زبان شناسی و گویش های ایرانی

زبان شناسی و گویش های ایرانی

زبان شناسی و گویش های ایرانی سال 1 بهار و تابستان 1395 شماره 1

مقالات

۱.

بررسی ریشه شناختی واژه هایی از گویش اَبَرج

کلید واژه ها: اَبَرج درودزن دشتک کندازی گویش ریشه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
دهستان ابرج در جغرافیای امروزی ایران از جمله اراضی جلگه مرودشت به شمار می رود که از نظر تاریخی میان مناطق باستانی پارسه (تمدن هخامنشی) و انشان (تمدن عیلامی) قرار گرفته است. وجود روستاهای متعدد در دشت های هموار به مرکزیت درودزن و نیز در مناطق کوهستانی مانند روستاهای دشتک و کندازی، تنوع فرهنگی و گویشی ویژه ای به این ناحیه از استان فارس داده است. در این جستار با معیار قراردادن گویش روستاهای نام برده که یکی نماینده گویش های مناطق هموار در حاشیه رودکر (درودزن) و دیگری نماینده گویش های مناطق کوهستانی (دشتک و کندازی) است، دگرگونی های آوایی و معنایی به همراه ریشه شناسی گزیده ای از واژگان پرکاربرد این نواحی بررسی شد. همچنین، براساس موضوعات مختلفی همچون اعضای بدن، اسامی حیوانات و جانوران، اشیاء و ملزومات روزمره و تعدادی قید و فعل های رایج، طبقه بندی گردید. همان گونه که بیان خواهد شد، برخی از این واژگان (مانند «بینی» noft در درودزنی) دارای اصلی کهن هستند اما به فارسی میانه و نو نرسیده اند؛ همچنین با واژگانی (مانند «پریشب» parvandušna در کندازی) مواجه می شویم که در فارسی میانه رایج بوده اند اما در زبان فارسی نو، کاربرد خود را از دست داده و یا بسیار کم کاربرد شده اند. این پژوهش برپایه تحقیق میدانی و جست وجوی اسنادی انجام گرفته است. حاصل سخن آن که گویش مردمان کوهستان نشین منطقه، نماینده گویشی به شمار می رود که روزگاری در سراسر جلگه مرودشت رایج بوده و بعدها با ورود اقوام مهاجر در مناطق هموار حاشیه رودکر گویش آن ها جایگزین گویش پیشین گردیده است. با این حال در مناطق کوهستانی هم چنان گویش کهن تر کاربرد دارد.
۲.

همگونی همخوان با همخوان در گویش دماوندی: نظریه هندسه مشخصه های واجی

کلید واژه ها: همگونی همخوان با همخوان نظریه هندسه مشخصه های واجی گویش دماوندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۴
مقاله حاضر در چارچوب نظریه هندسه مشخصه های واجی به بررسی فرایند همگونی همخوان با همخوان در یکی از گویش های استان تهران موسوم به گویش دماوندی می پردازد. نظریه هندسه مشخصه ها نیز به این موضوع می پردازد که چگونه مشخصه های تمایزدهنده مختلف توسط قواعد واجی مرتب می شوند. این که آیا می توان در چارچوب این نظریه، فرایند همگونی همخوان ها در گویش دماوندی را تبیین کرد یا خیر، مساله مطرح در این پژوهش است. برای پاسخگویی به این پرسش ، ابتدا 600 داده از طریق ارائه پرسشنامه به گویشوران و نیز با استفاده از داده های موجود در کتاب ها و پایان نامه های مرتبط جمع آوری گردید. سپس با معرفی نظریه و درنظرگرفتن روش تحقیق مناسب به تحلیل داده ها پرداخته شد. تحلیل هر یک از همگونی ها از طریق مشخص کردن تناوب های موجود در بین داده ها، ارائه جدولی از نمونه های هر تناوب، انتخاب یک نمونه به عنوان مثال، بررسی دو فرضیه برای مشخص شدن صورت زیرساختی آن، بیان صورت خطی فرضیه تأییدشده و در نهایت ارائه بازنمایی غیرخطی نمونه از طریق مشخصه های واجی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که فرایند همگونی همخوان ها در گویش دماوندی و در چارچوب نظریه هندسه مشخصه های واجی، قابل تبیین است.
۳.

فرایند همگونی در زبان لاری

نویسنده:

کلید واژه ها: همگونی زبان لاری فرایند واجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۴
همگونی یکی از مهم ترین و متداول ترین انواع فرایندهای واجی است که تقریبا در تمام زبان های دنیا پدیده ای رایج محسوب می شود. این مقاله به بررسی این فرایند واجی و انواع مختلف آن در زبان لاری می پردازد. در این زبان همگونی از سه بعد شباهت، پیوستگی و جهت بررسی شده است. بر همین اساس همگونی در زبان لاری شامل همگونی کامل و ناقص، همگونی پیوسته و ناپیوسته، همگونی پیش رو و پس رو می باشد. اما، برخلاف عقیده احمدنیا (1385) در این زبان همگونی دوسویه وجود ندارد. در این فرایندهای همگونی ممکن است همخوان با همخوان، همخوان با واکه، واکه با همخوان و یا  واکه با واکه همگون شود. فرایند همگونی همخوان با همخوان شامل همگونی در واک، جایگاه تولید و شیوه تولید است. در همگونی همخوان با واکه، همگونی در جایگاه و شیوه تولید وجود دارد اما همگونی همخوان با واکه در زبان لاری وجود ندارد. اگرچه در برخی از پایان نامه های مربوط به زبان لاری به فرایند همگونی پرداخته شده اما این امر بسیار پراکنده و مختصر صورت گرفته و با چنین انسجامی به این موضوع پرداخته نشده است. 
۴.

اسامی بیماری جرب نشخوارکنندگان ایران در برخی زبان ها و گویش های ایرانی

کلید واژه ها: گویش بیماری جرب نشخوارکنندگان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
ایران سرزمینی است که هیچ گاه در طی تاریخ طولانی اش دارای یک زبان و یک فرهنگ نبوده است. علی رغم انتظارات عمومی، تنوع فرهنگ ها و زبان ها، با توجه به موقعیت استراتژیک آن در این منطقه حساس در دنیا،  موجب استحکام بیش تر تمامیت ارضی و وحدت ملی ایران شده است. روستائیان ایران، از قوم های مختلفی تشکیل شده اند و با زبان ها، گویش ها و لهجه های گوناگونی گفت وگو می کنند. در دهه هشتاد پرسشنامه ای تهیه شد که با همکاری موثر سازمان دامپزشکی به اداره های دامپزشکی 31 استان ارسال گردید. هدف این پژوهش، جمع آوری، ثبت و مکتوب  نمودن اسامی محلی ویژه بیماری جرب نشخوارکنندگان است. جرب، حشره بسیار کوچکی است که پوست را سوراخ کرده و از لمف تغذیه می کند و موجب ضایعاتی از جمله  ترشح سموم، خارش شدید و وضع اسفناک حیوانات آلوده می شود و از نظر اقتصادی خسارت مهمی ایجاد می کند. از نتایج این مطالعه که برای اولین بار در ایران انجام شد، در 30 استان، 84 گویش با طیف یک تا 9 عدد در استان ها گزارش شده، ولی در استان البرز گویشی ذکر نشده است. به طور کلی، نتایج این مطالعه موجب غنی سازی گنجینه گویش های ایرانی و ایجاد رابطه و تفاهم  بین روستائیان و کسانی می شود که با حرفه دامپزشکی و بهداشتی سروکار دارند.
۵.

ابعاد معنایی «انداختن» و «بریدن» با رویکردی درزمانی: چندمعنایی، هم نامی یا هم معنایی بافت مقید؟

کلید واژه ها: ریشه شناسی چندمعنایی هم نامی هم معنایی بافت مقید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۸
مطالعه حاضر پژوهشی معنی شناختی از نوع درزمانی است که در آن نگارندگان به بررسی معانی دو فعل «انداخت/انداز » و «بُرید/بُر » می پردازند. برای چنین بررسی ای، معانی افعال یادشده در دوره های باستان و میانه زبان های ایرانی و سپس، در متون نظم و نثر فارسی دوره اسلامی و در نهایت، در فارسی معاصر ذکر شده و به منظور مقایسه، مورد تعمق قرار گرفته است. ضرورت انجام چنین مطالعه ای گشودن راهی برای تصمیم گیری در مورد چندمعنی بودن فعل های مورد بررسی، وجود هم نامی، یا هم معنایی بافت مقید میان آن ها براساس مستندات تاریخی و شواهد ریشه شناختی است. بنابراین، افزون بر ذکر شواهد ریشه شناختی و مستندات تاریخی برای بررسی معنایی این فعل ها، به ذکر معیارهای تشخیص چندمعنایی از هم نامی نیز خواهیم پرداخت و در انتها خواهیم دید که قائل شدن به همنامی در مورد این افعال منتفی است؛ همچنان که قائل شدن به هم معنایی بافت مقید میان هر فعل و معانی آن نیز درست نیست و هر یک از این دو فعل را باید فعلی چندمعنی در نظر گرفت.
۶.

انگیزه و الگوهای رمزگردانی در میان گویشوران سیستانی، براساس دیدگاه گایلز

کلید واژه ها: الگوی تطابق گفتاری گایلز(1982) انگیزه و الگوی رمزگردانی گویش سیستانی نظریه روان شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۵۸
پژوهش حاضر به دنبال بررسی انگیزه و الگوهای رمزگردانی در میان آن دسته از گویشواران سیستانی استان سیستان و بلوچستان است که به دو گویش محلی و فارسی معیار صحبت می کنند. دلایل رمزگردانی گویشوران سیستانی برحسب عوامل اجتماعی و براساس نظریه تطابق گایلز (1979) بررسی شده است. گایلز (1979) چهار مشخصه را به عنوان انگیزه رمزگردانی معرفی کرده که این مشخصه ها شامل حالت، احساس، اعتقاد (باورها) و وفاداری به تعامل قومی است. این مشخصه ها بعدها توسط گایلز و دیگران (1982) توسعه یافته و مشخصه های دیگری به آن اضافه شد. در این مطالعه دو عامل اجتماعی طبقه اجتماعی و جنسیت مورد آزمایش قرار گرفته و هدف یافتن انگیزه ها و دلایل رمزگردانی در بین گویشوران سیستانی دارای جنسیت متفاوت و از طبقه اجتماعی مختلف بوده است. بررسی ها بر روی نوع گفتار دانشجویان دانشگاه زابل با طبقه تحصیلاتی یکسان (کارشناسی) صورت گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که در ارتباط با عامل اجتماعی جنسیت، زنان کمتر از مردان از رمزگردانی استفاده می کنند و در ارتباط با طبقه اجتماعی، در گفتار طبقه اجتماعی پایین تر رمزگردانی بیشتر مشاهده می شود که طبق الگوی تطابق اجتماعی گایلز دلیل آن  تمایل به حفظ همبستگی میان این افراد است. یکی دیگر از نتایج این تحقیق، میزان کاربرد گونه زبانی فارسی معیار در بین دو گروه زنان و مردان و در دو طبقه اجتماعی بالا و پایین است که شواهد بیانگر این واقعییت است که مردان در مقایسه با زنان تمایل کمتر به استفاده از گونه فارسی معیار داشته و طبقه اجتماعی پایین نسبت به طبقه اجتماعی بالا بیشتر تمایل به استفاده از گویش سیستانی دارند که این خود نشانگر الگوی ها و انگیزه های متفاوت رمزگردانی در عواملی اجتماعی مختلف می باشد.
۷.

گزینشی از واژه های گویش لری لنده

کلید واژه ها: لری گویش لنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۵
لری کهگیلویه ای از گویش های جنوب غربی ایران است که در بخش غربی استان کهگیلویه و بویراحمد رواج دارد. از جمله مهم ترین ویژگی های زبان لری، کاربرد فراوان صفت است. از آن جا که زندگی عشایر لر با زمین و دام پیوندی عمیق داشت، گویش وران لر نیز به وضع صفات و واژه هایی با مرزبندی برای پدیده های اطراف خود، برای هرکدام از این دو عنصر حیاتی زندگی کوچ نشینی پرداختند. به نظر می رسد این نظام صفات و واژگان نوعی نشانه گذاری بر پدیده های واحد بود تا مخاطب در دریافت مصداق کلام گوینده با مشکل روبرو نشود. در نوشته پیش رو واژه های مرتبط با زندگی روستایی در گویش لری شاخه کهگیلویه از زیرشاخه های گویش لری کهگیلویه و بویراحمدی ارائه می شود. به این منظور، تا آ ن جا که مقدور بود واژه های مربوط به زندگی روستایی (اعم از مکان ها، زمان ها، گیاهان، ابزارها، پرندگان و حشرات) جمع آوری شد. لازم به ذکر است که حوزه جغرافیایی گردآوری این واژه ها، روستاهای اطراف شهرستان لنده می باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳