مقالات
حوزه های تخصصی:
ستون، عنصری سازه ای است که به منظور انتقال نیروهای عمودی از تیرها و طاق ها به کار گرفته می شود. ستون ها در گذر زمان، از نظر ساختار شکلی، تغییرات فراوانی کرده اند. تحلیل شکلی اجزای ستون ها می تواند ویژگی های هندسه نهفته در این ستون ها را آشکار سازد. شناخت فرم های هندسی ستون های سنگی، می تواند یکی از راهکارهای مناسب در جهت احیا و مرمت این عناصر ارزشمند باشد. اندازه و فرم قلمه، پایه و سرستون، به شکل مستقیم در شکل گیری فرم نهایی ستون های سنگی پس از اسلام در ایران تأثیرگذار بوده است. در پژوهش های پیشین، نویسندگان به ویژگی های زیباشناسی و جنبه های نمادین و گونه شناسی ستون های پس از اسلام پرداخته اند؛ در این مقاله برای نخستین بار تأثیر عامل هندسه بر ساختار فرمی، مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. این مقاله بر آن است تا نقش هندسه در فرم نهایی ستون های بناهای عمومی بعد از اسلام را موردبررسی قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی - تحلیلی و با بررسی میدانی، شامل برداشت مستقیم از بناها و مطالعات کتابخانه ای پس از ارائه تعاریف ستون و انواع آن با استفاده از برداشت های میدانی، فرم اجزای ستون و شکل تهرنگ ها و گونه شناسی اجزای ستون (پایه، قلمه و سرستون)، مورد دسته بندی و سپس تحلیل قرارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در شکل گیری پایه، قلمه و سرستون های سنگی در بناهای عمومی بعد از اسلام در ایران عموماً از فرم ها و احجام افلاطونی و یا ترکیبی از چند حجم افلاطونی استفاده شده است، به گونه ای که حتی در سرستون هایی که شکلی پیچیده و پرتزئینی دارند نیز این احجام استفاده شده است. همچنین در شکل نهایی ستون، همه اجزای آن، تابع شکل تهرنگ و یا کارشیو فضا هستند.
مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان قاجار قبل و بعد از سفر ناصرالدین شاه به فرنگ (مطالعه موردی: لباس سنتی و لباس تجدد بانوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشاک نمایشگر آداب و عادات مردمان یک جامعه است و از طریق ویژگیهای موجود در خود، می تواند با انسانها ارتباط برقرار کند. نوع پوشش بانوان، نحوه حضور آنان در عرصه های فرهنگی و فعالیت های اجتماعی را برمی تاباند. وقوع تحولات همه جانبه در اروپا در دوره قاجار و سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ و ارتباط ایران با غرب، آغازگر چالش هایی برای پوشاک بانوان قاجار شد. با این توصیف این سؤالات در ذهن ایجاد می شود که خصوصیات پوشاک بانوان به صورت لباس سنتی ایرانی، پیش از ارتباط با غرب و پس ازآن چه بوده است و روند این تغییرات، چگونه توصیف و تحلیل میشود. آنچه به عنوان هدف در روند این مقاله پیگیری می شود تطبیق و تحلیل نحوه پوشش بانوان قاجار با رویکرد به وضعیت سنت ایرانی، ورود به مرحله گذار و سپس تجدد غربی است و سرانجام روند این تغییر بررسی و تحلیل می شود. برای دستیابی به این منظور روش تحقیق به صورت کیفی (توصیفی - تحلیلی) و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل محتوایی انتخاب شده است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس دو رویکرد سنتگرایی ایرانی و تجددگرایی غربی در قالب جامعه شناسی است. شناخت وضعیت گذار، در این میان ضروری به نظر می رسد. منابع تحقیق از راه مطالعات در کتابخانه و اینترنت تأمین شده است. نتایج حاصل از این مقاله، بررسی لباس بانوان قاجار را در سه بخش سرپوش، تنپوش و پاپوش در دو محور اندرونی و بیرونی نشان میدهد. پوشاک در سه دوره سنت، گذار و تجدد غربی در بازه زمانی ابتدا تا انتهای دوره قاجار مورد بررسی و سپس تحلیل قرارگرفته است. در تحقیقات مشخص گردید که تنپوش و پاپوش اندرونی در دوره گذار و پوشاک بیرونی در دوره تجدد غربی دچار تغییرات شده است. با شناخت و تحلیل پوشاک بانوان قاجاری، درک تحولات در لباسهای امروزی بر خواننده هموار میشود.
اسطوره و ابرقهرمان سازی سینمایی مدرن از منظر مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابرقهرمانان سینمایی را میتوان پدیده های فرهنگی و اسطوره ای مدرن قلمداد نمود که مانند اسطورههای فرهنگهای باستان، توابع و مفاهیم مختلف فلسفی را در چندلایگی خویش جای دادهاند. اشکال متنوع ژانر ابرقهرمان، بخش مهمی از محیط و فرهنگ رسانهای را شکل داده است. هدف از تحقیق پاسخ به این سئوال است که چگونه اسطورههای مدرن سینمایی، اهداف متنوع ایدئولوژیک از منظر مطالعات فرهنگی را محقق میسازند؟ مطالعات فرهنگی در صدد تحلیل شرایطی است که منجر به تولید و تعیین نقش نیروهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و همچنین ساختارهای قدرت است. در چارچوب مطالعات فرهنگی به دلیل تعاریف نوآورانه رولان بارت از اسطوره، به نشانهشناسی فرهنگی وی استناد شده است. نتایج حاصل نشان داد که ابرقهرمان خود به عنوان استعارهای از جهان واقعی بهسادگی قادر است به تجسم معناهای استعاری بیشماری بینجامد؛ چراکه فیلم را به عرصه کشمکش تناقضها و تجسم معانی فرهنگی، رسوم اجتماعی و تصورات سیاسی مبدل میسازد. هدف اسطورهسازی مدرن فراتر از مصرفگرایی، درصدد دستیابی به جامعهای همگن با سبک زندگی لیبرال است. همچنین روایت قهرمان سازی در سینما، بویژه سینمای هالیوود در خدمت ایجاد مفهوم مرکزی ایدئولوژیک سرمایهداری امریکا است که براساس تطابق با هنجارهای رایج به انتقال مفاهیم و تجسم معانی فرهنگی می پردازد و اهدافی مانند امنیت ملی، جنگ سرد، تغییر نقش های جنسیتی، کلیشه های نژادی و مسائل زیست محیطی را مدنظر قرار میدهد.
مطالعه دیوارنگاره های بوم پارچه دوره اسلامی در ایران و منتخبی از آثار کشورهای اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های انجام شده در ارتباط با موضوع دیوارنگاره بوم پارچه، برخی از محققان این آثار را در گروه نقاشی روی کرباس قرار می دهند و پژوهشگرانی نیز این آثار را در زمره دیوارنگاره ها می شناسند، درصورتی که این آثار، در واقع ترکیبی از نقاشی روی کرباس و دیوارنگاره است. همچنین سیر تحول و پیدایش این آثار به صورت ویژه مورد مطالعه قرار نگرفته و در رابطه با آن بحثی به میان نیامده است؛ بنابراین شناخت کافی در این حوزه وجود ندارد. برای شناخت بهتر این گونه از دیوارنگاره ها در ایران، بهتر است مقایسه ای بین این آثار و آثار مشابه در اروپا انجام پذیرد. چیستی و چگونگی شباهت ها و تفاوت های سیر تحول و پیدایش دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران و اروپا از سؤالات اصلی این پژوهش است. هدف از نگارش این مقاله، آشکار ساختن شباهت ها و تفاوت هایی است که در نحوه و مراحل به وجود آمدن و همچنین شکل اجرای دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران و اروپا وجود دارد. برای رسیدن به این مهم تلاش نگارندگان بر آن بوده تا با معرفی منتخبی از دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران و اروپا، به ارتباط فنی و تکاملی نقاشی روی تخته چوبی، کرباس و همچنین دیوارنگاره دست یابند و سپس مقایسه صورت پذیرد. داده های پژوهش حاضر در یک بررسی کتابخانه ای و مطالعه میدانی گردآوری شده اند و در جهت پاسخ گویی به پرسش بیان شده، این پژوهش با روشی تحلیلی - تطبیقی سامان یافته است. یافته های تطبیقی بیانگر آن است که دیوارنگاره های بوم پارچه اروپا از نظر روش اجرا، مواد و مصالح، مراحل اجرا و شکل نهایی آثار، بسیار شبیه به هم است و درواقع به عنوان یک شیوه خاص دیوارنگاره موردپذیرش هنرمندان قرار گرفته است؛ ولی آثار موجود در ایران (که تعدادی از آنها در اروپا اجرا شده) از نظر روش اجرا، مواد و مصالح، مراحل اجرا، موضوع نقاشی ها و شکل نهایی آثار، متنوع است و به عنوان یک شیوه خاص دیوارنگاره شناخته نشده است.
بررسی نقش منگوله در بشقاب های دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هنر ساسانی، نقش پادشاهان اغلب، سوار بر اسب و همراه با نمادهای سلطنتی و فر و شکوهِ شاه رایج است. در تصاویر برجای مانده از اسب پادشاهان ساسانی، یک جفت شکل مخروطی، در بعضی موارد دایره شکل (منگوله) در پشت اسب آویزان است. این منگوله ها توسط زنجیری به جل یا پاردم اسب متصل شده است. بسیاری معتقدند این منگوله ها برای تزیین اسب های ساسانی به کار برده می شدند. باتوجه به استفاده مکرر این نقش برای اسب پادشاهان، این فرضیه شکل می گیرد که استفاده از این نقوش در هنر ساسانی، فراتر از تزیین بوده، مفهومی نمادین و سلطنتی در هنر ساسانی داشته است. هدف این پژوهش، شناسایی مفهوم و کاربرد منگوله ها در هنر ساسانی به ویژه نقوش بشقاب هاست. براین اساس، سؤال اصلی پژوهش مطرح می شود که نقش منگوله چه مفهوم و کاربردی در هنر ساسانی و به خصوص در بشقاب های آن دوره داشته است؟ نقوش منگوله ها در چندین اثر بررسی می شود که شامل بشقاب های نقره و طلای ساسانی و سنگ نگاره هاست. در بررسی این تصاویر از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و این نتیجه به دست آمده است که احتمالاً نقوش منگوله ها از نقش گل های گوناگون، به ویژه گل نیلوفرِ دوره ساسانی اقتباس شده و چون گل نیلوفر نمادی از فَر بوده است، منگوله ها نیز نمادی از فر شاهی به شمار می آمده است و در جنگ ها احتمال پیروزی پادشاه بر دشمن خود را افزایش می داده و عنصری برای مشروعیت بخشیدن به قدرت شاهنشاه بوده است.
نقش هنرهای شهری در بهبود کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر هنرهای شهری و مداخلات هنری با تنوع شکل، بیان و مفهوم گسترده، در بسیاری از جوامع شهری مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات و تجربیات موجود نشان می دهد جدا از نیازهای اساسی و اولیه انسان ها، به منظور ارتقاء و بهبود کیفیت محیط زیست شهری، تأمین و تحقق نیازهای روحی، روانی و عاطفی مردم نیز امری انکارناپذیر و بدیهی است. با توجه به اهمیت موضوع و نقش تأثیرگذار هنرهای شهری در شادی و رضایت مندی مردم و تأثیر آن در سلامت و بهداشت روان و رفاه ذهنی جامعه، این مقاله با هدف تبیین نقش هنرهای شهری در بهبود کیفیت زندگی شهری به روش توصیفی- تحلیلی نگارش شده و در پی پاسخ به این پرسش است که بهبود کیفیت زندگی شهری با هنر و مداخلات هنری چه رابطه ای دارد و هنرهای شهری چگونه می توانند در بهبود کیفیت زندگی مؤثر باشند؟ بدین سبب ضمن اشاره به تعاریف موجود از «شهر»، «محیط زیست شهری» و شاخص های بهبود کیفیت زندگی، به اهداف و گونه های هنرهای شهری و به نقش این هنرها در بهبود کیفیت زندگی پرداخته شده است. روش پژوهش در مقاله حاضر کیفی و نوع پژوهش بر اساس هدف، بنیادی است و داده ها به صورت اسنادی گردآوری شده اند. در پایان مقاله استدلال شده که هنرهای شهری با طیف گسترده می توانند در سیاست های فرهنگی تأثیرگذار باشند و از طریق هویت سازی، زیباسازی، تلطیف فضاهای شهری، نشاط و سرزندگی و ... نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی شهری داشته باشند.
بررسی تأثیرات متقابل ساختاری و شکلی کالبد بازار سرپوشیده شهر اراک بر شکل گیری تعزیه سیار در اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بازار شهر اراک نتیجه تداوم تجربه های ارزشمندی است که از انطباق محیط و عملکردهای گوناگون بازار به وجود آمده است. در این معماری تلاش زیادی برای ایجاد یکپارچگی و وحدت در فضاهای گوناگون بازار صورت گرفته است. ساختار کالبدی مجموعه بازار اراک بر اساس طرحی از پیش اندیشیده، احداث شده و از جمله بازارهایی است که مسیر آن مستقیم و دارای تقارن هندسی بوده و دارای مسیری آزاد و منحنی نیست. تعزیه سیار اراک و بازار به عنوان محل اجرای آن سؤالاتی را در ذهن به وجود می آورد که چگونه شکل، فرم و ساختار بازار اراک در شکل گیری تعزیه سیار مؤثر بوده است؟ سؤال دیگر ایت است که آیا سیار بودن تعزیه بر استخوان بندی مکان بازار مؤثر بوده است؟ نکته حائز اهمیت، سلسله مراتب پاسخگویی به سؤالات است. فرض پژوهش براین است که عدم وجود فضایی مناسب برای اجرای تعزیه، دلیل انتخاب بازار به عنوان محل اجرای تعزیه بوده است. احیای مقوله مغفول مانده تعزیه سیار، تحلیل رفتاری تعزیه در بستر آن و کنکاش در قابلیت محیط بازار، ضرورت انجام این تحقیق است. روش تحقیق پژوهش حاضر، تاریخی– تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، تحقیقات میدانی و مصاحبه های عمیق صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات ساختاری و شکلی متقابل تعزیه و کالبد انجام آن (بازار) در شهر اراک است. در این پژوهش، مراسم مذهبی خاص و ناشناخته تعزیه سیار معرفی شده و به انعطاف پذیری تعزیه سیار به دلیل خطی بودن بازار، وجود مساجد مشخص، رقابت محله ای، روابط اقتصادی بازاریان، و نیز عدم وجود فضای مدور پرداخته خواهد شد. آنگاه به این موضع اشاره خواهد شد که تعزیه سیار در نمایش نامه، سناریو، زمان بندی روایت و جانمایی اشخاص تغییرات داده تا بتواند آن را به صورت تسلسلی و پشت سر هم در قطعات مختلف به مردم در بازار نمایش دهد. در نهایت نتیجه گرفته شده که یکی از دلایل اجرای سلسله مراتبی تعزیه در بازار اراک خطی بودن محل اجرای آن است.
بررسی زمینه های شکل گیری ادبیات و کتاب آرایی فارسیهودِ کلیمیان ایران در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع نگاه و نحوۀ برخورد حکومت صفویان در جایگاه یک حکومت یکپارچه مرکزی در دنیای اسلام، با هنر و فرهنگ مذاهب، به ویژه کلیمیان، قابل تأمل و بررسی است. فضای حاکم بر اصفهان در سده 11 ه.ق. به شکلی بوده که کلیمیان این شهر توانسته اند با اقتباس از مضامین شاهکارهای ادبی ایرانیان مسلمان و با الگو گرفتن از فنون و سنت های کتاب آرایی رایج در کارگاه های هنری درباری یا کارگاههای خصوصی هنرمندان این عصر، کتب مصور خاص خود را تولید کنند. در این میان با توجه به حضور دیرینه کلیمیان در ایران، شاخص های خاصی به وجود می آیند که به عنوان فارسیهود، ویژگی های خاص زبانی و بیانی ویژه آنان را بازنمود می کنند که این شاخص ها در متون و ادبیات ویژه آنها و همچنین در حوزه کتاب آرایی، به صورت ویژه قابل بررسی است. این پژوهش در نظر دارد در راستایی توصیفی - تحلیلی، نقاط تاریک و مبهم فعالیت های کلیمیان به خصوص هنر کتاب آرایی آنها را در دو دسته بندی متون دینی و متون ملی موردبررسی قرار دهد و با خوانش دقیق 9 نگاره از کتابخانه مدرسه الهیات کلیمی امریکا، به شناخت هرچه بهتر این حوزه از فعالیت های هنری ایران در عصر صفویان بپردازد. آنچه از بررسی این متون و نگاره ها به دست می آید نشان از مردمی دارد که سعی دارند هم به زنده ماندن زبان و مفاهیم بنیادین خود بپردازند و هم با انتخاب شیوه های تصویری مشترک در سرزمین ایران ارتباط خود با دیگر مردمان این سرزمین را در قالب ادیان دیگر حفظ کنند و بر مفاهیم مشترک خود به عنوان یک ایرانی تأکید کنند.
مطالعه تطبیقی پوشش زنان در سفرنامه ها و نگاره های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوادث تاریخی که در دوره صفویه نمود بیشتری داشت و تأثیر بسیاری بر پوشاک صفویه گذاشت ورود اروپائیان به ایران بود که با نوشتن سفرنامهها ، بخشی از تاریخ مکتوب صفویه را رقم زدند . برای بررسی پوشش زنان صفویه ، علاوه بر سفرنامهها ، از نقاشی ها آن دوران نیز میتوان استفاده کرد. در این مقاله سعی شده با مطالعه تطبیقی به چگونگی انعکاس مطالب و تصاویر پوشش زنان صفویه در سفرنامهها و نگارههای دوره صفویه پرداخته شود . به همین منظور مهم ترین سفرنامههای نوشته شده در دورهصفویهدر مورد پوشش زنان مورد مطالعه قرارگرفته و مطالب آن با نگارههای دورهی صفویه به صورت تطبیقی بررسی شده است ، این مقاله از نوع نظری میباشد و با روش تطبیقی و با بهرهگیری از منابع کتابخانه ای و بررسی مطالب سفرنامه ها و نگاره ها درصدد پاسخگویی به این پرسشها میباشد : به چه صورت پوشش زنان دوره صفویه در سفرنامهها و نگارههای این دوران انعکاس یافته و تا چه حد بر یکدیگر منطبق است؟ برای بررسی پوشش زنان دوره صفویه چرا سفرنامهها به همراه نگارهها باید مورد استفاده قرار گیرد؟ از دلایل استفاده از سفرنامهها به همراه نگارهها ، کمبود تنپوشهای زنان به دلایلی مانند فرسوده شدن ابریشم ها و پنبههای بکار رفته در آن ها ، تغییر و تحول در پوشش زنان به دلیل ورود فرهنگ غربی و غیره میباشد . دستاوردهای پژوهش بیانگر آن است که مطالب سفرنامهها در برخی موارد به دلایلی مانند تغییر و تحول پوشاک صفویه قابل اطمینان نیستند ؛ مثلاً قبای بانوان در تصاویر سفرنامهها تا ساق پای آن ها میرسید ، اما در برخی از نگارهها میبینیم که قبا بسیار کوتاه تر شده و تا بالای زانو رسیده است . چنین اتفاقی در طراحی کفشهای راحتی زنان نیز افتاده است ، به همین دلیل مطالب سفرنامهها به تنهایی برای بررسی پوشش زنان صفویه کافی نیستند ، بلکه در کنار نگارهها میتوانند اسنادی معتبر تلقی شوند.