احسان کمالی

احسان کمالی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

A VAR Model for the Macroeconomic Indicators Restatements Predicting: Introduction to Macroaccounting Theory(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Accounting Earning Corporate Profit Aggregate Accounting Information Macroaccounting GDP Forecast

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 837
The emergence of a new theory of"macroaccounting" with a new wave of accounting research over the last decade tries to explain and use the Aggregate information of interim accounting statements in economic forecasts. Macroaccounting theory suggests that economists and macroeconomic forecasters use Aggregate accounting information at the macroeconomic level. For example, accounting earning is used to predict GDP, cost stickiness is used to predict unemployment, and the ratio of book value to market value is used to predict inflation. Earnings growth dispersion contains information about trends in labor reallocation, unemployment change, and, ultimately, aggregate output. initial macroeconomic estimates released by the Central bank of Islamic Republic of Iran and Planning and Budget Organization and Statistical Center of Iran do not fully incorporate this information. Accordingly, the present study, based on macroaccounting theory, has examined the Predicting Restatements in Macroeconomic Indicators using Accounting Information. The population of this study includes all companies listed in the TSE. Due to the seasonality of the data and the fit of the models in a time series, the observations reach 40 times (2008:1to2018:4). The research method is based on time series data, VARtechnique. the The results suggest that earnings growth dispersion provides related data about final GDP growth. The results suggest that after considering the effect of other influential factors, specifically real initial GDP, earnings growth dispersion is useful in forecasting future GDP changes. The findings are important for economists and policymakers to have more accurate economic estimation and prediction by applying for accounting Information.
۲.

قضاوت حسابرس در خصوص تحریف های کشف شده در صورت های مالی و اتخاذ استراتژی از قلم افتادگی صاحبکار: تئوری انتخاب عمومی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالکیت دولتی استراتژی از قلم افتادگی قضاوت حسابرس تئوری انتخاب عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 949 تعداد دانلود : 535
موضوع و هدف: منطبق بر تئوری انتخاب عمومی، یکی از استراتژی های مدیریت حسابرسان شرکت هایی با مالکیت دولتی، انحراف توجه حسابرس از حساب های مدیریت شده به حساب های پاک (بدون تحریف) یا حساب هایی که حاوی تحریف غیر از حساب های مدیریت شده هستند، به منظور تأثیرگذاری بر توانایی حسابرس به منظور کشف تقلب است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از منظر داده ها، توصیفی- پیمایشی و از منظر هدف، از نوع کاربردی می باشد که از ابزار سناریو اس تفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابرسان شاغل در موسسات و سازمان حسابرسی و نمونه پژوهش 106 نفر حسابرس در مقطع زمانی سال 1400 می باشند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس تک متغیره و یک نمونه استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که حسابرسان در مواجه با صورت های مالی حاوی تحریف ناشی از استراتژی حذف معاملات و استراتژی دستکاری شواهد، در خصوص شرکت های با مالکیت دولتی در مقایسه با شرکت های با مالکیت خصوصی، به احتمال بیشتری چنین قضاوت می کنند که اشتباه شناسایی شده غیر عمدی است. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج این پژوهش نشان داد روشی از تقلب (از قلم افتادگی صاحبکار یا حذف) شناسایی می شود که در آن مدیران احتمالاً از آن استفاده می کنند، از سوی دیگر، از نظر حسابرسان بعید به نظر می رسند که عمدی باشد و نتایج می تواند به حسابرسانی که شرکت هایی با مالکیت دولتی را حسابرسی می نمایند، کمک کند تا قضاوتی که می نمایند با لحاظ کردن اشتباه کشف شده و نگاه ویژه به انتخاب عمومی دولت و استراتژی از قلم افتادگی صاحبکار باشد.
۳.

بررسی آزمون دقت پیش بینی تولید ناخالص داخلی با تکیه بر اطلاعات مقایسه ای سود حسابداری تجمعی متورم و تورم زدایی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دقت پیش بینی تولید ناخالص داخلی اسمی و تولید ناخالص داخلی حقیقی سود حسابداری تجمعی تورم حسابداری کلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 598 تعداد دانلود : 704
ظهور نظریه نوین «حسابداری کلان» با موج جدیدی از پژوهش های حسابداری طی دهه اخیر سعی در تبیین و به کارگیری اطلاعات حسابداری در پیش بینی های اقتصادی دارد. نظریه حسابداری کلان پیشنهاد می کند اقتصاددانان و پیش بینی کنندگان شاخص های کلان اقتصادی از اطلاعات تجمعی حسابداری در سطح اقتصاد کلان استفاده کنند؛ برای مثال، از سود حسابداری برای پیش بینی تولید ناخالص داخلی، از چسبندگی هزینه برای پیش بینی نرخ بیکاری، از نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار برای پیش بینی نرخ تورم و از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برای رشد اقتصادی استفاده شود. بر اساس این، در پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه حسابداری کلان، آزمون دقت پیش بینی تولید ناخالص داخلی با تکیه بر اطلاعات مقایسه ای سود حسابداری تجمعی متورم و تورم زدایی شده بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. گردآوری داده ها به صورت فصلی و مشاهدات شامل 40 دوره زمانی (1387: 1 تا 1396: 4) است. روش انجام پژوهش، الگوی سری زمانی چند متغیره و رگرسیون غلتان است. همچنین، به منظور بررسی دقت پیش بینی از روش های میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و معیار میانگین درصد قدرمطلق خطا استفاده شده است. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان دادند سود حسابداری تجمعی و همچنین، سود حسابداری تورم زدایی شده، دقت پیش بینی تولید ناخالص داخلی را طی دوره های آتی افزایش می دهد. از دیگر یافته های پژوهش، کارایی دقت پیش بینی سود حسابداری تجمعی متورم نسبت به سود حسابداری تجمعی تورم زدایی شده است؛ درنتیجه، پراکندگی رشد سود حسابداری تجمعی، خطای ارائه مجدد پیش بینی تولید ناخالص داخلی را کاهش و با سرعت بالا ارائه مجدد تولید ناخالص داخلی را کاهش می دهد. افزایش یک واحد در انحراف معیار پراکندگی رشد سودهای فصلی حسابداری سه ماهه قبل، ارائه مجدد تولید ناخالص داخلی اسمی را به میزان 9% و تولید ناخالص حقیقی را به میزان 10% برای دوره های آتی پیش بینی می کند. همچنین، نتایج نشان دادند پیش بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود تورم زدایی شده با ا 7% خطا و سود متورم با 10% خطا مناسب ترین پیش بینی را برای تولید ناخالص داخلی دارد.
۴.

ارزیابی و مقایسه توان مدل های مبتنی بر شاخص های حسابداری ریسک و بتای پاداشی در پیش بینی بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل شاخص های حسابداری ریسک بازده مازاد حقوق صاحبان سهام بتای پاداشی تعدیل ریسک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 208 تعداد دانلود : 479
چگونگی اندازه گیری و دخیل نمودن ریسک، یکی از مباحث چالش برانگیز در مدل های ارزشیابی سهام می باشد. در این مقاله اثربخشی دو روش متفاوت از اندازه گیری ریسک مورد مقایسه قرار گرفته است. در روش اول بر مبنای مدل شاخص های حسابداری ریسک، کوواریانس خصوصیات بنیادی شرکت از جمله سود حسابداری و بازده مازاد حقوق صاحبان سهام با عوامل بازار مربوطه به عنوان تعدیل ریسک در مدل ارزشیابی وارد گردیده و با ارزش فعلی بر اساس نرخ بازده بدون ریسک ترکیب شده است. در روش دوم با استفاده از رویکرد بتای پاداشی، ریسک بر اساس تغییرات بازده اندازه گیری شد. نتایج حاصل از مقایسه بازده های پیش بینی شده با بازده واقعی سهام نشان دهنده کارایی هردو مدل در بورس اوراق بهادار تهران را دارد. سایر نتایج نشان دهنده دقت بیشتر مدل شاخص های حسابداری ریسک نسبت به مدل بتای پاداشی در پیش بینی بازده سهام است The way in which risk is measured and involved poses a challenge to stock valuation models. The present paper aimed at comparing the effectiveness of two different models for measuring the risks. In the former, based on the Accounting Measures of Risk Model, covariance of fundamental characteristics of the firm including the accounting earnings, the excess return on equity together with relevant market factors were introduced as risk adjustment factors into the valuation model and, then combined with the risk-free present value. In the latter model, by means of the reward beta approach the risk was measured on the basis of return variation. The results from comparing the forecasted returns with the ex-post returns were indicative of the efficiency of both models in Tehran Stock Exchange. Other results, however, pointed to more precision of fundamental risk factors model than the reward beta approach in dividend return forecasting.   Keywords: Accounting Measures of Risk Model, Excess Return on Equity, Reward Beta, Risk Adjustment. 
۵.

تاثیر افزایش تدریجی اهرم مالی، میزان جریان نقدی آزاد و رشد شرکت بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهرم مالی مدیریت سود رفتارهای فرصت طلبانه جریان نقدی آزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت مالی – حسابداری مدیریت مالی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت مالی – حسابداری تئوریهای حسابداری سود
تعداد بازدید : 41 تعداد دانلود : 700
هدف این مقاله بررسی اثر افزایش تدریجی اهرم مالی و میزان جریان نقدی آزاد و رشد شرکت به عنوان شاخص های رفتارهای فرصت طلبانه مدیران بر مدیریت سود است. در این تحقیق سه فرضیه تدوین، و برای آزمون آنها نمونه ای از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. دوره پژوهش بین سال های 1379 تا 1386 به پنج دوره سه ساله تقسیم شد. سپس شرکت های واجد شرایط بر اساس میزان تغییرات درجه اهرم مالی در دو گروه آزمایش و کنترل طبقه بندی شدند. گروه آزمایش شامل شرکت هایی است که دارای اهرم مالی افزایشی هستند و گروه کنترل نیز شامل شرکت هایی است که در طی دوره همواره اهرم مالی زیادی داشته اند بوده اند. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که میزان مدیریت سود در شرکت هایی که همواره درجه اهرم مالی زیادی دارند با شرکت هایی که بتدریج درگیر افزایش اهرم مالی می شوند تفاوت معنی داری ندارد. سایر نتایج پژوهش نشان می دهد جریان نقدی آزاد و رشد شرکت عواملی تاثیرگذار در میزان رفتارهای فرصت طلبانه مدیران هستند که در میزان مدیریت سود تاثیر گذار بوده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان