مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
قضاوت حسابرس
حوزههای تخصصی:
اهمیت روزافزون ارزش های منصفانه و سایر برآوردها در گزارش گری مالی، باعث شده است اهمیت این مباحث در حسابرسی نیز قابل توجه گردد. هیات نظارت بر حسابداری شرکت های عام بر مبنای بازرسی های انجام شده و گزارش های مبتنی بر آن در مورد نقص های متعدد، نگران فقدان آمادگی کافی حسابرسان برای مواجه با چالش های موجود در ارزیابی اندازه گیری های انجام شده بر مبنای ارزش منصفانه است. این مقاله، مبتنی بر چارچوب مشخصی از تحقیقات ارائه شده است و بر این اساس قضاوت حسابرس را از طریق تجزیه و تحلیل سه عامل شامل محیط، وظیفه و فرد که با یکدیگر دارای ارتباط تعاملی هستند، مورد بررسی قرار می دهد (بانر، 2008). این چارچوب به ویژه در درک قضاوت های مربوط به حسابرسی ارزش منصفانه و سایر برآوردها مفید است، زیرا حسابرسی دارای عوامل محیطی و وظیفه ای ویژه ای است که نمی توان صرفا با در نظر گرفتن ویژگی های حسابرس به ارتقای کیفیت فرایند حسابرسی اقدام ورزید. علاوه بر آن، با احتساب حوزه های عملی شناسایی شده توسط هیات نظارت بر حسابداری شرکت های عام که مستقیما مفاهیم مربوط به حسابرسی ارزش منصفانه و سایر برآورها را مد نظر قرار می دهد، می توان زمینه تحقیقات آینده را به گونه ای فراهم آورد که تعامل میان این سه عامل لحاظ گردد.
کشف تقلب در صورت های مالی: تحلیل تفاوت بین تکنیک های داده کاوی و قضاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
119 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر کشف تقلب صورت های مالی با استفاده از تکنیک قضاوت به روش فرآیند سلسله مراتبی و تکنیک های داده کاوی می باشد. جامعه ی آماری شامل حسابرسان ارشد، سرپرستان، سرپرستان ارشد، مدیر حسابرسی و شریک مؤسسه ی و همچنین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در راستای هدف پژوهش، تعداد 56 پرسش نامه و داده های 109 شرکت بورسی طی دوره ی زمانی 1391 تا 1396 گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس تکنیک قضاوت، بعد فشار اولویت اول، فرصت دومین عامل و توجیه به عنوان سومین عامل مؤثر بر کشف تقلب رتبه بندی می شوند که این نتایج با سایر تکینک-ها تفاوت دارد. از لحاظ تجربی، رویکردهای شبکه ی عصبی و درخت تصمیم در طبقه بندی صحیح نمونه ی مورد آموزش و آزمایش شبکه از نرخ دقت 65/98 درصد (شبکه ی عصبی)، 5/91 درصد (درخت تصمیم ) و 79/69 درصد (شبکه ی عصبی)، 10/69 درصد (درخت تصمیم ) برخوردار است، که از مدل لجستیک دقیق تر می باشد که در این روش تنها به 32/72 درصد و 10/88 درصد طبقه بندی صحیح در ارزیابی وقوع تقلب می رسد. علاوه بر این، به طور قابل توجه خطای نوع دوم ناشی از مدل درخت تصمیم در مقایسه با بکارگیری شبکه ی عصبی و مدل لجستیک از 18/58 درصد و 7/72 درصد به 6/55 درصد کاهش می یابد. با توجه به شاخص دقت، مدل درخت تصمیم نسبت به سایر مدل ها از کارآیی بیشتری برخوردار است؛ بنابراین از بین تکنیک های داده کاوی، وزن هر کدام از متغیرهای ورودی مدل درخت تصمیم مبنای رتبه بندی نهایی متغیرهای پژوهش قرار گرفته است.
شناسایی ویژگی های روان شناختی اثرگذار بر مهارت حسابرسان در انجام قضاوت های حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
505 - 526
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی ویژگی های روان شناختی اثرگذار بر مهارت است که درنهایت قضاوت حسابرسان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین ضمن پذیرش بخشی از چارچوب حاصل از ادبیات تصمیم گیری در روان شناسی، آن را بر حسابرسی اعمال کرده است. در دیدگاه شانتیو، تصمیم گیرندگان خبره حائز چهارده ویژگی روان شناختی هستند. اهمیت هریک از این ویژگی ها با استفاده از طرح تحقیق آزمایش تجربی برای 65 حسابرس از حسابرسان سازمان حسابرسی، در چهار مرحله برنامه ریزی، آزمون معاملات، آزمون جزئیات مانده ها و انتشار گزارش حسابرسی، ارزیابی شده است. آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمون همبستگی، آزمون ناپارامتریک فریدمن و ماتریس همبستگی اسپیرمن انجام گرفته است. نتایج نشان داد هر چهارده ویژگی در چهار مرحله حسابرسی اهمیت دارند، اما درجه اهمیت هر یک در مراحل گوناگون متفاوت است؛ به گونه ای که مهم ترین ویژگی ها در مرحله اول مسئولیت پذیری و به گزینی، در مرحله دوم تمایز میان اطلاعات مرتبط و غیر مرتبط و سازگاری بود. ویژگی ادراکی / توجه در مرحله سوم حسابرسی حائز بیشترین اهمیت شد و در مرحله آخر حسابرسی، ویژگی خودکاری بیشترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داد.
سبک شناختی و قضاوت حسابرس: آیا سبک شناختی اثرات تاخیر بر فرآیند تعدیل باور حسابرسان را کاهش می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۲۷-۵
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شامل دو بعد است. نخست، فراهم کردن شواهد بیشتر در مورد تأثیر اثرات ترتیب اطلاعات بر تعدیل باور حسابرسان و دوم، بررسی این موضوع که آیا حسابرسان با سبک های شناختی متفاوت، باورهای خود را به طور متفاوت تعدیل می کنند یا خیر. به این اهداف از طریق به کارگیری حسابرسان حرفه ای باتجربه دست یافته شد. جهت تعیین اثرات ترتیب اطلاعات از مدل تعدیل باور هوگارث و آینهورن در ارزیابی توانایی تداوم فعالیت استفاده گردید و ارتباط بین سبک یادگیری کولب، و مدل شرودر، درایور و استرافر، به عنوان معیار سبک های شناختیِ انتزاعی و عینی در نظر گرفته شد. از طریق مدل تحلیل واریانس عملیات تجزیه وتحلیل داده ها انجام پذیرفت. یافته ها از وجود اثرات ترتیب اطلاعات (اثر تأخیر) در شرایط پردازش گام به گامِ شواهد ناسازگار حکایت دارد. با این وجود، سبک شناختی افراد باعث کاهش این اثرات نشد. نتایج تجربی همچنین نشان داد که قضاوت حسابرسان در خصوص تداوم فعالیت از تئوری شرودر، درایور و استرافر پیروی می کند: با توجه به پیچیدگی، حسابرسان انتزاعی نسبت به حسابرسان عینی اطلاعات بیشتری پردازش می کنند و دامنه تعدیل باور وسیع تری دارند.
بررسی تأثیر ویژگی های صاحبکار بر نگرش حمایتی حسابرس در فرآیند قضاوت و تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۴۱۷-۳۹۴
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهشگران عوامل تأثیرگذار بر نگرش حمایتی حسابرس را مورد توجه قرار داده اند. مرور ادبیات پژوهش حاکی از آن است که نگرش حسابرس نسبت به صاحبکار جزء عوامل تأثیرگذار بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرس به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر اهمیت و تصویر صاحبکار بر نگرش حمایتی حسابرس در فرآیند قضاوت و تصمیم گیری است. جامعه آماری پژوهش را حسابرسان حرفه ای شاغل در مؤسسات حسابرسی معتمد بورس در سال های 1397 و 1398 تشکیل می دهد که از بین آن ها تعداد 124 حسابرس با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه و جهت آزمون فرضیه ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار AMOS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که اهمیت و تصویر صاحبکار بر نگرش حمایتی حسابرس تأثیر مثبت و معناداری دارند. هم چنین، نگرش حمایتی حسابرس بر عینیت حسابرس تأثیر منفی دارد. از سوی دیگر، یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت حرفه ای حسابرس و هویت سازمانی حسابرس بر عینیت حسابرس تأثیر مثبت دارند. بر اساس نتایج پژوهش، برخی از ویژ گی های صاحبکار مانند اهمیت و تصویر صاحبکار می توانند از طریق نگرش حمایتی حسابرس عینیت در فرآیند قضاوت و تصمیم گیری حسابرس را از بین ببرند.
بررسی رابطه تردید حرفه ای، شناخت صاحب کار و قضاوت حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
59 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه تردید حرفه ای و شناخت صاحب کار بر قضاوت حسابرس است. این پژوهش قضاوت حسابرس را در چند مرحله از فرآیند تصمیم گیری، بررسی می کند تا رابطه بین آنها در هر مرحله را تعیین کند. هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا سطوح مختلف تردید حرفه ای بین حسابرسان (تردید حرفه ای کم یا زیاد) و شناخت صاحب کار (مثبت، منفی و صفر) بر قضاوت های حسابرس تأثیر دارد یا خیر؟ روش: تحقیق حاضر با استفاده از روش آزمایشگاهی 3 × 2 تلاش می کند تا تأثیر متغیرهای مستقل (تردید حرفه ای و شناخت صاحب کار) را روی متغیر وابسته (قضاوت حسابرس) ارزیابی کند. نمونه آماری این پژوهش 155 نفر از افراد شاغل در حرفه حسابرسی بود که به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. یافته ها: حسابرسانی که دارای شناخت منفی صاحب کار هستند بیشتر احتمال دارد که خطا رخ داده را به عنوان تقلب شناسایی کنند، به عبارت جزئی تر، شناخت منفی از صاحب کار باعث می گردد حسابرس، صاحب کار را کمتر مورد اعتماد بداند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر متغیر شناخت صاحب کار بر قضاوت حسابرس برای حسابداران با سطح تردید حرفه ای کم، بیشتر است. به عبارت دیگر، می توان گفت که شناخت قبلی صاحب کار تأثیر بیشتری بر افراد با تردید حرفه ای کم و یا خوش بین دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد تصمیمات و قضاوت های حسابرس تحت تأثیر سطح تردید حرفه ای و شناخت صاحب کار است. ارتقای سطح تردید حرفه ای، راهکاری برای پیشگیری از سویه های رفتاری است، بویژه برای افرادی که باوری پذیری بیشتری نسبت به عموم دارند.
قضاوت حسابرس در خصوص تحریف های کشف شده در صورت های مالی و اتخاذ استراتژی از قلم افتادگی صاحبکار: تئوری انتخاب عمومی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
181 - 200
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: منطبق بر تئوری انتخاب عمومی، یکی از استراتژی های مدیریت حسابرسان شرکت هایی با مالکیت دولتی، انحراف توجه حسابرس از حساب های مدیریت شده به حساب های پاک (بدون تحریف) یا حساب هایی که حاوی تحریف غیر از حساب های مدیریت شده هستند، به منظور تأثیرگذاری بر توانایی حسابرس به منظور کشف تقلب است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از منظر داده ها، توصیفی- پیمایشی و از منظر هدف، از نوع کاربردی می باشد که از ابزار سناریو اس تفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابرسان شاغل در موسسات و سازمان حسابرسی و نمونه پژوهش 106 نفر حسابرس در مقطع زمانی سال 1400 می باشند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس تک متغیره و یک نمونه استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که حسابرسان در مواجه با صورت های مالی حاوی تحریف ناشی از استراتژی حذف معاملات و استراتژی دستکاری شواهد، در خصوص شرکت های با مالکیت دولتی در مقایسه با شرکت های با مالکیت خصوصی، به احتمال بیشتری چنین قضاوت می کنند که اشتباه شناسایی شده غیر عمدی است. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج این پژوهش نشان داد روشی از تقلب (از قلم افتادگی صاحبکار یا حذف) شناسایی می شود که در آن مدیران احتمالاً از آن استفاده می کنند، از سوی دیگر، از نظر حسابرسان بعید به نظر می رسند که عمدی باشد و نتایج می تواند به حسابرسانی که شرکت هایی با مالکیت دولتی را حسابرسی می نمایند، کمک کند تا قضاوتی که می نمایند با لحاظ کردن اشتباه کشف شده و نگاه ویژه به انتخاب عمومی دولت و استراتژی از قلم افتادگی صاحبکار باشد.
اثر کاریزمای مدیریت صاحبکار و رتبه حسابرس بر فرآیند قضاوت و تصمیم گیری حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از ویژگی های مدیریت صاحبکار می تواند ازطریق سازوکارهای مختلف بر ذهنیت، نگرش و رفتار حسابرس تأثیر بگذارد و قضاوت حسابرس را به عنوان یکی از ارکان اساسی حسابرسی مستقل با چالش مواجه کند. بر این اساس، یکی از اهداف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کاریزمای مدیریت صاحبکار به عنوان یکی از عوامل تهدیدکننده بی طرفی حسابرس بر فرآیند قضاوت و تصمیم گیری او و هدف دیگر آن، بررسی تأثیر رتبه و هویت شغلی حسابرس به عنوان عوامل خنثی کننده این تهدیدها بر قضاوت حسابرس است. حسابرسان معتمد بورس شامل حسابرسان شاغل در مؤسسات بخش خصوصی و سازمان حسابرسی، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده و داده های پژوهش در سال های 1398 و 1399 با بهره گیری از ابزار پرسش نامه گردآوری شده اند. نمونه آماری پژوهش شامل 170 حسابرس مستقل بوده و آزمون فرضیه ها نیز با استفاده از نرم افزار SmartPLS انجام شده است. یافته های پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان دادند کاریزمای مدیریت صاحبکار بر آشنایی (هویت یابی) حسابرس با صاحبکار و نگرش حمایتی حسابرس تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، آشنایی حسابرس با صاحبکار و نگرش حمایتی حسابرس به طور معناداری بر قضاوت عینی حسابرس تأثیر منفی دارند. همچنین، رتبه حسابرس و هویت شغلی او موجب بهبود قضاوت عینی می شوند. بر این اساس، با وجود اینکه حسابرس عضوی از مؤسسه صاحبکار محسوب نمی شود، می تواند از نفوذ مدیریت صاحبکار تأثیر بگیرد؛ اما نفوذ صاحبکار در مسئولیت های رده بالاتر مؤسسه حسابرسی کمتر است؛ بنابراین، تدوین کنندگان استاندارد، جامعه حسابداران رسمی، حسابرسان مستقل و پژوهشگران می توانند نتایج پژوهش حاضر را به کار گیرند.
بررسی تأثیر فشار شغلی حسابرسی بر قضاوت و هنجارهای ذهنی حسابرسان با در نظر گرفتن نقش میانجی گری هوش هیجانی و هوش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
25 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر فشار حسابرسی بر قضاوت و هنجارهای ذهنی حسابرسان با در نظر گرفتن نقش میانجی گری هوش هیجانی و هوش اخلاقی است. روش: روش شناسی این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران بوده و نمونه انتخابی شامل 384 پرسشنامه که در زمستان 1399 و بهار 1400 توزیع و جمع آوری گردیده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد فشار شغلی حسابرسی شامل فشار بودجه زمانی و فشار محرک مشتری بر قضاوت حسابرس تأثیر منفی و معنا داری دارد. بدین معنا که فشار شغلی حسابرسی منجر به قضاوت نامناسب حسابرس می شود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد هوش هیجانی و هوش اخلاقی دارای اثر میانجی است و بر رابطه بین فشار شغلی حسابرسی و قضاوت حسابرس تأثیری مستقیم می گذارد. بدین معنا که هوش هیجانی و هوش اخلاقی تأثیر منفی فشار شغلی حسابرسی بر قضاوت حسابرس را کاهش می دهد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد با افزایش هوش هیجانی و هوش اخلاقی تأثیر منفی فشار شغلی بر قضاوت حسابرس کاهش می یابد و سازمان ها و نهادهای نظارتی مسئول باید عوامل ایجاد فشار شغلی را شناسایی و با اجرای راه کارهای مدیریتی نظیر برگزاری دوره های آموزشی لازم، هوش هیجانی و هوش اخلاقی حسابرسان را تقویت نموده تا بتوانند در مواجه با این گونه فشارها منطقی و منصفانه برخورد کنند.
خودشیفتگی حسابرس و اظهارنظر مقبول حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
64 - 81
حوزههای تخصصی:
عوامل مختلفی بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرس تاثیر می گذارند. یکی از این عوامل خودشیفتگی حسابرس می باشد. با توجه به نقش مهم قضاوت و تصمیم گیری حسابرس در کیفیت حسابرسی و تاثیر ویژگی های روانشناختی حسابرسان بر قضاوت آنها ، هدف این پژوهش ، بررسی نقش خودشیفتگی حسابرس بر اظهارنظر مقبول حسابرسی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی-همبستگی انجام شده است. داده های لازم با استفاده از جامعه آماری شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1388 تا 1398 به روش رگرسیون لجستیک باینری چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که خودشیفتگی حسابرس رابطه مثبت و معنی داری با اظهارنظر مقبول حسابرسی دارد. همچنین، نوع حسابرس و درصد سهام متعلق به سهامدار عمده رابطه ای مثبت و معنی دار با احتمال صدور اظهارنظر مقبول حسابرسی دارند. اگر فرض کنیم گزارش مقبول حسابرسی ناشی از پذیرش اصلاحات تحمیل شده حسابرس بر صاحبکار باشد ؛ این موضوع نشان می دهد که خودشیفتگی حسابرس تاثیر مثبتی بر کیفیت حسابرسی دارد.
بررسی نقش اخلاق حسابداران و کیفیت حسابرسی بر شک و تردید حرفه ای حسابرس: آزمون نظریه های اخلاقی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق حسابداران و کیفیت حسابرسی بر تردید حرفه ای حسابرس است.
روش: جامعه آماری پژوهش، شامل اشخاص عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به تعداد 2565 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران در سطح خطای آماری 5 درصد تعداد نمونه 335 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که با نرخ بازگشت 56/0، به تعداد 187 دریافت شد. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس، و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. [1] انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین اخلاق حسابداران و تردید حرفه ای، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. بنابراین، با ارتقای سطح اخلاق حرفه ای حسابداران، تردید حرفه ای حسابرسان نیز بهبود می یابد و حسابرس کار خود را با تردید و نه با سوءظن و بدگمانی به انجام می رساند. همچنین کیفیت حسابرسی با شک و تردید حرفه ای حسابرسان رابطه معنی داری دارد.
نتیجه گیری: به جامعه حسابداران رسمی پیشنهاد می شود به منظور ارتقاء سطح اخلاق حرفه ای حسابرسان، در برنامه های آموزشی خود، آموزش اخلاق را در نظر بگیرند و نظارت بیشتری بر رعایت اخلاق حرفه ای داشته باشند. تردید حرفه ای اعمال شده در فرآیند حسابرسی و نتایج مندرج در گزارش حسابرسی، با در نظر گرفتن مستمر در قضاوت های حرفه ای حسابرس، کیفیت حسابرسی را افزایش می دهد و این کیفیت بالا علاوه بر ایجاد حُسن شهرت برای حسابرسان مستقل، موجب افزایش اعتماد استفاده کنندگان از اطلاعات مالی به گزارش های حسابرسان می گردد.
بررسی تأثیر فشار شغلی و تردید حرفه ای بر قضاوت حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
5 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه حرفه حسابرسی به عنوان یکی از مشاغل سخت و پراسترس محسوب می شود که با واکنش های احساسی نسبت به فشارهای شغلی مختلف از جمله فشارهای سازمانی و محیطی همراه است. این فشارها بر قضاوت حسابرسان تأثیر گذاشته و کیفیت کار آنها را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر فشار شغلی و تردید حرفه ای بر قضاوت حسابرس است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در مؤسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران بوده و نمونه انتخابی شامل 384 نفر در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از فن معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد فشار شغلی شامل فشار بودجه زمانی و فشار محرک مشتری بر قضاوت حسابرس تأثیر منفی و معنا داری دارد و تردید حرفه ای بر قضاوت حسابرس تأثیر مثبت و معنا داری دارد. نتایج دلالت بر تأثیر فشار بودجه زمانی به عنوان یک معیار سازمانی و فشار محرک مشتری به عنوان یک معیار محیطی بر قضاوت و کیفیت کار حسابرسان دارد و حسابرسان دارای تردید حرفه ای بالاتر قضاوت منصفانه تری خواهند داشت.
اثر اتخاذ دیدگاه و انگیزه ها بر تردید حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح مناسبی از تردید حرفه ای برای یک حسابرسی با کیفیت بالا ضروری است، برای این منظور، پژوهش حاضر با چشم انداز بهبود تردید حرفه ای حسابرسان به بررسی اثر اتخاذ دیدگاه و انگیزه ها بر تردید حرفه ای حسابرسان هنگام حسابرسی برآوردهای پیچیده پرداخته است. این پژوهش روش های مختلفی را بررسی می کند که اتخاذ دیدگاه (مدیریت و بازرس) و انگیزه ها (فاقد انگیزه، پاداش و جریمه) برای تأثیرگذاری بر تردید حرفه ای حسابرسان ترکیب می شوند. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه با مشارکت 234 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار تهران، از طریق نمونه گیری تصادفی جمع آوری شدند. به منظور بررسی فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در غیاب انگیزه، اتخاذ دیدگاه مدیریت، سبب افزایش تردید حرفه ای حسابرسان هنگام بررسی مناسب بودن مفروضات مدیریت، می شود و اتخاذ دیدگاه بازرس، سبب افزایش تردید حرفه ای حسابرسان هنگام بررسی نیاز به جمع آوری شواهد اضافی، می شود. همچنین شواهدی بدست آمده است مبنی بر اینکه استفاده از انگیزه ها همراه با اتخاذ دیدگاه سبب افزایش تردید حرفه ای حسابرسان در موقعیت های مختلف می شود. این پژوهش ادبیات را با تغییر تمرکز از یک دیدگاه واحد به مقایسه دو رویکرد اتخاذ دیدگاه گسترش می دهد و در مورد اینکه چگونه هر یک از این رویکردها تردید حرفه ای را افزایش می دهند، بحث می کند.