتماعی به خوبی بر آمده است. در جامعه شناسی ادبیات، اثر ادبی از این دیدگاه که اجتماع و هنرمند با یکدیگر رابطه ای زنده و جدایی ناپذیر دارند مورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد. اما در پژوهش هایی که صرفاً به اجتماعیات در ادبیات می پردازد، محقق می کوشد با محور قرار دادن اثر ادبیِ مورد نظر، اندیشه های اصلی و دغدغه های نویسنده یا شاعر را طبقه بندی و بر مبنای این رویکرد نوع نگاه خالق اثر را به جامعه ی معاصر خود تشریح کند. در این مقاله کوشیده ایم با استفاده از رویکرد دوم، یعنی انعکاس اجتماعیات در اثر ادبی، مهم ترین اندیشه های اجتماعی پاینده را تقسیم بندی کنیم. این اجتماعیات عبارت اند از نقد باورهای عامیانه، انتقاد از وضع آموزش، فساد اخلاقی طبقات اثرگذار جامعه، رشوه گیری، رباخواری، وضعیت نامطلوب اداره ها در امور اجرایی، فقر و جایگاه اجتماعی زنان از ???? تا ???? ه . ش. در پایان مقاله نیز به تشریح طنز اجتماعی به مثابه ی یکی از بخش های اساسی داستان های کوتاه پاینده پرداخته ایم که در تأثیرگذاری اجتماعیات منعکس شده در آثار او نقش بسیار مهمی بر عهده دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان