پژوهش هنر

پژوهش هنر

پژوهش هنر سال 13 پاییز و زمستان 1402 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مطالعه ساختار گرافیک اطلاع رسان در مصورسازی شش نگاره از کتاب البلهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اینفوگرافیک مصورسازی علمی نجوم البلهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
گرافیک اطلاع رسان یا اینفوگرافیک، به عنوان شیوه ای نوین در بصری سازی اطلاعات، به کمک داده های علمی و توصیفات تصویری، سهم بسزایی در گسترش و توسعه علم در جوامع امروز دارد. به جهت تمایل مغز انسان به ثبت و فراخوانی اطلاعات به صورت دیداری، امروزه این شاخه از ارتباط تصویری از اقبال و محبوبیت فراوانی برخوردار است. منابع موجود در این حوزه، سرآغاز اینفوگرافیک را به کتب علمی و جغرافیایی غربی نسبت داده اند و کمتر توجهی به دستاورد غنی هنرمندان مسلمان در زمینه مصورسازی علوم و اطلاعات داشته اند. ازجمله نمونه چشمگیر این تلاش ها که بیانگر نگرش ساخت یافته هنرمند در هم آرایی هنر و علم است، کتاب "البلهان" (812 ه.ق)، کتابی در علم نجوم، طالع بینی و طلسم به قلم ابوالمعشر بلخی است. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، با هدف سنجش قواعد ساختاری اینفوگرافیک بر پیکره شش نگاره از نسخه خطی «البلهان» تدوین گشته است و به پاسخگویی این سؤال اصلی می پردازد که چگونه می توان اصول و قواعد ساختاری اینفوگرافیک را از میان داده های مصورسازی شده "البلهان" استخراج کرد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام های توازن، سلسله مراتب، تأکید، غلبه و ... که از اصول حاکم برگرافیک اطلاع رسان هستند، با موازین مصورسازی در این نسخه، همگام و هماهنگ است. همچنین، استخراج ویژگی هایی نظیر ارائه تصاویر دوبعدی، بازنمایی شمایل ها به صورت خطی، مینیمالیسم در بیان و پرداخت تصاویر و داده ها، استفاده از خطوط محیطی، ترکیب بندی تصاویر و نوشتار ها، استفاده از پالت رنگی محدود برای دریافت سریع اطلاعات، استفاده از نظام رمزگان شماره گذاری خاص برای جلوگیری از تعدد اطلاعات، طبقه بندی سطوح مخاطبان در نگاره ها، روایت پردازی، فونت های تیتر و سوتیتر متغیر، استفاده از موتیف های ثابت و تکرارشونده، تبعیت شمایل انسانی از نگارگری ایرانی، تعادل نظام متنی و نظام تصویری، از دیگر ویژگی های مصورسازی این نسخه ارزشمند است که در خدمت بصری سازی داده ها به کار رفته است.
۲.

مطالعه تطبیقی دیدگاه های یوزف استرژیگوفسکی و آرتور آپهام پوپ درباره تاریخ نگاری هنر شرق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ نگاری هنر آرتور آپهام پوپ یوزف استرژیگوفسکی هنر شرق هنر ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۸
یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در پژوهش های مستشرقان درباره تاریخ نگاری هنر، بررسی ماهیت و جایگاه هنر شرق در قیاس با هنر غرب و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر طی دوره های مختلف تاریخی است. استرژیگوفسکی و پوپ از برجسته ترین پژوهشگران غربی بودند که در اوایل قرن بیستم به بررسی سیر تحول هنر شرق با محوریت هنر ایرانی و تعاملات آن با هنر غرب پرداختند. با توجه به اینکه دیدگاه های این دو پژوهشگر بر پژوهشگران غربی و ایرانی در حوزه تاریخ هنر تأثیرات بسزایی داشته است، شناخت و تحلیل این دیدگاه ها برای بررسی تحولات تاریخ نگاری هنر ایرانی ضرورت دارد. ازاین رو در مقاله حاضر دیدگاه های این دو مستشرق درخصوص تاریخ نگاری هنر شرق با یکدیگر سنجیده و مقایسه می شود. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است که با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و با استفاده از منابع مکتوب است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که خاستگاه، روش و رهیافت و نیز منابع مورداستفاده این دو پژوهشگر یکسان نبوده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که استرژیگوفسکی و پوپ به ماهیت مستقل و اثرگذار هنر ایران در قیاس با هنر غرب از دو منظر متفاوت توجه نشان داده اند. ویژگی خاص دیدگاه استرژیگوفسکی تأکید بر تأثیرگذاری جریان تاریخی هنر شرق بر هنرهای باستانی متأخر اروپای غربی و هنرهای قرون وسطایی است. درمقابل، پوپ اهمیت بیشتری به بررسی هنر شرقی با محوریت هنر ایران و تأکید بر جنبه های زیبایی شناختی فرمالیستی می دهد. اگرچه پوپ صراحتاً به تأثیرات استرژیگوفسکی بر نظراتش اشاره ای نکرده، اما به نظر می رسد اندیشه های نژادی استرژیگوفسکی و نیز دیدگاه او درباره نقش مهاجرت در تحولات تاریخ هنر، مبنای اصلی دیدگاه پوپ درخصوص برتری هنر ایرانی آریایی بوده است.
۳.

شناسایی مؤلفه های ویژه برای «معماری خوب» از دیدگاه اندیشمندان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری خوب مؤلفه های معماری کریستوفر الکساندر نظریه پدیده حیات ساختار زنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۴
یکی از موضوعات اساسی برای بسیاری از معماران، معلمان و پژوهشگران حوزه معماری، شناسایی عوامل مؤثر بر «معماری خوب» است. با وجود تلاش در راستای دستیابی به مؤلفه های مختلف معماری خوب، نظریه های متفاوتی مشاهده می شود. ازطرفی، بسیاری از طراحان، مجموعه ای از مؤلفه های معماری را گردآوری و مطرح می کنند، اما در هنگام طراحی و آموزش، به دلیل عدم وجود معیارهای مناسب و قطعی برای تصمیم گیری با مشکل مواجه می شوند. در طول تاریخ، درخصوص معماری خوب، معیارهای متفاوتی در نظریات اندیشمندان حوزه معماری مشهود است که به نظر می رسد پیمایش در آنها، می تواند راهی به سوی شناسایی و تعمق بر مؤلفه های معماری خوب باشد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تدقیق مؤلفه هایی برای معماری خوب براساس نظریات اندیشمندان معاصر است تا بدین وسیله مبنایی برای تحقق پذیری آموزش و خلق معماری خوب حاصل شود. با این هدف، پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعه اسنادی نظریات موجود در منابع کتابخانه ای حوزه معماری صورت گرفته است. منابع با استفاده از روش گلوله برفی پیدا شد و با تحلیل محتوا از میان آن ها به صورت هدفمند، پالایش و انتخاب شد. در این روند، 200 نظریه از سالهای 1950 تا 2020 شناسایی و بررسی شد که از میان آن ها، 42 نظریه که بیشتر بر مؤلفهها و توصیف معماری خوب تأکید داشتند، انتخاب شد. استخراج مؤلفه های مطرح شده از سوی نظریه پردازان و شناسایی محورهای مشترک میان آن ها نشان میدهد که مؤلفه های غالب برای معماری خوب را میتوان معطوف بر مصالح، شیوه های طراحی و ساخت، هندسه، عناصر کالبدی، فرم و عملکرد، زیبایی و تزئینات، طبیعت و اقلیم، محیط و جهان احساس دانست. البته این مؤلفه ها دارای مفاهیم گستردهای هستند که درجه اهمیت و نوع نگاه هر نظریه پرداز به آن ها متفاوت است.
۴.

مطالعه کشمکش دراماتیک در نگاره هایِ قربانی کردن حضرت ابراهیم(ع) از دوره تیموری تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگاره های قربانگاه اسماعیل (ع) ابراهیم (ع) کشمکش نمایشی روایت دوره تیموری قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
روایت قربانی کردن حضرت ابراهیم از جمله فصول مشترک میان سه مذهب یهودیت، مسیحیت و اسلام است که علی رغم تفاوت های روایی، اما گرانیگاه روایت بر یک محور مهم استوار شده است: «ایثار». این صحنه به دلیل اهمیت روایی اش موردتوجه بسیاری از نگارگران قرار گرفته است و عمدتاً در نسخ مذهبی یا تاریخی دوران تیموری (771 تا 911ه.ق) و صفوی (906 تا 1148ه.ق) می توان این نگاره ها را سراغ گرفت. پرسش بنیادین این نوشتار درباره چیستی ظرفیت نمایشی و کشمکش تصویری موجود در نگاره های قربانگاه است، مبنی بر اینکه چه عناصر نمایشی برای ایجاد کشمکش تصویری در نگاره ها به کار گرفته شده است. این عناصر نمایشی، به فراخور لحظه پرتنش قربانی کردن؛ بر گره افکنی، تعلیق و یا گره گشایی نمایشی متمرکز شده اند. هدف اصلی این نوشتار، بررسی قربانگاه اسماعیل به مثابه محل رویارویی احساسات، شک و تردید شخصیت ها و کشمکش آن ها با یکدیگر است. رویکردهایی از این دست کمک می کنند تا هر نگاره به مثابه یک «متن»؛ خواه تصویری، خواه ادبی و خواه نمایشی، خوانده، تبیین و درک شود. در راستای چنین مطالعه ای از صحنه قربانی کردن ابراهیم(ع)، ابتدا عناصر روایی کشمکش در این صحنه معروف شناسایی شده و سپس هر عنصر در جامعه آماری نگاره های نوشتار، بررسی شده است. روش به کار رفته در نوشتار پیش رو، روش توصیفی-تحلیلی بوده که ضمن آن از منابع مکتوب (اینترنتی و غیراینترنتی) و نگاره ها در سایت موزه ها و کتابخانه های مختلف استفاده شده است. از جمله نتایج این پژوهش، می توان به شناسایی عناصر نمایشی در نگاره های موردبحث این نوشتار اشاره کرد که در آن ها بحران، تعلیق و گره گشایی دراماتیک شناسایی شده اند. به عنوان مثال نگارگر کوشیده است به کمک حالات بدن فیگورها مانند چشمان یا دستان بسته اسماعیل و یا لحظه چنگ زدن کاکل گیسوان اسماعیل توسط ابراهیم(ع)، بحرانی نمایشی را ترسیم کند. ضمن آنکه به کارگیری اشیائی نظیر کارد یا چشم بند، تنش دراماتیک صحنه قربانگاه را دوچندان کرده است. علاوه بر حضور شخصیت های کلیدی؛ ترسیم پیکره شیطان، تمهید نگارگر برای نمایشِ تردید در این صحنه پردلهره بوده است. موقعیت جغرافیایی صحنه قربانگاه که به دو شکل منطقه کوهستانی و یا دشتی با گل و سبزه ترسیم شده، نمودی از صحنه قربانگاه به عنوان یک صحنه نمایشی پردلهره و یا تجلی گاه امر قدسی است.
۵.

واکاوی معنایی و بازنمود بصری نقش مایه سرو در آرایه های بناهای مذهبی مازندران دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره قاجار مازندران آرایه های بناهای مذهبی نماد نقش مایه سرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۰
تزیینات در معماری ایرانی اسلامی از ظهور باورها و آرمان هایی حکایت دارد که در کالبد بناها مکان مند شده و تجسد یافته اند. اندیشه های مکنون در این آرایه ها مفاهیم و باورهای روح زمانه را بازمی نمایانند. حضور انواع نقش مایه ها در معماری، بیانگر ایده های ازلی در ساحتی مفهومی است که به واسطه نقوش نمادین به ظهور رسیده اند. در میان انبوه نقش مایه ها، نقش سرو از نمادهای دیرینی است که همواره در بناهای ایران از دوران باستان تا دوران اسلامی به شکل های متنوع متجلی شده است. به دلیل محتوای غنی و سرشار این نقش مایه در معماری بومی مازندران نمونه های فراوان و بدیعی از آن بر پیکر بناها مشاهده می شود که حاکی از جایگاه ارزشمند این نماد نزد مردمان منطقه است. پژوهش حاضر با هدف کشف لایه های پنهان و معناشناختی نقش سرو در معماری مازندران دوره قاجار صورت گرفته است و با کنکاشی توسعه ای مبتنی بر روش کیفی و رهیافتی توصیفی 16 بنای قاجاری این منطقه را واکاوی می کند. نگارندگان با بهره گیری از مطالعات اسنادی و میدانی در تلاش برای پاسخ به این پرسش ها هستند که نقش مایه سرو در تزیینات بناهای مذهبی مازندران دوره قاجار دربردارنده چه لایه های پنهان و معناشناختی بوده و از چه ویژگی های بصری برخوردار است؟ یافته ها نشان می دهند که بن مایه های ذهنی نقش مایه سرو برخاسته از روایت های اساطیری، باورهای آیینی و اعتقادات مذهبی مردمان منطقه بوده و در ترکیب با نقش مایه های جانوری، گیاهی، هندسی، آسمانی و خط نوشته، متناسب با کاربری بناهای قاجاری مازندران، در قالب مفاهیمی چون باروری، برکت، جاودانگی، آزادگی، راست قامتی و تجدید حیات نمود یافته است و هنرمندان با بهره گیری از جنبه های نمادین این نقش مایه و نیز گزینش آگاهانه سایر نقوش در تلفیق با آن ترکیبی شگفت از رمزهای تصویری و صور مثالی را با استفاده از فنونی متنوع به عینیت رسانده اند.
۶.

تحلیل گونه شناسی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اندی وارهول کیچ هنر پاپ محتوا فرم.هنر پاپ کیج اندی وارهول فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۳
اصطلاح «کیچ» در دهه های 1860م - 1870م از طریق نقاشان و دلالان هنری مونیخ و برای مطرح ساختن آثار هنری نازل، به کار گرفته شد؛ اما پس از اولین دهه های قرن بیستم، کیچ به اصطلاحی بین المللی تبدیل شد. اندی وارهول هنرمند، نویسنده، عکاس و فیلم ساز پیشرو آمریکایی و از بنیان گذاران هنر پاپ دهه1950م در ایالات متحده و از شناخته شده ترین چهره هنر پاپ و دارای اندیشه های آوانگارد بود. هدف از انجام این تحقیق، بسط مفهوم کیچ در هنر و تحلیل گونه شناختی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول است. سؤال اصلی پژوهش، چگونگی تحلیل گونه شناسی این مفهوم در آثار اندی وارهول است. در این راستا، روش تحقیق از نوع تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر کدگذاری با رویکرد استقرایی است. در این پژوهش، ابتدا به واژه شناسی و تبارشناسی مفهوم «کیچ»، سپس دیدگاه های مطرح در مورد واژه مذکور بررسی و دسته بندی تحلیلی از این دیدگاه ها آورده شده است. در ادامه به منظور شناخت شیوه های تولید کیچ در اثر، به تحلیل گونه شناختی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیچ همواره حاکی از مفهوم «نابسندگی زیباشناختی» است و در این دوران، اغلب اثر هنری به کالای صرف بدل می شود. اثر هنری به امری روزمره و امر روزمره، به هنر تبدیل می شوند. همچنین دو گونه کیچ مبتنی بر محتوا و کیچ مبتنی بر فرم در آثار وارهول قابل تبیین است. استراتژی کیچ مبتنی بر محتوا شامل بازنمایی امر پیش پاافتاده و بازتولید تصاویر روزمره و استراتژی کیچ مبتنی بر فرم شامل تکنیک پیش پاافتاده، کلاژ، تحریف مرجع، انباشت و تکرار است.